فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۶۱ تا ۲٬۵۸۰ مورد از کل ۳٬۷۸۹ مورد.
پاسدار تفکر
عرفان به مثابه یک معرفت علمی مقایسه دیدگاه های قونوی و امام خمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
بنا بر قول مشهور، هر علمی نیاز به موضوع دارد و بحث از موضوع یک علم، برای تعین و تشخص آن علم، امری ضروری است. از این رو، موضوعات علم در خود آن علم مورد بررسی قرار نمی گیرند و این مهم بر عهده فلسفه آن علم است. اما علم بودن عرفان به دلیل آنکه از مقوله کشف و شهود است، همیشه معرکه آرای اهل نظر بوده است و عرفا هم برای اینکه علم بودن آن را ثابت کنند، در برخی از کتب عرفان نظری، به بحث درباره موضوع و مبادی و مسائل این علم پرداختند. از جمله منظم ترین و تحلیلی ترین کتابی که در آن موضوع علم عرفان مورد مداقه قرار گرفته است، می توان از مفتاح الغیب صدرالدین قونوی نام برد. از نظر قونوی موضوع علم عرفان، حق تعالی است و اسماء ذات، مبادی آن البته بر اساس اصول مشهود عرفا اسماء صفات و افعال از مسائل علم عرفانند. اما از نظر امام خمینی اساساً علوم، به شهادت تدوین تاریخی شان، نیاز به بیان موضوع ندارند و تمایز آنها هم به سنخیت ذاتی شان برمی گردد و لذا موضوع علم عرفان نیز از نظر امام، چون ذات حق تعالی است، شخصی و جزئی است، نه حقیقی و کلی.
بررسی و نقد نظریه خطاناپذیری مشاهدات عرفانی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
با توجه به روش عرفان که مبتنی بر دریافت شهودی و علم حضوری است، رسالت مهم عرفان پژوهان و فیلسوفان علم، پرداختن به ماهیت «مشاهدات عرفانى» و پاسخ گویی به پرسش ها و ابهام های فراوان این «روش» دستیابی به حقیقت است. از جمله این مباحث، امکان خطا در مشاهدات عرفانى، و در صورت محتمل بودن خطا، بررسی «میزان»هاى صیانت از خطا در مشاهدات است.
این نوشته بر آن است که ضمن نقد نظریه «خطاناپذیری مشاهدات عرفانی» و با تحلیل و بررسی سخنان بزرگان این وادی، ضرورت وجود «میزان» را برای مشاهدات عرفانی، به اثبات برساند. روشن است که پس از اثبات ضرورت وجود میزان، شمارش و تبیین گستره کارامدی این میزان ها، دارای بحث هاى و فروع فراوان است که باید در جاى دیگرى بدان پرداخت.
سیمای تاریخ و فرهنگ قزوین
حوزه های تخصصی:
بررسی مسئله جعل در فلسفه و عرفان بر اساس دیدگاه صدرالمتألهین و امام خمینی ره و علامه حسن زاده آملی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
قاعده کلی بدوی در بین فلاسفه در بحث شریف «جعل» بدین قرار است که هر حکیم و فیلسوفی، اگر قائل به اصالت وجود باشد، وجود را مجعول می داند و اگر قائل به اصالت ماهیت باشد، جعل را به ماهیت بر می گرداند. نظریه سوم هم بدین قرار است که جعل به اتصاف ماهیت به وجود بر میگردد.این سه حکیم متأله، با توجه به مبنای حکمت متعالیه مبنی بر اصالت وجود، ابتدا جعل را به وجود برمی گردانند؛ ولی در ادامه بنا بر قواعد توحید صمدی قرآنی برخاسته از آیات و روایات بر مشرب عرفانی، بحث شریف جعل را ترفّع دادند و نظریه ای را مطرح نمودند که با قول عرفا در وحدت شخصیه وجود و احاطه وجودی واجب تعالی و قیومیت او سازگارتر است؛ علاوه بر اینکه آیات و روایاتی که سنخیت بین علت و معلول را تقویت می کنند، با این مبنای دقیق مطابقت بیشتری دارند.این نظریه حکایت از آن دارد که وجود واجب تعالی منفک و بریده از وجود ماسوی الله نیست؛ بلکه یک حقیقت واحد صمدی، کل عالم را پر می کند و جایی برای غیر باقی نمی گذارد؛ ازین رو وجود مجعول نیست؛ بلکه جعل به ظهورات وجود برمی گردد. برای فهم این نظریه باید به مبانی این بحث، همچون احاطه وجودی حق، ظهور و تجلی ذات الهی، و اطلاق مقسمی او توجه ویژه داشت تا سلطان توحید صمدی حق ظهور کند. آن گاه جمع بین اقوال نیز میسر می شود.
