فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۶۴۱ تا ۴٬۶۶۰ مورد از کل ۵٬۷۲۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
مسئله این نوشتار، بررسی تبیین های مختلف از کاشفیت علم حصولی است. فیلسوفان مسلمان، علم را به حضوری و حصولی تقسیم کرده اند. حکایت گری و کاشفیت علم حصولی برای فیلسوفان مسلمان، مسلم بوده است. تببین فیلسوفان مسلمان از کاشفیت علم حصولی، مختلف است. آن ها کاشفیت علم حصولی را گاهی با عینیت ماهوی، گاهی با مفهوم ماهیت، گاهی با مطلق مفهوم و گاهی با وجود علم تبیین کرده اند. در این مقاله هریک از این تبیین ها را شرح و بسط داده، ضعف ها و قوت هایشان را بررسی می کنیم. اگرچه تبیین فیلسوفان مسلمان از کاشفیت علم حصولی قوت هایی دارد، ضعف هایشان باید رفع شده و تکمیل شوند.
امکان عام
نقد سازه معناشناختی «مدل ارتباطی منبع معنا» از منظر حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدل منبع معنا که توسط جناب آقای دکتر محسنیان راد در حوزه ارتباط شناسی تولید شده است، سال ها است که مورد استفاده استادان و دانشجویان و نیز مبنای نظری برخی پایان نامه های تحصیلات تکمیلی است. سازه معناشناختی این مدل درباره «چیستی معنا» و «کجایی معنا»، از منظر حکمت متعالیه دچار اشکال فلسفی است. این نوشتار با رویکرد حکمت متعالیه و با نگاهی ضمنی به یافته های نوین علوم شناختی، به نقد این سازه به عنوان انگاره مبنایی مدل مؤلف پرداخته است. پژوهش پیش رو با شیوه تحلیلی اسنادی انجام شده و از منظر حکمت متعالیه به نقد خاستگاه روش شناختی اندیشه مبتکر محترم مدل یعنی اثبات گرایی پرداخته و به این نتیجه رسید که انگاره نوروسایکوفیزیولوژیک مؤلف در «وجود معنا به صورت ترکیبات پروتئینی در حوزه ای از مغز با نام هیپوکامپوس»، از منظر حکمت صدرایی نادرست است، زیرا این رهیافت به معنا، ماده انگارانه است که گرچه ممکن است با حکمت مشائیان یونانی سازگار باشد اما با رهیافت حکمت متعالیه که معنا در حیث تجردی وجود انسان جای دارد نه بخشی مادی از مغز، سازگاری ندارد.
تأملى در ادله وحدت شخصى وجود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحث وحدت وجود (با تفاسیر پرشمارى که از آن ارائه شده است) از دشوارترین مباحث عرفان و فلسفه است؛ بحثى که مبتنى بر شهود عارف است و در قرن ها قبل از اسلام ریشه دارد. مقاله حاضر که درصدد بررسى ادله وحدت شخصى وجود با روش توصیفى تحلیلى و رویکردى انتقادى است، پس از بیان مدعاى وحدت شخصى و تمایز آن با وحدت تشکیکى وجود در فلسفه، به بررسى مهم ترین ادله وحدت وجود پرداخته و در پایان، اصولى را براى فهم بهتر مدعاى عرفا در بحث وحدت شخصى وجود ذکر کرده است. ادله وحدت شخصى را مى توان در چهار دسته شهود، گزارش هاى متواتر این شهود، آیات و روایات، و براهین عقلى جاى داد. به نظر مى رسد در این میان، شهود مى تواند به منزله بهترین دلیل بر مدعاى وحدت شخصى معرفى شود؛ البته درصورتى که محتواى شهود، دقیقا همان مدعاى وحدت شخصى باشد. عدم وابستگى عرفان عملى به فهم دقیق این مسئله در عرفان نظرى، لزوم پذیرش کثرت، تمایز خدا و خلق، و نفى حلول و اتحاد از اصولى هستند که باید در مسئله وحدت شخصى وجود کانون توجه قرار گیرند.
پیدایی کثرت از منظر عرفان و فلسفه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مقالهٴ حاضر، نخست به تبیین اجمالی برخی مبانی نظری عرفانی در پیدایش عالم، همچون وحدت شخصی وجود و اعتباری بودن کثرت، تعینات وجود قبل از پیدایش کثرت و پس از آن می پردازد. سپس نحوهٴ پیدایی عالم را از منظر عرفان برمی رسد و در هر دو بحث، تفاوت این دیدگاه را با دیدگاه فلسفی به نحوی اجمالی بیان می کند. در این مقاله چگونگی ظهور اسما و صفات الهی و تعینات و نسبت های متکثر آن و نیز اینکه این امور با ترتیبی خاص از او ناشی می شوند، مورد بررسی قرار گرفته، نقش قاعدهٴ الواحد در این بحث، ویژگی های صادر اول و تفاوت دیدگاه عرفانی و فلسفی و نیز تحلیل و نقد برخی گفته های ابن عربی در این خصوص بیان می گردد.
