فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۶۱ تا ۱٬۷۸۰ مورد از کل ۵٬۶۶۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
برای اثبات وجود حق تعالی براهین تجربی و عقلی مختلفی از دیرباز تاکنون ارائه شده و یکی از مهم ترین دلایل عقلی در این زمینه «برهان صدّیقین» است. از برهان صدّیقین تقریرهای مختلفی موجود است که چهار تقریر از این تقریرها از ابداعات حاج ملاهادی سبزواری است. ایشان در آثارش این تقریرها را به صورت پراکنده بیان کرده که به طور خلاصه بدین گونه هستند: 1. حقیقت مرسله وجود که اصیل است به هیچ وجه عدم را قبول نمی کند. لذا واجب الوجود بالذات است، چون هیچ نقیضی، نقیض خود را قبول نمی کند. 2. حقیقت اصیل وجود، ممکن نیست زیرا درصورت امکانِ حقیقت وجود، خلف لازم می آید به دلیل آن که غیر از این حقیقت، حقیقت دیگری نیست تا به آن متعلق باشد. 3. حقیقت (مرتبه ای از مراتب وجود) یا واجب است یا ممکنِ به امکان فقری است که جهت دوری از دور و تسلسل حتماً باید مستلزم واجب باشد. 4. حقیقت اصیل وجود یا واجب است یا ممکن به امکان فقری است که آن نیز متعلق به واجب بوده و مستلزم اوست. این نوشتار به بیان این چهار دلیل پرداخته و دلیل ابداعی بودن آنها را بیان می کند و اشکالات وارده به بعضی از آن ها را مورد بررسی قرار می دهد.
بررسی و نقد الاهیات سلبی دیونیسیوس در پرتو رهیافت قرآن و احادیث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی آباء کلیسا (قرن 3 و 4)
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی الهیات بالمعنی الاخص صفات واجب
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن توحید و اوصاف الهی در قرآن
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی الهیات فلسفی
مهمترین بعد اسماء و صفات الهی جنبه معناشناختی آن است. تفسیر انسان از این جنبه اسماء و صفات، بر نوع ارتباط انسان با خداوند تاثیر عمیقی خواهد داشت، زیرا شناخت خدا و سخن گفتن با او از طریق اسماء و صفات خداوند است. این جهت از اسماء و صفات به این پرسش پاسخ می دهد که چگونه می توان درباره صفات خداوند سخن گفت و این صفات چه نسبتی با صفات انسان دارند؟ نوشتار پیش رو، به روش تحلیل گزاره ای دیدگاه دیونیسیوس، برجسته ترین نماینده الهیات سلبی در مسیحیت را درباره معنا شناسی اسماء الهی با تکیه بر رهیافت قرآن و حدیث می کاود. حاصل این پژوهش، این که در جنبه اثبات در الگوی دیونیسیوس مؤلفه های شناخت فطری- قلبی و سیر انفسی که در رهیافت قرآن و حدیث از اهمیت شایانی برخوردار بود، مطرح نشده و از دو جنبه نفی الگوی قرآن و حدیث؛ یعنی تباین آفریدگار و آفریدگان و به تصور در نیامدن پروردگار نیز تنها به جنبه اخیر پرداخته است. هرچند با طرح آخرین روش؛ یعنی کلام عرفانی و نفی روش های ایجابی و سلبی توسط وی، این موارد وفاق را نیز نمی توان لحاظ کرد.
تأثیر مبانی وجودشناختی بر نفس شناسی ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نفس شناسی ملاصدرا تحت تأثیر مبانی وجود شناختی اوست. در وجود شناسی ملاصدرا، اصول مهمی چون اصالت وجود، بساطت وجود، وحدت وجود، اشتداد وجود، صورت به عنوان ملاک شیئیت یک شیء، تساوق وجود و وحدت، و نیز تساوق وجود و صفات کمالی دیده می شود. توجّه به این مبانی سبب گردید که ملاصدرا نظریّات بدیعی را در نفس شناسی ارائه کند؛ از جمله میتوان به این نظریات اشاره کرد: نفس در عین وحدت، جامع تمام قواست؛ میان نفس و بدن دوگانگی وجود ندارد؛ نفس جسمانی الحدوث و روحانی البقا است؛ هویّت انسان از ناحیه نفس است و لذا تغییر بدن، ضرری به اینهمانی انسان نمیرساند؛ نفس آخرین مرتبة جسمانیّت و اولین مرتبة روحانیّت است؛ وحدت نفس درجات متعدّد دارد؛ نفس با صفات کمالی تساوق دارد. تأثیر مبانی وجود شناختی ملاصدرا در مباحث نفس شناسی نشان میدهد که پیگیری مباحث نفس در فلسفة ملاصدرا، بدون توجّه به مباحث وجود شناختی او، میتواند سبب اخلال در فهم درست و دقیق دیدگاههای او گردد.
