فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۲۲۱ تا ۳٬۲۴۰ مورد از کل ۵٬۶۲۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
ابن رشد و کتاب بدایه المجتهد
حوزه های تخصصی:
علت
عالم مثال و ادبیات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ ۱۳۸۵ شماره ۵۷
حوزه های تخصصی:
در نوشتار حاضر، پس از بحث دربارة نظریة عرفانی ـ فلسفی عالم مثال، وجوه ادبی این نظریه بررسی میشود تا مشخص شود که چنین نظریهای میتواند وظایف یک نظریة ادبی تمامعیار را در مقایسه با نظریههای ادبی مدرن و پستمدرن برعهده گیرد. روش ما در اینجا روش قیاسی بوده است.در این نوشتار، پس از بحث دربارة تعریف، تکوین، ویژگیها و تقسیمات عالم مثال و رابطة این عالم با انسان، خیال، واقعیت و زبان، سرانجام نتایج زیر بهدست میآید:اولاً عالم مثال، عالم بدلکاری و خلّاقیت است و در ادبیات نیز چیزی جز این نمیبینیم.ثانیاً پنج خصوصیت اصلی عالم مثال، یعنی میانجیگری، نمودگاری، آفرینشوری، گردآوری و شگفتانگیزی را با دو ویژگی فرعی این عالم، یعنی شهودپذیری و تأویلپذیری در ادبیات هم مییابیم.
رویا در فلسفه ی ابن سینا
منبع:
حافظ مهر ۱۳۸۵ شماره ۳۵
مراتب سیر و سلوک از دیدگاه ملاصدرا
حوزه های تخصصی:
درفلسفه اسلامی مسئله عقل ومراتب آن،اهمیت زیادی یافته است.به جهت وجود منابع غنی وحیانی وتاکید منابع شیعی،فلاسفه مسلمان اهتمام خاصی بر آن داشته اند.در فلسفه اسلامی،عقل نه تنها منافاتی با عرفان و سیروسلوک ندارد،که مکمل آن است. حکیم ملاصدرا در جهت تبیین این مسئله وتوضیح توافق میان عقلانیت، شریعت وطریقت عرفانی، مراتب سیروسلوک رابا بیان مراتب عقل آغاز می کند،بامراتب سیروسلوک و سفرهای نفسانی،ادامه می دهد تابه رتبه شهود وعیان رسد که همان مرتبه انسان کامل ومقام محمود محمدی(ص) است.
بررسی تطبیقی برهان جهان شناختی فلسفی و کلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برهان جهان شناختی از مهم ترین براهین اثبات وجود خدا به شمار می آید که فیلسوفان و متکلمان بر اساس مبانی فکری خود آن را بررسی کرده اند. هسته مرکزی این برهان از دیدگاه فیلسوفان، امکان و وجوب و از دیدگاه متکلمان، حدوث و قدم است. این مقاله این دو برهان را توضیح می دهد و مبانی آنها را بیان می کند، آن گاه به دیدگاه فیلسوفان و متکلمان درباره معیار نیازمندی معلول به علت پرداخته، دیدگاه فیلسوفان و متکلمین را با توجه به معنای امکان و حدوث و واجب و قدیم به یک دیگر نزدیک می سازد. سرانجام این دو برهان را نقد و بررسی می کند و سپس دیدگاه صدرالمتالهین را در این مورد بیان می دارد.
غایت طلبى هستى و انسان در حوزه هاى معرفتى
منبع:
معرفت ۱۳۸۵ شماره ۱۰۱
حوزه های تخصصی:
بخش اول: علوم عقلی اسلامی: توجیه عقلانی کثرت در فرض وحدت شخصی وجود(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
معارف عقلی ۱۳۸۵ شماره ۴
حوزه های تخصصی:
مبدا و معاد انسان در پرتو حرکت جوهری ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهمیت دیدگاه فلسفی ملاصدرا آن است که جهان مادی، به ویژه مادیت، بستر خلقت و سیر تکاملی انسان به سوی تجرد محض می باشد. از آنجا که بر اساس نظریه حرکت جوهری، تمام عالم مادی دارای حرکتی تدریجی از مادیت به سمت تجرد کامل است، نفس انسان نیز دارای همین حرکت جوهری است. بدین سان، پیش فرض های این مقاله چنین است: اولاً، حرکت جوهری حرکتی تدریجی و مستمر است که در کل جهان هستی سریان دارد. ثانیاً، نفس انسان جسمانیت الحدوث و روحانیت البقا است چرا که در نظریه ملاصدرا انسان در ابتدای خلقت موجودی جسمانی است و جنبه روحی ندارد. نفس انسان تنها در صورت حیات در این دنیای خاکی است که مراحل تکامل خود را طی می کند و از مادیت به تجرد می رسد. مقاله حاضر بر آن است که به تبیین چگونگی و ماهیت تکامل در ماده و جسم و نیز تبدیل آن به تجرد تام که هدف خلقت است و انسان هم در این سیر قرار دارد، بپردازد.
نگاهی به تاریخ مشربهای فلسفی
منبع:
سفیر ۱۳۸۵ شماره ۲
حوزه های تخصصی:
وسایط علیت الهی (1)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مقایسه مسأله نفس و بدن در بینش فلسفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت عقل باوری ( قرون 16 و 17)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه ذهن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مقولات
مسأله "نفس ـ بدن" که امروزه به معضله "ذهن ـ جسم"1 معروف است، یکی از مهمترین مسائل فلسفی است که از دیدگاههای مختلف یگانهانگار و دوگانه انگار (مکتب مونیزمو دوآلیزم) به آن توجه شده است. لایبنیتس و ملاصدرا از جمله فیلسوفانی هستند که ضمن نقد دیدگاه اسلاف خویش (دکارت و ابنسینا) در حل این معضل اندیشیده و راه حلهای تقریباً مشابهی ارائه کرده¬اند. از جمله این که ملاصدرا نفس را موجودی در مرز عالم ماده و تجرد دانسته و لایبنیتس آن را منادی خاص که نه کاملاً مجرد و نه مادی تلقی کرده است. ملاصدرا ترکیب اتحادی نفس و بدن را نوع منحصر به فردی از انواع ترکیب دانسته و لایبنیتس نیز معتقد است که ترکیب مناد نفس با بدن همانند ترکیبهای مادی نیست. در این مقاله به بررسی تطبیقی دیدگاه دو فیلسوف و راهحلهای آنها در مورد این مسأله پرداخته شده است.