تحقیقات صورت گرفته بر تاریخ گذارى قرآن از سوى بلاشر نشان مى دهد که وى نیز همانند سایر خاورشناسان به روایات ترتیب نزول توجهى نداشته و براساس شاخص هاى سبک شناسى نظیر شاخص طول آیات و سور به طبقه بندى چهار دوره اى از سور قرآن براساس سه دوره مکى و یک دوره مدنى اقدام نموده است. پیش فرض او این است که با گذر رسالت، طول آیات و سور افزوده مى شده است. به طور طبیعى، این سؤال مهم جلب نظر مى کند که بلاشر با چه دلیل و توجیهى از این شاخص در تاریخ گذارى بهره برده و اصولاً اعتبار و کارایى علمى این روش تا چه اندازه است؟ این پژوهش با روش توصیفى به نقد و بررسى معیار طول در تاریخ گذارى قرآن با تأکید بر تحقیقات بلاشر پرداخته است؛ در نهایت، استثنائاتى در این بین شناسایى گردید که از میزان اعتبار شاخص طول در تاریخ گذارى کاست.
در تفسیر روح المعانی آلوسی درباره سبب نزول سوره والعادیات دو روایت متفاوت از امام علی علیه السلام و ابن عباس نقل شده است. حضرت علی علیه السلام سبب نزول و موضوع سوره را با فریضه حج مرتبط دانسته وآیات را مطابق با آن تفسیر کرده اند؛ اما ابن عباس سبب نزول سوره را با فریضه جهاد مرتبط دانسته و تفسیری متفاوت بیان داشته است. هرچند ابن عباس پس از شنیدن کلام امام علی علیه السلام از نظر خود بر می گردد، اما آلوسی اصرار دارد که نظر ابن عباس درست تر است و آن را بر روایت امام علی علیه السلام ترجیح می دهد. مقاله پیش رو به روش توصیفی-تحلیلی با رویکرد قرآنی- روایی و با فرض صحت سند به بررسی و تحلیل نظر آلوسی پرداخته وآن را ازنظر دلالی مورد ارزیابی قرار داده است. نتیجه تحقیق نشان می دهد: گر چه نظر امام علی علیه السلام بر نظر ابن عباس به دلایلی برتری دارد و رجوع وی از نظر خدش نیز این مسأله را تایید می کند؛ اما مضامین سوره گنجایش پذیرفتن هردو رأی را دارد و می توان بین آنها جمع کرد.