فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۱٬۸۵۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
نماد گونه ای از بیان است که بدون داشتن قرینه ای، علاوه بر مفهومی ظاهری، طیف معنایی گسترده ای را به خواننده القا می کند و بیان کننده تجربه ای غیرمحسوس با قابلیت چندمعنایی و عدم قطیعت مدلول ها است؛ ازاین رو نماد، مصادیق متعددی پیدا می کند و یگانه راه درک معنی آن، تأویل و تفسیر است. بر این پایه برای رسیدن به معنای نماد، باید از روساخت به ژرف ساخت، با در نظر گرفتن ساختار و بافت متن گذر کرد. مولانا هم شاعری عارف و معناگراست که از نماد برای پرداخت الگوهای فکری خود بهره گرفته است. توجه فوق العاده او به محیط طبیعی و ظرایف و دقایق آن، بستری برای پردازش مفاهیم ذهنی او شده است. این نوشتار با روش توصیفی – تحلیلی، مضامین اندیشگانی مولانا از جمله اندیشه بازگشت، خاموشی، سَهَر، سفر، قبض و بسط، عشق و ... را مورد تحلیل و تبیین قرار می دهد و نگارندگان با کشف نشانه های موجود در متن، کوشیده اند به لایه های متنوع و متضاد فکری مولانا دست یابند تا از این طریق، بتوان به شناخت کامل تر شخصیت و عرفان مولوی نزدیک شد. در این پژوهش، نمادهای برجسته الگوهای حیوانی بررسی شده است.
قضا و قدر و ارتباط آن با اعیان ثابته از منظر ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابن عربی در آثار مختلف خود، به ویژه در فصوص الحکم که دربردارندة آخرین دیدگاه های اوست، به تحلیل قضا و قدر و اعیان ثابته و ارتباط آنها با وحدت شخصی وجود پرداخته است. دفاع وی از وحدت شخصی وجود و تشکیک در مظاهر آن، این پندار را پدید آورده که قبول وحدت شخصیِ وجود، به سرایت «جبر» در ساحت رفتاری انسان می انجامد؛ زیرا در نظریة وحدت شخصی وجود، همه کاره در دار وجود، حضرت حق است. بنابراین صدور هر فعلی از انسان، یک صدور مجازی است. ابن عربی که این دیدگاه جبرگرایی را در افعال انسان قبول ندارد و چنین برداشتی را ساده لوحی می داند، به تحلیل وحدت شخصی وجود، و قضا و قدر و رابطه آنها با اعیان ثابته پرداخته است و با تبیین سرّ قدر و قبول و دفاع شدید از وحدت شخصی وجود، به تعامل حق و عبد در تحقق افعال حکم کرده و اختیار انسان را به رسمیت شناخته است. این مقاله، با کاوش در تبیین و تحلیل دیدگاه ابن عربی، از زاویه ای نو به آن پرداخته است.
نظریه ادوار و اکوار از فیزیک تا متافیزیک با رویکردی بر اندیشه های ابن عربی و امام خمینی (س)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی ولایت فقیه امام خمینی
کاوش در ابتدا و انتهای حرکت افلاک، از موضوعات پژوهش درعلوم مختلف است. این مسئله در قرآن کریم، کتاب آفرینندة افلاک نیز آیاتی را به خود اختصاص داده است که دارای وجوه و تفاسیر متفاوتی است. مفسّران قرآن، با تکیه بر اصول و مبانی تفسیری و منابع روایی، درپی تفسیر وتبیین این وجوه بوده اند. اخترشناسان به کمک قوانین فیزیک و تجهیزات و تلسکوپ های نجومی درپی اثبات فرضیات بوده و هستند. عرفا با قدرت نفسِ مجرد و منخلع از قید زمان و مکان و فیلسوفان با پای استدلال عقلی در این جستجو با سایرین همگام شده اند. در میان این نظریات، نظریه ادوار و اکوار - معادل تئوری مدل چرخه ای در فیزیک نجوم - یکی از وجوه تفسیری قرآن کریم است که تأیید روایی داشته و عرفای شامخی همچون ابن عربی و اعاظم فلاسفه مانند ملاصدرا در حکمت متعالیه آن را مطرح نموده اند. امام خمینی عارف و فیلسوف شهیر نیز در تأیید آن از اصول عرفانی مدد جسته و به اثبات آن پرداخته است.
