فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۶۱ تا ۱٬۰۸۰ مورد از کل ۲٬۹۱۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی معیارهای پذیرفته شدة جوانان شهر کرمان برای همسرگزینی و تطبیق آن با معیارهای توصیه شده بر اساس آموزه های دینی است. بدین منظور، با مراجعه به آیات و روایات، معیارهای توصیه شده در شرع مقدّس برای یک ازدواج سالم و موفق استخراج گردید. از سوی دیگر، با شناسایی معیارهایی مورد قبول جوانان (دختر و پسر) در همسرگزینی، مجموعة این دو دسته معیار در قالب یک پرسش نامه گردآمده و در معرض نظرسنجی جوانان 18 تا 35 سال مجرّد شهر کرمان قرار داده شد، تا اولویت های همسرگزینی آنان شناسایی شود. نتایج به دست آمده نشان داد که پاسخ گویان از 6 معیار اصلی در دیدگاه نظری اسلام، تنها دو معیار آن یعنی «پاک دامنی» و «عقل و هوش» را در اولویت قرار می دهند. در حالی که جوانان غیر از این دو معیار، معیارهایی همچون «میزان تحصیلات، وضعیت اقتصادی و شغل» را در رتبه بندی خود در اولویت قرار داده اند. به عبارت دیگر، پاسخ گویان بیشتر معیارهایی را که از نظر آموزه های دینی در سطح دوم قرار دارند، به عنوان معیارهای سطح اول خود پذیرفته و معیارهای سطح اول را در آموزه های دینی در ردیف های بعدی قرار داده اند. همچنین در اولویت بندی معیارهای ازدواج، بین دختران و پسران، تفاوت معناداری مشاهده نمی شود، هرچند این هماهنگی در معیارهای دو جنس، با ملاک های دینی رابطة معناداری وجود ندارد.
وضعیت پست مدرنیسم و ارزش ها: نسبت سنجی هستیشناسی و معرفت شناسی پست مدرنیسم با تعلیم و تربیت اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پست مدرنیسم، معرف تعدد و تکثر ارزش ها و نسبیت حقیقت است. آیا چنین وضعیتی می تواند بستری مناسب برای تعلیم و تربیت ارزش های اسلامی باشد یا خیر؟ مقالة حاضر بر این فرض است که مبانی هستی شناسی پست مدرنیسم، موانع فکری عرضة ارزش های اسلامی را مرتفع کرده؛ بدین معنا که مطلقیت و جهان شمولی ارزش های غربی را به چالش کشیده است. از سویی دیگر، مبانی معرفت شناسی پست مدرنیسم با طرح نسبیت شناخت و حقیقت، با ارزش هایی که مدعی جهان شمولی و مطلقیت اند، به مقابله بر می خیزد. بر همین اساس، به نظر می رسد مبانی هستی شناسی و معرفت شناسی پست مدرنیسم همانند شمشیر دو دم است؛ یک دم آن می خواند و دم دیگر می راند. مقالة حاضر با بهره از روش تحلیل محتوای کیفی و رهیافت نسبت سنجی می کوشد امکان تعلیم و تربیت ارزش های اسلامی در وضعیت پست مدرنیسم را نشان دهد.
بررسی مفهوم ، اصول و روش های تربیت معنوی از دیدگاه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم تربیت معنوی یکی از مسائل چالش برانگیز در فلسفة تعلیم و تربیت است. در این مقاله برای دستیابی به این مفهوم، دیدگاه علامه طباطبایی به عنوان مبنا مدنظر قرار می گیرد. این مقاله در دو بخش تنظیم شده است؛ در بخش اول، مفهوم تربیت معنوی مورد بررسی قرار گرفته، روش مطالعه در این بخش، تحلیل پیش رونده است. بدین معنی که پس از بررسی و اتخاذ پیش فرض های لازم از رویکرد فلسفی و اسلامی علامه، به سمت استنباط مفهوم تربیت معنوی پیش می رویم. در دیدگاه علامه طباطبایی تربیت معنوی، جهت دهی به فرایند تجرد نفس، متناسب با فطرت ربوبی او معنا می یابد که در پی تقویت میل، تفصیل معرفت و انجام عمل متناسب با آن است. بدین ترتیب، اهداف تربیت معنوی دارای سه جنبه شناختی، گرایشی و عملی است. در قسمت دوم، برخی از اصول و روش های تربیت معنوی با استفاده از روش قیاسی فرانکنا بدست آمده است. اصول و روش هایی نظیر اصل عدم تشبیه خدا به سایر موجودات و روش ذکر تسبیحی، اصل پالایش خیال و روش تمرکز بر یک صورت خیالی، اصل ایجاد ملکه و روش تکرار عمل.
