عناصر تربیت اعم از اهداف، اصول، روش ها، عوامل و موانع تربیت به چیستی انسان، بازگشت دارد. شرط اولیه و اساس در اتقان یافته ها پیرامون چیستی انسان و ساختار وجودی او، بهره مندی از منابع علمی موثق است. در میان منابع موجود، اتکای به قرآن به عنوان منبع اصیل، قطعی الدلاله و قطعی الصدور، انکارناپذیر است. به ویژه آنکه این متن مقدس، رسالت خود و رسول را هدایت و تربیت بشر معرفی کرده است. این مقاله در راستای شناخت انسان با استفاده از روش تحلیل متن در علم «معناشناسی» با رویکرد «هم زمانی» و متمرکز بر مفهوم «قلب» به کشف معنای قلب به عنوان یکی از کلیدی ترین واژه های حوزه انسان شناسی قرآن کریم پرداخته است. این بررسی، بیشتر بر افعال و صفات هم نشین قلب تمرکز دارد. در ادامه براساس فهم هویت قلب، دلالت های ناظر بر تربیت انسان، ارائه شده است؛ «یگانگی منشأ ادراکات، انفعالات و رفتار انسان»، «تأثیر رفتارها بر کارکرد قوای ادراکی»، «ذات خیرطلب انسان»، «هویت یکپارچه خیر او»، «لاینفک بودن تربیت مطلوب از علم، اندیشه و عمل» و «وابستگی درک و فهم انسان به امور عینی و حسی» از آن جمله اند.
قرآن کریم با رویکردی هنجارگرا به تربیت انسان ها پرداخته است و بر ضرورت اصلاح و تجدید نظر در رفتارها تأکید ورزیده است. در این راستا، برخی سازه ها از جایگاه بنیادینی برخوردارند. از آنجا که امروزه موضوعات با محوریّت خانواده به عنوان نهادی اثربخش در ارتقاء و بالندگی جامعه، کانون توجّه قرار گرفته است، واکاوی نظریّة کارآمد قرآن در این حوزه ضروری به نظر می رسد. پرسش اصلی این پژوهش آن است کهمطابق آموزه های قرآنی، افراد در کدام یک از رفتارهای خانوادگی به خویشتنداری فراخوانده شده اند؟ در این طرح، با گردآوری اطّلاعات به روش کتابخانه ای، به روش توصیفی و تحلیل محتوا، آیات مربوط به خانواده با محوریّت موضوع «خویشتنداری» رصد شده است. این نوشتار ضمن ارائه مفهوم خویشتنداری در روانشناسی و مفاهیم قرآنی، به تبیین جایگاه خویشتنداری در قالب رفتارهای خانوادگی می پردازد و در نهایت، به ثمرات اتّخاذ رویة خویشتندارانه در مناسبات خانوادگی اشاره می نماید. از رهگذر بررسی گزاره های قرآنی چنین به نظر می آید که «خویشتنداری» در طیف رفتارهای دینی، حقوقی و حریم خصوصی از جایگاه بنیادینی برخوردار می باشد. لذا می توان اذعان داشت که به موجب اتّخاذ رویة خویشتندارانه، حُسن معاشرت و تحکیم خانواده محقّق خواهد شد.
پژوهش حاضر به منظور بررسی جایگاه قرب الهی در تربیت اخلاقی و با تأکید بر آموزه های دینی انجام پذیرفته است. مکاتب مختلف برای تربیت اخلاقی اهداف متفاوتی بیان کرده اند؛ اما نظام معرفتی اسلام «قرب الهی» را هدف نهایی تربیت اخلاقی معرفی می کند. در این نوشتار، برای تبیین مفهوم قرب الهی و رابطة آن با تربیت اخلاقی، مفهوم و مصداق سعادت، و نیز نقش ولایت در کمال نهایی و سعادت انسان بررسی می شود؛ سپس با تبیین قرب الهی که مصداق حقیقی سعادت شمرده می شود، ملاک نیاز به وجود اهل بیت(ع) به عنوان ابزار رسیدن به تربیت اخلاقی مطرح می گردد. در این پژوهش از روش توصیفی تحلیلی برای تبیین گزاره ها و رابطة میان قرب الهی و تربیت اخلاقی استفاده کرده، منابع کتابخانه ای ابزار پژوهش قرار گرفت.
این پژوهش با روش تحلیل محتوا و با هدف بررسى محتواى کتاب هدیه هاى آسمان پایه پنجم ابتدایى از منظر پرداختن به سؤالات دینى کودکان تدوین یافته است. جامعه و نمونه آمارى این پژوهش کتاب هدیه هاى آسمان پایه پنجم ابتدایى بوده است. ابزار پژوهش فهرست واره محقق ساخته شامل 4 مقوله اصلى خداشناسى، نبوت، امامت و معاد بود. نتایج تحقیق نشان داد برخلاف تصور برآمده از پژوهش هاى روان شناسان تحولى نگر، مبنى بر به تأخیر انداختن آموزش مفاهیم دینى کودکان تا زمان دستیابى آنها به تفکر انتزاعى، به دلیل خاص و فراهم بودن زمینه آشنایى با مفاهیم دینى در محیط زندگى کودکان، اقدام مؤثرى براى آموزش مفاهیم دینى، که بخشى از آن در راستاى پاسخ گویى به سؤالات دینى کودکان محقق مى گردد، امرى ضرورى است. یافته هاى مربوط به تحلیل محتواى کتاب درسى حاکى از آن بود که 57.4 درصد از کل محتواى کتاب (متن و تصویر) در زمینه خداشناسى، 35.11 درصد در زمینه نبوت، 72.11 درصد در زمینه امامت و 03.4 درصد در زمینه معاد به مقوله پاسخ گویى به سؤالات دینى کودکان پرداخته و در مجموع 88.31 درصد متن و 92.32 درصد تصاویر کتاب به محورهاى مذکور اختصاص یافته است. در راستاى نتایج به دست آمده ضرورت بازنگرى در محتواى کتاب مورد مطالعه به منظور هماهنگى بیشتر با اهداف برنامه درسى ملى در زمینه پاسخ گویى به سؤالات دینى کودکان و متناسب سازى با نیازها و توانمندى ها و کنجکاوى هاى مخاطبان پیشنهاد شد.