بررسی مفاهیم «غنی» و «فقیر» از منظر ابن سینا، سهروردی و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه اشراق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
اصطلاح «فقیر» و «غنی» نخستین بار در مباحث دینی، کلامی و عرفانی مطرح شد. پس از آن برخی فلاسفه مسلمان نیز این عناوین را در فلسفه وارد کرده، به تحلیل آن ها پرداخته اند. «غنی مطلق» از نظر ابن سینا و سهروردی موجودی است که در ذات، افعال و صفاتش به هیچ چیز نیازمند نباشد و هیچ موجودی نیز مستغنی از او نگردد. سهروردی «غنی مطلق» را همانند بوعلی مساوق مَلِک حقیقی دانسته است و از همین طریق درباره وحدانیت او استدلال می کند و در نهایت مطابق مبنای حکمت اشراقی خود، مصداق واقعی «غنی مطلق» را همان «نورالانوار» می داند. ملاصدرا نیز «غنی» و «فقیر» را بر مبنای اصالت وجود تعریف و تبیین می کند. بدین ترتیب «فقیر» در اصل وجودش نیازمند به «غنی مطلق» است. او با تحلیل اصل علیت و براساس اصالت وجود، به این نتیجه می رسد که تمام موجودات امکانی در اصل هستی خود به منشا هستی، عین فقر و وابستگی اند. معلول که ماسوی الله را شامل می شود، در هستی خود یکسره به علت حقیقی اش محتاج است؛ یعنی مجموعه ممکنات جز وابستگی به ذات «غنی» و مستقل مطلق، حقیقت دیگری ندارند. این نوع وابستگی در حکمت متعالیه با تعابیری چون فقر ذاتی و فقر وجودی بیان می شود. بنابراین همان گونه که در کلام خداوند متعال نیز اشاره شده است، فقر از خواص ذاتی مخلوقات و غنا منحصر در ذات احدیت است.
نقد و بررسی دیدگاه معرفت شناختی میرزا مهدی اصفهانی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
بحث از مبانی معرفتی یک نظام فکری، تلاش در جهت تبیین جایگاه، قلمرو، منابع، روش و منطق شناخت در آن منظومه است. مکتب تفکیک به مثابة یک نظام فکری در تاریخ اندیشة اسلامی مبانی معرفت شناختی ویژه ای در این میان دارد. این نحلة فکری گرچة تقریرهای متنوعی به خود دیده و در طول تاریخ تعدیل هایی در آن روی داده است اما، تأکید همة پیروان آن لزوم مرزبندی میان سه جریان شناختی یعنی قرآن (جریان وحی)، فلسفه (جریان عقل) و عرفان (جریان کشف) است (حکیمی، 1375، 46-47). تفکیکی ها با این کار به دنبال معارف قرآنی و دینی به صورت خالص و عاری از التقاط و تأویل اند (همان، 159). بر این اساس، منبع و روش شناخت دینی تفکیکی ها اصیل تر از دو جربان دیگر تلقی می شود. در این میان آراء میرزامهدی اصفهانی، بنیان گذار این دستگاه فکری، جالب توجه و حاکی از تقریری حداکثری از رویکرد تفکیکی است. دراین مقال به واکاوی مبانی معرفت شناختی وی خواهیم پرداخت.
