فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۸۷ مورد از کل ۸۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکى از مسائل پیچیدهء زبان روسى براى فارسى زبان ها وجود جملات تک عضوى است. جملات تک عضوى یکى از انواع جملات ساده است که در آن فقط یک عضو اصلى نهاد یا گزاره وجود دارد. در ساختار نحوى زبان روس وجود فقط یک عنصر به عنوان عضو اصلى، پدیده اى معمول و رایج بوده، با این حال جمله چه به لحاظ ساختار و چه به لحاظ معنا کامل و غنى است. دلیل وجود این ساختارها در این است که گوینده با در نظر گرفتن بافت جمله و مقصود خود از خبر، ضرورتى در استفاده از کلمه اى که به طور صریح بیان کنندهء فاعلى باشد، نمى بیند. این گونه جملات با توجه به شکل و معنا، به انواع مختلفى تقسیم مى شوند. در این مقاله سعى شده است یکى از انواع آن ها در مقایسه با ساختارهاى دو عضوى مورد بحث قرار گیرد.
ساختمان فعل در گویش جرقویه (ولتی) از دیدگاه رده شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دستورنویسی زبان ها ازدیدگاه های مختلفی انجام گرفته است. یکی ازاین دیدگاه ها رده شناسی است که براساس معیارها و ویژگی های خاص، زبان ها را در رده های مختلف قرار می دهد. این طبقه بندی دربخش های مختلف دستور یعنی واج شناسی، صرف، نحو و معناشناسی انجام می گیرد. آنچه در این مقاله به آن پرداخته می شود توصیف رده شناختی ساختمان فعل در گویش جرقویه است که هدف آن فقط تعیین ردة صرفی و نحوی این گویش بر اساس برخی از پارامترهای مطرح رده شناسی در حوزة فعلی است.
بررسی و توصیف حالت نمایی در چهار گویش فارسی خوزستان از منظر رده شناسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از روش های نشان دادن روابط دستوری بین سازه های جملات حالت نمایی است. در این پژوهش به بررسی حالت نمایی در چهار گویش فارسی خوزستان یعنی دزفولی، شوشتری، بهبهانی و هندیجانی پرداخته می شود. داده های این پژوهش به صورت میدانی و با استفاده از پرسش نامه و گفت وگو و مصاحبة حضوری با 33 گویش ور جمع آوری شده است. رویکرد نظری اصلی این پژوهش، نظام پنج گانة حالت نمایی کامری (1978) است که پنج ردة زبانی را از لحاظ حالت نمایی معرفی کرده است. در بررسی داده های پژوهش مشخص شد که نظام حالت نمایی در سه گویش دزفولی، شوشتری و هندیجانی نظام فاعلی-مفعولی بوده و در این سه گویش زمان جمله و وجهیت، جان داری یا بی جانی فاعل یا مفعول تأثیری در نظام حالت ندارند. در مورد گویش بهبهانی مشخص شد که زمان در حالت نمایی در این گویش مؤثر است. در زمان حال و آینده در بندهای لازم و متعدی حالت نمایی به صورت خنثی است؛ یعنی فاعل فعل لازم، فاعل فعل متعدی و مفعول از نظر حالت نمایی نشانة خاصی ندارند و هر سه بی نشان هستند. اما در زمان گذشته فاعل با یک واژه بست غیرفاعلی که میزبان های متفاوتی را بر می گزیند، مضاعف سازی می شود؛ یعنی در زمان گذشته این گویش از نظام حالت کنایی پیروی می کند. این الگو هم در افعال ساده و هم در افعال مرکب حاکم است. علاوه بر این لازم به ذکر است که دو مصدر #خواستن# و #داشتن# در بهبهانی هم در زمان حال و هم در زمان آینده از نظام حالت کنایی برخوردار هستند.
آرای هاوکینز در حوزة رده شناسی آرایش واژه ها و بررسی انطباق یا عدم انطباق این آرا بر آرایش واژه ها در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در حال حاضر رده شناسی آرایش واژه ها از جمله حوزه های بسیار مورد توجه در رده شناسی است. هاوکینز از جمله زبان شناسانی است که با دستور زایشی به خوبی آشناست؛ امّا در دو دهة اخیر توجه خاصی به مطالعات رده شناختی پیدا کرده است و در این حوزه از توجیهات پردازشی برای توجیه الگوهای رده شناختی استفاده می کند. او اصول، فرضیات و توجیهات متفاوتی در رده شناسی آرایش واژه ها عرضه کرده و بدین سبب در این حوزه صاحب نظر محسوب می شود. این مقاله در وهلة اول به طرح آرای هاوکینز در حوزة رده شناسی آرایش واژه ها می پردازد و در وهلة دوم سعی می کند که میزان انطباق این اصول و آرا را بر زبان فارسی (به ضرورت بحث، فارسی امروز، میانه یا باستان و یا هر سه دوره) مشخص کند و مورد ارزیابی قرار دهد. بررسی وضعیت آرایش واژگانی زبان فارسی روشن می کند که برخی از پیش بینی ها، اصول و توجیهات رده شناختی هاوکینز در مورد زبان فارسی (گاه فارسی امروز و گاه فارسی میانه یا باستان و گاه در دو یا هر سه دوره) مصداق پیدا نمی کند.
بررسی مؤلفه های توالی واژه و هم بستگی آنها با توالی مفعول/ فعل در گویش تاتی گیفان، براساس دیدگاه رده شناختی درایر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توالی های غالب در گویش تاتی دهستان گیفان خراسان شمالی که اساساً گونه ای مفعولی فعلی است، و هم بستگی این توالی ها و ترتیب مفعول و فعل براساس دیدگاه های درایر به سادگی تبیین شدنی نیست. به عبارت دیگر، با توجه به نتایج کلی به دست آمده از بررسی های درایر، گویش گیفانی در مورد هم بستگی در چهار توالی، به جز توالی موصوف صفت مانند اقلیت زبانی موجود در نمونه آماری درایر عمل می کند که نسبت به زبان هایی که ارتباط معنی دار بین توالی های مطرح شده و توالی فعل و مفعول را اثبات می کنند، درصد کمتری دارند. از طرفی چون برخی از این توالی ها به صورت های مختلف و آزادانه در تاتی گیفان به کار می روند، هم بستگی ممکن بین آنها و ترتیب مفعول و فعل نیز که خود به دو صورت بنیادی مفعول، فعل و غیربنیادی فعل، مفعول کاربرد دارد تا حدی نسبی است. به طورکلی به نظر می رسد به دلیل تنوع در ترتیب فعل و مفعول در این گویش شاهد تنوع در دیگر توالی های هسته و وابسته مربوط به آن نیز هستیم.