فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۲۰۵ مورد.
روشن فکری: نمایندگی فرهنگی یا داوری فرهنگی؟
حوزه های تخصصی:
ملاحظاتی انتقادی در باب مواجهه با مساله علم، دین و توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم انسانی علوم انسانی و مفاهیم مرتبط رابطه میان علوم انسانی و توسعه
- حوزههای تخصصی علوم انسانی بومی سازی علوم انسانی نقد و بومی سازی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلام جدید رابطه علم ودین
- حوزههای تخصصی علوم انسانی بومی سازی علوم انسانی اسلامی سازی علوم انسانی بررسی مسئله سازگاری یا عدم سازگاری عقل و دین
این مقاله شامل ملاحظاتی انتقادی در مورد دیدگاه رایجی است که مدعی است، از طریق در نظر گرفتن شکافی عمیق بین علم سنتی و نوین می تواند تبیینی از توسعه نیافتگی ارایه دهد. این ملاحظات انتقادی شامل روان شناسی گرایی، معضلات تاریخ نگاری، تلقی پوزیتیویستی از علم و التزام آن به نوعی تکنوکراسی است. در این مقاله به بررسی این مساله که چگونه ترکیبی از این معضلات موجب ارایه یک تبیین نامناسب و ناموجه از رابطه علم، سنت و توسعه می شود، پرداخته می شود.
آسیب شناسی انکار علم دینی
حوزه های تخصصی:
علم دینی یکی از مهم ترین مسائل و چالشهای روزگار معاصر است که موافقان و مخالفانی را به خود متوجه ساخته است. یکی از مخالفان این نظریه، دکتر سروش است که در چندین نگاشته و سخنرانی بدان پرداخته و داوری کرده است. وی، علوم را در دو مقام ثبوت (اصالت موضوع، اصالت روش و اصالت غایت) و اثبات بررسی کرده و در هر دو مقام به انکار علم دینی رو آورده است. نگارنده، ضمن تبیین نظریه انکار علم دینی، به نقد و آسیب شناسی پرداخته و شش آسیب غفلت تاریخی، آسیب علم شناسانه، خلط میان تمایز علوم با تمایز اصناف علوم، مغالطه انکار علم دینی با نفی یک معنای آن، آسیب بی توجهی به منابع دینی و تهافت انکار علم دینی با چیستی علم را بیان داشته است.
علوم انسانی - اجتماعی از بحران تا بومی سازی: انتقادات و راه کارها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم انسانی آسیب شناسی علوم انسانی
- حوزههای تخصصی علوم انسانی بومی سازی علوم انسانی بومی سازی(تعریف، مولفه ها) و تاریخچه آن در ایران و دیگر کشورها
- حوزههای تخصصی علوم انسانی بومی سازی علوم انسانی روش شناسی بومی سازی علوم انسانی
- حوزههای تخصصی علوم انسانی بومی سازی علوم انسانی نقد و بومی سازی
علوم انسانی در حیطه موضوعی خود، فهم معمای انسانی، تشخیص مسایل و ارایه طرحی برای رفع گرفتاری انسان را بر عهده دارند. علم شناسی معاصر نشان می دهد که علم، پدیده ای فرهنگی و انسانی و حاوی پیام های ارزشی است.در این مقاله پس از طرح مساله بحران در علوم انسانی و اجتماعی معاصر، به ضرورت سامان بخشیدن به حرکتی جدید در این عرصه پرداخته و گسترش راه مطالعات انتقادی را نقطه عزیمت مطلوبی برای بومی سازی علوم اجتماعی معرفی کرده است. این مقاله، به طرح برخی نکات عمده انتقادی از دیدگاه های مختلف در مبانی و مبادی علم مدرن پرداخته، از لزوم نظریه پردازی و تولید علوم انسانی و اجتماعی بومی یاد کرده، لوازم و خطوط عمده چنین ضرورتی را ترسیم کرده و در انتها، در دو سطح سخت افزاری و نرم افزاری به ارایه پیشنهادات در دو حوزه صف و ستاد دانشگاه ها و وزارت علوم، تحقیقات، فناوری پرداخته است.
