فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۱۳٬۹۱۴ مورد.
منبع:
قبسات سال ۲۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۰۷
81 - 110
حوزه های تخصصی:
نقش عقل در فهم متون دینی و میزان کاشفیت و حجیت آن در تولید معرفت از مباحث مطرح بین اندیشمندان بوده است. این مساله به صورت خاص در شکل گیری تفاسیر ادبی-اجتماعی معاصر تاثیر داشته است. کاربست عقل در این رویکرد که در واکنش به آسیب های غلبه تفکر سلفی گری عقل ستیز در جهان عرب بود و تحت تاثیر جریان فکری نومعتزله و آشنایی با مطالعات غربیان شکل گرفت، در محورهای متفاوت از تفاسیر عقلی رایج نمایان شد و لوازم خاصی در تفسیر و فهم قرآن و معرفت دینی به دنبال داشت. توسل به عقل خودبنیاد، علم زدگی، تحلیل ادبی-فرهنگی از مفاهیم قرآنی، تمسک به عقل مستقل از روایات در برداشت های فقهی، مصادیق کاربست عقل در این گونه تفاسیراند که در آراء طه حسین، عبده، خولی، بنت الشاطی و خلف الله مشاهده می شوند. مهمترین آسیب این کاربست ها در مسائل و مباحث فلسفه دین مانند تعاریف و تحلیل های شاذ از وحی، نبی و معجزات انبیاء؛ تحلیل بی سابقه زبان و قصص قرآن؛ حداقلی کردن و عرفی سازی فقه و تعصبات قومی-عربی دیده می شود. در این میان کمترین آسیب در تفسیر بنت الشاطی است، ضمن اینکه وی نیز از سنت روایی تفسیری فاصله گرفته است. نتیجه اینکه کاربست عقل در تفاسیر ادبی-اجتماعی معاصر، تابعی از مکتب اومانیسم است که در آن اجتهاد غیر ضابطه مند قرآن پژوه محوریت دارد. در این رهیافت تفسیری، عقل، امری متعالی، قدسی و متصل به وحی نیست. اساسا نگاه ادبی به متون مقدس، فروکاهش دین به امری فرهنگی-اجتماعی و تعین اصالت عقل انسان را درپی داشته است.
کاربرد درمان حسد و ترس بر مبنای اخلاق اسلامی در معنادرمانی و درمان شناختی-رفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۴
261 - 279
حوزه های تخصصی:
در اخلاق اسلامی توجه به بعد روحانی انسان و نقش رذایل اخلاقی در به مخاطره انداختن سلامت روان از اهمیت بسزایی برخوردار است. بر همین مبنا حکمای اسلامی برای درمان رذایل اخلاقی به تقسیم بندی قوای وجودی انسان پرداخته و حاکمیت عقل بر سایر قوای نفس را به عنوان معیاری برای سلامت روان عنوان کرده اند. آنها از فضایل اخلاقی به عنوان ارزش هایی یاد می کنند که برای سلامت روان ضروری هستند. حکمای اسلامی برای درمان بیماری های اخلاقی راه کارهایی مطرح نموده اند که اصلاح نگرش، تبیین های معنوی و درمان بر اساس گرایش به فضیلت مقابل رذیلت اخلاقی از جمله آن هاست. با توجه به اینکه در اخلاق اسلامی از رذایل اخلاقی با عنوان امراض نفسانی نام برده شده و روش هایی برای درمان آنها بیان گردیده، می توان از این روش ها در درمان اختلالات روان شناختی نیز استفاده نمود. هدف ما در این پژوهش این است که با توجه به چند بعدی بودن انسان و تاثیر این ابعاد بر یگدیگر، راهنمایی جهت کاربرد اخلاق فضیلت محور اسلامی در درمان شناختی-رفتاری و معنادرمانی که دو نظریه مهم در روان درمانی معاصر هستند ارائه دهیم.
