فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۱٬۰۶۷ مورد.
منبع:
گویش شناسی و فرهنگ عامه سال اول پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
155 - 163
حوزههای تخصصی:
ارزشمند بودن تحقیق در مورد گویش ها و لهجه ها بر هیچ کس پوشیده نیست. لذا با گردآوری و ثبت و ضبط داده های گویشی بسیاری از ناشناخته های زبانی و فرهنگی یک قوم شناخته می شود و از نابودی و خاموشی آن ها کاسته می شود و راهی برای حفظ و ماندگاری زبان ها و فرهنگ ها است. همچنین برای گسترده کردن زبان معیار باید اول به گویش های رایج توجه بیشتری شود و این برای بقای زبان ملی و معیار ضروری می باشد. داده های این پژوهش از منطقه عنبران در استان اردبیل به صورت میدانی جمع آوری شده است. گویشی که در منطقه عنبران بدان تکلم می شود، تالشی شمالی می باشد. زبان تالشی یکی از زبان های شمال غربی ایران است که به سه دسته شمالی، مرکزی، و جنوبی تقسیم می شود. قوم تالش امروز در مناطق وسیعی از حاشیه جنوب غربی دریای خزر در استان گیلان و همچنین در جمهوری آذربایجان و قسمت هایی از استان اردبیل سکونت دارند. بعد از جمع آوری داده ها ابتدا با دقت آوانگاری شدند و سپس برگردان فارسی هر کدام نیز نوشته شد.
معرفی کتاب «کتاب شناسی تحلیلی زبان ها و ویش های ایرانی نو»
منبع:
گویش شناسی و فرهنگ عامه سال اول بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
281 - 283
حوزههای تخصصی:
معرفی کتاب شناسی تحلیلی زبان ها و گویش های ایرانی نو از لودویگ پاولدر میان کتاب های ارزشمند حوزه زبان شناسی زبان های ایرانی کتاب شناسی تحلیلی زبان ها و گویش های ایرانی نو با گنجینه ای شامل 3600 عنوان زبان شناسی و گویش شناسی زبان های ایرانی نو، قابل تقدیر و تأمل است.کتاب شناسی تحلیلی زبان ها و گویش های ایرانی نو که در سال 2022 توسط دکتر لودویک پاول (Ludwig Paul) و با همکاری پژمان فیروزبخش در آلمان به چاپ رسیده است، گنجینه ای گرانبهاست که در 444 صفحه طراحی شده است. این کتاب دربرگیرنده 3600 اثر از نویسندگان ایرانی و غیرایرانی است که از سال 1980 تاکنون در قابل کتاب و مقاله به چاپ رسیده است. خود نویسنده معتقد است که این اثر اولین گزارش جامع از تحقیقات ایرانی در این زمینه به شمار می آید و همچنین شامل آثاری است که به اصطلاحات محلی، همراه با مطالعات فولکلوریک درباره ادبیات گویشی نوشته شده است. وی همچنین بیان می کند که قابل توجه ترین مسئله درباره این کتاب، کمیتِ صِرف، کیفیت و جامعیت انتشارات فارسی در مورد زبان ها و گویش های ایرانی نو است که به ندرت کسی (از جمله نویسنده) انتظار وجود آن را داشت.دکتر پاول این کتاب را تقدیم می کند به یاد و خاطره ایرج افشار که علاقه و دانشش به امور ایرانی، دایره المعارف گونه بود و برجسته ترین و پرکارترین کتابشناس ایران بود.
فرایند دوگان سازی کامل در زبان تاتی در چارچوب نظریۀ دوگان سازی صرفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دوگان سازی یکی از فرایندهای ساخت واژی است که در آن تمام یا بخشی از یک واژه برای اهدافی ساخت واژی تکرار می شود. این فرایند در بیشتر زبان ها دو نوع کامل و ناقص دارد. در این تحقیق می کوشیم تا انواع دوگان سازی کامل در زبان تاتی را براساس نظریه دوگان سازی صرفی اینکلاس و زول (2005) طبقه بندی کنیم و کارکردهای معنایی انواع دوگان سازی کامل را در این زبان تشخیص دهیم. این تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی، و داده های آن شامل حدود 150 دوگان ساخت کامل در زبان تاتی است که به روش کتابخانه ای جمع آوری شده اند. در گردآوری داده ها از شمّ زبانی نگارنده اول نیز استفاده شده است. در زبان تاتی دو نوع دوگان سازی کامل وجود دارد، دوگان سازی کامل ناافزوده و افزوده که هرکدام زیرمجموعه های خردتری نیز دارند. در این زبان عناصری از مقوله های دستوری اسم، صفت، فعل، قید، گروه، نام آوا و صوت در دوگان سازی شرکت می کنند. دوگان ساخت ها در تاتی مفاهیمی مانند تداوم یک حالت یا استمرار در انجام یک عمل، کثرت، درنگ، افزایش و کاهش شدت را نشان می دهند.