علم دینی از منظر آقای جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دیدگاه استقلال دو حوزه علم و دین از یکدیگر بر آن است تا از یک سو به تعارض این دو حوزه معرفتی پایان دهد و از دیگر سو، بر نقش علم در اداره عرصه های غیراختصاصی دین تاکید ورزد.استاد جوادی آملی جداانگاری علم و دین را محصول تصوری ناصواب از علم و دین، و تبیین نسبت واقعی علم و دین را در گرو تعیین جایگاه عقل در درون هندسه معرفت دینی می دانند. در این دیدگاه عقل، همگام با قرآن و سنت، تامین کننده معرفت دینی است و از این رو، معرفت عقلانی و دانش علمی از قلمرو معرفت دینی بیرون نبوده و هرگز در مقابل دین قرار نمی گیرد. در این دیدگاه عقل، در برابر نقل، قرار می گیرد، نه در برابر دین. از این رو، از این منظر، علم یکسره دینی شده و چیزی به نام علم غیردینی وجود نخواهد داشت.این مقاله بر آن است تا ضمن بر شمردن ارکان، مبادی و پیش فرض های این نظریه، به کارکرد آن در تصویر علم دینی و اسلامی کردن علوم بپردازد.
ارزیابی پارادایمی انسان به عنوان عنصر اساسی در طراحی پارادایم الهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگر چه بالاترین سطح معرفت از انسان، معرفت فلسفی اوست، ولی انسان به عنوان یک واقعیت اجتماعی زمانی قابل درک تجربی است که معرفت فلسفی بتواند به سطح پارادایمی و پس از آن به سطح معرفت علمی نازل گردد. در این بین پارادایم، مجموعه گفتارهای منطقی است که در ارتباط بین الاذهانی اندیشمندانی مورد پذیرش جامعه علمی قرار می گیرد و به سوالات اساسی درباره پیش فرض های هستی شناختی، معرفت شناختی، روش شناختی، انسان شناختی و ارزش شناختی علم پاسخ می دهد.در این مقاله ضمن معرفی پارادایم های غالب در علوم انسانی (اثبات گرایی، تفسیری و انتقادی)، سعی می شود تا پاسخ این سه پارادایم به سوالات انسان شناسی مورد بحث و بررسی قرار گیرد. آشنایی با تلقی پارادایم های غالب علوم انسانی درباره ماهیت انسان می تواند زمینه ساز نقد نظریه های لیبرالیستی، انتقادی، امانیستی و ارایه و گسترش درک مشترک از ماهیت انسان در پارادایم الهی باشد. این امر مقدمه ای برای نظریه پردازی در عرصه علوم انسانی و اجتماعی دینی، به منظور توصیف و تبیین بهتر و کارآمدتر رویدادهای انسانی و اجتماعی است.
علم دینی ؛ امکان یا امتناع ؟
حوزه های تخصصی:
این نوشتار به بحث در مورد مفهوم علم دینی و امکان و اثبات آن می پردازد. ابتدا مفهوم «علم دینی» و رابطه علم و دین را تبیین کرده، پس از اثبات ضرورت تعامل و ترابط علم و دین، سه دیدگاه عمده در باب امکان یا عدم امکان علم دینی را مورد بررسی قرار می دهد و با اشاره به امکان جهت داری و دینی شدن علم، ادعای عدم جهت داری ذاتی علم و نظریه خنثی گروی را مردود می داند و در همین زمینه به بیان دلایل و شواهد جهت داری و امکان علم دینی پرداخته است. این جستار همچنین با تاکید بر نظریه ضرورت جهت داری و عدم امکان سلب جهت داری علم، برخی از مهم ترین پیش فرضها و مبانی نظری و متافیزیکی آن را مورد اشاره و تبیین قرار می دهد. چشم انداز و نتیجه اثبات امکان علم دینی اولاً؛ ابطال فرضیه تعارض علم و دین و ادعای گسستگی و تمایز انگاری بین علم و دین است که بر اساس این دیدگاه؛ علم و دین در کنار هم می توانند افقهای تازه تر معرفتی و معنوی را برای بشر به ارمغان بیاورند. ثانیاً؛ فرایند دینی کردن علم می تواند علم را با مبانی قوی معرفتی متافیزیکی و فلسفی و قدسی مجهز کرده، از بحرانهای فلسفی و معرفتی خارج سازد و علم را در مسیری کاملاً معقول و انسانی قرار دهد.