اخلاق آکادمیک
حوزه های تخصصی:
امروزه یکی از مسائل مهمی که برای پویندگی دانشگاه ها مطرح است، اخلاق آکادمیک است و با توجه به بداخلاقی های آکادمیکی که در اکثر دانشگاهها دیده می شود، سعی کرده ایم که در این مقاله به آنها اشاره و حتی الامکان به چاره اندیشی آنها بپردازیم. اخلاق آکادمیک از ضروریاتی است که باید در دانشگاه ها مورد توجه قرار گیرد. ملاحظات اخلاقی، می توانند به عنوان یک عامل بازدارنده بسیار مؤثر از کجروی و آسیب رسانی شاخه هایی از علوم که برخی از آنها شاید هنوز پا به عرصه نگذاشته اند، بکاهد. در ملاحظات اخلاق آکادمیک چارچوب هایی تعریف شده اند ولی هیچ کدام از این دستورالعمل ها کاربرد مطلق ندارند، بلکه آمیخته ای از آنها از سوی اهل علم پذیرفته شده اند.
مؤلفه های اخلاق علمی و شاگرد پروری در سیرة علمی- آموزشی امام خمینی(ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی مؤلفه های اخلاق علمی و شاگردپروری در سیرة علمی- آموزشی امام خمینی(ره) می پردازد. روش مورد استفاده در این پژوهش تحلیل اسنادی بوده و در این باره منابع و مراجع موجود و مرتبط با موضوع مورد مطالعه مورد بررسی قرار گرفته اند. یافته ها که حاصل بررسی سه سؤال پژوهشی است، نشان می دهد امام خمینی (ره) به تربیت صحیح انسان و کسب عادات و رفتارهای درست و درونی ساختن آنها توجه خاص داشته است و مسئله اساسی در زمینه تعلیم و تربیت را روح و قلب آدمی می داند و معتقد است که اگر قلب آدمی الهی شود، همه کردار، رفتار و نیات او نیز الهی خواهد شد. در این راستا سیرة علمی – آموزشی امام می تواند الگوی خوبی برای تعلیم و تعلم باشد. در ادامه مقاله تلاش شده است به مؤلفه های اخلاق علمی امام مانند نظم و تواضع، احاطه و تسلط علمی، خلاقیت و نوآوری علمی و روحیه انتقاد پذیری اشاره شود. در بخش پایانی نیز مؤلفه های شاگرد پروری در سه محور تربیت اخلاقی، تربیت سیاسی و تربیت علمی از نگاه امام مورد بحث قرار گرفته است.
مبانی، اصول و روشهای تربیت اخلاقی در سیره پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی مبانی، اصول و روشهای تربیت اخلاقی در سیره پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) است. نوع این پژوهش کیفی است. برای رسیدن به هدف پژوهش از روش تحلیلی ـ اسنادی استفاده شده است. به منظور جمع آوری اطلاعات در مورد عوامل پژوهش یعنی اخلاق، تربیت اخلاقی، سیره پیامبر و اهل بیت، اصول، مبانی و روشهای تربیت اخلاقی از تمام کتابهای روایی، تاریخی و پژوهشها در این زمینه بهره گرفته شده است؛ بدین معنی که ابتدا به شناسایی و گردآوری منابع مورد نیاز همراه با فیش برداری و ثبت موضوعات مورد نظر پرداخته شد؛ .سپس داده ها طبقه بندی و در نهایت مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها حاکی است که در سیره پیامبر(ص) و اهل بیت (ع) سه مبنا استنباط، و از هر مبنا یک اصل و از هر اصل دو روش استخراج شده است که جداگانه به آنها پرداخته شد. مبنای اول هماهنگی عقل و وحی است. اصل ناظر بر این مبنا تعامل تفکر اخلاقی و تعبد اخلاقی است و روشهای ناظر بر این اصل نیز تبیین ارزشهای اخلاقی و مبارزه با هوای نفس است. مبنای دوم هماهنگی دین و اخلاق است. اصل ناظر بر این مبنا درهم تنیدگی تربیت اخلاقی و تربیت دینی است و روشهای ناظر بر این اصل پاک کردن محیط مظاهر فساد و امر به معروف و نهی از منکر (ایجاد فضای اخلاقی) است. سومین مبنا هماهنگی حسن فعلی و حسن فاعلی است. اصل ناظر بر این مبنا تعامل انگیزه و عمل است و روشهای ناظر بر این اصل تحریک ایمان و اعتقادات دینی متربیان و پرورش میل و اشتیاق در به دست آوردن فضیلتها و توانایی مخالفت با رذیلتهاست.
