فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۶۱ تا ۳۸۰ مورد از کل ۳٬۹۵۱ مورد.
فضیلت عشق (اروتیک)
حوزه های تخصصی:
رابطه وجود و ماهیت در فلسفه ارسطو و ابن سینا (مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی متافیزیک
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
تاملی بر دیدگاه ابن سینا و شیخ اشراق در علم الهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مساله «علم الهی» یکی از دشوارترین مباحث فلسفه الهی و مورد توجه متون دینی می باشد. این مقاله ضمن بیان متون دینی مرتبط با موضوع، به بررسی دیدگاه ابن سینا و شیخ اشراق در این باره می پردازد و بیان می کند که شیخ الرییس، علم الهی به ذات را حضوری می داند. او علم الهی به ما سوا را علمی حصولی می داند که از راه صور مرتسمه حاصل می شود. از این رو او به علم عنایی معتقد است.
شیخ اشراق نیز علم الهی به ذات را حضوری می داند؛ اگر چه آن را با مبنای نوری خود تحلیل می کند. او علم حق به اشیا، از راه اضافه اشراقیه تبیین می کند.
در پایان بیان خواهد شد اگر چه تبیین سهروردی در مورد علم بعد الایجاد، تحلیلی صحیح و در مقایسه با ابن سینا، به متون دینی نزدیک تر است؛ اما ضعف آن، این است که در بحث علم قبل الایجاد فقط به رد دیدگاه ابن سینا پرداخته و هیچ تحلیلی ارایه نمی کند؛ گرچه این مرتبه علمی را انکار نمی کند
نقد دیدگاه «ژیلسون» در باره فلسفه اسلامى
منبع:
رواق اندیشه ۱۳۸۲شماره ۲۰
حوزه های تخصصی:
یکى از عوامل مؤثر در تمدن و فرهنگ، وجود اندیشه و تفکر است . فیلسوفان در تمدن و فرهنگ سازى نقش بسیار مهمى را ایفا مىکنند . از این رو اکثر فلاسفه غرب و تعدادى از متفکران شرق، تمام علم، اندیشه، پیشرفت و تعالى آن را ارمغان دنیاى غرب مىدانند، و به دنبال آن برترین تمدن و فرهنگ را به آنها نسبت مىدهند، و فعالیت علمى و فلسفى دانشمندان اسلامى را نادیده مىانگارند .
یکى از فیلسوفان غربى که در تدین و انصاف او شکى نیست، اتین ژیلسون فیلسوف معاصر و مشهور فرانسوى است . ژیلسون در بعضى از کتابهایش معتقد است، فلسفه مسیحى و یهودى وجود دارد ولى در تحقق فلسفه اسلامى تردید نموده و یا آن را انکار مىکند .
ژیلسون در کتاب «تاریخ فلسفه مسیحى در قرون وسطا» فلسفه مسلمانان را با عنوان فلسفه عربى (Arabian philosophy) و فلسفه مسیحى را با عنوان (christian philosophy) ذکر کرده است . و همچنین پایان فلسفه اسلامى را تا «ابن رشد» مىداند . ژیلسون در کتاب یاد شده، در باره فلاسفه اسلامى به صورت خیلى مختصر مطالبى را بیان کرده است . از این رو، در این پژوهش به بررسى و نقد سه موضوع اساسى پرداختهایم:
الف) آیا فلسفه مسیحى یا اسلامى داریم؟
ب) آیا فلسفه با عنوان عربى صحیحتر استیا با عنوان اسلامى؟
ج) چرا ژیلسون (مانند اکثر فلاسفه غرب) پایان فلسفه اسلامى را تا «ابن رشد» مىداند؟
