فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۸۱ تا ۲٬۲۰۰ مورد از کل ۵٬۶۶۹ مورد.
خواب و رویا در شاهنامه
تأثیر ابن سینا بر وجودشناسی دنس اسکوتوس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی قرون وسطی میانه (قرون 12 و 13)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
تبیین تأثیر آراء ابن سینا بر افکار اسکوتوس و مقایسه دیدگاه های این دو متفکر در زمینه مباحث وجودشناسی از بایسته های بازخوانی فلسفه مَدرسی اسکوتوس و از لوازم شناخت جایگاه تفکر فلسفی ابن سیناست. به رغم این که هر دو متفکر در گستره افکار فلسفی خود به نحوی تحت تأثیر ارسطو و سنت مشاء بوده اند و بالطبع شباهت های فراوانی در آراء این دو متفکر وجود دارد، ولی تفاوت هایی نیز میان آن دو قابل طرح و بررسی است. از این جهت زمینه منطقی برای مقایسه آراء این دو اندیشمند وجود دارد، البته باید توجه داشت که به هر حال اسکوتوس در فضای فکری مسیحیت می اندیشیده، در حالی که شالوده فکری ابن سینا مبانی اسلامی است و این تفاوت فضا و فرهنگ را ضمن هر مقایسه ای همواره باید مدّنظر داشت، چنانچه گاهی برخی دواعی و انگیزه های دینی و کلامی در مباحث وجودشناختی اسکوتوس تأثیر خود را نشان می دهد. اسکوتوس در مباحث وجودشناختی، مانند لحاظ «موجود» به مثابه موضوع اصلی مابعدالطبیعه و بهره گیری از دلایلی همانند، در اثبات این مدعا، توجه به مفاهیم اولیه و ثانویه، صفات موجود، عدم لحاظ موجود به مثابه «جنس» موجودات، اشتراک معنوی مفهوم موجود و لحاظ تشکیک یا درجات شدت و ضعف در حقیقت موجود، و سرانجام تمایز وجود و ماهیت، کاملاً تحت تأثیر ابن سینا قرار دارد.
ویژگی های متمایز عنصر مرگ از منظر صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام معادشناسی
حقیقت مرگ و معاد از مسائل بنیادین فلسفه صدرالمتألهین است. مرگ از نگاه او دارای سه ویژگی اصلی است: اولین ویژگی مرگ، عدمی نبودن آن است. این ویژگی با نگرش های مادی که بر اساس آن مرگ پایان حیات، اتمام زحمات آدمی و در نتیجه سبب پوچ بودن زندگی تلقی می شود، متفاوت است. با توجه به مشرب فلسفی صدرالمتألهین می توان فهمید که این ویژگی هیچگاه از روی مصلحت جویی مطرح نشده؛ بلکه نوعی تبیین واقعیت به شمار می آید. ویژگی دیگر مرگ از نگاه صدرایی امکان آفرینی آن برای زندگی دنیوی است که با لحاظ غایت در آن سوی نشئه دنیوی تحقق می یابد. از این رو دنیا از نظر وی و برخلاف نگاه های الحادی، هیچگاه ارزش غایت بودن را ندارد و تنها محلی برای دست یابی به غایتی برتر است. همچنین مرگ از نظر صدرالمتألهین حتی سبب سکون و توقف نیست، بلکه ارمغان آور تکاملی است که از ارتقاء معرفتی و وجودی شروع و تا وصول به کمال مطلق حق، استمرار می یابد. این سه عنصر نمای مرگ را نه تنها از صورتی دهشت زا و رعب آور خارج می کند، بلکه ارمغان آور معنا و ارزش برای زندگی است.
در آمدی بر معرفت شناسی
نقش خواجه نصیر طوسی در تعامل پارادایم های سه گانه فلسفه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
غرض از نگارش نوشتار حاضر، مطالعه و بررسی جایگاه خواجه نصیرالدین طوسی در ظهور، رشد و بالندگی پارادایم های سه گانه فلسفه اسلامی یعنی مشاء، اشراق و حکمت متعالیه است؛ از این رو، ابتدا ضمن ارائه توضیحات مختصری درباره مفهوم واژه «پارادایم» و سه مکتب فلسفی مذکور، بر معنای مختار از این واژه استوار می شود و سپس نقش خواجه نصیر طوسی در تطوّر این سه پارادایم تحلیل خواهد شد. نگارنده بر این باور است که خواجه نصیر با اتخاذ رویکردی تعامل-محور، به رهیافتی جدید در فهم پارادایم ها نائل شده است. وی در زمره اندیشمندانی است که با ایجاد تعامل سازنده و ترابط اثربخش میان دو پارادایم مشاء و اشراق، زمینه ظهور پارادایم حکمت متعالیه را فراهم آوردند. این مسئله، هم از حیث مفهوم سازیِ اصطلاح «حکمت متعالیه» و هم از لحاظ رهیافت معرفتی قابل تبیین است. تأثّر نظام حکمت صدرایی از خواجه نصیر طوسی در مسائل مختلف نیز چشمگیر و قابل تأمل است.
