"مقاله حاضر برگرفته از پژوهشی است که در سال 1386 در مرکز تحقیقات صداوسیما انجام شده است. این پژوهش با استفاده از طرح شبه آزمایشی پیشآزمونـ پسآزمون با گروه گواه انجام شده است. آزمودنیها، 52نفر از نوجوانان پسر کلاس دوم راهنمایی مدرسه جابربن حیان واقع در منطقه پانزده آموزش و پرورش تهران بودهاند. متغیر مستقل پژوهش، نمایش فیلم کارتونی «نجات کودکان» و متغیر وابسته میزان پرخاشگری پس از تماشا بود که در دو نوبت به فاصله دوازده روز سنجیده شده است.
نتایج تحقیق نشان داد که تماشای کارتون خشونتآمیز «نجات کودکان» بر پرخاشگری فیزیکی آزمودنیها (پس از تماشا) مؤثر واقع شده است؛ به این ترتیب که پرخاشگری فیزیکی آزمودنیها پس از تماشای کارتون افزایش یافت.
" پرخاشگری، کارتون خشونتآمیز، نوجوان
"رسانهها میتوانند با بهره جستن از نمادها و واژهها، به پدیدهها و حوادث و رفتارها و کردارها، محتوا و معنای خاص خود را اعطا کنند و از رهگذر انتقال این معنی و محتوا، بر فرد مصرفکننده تأثیری ژرف بگذارند و او را از گزند بحرانهای هویتی، فرهنگی، معرفتی، ارزشی، سیاسی و اجتماعی برهانند یا در معرض و مسیر چنین بحرانیهایی قرار دهند. به بیان دیگر، رسانهها میتوانند بازی بالقوه پایانناپذیری از نشانهها را پایهگذاری کنند که نظم جامعه و احساس آرامش و ثبات روانی، شخصیتی و هویتی افراد را تقویت یا تضعیف کند.
در نوشتار حاضر، دوگانگی چهره و نقش رسانهها (در جهان اطلاعاتیـ ارتباطاتی امروز و نیز، در جامعه متحول امروز ایرانی و در عرصه بحران هویت)، مورد تأمل و تعمق بیشتر قرار گرفته است و با پیشنهاد رهیافتها و راهبردهایی، این امکان ملی و فراملی بیبدیل (رسانه) در مسیر تدبیر بحرانهای متوالی و وضعی خود (در عرصهها و ساحتهای گوناگون) قرار گرفته است.
" انگارهسازی، بحران، بحران هویت، جهان وانموده، رسانه
با پیدایش دولت ملت ها، دیپلماسی کلاسیک و سپس دیپلماسی فرهنگی در روابط بین الملل، گونه جدیدی از کتابخانه ظهور می یابد که می توان آن را کتابخانه برون مرزی نامید. کتابخانه های برون مرزی به عنوان زیرساخت نظام اطلاع رسانی برون مرزی از اهمیت خاصی در دیپلماسی فرهنگی برخوردارند...
"هدف از مقاله حاضر، بررسی «اثرات تماشای برنامههای خشونتآمیز تلویزیونی بر پرخاشگری بینندگان» با استفاده از پیشینه و پژوهشهای انجام شده، بویژه شناسایی متغیرهای تعدیلکننده و واسطهای در این زمینه است. نتایج اغلب تحقیقات مؤید آن است که تماشای خشونت تلویزیونی، بویژه در کودکان و نوجوانان منجر به بروز پرخاشگری یا افزایش آن میشود. بدیهی است نیاز جامعه، بخصوص افراد نوجوان و جوان به هیجان و نیز توجه به واقعیت آنچه در اغلب جوامع میگذرد، ارائه تصاویر تلویزیونی عاری از خشونت را دشوار یا حتی غیرممکن میسازد. در این مقاله، تلاش شده است با استفاده از متغیرهای اثرگذار و میانجی، راهکارهایی برای به حداقل رساندن آثار سوء نمایش خشونت در برنامههای تلویزیون، ارائه شود. برخی از این متغیرها عبارتند از: ماهیت مهاجم و قربانی، انگیزه خشونت، وسعت و بیپردگی خشونت، واقعگرایی، پاداش و تنبیه، پیامدها، طنز و ... . در پایان راهکارهایی نیز در این زمینه ارائه شده است.
