فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۱۸۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
در فرایند شهری شدن، برنامه ریزیِ مطلوبِ استفاده از اراضی بسیار مهم است. چرا که نحوه ی استفاده از اراضی تأثیرات قابل توجّهی را در رژیم دمایی شهر دارد. در این راستا، هدف پژوهش حاضر مطالعه ی دمای سطح زمین دررابطه با کاربری اراضی بود. داده های پژوهش شامل شیپ فایل کاربری اراضی و تصویر روز ماهواره لندست 8 در مسیر 168 و ردیف 32 به تاریخ 07/04/1399 می باشد. جهت استخراج دمای سطح زمین از نرم افزار ArcMap استفاده شد. همچنین، برای بررسی تفاوت در میانگین دما بین کاربری های مختلف از آزمون کروسکال - والیس در نرم افزار SPSS بهره گرفته شد. نتایج نشان داد که میانگین دمای شهر تبریز برابر با 41/28 درجه سانتی گراد و انحراف معیار 62/4 می باشد. همچنین، حداقل دمای آن برابر با 55/13 درجه سانتی گراد و بیش ترین دمای نیز آن برابر با 29/39 درجه سانتی گراد است. نتایج پژوهش به تفکیک کاربری های مختلف نشان داد که فرودگاه شهر تبریز با میانگین دمای 81/33 درجه سانتی گراد (انحراف معیار 81/1) دارای بیش ترین میانگین دمایی نسبت به سایر کاربری ها می باشد. در ادامه، به ترتیب کاربری های نظامی با میانگین دمای 22/32 درجه سانتی گراد (انحراف معیار 52/2)، اراضی بایر با میانگین دمای 57/30 درجه سانتی گراد (انحراف معیار 15/3)، کاربری صنعتی با میانگین دمای 51/30 درجه سانتی گراد (انحراف معیار 71/2)، رودخانه با میانگین دمای 07/30 درجه سانتی گراد (انحراف معیار 53/2)، فضای سبز با میانگین دمای 88/29 درجه سانتی گراد (انحراف معیار 94/2)، اراضی در حال ساخت با میانگین دمای 62/25 درجه سانتی گراد (انحراف معیار 22/3) و اراضی ساخته شده با میانگین دمای 61/23 درجه سانتی گراد (انحراف معیار 91/3) قرار دارند. همچنین، تفاوت دمای سطح زمین بین کاربری های مختلف در سطح 000/0 معنی دار گردید که نشان از وجود تفاوت بین دمای کلاسه های مختلف کاربری دارد. بر اساس مقایسه ها مشخص گردید که به جز میانگین دمای فضای سبز و رودخانه، بین میانگین دمای تمام کاربری ها به لحاظ آماری تفاوت معنی داری وجود دارد.
تحلیل میزان شهرگرایی در شهر سبزوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر گرایی به عنوان مرحله ی نهایی و کیفی زندگی شهری یا نتیجه ی شهرنشینی محسوب می شود. شهر گرایی به عنوان سبک جدیدی از زندگی اجتماعی توانسته آثار عمیقی بر رفتار شهروندان ایجاد نماید و این موضوع به یکی از دغدغه های متخصصین شهری تبدیل شده است. پژوهش حاضر باهدف بررسی عوامل موثّر بر میزان شهر گرایی شهروندان سبزوار بر آن است تا دریابد که ساکنان بافت مرکزی، جدید و حاشیه شهر سبزوار تا چه میزان پذیرای فرهنگ شهر گرایی شده اند؟ و شهر گرایی چه تأثیری بر نگرش آن ها گذاشته است؟ این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی بوده که اطلاعات به دو روش کتابخانه ای و پیمایشی گردآوری شده و برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون Ttestتک نمونه، اسپیرمن، تحلیل واریانس و فریدمن و برای سنجش میزان شهر گرایی در سه بافت موردمطالعه از مدل VIKOR استفاده شده است. حجم نمونه برای سه بافت 382 نمونه انتخاب شده است. مقدار آلفا برای کل شاخص ها برابر با 78/. به دست آمده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که از 6 شاخص موردبررسی در محدوده ی موردمطالعه، شاخص های هویت شهروندی، فردگرایی، بی تفاوتی، تعاملات و عقلانیت رابطه معناداری با میزان شهر گرایی شهروندان شهر سبزوار دارند امّا شاخص ازخودبیگانگی رابطه معناداری با شهر گرایی ندارد و نتایج مدل ویکور نشان می دهد که میزان شهر گرایی در بافت جدید بیش تر است و در مراتب بعدی بافت مرکزی و بافت حاشیه قرار می گیرند. همچنین آزمون فریدمن نشان می دهد که شاخص های ازخودبیگانگی، بی تفاوتی، فردگرایی و تعاملات به ترتیب بیش ترین تأثیر را در میزان شهر گرایی سه بافت موردمطالعه شهر سبزوار را دارا می باشند. بنابراین یافته های تحقیق نشان می دهد که شهر سبزوار به لحاظ درجه شهر گرایی در وضعیت مطلوب و مناسبی قرار ندارد.
