فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۸۱ تا ۷۰۰ مورد از کل ۱٬۸۵۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
تاریخیت انسان در عرفان ابنعربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انسان در عرفان ابنعربی ، نه انسان ماهوی آن گونه که ـ مثلاً ـ ارسطو می گوید، بلکه انسان تاریخی است . مطابق علم الاسماء تاریخی ، حقیقت در هر دوره ای به گونه ای خاص ظهور می کند؛ و انسان به عنوان مظهر تام حقایق وجودی ، با ظهور تاریخی حقیقت ارتباطی وثیق دارد. وی با آگاهی از مظهریت خود، می تواند از لابهلای چرخه تاریخ و بستر زمان عبور کند و به بیزمانی و جاودانگی برسد. بهاینترتیب نگاه تاریخی ابنعربی به انسان ، با نگاه اصالت تاریخ روزگار مدرن ، کاملاً متفاوت می شود؛ زیرا در نگاه مدرن ، بیرون از تاریخ حقیقتی وجود ندارد؛ در حالیکه در عرفان محیی الدین، همه تلاش انسان برای خروج از تاریخ و رسیدن به حقیقت هستی است .
ریشه یابی انسان کامل در روایات شیعه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث مهم در انسان شناسی عرفان اسلامی بحث انسان کامل است. چنین انسانی با سیر و سلوک معنوی به غایت قصوای خلقت آفرینش راه یافته و مظهر تام اسم جامع حق در عالم ملک شده است. او انسانی یگانه است که در عصر خود بی نظیر و آیینه تمام نمای حق، واسطه ملک و ملکوت، و خلیفه الله بر روی زمین است و در جمیع کمالات خداگونه شده است؛ او که عالم هستی به محوریتش می چرخد و با نبودنش جهان هستی دچار اضطراب و اضمحلال می شود. نوشتار پیش رو بر آن است تا به این پرسش پاسخ دهد: برای شناخت انسان کامل از روایات از چه کلیدواژه هایی می توان استفاده کرد؟ نگارنده در دستیابی به پاسخ احتمالی این پرسش، واژگان امام، حجت خدا، خلیفه الله، یگانه روزگار، قطب عالم، واسطه فیض و مانند آنها را کلیدواژه های قابل جستجو می داند و مصداق کامل این نوع انسان را پیامبر خاتم(ص)، امامان معصوم(ع) و در عصر حاضر امام عصر(عج) می یابد.
اختلافات شمس با مولوی در آراء، اندیشه ها و داوری ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شمس تبریزی با جلال الدین مولوی علیرغم شباهت ها و اشتراکات فکری و عقیدتی مشهور و مورد انتظاری که دارند و علیرغم تأثیر و تأثر فراوان از یکدیگر، در موارد و مباحث متعددی نیز با یکدیگر اختلاف نظر و یا اختلاف عقیده دارند که گاه آشکار و گاه کمی پوشیده اما قابل کشف و استنباط و بیان است.
در مقاله حاضر کوشش شده تا با روش مقایسه ای، برخی از این نوع اختلاف نظرها از آثار و اقوالشان استخراج و معرفی گردد و موارد لازم آن، جهت شناخت بیشتر از این دو شخصیت بزرگ عرفان عاشقانه، مورد بحث و تحلیل قرار گیرد. برای روشمندی بیشتر، مباحث تحت سه عنوان دسته بندی شده تا تفاوت یا اختلاف فکری آن دو، در جنبه های مختلف آرا و اندیشه ها و تأویلات و داوری ها تشریح یا تبیین شود.
دستاورد مشخص مقاله آن است که شمس با مولوی، دستِ کم از حیث اندیشه ها(در سه موضوع)، تأویل و تفسیر آیات و روایات(در پنج مورد)، و نیز داوری هایشان درباره پیامبران و عارفان(درباره سه پیامبر و هفت عارف) اختلاف و یا تفاوت نظر دارند که این موارد و موارد مشابه، همواره باید در مطالعات تطبیقی در دو حوزه مولوی پژوهی و شمس پژوهی، مورد توجه و بررسی محققان قرار گیرد.