تبیین و آسیب شناسی تربیت دینی و رابطه آن با روان شناسی رشد
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق زیستی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت روانی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
بی توجهی مربیان به مراحل رشد، ریشه اغلب آسیب ها در تربیت دینی است؛ زیرا مربیان بدون توجه به مراحل رشد، با شتاب زدگی هر مطلبی را به هرکس و در هر شرایط و سنی منتقل می کنند. در این مقاله نگارنده ابتدا به منابع اسلامی همچون مکارم الاخلاق، نهج البلاغه و احادیث معصومین(ع) به ویژه حدیث پیامبر اکرم(ص) درخصوص مراحل تربیت دینی پرداخته است. رشد هوش و مراحل آن از نگاه پیاژه(1- مرحله حسی- حرکتی از تولد تا 2 سالگی 2- مرحله پیش عملیاتی شامل پیش تصویری از 2 تا 4 سالگی و تفکر شهودی از 4 تا 7 سالگی و...)، نظریه رشد دینی پیاژه و مراحل مختلف آن(1- ساخته پنداری اساطیری از 4 تا 7 سالگی 2- ساخته پنداری فنی از 7 تا 10 سالگی و...)، مراحل رشد دینی هارمز(1- دوره دینی داستان پریان از3 تا 6 سالگی 2- دوره واقعی 7 تا 12 سالگی و...) و گلدمن(مراحل رشد دینی به دوره های ماقبل تفکر مذهبی از 7 تا 8 سالگی و دوره تفکر مذهبی ناقص اول از 7 تا 9 سالگی و...) از جمله مباحث مطرح شده در این مقاله است. در ادامه نیز محورهای آسیب شناختی تربیت دینی و راهکارهایی مؤثر در تربیت دینی از جمله مرحله آماده سازی مخاطب، مرحله عرضه کردن یا ارائه پیام و.... مورد بررسی قرار گرفته است.
نظریه امر الهی اصلاح شده با تقریر رابرت آدامز(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
نظریة امر الهی از نظریه های معروف فلسفة اخلاق است. این نظریه از دیرباز هجمة انتقادهای پرشماری بوده است. رابرت آدامز به دفاع از این نظریه پرداخته و تقریر جدیدی از آن عرضه کرده است. در حالی که روش مدافعان نظریة امر الهی سنتی روشی متافیزیکی است، روش آدامز در دفاع از آن روش سمانتیکی است. آدامز، برخلاف نظریة امر الهی سنتی، معتقد است که مفاهیم اخلاقی واقعیت عینی دارند. ازاین رو به امر الهی وابسته نیستند؛ اما الزامات اخلاقی وابسته به اوامر الهی اند. دلیل وی برای اثبات این مطلب، این همانی الزامات اخلاقی با اوامر الهی است. از دیدگاه این مقاله مهم ترین اشکال نظریة آدامز این است که با وجود پذیرفتن واقعیات عینی مفاهیم اخلاقی، الزامات اخلاقی را از آنها استنتاج شدنی نمی داند.