معرفت شناسی تجربه دینی
مرگ اختیاری از دیدگاه ابن سینا و سید حیدر آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام معادشناسی حقیقت مرگ
مسأله ی مرگ اختیاری و قیامت انفسی و کیفیت تحقق آن از جمله مسائلی است که مورد توجه عرفا و حکما بوده است. مرگ اختیاری، که به معنای قطع علاقه و تعلق از ماسوی الله و توجه تام به خداوند متعال است، دارای مراتب و درجات و نیز نتایج و ثمراتی است که در این نوشته تحلیل می شود.
رویکرد ابن سینا و سید حیدر آملی، که به دو مکتب مختلف فکری تعلق دارند، از این جهت دارای اهمیت است که با مقایسه ی دو رویکرد مذکور و بیان وجوه اشتراک و افتراق آن ها، تفسیر روشن تری از مرگ اختیاری به دست می آید. ابن سینا با تجزیه و تحلیل قوای نفس ناطقه و اتحاد با عقل فعال، مراتبی از تجرید یا مرگ اختیاری را مستدل کرده است. اما سید حیدر آملی با طرح مسأله ی فنا و اقسام و درجات آن، درجات مختلف مرگ اختیاری را تببین کرده است.
عقلانیت در اندیشه رازی
منبع:
آینه معرفت ۱۳۸۵ شماره ۸
حوزه های تخصصی:
ابن سینا، نابغه و فیلسوف
اختیار و ضرورت از دیدگاه حکمت متعالیه، مکتب نائینی و محمدتقی جعفری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
یکی از مسائل مهم در بحث جبر و اختیار رابطه اختیار با ضرورت است، چرا که طبق قاعده الشیء ما لم یجب لم یوجد، هیچ پدیده ای تا به سر حد ضرورت نرسد تحقق پیدا نخواهد کرد. این که این قاعده در مورد همه پدیده ها صادق است یا این که فقط بر امور غیراختیاری حاکم است از دیرباز مورد بحث متکلمان و فلاسفه و اصولیون بوده است. حکیمان صدرایی این قاعده را بر افعال اختیاری انسان نیز حاکم می دانند، اما طرفداران نائینی به مخالفت با آن برخاسته و آن را در تنافی با پذیرش اختیار انسان می دانند. در این مقاله، در ابتدا به دیدگاه حکما و اصولیون در باب مراحل فعل اختیاری پرداخته می شود و سپس این مسئله مطرح خواهد شد که آیا با جبری تلقی کردن مراحل فعل اختیاری می توان اختیار انسان را پذیرفت، یا نه؟ و آیا نقدهای مکتب نائینی بر فلاسفه وارد است، یا نه؟ در ادامه بحث، به نوآوری های علامه جعفری، هم در مورد مراحل فعل اختیاری و هم در مورد نحوه حاکمیت قانون علیت بر افعال اختیاری انسان، خواهیم پرداخت. آرای وی، بر خلاف آنچه تصور می شود، هماهنگ با نائینی نیست و در عین حال خلأهای فلاسفه را نیز برطرف می سازد.
استعاره وجود به مثابه نور در فلسفه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
لیکاف با نقد دیدگاه ارسطویی درباره استعاره، نظریه شناختی استعاره را پایه گذاری کرد. با فرض پذیرش نظریه شناختی استعاره، مفاهیم انتزاعی مطرح در فلسفه اسلامی نیز به واسطه استعاره های مفهومی قابل فهم می شوند. این استعاره ها اغلب به صورت ناخودآگاه از سوی فلاسفه مورد استفاده قرار گرفته اند. وجود به عنوان یکی از مهمترین پایه های فلسفه ملاصدرا به واسطه استعاره های متعددی مفهوم سازی می شود. استعاره «وجود نور است»، تجربه متعارف ما از پدیده محسوس نور را در قالب مجموعه ای از توصیفات وارد متافیزیک صدرایی کرده و جهت مفهوم سازی وجود به کار می گیرد. استعاره مذکور در متافیزیک و معرفت شناسی صدرایی نقش به سزایی دارد. تشکیک وجود مبتنی بر این استعاره قابل فهم می شود. همچنین بر اساس این استعاره، وجود متصف به ویژگی «ظاهر بذاته و مظهر لغیره» می شود.