حقیقت و واقعیت در پراگماتیسم پیرس و جیمز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نشریه فلسفه سال ۵۱ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
127 - 145
حوزه های تخصصی:
حقیقت و واقعیت از مباحث بنیادی فلسفی است که پراگماتیست ها دربارۀ آن مباحث ویژه ای مطرح کرده اند. در این مقاله آرای پیرس و جیمز در این خصوص با هم تطبیق داده می شود تا به این سؤال پاسخ داده شود که چرا با اینکه پیرس بنیان گذار پراگماتیسم است، جیمز از شهرت گسترده تری برخوردار است؛ تفکر او بیشتر پی گرفته می شود و از او نیز به عنوان مؤسس پراگماتیسم نام می برند؟ آنچه باعث این مسئله شده، نظرگاهی است که این دو دربارۀ نظریۀ حقیقت اتخاذ کرده اند؛ از این رو، بررسی حقیقت و واقعیت از لحاظ معنا، اقسام، معیار و جایگاه آنها در پراگماتیسم، هم نظر آنان را در مورد این دو مبحث به خوبی بازگو می کند و هم به پرسش این مقاله پاسخ می دهد. پراگماتیسم بر اصل پراگماتیکی استوار است که پیرس واضع آن بوده و جیمز نیز آن را پذیرفته است. آنان با اصل پراگماتیکی، آثار و نتایج عملی مفاهیم را می سنجند. تمایز این دو فیلسوف در این است که پیرس اصل پراگماتیکی را اصلی منطقی دانسته، با نظریۀ معنا مرتبط می سازد و جیمز آن را با نظریۀ حقیقت گره می زند و این باعث می شود پراگماتیسم جیمز در صدر تفکرات پراگماتیستی بعدی قرار گیرد. افزون بر این، در این مقاله به این پرسش نیز می پردازیم که آیا پراگماتیسم آنان در نظریۀ واقعیت و حقیقت، توانسته است خود را از قید فلسفۀ متافیزیکی برهاند؟ پاسخ این پرسش آن است که پیرس و جیمز دیدگاه های مؤثر وجدیدی در فلسفه مطرح کرده و برخی از اصول فلسفۀ متافیزیکی را به چالش کشیده اند؛ اما با این همه، هنوز در چارچوب تفکر متافیزیکی می اندیشند.
بررسی تطبیقی نظریه خطای جان مکی و نظریه ادراکات اعتباری علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات فلسفی سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۰
531 - 568
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر کوششی است در راستای تبیین و تطبیق دو نظریه فرااخلاقی «خطا» و «ادراکات اعتباری» ازسوی جان مکی و علامه سیدمحمدحسین طباطبایی. این مقاله که از حیث روش تحقیق به روش کتابخانه ای انجام شده، تلاشی است برای کشف، تحلیل، تبیین و صورت بندی پیش فرض های ضمنی و مصرَح دو نظریه مهم فرااخلاقی، تحت عناوین «نظریه خطا» و «ادراکات اعتباری» که به ترتیب از سوی جان مکی و سیدمحمدحسین طباطبایی طرح شده اند. از آنجاکه زبان اخلاق، متافیزیک اخلاق، عقلانیت اخلاق و معرفت اخلاقی، برخی از مهم ترین پیش فرض های فرااخلاقی است، در تحقیق حاضر به تحلیل این مؤلفه ها می پردازیم. نتیجه مقایسه این است که اگرچه وجه افتراق مهم نظریه اعتباریات با نظریه خطا در یکی از مبانی انسان شناختیِ معرفت اخلاقی این دو نظریه است -که در یکی (نظریه اعتباریات) از وجود و اعتبارِ ادراکاتِ اعتباری ثابت که ریشه در طبیعت بشری دارد سخن می رود- با این حال ناواقع گراییِ اخلاقی در متافیزیک اخلاق، شناخت گرایی در زبان اخلاق، واقع گروی اخلاقی در عقلانیت اخلاق و ناواقع گرایی در معرفت اخلاقی از اشتراکات مهم این دو نظریه است.
Critical Rationalism and the Internet(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۲
80 - 90
حوزه های تخصصی:
The aim of this paper is to consider whether critical rationalism has any ideas which could usefully be applied to the internet. Today we tend to take the internet for granted and it is easy to forget that it was only about two decades ago that it began to be used to any significant extent. Accordingly in section 1 of the paper, there is a brief consideration of the history of the internet. At first sight this makes it looks implausible that any of Popper’s ideas could be applicable to the internet, since Popper died before the internet came into general use. However, section 2 argues that Popper’s theory of World 3 does apply very well to the internet. This application is significant because, as shown in section 3, it leads to the problem of misinformation, which is one of the most significant problems generated by the internet. In section 4 there is an attempt to solve this problem using ideas taken from Popper’s epistemology. It is argued that there should be changes in education designed to prepare students for the internet age. Teaching in the internet age should focus on presenting to the students not just the accepted theories but also the evidence on which they are based. An illustration of how this might be done is given by considering an example from science teaching, namely the teaching of Newtonian mechanics in the last years of school or first years of university.