نظری تازه به عرفان و تصوف
حوزه های تخصصی:
مستحسنات عرفانی: بدعت هدایت یا بدعت ضلالت؟(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
اهل معرفت به جهت برخی از مصالح و برای اداره مریدان و تربیت بهتر آنان، به وضع مقررات و آداب و رسوم ویژه ای دست زدند که به «مستحسنات» مشهور شد. برخی از ناقدان عرفان، جعل این ها را از مصادیق «بدعت» در دین و طبق برخی از احادیث، بدعت را حرام و فاعل آن را معاقب می دانند. ما در این مقاله به روش نقلی تحلیلی، با استناد به تعاریف بدعت نزد اندیشمندان علوم اسلامی و تحلیل برخی از آیات و روایات به این نتیجه رسیدیم که اگرچه طبق روایت نبوی، ایجاد بدعت در دین حرام و فاعل آن عقاب می شود، بدعتی که تصرف در احکام دین نباشد و به گونه عموم بتوان برای آن مستند شرعی پیدا کرد، از نوع بدعت ممدوح یا هدایت است، نه بدعت مذموم یا ضلالت. بدعت ممدوح نه تنها حرام نیست، بلکه در برخی موارد طبق روایت نبوی، اگر سنت حسنه ای باشد، جایز بلکه برای حفظ مسلمانان و دین اسلام واجب می شود؛ براین اساس، مستحسنات عرفانی ازآنجاکه برپایه مصالح سلوکی اند، بدعت ممدوح اند، نه بدعت مذموم. البته سوءاستفاده ها و افراط وتفریط هایی که گاهی ازسوی برخی صوفیان منحرف و جاهل درقبال برخی مستحسنات انجام می شود، به جهت عروض عوارض و افراط یا تفریط های پیش آمده محکوم اند، نه اینکه ازاساس در شمار مصادیق بدعت مذموم قرار گیرند و نامشروع خوانده شوند.
نقدی بر کتاب در دیار صوفیان بقلم آقای دشتی
حوزه های تخصصی:
نقدی بر کتاب «در دیار صوفیان»
حوزه های تخصصی:
پژوهشی در مفهوم خاتم ولایت
حوزه های تخصصی:
نقش تصوف در تربیت بشر
منبع:
وحید اسفند ۱۳۴۵ شماره ۳۹
حوزه های تخصصی:
اصول تصوف اسلامی
حوزه های تخصصی:
تبیین رابطه کثرت حیات اجتماعی و ظهور مقامات انسان کامل با تمدن مهدوی، بر اساس مبانی عرفان و فلسفه اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات فلسفه تصوف و عرفان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی اندیشه سیاسی اسلام فلسفه سیاسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام امام شناسی مهدویت
در این نوشتار، تلاش شده است با استفاده از مبانی عرفان و فلسفه اسلامی در قالبی نوین اما برهانی، اثبات شود که تحقق تمدن مهدوی در بستر حیات اجتماعی، به ظهور حداکثری مقامات انسان کامل به عنوان غایت آفرینش خواهد انجامید و در حقیقت، عمیق ترین افق در ارزیابی دستاورد های تمدن مهدوی، افقی است که در آن، ظهور حضرت حجت(عج) از منظر ظهور تامّ مقامات انسان کامل مورد بررسی قرار گیرد. به این منظور، ابتدا تبیینی مختصر از جایگاه انسان کامل در هندسه نظام آفرینش ارائه شده است تا از این منظر عمیق، مبانی مورد نیاز برای تبیین نسبت میان مهدویت و غایت آفرینش فراهم آید و آن گاه در ادامه در تبیین چگونگی رابطه ظهور کثرت و وحدت در قوس نزول آفرینش، اثبات شده است که با ظهور کثرات در قوس نزول آفرینش و پدیدار شدن تزاحمات و تصادمات میان آن ها، طلبی وجودی برای ظهور وحدت در میان این کثرات پدید خواهد آمد که مقدمه ظهور وحدتی انسجام بخش بین کثرات خواهد بود. سپس با افزودن این مقدمه مهم که اوج کثرت در قوس نزول آفرینش، از آنِ حیات اجتماعی بشر است، این نتیجه به نحو برهانی حاصل شده است که اوج وحدت نیز _ که از آنِ مقام انسان کامل است _ در همین بستر اجتماع امکان ظهور می یابد. به بیان دیگر، ظهور کمالات و مقامات انسان کامل به عنوان غایت آفرینش، ضرورتاً نیازمند بستر حیات اجتماعی است که در تمدن مهدوی فعلیت کامل می یابد و از این منظر، نقش و جایگاه تمدن مهدوی ظهور تفصیلی مقامات انسان کامل خواهد بود.
مبانی انسان شناختی عرفان سیاسی
حوزه های تخصصی:
علم عرفان متناسب با تعریفی که از انسان و جهان دارد، حوزه سلوک معنوی انسان و میزان گستردگی آموزه های معنوی اش را معین می گرداند. در نگرش عرفانی، انسان موجودی کشیده شده از ظاهر به باطن عالم است و ابعاد گوناگون وجودش، در تناسب با دنیا، برزخ و قیامت طراحی شده است. ازاین رو، ظواهر بیرونی و شئون گوناگون زندگی فردی، اجتماعی و سیاسی انسان نیز در تعامل و تناسب با عالم غیب رقم می خورد و شأنی فراگیر نسبت به دنیا و آخرت پیدا می کند. ازاین رو، انسان شناسی عرفان، عارف را به حوزة سیاست می کشاند و او حق ولایت سیاسی جامعة اسلامی را به انسان کامل می سپارد.