فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۶۱ تا ۱٬۴۸۰ مورد از کل ۳٬۷۷۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
از دید محی الدین ابن عربی و علاءالدوله سمنانی، مراقبه به معنای حاضر دیدن خود در محضر محبوب ازلی و مراقبت دل جهت مشاهده ی ظهور و معیت حضرت حق در آن است که به طور عام، از ضروریات و از لوازم سلوک و از ارکان عرفان عملی اسلامی محسوب می گردد و به طور خاص، از طریق عزلت و خلوت در قالب گذراندن اربعین های متعدد با شرایطی خاص حاصل می گردد.
نزد ابن عربی و سمنانی، اربعین دارای مقدمات و شرایط خاص است که مهم ترینشان عبارت اند از: 1- خلوت، 2- وضوی دایمی، 3- روزه ی دایمی، 4- سکوت (مگر صحبت با شیخ برای حل واقعه ای)، 5- دوام ذکر لا اله الا الله، 6- دوام نفی خواطر، 7- ربط دل به ولایت شیخ خود و طلب همت از او (به عنوان واسطهی ربط با ولایت نبوی) و 8- رضا و ترک اعتراض به قبض و بسط و مرض و صحت و هرچه رسد.
سالک با گذراندن آن، می تواند به تسخیر لطایف سبعه ی باطنی و به انواع بسیار متنوعی از ادراکات قلبی و مکاشفات صوری و معنوی و هم چنین تصرفات انفسی و آفاقی نایل آید و مهم تر از همه، در بالاترین درجات و مراحل، رسیدن به عین الجمع و فنای فی الله و مقام جمع الجمع و بقای بعد از فنا است.
در روش سمنانی، نقش شیخ در اربعین برجسته تر است و ذکر لفظی گفته می شود، به خلاف ابن عربی، که نقش شیخ را تنها در صورت عدم ضبط خیال از جانب سالک می داند و به ذکر معنوی در خلوت معتقد است.
شناخت های لازم در سلوک عملی با نظر به آرای علامه جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
نوشتار حاضر در صدد تبیین اجمالی شناخت های لازم در سلوک عملی و شرایط، مبانی و مقدمات آن،بر محور آرای علامه جوادی آملی است. نیز کوشش شده است تا گامی در نظام سازی سلوکِ وحیانی در بُعد ایجابی برداشته و راهبردها و کاربردهای آن را نشان دهد و از این رهگذر عرفان های بشری، شبه عرفان ها یا عرفان های مونتاژ را برمی رسد. گفتمان حاکم بر سلوک عملی در آرای علامه جوادی آملی، توحید و عبودیت بر صراط مستقیم شریعت حقه محمّدیهB است که عنصر معرفتِ نفس شهودی و مؤلفه ولایت انسان کامل معصومA اُسّ و اساس آن است.
نقد و بررسی دلایل انقطاع عذاب جهنّم از نظر ابن عربی و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تقریباً همه ی دانشمندان مسلمان، اعم از فیلسوف، متکلّم، عارف و مفسّر، در اصلِ جاودانگی و خلود در دوزخ اتّفاقنظر دارند، امّا این که خلود در دوزخ مستلزم عذاب دائم و ابدی است یا با انقطاع عذاب نیز می تواند همراه باشد مسأله ای است که محلّ تشتّت آرا و انظار واقع شده است. ابنعربی و، به تبع او، ملاصدرا معتقدند هیچ ملازمهای بین خلود در دوزخ و عذاب دائم وجود ندارد، بلکه با توجّه به مقتضای قاعده ی امتناع قسر دائم و اکثری و با توجّه به مسألهی شمول رحمت واسعهی الاهی نسبت به همه ی موجودات، عذاب مخلّدین در دوزخ اجل مسمّی و مدّت معیّن دارد و پس از سپری شدن این مدّت، دوزخیان از نعیمی که متفاوت با نعیم بهشتیان است بهرهمند می شوند، بدین صورت که طبیعت ناریّه پیدا میکنند و دیگر احساس سوزش و رنج و عذاب نمیکنند. امّا این نظر با آیات قرآن کریم و احادیثی که اهل دوزخ را در عذاب الاهی مخلّد میدانند، سازگار نیست. این مقاله به بحث و بررسی ادلّهای که ابنعربی و ملاصدرا برای اثبات این نظریه فراهم آوردهاند و نقدهایی که بر آن وارد است میپردازد و سپس آیات قرآنی و احادیثی از اهل بیت(ع) مورد بررسی قرار میگیرد و سرانجام نظر نهایی ملاصدرا بیان می شود که مطابق با آیات و روایات است.