توجیه معرفت شناختی ادراک بی واسطه ی خداوند از دیدگاه فلسفه ی ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مقاله استدلال بر امکان ادراک بی واسطه ی خداوند از طریق علم حضوری از دیدگاه فلسفه ی ملاصدرا است. این نوع ادراک مستقیم و بی واسطه می تواند توجیه معرفت شناختی باور به خدا را فراهم نماید. در این نوشتار چگونگی کارکرد علم حضوری در رابطه با توجیه معرفت شناختی باور به خدا و هم چنین اهمیت نقش علم حضوری در معرفت شناسی دینی نشان داده خواهد شد. صدرا به عنوان یک فیلسوف شیعی در مکتب جدید فلسفی اش، حکمت متعالیه، براساس الاهیات شیعی تلاش کرده است برای توجیه ادراک بی واسطه ی خدا از طریق علم حضوری استدلال نماید. در این مقاله هم چنین به تعدادی از نقدهای مهمی که بر ادراک بی واسطه ی خداوند که از نظر معرفت شناختی توسط ملاصدرا ادعا شده است؛ پرداخته خواهد شد.
بررسی تطبیقی رؤیا از منظر ابن عربی و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی عرفان نظری
رؤیا به عنوان دریچهٔ ورود به عالم غیب در آثار اکثر فلاسفه، متکلمین و عرفا مطرح شده و این امر، دلیل بر اهمیت مسئله رؤیا است. از میان فلاسفه و عرفا، صدرالمتألهین شیرازی و ابن عربی به تفصیل به مباحثی پیرامون رؤیا پرداخته اند. ملاصدرا و ابن عربی در مسئله رؤیا، نقش گسترده ای برای عالم خیال و رابطه قوه خیال انسان با عالم خیال منفصل قائلند. ابن عربی، خواب و رؤیا را گسترده ترین پهنه فعالیت و خلاقیت خیال شمرده و از اصطلاحاتی نظیر «مثال مقید» و «مثال مطلق» در این مورد استفاده کرده است. به گفته ابن عربی و ملاصدرا، رؤیای صادق و مرگ هر دو، طرقی برای کشف حجاب و انتقال به عالم بالاترند، لکن این کشف حجاب در خواب، موقت و گذرا و در مرگ دائمی است.
رؤیا و ظهور آن و نحوه تعبیر رؤیاها، از دیگر مباحث مطرح در مسئله رؤیاست و ابن عربی و ملاصدرا، قائل به وجود رؤیای صادقه و بی نیازی آن از تعبیرند. در مقابل، رؤیاهایی که حاصل محاکات متخیله اند، نیازمند به تعبیرند و اضغاث احلام که حاصل شیطنت های متخیله اند و اساس و منشأیی ندارند، تعبیری ندارند، بلکه حاصل انحرافات مزاج می باشند. هدف از نگارش این مقال، مقایسه تطبیقی آراء این دو متفکر در مسئله رؤیا و استخراج وجوه مشترک و متفاوت آن ها در این موضوع فلسفی است.
دو تفسیر از صادر اول و اجزای آن در حدیث حدوث اسماء(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حدیث اول از باب حدوث اسماء اصول کافی که به حدیث «حدوث اسماء» مشهور است، از مشکلات و متشابهات احادیث و مشتمل بر معرفت برجسته ای از معارف فراوان موجود در روایات اهل البیت (ع) است و به دلیل جذابیت محتوای آن، مورد تفسیرهای متعدد واقع شده است. بر اساس این حدیث که مبیّن ترتّب و تنزّل و تکثّر اسماء الهی است، مخلوق اول اسمی است که چهار جزء دارد که یک جزء آن در حجاب سه جزء دیگر قرار گرفته است. آن سه جزء یا سه اسم، هرکدام دارای چهار رکن اند و هر رکنی سی اسم در ذیل خود دارد تا درنهایت به سیصدوشصت اسم بالغ شود. در آخر حدیث، اشاره ای مشتمل بر تفسیر و تعلیل به آیه «قُل اُدعوا اللهَ او ادعوا الرَّحمن ایا ما تَدعوا فَلَهُ الاسماءُ الحسنی» شده است. در میان تفسیرهای متعدد این حدیث، تفسیر ملاصدرا در شرح اصول کافی و تفسیر علامه طباطبایی در المیزان و رسالة الاسماء به جهاتی از جمله مهم ترین و مؤثرترین شرح های موجودند. در این مقاله به بیان و مقایسه تحلیلی این دو تفسیر پرداخته ایم.
