فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۶۱ تا ۳٬۰۸۰ مورد از کل ۱۶٬۶۸۰ مورد.
منبع:
کتاب ماه ۱۳۸۸ شماره ۱۴
حوزه های تخصصی:
بررسی عوامل بنیادی مدیریت دانش در محیط های دانشگاهی: مطالعه ای موردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جمهوری اسلامی ایران بر آن است که با اجرای برنامه های توسعه و رسیدن به اهداف چشم انداز بیست ساله تا سال 1404، جامعه ای مبتنی بر دانایی و کشوری توسعه یافته ایجاد کند. دستیابی به این امر مهم نیازمند مدیریت دانش در دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی است. هدف از این تحقیق، بررسی عوامل بنیادی مدیریت دانش در محیط های دانشگاهی بود. یکی از دانشگاه های دولتی تهران با جامعة آماری 383 نفر اعضای هیئت علمی دانشگاه انتخاب شد که از این تعداد صد نفر در تحقیق مشارکت کردند. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسش نامة محقق ساخته، مشتمل بر 49 گویة بسته پاسخ و 3 گویة باز پاسخ بود. از تحلیل عاملی به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات و شناسایی ابعاد مدیریت دانش استفاده شد. بر اساس نتایج به دست آمده، عوامل بنیادی مدیریت دانش در دانشگاه نمونه، اشاعه دانش (آموزش)، تولید دانش (پژوهش)، به کارگیری دانش (خدمات اجتماعی) و ذخیرة دانش بودند.
تحلیل نگرش نسبت به مشارکت زنان در شرکت های تعاونی از دیدگاه کارشناسان و کارگزاران تعاونی های زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
" همواره فاکتورها و نیروهایی، مشارکت زنان را در عرصههای اجتماعی بهویژه تعاونیها تهدید و یا تشویق می کند. هدف کلی این پژوهش بررسی نگرش کنشگران فرایند توانمند سازی (کارشناسان، هیات مدیره، مدیران عامل و اعضاء تعاونیها) نسبت به مشارکت زنان در تعاونیهای زنانمی باشد.این پژوهش به روش کمی انجام شد. به منظور تعیین حجم نمونه ای که معرف جامعه آماری تحقیق باشد، با توجه به معیار ارایه شده توسط اسراییل(1992) از هریک از گروههای چهارگانه اعضاء هیات مدیره (12819نفر=N)، اعضاء ساده(528501 نفر=N)، مدیرعاملان(12819نفر=N) و کارشناسان وزارت تعاون(1500 نفر=N) به ترتیب (453 نفر=n)، (453 نفر=n)، (453 نفر=n)،( 153 نفر=n) به عنوان نمونه انتخاب شدند. نمونه گیری به شیوه چند گانه و چند مرحله ای انجام شد. برای جمع آوری اطلاعات میدانی از پرسشنامه استفاده شد. روایی ابزار تحقیق توسط استادان دانشگاه تهران مورد تایید قرار گرفت. به منظور تعیین پایایی ابزار تحقیق تست راهنما انجام گرفت و پارامتر برای پرسشنامهها بین 77/0% تا 88/0% بهدست آمد. یافتهها نشان داد که نگرش کارگزاران و کارشناسان شرکتهای تعاونی زنان در ایران نسبت به مشارکت اقتصادی اجتماعی زنان در شرکتهای تعاونی از عواملی مختلفی چون سن، سابقه عضویت و غیره تاثیر می پذیرد. نیز گروههای کارگزاران و کارشناسان شرکتهای تعاونی زنان نگرش متفاوتی نسبت به مشارکت اقتصادی اجتماعی زنان در شرکتهای تعاونی دارند.