مفهوم شناسی مسئله بیان ناپذیری عرفان
حوزه های تخصصی:
این مقاله، به بررسی مواردی که در مظان خلط با مسئله بیانناپذیری عرفان است، میپردازد؛ مواردی چون ناتوانی بلاغی، توصیه به سکوت و تقیه و رازداری، عدم بیان بواطن امور شهودی برای عوام، بیانناپذیری به هدف ابراز تفاوت حقیقت غایی با محسوسات، بیمعنایی و بیانناپذیری هرمنوتیکی نیست. از این بحث به دست میآید که، تنها تعریف معقول و صحیح از بیان در مسئله «بیانناپذیری عرفان»، در قالب لفظ درآمدن است. در این صورت، بیانناپذیری بدین معنی است که شهودات عرفانی در قالب لفظ در نمیآیند. در پایان، به برخی نمونه های خلط مفهومی این مسئله با مباحث دیگر پرداخته است. توجه به تعریف صحیح این مسئله و تمایز آن با مباحث و مطالب دیگر، تنها راه ورود به حل و فصل صحیح این موضوع میباشد.
قاعده «آفرینش انسان بر صورت الهی» از منظر ابن عربی
حوزه های تخصصی:
مسئلة آفرینش انسان بر صورت الهی، به راحتی از آموزه های دینی قابل اثبات بوده و مضمون آنهمسو با مبانی هستیشناسانه و انسان شناسانة عرفان نظری است. این مسئلهبسان قاعده ای کلی است که آثار و فروعات آن در جایجای انسان شناسی و مباحث علم النفس ابن عربی به چشم میخورد. این مقاله تلاش کرده است معنای «صورت الهی» و مراد از «آفرینش انسان بر صورت الهی» را بررسی و تحقیق کند، ضمن آنکه به برخی از فروعات این قاعده، همچون جامعیت انسان و خلقت او با دو دست حق تعالی و مسئله خلافت الهی نیز اشاراتی دارد.
تأملی در عالم خیال از دیدگاه برخی از فلاسفه و عرفا(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
قوهٔ خیال و عالم صور خیالی، حلقهٔ واسط میان عالم عقلی و عالم جسمانی است. در تاریخ فلسفه اسلامی، از زمان فارابی تا عصر حاضر، بحث از خیال از مباحث بسیار مهم بوده و در حل بسیاری از مسائل، مانند مسئله شناخت، ربط حادث به قدیم و حیات اخروی مدد برساند. بعضی از صاحب نظران، این توجه را از ممیزات فلسفهٔ اسلامی دانسته اند.
در این تحقیق ما به طور اجمالی در صدد بیان آرای فارابی، ابن سینا، سهروردی، ملاصدرا و ابن عربی دربارهٔ عالم خیال هستیم؛ تا ضمن بررسی دیدگاه ها، به بیان نکات اختلافی و اشتراکی آنها در این مسئله بپردازیم.