وجوه تشابه حکیم ترمذی و ابن عربی در بحث ولایت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین مباحث عرفان نظری،بحث ولایت است.شاید عامل اصلی پرداختن به این بحث معرفتی در عرفان اسلامی، ریشه در متون اسلامی به ویژه قرآن کریم دارد و همین امر موجبات تفاسیر متعددی را در دیدگاه مفسران فراهم آورده است.در این میان تفاسیر عرفانی نقش چشمگیری در تحول معنا و مفهوم و طرح بحث های متنوع در این زمینه داشته است. از جمله این دیدگاهها می توان به نظر حکیم ترمذی ،صوفی ایرانی قرن پنجم و دیدگاه ابن عربی ، پایه گذار مکتب عرفان نظری در قرن هفتم اشاره کرد.
اهمیت این بحث در آن است که مشابهات اعتقادی و گفتاری قابل توجهی میان این دو صوفی به نام وجود دارد، به گونه ای که نمی توان تاثیرابن عربی را از دیدگاههای حکیم ترمذی نادیده گرفت یا انکار کرد.
طرح نظریه ی ضرورت نیاز به ولی و ولایت ،مفهوم تفاضل ولایت بر نبوت،ویژگیهای ولی حق الله و بالاخره مفهوم و مصداق ختم نبوت و ختم ولایت از مباحث کلیدی بحث ولایت است که به دلیل اهمیت خاص آنها ،سعی در بررسی این مباحث از نظر حکیم ترمذی و ابن عربی شده است تا هم نظر این دو را جویا شده هم به میزان مشابهات اعتقادی ایشان اشاره گردد.
نخستین تبیین احوال و مقامات عرفانی در مناجات «خَمسَ عَشَرَه»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«احوال» و «مقامات» از مفاهیم اساسی در عرفان اسلامی است. این دو اصطلاح کم و بیش در آثار صوفیه قرن سوم به بعد مطرح شده است. سؤال اساسی این است که مفهوم مقامات و احوال سلوک را چه کسی برای اولین بار مطرح کرد؟ برخی از محققان بر آنند که این مبحث، اولین بار در تعالیم امام صادق(ع) مطرح شده است. ادعای ما در این مقاله آن است که مناجات «خَمسَ عَشَرَه» که از امام علی بن حسین(ع) بر جای مانده است، اولین طرح مقامات و احوال در جهان اسلام است. بنابراین، پس از مقدمه ای درباره مفهوم حال و مقام، در سه محور به اثبات این مدعا می پردازیم. بخش اول به سابقه انتساب مبحث مقامات به ائمه شیعه- امام علی «ع» و امام جعفر صادق(ع)، اختصاص دارد؛ بخش دوم و اصلی نوشتار، به معرفی و تبیین مناجات خَمسَ عشره به عنوان مناجاتی واجد ساختار مقامات عرفانی پرداخته است و در سومین بخش، مقایسه بسامد واژگانی این مناجات با دیگر ادعیه عرفانی امامان شیعه و همچنین مقایسه اجمالی این واژگان با اصطلاحات به کار رفته توسط زهاد و صوفیه سده اول و دوم، مطرح شده است. ماحصل بررسی نگارنده این است که هم صحت انتساب مناجات «خَمسَ عَشَرَه» به امام، اطمینان بخش است و هم ساختار این مناجات، مبتنی بر ترقی روحی عارف و طی مقامات عرفانی است؛ در نتیجه امام علی بن حسین(ع) مقامات سلوک را برای نخستین بار در جهان اسلام تبیین نموده اند.
