فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۵۰۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
توجه مجدد به نظام های سنتی بهره برداری و مدیریت گروهی، دانش بومی و تجربه مردم محلی در این پژوهش از دیدگاه پارادایم های جدید توسعه و معیشت پایدار روستایی است. پژوهش در دانش بومی و نظام های تولید سنتی، سبب شده است تا این اندیشه کلیشه ای که دهقانان، مدیرانی ضعیف اند تبدیل به اندیشه ای شود که برای مردم محلی احترام بیشتری قائل است. مردمی که ایده ها و اعمالشان در قبال محیط، پایدار و دارای سازگاری بومی تلقی می شود. (Fujisaka, 1986) یک معیشت هنگامی پایدار است که بتواند با فشارها و شوک ها سازگار شده و خود را تقویت یا حفظ کند. (Chambers & Conway 1992:6) نگاه به نظام جمعی مدیریت منابع آب و لایروبی جوی های آبیاری در سیستان از این دیدگاه، ارزش آن در ایجاد معیشت پایدار در پهنه سرزمین را نشان می دهد. در توجه به عرصه های روستایی در منطقه سیستان، به روشنی در می یابیم که، با وجود تغییرات اقلیمی و خشک تر شدن سرزمین، مهمترین عامل شکل گیری وضعیت کنونی (بیابانی شدن سیستان) را باید در نابودی نظام های سنتی تولید مبتنی بر دانش و تجربه بومی و سازگار با شرایط سرزمین محلی دانست.
در حال حاضر یکی از چالش های مهم اقتصاد روستایی سیستان، نابودی سالانه بخش وسیعی از زمین های کشاورزی در اثر بی آبی و تراکم رسوبات آبی و بادی و خارج شدن تدریجی کشاورزی از عرصه معیشت، در اثر عدم توانایی تامین و هدایت صحیح آب توسط مدیریت های جدید روستایی است. استفاده نادرست از تکنولوژی های نو و عدم استفاده از دانش بومی و تجارب جامعه محلی، سبب بحرانی تر شدن وضعیت و در نتیجه باعث بیکاری، کمبود درآمد، فقر و مهاجرت روستاییان گردیده است. سیستم مدیریت سنتی با ساختار هرمی خود به همراه کشاورزان منطقه در طول سال با عنوان حشر، به صورت منظم و دسته جمعی (هزاران نفر) در طول سه ماه اقدام به لایروبی رسوبات رودخانه ها، کانال ها و انهار جهت انتقال آب و کشت نزدیک صد هزار هکتار از اراضی زراعی منطقه را می نمود. در حالی که اکنون عدم استفاده از دانش بومی و تجارب مدیران سنتی منطقه، را می توان به عنوان یکی از عوامل اصلی عدم پایداری معیشت مبتنی بر کشاورزی منطقه قلمداد کرد.
هدف اصلی این پژوهش معرفی حشر به عنوان یک نظام و تکنیک گروهی سنتی و شناخت نقش دانش بومی و تجارب کارکردی مدیریت مشارکتی سنتی در پایداری معیشت، مبتنی بر کشاورزی در سیستان است. این پژوهش از نوع پژوهش های توصیفی تحلیلی است که با اتکاء به روش بررسی اسنادی انجام شده است و در بخشی از کار برای گردآوری داده های مورد نیاز، از بازدید های میدانی و مصاحبه های هدفمند با آگاهان و ریش سفیدان محلی استفاده شده است که نام آنها در پایان مقاله بیان شده است. بهره جستن از دانش بومی و تجارب مدیریت سنتی منابع تولید روستایی، در کنار بکارگیری دانش روز و تکنولوژی نوین در چارچوب دیدگاه مشارکتی، می تواند حیات اجتماعی و اقتصادی منطقه، بویژه فضای روستایی را بازسازی و متحول سازد.
