فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۴۱ تا ۳٬۱۶۰ مورد از کل ۵٬۶۲۵ مورد.
علل پیدایش تهافت الفلاسفه
حوزه های تخصصی:
تبلور یک نحوه هستی
شوارق الالهام و اصالت وجود (با نگاهی به اساتید مکتب فلسفی اصفهان)
حوزه های تخصصی:
بازنمایی علم غیب در نظام فلسفی مکتب متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صدرالمتألهین شیرازی، معمار و طراح حکمت متعالیه، ازجمله فلاسفه ای است که بیش از دیگران به تبیین و تحلیل مفاهیم دینی اهتمام داشته است. علم غیب از مفاهیم کلیدی در منظومه اعتقادی مسلمین است. ملاصدرا تنها فیلسوفی است که به این مسئله مهم نگاه ویژه نموده، با مبانی و استدلال های فیلسوفان گذشته و با تکیه بر اصول مستدل مکتب فلسفی خویش مانند اصالت وجود، حرکت جوهری، وجود ذهنی، اتحاد عاقل و معقول، قوس نزول و صعود استکمال نفس را کاویده، تبیین و تحلیلی فلسفی عرفانی متمایز از رویکردهای دیگر ارائه کرده است. در این جستار برآنیم امکان بازیابی به عالم غیب و اطلاع از حقایق آن عالم را که از آن با نام علم غیب یاد می شود از نگاه این مکتب بررسی، تحلیل و وجوه امتیاز آن را با دیگر مکاتب فلسفی بنمایانیم.
آیا فلسفه حکیمان اسلامی همان فلسفه یونانی است؟
حوزه های تخصصی:
تبیین نظریه انکشاف در مسئله علم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چگونگی علم انسان به مراتب و منازل وجودی خویش و همچنین کیفیت و نحوة علم او به عالم واقع و خارج از حقیقت خود با تمام مواقف و مواطن وجودی آن و سرانجام تطابق و تناظر آن ها، از اهم و اخص مسائلی است که اذهان بسیاری از متفکرین معاصر و فلاسفه را به خود مشغول کرده و معرکه ای از آرا و اقوال متعدد و متنوعی را به دنبال خود، ایجاد کرده است. نگارنده در این نوشتار کوشیده است تا با اصول سامی و مبانی عالی حکمت متعالیه، همانند اصالت وجود و وحدت شخصی وجود و لوازم هر یک از آن ها، بر خلاف دیدگاه متداول و متعارف مطرح در محافل حکمی و فلسفی که رأی نهایی و عرشی ملاصدرا خوانده شده، آن دیدگاه را رأی میانی و نظر متوسط صدرا دانسته و در مقابل، با استناد و اتخاذ از همان آرا صدرالمتألهین و اجتهاد در آن ها، نهایت و غایت انظار صدرا را به برهان و عیان درآورد و آن این که حقیقت علم در نظر ملاصدرا، محصول اکتساب صور کمالی در متن حرکت جوهری نیست، بلکه مشهود انکشاف ذات در بطن حرکت سریانی است، یعنی ما در فرایند حرکت جوهری، دیگر با لبس بعد لبس از قوه به فعل، مواجه نیستیم، بلکه شاهد کشف بعد کشف و ظهور بعد ظهور و همچنین تفصیل بعد تفصیل هستیم. لذا حرکت را دیگر به معنای مشهور و معروف، خروج تدریجی شیء از قوه به فعل ندانسته و همچنین اصل انشا در حکمت متعالیه را حاکم بر ایجاد صور کمالی و جعل آن ها برای نفس نیز ندانسته بلکه آن را ناظر بر اظهار صور وحدانی و اجمالی به باطن و کامن رفته در صقع ذات غیب مغیب نفس و انکشاف تفصیلی و انتشای تکثیری و ظهور آن ها در پرده برداری از نهان نهاد ذات نفس می دانیم و در آخر نیز، نتایج و لوازم مهم نظریة انکشاف، بیان و مبین شده است
