۱.
خشونت، یکی از رفتارهای نامطلوبی است که در اکثر جوامع بشری هنوز هم مشاهده میشود و مردم از آسیبهای آن در امان نبوده، از آن رنج میبرند. در این مقاله هدف، دستیابی به روابط فرهنگ و خشونت میباشد، که بدین منظور مسأله از دیدگاههای مختلفی مورد نقد و بررسی قرار گرفته و نهایتاً به پذیرش نوع غالب نظریهها یعنی فرهنگ، بستر اولیه خشونت انجام یافته است. برای تحلیل رابطه این دو مقوله از مثالهای مختلفی از جوامع اولیه تا جوامع مدنی امروز، بصورت تطبیقی مورد استفاده قرار گرفتهاست.
۲.
از مفهوم جامعه مدنی که ترجمه تحتالفظی Burgerliche Gesell Schaft آلمانی، Societe Civile فرانسوی و Civil society انگلیسی است معانی و تعابیر بسیار متعددی شدهاست. از میان تعاریفی که از آن شده است میتوان آنها را به چها نوع دستهبندی کرد:
تعریف اول در معنای عام و کلی که به مدنیت و تمدن بر میگردد. صفت Burgerliche و Burg به معنای شهر مشتق شدهاست و Civil نیز که واژه Citet لاتین در زبانهای فرانسه و انگلیسی اشتقاق یافته و در عربی هم به مدنی برگردانده شدهاست.
در تعریف دوم از معنای فلسفی است که از افلاطون و ارسطو شروع میگردد که شامل شهروندان «جمهور» و «سیاست» تا به رنسانس است و بعد از رنسانس جامعه مدنی نوعی جامعهای است مبتنی بر تعقل، شورا، توافق، تساهل، تسامح، احترام به انسانیت و حاکمیت قانون.
در تعریف سوم که تعریفی حقوقی است مهمترین خصلت جامعه مدنی «نهادینهشدن» قانون در جامعه است، حکومت قانون بر روابط بین افراد در جامعه و بین مردم و دولت است.
در آخرین تعریف که در واقع تعریف جامعهشناختی است و در این مقاله بیشتر بر آن تأکید شدهاست، حوزهای از زندگی اجتماعی- سیاسی را در بر گرفتهاست که در آن آرمانها و جنبشهای دموکراتیک در تعارض با دولتهای سلطهگر یا رویارویی با رژیمهایی آزادی ستیز شکل میگیرند.
در این مقاله بر اساس روش تاریخی به صورت مقطعی و گذرا به سابقه جامعه مدنی در ایران در گذشته و حال اشاراتی شدهاست.
۳.
در این مقاله کوتاه سعی شدهاست وجوه مشترک نظریه بلومر و بنیانگذاران معروف جامعهشناسی معرفت، بویژه نگرش مارکس و مارکسگرایان نو، به اختصار بیان شود، تا ضمن معرفی چارچوب نظری جامعه شناسی معرفت بلومر، جایگاه نظریه وی، در این فرآیند مشخص گردد. بنابراین، مدخل این مقاله با چند تعریف و مروری تاریخی آغاز میشود تا نکات مشترک چشمانداز بلومر در متن نظریههای بزرگ نگریسته شود.
در ادامه بحث سعی شده تا نظریه بلومر در مقایسه با تعابیر مارکس و مارکسگرایان نو، بویژه نظریه تفسیرگرایی وی در قالب جامعه شناسی معرفت توضیح داده شود. در این توضیح شرح اصطلاحات کلیدی در اصول و قضایای بنیادی در نشریه بلومر، براساس مکتوبات وی مبنا قرارگرفته و تلاش شدهاست تا ارتباط منطقی نظریات وی- ونه روال تاریخی نوشتههای او- مورد توجه قرار گیرد. سرانجام چشمانداز بلومر در جامعهشناسی معرفت در عین تأکید بر نکات اصلی کنش متقابلگرایی نمادی، با سوگیریهای جامعهشناسی رادیکال همسازتر تشخیص دادهشد.