یکى از تئوریهایى که در مباحث دین پژوهى مطرح گردید تئورى «تجربه دینى» است. نخستینبار «شلایر ماخر» در ابتداى قرن نوزدهم در مقام دفاع از دین مسیحیت این تئورى را مطرح ساخت. او به گمان خویش توانسته بود با طرح این تئورى از اشکالات هیوم در نقض براهین اثبات وجود خدا و نیز نقادیهاى معرفتشناسانه کانت و اشکال تعارض گزارههاى دینى با احکام عقلى و علوم تجربى رهایى یابد. عدهاى نیز با قبول این تئورى آن را بر وحى منطبق نمودهاند. در این نوشتار بر آنیم تا ضمن بررسى اجمالى زمینههاى طرح تئورى تجربه دینى، اثبات نماییم که این تئورى هیچ گونه ارزش معرفتى نداشته و در نتیجه انطباق آن بر وحى نادرست است.
هدف اصلى این نوشته کاویدن ویژگیهاى قرآن است که پیامبر و مسلمانان آن را نشانه جاویدان الهى بودن دعوت پیامبر مىدانند. در این بخش از مقاله، نخستبه ماندگارى و دستنخوردگى قرآن اشاره گردیده و با نگاهى تاریخى گفته شده است که با توجه به انبوهى توزیع این کتاب، امکان دگرگونسازى آن در هیچ برههاى از تاریخ اسلام، پذیرفتنى نیست. سپس به بررسى ادبیات قرآن پرداختهایم و با جداسازى دو جنبه: الف) استوارى دستورى یا سامانمندى قرآن به عنوان مرجع و حجت در زبان تازى حتى نزد غیر مسلمانان; و ب) زیبایى و آرایههاى واژگانى و خوشآهنگى و دلانگیزى متن قرآن، گفتهایم که تصدیق هر کدام از این دو براى دریافتشگفتى و ژرفاى قرآن، نیاز حتمى به آشنایى با زبان عربى ندارد و براى هرکس شدنى است، که این خود یکى از دریچههاى نگاه به جنبه اعجاز همگانى و همیشگى قرآن مىباشد.