مبانی علم حضوری نفس در آثار سهروردی(تناقض یا سیر استکمالی یا تعمد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های معرفت شناختی بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۵
63 - 85
حوزه های تخصصی:
علم حضوری نفس در آثار سهروردی، در نظر اول، دچار تناقضی بین مبانی مشایی و اشراقی است که برخی با توجه به سیر استکمال فکری شیخ اشراق تناقض را به آن ارجاع داده اند، ولی تعمد در بیان این مبانی دوگانه هم دور از ذهن نیست. پس باید بررسی شود که؛ چرا و به چه هدفی سهروردی به عنوان حکیم اشراقی از مبانی مشائیان در آثار خود بهره برده است؟ این مقاله به روش تحلیلی مبانی شیخ اشراق در علم حضوری نفس در آثار فلسفی، منطقی و آثار داستانی ایشان را بررسی می کند و با بیان برخی کاستی های مبانی در برخی ادراکات، به این فرضیه می پردازد که در آثار سهروردی گرچه تناقض مشاهده می شود و سیر استکمال فکری ایشان هم در این امر دخیل بوده است ولی به دلیل هدفی خاص، تعمدی بودن این مسأله هم قابل اثبات است.
بررسی انتقادی محصول جانبی انگاری دین در نگاه داوکینز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال ۲۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰۸
27 - 50
حوزه های تخصصی:
از جمله مباحث مهم دین شناختی، مسئله منشأ دین و راز پایایی و مانایی آن است. ریچارد داوکینز زیست شناس فرگشتی معاصر دین را محصول جانبی تصادفی در فرایند تکامل زیستی به شمار آورده است. در این نگاه دین در پرتو انحراف و کج روی از چیزهای دیگری پدید آمده که آنها بر خلاف دین، به خودی خود ارزش بقا دارند. او کوشیده است آنچه را که دین می تواند برون داد جانبی آنها تلقی شود، برشمارد و تبیینی از پیوند دین با آنها ارائه کند. مقاله پیش رو بر آن است با مراجعه به آثار داوکینز، تقریر و تبیین او در این زمینه را بررسی کرده، در بوته سنجش گذارد. حاصل مطلب این است که تبیین های وی افزون بر برخی اشکالات عام و فراگیر، هر یک به اشکالات خاصی نیز مبتلا بوده و از تبیین دین و ارائه تصویری علمی و اعتمادپذیر از منشأ آن ناتوان است.
تخیل تولیدی در نقاشی از نگاه ریکور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۳
436 - 451
حوزه های تخصصی:
مطالعۀ تخیل همواره در حوزۀ هنر و زیباییشناسی دارای اهمیت خاصی بوده و این امر در نظام فلسفی ریکور نقشی محوری ایفا میکند که مطالعۀ مجزای این بخش از فلسفۀ او کمتر مورد توجه قرار گرفته است. ریکور با ارائۀ یک خوانش انتقادی از تاریخ فلسفه سعی داشت تا جنبههای زایا و تولیدی تخیل را مجدد به متن اصلی فلسفه بازگرداند، هدفی که او با استعانت از تحلیل تخیل نزد کانت ابعاد گستردۀ آن را در حوزۀ ادراک بازیابی کرد تا به یک نظریۀ جامع از تخیل تولیدی دست یابد. در این مقاله تلاش شده با بررسی مسیری که ریکور برای ارائۀ یک نظریۀ تخیل تولیدی طی کرده، به اهمیت مقولۀ اثر بودگیِ نقاشی و ارتباط آن با امر حقیقی پرداخته شود. در همین راستا با تبیین نقش مفهوم افزونگی شمایلی که یکی از شاخصههای نهفته در بعد خلاق و تولیدی تخیل به شمار میرود، کنشِ موجود در تصویر و همچنین موقعیت دیالکتیکی بین زبان و تصویر بهتر مشخص میشود. در نهایت نتیجه آن که نقاشی به مثابۀ یک برساختۀ تخیل تولیدی گویی هرچه خیالیتر یعنی مرجع ایدۀ آن صرفاً یک ابژۀ بازنمودی نباشد، حقیقیتر است. پیامدی که میتواند برای تبیین ماهیت اثر هنری (نقاشی) رویکرد تازهای را پیش روی ما قرار دهد.
