مقالات
حوزه های تخصصی:
پائولو کوئیلو متولد سال 1947میلادی در برزیل است. او به دلایل مختلف سه بار در بیمارستان بیماران روانی بستری و سه بار نیز در زندان حاکمان برزیل زندانی و شکنجه شده است. کوئیلو تحت تأثیر اندیشه های یونگ، کردلی، مارکس و خورخه قرار گرفته و به فرقه های کابالیسم، رامیسم و فراماسونری وابسته است. از او تاکنون هجده اثر پدید آمده که مهم ترین آن کتاب کیمیاگر است. عناصر اصلی اندیشه کوئیلو عبارت است از: پلورالیسم دینی، تجربه دینی، تناسخ، نشانه شناسی، تمرین های رشد، ترویج مستی و خودکشی و پوچ گرایی و سرانجام اندیشه «نیمه گمشده»، که به آزادی جنسی منجر میشود. این مقاله در نظر دارد ضمن بررسی ابعاد مختلف اندیشه کوئیلو، تحلیل ها و آسیب های آن را ارائه دهد.
عرفان در جهان جدید
حوزه های تخصصی:
جهان جدید غرب بر پایه خودبنیادی عقل استوار شده است و عقل جدید (عقل خودبنیاد) هرگونه مرجع معرفتی بیرون از خود را نفی می کند. حال چرا در این فضا عرفان اهمیت پیدا می کند؟ عرفان با عقل خودبنیاد، سر ستیز دارد و اهمیت یافتن آن در این جهان، گونه ای پارادوکس به شمار می آید. در این مقاله برآنیم تا پاسخ های مختلفی را که به این پرسش داده شده است، بررسی کنیم. مهم ترین پاسخ هایی که در غرب مطرح شده اند، عبارتند از: سنت گرایی، شالوده شکنی و مخالفت با عقل جدید و ساختی گرایی.
شریعت، طریقت و حقیقت از دیدگاه صوفیان عارف نما
حوزه های تخصصی:
بسیاری از اهل تصوّف و عرفان، واژة «شریعت» را در برابر «طریقت» و «حقیقت» نهاده و تفاسیر گوناگونی از آنها به دست داده اند. برخی این سه تعبیر را نام های گوناگون یا مراتب طولی یک واقعیت شمرده، بر جداییناپذیری آنها تأکید میورزند؛ اما دیدگاه دیگر ـ که بسیاری از صوفیان پرآوازه از آن جانبداری نموده اند ـ هر کدام، شریعت و طریقت را نردبانی بیش نمیدانند؛ به گونه ای که پس از رسیدن به بام حقیقت، نیازی به نردبان شریعت و طریقت باقی نمیماند.
عرفان در قرآن، احادیث و ادعیه
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث مهم در عرفان اسلامی، تطابق عرفان با شرع و سیره معصومین^ است. حقایق عرفانی ریشه در فطرت انسانی دارند؛ از این رو در همه ملت ها و مکتب ها مطرح شده است. شاید همین امر باعث شده که برخی اسلامی بودن عرفان را نپذیرند؛ حال آنکه حقیقت شرع و بهره مندی عالی دینی، با نگرش عرفانی میسّر است. این مقاله کوشیده تا سه عنوان مهم از عناوین عرفان را در قرآن، احادیث و ادعیه معصومین ^ بررسی نماید. عناوین تفسیر عرفانی کثرات در عالم وجود و هدف عارفانه در دینداری و عبودیت و همچنین ابزار شهود و نحوه کشف حقیقت از طریق دل را در منابع شرعی بررسی نموده و میکوشد منشأ اسلامی عرفان اسلامی را آشکار نماید.
کاربرد زبان در ساحت عرفان
حوزه های تخصصی:
پژوهش زبان شناسانه در حوزه های گوناگون از اواخر قرن نوزدهم میلادی آغاز و در قرن بیستم امری رایج گردید. اهمیت و حساسیت تحقیق و پژوهش زبان شناسانه در حوزه عرفان از نوعی تأثیرگذاری فکری ـ فرهنگی در جوامع مختلف انسانی و توسعه تأویلی ـ تفسیری از سوی اندیشمندان و حتی عارفان در مرحله حین تجربه و پس از تجربه برخوردار بود که این نوع از تأثیرگذاری و توسعه در دیگر حوزه ها کمتر مشاهده میشد. بر این مبنا، فیلسوفان هیچ گاه از گزارش های منقول از یافته های عرفانی و بررسی آثار عارفان غافل نبوده و تجربه عرفانی آنان را براساس تأملات عقلانی خود به سنجش و توزین کشیده اند. عرفان دارای قلمرویی جداگانه و عارفان، مدعی ورود به جهانی هستند که برای فیلسوفانی که با عصای استدلال و اندیشه، طی طریق میکنند، دخول در آن وادی نه تنها ممکن نیست که هولناک است.
طرح نظرات و سویه های مختلف این بحث با نظر به تأمل عقلانی در باب زبان عارفان و بررسی این موضوع از جهات متعدد حاصل این مقاله است.
ارزیابی نظریه «متناقض نمایی تجارب عرفانی»
حوزه های تخصصی:
این مقاله نظریه «متناقض نمایی تجارب عرفانی» را که استیس ارائه کرده است، با توجه به مباحث عرفان اسلامی به نقد کشیده و نشان می دهد این نظریه که متضمن غیرعقلانی بودن عرفان است با مبانی عرفان اسلامی سازگار نیست. دلیل اصلی این عدم تطابق، نگرش نادرست استیس در تفسیر اندیشه وحدت وجود است که در آن تفکیک عمیق مقام احدیت و واحدیت را ناشی از توجیه عرفا دانسته و به هیچ می انگارد؛ حال آنکه این تفکیک به ویژه در عرفان اسلامی ناشی از تفکیک وجود و مظاهر آن است.
وجود، حقیقتی یگانه و موصوف به وحدت و مظاهر وجود، متکثر و موصوف به کثرت است. از این رو نظریه «وحدت در عین کثرت» حامل هیچ گونه تناقضی نیست؛ هر چند که وحدت ضدین در ساحت هستیِ احد را یک ضرورت عقلی می داند.
بررسی عرفان های نوظهور(با تأکید بر آیین اکنکار)
حوزه های تخصصی:
پس از رنسانس، حس دین گریزی رو به فزونی گذاشت و چهره دین و معنویت به خاموشی گرایید. این مسأله به بن بست های شدید روحی و اخلاقی انجامید؛ اما دنیای غرب در بازگشت دوباره به معنویت نیز دچار اشتباه شد. این بار به معنویتی روی آورد که خالی از ذات باریتعالی بود. آنان به دنبال معنویتی بودند که با تفکرات سکولاریستی حاکم بر دنیای غرب، قابل جمع باشد. از این منظر، معنویتِ موجود در ادیان الاهی به کارشان نیامد؛ اما تفکرات عرفان شرقی به ویژه آیین بودیسم و تکنیک هایی نظیر یوگا و مدیتیشن به سرعت در غرب گسترش یافت. جامعه غرب آنچه را نیاز داشت، از این آیین ها انتخاب کرد، با شیوه های مختلف درآمیخت و سپس ارائه داد؛ اگرچه در این بین آب از سراب نشناخت.
این نوشتار بر آن است تا آیین اکنکار را که از جمله عرفان های معنویت گرای امروزی است، بررسی کند.