رویکردهای علم دینی در جهان کنونی با تاکید بر نسبت میان علم و دین
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با هدف بررسی چالشها و فرصتهای علم دینی در جهان کنونی با تاکید بر نسبت میان علم و دین و با استفاده از روش تحلیل اسنادی انجام شده است. جامعه آماری، کلیه منابع و مراجع مرتبط با نسبت میان علم و دین به عنوان جامعه پژوهش حاضر محسوب شده، به علاوه در انجام پژوهش، نمونه گیری به عمل نیامده و کلیه منابع و مراجع موجود و در دسترس؛ اعم از کتب، مقالات و گزارشهای پژوهشی، مورد بررسی واقع شده است. ابزار پژوهش، فرمهای فیش برداری بوده است و داده های حاصل، مورد تجزیه و تحلیل کیفی قرار گرفته اند. برای این منظور، در ابتدای مقاله پس از مقدمه ای روش شناختی، ماهیت علم مورد نظر قرار گرفته و روایتهای مختلف آن از دیدگاههای متفاوت به بحث کشیده شده است. سپس سخن از ماهیت دین به میان آمده و با اشاره به تعاریف مختلفی در مورد دین، باور دینی و معرفت دینی از دیدگاه صاحب نظران، سعی در شناخت بهتر این امر شده است. همچنین نسبت میان علم و دین مورد توجه واقع شده و در نهایت، چالشها و فرصتهای علم دینی در جهان کنونی مورد توجه قرار گرفته و با طرح نظریات مختلف در این مورد، به چالشهای موجود در این عرصه اشاره شده است.
تفکر خلاق ، مبنای شیوه های آموزشی پیامبر (ص)
حوزه های تخصصی:
دانشگاه از مهم ترین بسترهای رشد خلاقیت در جامعه است؛ زیرا دانشگاه می تواند دانشجویان را برای بهتر اندیشیدن، ابتکار، نوآوری، مقابله با ناشناخته های علمی و اجتماعی و پر کردن خلا های علمی، آماده سازد و این امر تنها از طریق یک فرایند آموزشی پویا و برانگیزاننده با راهبردهای آموزشی فعال و مؤثر محقق می گردد. در عرصه خلاقیت و سازندگی فکری، هیچ هنرمند و صنعتگری به پای پیامبران نمی رسد و هیچ نظام فکری و عملی ای، همچون اسلام بر تفکر خلاق و خلاقیت تاکید نداشته است. مسئله تفکر، تدبر و خلاقیت فکری در سیره پیامبر اعظم(ص) درخشش خاصی دارد. پیامبر اعظم(ص) همواره با شیوه های متعدد خلاقی همچون: استقلال فکری، گفتگو و مباحثه، داستان و عبرت آموزی، استدلالی، عملی، سمعی ـ بصری، تشبیه و همانندسازی و برانگیختن اذهان، مردم را به تفکر برمی انگیخت تا استعدادهای پنهان آنها از قوه به فعل درآید و زمینه حرکت آنها به سوی کمال فراهم شود. در این مقاله، تفکر خلاق به عنوان محور اصلی در روش آموزشی پیامبر(ص) معرفی می شود و سپس به شیوه هایی که پیامبر(ص) جهت برانگیختن مردم به خلاقیت و تفکر خلاق به کار برده است، پرداخته و جایگاه تفکر خلاق در شیوه آموزشی پیامبر(ص) تحلیل شده است.