کیفیت زندگی و امنیت شهری : ارتباط بین رضایت از کیفیت زندگی و احساس امنیت در محلات شهری(مورد پژوهی : محلات کارمندان و اسلام آباد شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از شاخصه های مهم حیات اجتماعی سالم در هر جامعه ای وجود میزان قابل قبولی از امنیت در آن برای کلیه شهروندان است. هدف اصلی تحقیق، ارتباط بین رضایت از کیفیت زندگی و احساس امنیت در محلات اصطلاحاً با برنامه و مسئله دار شهر زنجان است. نوع و روش تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی است و آن بررسی تأثیر احساس امنیت عمومی بر کیفیت زندگی در محلات شهری و نیز به لحاظ روش، مبتنی بر روش های پیمایشی (میدانی) و اسنادی است. جهت تعیین اهمیت معیارهای کیفیت زندگی از مدل تصمیم گیری ای. اچ. پی استفاده گردید. همچنین تحلیل و استنتاج داده های جمع آوری شده باتوجه به نوع داده ها در نرم افزار Spss مورد تحلیل قرار گرفته و سپس در نرم افزار سیستم اطلاعات جغرافیایی نقشه های موضوعی تهیه گردید. یافته ها نشان داد که ارتباط مستقیمی بین کیفیت زندگی و امنیت ناشی از آن در هر دو محلات وجود دارد. در محله کارمندان شاخص های کلاس تراکم، قدمت ابنیه، نوع نمای بنا و رضایت از وضعیت دفع زباله به ترتیب 80/3 ، 45/3، 17/3 و 85/3 بیشتر از حد متوسط میانگین بوده درحالی که در محله اسلام آباد میانگین شاخص های نظام تفکیک، تعداد طبقات و نوع اسکلت بنا به ترتیب با 26/1، 18/1 و 30/1 کمتر از متوسط میانگین حاصل شده است. در هر دو محله تنها شاخص رضایت از وضعیت دفع زباله تفاوت معناداری را با میانگین متوسط نشان نمی دهد، و بیشترین میزان تفاوت در هر دو محله در ارتباط با شاخص نظام تفکیک بوده است؛ بنابراین کسانی که دارای کیفیت زندگی بالایی بوده اند؛ احساس امنیت بیشتری نسبت به کسانی که در سطح نازلی از شاخص ها بوده اند؛ داشته اند. این میزان در محله کارمندان با 48/3 نسبت به محله اسلام آباد با 47/3 بیشتر بوده است. علی رغم تفاوت چشمگیر کیفیت زندگی متفاوت دو محله، به نظر می رسد امنیت ساکنان سکونتگاه های مسئله دار به معیارهای کیفیت زندگی وابستگی چندانی نداشته باشد.
قابلیت سنجی منطقه ۵ شهر تبریز در پیاده سازی اصول رشد هوشمند شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد هوشمند شهری انطباق نیازهای کالبدی، اجتماعی و اقتصادی کنونی و آینده جوامع شهری با تکیه بر سه مفهوم اختلاط کاربری، دسترسی و تراکم در محیط های شهری و خلق مکان هایی با ویژگی های منحصر به فرد به منظور کاهش هزینه های شهرسازی و آسایش شهروندان است. هدف این پژوهش بررسی و قابلیت سنجی وضعیت رشد هوشمند در محدوده منطقه ۵ شهر تبریز است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش شناختی توصیفی - تحلیلی است. برای انجام این پژوهش ۳ شاخص رشد هوشمند شامل مدیریت کالبدی و حفاظت از فضاهای باز، اختلاط کاربری و شبکه دسترسی و حمل ونقل موردمطالعه قرار گرفتند. در بخش نخست تحقیق اقدام به سنجش وضعیت توسعه کالبدی منطقه طی سه بازه زمانی ۶۳، ۸۷ و ۹۵ شد. در بخش دوم پژوهش وضعیت اختلاط کاربری اراضی و شبکه دسترسی محلی و ناوگان حمل ونقل عمومی اتوبوس، تاکسی و مترو و کیفیت شبکه دسترسی مورد ارزیابی قرار گرفت. در فرایند پژوهش از نرم افزارهای Arc Gis وGoogle Earth و همچنین ابزارها و مدل های تحلیل گر شبکه و Z-score استفاده شد. یافته های پژوهش نشان می دهد در بعد شاخص اختلاط کاربری، با توجه به کارکرد ناحیه ای - منطقه، کاربری های مسکونی، تجاری و گردشگری و جهانگردی دارای بیش ترین حجم اختلاط بوده اند که شاخص نهایی اختلاط با مقدار 6/1 زیاد ارزیابی شد. در بخش نهایی به منظور تعیین وضعیت دسترسی و کیفیت خدمات ناوگان عمومی ازطریق ابزار تحلیل شبکه با درنظرگرفتن فضای فاصله ای منهتن در یک فضای ۵۰۰ متری شعاع دسترسی به مسیرهای ارتباطی در محیط ArcMap مدل سازی شدند که شاخص دسترسی بر اساس مدل تحلیل شبکه در محدوده های چهارگانه اصلی به ترتیب برای تاکسی، اتوبوس و سپس مترو قابل دارای بهترین وضعیت ارزیابی شدند. نتایج پژوهش نشان می دهد مدیریت توسعه کالبدی منطقه ی ۵ شهر تبریز با نوسان همراه بوده و توسعه ی کالبدی آن بعد از دهه ۸۷ به بعد روند زایشی به خود می گیرد که بیش ترین روند توسعه ی آن به سمت فضاهای بیرون از منطقه در محدوده ی شرق بوده است.