وضعیت طبقه بندی نفوس پس از مرگ (مقایسه دیدگاه ابن سینا و سهروردی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابن سینا و سهروردی هر کدام در آثار مختلف خویش، درباره وضعیت نفوس انسانی پس از مرگ از حیث سعادت و شقاوت به بحث پرداخته اند. در مجموع نحوه مواجهه این دو با این مسئله را از جهت صوری میتوان در دو مدل عرضه کرد. آن ها در برخی آثارشان بدون ارائه طبقه بندی منظمی درباره این مسئله بحث کرده اند و در برخی دیگر از آثارشان طبقه بندی منظمی ارائه داده اند. ابن سینا در المبدأ و المعاد طبقه بندی سه گانه و در رساله فی السعاده طبقه بندی چهارگانه و در الاشارات و التنبیهات طبقه بندی پنجگانه ای از وضعیت این نفوس ارائه داده است. سهروردی نیز در برخی از آثارش بدون ارائه طبقه بندی منظم، به بحث درباره این مسئله پرداخته و در برخی دیگر از آثارش طبقه بندی دوگانه، برخی طبقهبندی سه گانه و بعضی تقسیم چهارگانه و پاره ای دیگر طبقه بندی پنجگانه و در نهایت طبقه بندی شش گانه ای ارائه داده است.
از این رو مقاله در صدد بررسی وجوه اشتراک و افتراق دیدگاه ابن سینا و سهروردی در مورد این طبقه بندی است. با تحلیل دیدگاه این دو حکیم درمییابیم که از برخی جهات همچون اصول و مبانی، ارائه نظریه با مدل صوری واحد و توجه به سعادت عقلی، میان این دو حکیم تشابه وجود دارد. بر عکس از جهات ذیل میان دو حکیم تمایز وجود دارد: 1ـ تأکید پررنگتر ابن سینا بر سعادت عقلی؛ 2ـ به رسمیت شناختن سعادت حسی از سوی ابن سینا؛ 3ـ طرح مسئله تعلق نفوس به اجرام فلکی به صورت صریح از سوی شیخ اشراق؛ 4ـ تمایز روش شناختی دو حکیم در حل مسئله.
تأملى در یک نقد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محقق دوانى «موجود بودن» به معناى «تحقق عینى داشتن» را منحصر در ذات حضرت حق تعالى، و ماسوى اللّه را منسوب به حق مى داند و با این حساب، مجعول در نظر وى ماهیت است. ملّاصدرا مبنا و بناى او را نقد کرده است. با این همه به نظر مى رسد نظریه محقق دوانى با نظریه نهایى ملّاصدرا در باب توحید حق یکى است و مطالب محقق دوانى پذیراى تفسیر صحیح است؛ زیرا با قبول وحدت شخصى وجود، جعل به وجود تعلق نمى گیرد، بلکه ماهیات ظهور مى یابند و ماسوى اللّه ظهورات حق تعالى هستند و همه منسوب به حضرت حق اند و اصالت ماهیت یعنى مجعول ماهیت است، نه اینکه ماهیات تحقق عینى خارجى دارند در کنار وجود حق.
رویکردی تطبیقی به تکامل نفس صدرایی و تعالی وجودی یاسپرس در پرتو حرکت جوهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای اگزیستانسیالیسم
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی انسان شناسی فلسفی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
تحلیل معناشناختی روایت ابن سینا از فهم متافیزیک ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همواره در سنت فلسفی ما این تصور وجود داشته است که ابن سینا ابتدا کتاب مابعدالطبیعه ارسطو را نفهمید و سپس به کمک کتاب فارابی – که به بیان اغراض مابعدالطبیعه اختصاص داشت – موفق به فهم آن شد. این تصور از آن جهت در میان مورخان اندیشه فلسفی اسلامی رواج دارد که خود ابن سینا در زندگی نامه خودنوشتش تصریح می کند که بارها کتاب مابعدالطبیعه ارسطو را خوانده است اما آن را نفهمیده است. اما این تلقی از زندگی نامه شیخ – با توجه به نبوغ ابن سینا و نیز با در نظر گرفتن اختصار کتاب فارابی – قابل نقد به نظر می رسد. در این مقاله بر مبنای این دلائل و نیز شواهدی از دیگر آثار ابن سینا برداشت جدیدی از زندگی نامه او ارائه می شود که با تصور رایج برداشتی متفاوت دارد و نشان داده می شود که منطور شیخ آن نیست که در فهم محتوای مابعدالطبیعه مشکل داشته است بلکه با صورت بندی و برخی تفاسیر از آن موافق نبوده است.