از آنجا که در برخی از دیدگاه های عارفان اختلاف نظرهایی وجود دارد و انعکاس این اختلافات موجب دور شدن مقاله از هدف اصلی می گردید، آنچه در این مقاله به عرفان و عارفان نسبت داده شده است، عمدتا بر اساس تبیین و تشریح حضرت استاد آیت الله جوادی آملی از عرفان نظری می باشد و موارد معدودی هم که به دیدگاه عرفانی بزرگان دیگر اشاره شده، مواردی است که با این تبیین همخوانی دارد. ضمن اینکه در ارائه نظریات حکمت مشاء، صرفا بر آرای ابن سینا تأکید شده است.
نقدی بر نظریه «کامل شدن نفس، علت جدایی از بدن»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مرگ برای موجودات زنده همچون حیوانات و انسان ها با جداشدن نفس از بدن مادی تحقق می یابد. در این حالت بدن از کار و فعالیت باز می ماند و به تدریج فاسد می شود. روشن است که نفس حیوانی بعد از جدایی از بدن بقا ندارد و آن نیز از بین می رود. اما نفس انسان با توجه به تجرد ذاتی که دارد به بقای خود ادامه می دهد، در این دنیا زندگی برزخی دارد و در قیامت به حیات جاودانه دست می یابد. حال سؤال مهم و اساسی این است که مرگ چگونه و چرا اتفاق می افتد؟ در واقع، برای نفس چه اتفاقی می افتد که از بدن جدا می شود؟ آیا نفس برای رسیدن به تکامل و بی نیازی از بدن از آن جدا می شود یا چون بدن توانِ همراهی با نفس را ندارد، نفس مجبور به جدایی از آن می گردد؟ نظر مشهور بین اندیشمندان دیدگاه دوم است، در حالی که ملاصدرا و پیروانش برآن اند که نفس پس از سیر تکامل خود دیگر به بدن نیاز ندارد، از این رو از بدن جدا می شود. در این جستار برآنیم تا به نقد دیدگاه ملاصدرا بپردازیم و سؤالاتی را مطرح کنیم که به نظر می رسد با دیدگاه صدرا نتوان به آن ها پاسخ داد.
اسرار سبزواری و فلسفه او
منبع:
وحید تیر ۱۳۴۹ شماره ۷۹
حوزه های تخصصی:
شناخت به لحاظ فلسفی
وحدة الوجود
از مضراب تا محراب
منبع:
کلک خرداد ۱۳۷۱ شماره ۲۷
حوزه های تخصصی:
حقیقت و اقوال فلاسفه اسلامی و فلاسفه غرب
منبع:
فروغ اندیشه ۱۳۸۳ شماره ۸
حوزه های تخصصی:
تاریخ فلسفه (3)
قانون ابن سینا
تحلیل فلسفی فنای فی الله از منظر صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فیلسوفان اسلامی در جست وجوی کمال خاص انسانی، به سراغ بعد عقلانی وی رفته، آن را به عقل عملی و نظری تقسیم نموده اند. به اعتقاد ایشان، رهاورد تکامل عقل عملی و تسلط عقل بر قوای حیوانی، تنها آن است که راه را برای استکمال حقیقی انسان باز می کند؛ اما تکامل حقیقی انسان در بعد عقل نظری وی رخ می دهد که پس از طی مراتب عقل هیولانی، بالملکه و بالفعل، در نهایت، به درجه ی عقل مستفاد رسیده، صورت تمامی عالم در وی نقش می بندد.
اما صدرالمتألهین معتقد است که نفس، پس از وصول به مرتبه ی عقل مستفاد، با عقل فعال متحد می شود، سپس تکامل خود را ادامه می دهد تا به «فنای فی الله» دست یابد که همان ادراک عین ربط بودن حقیقت نفس است. وی به مدد مبانی فلسفی خود، به ویژه نظریه ی «فقر وجودی معلول» نشان می دهد که سالک الی الله، در این مرتبه ، با ادراک حقیقت وجودی خویش، علم حضوری به حق تعالی نیز پیدا می کند و چون در این حالت، فقر محض خود و استغنای بی منتهای حق تعالی را به قدر وسعت وجودی خویش ادراک می کند، از آن به «فنای فی الله» یاد می شود.
به گفته ی ملاصدرا، وجود موهوم انسان او را از شهود خداوند متعال بازمی دارد و برای دستیابی به فنای فی الله، باید این حجاب را کنار بزند.