تبیین انسان شناختی حقیقت قلبیه و لطیفة قلبیه از نگاه عرفان اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
با توجه به آن که قلب موضوع انسان شناختی علم سلوک است؛ دریافت چیستی آن در شناخت علم سلوک حائز اهمیت است. ارباب سلوک و شهود از یک طرف آن را حقیقت انسانیه می خوانند و بر آن حقیقت قلبیه می نامند که همان صورت کمالی ممتدی که دارای احدیت جمعی برزخی تقلبی است و جامع حقایق کونیه و قابل تجلیات الهیه است، برای آن احکام، مراتب، وجوه، مقامات و اطوار و لطائف بیان می دارند و از دیگر سو آن را لطیفه قلبیه می خوانند و در رده لطائف هفت گانه یا هشت گانه حقیقت انسانیه برمی شمارند و آن را به قوه شهودی تفصیلی و لطیفه تقلبی تعریف می کنند و برای آن خصایص و فصول متمایز از دیگر لطائف بیان می دارند. بنابراین حقیقت قلبیه به تمام حقیقت انسانیه اشاره دارد و در موضوع علم سلوک اخذ می شود و لطیفه قلبیه به یکی از مراتب حقیقت انسانیه اشاره دارد که برخی از منازل سلوک در آن استقرار دارند.
رویکرد قرآن به جریانهای عرفانی در جهان اسلام
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به نقد و ارزیابی یکی از جریانهای موجود جهان اسلام که بنام عرفانهای کاذب شهرت دارد، پرداخته شده است. علت اصلی پرداختن به این جریان ها، آشنایی جوانها با این تفکرات منحرف در جهان اسلام می باشد. نقد و ارزیابی مبانی جریان عرفان کاذب و هم چنین آگاهی جوان از خطرات گرایش به این جریانها هدف اصلی مقاله حاضر است. در ساختار مقاله به نقش رهایی بخش و معنوی قرآن به عنوان نمونه ناب عرفان در جهان معاصر پرداخته خواهد شد و جریان عرفان حقیقی بررسی می شود. در پایان نیز الگوی سیروسلوک امام خمینی به عنوان عرفان اصیل تحلیل می شود.
بررسی تطبیقی تأویل عرفانی ابن عربی با مباحث هرمنوتیکی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه زبان
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
مسأله ی ما در این پژوهش، فهم هرمنوتیک عرفانی قرآن در اندیشه ی ابن عربی است. البته در عرفان ابن عربی، واژه ی هرمنوتیک وجود ندارد و اصطلاح تأویل اصطلاحی است که می تواند با واژه ی هرمنوتیک معادل باشد. پس ما می توانیم برای درک مراد عارف از هرمنوتیکِ قرآن، در باب تأویلِ عرفانی پژوهش کنیم. برای آن که بدین مسأله پاسخ دهیم، از مدخل هرمنوتیک کلاسیک، رمانتیک و فلسفی، در فهم هرمنوتیک عرفانی قرآن وارد شده ایم و با بیان تفاوت تأویل عرفانی با آن ها، بدین نتیجه رسیده ایم که هرمنوتیکِ قرآن هرمنوتیک خاصی است و کاملاً بر این هرمنوتیک ها منطبق نیست. سپس کوشیده ایم که بر مبنای منابع اصلی عرفان و با پردازش و تحلیل آن ها، درباره ی حقیقت این نوع هرمنوتیک و شاخصه های آن تحقیق به عمل آوریم. بر اساس این تحقیق، عارف تفسیر جدیدی از ظاهر قرآن و به عبارت دیگر، متن قرآن ارائه می دهد. مبنای این نگرشْ هویت جمعی و کل وار سخن خدا و ارتباط نظام مند و کل وار آن با وجود و بطون هستی است. نزد عارف، معنا مراتبی بالاتر از محسوسات دارد، که فهم عموم مردم از آن ها آسان نیست. ما سعی کرده ایم که راه های ارتباط اذهان عموم را با یافته های عارف از قرآن به دست آوریم. علاوه براین، عارف در هرمنوتیک عرفانی قرآن، مطالبی را بیان می کند که نزد اذهان، محتمل الصدق و الکذب است. ما کوشیده ایم معیارهایی عمومی برای تشخیص درست از نادرستِ تفاسیر هرمنوتیکی عارف از قرآن به دست دهیم. در برخی مواقع هم کوشیده ایم مدعیات مرتبط با هرمنوتیک عرفانی قرآن را منقح کنیم و در شکل قاعده ای کلی سامان بخشیم. روش ما در این تحقیق، عقلی است. هدف اصلی ما تحقیق در چیستی هرمنوتیک عرفانی قرآن و هدف فرعی آن توسعه ی کمی و کیفی نگرش عارف به تأویل قرآن است.