منطق وجهی نرمال دو موضعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منطق پژوهی سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲۷)
87 - 102
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، ابتدا معناشناسی کریپکی برای منطق وجهی نرمال با یک عملگر دو موضعی را تعریف کرده و سیستمی به نام K^2 را که نسبت به این معناشناسی درست و تمام است را معرفی خواهیم کرد. سپس دو نوع ترجمه ارائه خواهیم کرد و با استفاده از این ترجمه ها نشان خواهیم داد که منطق وجهی نرمال دو موضعی (K^2) و منطق وجهی نرمال استاندارد (K) بسیار به هم مرتبط هستند. یک ترجمه را تعبیر-پایدار می نامیم، در صورتی که اثبات پذیری در هر دو جهت حفظ شود. طبق این تعریف، ثابت خواهیم کرد که هر دو ترجمه ی معرفی شده، تعبیر-پایدار از K به K^2 و بالعکس هستند. یک توسیع از منطق K، یک مجموعه از فرمول ها است که شامل K است و تحت قواعد آن و جانشینی یکنواخت بسته است. توسیعی از منطق K^2 را نیز به همین صورت تعریف خواهیم کرد. در نهایت ثابت خواهیم کرد که یک تناظر یک-به-یک بین توسیع هایی از منطق K و منطق K^2 وجود دارد.
نظام غیر تابع ارزشی حاج حسینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منطق پژوهی سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲۷)
103 - 126
حوزه های تخصصی:
مرتضی حاج حسینی در ویراست دوم کتاب خویش «طرحی نو از اصول و مبانی منطق» چهار منطق ناکلاسیک معرفی کرده است: 1. نظام تابع ارزشی، 2. نظام غیرتابع ارزشی، 3 و 4. ترکیب هایی از دو نظام نخست که طبیعتا گسترش هایی از آن دو به شمار می آیند. در مقاله دیگری، نظام تابع ارزشی حاج حسینی را بررسی کرده ام و در این مقاله به نظام غیرتابع ارزشی و گسترشی از آن خواهم پرداخت که در کتاب مطرح شده اند. در این مقاله، صرفا به نقدهای صوری-ریاضی می پردازم و نقدهای فلسفی و غیرصوری و نیز مطالب تاریخی مرتبط را به مقاله دیگری خواهم سپرد. افزون بر برخی نقدهای مشترک میان نظام های تابع ارزشی و غیرتابع ارزشی حاج حسینی مانند دور در تعریف نظام استنتاج طبیعی، فقدان نظیر برای شرط «نرمال بودن برهان ها» در سمانتیک، عدم تمامیت، و نادرستی فراقضایا، نقدهای دیگری در نظام غیرتابع ارزشی وجود دارد. نخستین نقد اختصاصی این است که بسیاری از قاعده های اصلی در این نظام به کمک دیگر قواعد اصلی قابل اثبات و در نتیجه زائد هستند و این هرچند با کتاب های «آموزشی» مناسبت دارد، اما مناسب کتاب های «پژوهشی» نیست. نقد اختصاصی دوم نظام غیرتابع ارزشی این است که قاعده ای دارد به نام «قاعده حاج حسینی» که سبب می شود تا هر متغیر گزاره ای در این نظام قضیه باشد و کل نظام بدیهی (trivial) گردد. نقد سوم اینکه با صرف نظر از قاعده حاج حسینی، برخی صور قاعده پخش پذیری در گسترش نظام غیرتابع ارزشی این کتاب، کل نظام را به منطق کلاسیک فرگه و راسل فرومی کاهد.