بررسی نقش بازارهای روز عرضه ی محصولات روستایی در تقویت روابط شهر و روستا (نمونه: شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر رشت به عنوان یکی از مراکز قوی برای حوزه های پیرامونی و بلافصل خود نقش ویژه ای در توسعه ی اقتصاد روستایی استان گیلان و حتی استان های هم جوار داشته است. این پژوهش با ارائه ی فرضیه هایی و باتوجّه به شاخص ه ای موثّر در تعیین تعامل کارامد مابین نقاط روستایی- شهری، سعی در تعیین سهم و نقش شهر رشت در توسعه ی اقتصاد روستایی و تقویّت روابط شهر و روستا استان دارد. جهت تعیین تکرار مداوم عرضه و فروش محصولات از سوی روستاییان و واسطه گران همچنین تقویّت اقتصاد خانوار روستایی با استفاده از «روش آزمون T» استفاده شده است؛ همچنین با استفاده از معادله ی «رگرسیون» و بررسی معناداری شیب رگرسیونی رضایت مندی از نگاه فروشندگان و یا عرضه کنندگان محصولات و در نهایت از روش «رگرسیون» خطی چندگانه برای بررسی ابعادکالبدی-فضایی واجتماعی شهر رشت بر متغیّر ملاک رضایت دست فروشان محلی استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد شهر رشت به دلایلی چون فاصله ی نزدیک و امکان برقراری ارتباط سهل با روستاها و حوزه ه ای جدانشدنی خود، وجود محصول مازاد در روستاهای استان، نیاز به درآمد و نداشتن شغل دیگر توسط بسیاری از روستاییان، انگیزه هایی چون دست یابی به سود بیش تر، تمایل و رغبت مردم شهر رشت به استفاده از محصولات کشاورزی، دامی و لبنی با کیفیت و... مورد توجه بسیاری از روستاییان بوده است. مقایسه ی دو گروه (دست فروشان دائمی و متناوب و دوره ای) توسط آماره آزمون T برابر 46/8 شده و اختلاف معناداری بین گروه ها از لحاظ رونق اقتصادی برحسب میزان دست فروشی محصولات کشاورزی در شهر رشت مشاهده می شود. همچنین میزان ضریب هم بستگی بین رضایت و رونق اقتصادی دست فروشان محصولات کشاورزی در رشت برابر 425/0 شده که با ضریب اطمینان 95درصد این فاکتورها با هم ارتباط معنادار دارند و میزان ضریب هم بستگی بین رضایت دست فروشان محصولات کشاورزی و ابعاد کالبدی فضایی و اجتماعی شهر رشت برابر584/0 شده نتیجه می گیریم فاکتورها با هم ارتباط معنادار دارند.