بررسی رابطه بین اعتماد و مشارکت اجتماعی در نواحی روستایی شهر کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله چگونگی پیوند بین اعتماد اجتماعی و مشارکت اجتماعی بررسی و تحلیل شده است. هدف این بررسی بیان خاستگاه فکری و نظری این دو مفهوم به منزله مفاهیم کلیدی و نرم ادبیات علوم اجتماعی از حیث نظری و نیز چگونگی سنجش عملی آنها و در نهایت آزمون تجربی ارتباط بین آن دو در حوزه مورد مطالعه است. در آغاز با بیان سرچشمه های فکری این دو مفهوم جایگاه آنها در اندیشه برخی از نظریه پردازان علوم اجتماعی مشخص شده است. سپس ابعاد نظری اعتماد و مشارکت اجتماعی در ادبیات جامعه شناسی کاوش شده است که اغلب گواهی بر وجود نوعی رابطه متعامل بین این دو مفهوم است. با بیان مؤلفه های مربوط به اعتماد در دو سطح اعتماد بین افراد و اعتماد به نهادها و سازمان ها و نیز تعیین اجزای مربوط به مشارکت اجتماعی تعریف عملی و آزمون تجربی آنها امکان پذیر و در نهایت با جمع آوری داده های لازم از حوزه مورد مطالعه ارتباط بین آن دو اندازه گیری شده است. استنباط آماری از داده ها نشان دهنده وجود نوعی همبستگی معنادار، در سطح اطمینان 99 درصد، بین دو متغیر اعتماد اجتماعی و مشارکت اجتماعی است
نقش مهاجرت های روستایی در اسکان غیررسمی : (مطالعه موردی: متروپل اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر کوشش شده است که به تحلیل نقش مهاجرت های روستایی در اسکان غیررسمی در شهر اهواز ـ متروپل منطقه ای استان خوزستان ـ پرداخته شود. روش تحقیق ترکیبی از روش های اسنادی، تحلیلی و میدانی است و جامعه آماری آن را حاشیه نشینان شهر اهواز که تعداد آنها در سال 1385 افزون بر 120.000 نفر بوده است تشکیل می دهد. حجم نمونه پژوهش براساس فرمول کوکران برابر با 385 خانوار است. با استفاده از آماره های استنباطی پیرسون، فریدمن، تحلیل واریانس، رگرسیون خطی و روش Z به تحلیل داده های پژوهش پرداخته شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که مسئله مهاجرت های شهر اهواز به عنوان یکی از مباحث مهم جمعیتی قابل طرح است و سرنوشت آینده شهر به روند مهاجرت ها بستگی خواهد داشت. توسعه بی رویه کالبدی و جمعیتی متروپل منطقه ای اهواز با مهاجرت های صورت گرفته به این شهر مرتبط بوده و این مهاجرت ها نیز با استقرار صنایع در این شهر پیوند داشته است. برطبق مدل رگرسیونی پیش بینی شده، در افق زمانی 1395 جمعیت بیکاران کلان شهر اهواز به 89.116 نفر خواهد رسید و لازم است که در برنامه ریزی های آتی شهر به این مقوله عنایت بیشتری شود.