چگونگی ترکیب ماده و صورت از نگاه صدرالمتالهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارسطو، مبدع نظریه ترکیب انضمامی اجسام از ماده و صورت، و همفکران وی ادعا می کنند: اجسام فراورده ترکیب دو جوهر جدا از هم می باشند. ایشان برای اثبات مدعای خویش، دو برهان «قوه و فعل» و «وصل و فصل» را به دست می دهند. اشراقیان، به رهبری شیخ اشراق، با اعتراف به وجود خاصیت بالقوگی در اجسام، منکر وجود جوهری جدا به نام «ماده» در ازای این خاصیت هستند و به تعبیری، ترکیب انضمامی ماده و صورت را نمی پذیرند. صدرالمتالهین نیز علاوه بر نفی ترکیب انضمامی، براساس حرکت اشتدادی در جوهر، دیدگاه منحصر به فردی را عرضه می کند که نظریه «ترکیب اتحادی ماده و صورت» نامیده می شود. وی گذشته از اثبات مدعای خود، به اشکالات وارد بر این نظریه نیز پاسخ می دهد
تشابه یا تشکیک مفهوم وجود: مقایسه نظریات ارسطو و ابن سینا در مسئله معنای وجود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
در این مقاله نظریات ارسطو و ابن سینا در باب معنای وجود مورد بررسی قرار گرفته است. از نظر ارسطو موجود دارای معانی متفاوتی است، اما نه به طریق اشتراک لفظی. ارسطو بین اشتراک لفظی و اشتراک معنوی موجود، نظریه سومی را ارائه می کند که خود، آن را رابطه «نسبت به» می نامد ابن سینا، در مقابل، موجود را به نحو مشترک معنوی می داند؛ با این حال معتقد است موجودات در یک رابطه تشکیکی دارای شدت و ضعف و اولویت و عدم اولویت هستند، به طوری که مثلاً جواهر نسبت به اعراض در موجود بودن اولویت دارند.
بحث معنای وجود در مباحث وجودشناختی و مخصوصاً نظریه علیت هر یک از این دو فیلسوف قابل پی جویی است. ارسطو وجود را به عنوان یک عنصر متافیزیکی متمایز در نظر نمی گیرد بلکه برای او، وجود بلافاصله در مقولات تقسیم می شود؛ اما برای ابن سینا، وجود واقعیتی متمایز از ماهیت است که در همه موجودات به عنوان یک عنصر فلسفی وجود دارد. به همین ترتیب، ارسطو علیت خدا را از نوع علیت غایی می داند به طوری که هر موجودی در مسیری مستقل به سمت محرک اولی در حرکت است، در حالی که ابن سینا خداوند را علت فاعلی ایجادی می داند که به همه موجودات یک عنصر مشترک یعنی وجود را افاضه می کند.
پژوهشى درباره عقل نظرى از دیدگاه ابن سینا و ملّاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
عقل نظرى مهم ترین قوه نفس ناطقه است که اصلى ترین کارکردش از نظر فلاسفه، ادراک کلیات است. این کلیات دربردارنده صور و معانى، تصورات و تصدیقات، قضایاى صادق و کاذب، و نظرى و عملى، واجبات، ممکنات و ممتنعات، ظنیات، یقینیات و... است. عقل نظرى بدون نیاز به بدن و قواى بدنى، آن کلیات را به گونه اى ویژه و با علم حضورى از مبادى عالیه دریافت مى کند و نقشش در این دریافت، تنها انفعال و تأثر است؛ اما اینکه مبادى عقل نظرى چیست و مراتب آن کدام اند و آیا همه افراد مى توانند به همه مراتب آن نایل شوند و نیز عقل نظرى چه نقشى در تولید علم و اخلاق دارد و آیا مى تواند در حصول سعادت و کمال انسان در دنیا و آخرت نقشى داشته باشد و موانع این نقش کدام اند، پرسش هایى اند که پاسخشان از نظر ابن سینا و ملّاصدرا در این مقاله کانون بررسى و تحقیق قرار مى گیرد.