بررسی تغییرات تراکم های ساخت و ساز در کلان شهرهای ایران(مطالعه موردی شهرک زعفرانیه کلان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عدم توانمالی عوامل اجرایی ومدیریت شهری درکمک به برنامه های مسکن وتأمین هزینه های خدمات شهری، در روند شکل گیری و ماهیت تراکم شهری و نیز تحقّق تراکم های پیش بینی نشده در طرح های توسعه ی شهری موثر بوده است. بنابراین دردودهه ی اخیر، سیاست فروش مازاد تراکم ساختمانی توسط شهرداری ها، موجب ایجاداختلال در نظام شهری کشور، سازمان فضایی و سیمای شهری گردیده است. لذاهمین عوامل باعث کمبود کاربری های خدماتی و افزایش ازدحام جمعیی گردیده که به مرور زمان موجبات تبدیل شهرها به بستری جهت سوداگری زمین و مسکن را فراهم نموده است. در مقاله ی حاضر برآنیم با بررسی تغییرات تراکم ساختمانی در شهرک زعفرانیه شهر تبریز به سنجش پارادایم های تاثیرگذار بر روند شکل گیری تراکم های ساختمانی در محدوده مورد مطالعه بپردازیم. روش پژوهش حاضر از لحاظ هدف،کاربردی و از نظرماهیت جز تحقیقات توصیفی – تحلیلی محسوب می شود. بر همین اساس جهت جمع آوری داده ها و اطّلاعات از دو شیوه ی عمده کتابخانه ای – میدانی بهره گرفته شده است. بدین ترتیب که پس از بررسی مبانی نظری پژوهش، ابتدا با استفاده از طرح های مصوب شهر تبریز، تعداد طبقات و ضوابط مربوط به تراکم های شهری محدوده ی مورد مطالعه طی بازه زمانی 1399 – 1390 استخراج گردید؛ سپس با مراجعه به شهرداری منطقه 2 تبریز، تعداد پروانه های صادر شده، تعداد طبقات ساختمانی و درآمدهای حاصل از فروش تراکم مشخص شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها، با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی Arc GIS و مدل های نظیر: کراس تب، مدل هلدرن و مدل شانون، تغییرات تعداد طبقات ساختمانی، میزان رشد شهرک زعفرانیه و میزان پراکندگی قطعات تغییر یافته مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد در بازه زمانی 1399 - 1390 تغییرات تراکم ساختمانی در محدوده مورد مطالعه کاملا محسوس بوده که مهم ترین عامل تاثیرگذار در این زمینه، فروش تراکم برای تامین درآمد شهرداری بوده است.
تحلیل نقش تنوع معیشتی در تحولات مسکن معیشت محور در نواحی روستایی مطالعه موردی: دهستان معجزات شهرستان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسکن از دیرباز به عنوان مهم ترین و اصلی ترین نیازهای زندگی بشر و عنصر کالبدی فضا با ماهیّت معیشتی می باشدکه تحت تأثیر عوامل مختلف همواره در حال تحوّل بوده که این تحوّلات بر روی مؤلّفه های مسکن معیشت محور مؤثّر بوده است. در تحقیق حاضر به تحلیل مؤلّفه های مسکن معیشت محور و نقش تنوّع معیشتی در تحوّلات مسکن معیشت محور آن پرداخته شده است. نوع تحقیق کاربردی و از نظر ماهیّت توصیفی - تحلیلی است. روش گردآوری اطّلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی (پرسش نامه)، روش تجزیه وتحلیل اطّلاعات به صورت توصیفی (میانگین) و استنباطی (تحلیل تشخیصی و آماره لاندای ویلکز، مدل رگرسیون لجستیک) استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل تمامی روستاهای دهستان معجزات استان زنجان است. با استفاده از فرمول کوکران 273 خانوار در 5 روستا نمونه انتخاب شدند. نمونه گیری در سطح روستاها جهت انتخاب خانوارها به صورت تصادفی ساده است. برای سنجش پایایی شاخص ها از آلفای کرونباخ استفاده شد که مقادیر آن 76/0 درصد به دست آمد.نتایج نشان می دهد 53/35 درصد خانوارها دارای مسکن معیشت محور و 46/64 درصد فاقد مسکن معیشت محور می باشند؛همچنین در هر سه بعد، خانوارهای دارای مسکن معیشت محور دارای میانگین بالاتری (76/2 درصد) نسبت به خانوارهایفاقد مسکن معیشت محور با میانگین (24/2 درصد) هستند. بر همین اساس بیش ترین تفاوت میانگین در بعد اقتصادی می باشد. در نهایت، آماره لاندای ویلکز برایبررسیتفاوتمیان خانوارهای دارای مسکن معیشت محور و فاقد مسکن معیشت محور از نظر ابعاد تنوّع معیشتی نشان می دهد وضعیّت تنوّع معیشتی خانوارهاازهممتفاوت استو ابعاددرآمد (737/0)،اشتغال (726/0) ودارایی (491/0) به ترتیب بیش ترین نقش را در تمیز خانوارهای دارای مسکن معیشت محور و فاقد مسکن معیشت محور ایفامی کنند.