الگوهای فرهنگی اسلامی شدن دانشگاه ها
حوزه های تخصصی:
آنچه در این مقاله آمده گفتاری است تحلیلی که بیشتر دیدگاهی در خصوص فرایند اسلامی شدن دانشگاهها را مطرح کرده است. نظر به اینکه به عنایت الهی کوشش در جهت فعالیتهای علمی وکارشناسی در حوزه فرهنگ به ویژه در نزد نخبگان و دانشگاهیان جزء اولویتهای نظام اجرایی و قانونگذاری قرار گرفته است، جا دارد نظریه ها و دیدگاههای راهبردی جدید و متنوعی مطرح بشود تا کارگزاران و مدیران اجرایی و فرهنگی نظام به ویژه در دانشگاهها معیارهای اندیشه ای و کاربردی تازه ای را به دست آورده و قدری از برخی الگوهای روزمره و تکراری و گاه کلیشه ای به در آیند. مباحثی که در این مقاله به آنها پرداخته شده عبارتند از: مفهوم پایه در اسلامی شدن، رویکردی به سوی اسلامی شدن دانشگاهها و عرصه های عملیاتی آن، الگوی فرهنگی بینش جامعه شناسی امر به معروف و نهی از منکر در بستر اسلامی شدن دانشگاه، ابعاد اجرایی امر به معروف و نهی از منکر، مسائل جامعه شناختی امر به معروف و نهی از منکر از دیدگاه وَلایی، نیازشناسی (نیازهای کاذب- نیازهای حقیقی)، فرهنگ سازی از دیدگاه قرآن، اسلامی شدن دانشگاه و مسئله پوشش زنان و نتیجه گیری.
علم دینی از دیدگاه پلانتینگا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی نظری فلسفه علوم اجتماعی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم انسانی بومی سازی علوم انسانی اسلامی سازی علوم انسانی بررسی مسئله سازگاری یا عدم سازگاری عقل و دین
کدامین تلقی از علم؟ علم دینی، علم سنتی یا علم نوین؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم رایج علم و دانش در ایران و کشورهای اسلامی از مفهوم نوین علم در جهان صنعتی متمایز شده است. بر این مبنا در این مقاله، توضیح داده می شود که چرا کشورهای اسلامی هنوز مفهوم نوین علم را نپذیرفته و در این زمینه توسعه نیافته اند. در این مقاله این عدم پذیرش و توسعه نیافتگی علمی همراه با مصداق های رایج توضیح داده شده است. در ادامه بر اساس تلقی های مختلف از علم به معرفی علم دینی پرداخته و ضمن مفهوم علم دینی تفکیک علم دینی تخصیصی و علم دینی انحصاری توضیح داده می شود، چرا علم دینی تخصیصی مطلوب و علم دینی انحصاری مذموم است.