فنای صفاتی از دیدگاه مولانا و مایستر اکهارت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بعد وجودشناختی و معرفت شناختی الهیات سلبی در آثار عارفان ادیان و سنت های گوناگون عرفانی بر دو رکن استوار است: خدا و نفس. در الهیات یا یزدان شناسی سلبی، چنانکه از عنوان آن نیز پیداست، تأکید عارفان بر جنبه های ناشناختنی و ناگفتنی خداوند یا به تعبیر دیگر سخن از ذات خداست. از ذات ناشناختنی و ناگفتنی خدا با تعابیری استعاری نظیر تهیا، واحه، عدم یا نیستی و بی نام یاد می شود. اما در آثار برخی عارفان سده های میانه ی مسیحی، هم چون مایستر اکهارت، و نیز برخی از عارفان قدر اوّل عرفان اسلامی، همچون مولانا و شمس تبریزی، در پاره ای فقرات تأکید و تکیه از ذات خدا به سوی ذات نفس میل می کند. در آثار مولانا و اکهارت، از ذات نفس با تعابیری نظیر وحدت، بساطت، تاریکی و تهیا یاد می شود. برخی صاحب نظران نظیر دنیس ترنر، از این چرخش و این ویژگی ها بر وزان الهیات سلبی یا یزدان شناسی سلبی، از تعبیر انسان شناسی سلبی سود برده اند. در این جستار، ما بحث از این چرخش نگاه و ویژگی های پیش گفته را ذیل تعبیر فنای صفاتی بررسی می کنیم. در ادامه، نخست مهم ترین مقومات و بنیادهای اخلاقی فنای صفاتی در آثار مولانا و اکهارت را بر می رسیم و سپس به دو پیامد از مهم ترین پیامدهای پارسایانه ی فنای صفاتی، یعنی فقر و تبتل (انقطاع)، در آثار این دو عارف می پردازیم. فقر آموزه ای است که در آثار هر دو عارف، به وضوح و به کرات، دیده می شود اما تبتل از مختصات و شاید از ابداعات نظام اندیشگی و ساختار الهیاتی آثار مایستر اکهارت باشد.
اسفار اربعه در عرفان اسلامی
حوزه های تخصصی:
در عرفان اسلامی، مراحل حرکت باطنی انسان به سویکمالش با طرح های گوناگونیترسیم شده که یکی از این طرح ها «اسفار اربعه» است. محتوای اصلی اسفار اربعه مشهور سفرهای«من الخلق الی الحقّ»، «فی الحقّ بالحقّ»، «من الحقّ الی الخلق بالحقّ» و «فی الخلق بالحقّ» است. بحث از سفر «الی اللّه» و «فی اللّه» از همان آغاز شکل گیری عرفان اسلامی مطرح بوده است. اما مقام «بقای بعد از فنا»،که ناظر به دو سفر بعدی است، تا پیش از ابن عربی زیاد مورد توجه قرار نگرفته و به عنوان سفر به آن اشاره ای نشده است. ازاین رو، تقسیمات چهارگانه ایکه از اسفار مزبور تا پیش از ابن عربی صورت گرفته، تنها ناظر به سفر «الی الله» و یا علاوه بر آن، ناظر به سفر «فی الله» بوده است و در آن، دلالتی بر سفرهای بعدی وجود ندارد. پس از ابن عربی، تقریرهای متفاوتی از اسفار اربعه صورت گرفته که اولین و شبیه ترین تقریر به اسفار اربعه مشهور، تقریر عفیف الدین تلمسانی است. پس از ویکاشانی با کمی تصرّف محتوایی در تبیین سفرها، تقریری در شرح «منازل السائرین» خود به دست داد. پس از کاشانی، شاگرد او قیصری نیز با کمی تصرّف در تبیین سفر چهارم، صورت نهایی و مشهور اسفار اربعه را ترسیم نمود که از طریق ملاصدرا و کتاب اسفار اربعه او شهرت یافت. برای این اسفار، احکام و آثار فراوانی در کتب اهل معرفت ذکر شده که مهم ترین آنها ظهور مسئلة «ولایت» و «خلافت» دربارة انسان هایکامل مکمّل است.
نقد و بررسی مبانی خداشناختی و انسان شناختی پائولو کوئلیو
حوزه های تخصصی:
امروزه آثار پائولو کوئلیو در رده عرفان های نوظهور جای گرفته است. آثار وی بیشتر در قالب رمان است. یافتن مبانی اندیشه ای او چندان ساده نیست. در حالی که، برای خوانندگان پرشمار آثار او، درک اصول اندیشه های وی بسیار مهم است. آگاهی از این اصول، خود بهترین نقد برای این گونه عرفات های کاذب و وارداتی است. در این مقاله، اصول خداشناسی و انسان شناسی آثار وی بررسی و نقد شده است. در بحث خداشناسی، به نظرات او در شناخت خدا، صفات و پرستش او پرداخته شده است. در باب انسان شناسی نیز به جایگاه انسان در آفرینش، وظیفه او در دنیا و شناخت ذات او از منظر پائولو کوئلیو پرداخته شده است.