تحلیل ساختار و توسعه فضایی-کالبدی پراکنده رویی شهر لامرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه با توجّه به رشد جمعیّت و توسعه ی فیزیکی- کالبدی شهرها، ساختار و فرم فضایی توسعه ی شهری از اهمیّت فراوانی برخوردار است و شهر فشرده، الگوی مدیریت و توسعه ی شهری شهرهای فردا و رشد هوشمند می باشد. یکی از عوامل پایداری شهرها، ارتباط بین شکل و فرم فیزیکی شهر (ساختار فضایی- کالبدی) می باشد. این مقاله به بررسی وضعیّت و شاخص های عمده در فرم شهر پایدار و عوامل موثّر و متاثّر آن می پردازد و محاسن و معایب فرم پراکنده شهر لامرد (ساختار، فرم و توسعه فضایی شهر) مورد بررسی قرار خواهد داد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و تطبیقی بوده و روش گردآوری داده ها به صورت کتابخانه ای می باشد و جمع آوری اطّلاعات شاخص های پراکنده رویی از طریق اطّلاعات شناختی - عملکردی و مطالعه طرح جامع و تفصیلی شهر استخراج شده است. برای نیل به اهداف تحقیق، با بررسی مطالعات گذشته و با بهره گیری از پارامترهای لازم و تأثیرگذار با تحلیل تراکم شهری شهر لامرد و چگونگی و علل توسعه شهری پراکنده و گسترده شهر را تبیین نمایم. در پایان به ارزیابی عینی و کیفی، تحلیل و مقایسه ی نظریه های مرتبط با فرم های پایدار شهری و تفاوت ها و اشتراک های آن ها و در نهایت جنبه های عملکردی و نتایج و پیامدهای عملی و واقعی نظریه ها با وضعیت شهر می پردازد و در انتها راهکارهایی ارائه خواهد گردید. بر اساس بررسی ها و تحلیل های صورت گرفته در سال های 1345-85، مساحت شهر لامرد، حدود 6 برابر و جمعیّت آن 5 برابر افزایش یافته است. طی این سال ها، تراکم ناخالص جمعیتی شهر، از 3/131 نفر به 1/30 نفر در هکتار کاهش یافته است. عدم کاهش شدید تراکم ناخالص جمعیّتی در سال های متفاوت، بیان گر گستردگی بیش از حد شهر و خالی ماندن فضاهای زیاد و غیرفعّال سطوح شهری در محدوده ی شهر لامرد و در نهایت توسعه افقی و گسترده –پراکنده محلات شهر لامرد می باشد که این امر باعث ناپایداری شهری در توزیع بهینه خدمات و دسترسی به امکانات برای ساکنان شهر و افزایش هزینه های زیرساختی و اتلاف انرژی شده است. تراکم خالص مسکونی در سال85 برابر با 85/85 نفر در هکتار و در سال 95 برابر با 73 نفر در هکتار و تراکم جمعیتی برابر با 29 نفر در هکتار می باشد.
برنامه ریزی راهبردی توسعه گردشگری با تأکید بر نقش مشارکت اجتماعات محلی (مطالعه ی موردی: استان البرز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فعالیّت گردشگری در طول سال های اخیر نسبتاً پایدار بوده است و باوجود چشم انداز نامشخص اقتصاد جهانی، تنش های اقتصاد کلان و بیکاری در بسیاری از کشورها مشخص شده که این بخش از روند فرایند جهانی شدن بهره مند شده است؛ در چنین زمینه ای با توجّه به توسعه علوم و فنون و پیشرفتی که در مدل های پژوهشی حاصل شده است برنامه یزان با استفاده از مدل هایی جدید درصدد برنامه ریزی در زمینه گردشگری می باشند. برنامه ریزی توسعه ی گردشگری در استان البرز با تأکید بر مشارکت اجتماع محلی در این برنامه ریزی ها موجب اشتغال زایی و رشد اقتصادی این استان خواهد شد. براین اساس در این پژوهش که با روش توصیفی – تحلیلی صورت گرفته است سعی شده با استفاده از تلفیق مدل های سوات و AHp درزمینه ی توسعه ی گردشگری استان البرز راهبردهایی ارائه گردد؛ لذا بر اساس محاسبات مدل سوات تهدیدات با نمره 939/2 بالاترین ضریب و پس از آن، نقاط ضعف با مقدار 936/2، فرصت ها با مقدار 911/2 و درنهایت نقاط قوت با مقدار 903/2 پایین ترین ضریب را به دست آورده اند؛ امّا پس از تلفیق نتایج مدل سوات با مدل AHp ، راهبرد تدافعی (WT) با مقدار برآورد شده 078/4 بالاترین مقدار وزن محاسبه را به دست آورده است و پس از آن به ترتیب راهبردهای تهاجمی با مقدار اندازه گیری شده 895/3، راهبرد رقابتی با مقدار اندازه گیری شده 773/3 و درنهایت نیز راهبرد محافظه کارانه با مقدار 626/3 در پایین ترین مرتبه از سلسله مراتب راهبردهای موردنظر قرار گرفته است بدین ترتیب بر اساس این خروجی پیشنهاداتی در زمینه ی توسعه بخش گردشگری استان البرز ارائه شده است.