بررسی تطبیقی وجوه هستی شناختی و معرفت شناختی انسان کامل در آرای ابن عربی و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات فلسفه تصوف و عرفان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
معیار عقل در ارزیابی مکاشفات صوری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مکاشفه صوری حالتی روحی است که در مواجهه با حقایق و در ارتباط خیال متصل با خیال منفصل برای سالکِ عارف حاصل می شود. در بسیاری از موارد، این مکاشفات صادق و رحمانی اند، اما اگر پای وهم و هواهای نفسانی در میان باشد و شیطان عرصه را برای تمثلات خود مناسب ببیند، موهومات را حقایقی انکارناپذیر می نمایاند. عارف برای تشخیص مکاشفات شیطانی از رحمانی به ناچار باید بعد از مفارقت از چنین مکاشفاتی و در مقام تحلیل ذهنی به ارزیابی آن بپردازد. عارف برای داوری صحت و سقم مکاشفات خود به معیارهایی نیاز دارد که متقن و مطمئن باشند. ازاین رو، در عرفان نظری، اصول و موازینی به این امر اختصاص یافته است. یکی از آن موازین عقل و احکام مُبرهَن عقلی است. در عرفان، عقل حجیت ذاتی دارد ازاین رو، نه تنها معارِض برای معارف کشفی نیست، بلکه مؤید آن است، زیرا نسبت عقل با عرفان همانند منطق برای فلسفه است.
اختیار خبیث؛ نقدی بر دیدگاه مولوی درباره حضرت ابوطالب(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تاریخ اسلام و سیره کلیات شخصیت ها
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تاریخ اسلام و سیره تاریخ و سیره شناسی تاریخ و سیره حضرت محمد(ص)
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تاریخ اسلام و سیره تاریخ و سیره شناسی تاریخ و سیره اهل بیت(ع)
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
تأثیر اعتقاد به توحید افعالی بر پذیرش علیت از دیدگاه محمد غزالی و ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی علت و معلول
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلیات مکاتب کلامی اشاعره
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
توحید افعالی به معنای نفی تأثیر از غیر خداست. از سوی دیگر اصل علیت مستلزم پذیرش تأثیر و تأثر میان مخلوقات است که این دو امر ظاهراً با یکدیگر سازگار به نظر نمی رسند. این مقاله بر آن است که با بررسی افکار ابن عربی و غزالی به عنوان دو تن از مدافعان توحیدافعالی، به بررسی تطبیقی موضع آن ها در قبال بحث علیت بپردازد. آن ها تقریر فلاسفه از علیت را رد می کنند و هر یک سعی دارند جایگزینی برای بحث علیت ارائه دهند که قادر به توضیح منطقی رابطه ی خدا و مخلوقات از یک سو و رابطه ی مخلوقات با یکدیگر از سوی دیگر باشد. اقتران پیشنهاد مشترک آن ها به عنوان جایگزین علیت است؛ اما برداشت هر یک از اقتران لزوماً یکسان نیست که این امر نشأت گرفته از مبانی متفاوت فکری آن هاست. این نکته سبب می شود که ابن عربی راه حل نهایی رفع این تعارض را در بحث تجلی و ظهور بداند.
«حمل» از دیدگاه آیت الله جوادی آملی با تأکید بر حمل عرفانی ظاهر و مظهر(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
حمل یکی از مباحث مهمی است که در تبیین مسائل منطقی، فلسفی و عرفانی کاربرد فراوانی دارد. این مبحث در طول زمان دچار دگرگونی های بسیاری شده است. این مقاله دیدگاه آیت الله جوادی آملی را دراین باره تبیین، آن را با دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی مقایسه می کند و نوآوری هایش را برمی شمرد. یکی از نوآوری ها این است که حمل ظاهر و مظهر، قسم مستقلی از اقسام حمل است که در تبیین منطق عرفان باید از آن استفاده کرد. تبیین آیت الله جوادی آملی از حمل ظاهر و مظهر در قاعده بسیط الحقیقه، با تبیین ملاصدرا تفاوت دارد. این تفاوت از تفاوت در مبانی این دو فیلسوف در تبیین حقیقت وجود رابط، تقریر وحدت شخصی وجود و تبیین حقیقت مظاهر نشأت می گیرد.