" "بینندگان، پرخاشگری، تلویزیون، خشونت
"
"خشونت پدیدهای خطرناک و در عین حال بسیار شایع در عصر حاضر است. با توجه به اهمیت تلویزیون به عنوان رسانهای با قابلیتهای متعدد و بسیار پرمخاطب در این مقاله تأثیر برنامههای حاوی خشونت تلویزیون بر جامعه امریکا بررسی شده است. نتایج نشان میدهد، خشونت بیرویهای که از طریق برنامههای تلویزیونی مختلف به مردم، بویژه کودکان و نوجوانان عرضه میشود، اثرات نامطلوب فراوانی بر آنان به جای میگذارد. این اثرات افزایش خشونتطلبی، بروز رفتارهای خشن، حساسیتزدایی کودکان و بزرگسالان نسبت به مسائل خشونتآمیز و حتی مواردی مانند عصبانیت و اختلال در خواب را شامل میشود. به نظر میرسد که میان خشونت رسانهای (تلویزیونی) و خشونت واقعی، در جامعه امریکا همبستگی وجود دارد.
" ایالات متحده، تلویزیون، خشونت، خشونت تلویزیونی، رسانه
"در مقاله حاضر ضمن تبیین برخی از اصول قانون اساسی که بسترساز تحقق اتحاد ملی در بین گروههای مخلتف قومی، نژادی، سیاسی و مذهبی جامعه ایران است، به بررسی آن دسته از اصول قانون اساسی که تحقق بخش انسجام اسلامی و وحدتبخش ملل مسلمان جهان است، پرداخته شده و سهم و نقش رسانه ملی در عملیاتی شدن این دسته از اصول مورد بررسی قرار گرفته است.
یافتههای ما در این پژوهش حکایت از وجود اصول روشن و امید بخشی در قانون اساسی جمهوری اسلامی دارد که در صورت اجراء زمینه بسیار مناسبی برای اتحاد و همبستگی ملی فراهم خواهد کرد و از طرفی حکایت از وجود راهبردی اساسی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران به منظور تلاش برای تشکیل امت واحده اسلامی و شکلگیری رویکرد جهانشمولی اسلام می نماید.
" آزادی، اتحاد ملی، انسجام اسلامی، رسانه ملی، عدالت، قانون اساسی
"این مقاله برگرفته از پژوهشی است که در سال 1386 و در مرکز تحقیقات صداوسیما انجام شده است. مهمترین یافتههای این پژوهش حاکی از آن است که اعتماد اجتماعی بیش از آنکه با عوامل سطح خرد در ارتباط باشد به عوامل سطح کلان مربوط است. ارزیابی فرد از وضعیت جامعه مهم ترین عاملی است که سطح اعتماد اجتماعی او را متاثر می سازد، به این معنا که هر چه افراد، جامعه را باثبات تر، بهنجارتر و رفتار نهادها با مردم را صادقانه تر بدانند و معتقد باشند حقوق پایمال شده شهروندان قابل اعاده است، اعتماد اجتماعی بالاتری خواهند داشت. پیامهای دیداری و شنیداری رسانههای ارتباط جمعی نیز به اشکال گوناگون مانند ترویج قانونگرایی و رعایت هنجارها، بیان فواید کار گروهی، تقویت فرهنگ دینی و ... میتوانند بر اعتماد اجتماعی افراد جامعه مؤثر باشند.
" اعتماد اجتماعی، رسانه، ساختار جامعه، عوامل سطح خرد، عوامل سطح کلان، جامعه