راهکارهای نهادینه کردن اخلاق حرفه ای در سازمانها از دیدگاه آموزه های دینی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف ارائة راهکارهایی جهت نهادینه کردن اخلاق حرفه ای در سازمان ها از دیدگاه آموزه های دینی انجام شده است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی بوده و با روش توصیفی ـ تحلیلی انجام شده است. جامعة آماری پژوهش را قرآن، نهج البلاغه و کتب معتبر روایی تشکیل داده اند. همچنین، نمونة آماری را مجموعه ای از آیات و روایات که به طور مستقیم و غیرمستقیم با هدف پژوهش ارتباط داشتند، تشکیل داده اند. شیوة نمونه گیری بدین صورت بود که به آیات و روایات ممکن مراجعه و مورد خاص انتخاب شده است. روش گردآوری اطلاعات، مطالعات کتابخانه ای بوده برای این کار، از ابزار فیش برداری استفاده شده است. یافته ها حاکی از آن است که به کارگیری نیروی انسانی مقید به رعایت اخلاقیات و قانون در سازمان ها، آموزش عملی اخلاق توسط کارکنان مقید و پایبند به رعایت اخلاقیات و قانون، و در نهایت، تدوین منشور اخلاقی برای سازمان ها، از جمله راهکارهای نهادینه کردن اخلاق حرفه ای در سازمان ها می باشند.
اسلام و اخلاق زیست محیطی با تأکید بر آرای آیت الله جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مهم ترین چالش و معضلی که بحث اخلاق در محیط زیست را دامن زده، پدید آمدن مخاطره یا بحران زیست محیطی است که بر اثر توسعهٔ زندگی مادی انسان پدید آمده است. دغدغه مندان و پژوهشگران این عرصه مباحثاتی را در جهت چگونگی برطرف سازی این مخاطره یا نحوهٔ مدیریت آن به راه انداخته اند که مهم ترین آن ها به نحوهٔ بازنگری مسائل اخلاقی در محیط زیست، شناخت رابطهٔ اخلاقی صحیح انسان با سایر موجودات طبیعی، ریشه یابی معضلات و مشکلات زیست محیطی، و نقد اخلاق سنتی مردانهٔ غربی در مواجهه با محیط زیست بازمی گردد. در این مقاله ضمن گزارش روشن این مباحثات، سعی شده خطوط کلی منظر اسلامی در آن ها با نظر به آثار حضرت استاد آیت الله جوادی آملی (حفظه الله) ترسیم شود.
اخلاق، محیط زیست، اخلاق زیست محیطی، اسلام، استقلال طبیعت، اکوسیستم، اکوفمنیسم.
نقد و بررسی دلایل انکار «علوم انسانی دستوری»(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
در یک تقسیم بندی می توان علوم انسانی را به دو بخش توصیفی و دستوری تقسیم کرد. علوم انسانی توصیفی به علومی گفته می شود که به تبیین و توصیف پدیده های انسانی می پردازند. در مقابل، علوم انسانی دستوری به آن بخش از علوم انسانی گفته می شود که مجموعه ای از گزاره های دستوری (باید و نبایدهای) متناسب با مبانی از پیش پذیرفته شده را برای تحقق اهداف مورد نظر ارائه می دهند.
اثبات یا انکار علوم انسانیِ دستوری همواره یکی از موارد اختلاف میان دانشمندان علوم انسانی بوده است، به گونه ای که گروهی آن را جزء علم می شمارند، اما گروهی دیگر، منکر علم بودن آن هستند. اتخاذ برخی روش ها در علوم انسانی و نیز اعتقاد به عدم ارتباط منطقی میان واقعیت و ارزش، زمینة انکار علوم انسانی دستوری را فراهم می کند. بر همین اساس، نقد دو عامل یادشده می تواند زمینه را برای اعتقاد به علوم انسانی دستوری هموار کند.
در این پژوهش، پس از تبیین چیستی و ویژگی های علوم انسانی دستوری، دلایل منکران علوم انسانی دستوری، نقد و بررسی است.
سیر تفکرات پیرامون مدینة فاضله در جهان اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آرمان خواهی در زندگی انسان به گونه های مختلف تبلور یافته و اندیشمندان هر عصری آن را در قالب «اتوپیا» یا «مدینة فاضله» مطرح کرده اند. پژوهش حاضر با بررسی افکار آرمان شهرگرایان مسلمان نشان می دهد که عبودیت خداوند، توجه به معنویت و روحانیت حیات انسان، احترام به انسانیت انسان و سعی در رشد کرامت های انسانی، وحدت و عدالت از جمله ویژگی های مهم آرمان شهرهای اسلامی است. تعابیری مثل مدینة فاضله، اسلام شهر، دارالسلام، شهر صالحان، خوبستان و... جامعة مد نظر اندیشمندان مسلمان است، نه ناکجاآباد، هیچستان یا لامکان یا اتوپیا. شهر آرمانی اسلام، کالبد و شکلی ثابت ندارد و متفکران اسلامی بیشتر ابعاد ذهنی شهر آرمانی را ارائه می کنند. آنان اصول را مد نظر قرار می دهند و بعداً کالبد با توجه به آن اصول و منطبق با شرایط زمانی، تاریخی، اجتماعی و فرهنگی به وجود خواهدآمد. لذا در اسلام یک آرمان شهر و یک شیوة شهرسازی اسلامی داریم، اما به تعداد شهرها می توانیم شهر اسلامی داشته باشیم.