منشأ کثرت اسماء الهی در تفسیر عارفان مسلمان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
همه اسماء نیکو از آنِ خدای تعالی است. اسماء الهی وسایط فیض حق و منشأ همه کثراتی اند که در زوایای هستی راه یافته است. چگونگی ظهور کثرات اسمائی از هستیِ صرف و محض وجود و تبیین عینیّت صفات با ذات حق از ژرف ترین مسائل عرفانی است. در این نوشتار، پس از اشاره به گونه شناسی اسماء و صفات و تأخّر اسماء الهی از مقام ذات، تفسیری از عینیّت صفات با ذات ارائه شده و راه هایی که عارفان در تحلیل کثرت اسمائی پیموده اند، بیان شده است. تحلیل عقلی از کثرت اسماء، بازگشت کثرت اسماء به علم ذاتی حق، بازگرداندن کثرت اسمائی به متعلقات و آثار اسماء، و تحلیل کثرت اسمائی به کثرت شهودی و سلوکی چهار راهی هستند که عارفان برای تحلیل منشأ کثرت اسماء پیموده اند. در نگاه نویسنده، هر یک از این راه ها در جای خود پاسخی درست به آن پرسش است.
جستاری در شناخت مآخذ کتاب «پند پیران»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پند پیران از متون عرفانی به جامانده از قرن پنجم هجری است که نویسنده آن ناشناخته است. این کتاب مجموعه ای از حکایات را با موضوعات مختلف در خود جای داده است. یکی از مهم ترین موضوعاتی که در حکایات این کتاب جلوه گری می کند، تصوف و عرفان است. منبع حکایات این کتاب که درباره صوفیان مشهور قرن سوم هجری و شیوه زندگی و کرامات ایشان است، ناشناخته مانده و بدان اشاره ای نشده است؛ بنابراین، در این گفتار برآنیم با کنکاش در منابع عربی و ایرانی سرچشمه های این حکایات را پیدا کنیم. براساس یافته های پژوهش، حکایات این کتاب در منابع عربی و برخی منابع ایرانی کهن که پیش از پند پیران یا هم عصر آن بوده ، نقل شده اند. این مسأله نشان می دهد که نویسنده پند پیران همه حکایات را با ذوق و قریحه خویش به نگارش در نیاورده، بلکه از منابع پیشین نیز استفاده کرده است. همچنین این حکایات در منابع پس از پند پیران با تغییر و تفاوت نقل شده اند که نشان می دهد این روندی عمومی است که در گذشته دور در ادبیات وجود داشته و مختص به دوره خاصی نیست. همچنین ردپای حکایات پند پیران به عنوان یکی از متون کهن را می توان در منابع بعدی ایرانی نیز یافت.
ماهیت و مراتب «ذکر» در اندیشه ابن عربی و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات فلسفه تصوف و عرفان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
تأثیر اسرارنامه عطار بر گلشن راز شبستری بر اساس نظریه بینامتنیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بینامتنیت حضور صریح و اعلامشده یا ضمنی متنی در متن دیگر است که ممکن است هر دو متن از
نظر زمانی نزدیک به هم یا یکی مقدم بر دیگری باشد؛ همچنین در متونِ با زمینههای موضوعی
مشترک اثرپذیری متون از همدیگر میتواند بیشتر باشد. با این دیدگاه اسرارنامه عطار نیشابوری
در جایگاه پیشمتن و گلشن راز شیخ محمود شبستری به عنوان پسمتن بررسی شد و با تطبیق
این موارد با مباحث نظری بینامتنیت، چگونگی و میزان تأثیرپذیری شبستری از عطار نشان داده
شد. حضور اسرارنامه در گلشن راز از عنوان و وزن منظومه آغاز میشود و به شکلهای مختلف
لفظی و معنوی و آشکار و ضمنی در متن ادامه مییابد؛ شبستری گاه با گسترش مضامین عطار،
صبغه تعلیمی اثر خود را بیشتر میکند و گاه با بهرهبرداریهای ضمنی و اقتباس از مفاهیم و
تلمیحات و تصویرهای شعری شیخ نیشابور در عرضه متن عرفانی به زبانی دیگر میکوشد.