"
مارکس و سایه هایش
منبع:
کتاب ماه ۱۳۸۳ شماره ۸۸
حوزه های تخصصی:
مشروعیت دینی دولت و اقتدار سیاسی دین
منبع:
کتاب ماه ۱۳۷۷ شماره ۱۵
حوزه های تخصصی:
استبداد و مرگ هنر
تاثیر خانه های دوم بر توسعه منطقه باغبهادران شهرستان لنجان
حوزه های تخصصی:
در جوامع پیشرفته، بخش اعظم جمعیت در شهرها اسکان یافته اند و مرام زندگی شهری مردم را در خود غرق کرده است. به این ترتیب، روستا و زندگی روستایی مفهومی دور از ذهن و از طرفی، جذاب برای این جمعیت شهرنشین به شمار می رود. این موضوع انگیزه اصلی تبدیل شدن روستا به یک مقصد گردشگری است . مقوله خانه های دوم که زیر مجموعه ای از گردشگری است، در پی توسعه شهرنشینی، بهبود سیستم حمل و نقل و ارتباطات، افزایش اوقات فراغت و غیره درحال گسترش است که پیامد هایی را به همراه خواهد داشت. از این رو، خانه های دوم و تاثیرات اقتصادی ـ اجتماعی و زیست-محیطی آن بررسی و تحلیل می گردد. هدف این پژوهش: 1- بررسی خانه های دوم؛ 2- تمایلات شهروندان برای استفاده از این مکانها و صرف وقت و هزینه در این خانه ها و 3- پیامدها و تاثیرات مختلف توسعه ای بر محیط های اطراف است. در این پژوهش، از روش تحقیق اسنادی، میدانی و تحلیلی استفاده شده و اطلاعات به دست آمده در قالب روش swot تجزیه و تحلیل گردیده است. نتایج تحقیق حاکی از جدید بودن موضوع، داشتن چشم انداز طبیعی و جاذبه های طبیعی مناسب، تمایل شهروندان برای گذران اوقات فراغت خود در این مکان ها و سرمایه گذاری های مختلف بخش خصوصی است. سرمایه گذاریهای اقتصادی و کالبدی دارای تاثیرات مثبت و منفی در منطقه بوده است. ساماندهی فضایی مناسب این مکان ها می تواند آثار مثبت توسعه ای در منطقه داشته باشد.
درباره نظریه ارزش- کار
حوزه های تخصصی:
شرایط اجتماعی و گفتمان های روشنفکری در آستانه انقلاب مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"این مقاله در پی تحلیل گفتمان مسلط روشنفکری و مطالعه تاثیر شرایط داخلی و خارجی جامعه ایران در شکل گیری اندیشه های روشنفکری آستانه انقلاب مشروطه است. محدوده تاریخی تحقیق، 1270-1288 ه ش را در بر می گیرد. ویژگی های مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی جامعه در قالب شرایط داخلی و تاثیرات فکری، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی- اقتصادی غرب تحت عنوان شرایط بین المللی مورد بحث قرار گرفته اند.
اندیشه های روشنفکری با مفهوم گفتمان دسته بندی شده اند. اطلاعات از دو طریق به دست آمده است: نخست مطالعه اسنادی منابع علمی و تاریخی درباره اوضاع و احوال جامعه آستانه انقلاب مشروطه ایران و دوم تحلیل محتوای کمی و کیفی ویژگی های گفتمان مسلط انقلاب مشروطه. در آستانه انقلاب مشروطه 38 شماره از روزنامه قانون میرزاملکم خان برای تحلیل محتوای گفتمان مسلط انتخاب شده است.
بر اساس یافته ها، اولا میان شرایط مختلف جامعه آستانه انقلاب مشروطه و گفتمان مسلط ارتباط وجود دارد. ثانیا برخی از ویژگی های گفتمان مسلط دارای همبستگی درونی هستند. ثالثا بسیاری از ویژگی های گفتمان مسلط با متغیر زمان دارای رابطه معنا دار است. بنابراین، گفتمان مسلط بر انقلاب مشروطه را می توان به آینه ای تشبیه کرد که در آن شرایط جامعه، مشکلات و راه حل ها منعکس شده اند."