تبلیغات بازرگانی در بستر اخلاق حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اخلاق حرفه ای تبلیغات بازرگانی را می توان درون یک نظام فکری مورد بررسی قرار داد؛ در نتیجه بدون توجه به تفاوت های فرهنگی و مذهبی، نمی توان الزامات متداول در تبلیغ بازرگانی را تعمیم پذیر دانست. در مقایسه فرهنگ غرب و اسلام، تبلیغات بازرگانی در الگوی غربی ملازم با رذایلی چون «نگاه ابزاری به انسان»، «ناهنجاری های اخلاق» و «فریب و اسراف» است؛ ولی در الگوی اسلامی اصولی چون «کرامت انسان»، «هنجارهای اخلاقی»، «آگاهی بخشی» و «اعتدال» مورد توجه قرار گرفته است. اخلاق حرفه ای عرصه «نام گذاری محصول تبلیغی» را نیز تحت پوشش قرار داده و به کارگیری حیلــه های نرمی چون «مبالغه آمیزی»، «تشابه اسمی» و «استفاده از زبان بیگانه» را جزو نبایدهای اخلاقی قلمداد می کند. تبلیغات بازرگانی و حریم خصوصی از دیگر مسائل اخلاقی تبلیغات بازرگانی است؛ می توان گفت فراوانی تبلیغات بازرگانی و تبلیغات نابجا و نابهنگام، از مصادیق نقض حریم خصوصی شهروندان تلقی می شود.
ماهیت عقل عملی از دیدگاه فلاسفه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
کاربرد عقل در اخلاق: بررسی دیدگاه قاضی عبدالجبّار معتزلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
روش شناسی الگو در انتقال ارزش ها(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
بحث و بررسی در زمینة چیستی الگو و نقش آن در تربیت، همواره دغدغة مهم فیلسوفان تعلیم و تربیت بوده است. بر این اساس، دربارة جایگاه الگو و اهمیت آن، سخنان نغز، بسیار گفته شده است؛ اما دربارة نقش الگو در انتقال ارزش ها و چگونگی اثرگذاری آن بر افرادِ تحت تربیت، به ویژه نسل جوان، کمتر سخن به میان آمده است.
پژوهش حاضر بررسی نقش الگو با رویکرد یاد شده را مطمح نظر خود قرار داده است. نویسنده در این نوشتار با تقسیم روش شناسی مرتبط با الگو و افراد هدف و بیان مؤلفه هایی در ذیل هریک، کوشیده است تا به دیدگاهی نو در این زمینه تقرب جوید. اهمیت و حساسیت الگوپذیری، برخوردار از فرایندی است که سرعت و سلامت آن، به دقت و توجه به این مؤلفه ها و رعایت عملی آنها وابسته است. این پژوهش با رویکرد درون دینی و به شیوة تحلیلی ـ منطقی انجام شده است.
سنجش مفاهیم اخلاقی
حوزه های تخصصی:
موضوع این مقاله سنجش مفاهیم اخلاقی است. هدف آن بررسی روش علمی و عملی برای اندازه گیری مفاهیم و ارزش های اخلاقی است و با روش تحلیل مقایسه ای و اقتباس از رویکرد روان شناسی روان پزشکی، پژوهش خود را پی می گیرد. محورهای تاریخچه، امکان و ضرورت سنجش مفاهیم اخلاقی، جدول نشانگان، طبقه بندی، مقیاس سازی و عرضهٔ نمونه های عملی در این جستار مطرح شده است. برخی از یافته های آن بدین قرارند: اندازه گیری و سنجش مفاهیم اخلاقی با استفاده از الگوهای تجربی روان شناسی و روان پزشکی، امری ممکن و قابل دسترس است؛ بر اساس روش سبب شناسی و نشانه شناسی در آسیب روانی می توانیم طبقه بندی جدیدی از رذایل و فضایل اخلاقی تأسیس کنیم؛ بالاترین مرحلهٔ سنجش مفاهیم اخلاقی ساخت مقیاس و آزمون است که در نمونه های خارجی آن، تست های عفو و گذشت، ارزش های اخلاقی مسیحیت و مقیاس عدالت توزیعی، و در نمونه های داخلی، مقیاس های حیا، صبر، شادکامی، حسادت و عقل را مشاهده می کنیم. براساس اصول و روش های مطرح شده و نمونه های فعلی می توانیم سنجش مفاهیم اخلاقی را برای دیگر ارزش ها و مفاهیم نیز دنبال کنیم.