بررسی موانع و راهکارهای مناسب توسعة مشاغل خانگی روستایی شهرستان اسلام آباد غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
باتوجه به افزایش سریع و گستردة جمعیت، ازجمله جمعیت روستایی ایران، و ناتوانی بخش کشاورزی در اشتغال زایی کافی برای نیروی کار حجیم و فزایندة روستایی، توسعة اشتغال غیرکشاورزی به ویژه برای گروه های کم زمین یا فاقد زمین، اهمیت بسزایی دارد. یکی از کسب وکارهایی که در سال های اخیر درخصوص زنان روستایی به آن توجه شده، مشاغل خانگی است. در کشورهای جهان سوم درصد کمی از زنان روستایی در این زمینه مشغول به کار هستند و متأسفانه کار خانگی این عده نیز در قالب نهاد یا مؤسسة مشخصی تعریف نشده است. ازین رو، پژوهش کاربردی حاضر پژوهش حاضر، کاربردی با هدف بررسی راهکارهای مناسب توسعة مشاغل خانگی از دیدگاه زنان روستایی و کارشناسان است، که با روش توصیفی پیمایشی در سال 1390 انجام شد. جامعة آماری این پژوهش شامل 15000 زن روستایی و 50 کارشناس صاحب نظر در زمینة مشاغل خانگی بود و حجم نمونه براساس جدول مورگان 375 نفر زن روستایی و 50 نفر کارشناس تعیین گردید. روش نمونه گیری در جامعة زنان به صورت طبقه ای با انتساب متناسب، و در جامعة کارشناسان سرشماری بود. روایی پرسشنامه با بهره گیری از نظر متخصصان و پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ برای هریک از موانع توسعة مشاغل خانگی شامل خانوادگی، فردی، اقتصادی، دولتی و شخصیتی به ترتیب 87/0، 88/0، 76/0، 89/0، 87/0 محاسبه شد، که نشان دهندة مناسب بودن ابزار پژوهش است. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS نشان داد که مهم ترین موانع توسعة مشاغل خانگی از دید زنان به ترتیب موانع شخصیتی، فردی، اقتصادی، خانوادگی و دولتی است. از دید کارشناسان، مهم ترین این موانع به ترتیب موانع خانوادگی، فردی، شخصیتی، دولتی، و اقتصادی هستند. نتایج مطالعات همبستگی، ارتباط مثبت و معناداری را بین عضویت در تشکل ها، سطح تحصیلات زنان و توسعة مشاغل خانگی با احتمال خطای 01/0 نشان می دهند. بین سایر متغیرها ازقبیل سن زنان، وضعیت تأهل، داشتن یا نداشتن الگوی نقش، موفقیت یا عدم موفقیت الگوی نقش، داشتن تجربة شخصی در زمینة مشاغل خانگی و توسعة کسب وکارهای خانگی رابطة معناداری وجود ندارد.
اسکان عشایر و توسعه و بهبود حیات اجتماعی آنان در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله امکان توسعه و بهبود زندگی عشایر ایران در دو حالت کوچ و اسکان در قالب یک چارچوب مفهومی منسجم و با استفاده از یک مقیاس چند بعدی مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج به دست آمده بیانگر این واقعیت است که الگوی برخورد دولت های مدرن با جامعه سنتی عشایری مبتنی بر امکان شناسی صحیح اسکان و توسعه نبوده، بلکه بیشتر جنبه سیاسی داشته است. در زمانی که عشایر مایل به ادامه کوچه بوده اند حکومت پهلوی اول و دوم آنان را به اسکان اجباری و ناخواسته وادار کرده است. ولی در دهه های اخیر که نظام ایلی دچار فرو پاشی گردیده و عشایر داوطلب اسکان برای بهره مندی از امکانات جامعه مدرن بوده اند، دولت اسکان عشایر را به طور جدی برنامه ریزی و اجرا نکرده است. واقعیت این است که امروز با توجه به از شکل افتادگی نظام ایلی، عشایر ایران با مساله آنومی و پیامدهای منفی آن روبرو شده اند. در چنین شرایطی توسعه و بهبود زندگی عشایر در قالب نظام ایلی مقدور نیست. بنابراین دولت باید با درک این ضرورت نسبت به شناخت وضعیت موجود، ترسیم وضعیت مطلوب و امکان شناسی اسکان و توسعه عشایر اقدام و با اتخاذ سیاست اسکان داوطلبانه و برنامه ریزی شده ساماندهی زندگی آنان را با توجه به شرایط امروزی ایران و جهان و با مشارکت خود آنان در جهت کاهش تضادها و ارتقا انسجام ملی به فرجام رساند