تاثیر سرمایه های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی و سلامت روانی بر مدیریت بدن در بین زنان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، الگوهای مصرف گرایی، بدن را هم چون سایر حوزه های زندگی آدمی تحت سلطه قرار داده و روز به روز افراد طبقات مختلف به بدن و ظاهر بیرونی آن توجه فزاینده ای نشان می دهند؛ به طوری که همگان (مخصوصا زنان) در پی آنند که بدن، چهره و فیزیک خود را مطابق با الگوهای زیبایی تبلیغ شده بیارایند و احیانا تغییر دهند، لذا، امروزه توجه به بدن و تاثیر آن در روابط اجتماعی، توجه جامعه شناسان را به خود جلب نموده است.به همین خاطر، مقاله حاضر نیز با هدف شناسایی برخی عوامل تاثیرگذار بر مدیریت بدن با روش پیمایشی نگاشته شده است. نتایج تحقیق نشان داد که همبستگی بین متغیرهای سرمایه اجتماعی در ابعاد چهارگانه(به جز بعد حمایت دوستان)، سرمایه فرهنگی و سلامت روانی با متغیر مدیریت بدن، معنی دار بوده است؛ همچنین نتایج حاصل از تحلیل مسیر انجام یافته نشان داد که 41 % تغییرات مرتبط با متغیر مدیریت بدن توسط سرمایه فرهنگی و 13 % تغییرات نیز بوسیله متغیر سرمایه اجتماعی تبیین شده است.
معرفی و نقد کتاب: جهانی شدن و تعلق: سیاست متغیر در جهان متغیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع کتاب مساله هویت و تعلق و نحوه تاثیرپذیری شهروندی، ملیت، قومیت و جنسیت- به عنوان ابعاد چهارگانه هویت- از فرایند جهانی شدن می باشد. نویسنده با در نظر گرفتن واقعه 11 سپتامبر 2001 به عنوان نقطه عطفی در تحول فهم موجود از هویت و ابعاد آن، معتقد است که دیدگاه های مطرح شده در قالب نظم نوین جهانی مبتنی بر درکی ناقص از جهان در حال تغییر هستند و توانایی پیش بینی و توضیح مسایلی چون تروریسم، جدایی طلبی، نسل کشی و مانند آن را ندارند. به عقیده وی 11 سپتامبر پیچیدگی و چند بعدی بودن اشکال متفاوت تعلق و هویت را آشکار کرد. در واقع، هدف کتاب بهبود و تصحیح فهم از چگونگی تاثیرگذاری جریانات پیچیده جهانی شدن بر ابعاد گوناگون هویت است که نویسنده در شش فصل به آن می پردازد. در ادامه به مرور هر یک از فصول می پردازیم.
رویکرد بومی به نظریه خرده فرهنگ دهقانی راجرز با تأکید بر روش های کمی (مطالعه موردی: دهستان سکمن آباد شهرستان خوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: تحقیق حاضر تلاشی در جهت ارزیابی ارتباط میان عناصر فرهنگی مطرح شده در نظریه خرده فرهنگ دهقانی راجرز در روستاهای دهستان سکمن آباد و سطح توسعه یافتگی این روستاها می باشد.
روش: روش تحقیق در این پژوهش، از نوع توصیفی- تحلیلی است و به منظور جمع آوری داده ها از روش میدانی (پرسشنامه ای) و کتابخانه ای استفاده شده است. سطح تحلیل تحقیق، خانوارهای ساکن در دهستان سکمن آباد شهرستان خوی می باشد که برای تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از پرسشنامه ها، از ضریب همبستگی پیرسون و برای تعیین سطح توسعه یافتگی روستاهای مورد مطالعه، از تکنیک ویکور استفاده شده است.