ریشه شناسی چند واژه در گویش بوشهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گویش بوشهری یکی از گویش های ایرانی نو و از گروه گویش های جنوب غربی ایران است و به همراه گویش های بردستانی، تنگستانی، دشتستانی و دشتی گروه گویش های بوشهری را تشکیل می دهد. این گویش همانندی های بسیاری با گویش های رایج در استان فارس و گویش های لری رایج در بویراحمد و ممسنی دارد. هدف این مقاله، بررسی ریشه شناسی چند واژه از واژه های رو به فراموشی گویش بوشهری است. بسیاری از واژه های اصیل این گویش جای خود را به لغات زبان فارسی داده اند و احتمالاً به بوته فراموشی سپرده شده اند. روش تحقیق به کار رفته در این پژوهش، تلفیقی است از روش های میدانی و توصیفی و تحلیلی که با بهره مندی از امکاناتی چون ضبط صوت، پرسشنامه، انجام مصاحبه و منابع معتبر و دست اول در زمینه زبان های ایرانی صورت گرفته است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که گویش بوشهری با دیگر زبان ها و گویش های ایرانی نو در دوره های تاریخی باستان میانه و نو پیوستگی دارد و واژه های این گویش، از نظر تاریخی دچار دگرگونی های آوایی، واجی و معنایی شده اند. تعدادی از این واژه ها برابر فارسی میانه ندارند و مستقیماً از دوره باستان به گویش وارد شده اند که بیانگر محافظه کاربودن این گویش است. برخی از این واژه ها از نظر ساخت واژه و معنایی نیز دگرگون شده اند.
ارگتیو و مطابقۀ فعلی در جوشقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جوشقانی یکی از زبان های مرکزی ایران است که در شهر جوشقان، در شمال اصفهان صحبت می شود. این زبان ساخت ارگتیو را به صورت مطابقه فعلی دارد. در این ساخت فعل شناسه ای می گیرد که از جهت شخص، شمار و جنس با مفعول جمله مطابقت می کند. هدف این مقاله بررسی چگونگی مطابقه در ساخت ارگتیو در جوشقانی است، و نگاهی دارد به موضوع گسسته بودن ارگتیو در این زبان. یافته های این مقاله نشان می دهد فعل در ساخت ارگتیو از نظر جنس با مفعولی که به صورت اسم یا ضمیر شخصی/اشاره در جمله آمده است، مطابقت می کند. از جهت شخص و شمار با مفعولی که به صورت ضمیر آزاد یا پیوسته در جمله آمده است مطابقه می کند. اما فعل می تواند مفعولی را که مرجع مشخصی در جمله ندارد، نیز نشانه گذاری کند. ارگتیو در جوشقانی از این جهت گسسته است که علاوه بر اینکه ارگتیو حالت نمایی نیست، به صورت مطابقه فعلی نیز تنها در جمله هایی به کار می رود که فعل آنها برپایه ستاک گذشته ساخته شده است.