تحلیلی بر وضعیت رفتارهای فرهنگی در نواحی روستایی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرهنگ به عنوان مؤلفه ای از ارزش های پذیرفته شده در هر جامعه، شیوه زندگی و عادات و رسوم، و هنجارهایی که افراد از آن پیروی می کنند، همواره موجد هویت و ضامن بقا و دوام جوامع بوده است. فرهنگ گرایی پارادایم های توسعه علاوه بر تضمین مشارکت جوامع و در نتیجه موفقیت آنها، شاید مطمئن ترین راه برای مواجهه، ورود موفقیت آمیز و همراه شدن با جریان جهانی شدن در عصر فراگستری اطلاعات باشد. گستردگی حیطه فرهنگ از سویی و کمبود اطلاعات و آمار مدون و معتبر به ویژه در مورد جوامع روستایی از سویی دیگر، از عمده ترین مشکلات مطالعه در این حوزه ها به شمار می آیند. مقاله حاضر حاصل مطالعه ای با هدف بررسی و تحلیل رفتارهای فرهنگی در مناطق روستایی کشور است. داده های مورد نیاز از مجموعه 29 جلدی گزارش های طرح ملی «رفتارهای فرهنگی ایرانیان در مناطق روستایی کشور» به عنوان تنها منبع اطلاعاتی موجود در این زمینه استخراج گردیده است. با انجام پردازش های مفصل و چندمرحله ای به کمکروش های تجزیه و تحلیل چندمعیاره بر روی داده های اولیه، 20 شاخص ترکیبی ثانویه و از مجموعه این شاخص ها نیز 3 شاخص عمده و اصلی تحقیق مربوط به حوزه های «فعالیت های فرهنگی»، «دسترسی به کالاهای فرهنگی» و «مصرف کالاهای فرهنگی» به دست آمد. پس از توصیف هر کدام از 23 متغیر به دست آمده و نیز تشریح وضعیت استان های کشور در هر کدام از آنها، رتبه بندی و تعیین درجه بهینگی مناطق روستایی کشور در هر کدام از 3 حوزه عمده مورد مطالعه، با استفاده از آنالیز تاکسونومی مشخص گردید. در ادامه با استفاده از تجزیه کلاستر، خوشه بندی فرهنگی مناطق روستایی کشور نیز در 3 طبقه ضعیف، متوسط و نسبتاً خوب به ترتیب شامل 5، 16 و 7 استان انجام شد. نتایج حاکی از وضعیت نامساعد مصرف کالاهای فرهنگی در مقایسه با میزان دسترسی به این کالاهاست و به طور کلی پایین بودن سطح بهره وری فرهنگی در مناطق روستایی کشور را نشان می دهد؛ گرچه دسترسی ها نیز وضعیت چندان مطلوبی ندارد. خوشه بندی و تاکسونومی های انجام شده نیز گرچه رتبه بندی های متفاوتی را در هر کدام از 3 حوزه مورد مطالعه نشان می دهد، لکن نامساعدترین وضعیت ها همواره به مناطق مرزی کردستان و سیستان تعلق داشته است که در جای خود مسئله بسیار در خور تاملی است، در حالی که بوشهر دارای وضعیت کاملاً متفاوتی است
رویکرد بومی به نظریه خرده فرهنگ دهقانی راجرز با تأکید بر روش های کمی (مطالعه موردی: دهستان سکمن آباد شهرستان خوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: تحقیق حاضر تلاشی در جهت ارزیابی ارتباط میان عناصر فرهنگی مطرح شده در نظریه خرده فرهنگ دهقانی راجرز در روستاهای دهستان سکمن آباد و سطح توسعه یافتگی این روستاها می باشد.
روش: روش تحقیق در این پژوهش، از نوع توصیفی- تحلیلی است و به منظور جمع آوری داده ها از روش میدانی (پرسشنامه ای) و کتابخانه ای استفاده شده است. سطح تحلیل تحقیق، خانوارهای ساکن در دهستان سکمن آباد شهرستان خوی می باشد که برای تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از پرسشنامه ها، از ضریب همبستگی پیرسون و برای تعیین سطح توسعه یافتگی روستاهای مورد مطالعه، از تکنیک ویکور استفاده شده است.