یافته ها: یافته ها حاکی از آن است که عناصر خرده فرهنگی شامل «خانواده گرایی»، «وابستگی به دولت» و «تقدیرگرایی» در تمامی روستاهای دهستان مورد مطالعه، و عنصر «عدم اعتماد متقابل» به غیر از روستای ممش خان و عنصر «تصور خیر محدود» بجز روستاهای کلوانیس و ممش خان جزء ارزش های فرهنگی این جوامع به حساب می آیند. همچنین عناصر خرده فرهنگی «محلی گرایی» و «عدم چشم پوشی از منافع آتی به خاطر منافع آنی» در جوامع روستایی مورد مطالعه جزء ارزش-های فرهنگی آن ها نمی باشد. در گام بعدی با استفاده از تکنیک ویکور اقدام به سنجش سطح توسعه یافتگی روستاهای مورد مطالعه گردید که نتایج نشان داد روستاهای گیلدور و زیوه به ترتیب بالاترین و روستاهای کولوس و سنت به ترتیب پایین-ترین سطح توسعه را در میان سایر روستاها دارند. در انتها، از طریق مقایسه میزان تأثیرپذیری روستاهای مورد مطالعه از عناصر خرده فرهنگی مطرح شده در نظریه راجرز، سطح توسعه افتگی این روستاها مشخص گردید. نتایج این مقایسه حاکی از آن است که روستاهایی که تأثیرپذیری کمتری از عناصر فرهنگی یاد شده دارند، نسبت به روستاهایی که این تأثیرپذیری در آن ها بیشتر است، از سطح توسعه بالاتری ، برخوردار می باشند.
راهکارهای علمی: با توجه به این که یافته های تحقیق حاضر نشان می دهد که بین عناصر فرهنگی نظریه راجرز و سطح توسعه یافتگی روستاها در منطقه مورد مطالعه رابطه وجود دارد، فراهم نمودن بستر مناسب برای توسعه در منطقه مورد نظر و انجام اقدامات اجتماعی- فرهنگی با تأکید بر اصلاح فرهنگ روستایی حاکم، امری ضروری می نماید.
اصالت و ارزش: وجه تمایز تحقیق حاضر در تلفیق روش های کمی در تجزیه و تحلیل اطلاعات و نیز در نظر گرفتن رابطه میان عوامل فرهنگی مورد نظر با میزان توسعه یافتگی روستاهای مورد مطالعه می باشد.
بررسی رابطه سرمایه اجتماعی با میزان هویت جمعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش هدف، بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی و هویت جمعی در میان دانشجویان 18-29 ساله دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی می باشد. این مطالعه از نوع پیمایشی است که بر روی 334 نفر از دانشجویان 18-29 ساله دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی که 253 نفرشان زن و 81 نفرشان مرد بوده اند و با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شده اند، صورت گرفته است. ابزار جمع آوری اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه بوده است. در این پژوهش متغیر مستقل سرمایه اجتماعی و متغیر وابسته میزان هویت جمعی می باشد . برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و ضریب همبستگی پیرسون و ضریب تعیین آر- اسکوائر برای پیش بینی میزان تغییرات متغیر وابسته با متغیر مستفل استفاده شده است. یافته های حاصل از بررسی نشان داد که :
فرضیه اصلی تحقیق مبنی بر رابطه بین سرمایه اجتماعی و هویت جمعی تایید گردید.
2- فرضیه ای که در آن ها متغیرهای هویت قومی و هویت ملی متغیر وابسته بودند، تایید گردید.
3- فرضیه ای که متغیر هویت فراملی، متغیر وابسته آن بود رد شود.
نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که در کل سرمایه اجتماعی تاثیری مستقیم و معنادار بر هویت جمعی دارد . در مجموع از نتایج پژوهش ، می توان چنین استنباط کرد که دانشجویان مورد مطالعه به نسبت دارای هر سه نوع هویت قومی، ملی و جهانی بوده که این هویت ها چندان تقابل و ضدیتی با هم نداشته و در صدد نفی یکدیگر نبوده بله در یک حالت رفت و برگشتی قرار گرفته اند.