شناخت های لازم در سلوک عملی با نظر به آرای علامه جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
نوشتار حاضر در صدد تبیین اجمالی شناخت های لازم در سلوک عملی و شرایط، مبانی و مقدمات آن،بر محور آرای علامه جوادی آملی است. نیز کوشش شده است تا گامی در نظام سازی سلوکِ وحیانی در بُعد ایجابی برداشته و راهبردها و کاربردهای آن را نشان دهد و از این رهگذر عرفان های بشری، شبه عرفان ها یا عرفان های مونتاژ را برمی رسد. گفتمان حاکم بر سلوک عملی در آرای علامه جوادی آملی، توحید و عبودیت بر صراط مستقیم شریعت حقه محمّدیهB است که عنصر معرفتِ نفس شهودی و مؤلفه ولایت انسان کامل معصومA اُسّ و اساس آن است.
ارزیابی نظریه «متناقض نمایی تجارب عرفانی»
حوزه های تخصصی:
این مقاله نظریه «متناقض نمایی تجارب عرفانی» را که استیس ارائه کرده است، با توجه به مباحث عرفان اسلامی به نقد کشیده و نشان می دهد این نظریه که متضمن غیرعقلانی بودن عرفان است با مبانی عرفان اسلامی سازگار نیست. دلیل اصلی این عدم تطابق، نگرش نادرست استیس در تفسیر اندیشه وحدت وجود است که در آن تفکیک عمیق مقام احدیت و واحدیت را ناشی از توجیه عرفا دانسته و به هیچ می انگارد؛ حال آنکه این تفکیک به ویژه در عرفان اسلامی ناشی از تفکیک وجود و مظاهر آن است.
وجود، حقیقتی یگانه و موصوف به وحدت و مظاهر وجود، متکثر و موصوف به کثرت است. از این رو نظریه «وحدت در عین کثرت» حامل هیچ گونه تناقضی نیست؛ هر چند که وحدت ضدین در ساحت هستیِ احد را یک ضرورت عقلی می داند.
فنای از خود و مرگ خودخواسته در اندیشه عین القضات و یوحنا صلیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عین القضات همدانی (490-525 ه .ق) و یوحنا صلیبی (1542-1591م) دو عارف صاحب نام از دو سنت بزرگ معنوی تاریخ بشر یعنی اسلام و مسیحیت اند. مطالعه آثار این دو همانندی های چشمگیری را نشان می دهد، همچون عشق الهی، مرگ عارفانه، وحدت یا اتحاد، ضرورت تجرّد، لزوم ارشاد پیر و اقتدا به مسیح. از این میان آنچه در مقایسه عرفان یوحنا و عین القضات شایان توجه بسیار است، مسئله فنا و مرگ معنوی است. در تبیین رویکرد عین القضات و یوحنا به مسئله فنا و بقا عناصر و آموزه های نسبتاً مشترکی به چشم می خورد، از جمله لزوم پیروی از پیر که در ادبیات عرفانی یوحنا از آن به اقتدای به مسیح و در ادبیات صوفیانه عین القضات به خدمت پیر یا خدمت کفش تعبیر می شود. از این منظر می توان رابطه سالک مسیحی با مسیح را با رابطه مرید و مراد در عرفان عین القضات مقایسه کرد. این موضوع مقتضیاتی همچون فنا در خود، ضرورت تجرد و ترک اختیار و ترک تعلق و تولد ثانی دارد که در این مقاله به بررسی آنها می پردازیم.
