فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۰۱ تا ۲٬۶۲۰ مورد از کل ۳٬۷۸۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
علاءالدوله سمنانی
جهان تصوف
منبع:
وحید بهمن ۱۳۴۲ شماره ۲
حوزه های تخصصی:
مکانیسم زبان و عناصر روایی در بیان کرامات عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین سازوکار زبان و عناصر روایی در بیان کرامات اولیا از مباحث مهم در سبک شناسی زبان عرفان است. کرامات اولیا از آن جا که متعلق به جهانی پیچیده و وصف ناپذیرند، راوی در زبانی متفاوت با زبان عادی می کوشد تا در قالب نقل روایاتی به بازسازی عالم لایُدرَک و لایُفهمِ کرامات بپردازد و این دیگر به هنر وی بستگی دارد که تا چه اندازه بتواند به صحنه رؤیت شده شکل ببخشد. نوشتار حاضر می کوشد تا ضمن بحثی در باب مرز میان کرامات و خرافات و تفاوت باور به مسأله کرامات با خرافه پرستی و پرهیز از خلط میان این دو، ابتدا با ذکر شواهدی از مقامات عرفانی، به تحلیل پاره ای از شگردهای روایی و تأثیر آن در حقیقت مانندی کرامات بپردازد و سپس گرایش زبان این گونه روایات را از تمثیل به استعاره بازنمایی کند. برآیند این پژوهش آن است که راوی به نسبت هنر روایتگری خویش، می کوشد با بهره گیری از انواع شگردهای روایی، کرامات شگفت آور را باورپذیر و حقیقت مانند جلوه دهد؛ ولیکن این کوشش در ادوار بعد به موازات انحطاط تصوف و آشفتگی های سیاسی-اجتماعی، به سستی و ابتذال در زبان و محتوا می گراید؛ چنانکه تدریجاً از زبان ساده و تمثیلی مقامات عرفانی در ادوار آغازین تصوف فاصله گرفته و به زبانی بیمارگون و استعاری در ادوار بعد بدل می گردد؛ اما نه استعاره های لفظی و زبان رمزی و نمادین که ناشی از نارسایی زبان در بیان تجارب عرفانی است؛ بلکه کاربرد استعاره های مفهومی در سطحی گسترده در جهت اهداف و منافع گوناگون.
صفی علیشاه
جایگاه عرفانی انسان کامل، در ارتباط بین حق و خلق
حوزه های تخصصی:
کارل بارت و مسئله نجات امت های غیرمسیحی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۱ بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱
45 - 64
حوزه های تخصصی:
کارل بارت متأله نوارتدوکسی مسیحی، یکی از تأثیرگذارترین الهی دانان مسیحی سده بیستم میلادی است. رهیافت الهیاتی بارت یکی از سه سنت حوزه الهیات جدید مسیحی و معیاری برای آن به شمار می آید. وی را در مسیحیت انحصارگرا دانسته اند و الهیات او را میانه سنت پلورالیستی جان هیک و شمول گرایی کارل رانر قرار داده اند. از مباحث الهیات مسیحی، در بحث نجات شناسی بر انحصارگرایی بارت تأکید شده است. مقاله حاضر با روش تحلیل محتوا به بررسی دیدگاه بارت در باب نجات شناسی پرداخته و نشان داده است که وی گرچه به دلیل تأکید بر مسیح به مثابه راه نجات و تأکید آشکار به نجات باورمندان مسیحی انحصارگرا شمرده شده است، اما او در بخش هایی از آثارش به طور قاطع نجات را از آن تمامی نوع بشر دانسته و در نجات شناسی دیدگاهی شمول گرا را به نمایش می گذارد. او معتقد است که تمامی انسان ها بنا بر امکان وجودی شان و بر مبنای وجود عیسی مسیح مشمول رحمت و نجات الهی اند.
