مقاله حاضر بیانگر تعریف، پیشینه، خاستگاه و دگرگونی های معنایی هیستوریسیزِم در طی زمان است. سپس در مقام نقد اندیشه تاریخی نگر، به تبیین ایده های دو منتقد این تفکر یعنی «روی کلوزر» و «کارل پیج» می پردازد. نگارنده نیز معتقد است این نظریه، فاقد بنیانی محکم می باشد و از تبیین روشمند مبانی خود ناتوان است.
بعضی از گزاره های کلامی به صورت مستقیم در استنباط فقهی تاثیرگذار است. جامعیت و کمال شریعت یکی از گزاره های کلامی است که در تفسیر متون دینی تاثیر مستقیم و بدون واسطه دارد. طبق قول مختار، دین برای سعادت دنیا و آخرت است. بر اساس جامعیت دین و بر اساس این بینش، متون دینی قابل تفسیر، در همین زمینه تفسیر می گردند. دین اسلام به تشریع احکام کلی و جزیی پرداخته، اما این گونه وضع قوانین به معنای کافی بودن قوانین در همه ابعاد زندگی انسان ها نیست و لازم است در چارچوب قوانین شرع اقدام به وضع قوانین مورد نیاز کرد. یکی از نتایج مهمی که در بحث جامعیت در کمال پذیرش این قول «شریعت باز می شود اشتمال دین بر دولت و نهاد اجرایی است به معنای تاسیس همه قواعد و اصول حکوم تداری نیست، بلکه شریعت می تواند بعضی از قواعد و اصول عقلایی را تایید، برخی را تخطئه و رد نماید و به اظهار دیدگاه خود بپردازد.
آقاى استیو ریچارد، فرضیه پلورالیسم دینى جان هیک را از سه منظر کلامى، معرفتشناختى و روش شناختى قابل نقد مىداند. در نقد کلامى، که در این شماره تقدیم مىشود، او معتقد است این فرضیه جوابى است به سؤال رابطه مسیحیت با ادیان دیگر از درون سنت مسیحى. به نظر نویسنده، در سنت کلامى مسیحى در خصوص رابطه مسیحیت با ادیان دیگر عمدتا دو پاسخ وجود داشته است: انحصارگرایى و شمولگرایى. به اعتقاد آقاى ریچارد، فرضیه پلورالیسم دینى جان هیک جواب سوّمى به این سؤال است. در این مقاله، انتقادات انحصارگرایان و شمولگرایان به پلورالیسم دینى مطرح شده و سپس به اختصار جوابهاى جان هیک با استفاده از نوشتههاى او آورده شده است.
ریشه های شیطان پرستی را در سرزمین هند بررسی نمودیم، اکنون برآنیم که به بررسی تاریخچه شیطان پرستی بپردازیم و حرکت تکاملی شیطان گرایی را تا اواسط قرون وسطا و از طرف دیگر، تحرک انکشافی، افشاگری و ظهور علنی موازین آن را از نیمه دوم قرون وسطا تا شیطان گرایی مدرن، بررسی کنیم. در این روند قوم بنی اسرائیل، میراث بان و مروج شیطان گرایی می باشند. این قوم از دوره های کهن و باستانی، بر اثر حوادث روزگار در مصر، بابل، مناطق شمال آفریقا، جنوب غرب آسیا و جنوب شرق اروپا آواره بودند و به دلیل طبیعت انحرافی که داشتند، از تمدن های مختلف جهان استقبال می کردند و ضمن ستایش الهه باروری، فنون سحر، علوم جادویی و سایر علوم را فرا گرفتند و از قرن یازدهم تا سیزدهم، نظریه «تجلی» و سایر نگرش های عرفانی را از جهان اسلام به وسیله اعراب یهودی بر گنجینه حکمت پنهانی یهودی منتقل نمودند. به این ترتیب حرکت تکاملی سنت شیطانی، با محوریت خانواده های بزرگ و پرنفوذ یهودی تا هزاره اول مسیحیت که اواسط قرون وسطایی است، سپری شد.