از مفهوم جامعه مدنی که ترجمه تحتالفظی Burgerliche Gesell Schaft آلمانی، Societe Civile فرانسوی و Civil society انگلیسی است معانی و تعابیر بسیار متعددی شدهاست. از میان تعاریفی که از آن شده است میتوان آنها را به چها نوع دستهبندی کرد:
تعریف اول در معنای عام و کلی که به مدنیت و تمدن بر میگردد. صفت Burgerliche و Burg به معنای شهر مشتق شدهاست و Civil نیز که واژه Citet لاتین در زبانهای فرانسه و انگلیسی اشتقاق یافته و در عربی هم به مدنی برگردانده شدهاست.
در تعریف دوم از معنای فلسفی است که از افلاطون و ارسطو شروع میگردد که شامل شهروندان «جمهور» و «سیاست» تا به رنسانس است و بعد از رنسانس جامعه مدنی نوعی جامعهای است مبتنی بر تعقل، شورا، توافق، تساهل، تسامح، احترام به انسانیت و حاکمیت قانون.
در تعریف سوم که تعریفی حقوقی است مهمترین خصلت جامعه مدنی «نهادینهشدن» قانون در جامعه است، حکومت قانون بر روابط بین افراد در جامعه و بین مردم و دولت است.
در آخرین تعریف که در واقع تعریف جامعهشناختی است و در این مقاله بیشتر بر آن تأکید شدهاست، حوزهای از زندگی اجتماعی- سیاسی را در بر گرفتهاست که در آن آرمانها و جنبشهای دموکراتیک در تعارض با دولتهای سلطهگر یا رویارویی با رژیمهایی آزادی ستیز شکل میگیرند.
در این مقاله بر اساس روش تاریخی به صورت مقطعی و گذرا به سابقه جامعه مدنی در ایران در گذشته و حال اشاراتی شدهاست.
در این مقاله بعد از بررسی انتقادی نظریه های مهم ارتباطات در قلمرو تأثیر رسانه ها کوشش می شود یک الگوی نظری جامعه شناسی صورت بندی و مطرح شود. در این الگو دو عنصر مخاطب و سازمان رسانه ای دربافت و متن اجتماعی با هم و در تعامل با یکدیگر در نظر گرفته شده است. کاربرد این الگو در تبیین تأثیر رسانه ها بر افکار عمومی در ایران‘ به ویژه در تشریح نتیجه انتخابات هفتمین دوره ریاست جمهوری که می توان آن را نمونه خوبی از شکل گیری افکار عمومی تلقی کرد‘ نشان می دهد سهم عمده ای از قدرت تأثیر گذاری بر افکار عمومی خارج از حیطه عملکرد رسانه ها و در قلمرو محیط اجتماعی قرار می گیرد