تغییرات فضایی فقر شهری در نورآباد ممسنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد شتابان شهرنشینی، در کشورهای درحال توسعه شهری شدن فقر را موجب می شود. فقر پدیده ای چندبعدی است که درنتیجه ﻧﺎﺑﺮاﺑﺮی اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ و اﻗﺘﺼﺎدی، ﺳﺎﺧﺘﺎر ﻓﻀﺎﯾﯽ ﻧﻮاﺣﯽ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺷﻬﺮ را دارای ﺗﻀﺎدﻫﺎی ﺑﺎرز و آﺷﮑﺎری می کند. هدف ازپژوهش حاضر تحلیل پراکنش فضایی شاخص های فقر در شهر نورآباد ممسنی و مقایسه میزان آن در سه دوره آماری 1385، 1390 و 1395 می باشد. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش توصیفی-تحلیلی می باشد. داده های خام پژوهش از بلوک های آماری شهر نورآباد استخراج شده است. برای بی مقیاس سازی شاخص ها از روش فازی و همچنین به منظور تحلیل داده ها از روش تحلیل عاملی، لکه های داغ و همچنین خودهم بستگی فضایی موران در محیط نرم افزار GIS استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان می دهد فقر در نورآباد ممسنی الگوی توزیع خوش ه ای و خودهم بستگی فضایی دارد. در سال 1385 پهنه فقر 26/73 درصد از مساحت و 39/25 درصد از جمعیت شهر را در برگرفته بود که این پهنه در سال 1395 به46/18درصد از مساحت و46/85 درصد از جمعیت افزایش یافت. این پهنه نواحی غربی و مرکزی شهر را در برمی گیرد. از سوی دیگر پهنه ی مرفّه که در سال 1385 حدود 44/16 درصد از مساحت و9/47 درصد از جمعیت شهر را در برمی گرفت در سال1395 به30/67 درصد از مساحت و33/87 درصد از جمعیت افزایش یافت. این پهنه بیش تر در نواحی شمال غرب و جنوب شرق دیده می شود. بررسی روند تغییرات نشان می دهد، هم پهنه مرفه و هم پهنه فقیر روند افزایشی داشته و در بین سال های 1385 تا 1395به تدریج338/28 و 46/37 درصد افزایش در جمعیت و 187/71 و 166/31 درصد افزایش در مساحت داشته است، از سوی دیگر روند کاهشی طبقه متوسط با53/91 درصد کاهش در جمعیت و 42/04 درصد کاهش در مساحت نشان دهنده ی نابرابری فضایی و ایجاد شکاف طبقاتی عمیقی است که در ساختار فضایی شهر نورآباد ممسنی دیده می شود.
سنجش پیامدهای خشک شدن دریاچه ارومیه بر روی شاخص های اقتصادی روستاهای پیرامونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خشک شدن دریاچه ارومیه باعث ایجاد بحران و مخاطرات اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی در روستاهای پیرامونی استان های آذربایجان شرقی و غربی شده است. پدیده های طبیعی و عامل انسانی نقش مهم و موثری در خشک شدن دریاچه داشته اند بنابراین خشک شدن دریاچه ارومیه می تواند اثرات زیان بار و غیرقابل جبرانی را بر روستاییان، روستاهای پیرامونی دریاچه ارومیه بر جای بگذارد. هدف این پژوهش سنجش پیامدهای خشک شدن دریاچه ارومیه بر روی شاخص های اقتصادی روستاهای پیرامونی(کاهش میزان اشتغال، افزایش فقر، افزایش نرخ بیکاری و کاهش درآمد و کاهش سرمایه گذاری و پس انداز) می باشد. روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و داده ها به صورت کتابخانه ای و پیمایشی(پرسشنامه ای)جمع آوری گردیده است. جامعه آماری پژوهش روستاهای پیرامونی استان آذربایجان شرقی و استان آذربایجان غربی مشتمل بر 25648 نفر و 7600 خانوار می باشد. برای محاسبه حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده گردید. هم چنین با استفاده از آلفای کرونباخ پایایی پرسشنامه 83/0 درصد محاسبه گردید. در تجزیه و تحلیل داده های این پژوهش از نرم افزار Spss23 و از آزمون تی تک نمونه ای استفاده شده است و نتایج حاصل از آزمون تی تک نمونه ای در روستاهای پیرامونی نشان دهنده این است که در میان ابعاد اقتصادی شاخص های افزایش فقر و کاهش میزان اشتغال از بیشترین تاثیر پذیری و هم چنین شاخص های افزایش نرخ بیکاری، کاهش پس انداز و کاهش درآمد از کمترین تاثیرپذیری در مقابل خشک شدن دریاچه ارومیه برخوردار هستند. بنابراین با انجام اقداماتی از جمله ایجاد مکان ها و تفرجگاه ها در کنار دریاچه برای جذب گردشگر و احداث کارخانه تصفیه و بسته بندی نمک دریاچه جهت صادرات به کشورهای دیگر می توان زمینه اشتغال برای ساکنین و جلوگیری از مهاجرت آنان را به عمل آورد. بنابراین با انجام اقداماتی از جمله ایجاد مکان ها و تفرجگاه ها در کنار دریاچه برای جذب گردشگر و احداث کارخانه تصفیه و بسته بندی نمک دریاچه جهت صادرات به کشورهای دیگر می توان زمینه اشتغال برای ساکنین و جلوگیری از مهاجرت آنان را به عمل آورد.