جایگاه تاریخی و مشخصه های فکری حسیدیزم نوین در بستر دیگر جریان های عرفانی یهود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حسیدیزم یا حسیدیم نوین نام جنبش مذهبی یهود است که توسط بعل شم طوو و شاگردانش در اروپای شرقی در نیمه قرن هجدهم میلادی بنیاد نهاده شده و مبانی فکری متفاوت و جذابی نسبت به جریان های عرفانی پیش از خود در عالم یهودیت، حتی نسبت به جنبش های حسیدی، یافت و همین امر، مایه ماندگاری آن شده که هنوز هم، بویژه در ایالات متحده و اسرائیل پیروانی دارد. این مقاله پس از بیان اجمالی زمینه ها، چگونگی پیدایش و تاریخچه گسترش این نهضت، وضعیت کنونی و شخصیت های اثرگذار آن، آیین ها و همچنین باورهای ویژه آنان را توصیف می کند و اختلافات آموزه های حسیدیزم نوین(متأخر) را با دیگر طریقت های عرفانی یهود از قبیل حسیدیزم نخستین، اسنیان، عرفان مرکبه، حسیدیزم اشکنازی و قباله نشان می دهد. این بررسی نشان می دهد مهم ترین آموزه حسیدیزم متأخر، اهمیت بی نظیر صدیق - تا دوازده نفر همزمان در مناطق مختلف- در ارتباط سالک با خداوند و تقلید از آنان در همه امور است. البته آموزه های اتحاد با خدا یا دوقوت، عبادت شادمانه همراه با موسیقی و رقص، تأکید بر نجات فردی به جای نجات اجتماعی و سیاسی قوم یهود و غیره به گونه ای که در این نهضت وجود دارد، از ممیزات این جنیش عرفانی در مقایسه با دیگر طرایق عرفانی یهود به شمار می رود.
محیی الدین ابن عربی
ابوحامد غزالی شبهات باطنیه را پاسخ میدهد و حکمت تکلیف را بیان می کند (بقیه از شماره پیش)
منبع:
ایمان ۱۳۲۵شماره ۱۷
رشحات کوثریه
ریشه تصوف (بقیه از شماره قبل)
منبع:
مهر سال دهم ۱۳۴۳ شماره ۲
حوزه های تخصصی:
وجود یا عدم بودن مظهر عرفانی
حوزه های تخصصی:
از منظر متکلمان و فلاسفه اسلامی، خداوند متعال همه ما سوی الله را خلق و ایجاد کرده است و مخلوقات، حقیقتاً موجودند و انکار کثرات و موجودیت مخلوقات، انکار بدیهیات است. از سوی دیگر، عارفان اسلامی با توجه به نظریه وحدت شخصی وجود، معتقدند مخلوقات، وجود حقیقی ندارند. آنها به مخلوقات، عنوان مظهر و نمود داده اند. در برخی از آثار عرفانی، از مخلوقات به عدم تعبیر شده و برخی از عارفان، واژه های خیال، وهم و اعتبار را برای کثرات و مخلوقات به کار برده اند. پژوهش حاضر می کوشد به تحلیل عارفان و حکمای متأله درباره وجود یا عدم بودن مخلوقات و موجودات بپردازد و به این سؤال یا اشکال پاسخ دهد که اگر مظهر و نمود عرفانی، وجود یا عدم نباشد، ارتفاع نقیضان رخ می دهد که امر باطلی است؛ اگر وجود باشد، با سخن عارفان نمی سازد که می گویند نمود، وجود نیست؛ و اگر عدم باشد، انکار بدیهی رخ می دهد و مستلزم عدم خالقیت خداوند و نفی مخلوقات است. در این مقاله روشن شده است که نزد عارفان، کثرات و مخلوقات از اساس نفی نمی شوند و گرچه بنابر نظریه وحدت شخصیِ وجود، به کثرات و مخلوقات، وجود حقیقی گفته نمی شود، اما این همه مسئله نیست؛ عرفا معتقدند که کثرات و مخلوقات، بالوجود، موجودند؛ یعنی مظاهر و آیات فی نفسه معدوم و بالوجود موجودند؛ از این رو، با وجود نبودن مظهر و نمود، نه ارتفاع نقیضان رخ می دهد، نه انکار بدیهی اتفاق می افتد و نه این مسئله مستلزم انکار خالقیت خداوند متعال است.