یافته ها: یافته ها حاکی از آن است که عناصر خرده فرهنگی شامل «خانواده گرایی»، «وابستگی به دولت» و «تقدیرگرایی» در تمامی روستاهای دهستان مورد مطالعه، و عنصر «عدم اعتماد متقابل» به غیر از روستای ممش خان و عنصر «تصور خیر محدود» بجز روستاهای کلوانیس و ممش خان جزء ارزش های فرهنگی این جوامع به حساب می آیند. همچنین عناصر خرده فرهنگی «محلی گرایی» و «عدم چشم پوشی از منافع آتی به خاطر منافع آنی» در جوامع روستایی مورد مطالعه جزء ارزش-های فرهنگی آن ها نمی باشد. در گام بعدی با استفاده از تکنیک ویکور اقدام به سنجش سطح توسعه یافتگی روستاهای مورد مطالعه گردید که نتایج نشان داد روستاهای گیلدور و زیوه به ترتیب بالاترین و روستاهای کولوس و سنت به ترتیب پایین-ترین سطح توسعه را در میان سایر روستاها دارند. در انتها، از طریق مقایسه میزان تأثیرپذیری روستاهای مورد مطالعه از عناصر خرده فرهنگی مطرح شده در نظریه راجرز، سطح توسعه افتگی این روستاها مشخص گردید. نتایج این مقایسه حاکی از آن است که روستاهایی که تأثیرپذیری کمتری از عناصر فرهنگی یاد شده دارند، نسبت به روستاهایی که این تأثیرپذیری در آن ها بیشتر است، از سطح توسعه بالاتری ، برخوردار می باشند.
راهکارهای علمی: با توجه به این که یافته های تحقیق حاضر نشان می دهد که بین عناصر فرهنگی نظریه راجرز و سطح توسعه یافتگی روستاها در منطقه مورد مطالعه رابطه وجود دارد، فراهم نمودن بستر مناسب برای توسعه در منطقه مورد نظر و انجام اقدامات اجتماعی- فرهنگی با تأکید بر اصلاح فرهنگ روستایی حاکم، امری ضروری می نماید.
اصالت و ارزش: وجه تمایز تحقیق حاضر در تلفیق روش های کمی در تجزیه و تحلیل اطلاعات و نیز در نظر گرفتن رابطه میان عوامل فرهنگی مورد نظر با میزان توسعه یافتگی روستاهای مورد مطالعه می باشد.
کاربرد شاخص تنوع غذایی در بررسی وضعیت امنیت غذایی مناطق روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی عملکرد تغذیه ای خانوارها ابزاری مناسب برای تشخیص میزان دسترسی آنها به مواد غذایی است. از این رو، برای بررسی وضعیت امنیت غذایی مناطق روستایی کشور، از سه شاخص «میانگین نسبت کفایت غذایی»، «بری» و «آنتروپی» در قالب شاخص های تنوع غذایی استفاده می شود. نتایج نشان می دهد که دهک های پایین درآمدی از تغذیه ای قابل قبول برخوردار نیستند و مواد مغذی به اندازة کافی به آنها نمی رسد؛ همچنین، گروه های کم درآمد نسبت به گروه های پر درآمد از تنوع کمتری در مصرف اقلام خوراکی برخوردارند، که می توان آن را ناشی از درآمد اندک خانوارهای دهک های اولیه دانست. از این رو، توصیه می شود که دولت به شناسایی خانوارهایی بپردازد که با توجه به نقشة امنیت غذایی در کشور، نیاز به حمایت دارند و همچنین، هدفمندی نظام پرداخت یارانه را بر اساس کالاهایی که نقش اساسی در تأمین انرژی هر فرد دارند، در دستور کار خود قرار دهد.
جامعه شناسی جمعیت عشایر کوچنده ایران
حوزه های تخصصی:
"در این مقاله سعی شده است با نگاهی جامعهشناختی و با اتکا به نتایج سرشماری مرکز آمار ایران در سال 1377 ساختار و ترکیب جمعیت عشایر کوچرو ایران براساس شاخصهایی شامل: سن، جنسیت، وضع سواد و سطح تحصیلات، فعالیت و اشتغال، نظام خانواده و زناشویی (ازدواج) توصیف و مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد.