بحثی در صحت و سقم انتساب منظومۀ خسرونامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منظومه عاشقانه خسرونامه یا گل و هرمز یکی از مثنوی های معروف منتسب به عطار است که برخلاف دیگر مثنوی های جعلی منسوب به وی، به خاطر نظم و انسجام شعری و اشتمال بر پاره ای ویژگی های زبانی و تبحر سراینده، عده ای را بر آن داشته است تا این منظومه را از آنِ عطار بدانند و آن را در ردیف چهار منظومه اصلی و مسلّم وی، یعنی منطق الطیر، اسرارنامه، الهی نامه و مصیبت نامه بنشانند. درمقابل، عده ای دیگر نیز با بیان ادلّه ای این انتساب را رد کرده اند. این مقاله به مطالعه سبک شناختی خسرونامه ازحیث ساختار، زبان و محتوا می پردازد. نتایج پژوهش نشان می دهد انتساب این منظومه به عطار نادرست است؛ زیرا بین خسرونامه و آثار مسلّم عطار، هم ازحیث شکل و ساختار، هم ازنظر کاربردهای زبانی در دو سطح واژگانی و نحوی و هم ازجنبه محتوا و درونمایه، اختلاف و تفاوت های عمده ای وجود دارد. از طرف دیگر با مطالعه نسخه شناختی و برون متنی این منظومه و کشف برخی حقایق تاریخی، رد انتساب آن به عطار تقویت می شود.
نقش رنگ واژه ها در ساخت جاینام های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نام های جغرافیایی از بخش های قدیمی هر زبان هستند. جای نام شناسی علم بررسی نام مکان های جغرافیایی است و هدفش بررسی نام های جغرافیایی به قصد دست یابی به ریشه، معنا و ساختار آن ها است. در نام های جغرافیایی ایران رنگ واژه هایی هم چون سفید (آق)، سرخ، سبز، کبود، زرد (زرین)، سیاه (قره) و مانند آن پربسامد هستند. چگونه ممکن است درخت سیاه باشد و چشمه زرد و خاک سفید؟ پرسش این تحقیق آن است که رنگ واژه ها در ساخت جای نام های ایران چه نقشی دارند؟ پیکره نام هایی که در این تحقیق بررسی شده اند، اغلب از در گاه ملی آمار ایران و در مواردی اندک از منابع دیگر به دست آمده اند. نتیجه بررسی نشان می دهد که یکی از ویژگی های پرتکرار در ساخت جای نام ها استفاده از رنگ واژه ها است. رنگ خاک، یا بستر زمین، رنگ گیاهان و گل ها و نیز جلوه های مختلف آن ها از دور (همانند رنگ تیره یا سبز دریا از دور) رنگ فلزات و کانی ها و مواردی از این قبیل باعث شده که مردم هر جامعه ای برای بار اول از ویژگی ظاهری هر مکان برای اشاره به آن استفاده کنند. روش به کار رفته در این تحقیق قیاسی است؛ به این صورت که جای نام استان های مختلف با زبان ها و گویش های مختلف، باهم مقایسه می شوند.
«مر» مخفف مگر/ ویژگیِ سبکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از معماهایی که در لغت نامه ها و کتاب های سبک شناسی همواره مطرح شده، استفاده از واژه «مر» در متون کهن است. این واژه در لغت نامه ها به گونه ای آمده که درباره معنای قطعی آن اظهار بی اطلاعی شده است و تنها با توجه به شواهد و قرائن، به دنبال یافتن حدود معنایی آن شده اند. با بررسی لغت نامه ها، معنای استواری برای آن پیدا نشد. در کتاب سبک شناسی بهار هم اطلاعی متقن درباره این واژه داده نشده و با حدس و گمان به حدود معنایی آن اشاره شده است. این جُستار ضمن رعایت احتیاط پژوهشی بر آن است که واژه «مر» در تمامی مواضع می تواند مخفف مگر باشد. چنان که «ار» مخفف اگر است. این «مر» (مخفف مگر) هنوز هم در زبان و گویش های محلی امروز کاررفت دارد. در فرهنگ های کردی، لکی، لری، بختیاری، «مر» را مخفف مگر دانسته اند. دیگر این که مگر در متون کهن در معانی مختلفی چون تأکید، شک، پرسش، استثنا، حصر و ... به کار رفته است. «مر» هم در این معانی کاررفت داشته است. پژوهش حاضر براساس شاهدمثال های مختلف در پی اثبات این امر است.