فلسفه اسلامی و نیازهای معاصر
منبع:
پگاه حوزه ۱۳۸۷ شماره ۲۳۴
حوزه های تخصصی:
رؤیت حق تعالی از منظر علّامه طباطبائی؛ با تکیه بر تفسیر المیزان
حوزه های تخصصی:
مسله رؤیت پذیری خداوند سابقه ای طولانی در میان ملل و نحل دارد. در جهان اسلام، اقوال متعددی از سوی اندیشمندان در این زمینه ابراز شده است، عده ای بر رؤیت بصری حکم نمودند. عده ای دیگر، حکم بر عدم رؤیت بصری خداوند داده و درصدد توجیه آیات و روایات دال بر رؤیت برآمدند. عده ای نیز سعی در حفظ ظاهر این گونه آیات و روایات برآمده، و از عدم انحصار رؤیت در رؤیت بصری سخن به میان آوردند. عده ای هم، دست از ظاهر قرآن برداشته و به تأویل و توجیه آیات و روایات پرداخته اند. علّامه طباطبائی، مطابقات با روایات، رؤیت قلبی خداوند را می پذیرد، اما ازآنجاکه خداوند از جسمیّت و لوازم آن منزّه است، رؤیت بصری خداوند را مردود می داند. از نظر ایشان رؤیت قلبی خداوند، به معنای علم حضوری به حضرتش می باشد، نه به معنای علم حصولی.
حدوث مستمر زمانی عالم سیال از نظر صدرالمتالهین و مقایسه آن با نظریه حدوث اسمی حکیم سبزواری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت ۱۳۸۶ شماره ۱۱
حوزه های تخصصی:
زنوزی - علی بن عبدالله (آقای علی مدرس)
حوزه های تخصصی:
تبیین علم الهی در مرتبه قضاء از دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علم الهی و سلسله مراتب آن در نظام حکمت صدرایی از اهمیت زیادی برخوردار است، بطوریکه هم خود ملاصدرا و هم پیروان او مباحث فراوانی پیرامون آن مطرح کرده اند. مسئله قضاء در این سلسله مراتب بسیار قابل توجه است. زیرا قضاء الهی از نظر تطبیقی با عوالم کلی وجود همان مرتبه صور عقلی محسوب می شود که ورای صور طبیعی و نفسانی است، که بصورت دفعی و بلا زمان از واجب تعالی صادر می شوند و بعنوان مرتبه ای از مراتب علم الهی که همان قضاء علمی است ، نامیده می شود و در مرحله بالاتر به علم ذاتی الهی منتهی می شود. از طرف دیگر نظام علّی و معلولی عالم هستی و انتساب این عالم به علت تامه و هستی بخش خود که منشاء ضرورت و پیدایش عالم هستی است، نیز قضاء عینی نامیده می شود . بنابراین قضاء الهی مبین انتساب همه عالم هستی در دو مرتبه علمی و عینی به حق تعالی است .تبیین و تحلیل حقیقی مسئله قضاء الهی باید با توجه به هر دو مسئله علم الهی از یک طرف و ضرورت نظام جهان هستی از طرف دیگر صورت بگیرد، زیرا قضاء الهی هر دو مسئله را تبیین می کند و توجه به یکی از این دو و غفلت از دیگری حقیقت مسئله قضاء الهی را بر ما آشکار نخواهد کرد.این مقاله در صدد است، مسئله قضاءالهی را بعنوان مرتبه ای از علم الهی از منظر بنیان گذار حکمت متعالیه و یکی از شارحان اصلی آن در دوران معاصر-علامه طباطبایی- تبیین و تحلیل نموده و نکات مورد اختلاف و تشابه این دو فیلسوف را در مورد مسئله مذکور بررسی نماید.
تفکیک مکتب در مکتب تفکیک
منبع:
فروغ اندیشه ۱۳۸۲ شماره ۶
حوزه های تخصصی: