نگارنده در این مقاله سعی داشته به این سوالات پاسخ دهد : کدام مسافر و با چه عنوانی از حکم قصر نماز استثنا شده است و آیا می توان یک عنوان جامع، هرچند انتزاعی پیدا کرد تا همه گروههای شغلی را در بر بگیرد? در پاسخ به این سوال می توان فقهای بزرگ شیعه را به سه دسته تقسیم کرد:1- کسانی که به عنوان جامع معتقدند و عنوان کثیر السفر را از روایات انتزاع کرده اند 2- کسانی که به عناوین مذکوره در روایات اقتصار می کنند و تنها مسافری را مشمول این استثنا می دانند که مصداق یکی از عنوان های شغلی نظیر: مکاری، ملاح ، برید، راعی و غیره باشد...
نماز مهمترین عملی است که معیار قبول و ردّ سایر عبادات و اعمال آدمی قرار میگیرد و در آن انسان به مناجات و خضوع پروردگار مشغول میشود. نماز در هر زمان و مکانی ارزشی ویژه دارد، اما در ماه مبارک رمضان که فصل عبادت و بندگی است، دارای ارزشی مضاعف است.یکی از نمازهایی که مسلمانان در ماه مبارک رمضان میخوانند «نماز تراویح» است، هر چند اصل این نماز مورد پذیرش همه مسلمانان قرار گرفته، اما اختلافات و مناقشاتی در موضوعات فرعی آن از قبیل؛ به جماعت خواندن و تعداد رکعات، وجود دارد. این مقاله ضمن بررسی مشروعیت نماز تراویح، ارائه دیدگاههای مذاهب اسلامی و تاریخچه آن، به نقد و بررسی موارد اختلافی نیز میپردازد.
نویسنده دراین مقاله دو موضوع اساسى را در باره اذان بررسى مىکند: یکى جایگاه اذان در تشریع اسلامى و دیگرى تاریخ ورود تثویب در اذان نماز صبح. در باره موضوع اوّل به این نتیجه مىرسد که هیچ انسانى در تشریع اذان دخالتى نداشته و روایاتى در منابع اهل سنت که نشان مىدهد اذان به «عبداللّه بن زید» در خواب الهام شده و پیامبر(ص) آن را از او گرفته، از نظر دلالت و سند ضعیف و بى پایه است. در موضوع دوم به این نتیجه مىرسد که به اعتراف صحابه و تابعین «تثویب» بدعت است و پیامبر در این زمینه دستورى صادر نکرده، بلکه این مسأله پس از رحلت حضرت و در زمان خلیفه دوم اتفاق افتاده است. در خاتمه بدعت بودن اذان دوم در نماز جمعه و حذف «حیعله» از اذان اثبات مىشود.
از جمله مسائلی که همه به آن مبتلا هستند و هیچ کس از دانستن آن گریزی ندارد ، و در عین حال
، گاهی امکان احتیاط هم در آن نیست ، عبارت است از : شناخت آخر وقت « نماز ظهر و عصر » یا نماز عصر فقط ، و ابتدای وقت « نماز مغرب و عشاء » یا نماز عشا فقط . اهمیت مساله مذکور از این جهت است که مکلف گاهی موفق نمی شود نماز را در اول وقتش بجای آورد و از روی اضطرار یا اختیار، نمارش را به تاخیر می اندازد به طوری که تا پائین رفتن قرص خورشید و ناپایدید شدن آن از افق ، دیگر فرصتی باقی نمی ماند ، مگر تنها به اندازه خواندن چهار رکعت نماز .