کاهش واکه /a/ به /e/ پس از وندافزایی در گویش فارسی مزینانی و تحلیل آن از دیدگاه های متفاوت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاهش واکه ای به طرز قابل توجهی در مطالعات پیشین بویژه از سوی کراسوایت (2000)، هریس (2005) و انگاره [AIU] اندرسون (1996) بررسی و دسته بندی شده است. پژوهش حاضر نیز با هدف گزارش کاهش واکه /a/به/e/ پس از وندافزایی و ترکیب صورت گرفت که در گویش فارسی مزینانی(سبزوار-خراسان رضوی) مشاهده می گردد. این کاهش در چارچوب نظریه بهینگی توصیف وبا رویکردهاو دسته بندی های پیش گفته تبیین شد. لذا، تعمیم زیر از منظر بهینگی به دست آمد: در این گویش، واکه /a/ در هجای فاقد تکیه ناشی از انتقال جایگاه تکیه در اثر وندافزایی و ترکیب با محیط همگون و به واکه /e/ تبدیل شده و این امر با یک درجه افراشتگی آن محقق می گردد؛ چنانچه، در مجاورت واکه /a/ همخوان چاکنایی وجود داشته باشد، کاهش واکه-ای صورت نمی گیرد. مضافا، این تغییر واکه ای از میان دیدگاه های پیش گفته بر تقسیم بندی کراسوایت (2000) منطبق است. بنابر این تقسیم بندی، این کاهش از نوع رسایی بنیاد محسوب می شود؛ زیرا، پس از انتقال جایگاه تکیه در نتیجه وندافزایی، از میزان رسایی آن هسته نیز کاسته شده تا به لحاظ برجستگی با محیط وقوع همگون گردد. از طرفی، بررسی در چارچوب انگاره [AIU] نیز نشان داد که در تغییر/a/ به /e/ با شرط واژگونی هسته روبرو هستیم. از نظر کراسوایت، مقوله [A] در هسته واکه واقع در هجای بی تکیه قرار نمی گیرد، که البته، مثال نقیض آن در کاهش /α/ به /o/ در بافت های بی تکیه گویش مزینانی مشاهده شد. مقایسه داده های این گویش با موارد نظیر آنها در گونه معیار در همین زمینه نیز نشان داد که این گویش دقیقاَ عکس گونه معیار عمل می کند.
نگاهی به گویش بابلی
منبع:
گویش شناسی و فرهنگ عامه سال اول پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
127 - 154
حوزههای تخصصی:
چکیدهبابلی از گویش های مرکزی زبان طبری است که در کرانه جنوبی دریای کاسپین رواج دارد و جزوگویش های شمال غربی به شمار می رود. زبان طبری به سه دسته شرقی، غربی و مرکزی تقسیم می شود. این زبان یکی از معدود گویش های ایرانی است که از سنت ادبی کهنی برخوردار است. محدوده رواج گویش بابلی شهرستان بابل در استان مازندران است. این شهرستان متشکل از هفت شهر ِبابل، امیرکلا، زرگرمحله، گتاب، گلوگاه، خوش رودپی و مرزی کلا است. آنچه در این مقاله آمده، توصیف مختصر آواشناسی، ساخت واژی، نحوی و واژگانی و ملاحظات جامعه شناختی گویش بابلی است. نتایج تحقیق نشان می دهد بابلی در مناطق شهری کمرنگ تر از مناطق روستایی صحبت می شود.
معرفی کتاب ایران شناسی: هویّت، فرهنگ و خلقیات ایران
منبع:
گویش شناسی و فرهنگ عامه سال اول پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
165 - 176
حوزههای تخصصی:
این جستار کتاب ایران شناسی: هویت، فرهنگ و خلقیات ایرانی نوشته زاگرس زند را معرفی می کند. مطالب کتاب در شانزده گفتارِ مفصل طرح شده است و نویسنده در پایان هر گفتار از آنچه سخن رانده، خلاصه ای و نتیجه ای هرچند کوتاه، تحت عنوان حاصلِ گفتار آورده است. زند به کتاب خود ماهیت علمی و آکادمیک بخشیده و این مهم را با پرداختن به چارچوب نظری و پیشبرد مطالب با درنظر گرفتن چنین چارچوبی و توضیح نظریه در گفتار یکم کتاب پی گرفته است. نویسنده در این کتاب مبحث هویّت ملی را با دو نگاه از درون و بیرون، از دوران باستان و با جمع آوری داده از متون اوستایی، سنگ نوشته های هخامنشی، سکه ها و معماری و ادبیات پارتی دوره اشکانیان و ادبیات کتیبه ای و سنگ نوشته های ساسانیان آغاز کرده است و این مبحث را در دوره ایران پس از اسلام با تکیه بر دوران آل بویه که ایران گرایی را با تشیع و تصوف همراه با تساهل دینی پیوند زده اند طرح کرده و سپس در دوران صفویه و بعد قاجار با تکیه بر سفرنامه هایی که از نگاه دیگری نوشته شده است توضیح داده و همچنین با توضیح نگاه از درون دو نویسنده مهم در این دوران جمالزاده و بازرگان پیش گرفته است. در گفتار پایانی با نقد نگاه ایران شناسان به شرح ارکان هویت ملی و سهم هر یک پرداخته است. واژه های کلیدی: هویت، فرهنگ، خلقیات ملی، سفرنامه، ایران شناسی، خودی، دیگری