تعیین هندسه مفهومی انواع ارزش
حوزه های تخصصی:
بحث حسن و قبح یکی از مهم ترین و فرقه سازترین موضوعات در تاریخ اندیشه های کلامی و اخلاقی بوده است. مباحث متعدد معناشناسی مفاهیم حسن و قبح، هستی شناسی جملات مشتمل بر حسن و قبح، و معرفت شناسی قضایای مشتمل بر حسن و قبح در لابه لای کتاب های کلامی و فلسفی و اصولی اندیشمندان مسلمان مطرح شده است. اشاعره، به منزلهٔ مهم ترین منکران حسن و قبح ذاتی و عقلی، و عدلیه، به منزلهٔ مشهورترین مدافعان حسن و قبح ذاتی و عقلی، ادلهٔ فراوانی برای اثبات مدعای خود و طرد مدعای طرف مقابل اقامه کرده اند. در این میان، عدم تفکیک بحث «معناشناسی» حسن و قبح و «معیارشناسی» حسن و قبح از یک سو، و عدم توجه به تمایز مباحث هستی شناسانه و معرفت شناسانه در این باره، موجب خلط و خطاهای فراوانی شده است. نوشتار پیش روی کوشیده است با تکمیل راهی که بزرگانی چون عبدالرزاق فیاض لاهیجی و ملاهادی سبزواری در زمینهٔ تمایز میان ارزش های «ذاتی/ الاهی» و «عقلی/ شرعی» پیموده اند، تمایزهای دیگری را مانند تمایز ارزش های «غایی/ ابزاری» و «ذاتی/ غیری» بررسی کند، تمایزهایی که میان ارزش ها می توان ترسیم کرد و بی توجهی به آن ها مغالطه هایی را در پی داشته است.
پی جویی خانواده و کارکردهای تربیتی آن در آموزه های امام سجاد (ع) با تأکید بر شیوه های انحراف زدایی و فضیلت افزایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با نظر به اهمیت جایگاه خانواده در تعلیم و تربیت، پذیرش این مسئله که هنوز این نهاد مقدس به کارکردهای واقعی و تأثیرات شگرف خود در تحول و تعالی جامعه انسانی و اسلامی دست نیافته، حقیقتی انکارناپذیر است. از این رو ناگزیر از جایابی خانواده در منابع اسلامی و بررسی تأثیرات و روش های تربیتی آن هستیم که در این مسیر، آموزه های برجای مانده از ائمه اطهار (ع) در ارتقاء اخلاق خانواده، روشنگر این راه برای جامعه خواهد بود. در این مقاله تلاش شده تا با مطالعه و تأمل در احادیث و روایات برجای مانده از امام سجاد (ع)، جایگاه و کارکردهای این نهاد مورد بررسی قرار گیرد. تأمل در کلام این امام بزرگوار بیانگر آن است که خانواده نسبت به اجتماع، از اولویت بیشتری برخوردار بوده و دارای جایگاهی بس عظیم است.
همچنین از جمله آموزه هایی که می توان ریشه آن را در معارف روایی و سیره امام سجاد(ع) پی گیری کرد، نقش خانواده در الهام گیری و الگوبرداری رفتاری در ارتباطات اجتماعی اعم از خدمت رسانی و گذشت است. در مکتب تربیتی آن حضرت؛ مهرورزی، عینیت بخشی به آموزه ها، ایجاد ارتباط مستمر با خدا و... به عنوان روش هایی کاربردی در انحراف زدایی و فضیلت افزایی مطرح است که کانون گرم خانواده، ظرفیت به ظهور رساندن آن ها را داراست