فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۲۸۴ مورد.
ابن سینا و گودل:«عدم برهان بر امتناع» یا «برهان بر عدم امتناع»؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه تحلیلی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق منطق فرامنطق تصمیم پذیری (گودل و...)
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی منطق کلیات
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
گودل امکان فرضیه تعمیم یافته پیوستار را از رهگذر برهان بر عدم امتناعِ آن ثابت می کند؛ این در حالی است که بر پایه سخن ابن سینا در بند ما قبل آخرِ اشارات، عدم برهان بر امتناعِ چیزی برای اثبات امکان آن بسنده است. اکنون شایسته است بپرسیم که آیا کار گودل بیهوده است، یا سخن ابن سینا نادرست؟ پاسخ این جستار گزینه سوم است: هیچ کدام. «امکان» در فلسفه اسلامی دست کم هشت معنا دارد:1 امکان عام؛ 2 امکان خاص؛ 3 امکان اخص؛ 4 امکان استقبالی؛ 5 امکان استعدادی؛ 6 امکان وقوعی؛ 7 امکان فقری؛ 8 احتمال. در سخن ابن سینا امکان به معنای احتمال است که امری ذهنی، انفسی، و سوبژکتیو است، و از این رو به چیزی بیش از عدم برهان بر امتناع نیاز ندارد؛ امّا امکان در کلام گودل امری عینی، آفاقی، و اُبژکتیو است که نیازمند برهان بر عدم امتناع است. بنابراین، نه کار گودل بیهوده است و نه سخن ابن سینا نادرست.
در دفاع از عکس مستوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با ظهور منطق صوری جدید و پیشرفت در متمایز کردن صورت از ماد ه، مواردی از خلط صورت با ماد ه در منطق قدیم آشکار شده است. عده ای معتقدند این خلط در قاعده عکس مستوی که از قواعد صوری بسیار مهم است و در اثبات بسیاری از دیگر قواعد صوری هم به کار می رود، وجود دارد؛ چون در مواردی از اعمال قاعده عکس مستوی، استنتاج وجودی از شرطی صورت می گیرد و اصل صادق، امـا عکس کاذب است. علت اینکه پیشینیان آن را معتبر می پنداشته اند، خلط ماد ه و صورت بوده است.
در این مقاله به اشکالی می پردازیم که منطقدانان متاخر بر قاعده عکس مستوی گرفته اند. مبانی نظری این اشکال را توضیح می دهیم و آنگاه به تفاوت های منطق قدیم و جدید در پیش فرض ها، اصول موضوعه و قواعد استنتاج می پردازیم که غفلت از آنها سبب بروز این اشکال شده است. سپس برای مثال های نقضی که در رد قاعده عکس مستوی آورده اند پاسخ هایی پیشنهاد می کنیم. در پایان به بحث وجودی بودن قضیه جزئیه می پردازیم و سر آن را در منطق جدید و قدیم می کاویم.
رویکرد غزالی به منطق و برخی مسائل منطقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابوحامد محمد غزالی نخستین دانشمند اسلامی است که آشکارا منطق ارسطویی را با علوم اسلامی درآمیخته است. او روش تعریف و استنباط منطقی را وارد علم اصول و علم کلام کرد و تحول شگرفی در این دو علم پدید آورد. شناخت آرای منطقی غزالی، در فهم آرای منطق دانان پس از وی به ویژه فخر رازی، اهمیت به سزایی دارد. نقش غزالی در تبیین جایگاه رفیع علم منطق و رشد میزان مقبولیت آن در میان متشرعان آن زمان انکارنشدنی است. مرکب انگاری تصدیق و بررسی تمایز آن با معرفت، ابداع نسبت های چهارگانه منطقی، الحاق منطق به اصول فقه، درآمیختن قواعد منطقی با اصطلاحات ابتکاری جدید و مثال های اصولی و اسلامی و استخراج قیاس های منطقی از قرآن کریم، از ابتکارات و آرای منطقی غزالی است که ما در این نوشتار به ذکر و بررسی آن ها می پردازیم.
امکان نقض پذیری قاعده نقیض های اعم و اخص مطلق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هر فرد آشنا به منطق می داند که اگر میان دو مفهوم کلی، نسبت عموم و خصوص مطلق برقرار باشد، همان نسبت - ولی با انقلاب - میان نقیض های آنها نیز برقرار است. اما باوجود دلایل مستدل در اثبات این قاعده، منطق دان بزرگ دبیران کاتبی قزوینی(600- 675 ق) شبهه ای در این زمینه طرح کرده و با ذکر مثال نقضی از منطق موجهات (در خصوص امکان عام و خاص)، کلیت قاعده را مورد تردید قرار داده است. دو نامه طرح شبهه توسط کاتبی و دو پاسخ خواجه نصیرالدین طوسی، همگی به نحو مختصر و با بیانی موجز ارائه شده اند. تحقیق حاضر به تبیین، تنقیح و بازسازی این مسأله می پردازد
قضایای انفصالی در منطق اسلامی و منطق جدید
منبع:
معارف ۱۳۶۷ شماره ۱۳
حوزه های تخصصی:
قیاس مساوات
حوزه های تخصصی:
قضایای وجودی از دیدگاه ملّاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ملّاصدرا درباره قضایای وجودی چهار نظریّه گوناگون عرضه کرده است که در بادی امر مغایر با یکدیگر به نظر میرسند. مدّعای این مقاله آن است که اگر این چهار نظریّه را از دو دیدگاه اصالت وجود و اصالت ماهیّت مورد تحقیق قرار دهیم، خواهیم دید که اوّلاً قابل تقلیل به دو نظریّه میباشند و دوم این که راه حل های ملّاصدرا درباره قضایای وجودی صرفاً منحصر در ممکنات است و اساساً درباره واجب مطرح نمیگردد.