واکاوی جایگاه زن در ضرب المثل های ترکی آذری و فارسی در ایران: از منظر تحلیل گفتمان انتقادی
منبع:
گویش شناسی و فرهنگ عامه سال اول بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
113 - 139
حوزههای تخصصی:
این مقاله در چارچوب تحلیل کفتمان انتقادی بر اساس الگوی فرکلاف به تحلیل و تفسیر جایگاه زن در ضرب المثل های زبان آذری و فارسی می پردازد. این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی است که هدف از آن دستیابی به چگونگی بازنمایی زن در ضرب المثل های زبان آذری و فارسی می باشد. جامعه آماری این تحقیق ضرب المثل ترکی و ضرب المثل فارسی با موضوعیت زن است که به صورت هدفمند از کتب افشار (1396)، رحیمی نیا (1395) و حقیقت سمنانی (1400) جمع آوری شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که نتایج نشان می دهند که بازنمایی زن در ضرب المثل های آذری بیشتر از نوع خنثی می باشند و قدرت میان مردان و زنان تقریبا بصورت مساوی تقسیم شده است. ولی بازنمایی زن در ضرب المثل های فارسی در اکثر موارد منفی بوده است. همچنین بیشترین بازنمایی زن در ضرب المثل های آذری با 63/44% مربوط به دختران و بیشترین بازنمایی زن در ضرب المثل های فارسی مربوط به زنان در نقش همسر (41/63%) می باشند. ضرب المثل های متعددی درباره زن و جایگاه او در خانه و جامعه وجود دارد که با مطالعه و بررسی آنها می توان جایگاه فرهنگی و اجتماعی زنان در دیروز و امروز را شناخت. در این مقاله به طور کلی زن در ادبیات شفاهی زبان آذری و فارسی با رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف بازنمایی شده است. داده های مورد بررسی مجموعه ای است از ضرب المثل های این دو گونه زبانی که در کتب افشار (1396)، رحیمی نیا (1395) و حقیقت سمنانی (1400) منتشر شده است.
مفهوم سازی استعاری حجاب در گفتمان رسانه ای داخل کشور؛ رویکردی شناختی و تحلیل گفتمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر می کوشد استعاره های مفهومی رایج در گفتمان حجاب را با رویکرد زبان شناسی شناختی و براساس دو نظریه استعاره مفهومی (لیکاف و جانسون، 1980) و تحلیل انتقادی استعاره (چارتریس-بلک، 2004) تحلیل کند. در این پژوهش توصیفی-تحلیلی، داده ها متشکل از عبارات استعاری مرتبط با موضوع حجاب است که از متون رسانه ای داخل کشور شامل خبرگزاری های فارس، مشرق نیوز، مهر، تسنیم، باشگاه خبرنگاران جوان و نیز پایگاه اینترنتی خبرآنلاین استخراج شده اند. استخراج داده ها به کمک روش جستجوی کلیدواژه و در یک دوره زمانی یک ساله از ابتدای تیرماه 1401 تا انتهای خردادماه 1402 صورت گرفته است. نتایج مطالعه نشان می دهد که حوزه مفهومی جنگ مهم ترین حوزه مبدأ برای مفهوم سازی حجاب است که استعاره های مفهومی متعددی از قبیل «حجاب، جبهه است»، «حجاب، سلاح است» و «حجاب، سنگر است» را شامل می شود که آن ها را می توان ذیل کلید مفهومی «مقوله حجاب، میدان جنگ است» قرار داد. علاوه بر جنگ، حوزه های دیگری مانند محافظت، ساختمان و بازار نیز برای مفهوم سازی حجاب به کار رفته اند. در طرف مقابل، مفهوم بی حجابی نیز با استعاره هایی از حوزه جنگ، بیماری، گیاهان، آتش و بازار بیان شده اند. کارکرد استدلالی و عاطفی این استعاره ها تولیدکنندگان گفتمان حجاب را قادر می سازد تا نگرش ها و باورهای ایدئولوژیکی خود را به صورتی مؤثر منتقل و ترویج کنند.