مسائل به طورمطلق حل ناپذیر و رایانه های خارق العاده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منطق پژوهی سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲۷)
195 - 204
حوزه های تخصصی:
ابتدا، در پرتو آراء ففرمن، به بررسی دوگانه گودل می پردازیم مبنی بر اینکه یا توانایی های ذهن انسان از هر ماشین متناهی فراتر است، و یا معادلات ریاضی از نوع دیوفانتی وجود دارند که به طور مطلق حل ناپذیر هستند. سپس برهان پاتنم را بررسی می کنیم مبنی بر این که اگر توانایی علمی ذهن انسان را بتوان توسط یک ماشین تورینگ با توانایی تهیه سیاهه ای از نتایج علمی شبیه سازی کرد، این ماشین جمله ای که این توانایی را بیان می کند را به عنوان خروجی ارائه نخواهد کرد. در تلاش برای فهم بهتر این برهان، آن را در زبان منطق وجهی بازسازی می کنیم. در ادامه، به امکان رایانه های خارق العاده برای انجام تعدادی بی شمار عمل پایه ای محاسباتی در زمان متناهی می پردازیم. این امکانی است که اخیراً بر اساس نظریه های جدید فیزیکی مطرح شده است. استدلال می کنیم با فرض تحقق چنین امکانی، حساب مرتبه اول متعین خواهد بود، به این معنی که صادق یا کاذب بودن هر جمله حسابی توضیح پذیر خواهد بود.
ساختارشکنی تعلیم و تربیت دینی در عصر پست مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۳
199 - 210
حوزه های تخصصی:
در این مقاله سعی داریم نشان دهیم که در عصر پست مدرن با به زیر سوال رفتن مبانی هستی شناختی الهیات و نفی مطلق انگاری و استقبال از کثرت گرایی و نسبی انگاری، تعلیم و تربیت دینی در چارچوبی ضدواقع گرایانه پست مدرن قرار گرفته است. این نوع تعلیم و تربیت با به نفی نگاه عمودی محور در تعلیم و تربیت سنتی و مدرنیته که در آن ارزشهای فراسویی و مطلق مورد پذیرش قرار گرفته، سعی دارد نگاه افقی و بافت محور یا محلی را جایگزین نماید و این همان روش ساختارشکنی این نوع تعلیم و تربیت است که تحت تأثیر اندیشه فیلسوفان پست مدرنی مثل دریدا مطرح کرده اند. این نوع تعلیم و تربیت در قرن 21 به نحو روزافزونی در حال گسترش و رشد است. اما خود این رویکرد نیز با مشکلاتی مواجه است که نمی تواند عمومیت کامل داشته باشد. نفی ذات و ماهیت دین، عدم اذعان به شناخت ذات دین، تاریخی و محلی دانستن تجربه دینی و غیره در این رویکرد حاکی از نارسایی آن در اشاعه کامل آن در سرتاسر جهان است. از اینرو به نظر می رسد که تعلیم و تربیت انتقادی در برابر تعلیم و تربیت دینی پست مدرن بدیلی مناسب باشد تا بتواند هم دانش آموز را با ماهیت و ذات دین آشنا سازد و هم کثرت گرایی و بافت گرایی را در تعلیم و تربیت خودش بپذیرد.
تأثیر تفکر اورفئوسی و فیثاغوری بر تناسخ و جاودانگی نفس در فایدون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت و فلسفه سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۷۴)
193 - 215
حوزه های تخصصی:
روش پژوهش حاضر توصیفی_تحلیلی است و به بیان استدلال های جاودانگی نفس و تناسخ در فایدون و وجه تشابه و تفاوت آن ها با آموزه های اورفئوسی و فیثاغوری پرداخته می شود. در خصوص نحوه تأثیرپذیری افلاطون از این سنن، اختلاف نظر وجود دارد. برخی از مفسران معتقدند که افلاطون در بیان آموزه های فرجام شناختی خود تحت تأثیر اندیشه ی اورفئوسی بوده و برخی دیگر آن ها را متأثر از فیثاغوریان دانسته اند. تناسخ مهم ترین آموزه فرجام شناختی ست که در مورد منشأ آن اختلاف نظر بسیار وجود دارد و برخی استدلال های افلاطون نیز مبتنی بر آن است. این آموزه پرسش هایی را در پی دارد، ازجمله اینکه میان رهایی از چرخه تناسخ و الوهیت روح چه ارتباطی وجود دارد؟ و شرط ضروری این الوهیت چیست؟ در این مقاله در ضمن بیان و تحلیل استدلال های افلاطون بر پایه تفکرات فرجام شناختی اورفئوسی و فیثاغوری، به این پرسش ها و به بیان موضع خود در باب نحوه و میزان تأثیرپذیری افلاطون از آن ها می پردازیم.