هرچند نگارنده این مقاله درصدد نشان دادن نمودهای بینامتنیت اسرارنامه و گلشن راز است؛
اما همچنین به این نتیجه رسید که تنفس عطار و شبستری در فضای فکری و فرهنگی مشترک،
همسانی آثار آنها را در لفظ و محتوا موجب شده است؛ بهگونهای که هر دو از آبشخورهای معرفتی
عظیم عرفان اسلامی همچون قرآن و حدیث و برخی اندیشههای کلام اسلامی مشروب شدهاند و
حضور زیرمتن اسرارنامه در رومتن گلشن راز از این منظر معنی پیدا میکند؛ با توجه به اینکه
شبستری به مطالعه آثار ابن عربی نیز میپرداخته، برخی مفاهیم اصلی اندیشه ابن عربی نیز در
گلشن راز مشهود است که اشارهای گذرا به آنها هم شده است.
اختلافات شمس با مولوی در آراء، اندیشه ها و داوری ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شمس تبریزی با جلال الدین مولوی علیرغم شباهت ها و اشتراکات فکری و عقیدتی مشهور و مورد انتظاری که دارند و علیرغم تأثیر و تأثر فراوان از یکدیگر، در موارد و مباحث متعددی نیز با یکدیگر اختلاف نظر و یا اختلاف عقیده دارند که گاه آشکار و گاه کمی پوشیده اما قابل کشف و استنباط و بیان است.
در مقاله حاضر کوشش شده تا با روش مقایسه ای، برخی از این نوع اختلاف نظرها از آثار و اقوالشان استخراج و معرفی گردد و موارد لازم آن، جهت شناخت بیشتر از این دو شخصیت بزرگ عرفان عاشقانه، مورد بحث و تحلیل قرار گیرد. برای روشمندی بیشتر، مباحث تحت سه عنوان دسته بندی شده تا تفاوت یا اختلاف فکری آن دو، در جنبه های مختلف آرا و اندیشه ها و تأویلات و داوری ها تشریح یا تبیین شود.
دستاورد مشخص مقاله آن است که شمس با مولوی، دستِ کم از حیث اندیشه ها(در سه موضوع)، تأویل و تفسیر آیات و روایات(در پنج مورد)، و نیز داوری هایشان درباره پیامبران و عارفان(درباره سه پیامبر و هفت عارف) اختلاف و یا تفاوت نظر دارند که این موارد و موارد مشابه، همواره باید در مطالعات تطبیقی در دو حوزه مولوی پژوهی و شمس پژوهی، مورد توجه و بررسی محققان قرار گیرد.
رویکرد آلوسی به تفسیر عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابوالثناء شهاب الدین محمود آلوسی بغدادی از مفسران سده سیزدهم هجری و وابسته به طریقت نقشبندیه و مؤلف تفسیر روح المعانی است. یکی از جنبه های مهم این تفسیر، رویکرد مفسر نسبت به سنت تفسیر عرفانی است. آلوسی از گرایش های عرفانی استقبال کرده و در مواضعی بر اساس تخصص و دانش، روحیات و ذوقیات و احوال بیرونی و نیازهای مخاطبان، به بازتاب آراء مفسران منتسب به عرفان نظری و عرفان سیر و سلوکی اقدام نموده است. دربرابر جریان و سنت تفسیر عرفانی، مواجهه آلوسی با آراء تفسیری عارفان گزینشی است. بر این اساس، کوشش برای توافق بین شریعت و عرفان و برمبنای آموزه های طریقت نقشبندیه روح حاکم بر این نگرش را در سنت تفسیر عرفانی تشکیل می دهد. افزون براین، نباید از مواجهة انتقادی و محققانة وی با برخی آرای دیگر تفسیر عرفانی در روح المعانی، همچون مواجهه با نظریة وحدت وجود ابن عربی غفلت ورزید. این نوع رویارویی ها که در جای خود از استقلال و قوت اجتهادی وی در تفسیر به معنای اعم و تفسیر عرفانی به معنای اخص آن حکایت می کند، تنها در پرتو رویکرد ویژة او و با عنایت به مؤلفة دانش و تخصص آلوسی قابل تبیین و تشخیص است.