بررسی گسترش معنا و بافت کاربردی واژه ها و اصطلاح ها به/ از حوزه خودرو در گونه گفتاری زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واژه ها و اصطلاح های بسیاری درباره حوزه خودرو دستخوش انواع گسترش معنا یا گسترش بافت کاربردی شده اند. پیکره زبانی این پژوهش مجموعه واژه ها و اصطلاح هایی است که با تغییر معنا یا گسترش بافت کاربردی به حوزه خودرو راه یافته یا از حوزه خودرو به گنجینه واژگان زبان فارسی افزوده شده است. هدف اصلی این پژوهش توصیفی- تحلیلی ارائه و تعریف این واژه هاست. سپس به چگونگی رخداد این تغییرها و گسترش ها با بهره گیری از نظریه «ربط» اسپربر و ویلسون پرداخته شده است. طبق نتایج گویشوران زبان فارسی با توجه به دانش ها، تجربه ها و اطلاعات زمینه ای مشترکشان هم معنای اولیه این دست واژه ها و اصطلاح ها را می دانند، هم به معانی و کاربرد گسترش یافته آنها دسترسی دارند. مطابق نظریه «ربط» هنگامی که شنونده واژه یا اصطلاحی درباره حوزه خودرو دریافت می کند، با در نظر گرفتن بافت موقعیت، آن را با اطلاعات زمینه ای خود می سنجد و تطبیق می دهد و سرانجام درک می کند منظور گوینده معنی اولیه آن واژه و اصطلاح، یا معنی گسترش یافته آن است. دلیل این بده بستان واژه ها و اصطلاح ها جدایی ناپذیری حوزه ترابری از زندگی انسان و بهره بردن از ویژگی های خودرو در توصیف برخی از ویژگی های بدن و رفتار انسان است.
بررسی آیین آفتاب خواهی و نمادهای آن در گیلان
حوزههای تخصصی:
آئینها اغلب رفتاری نمادینی هستند که بر مبنای تفکری اسطوره ای شکل می گیرند و بعدها در اثر گذشت زمان، تغییر شکل می دهند. آسمان و پدیده های آسمانی همچون، ماه، خورشید، ستارگان و نزولات جوی، بخش عظیمی از اسطوره های و آیین ها را به خود اختصاص داده اند. بشر از روزی که پا به عرصه دانش و روشنگری گذاشته، از آیین های قدیمی اش کاسته شده است. با این حال هنوز هم در سراسر جهان آیین هایی هستند که تا حدودی خودشان را حفظ کرده اند و یا گزارش هایی از اجرای آنها در دهه های گذشته به دست آمده است. آیین آفتاب خواهی در گیلان و نواحی دیگری از ایران یکی از آیین های کهن است و اغلب زمانی اجرا می شده که باران بسیار روند زندگی عادی را برای انسان مختل می کرده است. از آفتاب خواهی گزارش هایی در سراسر ایران به ویژه شمال کشور در درست است. در این مقاله آفتاب خواهی در چند منطقه از گیلان بررسی خواهد شد. پرسش اصلی این مقاله آن است که آیین آفتاب خواهی یا خور دَتاوه در شرق گیلان چگونه اجرا می شده و چه نمادهایی در آن به کار رفته است؟ داده های این تحقیق به روش میدانی جمع شده و موقع تحلیل از روش اسنادی استفاده شده است. نتیجه تحقیق نشان می دهد این آیین زمانی اجرا می شده که باران زیادی می باریده؛ صحن نمایش کوچه و بازار است و نمادهایی همچون عروسک در آن به کار می رفته است.