نقش فناوری اطلاعات و ارتباطات در توسعه پایدار سکونتگاه های روستایی مطالعه موردی: (روستاهای دهستان بشیوه پاطاق استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ریک جامعه اطلاعاتی، دانش و مهارت انسان ها سرمایه های آن جامعه محسوب می شوند. پیشرفت جوامع بشری درعصرحاضر به علت پیدایش بسترهای مناسب که یکی ازمهمترین آن ها فناوری ارتباطات و اطلاعات است، به دوراز دغدغه مکان جغرافیایی و فواصل آنها با مراکز تمدن، تنها با اتکای به دانش وتوانمدی ریتی آن ها امکان پذیراست. بهره گیری از فناوری اطلاعات و ارتباطات می تواند سبب توانمندسازی و تأثیرگذاری آگاهانه این قشر فراموش شده درروند پایداری محیط روستاهای کشورگردد و توجه به آموزش های ICT روستایی می تواند از ابعادمختلف درتوسعه پایدارروستایی مؤثرواقع شود. این پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی (در بخش توصیفی از آماره های میانگین، درصد فراوانی و در بخش استنباطی از مقایسه میانگین و آزمون اسپیرمن استفاده شده است) در راستای توسعه پایدار سکونت گاه های روستایی دهستان بشیوه پاطاق انجام گرفته است که اطّلاعات از روش میدانی (220پرسشنامه) واسنادی به دست آمده و نتایج حاکی ازآن است که، رابطه معنی داری بین فناوری اطّلاعات و ارتباطات و توسعه ی روستایی در سطح خیلی بالایی وجود داشت به طوری که روستای پاطاق با درجه توسعه یافتگی 674/0 در رتبه اول و روستای کوسه ها با درجه ی توسعه یافتگی 289/0 در رتبه اخر قرار گرفتند. که از دلایل عدم تاثیرگذاری می توان به موقعیّت بخش مورد مطالعه و سطح پایین سواد روستاییان و عدم امکانات کافی برای استفاده عموم از این فناوری شاره کرد. بنابراین، مسئولین اجرایی محدوده ی مورد مطالعه پیشنهاد می گردد اقدام به تاسیس دفتر فناوری اطّلاعات و ارتباطات در روستای ذکر شده کنند تا بدین وسیله شکاف ایجاد شده در توسعه یافتگی روستای مذکور نسبت به روستاهای دیگر برطرف شود.
بررسی و تحلیل فضایی فقر شهری (نمونه موردی شهر یاسوج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای اقتصادی دوره ۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۷
64 - 77
حوزه های تخصصی:
رشد شتابان و بی برنامه شهرگرایی و شهرنشینی مشکلات عمده ای را به وجود آورده است که مهم ترین آن ها می توان به فقر شهر اشاره کرد. شهر یاسوج در دهه های اخیر رشد و توسعه شتاب زده ای داشته است به طوری که جمعیت آن از 931 نفر در سال 1345 به 134532 نفر در سال 1395 رسیده است. هدف از پژوهش حاضر نیز بررسی و تحلیل فضایی شاخص های فقر شهری در سطح بلوک های شهر یاسوج می باشد. پژوهش حاضر از نوع هدف کاربردی و از نوع روش نیز توصیفی- تحلیلی می باشد. اطلاعات مورد نیاز نیز از طریق مطالعات اسنادی و کتابخانه ای و داده های خام نیز از بلوک های آماری سال 1395 شهر یاسوج به دست آمده است. ابتدا شاخص های فقر شهری در محیط Excel بی مقیاس سازی شدند. سپس به صورت تلفیقی وزن گیری شدند و در نهایت شاخص تلفیقی فقر شهری به دست آمده است. به منظور بررسی و تحلیل شاخص های تلفیقی فقر شهری از مدل های محلی آماره موران، لکه های داغ، تحلیل روند شکل گیری و تلفیق این شاخص ها در محیط Arc Gis استفاده شده است. نتایج حاصل از این تحقیق بیانگر بالا بودن امتیاز و خوشه ای بودن فقر شهری در بلوک های غرب و شمال غربی شهر یاسوج و پایین بودن امتیاز فقر شهری در بلوک های مرکزی شهر یاسوج می باشد. به عبارتی منطقه یک در شهر یاسوج در دسته متوسط تا فقیر قرار دارد. منطقه دو و سه، متوسط تا خیلی مرفه و در نهایت منطقه چهار در دسته خیلی فقیر از نظر پراکندگی شاخص های فقر شهری در شهر یاسوج قرار دارد.