طرح واره استعاره های مفهومی انفاق در قرآن کریم(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن زمستان ۱۴۰۲ شماره ۹۶
137 - 173
حوزه های تخصصی:
طرحواره استعاره های مفهومی انفاق در قرآن برآنست با استفاده از استعاره های مفهومی زبانشناسی شناختی دیدگاه قرآن را در موضوع انفاق کشف کند. از روش های خداوند در قرآن جهت رساندن مقصود، استفاده از زبان تمثیل و استعاره است. بر اساس نظریه زبان شناسی معاصر؛ در استعاره مفهومی همواره یک امر انتزاعی یا کمترشناخته شده، بر اساس یک امر انضمامی یا شناخته شده تر فهمیده می شود. از جمله موضوعات قرآنی که در قالب استعاره معقول به محسوس بیان شده است، انفاق است. با توجه به جایگاه انفاق در قرآن، مسئله اصلی این مقاله تبیین طرح واره استعاره های مفهومی انفاق در قرآن است. با تأمل در آیات مربوطه، نتایج حاصل از انطباق حوزه های مقصد بر مبدأ عبارتند از: انفاق در راه خدا؛ تجارت با خدا و سرمایه گذاری پر سود و عاقلانه و سبب رشد معنوی انسان انفاق ریایی؛ عملی نامعقول با اثری معکوس، همراه خسران و سرمایه گذاری در حباب اقتصادی و مانع رشد معنوی انفاق خالصانه؛ زمینه ساز بهره مندی دائمی فرد و اجتماع از ثمرات انفاق و سبب رشد معنوی و تثبیت نفس و امنیت روحی انفاق ریایی با منت و اذیت ؛ موجب حبط عمل و حسرت فراوان و محرومیت قلب ریاکار از رشد معنوی
خوانش فارابی از اوسیای ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۳
235 - 255
حوزه های تخصصی:
فارابی در ده اثر خود از جوهر و مشتقات آن به صورت پراکنده سخن گفته است. در این آثار، پی در پی به نقل قول هایی از ارسطو و تفسیر فارابی از آن نقل قول ها برخورد می کنیم. فارابی انتخاب لفظ جوهر برای اوسیا را فرض گرفته است؛ به این معنی که بر سر ترجمه آن به موجود، عین، ماهیت و ذات دعوایی ندارد و معنای آن را حمل بر جوهر می کند. این مقاله می کوشد شباهت ها و تفاوت های فارابی با ارسطو در بحث از مفهوم جوهر را تقریر کند و سپس از دل آن به دو نظریه ابتکاری فارابی پل بزند. آن دو نظریه یکی در بحث تقسیم موجود ظهور می کند و دیگری در نگرش فارابی به واقعیت. هرچند در این میان به چند ناسازگاری در کلام فارابی برخورد می کنیم که زبان فلسفی او را حتی بیشتر از زبان فلسفی ارسطو در متافیزیک ابهام آلود می کند. همین امر عاملی می شود که کلام فارابی قابلیت تفسیرهای متفاوتی داشته باشد. در نهایت درباره ارتباط مفهوم جوهر با مفاهیم شئ و تشخص بحث می گردد.