ریشه شناسی نام اسکندر بر پایه روایت شاهنامه
حوزههای تخصصی:
در داستان اندر زادن اسکندر از مادر در شاهنامه فردوسی، دلیل بسیار جالب توجّهی درباره خاستگاه نام اسکندر مطرح شده است که تاکنون تا جایی که نگارنده می داند، کسی به آن نپرداخته است. به گفته فردوسی داراب، شاه ایران، ناهید، دختر قیصر روم یعنی فیلقوس را به زنی می گیرد، ولی پس از مدّتی در بستر از دهان ملکه بوی ناخوشی به مشام او می رسد. داراب همه پزشکان را برای علاج این بیماری فرامی خواند و یکی از طبیبان با استفاده از گیاهی که در روم می روید ناهید را مداوا می کند. سرانجام ناهید پس از نهُ ماه پسری به دنیا می آورد که نام او را به فرخندگی گیاهی که بیماری ناهید را درمان کرده بود اسکندر می نامند. باید توجّه داشت که نام اسکندر از صورت عربی السکندر (مقلوب الکسندر) انتزاع گردیده و ال در آغاز آن حرف تعریف عربی پنداشته شده است. نگارنده در مقاله حاضر به ریشه شناسی نام اسکندر بر پایه روایت شاهنامه پرداخته است.
توصیف دستگاه واجی گویش بوالخیری به روش IPA(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرستان تنگستان استان بوشهر، دارای دو بخش مرکزی و دلوار است. روستای بوالخیر، مرکز دهستان بوالخیر از بخش دلوار است. گویش بوالخیری گونه ای از گویش تنگسیری (تنگستانی) است. در این مقاله به توصیف و بررسی دستگاه واجی این گویش پرداخته می شود. برای برپایی شالوده این پژوهش (پیکره زبانی)، از روش مصاحبه با گویشوران، ضبط گفتار و آوانگاری فایل های صوتی آن ها استفاده می شود. روش انجام این پژوهش ترکیبی از روش های میدانی و توصیفی – تحلیلی با ابزار کتابخانه ای است و داده های مورد نیاز از همین روش ها و به کمک الفبای آوانگاری بین المللی (IPA) به ترتیب، جمع آوری، بررسی و توصیف می شوند. در این پژوهش واج آرایی، توزیع و ویژگی های همخوان ها و واکه ها، فرایندهای واجی و ساختمان هجا بررسی و واکاوی می شود. بر اساس شواهد به دست آمده، این گویش 25 همخوان و 9 واکه (6 ساده و 3مرکب) دارد. همخوان های این گویش همگی از نوع ششی هستند. این گویش، دو همخوان /w, ŋ/ را بیش تر از فارسی معیار دارد. ساختمان هجا در این گویش به سه دسته (سبک، سنگین، فوق سنگین) از نظر وزن هجا تقسیم می شود. برای اجماع انواع هجاها و آرایش واجی در این گویش می توان فرمول کلی cv(:)(c(c)) را بیان کرد. در این گویش همه هجاها با همخوان آغاز می شوند، خوشه آغازین وجود ندارد و واژگان همانند فارسی معیار به بیش تر از دو همخوان ختم نمی شوند. فرایندهای واجی همگونی، ناهمگونی، حذف، افزایش، قلب و ابدال در این گویش دیده می شوند و از پرتکرارترین آن ها می توان به ابدال و حذف اشاره کرد که گاهی به صورت توأمان دیده می شوند.
تکمله ای بر تصحیح قصه حسین کرد شبستری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله تکمله ای بر تصحیح قصه حسین کرد شبستری، به کوشش ایرج افشار و مهران افشاری است که به دو بخش تقسیم می شود: بخش نخست نقد ضبط و تصحیح ابیاتی از شاعران مختلف، در لابه لای قصه که در آن، این ابیات به سه بخش تقسیم شده اند: ابیات با ضبط درست و سراینده مشخص که مصححان به سرایندگان یا مأخذ اشعار اشاره نکرده اند؛ ابیاتی که از نظر وزن و قافیه اشکالی ندارند، اما سراینده آنها نامعلوم است؛ ابیاتی که در ضبط و تصحیح آنها اشکال یا اشکالاتی وجود دارد و ضبط ناصحیح، اختلالاتی در وزن و قافیه آنها به وجود آورده که مصححان اثر، آنها را تصحیح نکرده اند یا در شعر شاعر تصرف شده و درنتیجه، بیت یا ابیات دیگری عرضه شده است. این ابیات بیشتر با مراجعه به آثار شاعران و توجه به سنت ادبی فارسی تصحیح شد. در بخش دوم این مقاله ضبط برخی کلمات، به ویژه کلمات و جملات ترکی، بررسی و تصحیح شده و تعلیقات روشن کننده بر آنها افزوده شده است؛ در این بخش با مراجعه به دو نسخه خطی، فرهنگ های ترکی به فارسی، یافتن قرائن کمک کننده در متن و متون دیگر و همچنین توجه به بافت داستان و متن، کلمات و جملات، از حیث تلفظ و معنی، تصحیح و تعلیقاتی بر آنها نوشته شد.