چگونگی پیدایش کثیر از واحد ( نظام فیض ) از دیدگاه شیخ اشراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مکتب اشراقی ما با تنوع واژگان درباره صادر اول مواجه هستیم سهروردی در برخی از نوشته های خود مثل التلویحات و الواح عمادی و پرتو نامه و رساله فی اعتقاد الحکما و یزدان شناخت و اللمحات و کلمه التصوف و نظام فیض را به شکل فیلسوفان مشایی و به شکل ثلاثی که ابتکار ابن سینا است تقریر می کند غیر از این جهت اشتراک از حیث روش شناختی میان این آثار تفاوت وجود دارد اما در الواح عمادی بعد از تقریر آن به شکل مشایی تلاش می کند تا حدی از نظام مشایی فاصله بگیرد این روند در المشارع و المطارحات تعمیق می یابد سرانجام در هیاکل النور و بالاخص حکمه الاشراق شیخ نظریه نهایی و ابتکاری خویش را بیان می کند ومیان نظریه نهایی سهروردی و فارابی تفاوت ها و مشابهت هایی وجود دارد و اشکال مشترکی بر هر دو نظریه وارد است در نظریه نهایی سهروردی درباره نظام فیض قهر و محبت و اشراق و مشاهده نقش های اصلی را ایفا می کنند و نکات قابل تاملی در این موارد وجود دارد مهم ترین وجوه ممیزه نظریه شیخ اشراق ابتنای نظریه او بر اصالت نور و ارائه نظریه عقول عرضی است
تبیین آیات عتاب با توجه به آموزه ی عصمت پیامبر اکرم(ص) از دیدگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام پیامبرشناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام پیامبرشناسی عصمت و معانی آن
عصمت پیامبر اکرم(ص) بارها در قرآن کریم مورد تصریح و تأکید قرار گرفته است. با این حال، برخی آیاتْ ایشان را مورد عتاب و توبیخ قرار داده اند. پر واضح است که این دو سلسله آیات عصمت و عتاب به پیامبر ناسازگار می نماید. در باب محدوده ی عصمت آن حضرت متکلمان، حکیمان و عارفان اسلامی نظرات متفاوتی ارائه کرده اند. ملاصدرا، به منزله ی حکیمی متأله، با تطبیق نظریه ی انسان کامل بر پیامبراکرم(ص)، گستره ی عصمت ایشان را فراتر از تلقی متکلمان لحاظ کرده است. او با محور قرار دادن ذومراتب بودن فهم قرآن و با روی کردی تأویلی به آیات، عصمت نبی را با آیات عتاب به گونه ای متفاوت جمع نموده است.
ملاصدرا خطاب آیات یادشده را، که در ظاهر به پیامبر اکرم(ص) می باشد، عتابی لطیف دانسته، به ترک اولی تفسیر می نماید. از نظر او، فلسفه ی آیات عتاب وصول حضرت ختمی مرتبت به مقام عبودیت تام و تربیت امت است.
معنا شناسی کلام الهی از منظر علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از مهم ترین و قدیمی ترین مباحث فلسفی عرفانی مطرح در عالم اسلام، بحث معناشناسی کلام خدا است. از ابتدای تاریخ تفکر اسلامی پیوسته در بین اندیشمندان مکاتب مختلف فکری و عقیدتی، این بحث مطرح بوده که با توجه به وضع الفاظ برای امور امکانی و مادی، وقتی لفظ «کلام» خدا بر چیزی اطلاق می گردد، به چه معناست؟ در پاسخ به این سؤال، نظریات متفاوتی مثل کلام لفظی از طرف برخی از عدلیه، کلام نفسی از سوی اشاعره، و صفات ذاتی دلالت کننده بر ذات خدا، از جانب برخی از فلاسفه مطرح شده است. نگارنده در نوشتار حاضر با تکیه بر سه اصل بنیادین حکمت صدرایی یعنی اصالت وجود، اشتراک معنوی در مفهوم وجود، و تشکیک در حقیقت وجود، به بررسی ماهیت کلام الهی از منظر مرحوم علامه طباطبایی پرداخته و به این نتیجه رسیده است که کلام خدا عبارت از هر امری است که کاشف از مقاصد الهی است خواه آن امر کاشف، از سنخ الفاظ و اصوات باشد یا از سنخ وجودات خارجی، و خواه از وجودی مادی برخوردار باشد یا از وجودی مجرد.
یونان و دین
ادراکات اعتباری و نسبیت اخلاق در اندیشه علامه طباطبائی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
مفاهیمی همچون خوب و باید، که نماد مفاهیم ارزشی و لزومی اخلاق هستند، مفاهیمی اعتباری می باشند. از خصوصیات بارز ادراکات اعتباری این است که این گونه ادراکات، به یک معنا نسبی هستند. در پاسخ به این سؤال که آیا این گونه نسبیت، تعارضی با اطلاق و ثبات اخلاقی ندارد؟ باید گفت: کمال موجود مبدأ نهایی فعل اختیاری انسان است و لذا اصول عام اخلاقی، از اعتباریات عمومی هستند که لازمه نوعیت نوع می باشند. از این رو، کمال نوعی انسان، مبدأ اصلی اعتبارخوب و وجوب اخلاقی است. ازآنجا که کمال نوعی انسان به تبع ثبات در نوعیت نوع، ثابت است، اعتبارات اخلاقی که ناظر به کمال ثابت نوع انسانی هستند، تغییر نمی پذیرند.