برای درک بهتر وضع موجود عشایر و تحولات آن سعی شده است بررسی و تحلیل وضعیت عشایر کوچرو براساس دو پارامتر عمده یعنی طول مسیر کوچ و استقرار در قشلاق در زمان سرشماری انجام گیرد.
نتایج به دست آمده بیانگر آنست که جمعیت عشایر کوچنده ایران جوانتر از جمعیت کل کشور است، در میان خردسالان نسبت جنسی غلبه با پسران و در جمعیت فعال نسبت جنسی کاهش مییابد. سطح سواد پایین و در میان زنان میزان سواد به مراتب کاهش مییابد، متوسط بعد خانواده 5/6 نفر و اکثر ازدواجها خویش همسری (درونگروهی) است. "
تاثیر خانه های دوم بر توسعه منطقه باغبهادران شهرستان لنجان
حوزه های تخصصی:
در جوامع پیشرفته، بخش اعظم جمعیت در شهرها اسکان یافته اند و مرام زندگی شهری مردم را در خود غرق کرده است. به این ترتیب، روستا و زندگی روستایی مفهومی دور از ذهن و از طرفی، جذاب برای این جمعیت شهرنشین به شمار می رود. این موضوع انگیزه اصلی تبدیل شدن روستا به یک مقصد گردشگری است . مقوله خانه های دوم که زیر مجموعه ای از گردشگری است، در پی توسعه شهرنشینی، بهبود سیستم حمل و نقل و ارتباطات، افزایش اوقات فراغت و غیره درحال گسترش است که پیامد هایی را به همراه خواهد داشت. از این رو، خانه های دوم و تاثیرات اقتصادی ـ اجتماعی و زیست-محیطی آن بررسی و تحلیل می گردد. هدف این پژوهش: 1- بررسی خانه های دوم؛ 2- تمایلات شهروندان برای استفاده از این مکانها و صرف وقت و هزینه در این خانه ها و 3- پیامدها و تاثیرات مختلف توسعه ای بر محیط های اطراف است. در این پژوهش، از روش تحقیق اسنادی، میدانی و تحلیلی استفاده شده و اطلاعات به دست آمده در قالب روش swot تجزیه و تحلیل گردیده است. نتایج تحقیق حاکی از جدید بودن موضوع، داشتن چشم انداز طبیعی و جاذبه های طبیعی مناسب، تمایل شهروندان برای گذران اوقات فراغت خود در این مکان ها و سرمایه گذاری های مختلف بخش خصوصی است. سرمایه گذاریهای اقتصادی و کالبدی دارای تاثیرات مثبت و منفی در منطقه بوده است. ساماندهی فضایی مناسب این مکان ها می تواند آثار مثبت توسعه ای در منطقه داشته باشد.
وقف و مدرنیته در ایران: کشت و صنعت آستان قدس رضوی
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی اول اقتصادی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی دوم اقتصادی
- حوزههای تخصصی اقتصاد اقتصاد خرد رفاه،درمان،آموزش رفاه کارایی تخصیصی،تحلیل هزینه_فایده
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی شهری و روستایی جامعه شناسی روستایی و عشایر
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی اقتصادی
- حوزههای تخصصی هنر و معماری هنرهای زیبا هنرهای تجسمی طراحی، نقاشی ایران و اسلام نقاشان
علل مهاجرت روستاییان در استان همدان (شهرستان ملایر بخش جوکار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مهاجرت روستاییان به شهرها یکی از مسایل مهم کشورها در شرایط کنونی است. در این پژوهش، دلایل مهاجرت روستاییان به شهرها در بخش جوکار شهرستان ملایر در استان همدان مورد بررسی قرار گرفته است. تحقیق حاضر از نوع پیمایشی است و جامعة آماری آن، مجموعه افرادی هستند که از روستای خود مهاجرت کرده و در مناطق مختلف کشور ساکن شده اند، از این تعداد 180 نفر سرپرست خانوار بر اساس فرمول های نمونه گیری به عنوان نمونه، انتخاب و داده های لازم از آن ها گرداوری شده است. ابزار گرداوری داده ها پرسش نامه ای است که روایی و پایایی آن مورد بررسی قرار گرفته و تأیید شده است. نتایج این تحقیق نشان داده است که پنج عامل کلیدی گرایش به تغییر سبک زندگی، عوامل طبیعی، عوامل رفاهی و فرهنگی، عوامل اقتصادی و عوامل امنیتی بر مهاجرت تأثیر گذاشته اند. این عوامل در مجموع 55 درصد واریانس کل را تبیین می-کنند.