واژگان، جملات و عبارات ترکی اقتضا می کرد مصححان نگاه دقیق تری به این مقوله ها می کردند که متأسفانه چنین نیست و در مقاله حاضر، تمرکز بر روی آنها بوده است. با افزودن این تصحیحات و تعلیقات می توان متن منقح تری از قصه حسین کرد شبستری به دست داد.
نسبت گونه های موسوم به تاتی خلخال با زبان تالشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله پیشِ رو، گونه های زبانی بخش شاهرود خلخال را که در استان اردبیل در روستاهای اسکستان، شال، درو، کرین، کلور، گیلوان و لرد رایج اند و در محل به تاتی موسوم اند با گویش های سه گانه تالشی در چند سطح زبان شناختی به صورت هم زمانی سنجیده ایم. این روستاها در غرب استان گیلان، آن سوی رشته کوه تالش جای دارند. سنجش برپایه ویژگی های آوایی، ساخت واژی، نحوی و نیز واژگانی است. داده ها افزون بر پژوهش کتابخانه های از پژوهش میدانی نیز به دست آمده است. گویش های تاتی برغم اشتراک لفظی چنان تنوع و پراکندگی دارند که در بررسی های هم زمانی نمی توان همه آنها را ذیل یک گروه یا زبان مشخص تعریف کرد. به همین خاطر زبان شناسان آنها را در دسته های مختلف طبقه بندی کرده، و در مواردی گویش های تالشی را هم به آنها افزوده اند. هدف مقاله پاسخ به این سؤال است که آیا گونه های زبانی رایج در شاهرود خلخال ذیل گویش های تالشی قابل تعریف اند یا گونه هایی مستقل اند. براساس داده های این مقاله زبان پنج روستا از هفت روستاهای بررسی شده در این مقاله؛ اسکستان، شال، درو، کلور و گیلوان را می توان ذیل تالشی جنوبی در یک دسته قرار داد اما زبان دو روستای کرین و لرد تفاوت هایی با پنج روستای دیگر شاهرود و نیز تالشی جنوبی دارد.
نگاهی نو به اسم مرکب فعلی در زبان فارسی: رویکردی برون اسکلتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در زبان فارسی کمتر پژوهشی به تحلیل اسم های مرکب فعلی با رویکردی نحوی پرداخته است. هدف پژوهش حاضر ارائه تحلیلی برون اسکلتی از ساختار اسم های مرکب فعلی براساس مدل برون اسکلتی بورر[1](2013) است. در این رویکرد، واژه ها فاقد هرگونه طبقه واژگانی هستند و طبقه آن ها تنها در بافت نحوی مشخص می شود. بورر اسم های مرکب فعلی را فاقد هرگونه ساختار موضوعی می داند. همچنین، از نظر او، اسم های مرکب فعلی از نوع نتیجه ای و هسته پایانی هستند. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی انجام و داده های آن از منابع مکتوب فارسی معیار گردآوری شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد زبان فارسی، علاوه بر اسم های مرکب فعلی نتیجه ای هسته پایانی که با نظرات بورر همسو است، دارای اسم های مرکب فعلی نتیجه ای هسته آغازی و اسم های مرکب فعلی با ساختار موضوعی نیز است بر این پایه، مطالعه پیش رو بر اساس داده های زبان فارسی تقسیم بندی های جدیدی را بر مبنای قوانین مدل برون اسکلتی ارائه می کند. در این تقسیم بندی، اسم های مرکب فعلی نتیجه ای زبان فارسی دارای دو ساختارمتفاوت [N-V]v CN[v]]N و [Ndev-N] هستند. همچنین، اسم های مرکب فعلی با ساختار موضوعی، در زبان فارسی به 2 گروه معلوم و مجهول تقسیم می شوند.[1] Borer