مطالعه استدلال اخلاقی دانش آموزان دوره دوم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تفکر و کودک سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲۷)
99 - 129
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی چگونگی استدلال اخلاقی در دانش آموزان دوره دوم ابتدایی انجام شد. برای نیل به این هدف، از روش تحقیق آمیخته استفاده شد. در مرحله اول، شش مدرسه از هر دو ناحیه 1و2 همدان (دو مدرسه دولتی و یک مدرسه غیرانتفاعی از هرناحیه) و از هر مدرسه یک کلاس در پایه چهارم، پنجم و ششم به صورت تصادفی انتخاب شد. جامعه آماری تمامی دانش آموزان پسر دوره دوم ابتدایی شهر همدان بود که تعداد آن ها 12551 نفر می باشد. پرسشنامه استاندارد قضاوت اخلاقی MJT بین 395 دانش آموز مورد مطالعه توزیع شد و نتایج آن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. سپس با توجه به نتایج از هر پایه تحصیلی چهار نفر انتخاب شد. بدین صورت که دو نفر از نمرات بالا و دو نفر از نمرات پائین آزمون کمی در هر پایه تحصیلی قرار داشتند و هر کدام از این پایه ها به عنوان یک گروه انتخاب شد. یعنی در مجموع دوازده نفر در مرحله دوم مورد مطالعه قرار گرفتند. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته که براساس معماهای اخلاقی شکل گرفته بود، جمع آوری شد و به روش کد گذاری و مقوله بندی تحلیل شدند. یافته های حاصل از تجزیه و تحلیل کمی نشان داد که دانش آموزان پسر دوره دوم ابتدایی شهر همدان در مجموع از قدرت استدلال اخلاقی بالایی برخوردارند. یافته های حاصل از بخش کیفی نیز حاکی از آن بود که مقولات «عاقبت اندیشی»، «روابط عاطفی و احساسی»، «تبعیت از قانون»، «انعطاف در قانون با توجه به شرایط» و «احترام به حقوق دیگران» در استدلال دانش آموزان اثرگذار است. همچنین «خداوند»، «والدین»، «خود»، «قرآن»، «کتاب درسی» و «قانون» به عنوان منابع استدلال اخلاقی شناسایی شد. در نتیجه می توان گفت استدلال اخلاقی دانش آموزان بیشتر تحت تاثیر آموزه های خانواده قرار دارد و مدرسه نقش کمرنگی در آن دارد، لذا لازم است رشد استدلال اخلاقی در برنامه های درسی بیشتر مورد توجه قرار گیرد و به ویژه در دروس و فرصت های آموزشی مذهبی بر این امر تأکید بیشتری شود.
ایدۀ زبان اندیشه در محکمۀ ویتگنشتاین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۴
448 - 466
حوزه های تخصصی:
ویتگنشتاین در کتاب تحقیقات فلسفی طیف وسیعی از نظریات کلاسیک و معاصر را در باب زبان مورد انتقاد قرار می دهد. در اینجا سعی خواهیم کرد با معرفی ای اجمالی از آنچه تحت عنوان نظریه «زبان اندیشه» (یا زبان ذهن) شناخته می شود، نشان دهیم چرا این نظریه نیز از نگاه ویتگنشتاین مردود است. برای این کار تلاش ما معطوف خواهد بود به این که از نگاه ویتگنشتاین به این پرسش ها پاسخ دهیم: اندیشه چیست و چه نسبتی با زبان دارد؟ آیا اندیشه فرایندی کاملا ذهنی است؟ آیا زبان صرفا ابزاری است برای انتقال اندیشه های ذهنی؟ آیا اندیشه بر زبان تقدم دارد یا هویتی مستقل از زبان ندارد؟ در صورت عدم استقلال اندیشه از زبان، آیا انسان ها مقدم بر یادگیری زبان، در ذهن خود واجد چیزی به نام زبان اندیشه اند؟ در نهایت سعی خواهیم کرد نشان دهیم اعتراض ویتگنشتاین به نظریه زبان اندیشه ذیل کدام دسته از اعتراضات به این نظریه قرار می گیرد و دفاع حامی زبان اندیشه چیست و این دفاع چگونه ارزیابی می شود.
تحلیلی بر ملاک ارزش اخلاقی از منظر کانت با تکیه بر آرای ریچارد هِنسون و باربارا هِرمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۴
766 - 786
حوزه های تخصصی:
در باور کانت یک عمل تنها زمانی ارزش اخلاقی دارد که صرفاً به انگیزۀ انجام وظیفه و بدون دخالت هیچ گونه تمایل و منفعت شخصی انجام شود. وی با بیان مثال هایی در کتاب بنیاد، نشان می دهد که وجود تمایلات همسو با اعمال وظیفه شناسانه، نظیر رفتار مبتنی بر همدردی، ارزش اخلاقی عمل را زیر سؤال می برد. این نظرات به ویژه با احیای رویکردهای فضیلت محور در نیم قرن اخیر، موضوع مناقشه های بسیاری گردید. در این میان تلاش دو تن از مفسران مشهور، ریچارد هنسون و باربارا هرمن، در ارائۀ تبیینی روشنگرانه از دیدگاه کانت و پاسخ به ابهامات مطرح برجسته است. هنسون ضمن ترسیم دو مدل ابتکاری از شرایط انجام عمل، به پدیدۀ مهم تعین چندعاملی اشاره کرد و قائل به بسندگی وجود انگیزۀ ادای وظیفه برای ارزشمندی اخلاقی عمل شد. هرمن نیز با ارائۀ مدل سوم، استدلال کرد که یک عمل در صورتی ارزش اخلاقی دارد که هم وظیفه اقتضا کند و هم انگیزۀ اصلی آن فارغ از اینکه تمایل عامل را منعکس کند یا نه، انگیزۀ وظیفه باشد. در این مقاله قوت و کارآمدی این مدل ها را از رهگذر بررسی مثال های مشهور کانت می سنجیم. نتیجه آنکه تفاسیر این دو، با وجود گشایش در فهم بهتر نظریۀ وی، کمک چندانی به حل ابهامات موجود نمی کنند. ساده انگاری پدیدۀ تعین انگیزه های متعدد و مشکل توتولوژی و دور از جمله نقدهای قابل بیان در این خصوص است. نگاه جامع به اندیشۀ کانت نشان می دهد که عمل به وظیفه و بی اعتنایی به سایر تمایلات و انگیزه ها بخشی ناگزیر از فرآیند رشد منش اخلاقی آدمی است.
