تحلیل محتوی روشی است برای جمع آوری اطلاعات و تحلیل آن. در تحلیل محتوی به جای مشاهده مستقیم رفتار مردم یا پرسش در مورد آن به ارتباطاتی که آنان به وجود آورده و پیامهایی که رد و بدل کرده اند توجه و در مورد آن سؤال و تحلیل می شود. تحلیل محتوی‘ متون نامه ها‘ دفاتر خاطرات‘ سخنرانیها‘ مقالات‘ صورت جلسات‘ کتب‘ اشعار‘ نقاشیها‘ قوانین و هر سند دیگری را مطالعه و ارزیابی می کند. تحلیل محتوی روشی ‹‹ غیرواکنشی ›› و ‹‹غیرمداخله ای›› است و چون اسناد مورد مطالعه و متون مورد تحلیل قبلاً ثبت و ضبط شده‘ بنابراین صاحبان اسناد و مؤلفان آثار را به کار تحلیل‘ واکنشی و تحلیلگران و محققان را در کار تألیف و تدوین و ایجاد اسناد و مدارک‘ مداخله نیست. در این مقاله‘ ویژگیهای روش تحلیل محتوی‘ اختلاف نظرهایی که در مورد آن وجود دارد‘ چگونگی مقوله بندی و ضوابط آن‘ واحدهای تجزیه و تحلیل و مهمترین محاسن و معایب این روش و نحوه استفاده از آن در یک مورد خاص نیز‘ مطرح می شود.
مطالعات اجتماعی را می توان در یک مقطع از زمان به انجام رساند یا در چند مقطع. در صورت اول‘ فقط یک زمان (t) در تحقیق وجود دارد‘ در حالیکه در تحقیق نوع دوم چند یا چندین زمان خواهیم داشت که از (t1 آغاز می شود تا tn) ادامه می یابد. نوع اخیر را مطالعات طولی می خوانند. در این تحقیق مخصوصاً تاثیر عامل زمان مورد سنجش و ارزیابی قرار می گیرد. از این طریق‘ هم دگرگونی های مرتبط با عقاید‘ نظرات و حالات سنجیده می شود‘ هم تغییر در رفتار‘ عادات و ... به سنجش نهاده می شوند. همچنین‘ از این طریق نه تنها افراد را مورد مطالعه قرار می دهند‘ بلکه گروهها‘ کارگاهها و یا روستاها و ... را نیز می توان در جریان تطور آنان به تحقیق نهاد. با استفاده از این روشها‘ نه تنها می توان حرکت یا تغییر را شناخت (سطح وصفی) ‘ بلکه علت یا علل تغییرهای حاصل شده در عقاید یا رفتار (یا هر دو) در فرد یا جمعیت و یا هر واحد مورد مطالعه را مورد شناسائی قرار داد (سطح علی یا تبیین) علاوه بر این‘ از این طریق نه تنها نسبت دگرگونی بلکه ترکیب درونی آنرا نیز می توان شناخت‘ بعنوان مثال‘ چنانچه در جریان دو مقطع زمانی نسبت طرفداران یک رئیس جمهور در حد 40% باقی مانده باشد. با این روش می توان ملاحظه کرد آیا همان افراد سابق باز به او رای داده اند یا آنکه در ترکیب درونی موافقان تغییری رخ داده است.