سیر تحول معنای«وجود» و «موجود» از نخستین سده های هجری تا عصر ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات تاریخ فلسفه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
دو واژه «وجود» و «موجود» در زبان عربی، تحول معنایی یافته اند. این دو واژه که از ریشه «وجد» مشتق شده اند، نخست معنایی سوبژکتیو دارند و حاکی از نحوه ارتباط گوینده با جهان بیرون هستند و پس از آن، با ورود به ترجمه عربی آثار فلسفیِ یونانی و پذیرششان از سوی فیلسوفان در تمدن اسلامی، آهسته آهسته، معنایشان تغییر کرده و جنبه هستی شناختی یافته است؛ بدین صورت که از وضعیت جهان و اشیاء، به خودی خود حکایت دارد. با مرور و مقایسه متون لغوی و ادبی قبل و بعد از عصر ابن سینا، به این نتیجه می رسیم که پس از تثبیت و گسترش فلسفه در زبان عربی، معنای «از نیستی به هستی آمدن» به یکی از مهم ترین معانی «وجد» و دو مشتق مهم آن، یعنی «وجود» و «موجود»، تبدیل و مقبولیتِ آن روز به روز فراگیرتر شده است؛ گرچه این واژه و مشتقاتِ آن، همچنان معانی سابق خود را هم حفظ کرده اند.
گفتگویی در فلسفه
آسیب شناسی فلسفه اسلامی
منبع:
کتاب نقد ۱۳۸۳ شماره ۳۳
حوزه های تخصصی:
فلسفه اسلامی با گرایشها و رویکردهای گوناگون از بالندگی و قوت فراوانی برخوردار است؛ ولی نمیتوان آسیبهای روششناختی، محتوایی و ساختاری آن را نادیده گرفت. در این مقاله علاوه بر توصیف روش فلسفه به آسیبشناسی آن نیز اشاره شده است. روش پیشنهادی ایناست که فلسفه به معنای دانش هستیشناسی با روش عقلی و عقلایی به حل مسائل فلسفی میپردازد. این نگاشته در ادامه به آسیبشناسی مسائل فلسفه اسلامی از منظر درون و برون دینی پرداخته است.
هستی شناسی و شناخت شناسی تطبیقی افلاطون و سهروردی
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو افلاطون (428-348 ق.م)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی متافیزیک
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه اشراق
نور و مباحث مشترک آن در فلسفه اشراق و شعر مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اساس فلسفه اشراق «نور برتر» است که اصل و منشا هستی به شمار می رود و با حکمت خسروانی و پهلوی ایرانیان باستان و نیز حکمت یونانیان قدیم مرتبط است و سهروردی احیا کننده این فلسفه، در دامن عرفان و حکمت اسلامی است.
با توجه به کاربرد واژه «نور» و ترادفات آن با بسامد بالا در اشعار مولانا، متوجه جایگاه خاص این واژه در افق فکری وی می شویم. براین اساس، در این نوشته سعی شده است مناسبات و مشابهات محتوایی نور در آثار سهروردی و اشعار مولانا بررسی و نمایانده شود.
بررسی و نقد دیدگاه فخر رازی درباره خالق اعمال انسان با تأکید بر تفسیر مفاتیح الغیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقش انسان در افعال خود، از مباحث مهم کلامی و تفسیری است. فخر رازی همه اعمال انسان را منسوب به خدا می داند و انتساب خالقیت اعمال، توسط انسان را موجب نفی یا تضعیف قدرت خداوند دانسته و کفر و ایمان انسان را ناشی از خلقت خدا شمرده است. اما نظریه متقن و استواری ارائه نکرده، گاه انسان را مجبور شمرده، گاه به آزادی انسان تمایل نشان داده و گاه با طرح نظریه کسب و تمایز بین اراده و خلق خداوند، از پذیرش جبر شانه خالی کرده و گاه انسان را مضطری در صورت اختیار معرفی کرده است. نگارنده به روش تحلیل محتوا به کنکاش آرای فخر رازی پرداخته و نظریه وی را موجب تضعیف جایگاه انسان و نفی مسئولیت او، نفی قاعده علیت و نسبت آفرینش شرور ب ه خ داون د دانسته است. از نتایج این پژوهش می توان به تبیین رابطه طولی خالقیت خدا و خالقیت انسان و تعلق اراده خداوند بر خالقیت اعمال توسط انسان، تفاوت اراده تکوینی و تشریعی خداوند اشاره کرد.