تحلیل فاعلیت و عنایت در متافیزیک افلاطونی، ارسطویی و سینوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو افلاطون (428-348 ق.م)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی الهیات بالمعنی الاخص صفات واجب
آیا نظام عالم فعلی- فاعلی است؟ و اگر فاعلیتی در کار است و عالم و مافیها را باید به عنوان فعل نگریست، آیا می توان نظام عالم را یک نظام عنایی دانست؟ در یونان باستان دو نظام بزرگ فلسفی توسط ارسطو و افلاطون برپا شد تا بتواند برای پرسش های فوق الذکر پاسخی داشته باشد. در عالم اسلام نیز فارابی و بعد از او ابن سینا با پی گرفتن فلسفه فارابی، اولین افرادی بودند که یک نظام فلسفی بنا کردند تا پاسخی بنیادین برای این پرسش ها بیابند. اما آنچه مهم است و ضروری می نماید، این است که یک بررسی تحلیلی- تطبیقی بین این سه نظام فلسفی به عمل آید. هر سه نظام فلسفی، نظام عالم را فعلی- فاعلی دیدند. به طور کلی، ارسطو به یک نظام عنایی قائل نبوده، اما افلاطون با وجود قائل شدن اراده و عنایت برای آفریدگار، فاعلیت او را ایجادی نمی داند؛ این در حالی است که در عالم اسلام، ابن سینا در سیر تفکر خود به یک نظام عنایی دست یافت که فاعلیت آن را کاملاً ایجادی می داند. چند و چون این اختلافات موضوع بحث این مقاله است. نتیجه نهایی و بنیادین که این مقاله به آن دست یافت، این بود که اختلافات ابن سینا با افلاطون و ارسطو ریشه در وجودشناسی دارد که شیخ به آن رسیده بود و این بر اصالت فلسفی وی در برابر تفکر یونانی دلالت می کند .
جهان های ممکن انضمامی و نقد آن از دیدگاه حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ظهور مفهوم جهان های ممکن در فلسفه ی تحلیلی معاصر و تأثیر فراوان آن در غلبه بر تشکیک تجربه گرایی جدید مبنی بر نفی منطق وجهی، به مباحث فراوانی پیرامون ماهیت این مفهوم منجر شده است. عده ای از فلاسفه جهان های ممکن را اموری انتزاعی و چونان وضعیت ممکن امورِ همین جهان واقعی قلمداد کرده اند. در مقابل، برخی دیگر از فلاسفه که چهره ی برجسته ی آن ها دیوید لویس است با اتخاذ روی کردی که از آن تعبیر به نام گرایی تقلیلی می شود، تمامی جهان های ممکن را بالفعل می پندارند. بر این اساس، جهان های انضمامیِ دیگری غیر از جهانِ بالفعل وجود دارند و مفاهیمِ وجهی با استناد به مفاهیم غیروجهی تبیین می شود. در این مقاله، پس از طرح نظریه ی لویس، به برخی از انتقادات مطرح شده به نظریه ی او اشاره می شود. سپس با استناد به قول حکمای مسلمان نشان داده می شود که چگونه مفاهیم وجهی را از واقعیت عینی می توان استنتاج کرد و برای تبیین مفاهیم وجهی، نیاز به فرض جهان های کثیرِ انضمامی نیست.