متافیزیک علم و فروبستگی توسعه در اندیشۀ داوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۴
787 - 806
حوزه های تخصصی:
طرح غرب زدگی رضا داوری اردکانی راه برون رفت از توسعه نیافتگی را پیمودن مسیر توسعه می داند. توسعه نیافتگی گرچه عارضه ای است که از ناحیۀ تجدد گریبان گیر کشورهای غرب زده شده است، لیکن برای رهایی از آن چاره ای جز تن دادن به توسعه نیست. محمدتقی طباطبایی دیدگاه منتقدان داوری مبنی بر «گسست نظری» را صورت بندی و سپس رد می کند و معتقد است که در این نظریه تنها سطح بحث از فلسفه به روشنفکری منتقل شده است. این پژوهش ضمن تأکید بر بی پاسخ ماندن مسئله در سطح فلسفی و بازتعریف آن با عنوان «فروبستگی توسعه» می کوشد که با کاوش در اندیشۀ داوری راه برون رفتی برای آن پیشنهاد کند. به این منظور، نخست ویژگی های توسعه یافتگی و توسعه نیافتگی و هم چنین شرایط مشارکت در عالم علم از آثار داوری گرداوری و جمع بندی می شود. سپس به روش تحلیلی و برپایۀ رهنمود داوری مبنی بر امکان راهی میان رد و قبول علوم انسانی و اجتماعی، تلاش می شود که با رعایت شرایط تعریف شدۀ داوری برای گذار از توسعه و با استفاده از مفاهیم و نظریه های فلسفه و متافیزیک علم، راهی برای گشودن فروبستگی توسعه ارائه گردد.
مواجهه با «دیگری» و ظهور صلح بنیادین در نهادِ سوژه امپریالسیت از منظر امانوئل لویناس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۴
807 - 823
حوزه های تخصصی:
موضوع این تحقیق، بررسی و تحلیل صلح بنیادین است که در پرتو مواجهه با «دیگری» در نهاد سوژه امپریالیست رخ می دهد. لویناس سوژه ای را به نمایش می گذارد که در راستای بنیان بهشتی زمینی خواسته هایش را بر جهان تحمیل نموده و به بلعیدن اغیار و فروکاستن آنها به خویش سرگرم است. سوژه خودکامه که هویتش را با خشونت و در ارتباط با اغیار شکل داده، با «دیگری» مواجه می شود که در برابر تمامیت خواهی او مقاومت می کند. ایده لویناس جهت پایان خشونت، ریشه در سوبژکتیویته ای دارد که غیرقابل فروکاست به آگاهی است و مسئولیتی نامتناهی بر سوژه تحمیل می کند. مواجهه با چهره «دیگری» از ابتدا صلح آمیز است. چهره، با متنبه ساختن سوژه برای صلح و همبستگی، او را بر انجام وظیفه بر می انگیزد و پیش از هر پرسش و انتخاب، سوژه را شخصا مسئول صلح با «دیگری» می کند؛ مسئولیتی که پیش از این در آن مستقر شده است و نمی تواند خود را از آن کنار بکشد. صلح موردنظر لویناس صلح بنیادین، اصیل و فراتر از صلح و جنگ متعارف است.