علم خدا در اندیشه سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علم خدا یکی از مباحث کلیدی در فلسفه اسلامی محسوب می شود و آرای متنوعی را فلاسفه و اهل نظر در این خصوص مطرح کرده اند. یکی از این آرای کثیر، نظر شیخ اشراق در این زمینه است. او از یک سو واجب تعالی را عین نور و ظهور بی نهایت معرفی می کند و علم را همان ظهور می داند و از سوی دیگر حقیقت واجب تعالی را «صرف الوجود» و «کل الوجود» و «غنی مطلق» و «بی نهایت» و «معطی همه اشیا و واجد حقایق آنها» می داند. بنابراین می توان گفت که او نیز مطابق نظام فلسفی خویش به علم مطلق و پیشین واجب تعالی معتقد بوده و بر مبنای مکتب فلسفی خویش به اثبات آن نیز همت گماشته است. پس اشکالی تحت عنوان نفی علم پیشین و تفصیلی خداوند به اشیا، متوجه او و نظام فلسفی اش نمی شود.
مضاف بر آن، شیخ اشراق علم خدا را به وجودهای عینی همه اشیا اعم از مجردات و مادیات علم حضوری مبتنی بر قهر و تسلط اشراقی می داند و هیچ موجود و ذره ای را از این علم و بصر خداوند، پنهان و مستور نمی داند. بنابراین همه موجودات ممکن پس از ایجاد نیز مشمول علم حضوری و بصر فراگیر حق تعالی هستند.
تشریح نظر شیخ اشراق در ساحتهای فوق و گزارش اشکالات متاخرین بر نظر او و نقد آن اشکالات بر پایه نظام فلسفی حکمه الاشراق، وظیفه ای است که این مقاله عهده دار انجامش است.
تناسخ از دیدگاه شیخ اشراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«تناسخ» آموزه ای است که از دیرباز فکر اندیشمندان را به خود معطوف داشته؛ بحثی که در علم النفس فلسفی از جایگاه ویژه ای برخوردار است، به گونه ای که هم در فلسفه نفس بازتاب های در خور توجهی دارد و هم در دیگر مباحث فلسفی. علاوه بر این، نمی توان از بازتاب های کلامی آن نیز غافل شد. از این رو، اندیشمندان مسلمان به فراخور توان فکری خویش، به بررسی آن پرداخته اند و غالبا به امتناع عقلی آن گرایش نشان داده اند. در این میان، شیخ اشراق به گونه ای دیگر سخن گفته است. در این مقاله، تلاش شده است تا دیدگاه ایشان با توجه به آثار وی تبیین شود؛ در این زمینه، ابتدا تاریخچه آموزه تناسخ، گرایش های گوناگون در این باره، اصطلاحات تناسخ و انواع آن و مبانی تناسخ و مبانی انکار آن، بررسی شده و در ادامه، تبیین دقیقی از دیدگاه ایشان ارایه گردیده است. در پایان، دلایل عقلی و نقلی طرفین - البته بر اساس آثار شیخ اشراق - ارایه شده است.
