مقالات
حوزه های تخصصی:
بحث وحدت وجود (با تفاسیر پرشمارى که از آن ارائه شده است) از دشوارترین مباحث عرفان و فلسفه است؛ بحثى که مبتنى بر شهود عارف است و در قرن ها قبل از اسلام ریشه دارد. مقاله حاضر که درصدد بررسى ادله وحدت شخصى وجود با روش توصیفى تحلیلى و رویکردى انتقادى است، پس از بیان مدعاى وحدت شخصى و تمایز آن با وحدت تشکیکى وجود در فلسفه، به بررسى مهم ترین ادله وحدت وجود پرداخته و در پایان، اصولى را براى فهم بهتر مدعاى عرفا در بحث وحدت شخصى وجود ذکر کرده است. ادله وحدت شخصى را مى توان در چهار دسته شهود، گزارش هاى متواتر این شهود، آیات و روایات، و براهین عقلى جاى داد. به نظر مى رسد در این میان، شهود مى تواند به منزله بهترین دلیل بر مدعاى وحدت شخصى معرفى شود؛ البته درصورتى که محتواى شهود، دقیقا همان مدعاى وحدت شخصى باشد. عدم وابستگى عرفان عملى به فهم دقیق این مسئله در عرفان نظرى، لزوم پذیرش کثرت، تمایز خدا و خلق، و نفى حلول و اتحاد از اصولى هستند که باید در مسئله وحدت شخصى وجود کانون توجه قرار گیرند.
ضرورت علّى و معلولى از دیدگاه استاد فیاضى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ضرورت علّى و معلولى از فروع مهم اصل علیت است و معناى آن به طورکلى عبارت است از ضرورى شدنِ وجود معلول هنگام وجود علت تامه اش (ضرورت بالقیاس) و از ناحیه آن (ضرورت بالغیر). این ضرورت که با عنوان جبر فلسفى نیز از آن یاد مى شود کاملاً مورد تأیید و تثبیت فلاسفه است و برخى متکلمان به ویژه اشاعره کاملاً آن را منکرند. اصولیین نیز چنین ضرورتى را تنها در علل غیرمختار مى پذیرند؛ اما استاد فیاضى ضرورت سابقِ بالغیر به تفسیر مشهور را در همه علل، چه مختار و چه غیرمختار مردود مى داند، ولى معتقد است که این نوع ضرورت با تفسیرى دیگر در هر دو مورد صادق است. ضرورت بالقیاس نیز از دیدگاه ایشان تنها در علل غیرمختار پذیرفتنى است. دیدگاه استاد فیاضى در نفى ضرورت در برخى صورِ آن، گرچه هم نوا با آراى اهل کلام و اصولیون است، تفاوت هایى اساسى و مهم با آنها دارد که در این تحقیق به تفصیل به این تمایزها پرداخته ایم.
رابطه شیطان با قوه وهم در حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
میان قوه وهم و شیطان شباهت هاى بسیارى وجود دارد؛ تا جایى که مى توان وهم را در مملکت وجود انسان که عالم صغیر است به شیطان تشبیه کرد و شیطان را وهم عالم کبیر دانست. لذا شناخت هریک از واهمه و شیطان مى تواند ما را در شناخت دیگرى یارى رساند؛ همان طور که صدرالمتألهین در آثار خود این کار را انجام داده است. نقش وهم در وجود شیطان، نقشى اساسى است و از نظر صدرالمتألهین سقف ادراکات شیطان و نهایت علمى که او مى تواند بدان دست یابد ادراکات وهمى است و او قدرت رسیدن به ادراکات ناب عقلى را ندارد؛ بنابراین شیطان در نهایت جهل مرکب است. از سوى دیگر تنها راه نفوذ شیطان به نفس انسان، قوه وهم است و او براى اضلال انسان راه نفوذ دیگرى ندارد. از این جهات و نیز جهات دیگر، رابطه شیطان و قوه وهم بسیار مستحکم است و هرچه یکى بیشتر شناخته شود، دیگرى نیز بهتر شناخته شده است.
تحلیل هستى شناختى مصلحت در المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
براساس دیدگاه علّامه طباطبائى، «مصحلت» داراى وجودى واقعى است. داشتن وجود واقعى، به معناى داشتن مابازاى خارجى نیست، بلکه مصلحت از مفاهیم فلسفى است که منشأ انتزاع واقعى دارد. تبیین هاى گوناگونى بر واقعى بودن مصلحت ارائه شده است؛ از جمله اینکه مصلحت، امر وجودى و مستمرى است که مقتضاى طبیعت اشیاست؛ پشتوانه اعتباریات بوده، نفس حکم و فعل الهى است؛ نشانه حکیمانه بودن فعل است و ملاک حسن و خیر تکوینى مى باشد. با دقت در آثار علّامه طباطبائى، چهار نحوه هستى براى مصلحت مى توان بیان کرد: هستى واقعى خارجى، هستى منحاز از خارج و ذهن، هستى ذهنى و هستى اعتبارى. براساس دیدگاه علّامه، مصلحت داراى مراتب وجودى شدید و ضعیف است و در این نوشتار تشکیک در مصلحت را براساس مصادیق مصلحت که عبارت اند از «حقیقت اشیا»، «غایت»، «فعل» و «جامعه»، تبیین کرده، ظرف تحقق مصلحت را در دو عالم «تکوین» و «تشریع» یافتیم.
دور معى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هرگاه بحث محال بودن دور پیش مى آید، مثال هایى مانند دو خشت متکى به هم مطرح مى شوند که در نظر گوینده با اینکه دور هستند، ولى نه تنها محال نیستند، محقق نیز مى باشند. این دسته از مثال ها را به صورت عام دور معى نامیده اند. اگر این مثال ها دورند و محقق نیز هستند، پس آیا دور ممکن نیست؟! اگر چنین باشد، بسیارى از مباحثى که بر محال بودن دور در کلام و فلسفه مبتنى شده اند، همه فرو خواهند ریخت. ما در این مقاله با بررسى سه دسته تعریف از دور (احتیاج، توقف و علیت) و تمایز نهادن میان آنها اشکال دور معى را نسبت به دو دسته تعریف اولْ وارد، و تعریف صحیح دور را با توجه به ملاک محال بودن دور، تعریف به علیت دانسته ایم.
پیامدهاى اخلاقى تربیتى نظریه حدوث جسمانى و حرکت جوهرى نفس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی علت و معلول
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
حرکت جوهرى و حدوث جسمانى نفس از جمله اصول مهم حکمت متعالیه است که پذیرش یا رد آنها پیامدها و عواقب گوناگونى در پایش مسیر فلسفى یا اخلاقى به همراه خواهد داشت. در این مقاله به برخى از لوازم و پیامدهاى اخلاق تربیتى این دو نظریه پرداخته شده که عبارت اند از: تأثیر افعال و رفتار در ملکات اخلاقى، نقش نیت در تکامل و رشد انسان، اثر معاش در معاد، جسمانیه الحدوث و روحانیه البقا بودن اخلاق، نوع الانواع نبودن انسان، تبدیل علم، حیات و قدرت از محمول بالضمیمه به نحوه وجود، پیوند طبیعت و ماوراى طبیعت، تبیین دقیق نظام آفرینش و ارتباط آن با خدا، کنار نهادن کبر و انانیت.