در این مقاله، نگارنده محترم به بحث پیرامون حقوق بشر از نگاه اسلام و غرب پرداختهاند . ابتدا در مبحث نخستبه برخى از مزیتهاى نظام حقوق بشر از منظر اسلام اشاره کرده و بهترین تعریف از نظام حقوقى بشر را تعریف فراگیر اسلام از آن دانسته و نظام حقوقى ارائه شده از سوى آن را برهانپذیر برشمردند . سپس به منظور تحقق و تامین حقوق بشر، با طرح پایههاى ضمانت اجرا و جایگاه ارزشهاى اخلاقى و با استناد به آیاتى از قرآن کریم و فراتر از دستنوشتههاى بشرى براى آن (حقوق بشر) ضمانت اجرایى ویژهاى قائل شدهاند و حقوق بشر در اسلام را برگرفته از قرآن کریم و مانند آن از انسجام، تناسب و سازگارى برخوردار دانستهاند .
در مبحث دوم نیز اعلامیه جهانى حقوق بشر را به عنوان محصول نظام حقوقى غرب مورد بررسى قرار داده و با ذکر دلایلى از کتاب و سنتبه علل و عوامل ناکامیها و وضعیت موجود آن و یادآورى نقش صهیونیزم و جریان حق وتو در ناکامیها و نابسامانیهاى حقوق جهانى بشر پرداختهاند .
در این بررسى، تنها به برخى از مزیتهاى نظام حقوق بشر در اسلام اشاره مىکنیم تا خطوط کلى مطلب روشن شود . سپس اعلامیه جهانى حقوق بشر را که محصول نظام حقوقى غرب است، به اختصار مورد بررسى قرار مىدهیم .
اگر این سخن پذیرفته شود که آزادى سیاسى ((مادر آزادى))هاست, مى بایست به بازاندیشى و بازکاوى این مفهوم در متون اسلامى و آثار متفکران مسلمان پرداخته و زوایاى نااندیشیده آن بازشناخته شود. مقاله حاضر به چیستى آزادى سیاسى از منظر متفکر مسلمان, آیه الله مطهرى, مى پردازد و آراى ایشان را در این زمینه مورد بازخوانى و تحلیل قرارمى دهد.
عدل یکى از مفاهیم بنیادى است که قرآن در مقاطع و بخشهاى مختلف و با استفاده از مثلها، تمثیلها و داستانها آن را بیان و توضیح داده و به رعایت و پاىبندى آن اصرار دارد.
از منظر قرآن در عالم تکوین، آفرینش هستى بر عدل استوار بوده و ظلم و بىعدالتى در آن جایى ندارد و در عالم تشریع نیز عدل مهمترین هدف بعثت انبیا تلقى گردیده است. براى بررسى موضوع عدل مىبایست جلوههاى گوناگون آن را در مسائل حقوق و قضا، سیاست و جامعه، اقتصاد و معاش و... مورد توجه قرار داد و همچنین تعمق و تحلیل درباره داستانهاى قرآنى به عنوان نمونههایى از سرکشى و انحراف انسان از عدل الهى و بالأخره بررسى مفهوم «میزان» به عنوان نماد معیار سنجش خوبىها و بدىهاى انسان، به منظور دستیابىِتصویرِدرست از مفهوم عدل در قرآن، لازم و ضرورى است.
پژوهش حاضر شکافهاى اجتماعىاى که زمینه سازپیدایش انقلاب گردیدند و متقابلاً تأثیر انقلاب بر وضعیت شکافهاى اجتماعى طى دو دهه اخیر به ویژه شکافهاى مذهبى، قومى - مذهبى، طبقاتى، ارزشى، جنسیت و نسلى را مورد کاوش قرار مىدهد. مدعا این است که انقلاب از یک سو، فرآیند ادغام و یکپارچگى اجتماعى و ایدئولوژیک را تقویت و از بىثباتىهاى حاد سیاسى جلوگیرى کرد و از سوى دیگر، سبب پیدایش یا فعالتر شدن برخى شکافهاى اجتماعى گردید. شکافهاى سیاسى - اجتماعى موجود و ویژگىهاى نهفته در آنها همچنان احتمال وقوع کشمکشهاى شدید، خشونتآمیز و بىثبات کننده را با خود دارند؛ از این رو اگر همبستگىهاى اجتماعى، اقتصادى، سیاسى و فرهنگى مورد توجه قرار نگیرد، احتمال سر برآوردن کشمکشهایى از درون این شکافها وجود دارد.
افول هر حکومت و تمدنى عللى دارد و غروب آفتاب حکومت و تمدن بزرگ اسلامى در اندلس نیز از این قانون مستثنى نیست . مهمترین آسیبى که گریبانگیر حکومت مسلمین در اندلس شد و فرجام ناخوشى را براى آن رقم زد، تفرقه و فساد اخلاقى بود و این نکتهاى استبسیار حایز اهمیت که برابر آموزههاى دینى، باید از آن عبرت گرفت .
شخصیت سیاسى اجتماعى و اخلاقى رهبرى نهضت عاشورا
یکى از راههاى شناخت و تحلیل حادثه عاشورا، شناخت ابعاد شخصیت فردى و اجتماعى رهبرىقیام است.
شناخت این خصوصیات، این حقیقت را اثبات مىکند که کسانى مىتوانند مربى انسانها در طولتاریخ باشند که به دردها، درمانها و روحیهها آگاهى داشته باشند.
امام حسین(ع) با توجه به ویژهگىهاى خود همچون اصلاحطلبى، عدالتخواهى و ظلمستیزى، آنها رادر صحنه عاشورا به خوبى متجلى ساخت.
در این مقاله، نویسنده ضمن پرداختن به ویژگىهاى یاد شده، کلمات و فضائل معنوى و اخلاقى امامحسین(ع) را مورد بررسى قرار داده و با ذکر سخنان امام و شواهد تاریخى نقش خصوصیاتى همچوناستقامت در برابر مصائب، زهد و رضا و شجاعت را در حادثه کربلا تبیین مىکند.
وى در پایان یادآور مىشود آن چه بر زیبایىهاى کربلا و قیام عاشورا افزوده و آن را الگویى براىتاریخ قرار داده است، روحیه استقبال از مرگ و شهادت بود که این روحیه نزد تمام ملتهاى غیرمسلمان ارزشمند و پسندیده و عامل موفقیت در راه نیل به هدف مىباشد.|319|