نظریه مبادله و مشارکت سیاسى زنان در مراکز شهرى استان اصفهان
حوزه های تخصصی:
" امروزه مشارکت سیاسى مردم، زیر بنا و بنیاد توسعه سیاسى کشورها را تشکیل مى دهد. این مشارکت به ویژه در نظام هاى مردم سالار از اهمیت زیادى برخوردار است. ایفاى نقش در عرصه سیاست توسط زنان را باید از جمله نقش هاى جدید تعریف شده براى زنان قلمداد کرد.
در فرآیند توسعه فرهنگى و انتقال از جامعه سنتى به جامعه پس از سنت، نقش هاى اجتماعى مختلف باز تعریف مى شود و در این تعریف مجدد، انتظارات نقش ها دگرگون مى شود. نقش زنان در جامعه سنتى عمدتاً به نقش هایى در درون نهادخانواده محدود مى شود و همواره بر نقش مادرى و همسرى آنها تاکید مى گردد. در جامعه پس از سنت، از نقش هاى خانوادگى زنان، کاسته و به نقش هاى آنان در خارج از نهاد خانواده، افزوده مى شود.
از مهم ترین نقش هاى یک زن در شرایط جدید نقش سیاسى اوست. در جامعه پس از سنت، موقعیت شهروند بودن زنان بیش از موجودیت زیست شناختى آنها مورد توجه است.
ایفاى هر نقش براى کنش گر اجتماعى، با هزینه ها و پاداش هایى همراه است. چنین به نظر مى رسد که ایفاى نقش هاى سیاسى (حضور واقعى در عرصه سیاست) به ویژه در کشورهاى در حال توسعه، از جمله در کشورهایى نظیر ایران، همواره امرى پر مخاطره و پر هزینه بوده است. عرصه سیاست به ویژه براى زنان (در مقایسه با مردان)، مخاطره آمیزتر و پُرهزینه تر است.
به نظر مى رسد که سطح مشارکت سیاسى زنان در ایران در حال حاضر پایین است و به طور عمده به حضور در پاى صندوق هاى راى - که از کم هزینه ترین اشکال مشارکت سیاسى است - محدود مى شود. بالابودن هزینه هاى حضور در عرصه سیاست به ویژه براى زنان، در برابر پایین بودن پاداش چنین فعالیت هایى، به کاهش مشارکت سیاسى و محدود شدن آن به کم هزینه ترین اشکال مشارکت، خواهد انجامید.
در این مقاله سعى براین بوده است که موضوع مشارکت سیاسى زنان در مراکز شهرى استان اصفهان در قالب نظریه مبادله مورد کندوکاو قرار گیرد. ضمن ارایه وضعیت موجود مشارکت سیاسى زنان، براساس معرف هاى مختلف، توان مندى نظریه مبادله، در تبیین آن به عنوان یک متغیر وابسته مورد آزمون تجربى قرار خواهد گرفت. در این چارچوب پنج سؤال اصلى به شرح زیر مطرح گردیده و پاسخ هاى لازم براى آنها تدارک دیده شده است :
1ـ مشارکت سیاسى زنان در جامعه آمارى مورد مطالعه در چه سطحى است؟
2ـ موقعیت زنان، بر روى یک طیف هزینه/ پاداش، براى مشارکت سیاسى چگونه است؟
3ـ آیا مى توان متغیر مشارکت سیاسى زنان را به عنوان یک متغیر وابسته، با استفاده از قضیه ارزش در نظریه مبادله، در جامعه آمارى مورد مطالعه تبیین کرد؟
4ـ در صورت مثبت بودن پاسخ به سؤال سوم، توانایى قضیه ارزش از نظریه مبادله، در تبیین مشارکت سیاسى زنان تا چه حد است و به عبارت دقیق تر چه سهمى از واریانس متغیر مشارکت سیاسى زنان توسط قضیه مذکور توضیح داده مى شود؟
5- علاوه بر متغیر هزینه / پاداش ،کدام متغیرها را مى توان به عنوان متغیرهاى مفروض تاثیرگذار بر مشارکت سیاسى زنان در جامعه آمارى مورد مطالعه دانست؟
"