تحلیل عرفا از آموزه «امر بین الامرین»
حوزه های تخصصی:
تبیین و تحلیل مسئلة اختیار انسان و نحوة فاعلیت حق تعالی در حوزة افعال اختیاری انسان در حوزة کلام، فلسفه و عرفان را میتوان سه برداشت طولی و متکامل دانست؛ به این معنا که در کلام و به اقتضای این علم، برداشتی کاملاً واقعی از اختیار و البته متعارف و مقبول برای عامّة مردم با تمسّک به مثال های متعارف و به شیوةخطابی و جدال احسن ارائه میگردد. در فلسفه، تحلیلی عقلانی از مسئله به همراه تبیین لوازم آن همچون بحث علّیت و نحوة استناد فعل به فواعل طولی گوناگون ارائه میشود. در عرفاننیز تحلیلی مبتنی بر شهود از نحوة ارتباط حق و عالم و تبیین رابطة اراده و مشیت حق تعالی با اراده و اختیار انسان مطرح میگردد. این نوشتار پس از بیان اجمالی دیدگاه کلامی و فلسفی از مسئله، به تبیین تحلیل عرفا از مسئلة اختیار انسان و اثبات توافق و هماهنگی این دیدگاه با دیدگاه شیعه، یعنی «امر بین الامرین» و نفی هر نوع اتهام عرفا به جبرگرایی و اثبات برتری تحلیل عرفا بر سایر تحلیل ها از مسئله اختیار انسان میپردازد.
فلسفه عرفان عملی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هنگامی که از بیرونِ یک علم دربارهٴ ساختار و چارچوب کلی آن می اندیشیم و در باب مسائلی چون چیستی، موضوع، مبادی، مسائل، روش و غایت آن می پرسیم، در قلمرو فلسفهٴ آن علم قرار داریم. یکی از علومی که در زمین فرهنگ اسلامی رویید، عرفان عملی است. علم عرفان عملی از سلوک عرفانی سخن می گوید و عناصر، مراحل و موانع آن را برمی رسد. سرنوشت عرفان و صحت و سقم و تکامل آن در گرو تنقیح مباحث عرفان عملی است. تنوع و تفاوت فِرَق و طریقت های عرفانی، اولا و بالذات به تفاوت در عرفان عملی آنها برمی گردد؛ چنانکه ارزش و اعتبار تجربه های عرفانی نیز تا حد بسیاری وابسته به برنامهٴ سلوکی سالک است. از این رو، تنقیح مباحث عرفان عملی در پیشبرد عرفان و تصحیح و تدقیق آن و پیشگیری از انحرافات ضروری است. برای تنقیح عرفان عملی، لازم است ساختمان کلی آن را مطالعه کنیم. تنقیح مبادی و مبانی و کاوش در حدود و ثغور و مداقه در منابع و روش و توجه به مناسبات این علم با دیگر علوم و بازکاوی ساختار و اصول کلی آن، راه را بر تحول و نوآوری در این حوزه می گشاید. برخی از مباحث یادشده در آثار سنتی عرفانی به اجمال مطرح شده است، اما وقت آن رسیده است که به «فلسفهٴ عرفان عملی» همچون دیگر فلسفه های درجه دوم، به نحو استقلالی و تفصیلی بپردازیم. پیدا است که چنین امری فراتر از گنجایش یک مقاله است. از این رو در این مقاله به برخی از مهم ترین عناصر این بحث به اجمال می پردازیم و سایر مباحث مربوط را به توفیق و مجالی دیگر وامی گذاریم.
عرفان و عقلانیت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
عرفان اصیل اسلامی با درون مایه های معرفتی عمیق و برتر از دیگر روش ها، راهی استوار برای بار یافتن به ساحت حقیقت عالم است. تبیین و تحلیل این نظام، بر اساس نظام عقلانی و ارائه تصویری عقل پذیر، از مسائل عرفانی، دغدغهٴ نوشتار پیش رو است.