مقایسه ضرورت نبوت از منظر فلسفه و عرفان با تأکید بر آرای ابن سینا و امام خمینی (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام پیامبرشناسی ضرورت بعثت پیامبران
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات فلسفه تصوف و عرفان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی ولایت فقیه امام خمینی
تاکنون مسئله ضرورت نبوت با رهیافت های گوناگونی، ازجمله حدیثی، کلامی، فقهی و فلسفی تبیین و ارزیابی شده است. پژوهش پیش رو به ضرورت نبوت از منظر فلسفه و عرفان می پردازد. فلاسفة مسلمان در ظاهر با نگاهی این سویی و زمینی، به ویژه در مبحث علم النفس، با نگاه به مراتب حسی، خیالی و وهمی و همچنین مراتب عقل عملی و نظری و قوه قدسی ای که برای عقل بالمستفاد حاصل می شود، به تبیین این حقیقت پرداخته اند و از راه حکمت واجب، ضرورت آفرینش، ازجمله انسان و درنتیجه ارسال نبی را برای هدایت او و اصلاح جامعه و اداره امور انسان ها اثبات کرده اند؛ اما عرفا با نگاهی آسمانی، نبودِ انسان کامل را در میان مخلوقات الهی، نقص خلقت تلقی می نمایند. در پژوهش پیش رو، این مسئله براساس متون و منابع اصیل این دو حوزه و با تأکید بر آرای ابن سینا (نماینده فلاسفه) و امام خمینی (نماینده عرفان) تبیین و ارزیابی شده است.
غزالی و منشأ اخلاق
حوزه های تخصصی:
طبق نظر ارسطو در اخلاق، خیر اخلاقی انسان مطابق بودن با عقل است و شر اخلاقی او نیز عدم مطابقت با عقل. ارسطو در تحلیل خود از خیر و شر اخلاقی به چیزی ماورای عقل تمسک نمیجوید. در عالم اسلام نیز غزالی در برخی از آثار خود در بحث از فضایل اخلاقی به گونه ای سخن گفته که نشان دهنده اثرپذیری او از اخلاق یونانی ارسطویی است و از این سو در پاره ای از آثار خود همچون تهافت الفلاسفه نیز به شدت به فلسفه یونانی تاخته است. حال جای این پرسش است که از نظر غزالی، اخلاق بر چه مبنایی استوار است؟ آیا اخلاق نزد وی همانند ارسطو، تنها مبتنی بر عقل است یا مبتنی بر شریعت و یا مبتنی بر هر دو، یا اینکه شق دیگری در کار است؟ در این پژوهش بدین سؤالات پاسخ خواهیم گفت.
مدلول معجزه از دیدگاه علامه طباطبایی و سوئین برن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سنت اسلامی، یکی از مباحث مهم و اساسی در خصوص معجزه، بحث از دلالت معجزه بر نبوت پیامبران است. اندیشمندان اسلامی عمدتاً معجزه را دلیل بر صدق مدعی نبوت می دانند نه بر صدق تعالیم او؛ زیرا به اعتقاد آنان رابطه ای میان یک عمل خارق العاده و صدق تعلیمات کسی که چنین امری را انجام داده است وجود ندارد. می توان گفت وجه مشترک دیدگاه اسلامی در دلالت معجزه، صدق مدعی نبوت پیامبر است.
دیدگاه اندیشمندان غربی در این مورد، انسجام و روشنایی لازم را ندارد. در سنت فلسفی الهیاتی غربی از راه معجزه بر وجود خداوند استدلال می شود و فلاسفة غربی تأکید دارند معجزه بر صدق و درستی تعالیم و آموزه های دینی خاص گواهی می دهد و موجب رجحان یک دین بر دین دیگر می شود. از میان اندیشمندان مسلمان علامه طباطبایی بر خلاف بسیاری، راه شناخت انبیا را منحصر در معجزه می داند. و از میان اندیشمندان غربی نیز سویین برن در برخی تعبیرات خود مدلول معجزه را اثبات نبوت معجزه گر می داند. علامه طباطبایی و سویین برن در خصوص مفهوم معجزه برخی نظرات مشترک دارند، ولی در خصوص مدلول معجزه دیدگاه متفاوتی دارند؛ زیرا سویین برن مدلول معجزه را اثبات وجود خدا و درستی تعالیم پیامبر می داند در حالی که علامه طباطبایی مدلول معجزه را فقط صدق مدعی نبوت می داند.