ترجمان رنج
کشف المحجوب
بررسی و نقد دیالکتیک تعالی و حلول
حوزه های تخصصی:
در سنّت ادیان ابراهیمی، آثار عارفان را با رویکردهای الهیاتی گوناگونی بررسی می توان کرد. یکی از مهم ترین و پررونق-ترین رویکردهای الهیاتی در الهیات جدید، رویکرد سلبی (Apophatic approach) است. در مقاله حاضر، به یکی از درون مایه های اصلی الهیات سلبی، یعنی رابطه خدا و نفس، و دو رابطه دیالکتیکی ذیل بحث خدا و نفس، یعنی دیالکتیک حلول و تعالی، و دیالکتیک عروج و درون بود، در آثار دو عارف بزرگ مسلمان و مسیحی، مولانا و مایستر اکهارت، میپردازیم. رابطه خدا و نفس و به دنبال آن دیالکتیک حلول و تعالی، و دیالکتیک عروج و درون بود، ذیل بُعد هستی شناختی الهیات سلبی بررسی شده است
تبیین علم الأسماء تاریخی در شکل گیری معرفت دینی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات فلسفه تصوف و عرفان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
«علم الاسماء تاریخی» نقطه تلاقی دو اندیشه متفاوت در دو دوران مختلف است؛ علم الاسما دیدگاه کانونی ابن عربی در تدبیر عالم و تاریخیت برگرفته از نگاه هایدگر به هستی است؛ هرچند ابن عربی در فصوص الحکم درباره سیر تطور تاریخی اسماء الهی در بستر انبیا سخن می گوید و به نوعی، علم الاسماء را در بستر تاریخ انسان کامل بازگو می کند؛ این نقطه تلاقی خود را در فردید بروز می دهد که دلبسته عرفان اسلامی است، هرچند رسالت هایدگری دارد. در این پژوهش، می خواهیم با منظم کردن افکار فردید، به ویژه باتوجه به نوشته های سیدعباس معارف، و فربه تر کردن آن با میراث عرفانی ابن عربی، نقش این آموزه را در شکل گیری علم دینی بررسی کنیم. در آخر، با تبیین علم دینی به مثابه بنیاد علوم انسانی امیدواریم گامی در هموار کردن مسیر علوم انسانی-اسلامی برداریم.
فلسفه عرفان عملی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هنگامی که از بیرونِ یک علم دربارهٴ ساختار و چارچوب کلی آن می اندیشیم و در باب مسائلی چون چیستی، موضوع، مبادی، مسائل، روش و غایت آن می پرسیم، در قلمرو فلسفهٴ آن علم قرار داریم. یکی از علومی که در زمین فرهنگ اسلامی رویید، عرفان عملی است. علم عرفان عملی از سلوک عرفانی سخن می گوید و عناصر، مراحل و موانع آن را برمی رسد. سرنوشت عرفان و صحت و سقم و تکامل آن در گرو تنقیح مباحث عرفان عملی است. تنوع و تفاوت فِرَق و طریقت های عرفانی، اولا و بالذات به تفاوت در عرفان عملی آنها برمی گردد؛ چنانکه ارزش و اعتبار تجربه های عرفانی نیز تا حد بسیاری وابسته به برنامهٴ سلوکی سالک است. از این رو، تنقیح مباحث عرفان عملی در پیشبرد عرفان و تصحیح و تدقیق آن و پیشگیری از انحرافات ضروری است. برای تنقیح عرفان عملی، لازم است ساختمان کلی آن را مطالعه کنیم. تنقیح مبادی و مبانی و کاوش در حدود و ثغور و مداقه در منابع و روش و توجه به مناسبات این علم با دیگر علوم و بازکاوی ساختار و اصول کلی آن، راه را بر تحول و نوآوری در این حوزه می گشاید. برخی از مباحث یادشده در آثار سنتی عرفانی به اجمال مطرح شده است، اما وقت آن رسیده است که به «فلسفهٴ عرفان عملی» همچون دیگر فلسفه های درجه دوم، به نحو استقلالی و تفصیلی بپردازیم. پیدا است که چنین امری فراتر از گنجایش یک مقاله است. از این رو در این مقاله به برخی از مهم ترین عناصر این بحث به اجمال می پردازیم و سایر مباحث مربوط را به توفیق و مجالی دیگر وامی گذاریم.
خاندان بلیانی
منبع:
معارف ۱۳۷۶ شماره ۴۱