شناسایی و تبیین عوامل اجتماعی و اقتصادی مؤثر بر توانمندسازی زنان روستایی (مطالعه موردی: شهرستان رستم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی مطالعات زنان زن و اقتصاد توانمندسازی زنان
- حوزههای تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای روستایی جغرافیای جمعیت
- حوزههای تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای روستایی جغرافیای رفتاری و فرهنگی
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی شهری و روستایی جامعه شناسی روستایی و عشایر
هدف: تحقیق حاضر با هدف بررسی عوامل اجتماعی اقتصادی مؤثر بر توانمندسازی زنان روستایی و ارائه راهکارهایی در جهت بهبود وضعیت زنان روستایی شهرستان رستم (فارس) انجام شده است.
روش: جامعه آماری تحقیق، 10327 از خانوارهای روستایی شهرستان رستم بود که با استفاده از فرمول کوکران، نمونه ای به حجم 330 نفر انتخاب گردید. به منظور سنجش ضریب اعتبار پرسشنامه، آزمون پیش آهنگی انجام شدکه ضریب اطمینان کرونباخ آن بیش از 79% به دست آمد. در تجزیه و تحلیل داده ها نیز، از روش تحلیل عاملی، رگرسیون گام به گام،کای اسکوئر استفاده شده است.
یافته های تحقیق: نتایج تحقیق نشان می دهد که مهم ترین عوامل مؤثر بر توانمندسازی زنان روستایی، همکاری آنان در فعالیت های اقتصادی، عوامل فردی و اجتماعی است که مقدار واریانس تجمعی تبیین شده توسط این عوامل 80/55 می باشد. علاوه بر این، اساسی ترین موانع موجود در مسیر توانمندسازی زنان عواملی نظیر نبود فرصت های شغلی، پایین بودن میزان تحصیلات، وجود تعصبات خانوادگی و نبود حمایت های قانونی و شبکه ارتباطی می باشد که این چهار متغیر، در مجموع قادر به تبیین حدود 55% از تغییرات متغیر وابسته (عامل عدم توانمندی اجتماعی اقتصادی زنان) می باشند. در نهایت، متغیرهای مذکور، در سطح 99%، با موانع توانمندسازی زنان دارای رابطه مثبت و معنا داریمی باشند. بنابراین، برای ارتقاء توانایی زنان روستایی شهرستان رستم در فعالیت های اجتماعی، اقتصادی و برنامه ریزی جهت گسترش مشارکت آنان، حذف این موانع ضروری می باشد.
راهکارهای عملی: در برنامه ریزی های روستایی در آینده ، لزوم توجه به عوامل ذکر شده ضروری می باشد. به بیان دیگر، مسئولین باید به دنبال روش هایی برای افزایش انگیزه زنان روستایی، به منظور شکوفایی استعدادها و توانایی های آنان و ایجاد زمینه های لازم برای بکارگیری این استعدادها باشند.
اصالت و ارزش: در کشورهای در حال توسعه، با وجود این که زنان در اجتماعات روستایی نقش حیاتی ایفا می کنند، اما توانایی آنان به میزان بسیار کمتری ارزش گذاری شده است. بر این اساس، شناسایی عوامل مؤثر بر توانمندسازی زنان روستایی که تقریباً نیمی از جمعیت فعال جامعه را تشکیل می دهند، می تواند در جهت افزایش توانایی این زنان، مؤثر واقع شود.