پرورش معمار حکیم
حوزه های تخصصی:
در این مقاله سعی شده است با توجه به متون اسلامی، شیوه پرورش و آموزش معماری حکیمانه بازیابی شود. لذا با توجه به متون اسلامی، مسیری که در آیه 164 سوره آل عمران مشخص گردیده، بیان شده و مورد تحقیق قرار گرفته است. نخست، تعاریف واژه های آیه، تبیین و سپس با جستجو در تفاسیر و متون ادبی و عرفانی، در جهت روشن کردن ارتباط معنی این آیه با آموزش معماری تلاش شد. حاصل آنکه: برای رسیدن به حکمت؛ با پیگیری و اندیشه در آیات و نشانه های ذات و صفات خداوند که همانا غور و اندیشه در طبیعت است (سیر در آفاق)، پس از مجاورت دائم با علم موجود در طبیعت و سختکوشی در فهم آن، نفس معمار رشد کرده و در اثر این رشد، تزکیه حاصل می شود. پس از پاک شدن دل از هر چیز، مرحله تعلیم پدیدار می شود. معمار در این مرحله به حقیقت اشیا پی می برد و علم و عملش حکیمانه می شود؛ مانند بزرگ معمار حکیم هستی عمل می کند؛ دست خدا می شود؛ کار و عملش خدایی می شود و در کارش سعی در ظهور استعدادهای طبیعت دارد. او طبیعت را نشانه و کتاب علمِ عالِم حکیم می داند و درآن دخل بیجا نمی کند. او به جنگ با طبیعت برنمی خیزد، بلکه از طبیعت به اندازه و در جهت کمال خود و دیگران، بهره می گیرد. دیدن ارتباط اشیا و انسانها با هم بر اثر علم و به کار بستن علم در جهت ایجاد تعادل به بهترین شکل ممکن، حکمت است.
امکان یا امتناع علم دینی در مقام اثبات
حوزه های تخصصی:
درپی بالا گرفتن تعارض علم ودین درغرب عصرروشنگری ،طرح مقوله «علم دینی» به عنوان راه کاربرون رفت ازاین بحران ،درکانون توجه واقع شد.جوامع اسلامی نیزازشمول این امربرکنارنبودند چه آن که نوعی دوگانگى محیط هاى علمى این گونه جوامع را فراگرفته بود؛ از یک طرف، میل به حفظ ارزشهاى دینى و اسلامى در آنها وجودداشته و دارد و از طرف دیگر، علومى آموزش داده مى شد که در آنها جایى براى ارزشهاى دینى نیست. افزون بر این، رکود و انحطاط جوامع اسلامى به دلیل بى توجهى به علوم تجربى، اعم از طبیعى و انسانى، و در مقابل، پیشرفت و توسعه جوامع غربى به دلیل استفاده از این علوم، اندیشمندان مسلمان را بر آن داشت تا نسبت به علوم جدید و روشهاى آن بازنگرى عمیقى صورت دهند؛ چرا که احیاى معرفت دینى یا به تعبیرى، نواندیشى دینى، نیازمند نگرش جدید به علومى بود که به طور مستقیم در راستاى معارف دینى قرار نداشتند. برآیند این عوامل، خطور طرح ایجاد «علم دینى » به ذهن پاره اى از اندیشمندان مسلمان در دهه دوم قرن بیستم راباعث گردید.براساس این ایده، مدعیان علم دینى باید به نوعى همپوشى در قلمرو علم و دین باور داشته باشند. از آنجا که در قلمرو تلاقى علم و دین، روند دینى کردن یا شدن علوم، نمود آشکارترى دارد، پس در این راستا باید رابطه بین علم و دین با دقت بیشتری مورد کاوش قرارگیرد.
رابطه عقل و دین(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
عقل نقش زیادی در تقویت دین داشته و دین هم به عقل بهای زیادی داده تا آن جایی که عقل را ستون دین دانسته اند. منظور از عقل، عقل جمعی و کلی نگر است نه عقل فردی و جزیی نگر.در رابطه با جایگاه عقل در دین، بین فقها اختلاف نظر است و افراط و تفریط هایی صورت گرفته است.بعضی عقل را از نقل بی نیاز دانسته اند و بعضی هیچ جایگاهی برای عقل در استنباط احکام قایل نشده اند.زیربنای این بحث حسن و قبح عقلی و ملازمه بین حکم و عقل و شرع است.در این قاعده که آن چه شرع حکم کرده، عقل نیز حکم می کند اختلاف نظر است و اکثرا این قاعده را جاری نمی دانند ولی در آن چه عقل حکم می کند شرع نیز تایید می نماید اکثرا قبول دارند البته کمیت عقل را در معجزات لنگ می دانند.