تفکیک وجود از ماهیت درفلسفه ابن سینا همراه با نقد برداشت إتین ژیلسون(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مسلما پژوهش دراندیشه فلسفی یک فیلسوف، شناخت کافی ازمنطق حاکم برآن اندیشه و مبانی بنیادین آن را می خواهد. بنابراین، تفکیک وجود از ماهیت یکی از مسائل مهم فلسفی در دستگاه بوعلی است که تنها با شناخت درست ازجایگاه وجود وماهیت دراین نظام، وبرمحوریت مبانی وی قابل تبیین وتفسیر خواهد بود. ماهیت درفلسفه ابن سینا علاوه برمعنای خاصی که دارد ( ذات امور) دارای دوجایگاه مهم است؛مقام تحلیل ومقام تقرّر آن درعلم حق. تفکیک وجود ازماهیت درساحت تحلیل رقم می خورد اماتقرّر علمی آن درعلم حق بُعد هستی شناختی آن را مشخص می کند. نکته مهم در تفسیر رابطه وجود وماهیت، تعیین نوع وجود است که زائد بودن آن را برماهیت نشان می دهد و آن مفهوم وجود است، نه خود وجود. مقاله حاضر کوشیده است مسئله مذکور را با در نظر داشت مبانی ابن سینا توصیف و تحلیل نماید.
فضیلت از دیدگاه فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین مسئلة فضیلت از دیدگاه فارابی و اهمیت آن می تواند راهگشای فهم و درک برخی از مباحث کلیدی فلسفة وی مانند جامعة مدنی، مدینة فاضله، امت فاضل، اجتماع فاضل، معمورة الفاضله(جهان برین وآباد) باشد. دیدگاه فارابی در بررسی و پژوهش پیرامون فضیلت متأثر از نگاه سعادتگرانة وی در باب اخلاق و کمال یابی انسان است. او بر این باور است که آدمی به طور فطری موجودی کمال جو و سعادت طلب است و برای نیل به این هدف والا و مقدس نیازمند ابزار و وسائل است، کسب انواع فضائل (نظری، فکری، اخلاقی و عملی)، همان ابزار و وسائل نیل انسان به کمال و سعادت است و دست یازیدن به فضائل یاد شده بر تعلیم و تربیت افراد جامعه مبتنی است، از این روی فارابی هدف تعلیم را اکتساب فضائل نظری و هدف تربیت را نیز محقق ساختن فضائل اخلاقی(ویا نفسانی) می داند. تلاش نویسنده، در این مقاله متکی بر فهم و درک وی از متون و آثار فارابی بوده و از این نظر به متون وآثار دیگران ، کمتر ارجاع داده شده است.
پدیده های فراطبیعی در نگرگاه فیلسوفان مسلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انسان موجودی است که علاوه بر دارا بودن ویژگی های جسمانی از ویژگی های روحانی که برخاسته از نفس مجرد اوست نیز برخوردار است. یکی از پیامدهای مرتبه تجردی انسان ظهور پدیده های فراطبیعی است. چگونه ممکن است که انسان از وقایع آینده باخبر می گردد و کارهایی انجام می دهد که ابزار و زمینه پیدایش آن فراتر از ماده و قوانین آن جای دارد. اگرچه فیلسوفان مسلمان ابن سینا، سهروردی و ملاصدرا و برخی از پیروان آن ها در تحلیل چنین پدیده هایی دیدگاه های یکسان و همانندی ارایه نموده اند و جملگی صدور این آثار را تنها از نفس مجرد امکان پذیر دانسته اند، اما برخی چون ملاصدرا با مبانی ویژه خود از جمله «تجرد قوه خیال» شاخص مناسبی برای پیدایش این پدیده ها مشخص نموده اند.
چیستى اعتبار از نظر آیت اللّه محمدحسین غروى اصفهانى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله اعتباریات از مسائل مهم در قلمرو مباحث فلسفه هاى مضاف به ویژه فلسفه حق، فلسفه سیاست، فلسفه حقوق و فلسفه اخلاق است. حقیقت اعتبار و امور اعتبارى، تمییز میان معانى گوناگون آن و نیز رابطه میان اعتبار و انشا، اعتبار و تنزیل، انواع اعتباریات، اعتباریات و واقعیت و همچنین مسئله صدق و کذب در اعتباریات، از مهم ترین مباحثى اند که در بحث اعتباریات باید بدانها پرداخت. اندیشمندان بسیارى به مسائل یادشده پرداختند و مباحث ارزشمندى را ارائه داده اند؛ اما دو تن از متفکران برجسته مسلمان، یعنى مرحوم اصفهانى و علّامه طباطبائى، دقیق ترین مباحث را در این حوزه مطرح کرده اند. در این نوشتار دیدگاه مرحوم محمدحسین غروى اصفهانى را درباره مسئله اعتباریات توضیح داده ایم.