سنجش ابعاد زیست پذیری و توسعه پایدار محله ای (نمونه موردی: محلات شهر سراب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به دنبال تغییر در شرایط و عوامل موثّر در گسترش و توسعه ی شهری در دوران اخیر، محلّه های مسکونی انسان ساخت جایگاه ویژه ای در شکل گیری شهرها و توسعه ی پایدار آن ها داشته اند. توسعه ی شهری پایدار که ازجمله نظریه ها و سیاست های اخیر و جاری تلقی می شود، بخش عمده ای از ادبیات شهرسازی سال های اخیر را به خود اختصاص داده است. امّا نظریه ی اخیر در مقیاس محلی هنوز به درستی تبیین نشده و می تواند به عنوان موضوع پژوهش ها مدنظر باشد، توسعه ی پایدار در مقیاس محلّه مسکونی است. زیست پذیری بهبود کیفیت فضاهای شهری در شهرهای مدرن همراه با انسانی کردن آن ها تا حد ممکن است. پژوهش حاضر سعی دارد تا وضعیت تنوع و توسعه در محلات مسکونی را به عنوان یکی از اساسی ترین ارکان توسعه ی پایدار شهری بسنجد. در این مقاله از روش توصیفی تحلیلی استفاده شده است. برای سنجش تنوع و توسعه ی محلات و شاخص های زیست پذیری شهری، الگویی کیفی با 3 شاخص کلی (تنوع در ساخت، تنوع در استفاده و تنوع در کاربران) و 69 متغیّر طراحی و استفاده شده است. سپس برای تحلیل اطلاعات و تصمیم گیری نهایی از روش تصمیم گیری چند شاخصه (MADM) غیر جبرانی ماکسی مین و ماکسی ماکس استفاده شد. نتایج تحقیق نشان می دهد به ترتیب محلات 12، 8، 6، 2، 9، 1، 3، 11، 10، 7، 5 و 4 دارای وضعیت مطلوب تنوع و توسعه بوده اند.
موانع توسعه اقتصاد سبز در کارآفرینی مناطق روستایی استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کارآفرینان بخشی مهمی از فعالیت های اقتصادی را به خود اختصاص می دهند و نقش مهمی در اشتغال زایی و توسعه در مناطق روستایی را به عهده دارند، برای رسیدن به اهداف خود در بحث توسعه پایدار روستایی باید به دنبال گذار از اقتصاد سنتی به اقتصاد سبز در کسب وکارهای خود باشند؛ اما برای اجرای اقتصاد سبز در این مناطق، در ایران با موانعی روبه رو هستند. در همین راستا هدف این پژوهش که یک تحقیق توصیفی با رویکرد کیفی است، شناسایی موانع توسعه اقتصاد سبز در کارآفرینی مناطق روستایی استان اصفهان می باشد. جامعه آماری در بخش پژوهش کیفی 10 نفر از اعضای هیئت علمی که صاحب نظر و خبره در حوزه ی اقتصاد، کارآفرینی و توسعه ی روستایی بودند تشکیل دادند و داده های لازم از طریق مصاحبه-ی نیمه ساختاریافته اکتشافی محقق ساخته گردآوری شد. با استفاده از راهبرد تحلیل محتوا 26 مقوله ی استخراج گردید. مقوله ها در قالب پرسشنامه بر اساس طیف لیکرت در اختیار جامعه آماری دوم قرار گرفت که برابر با 40 نفر کارآفرینان حوزه کشاورزی-روستایی استان اصفهان برآورد گردید و کل اعضا، موردبررسی قرار گرفتند. به منظور تلخیص متغیرها از تکنیک تحلیل عاملی اکتشافی با نرم افزار SPSS استفاده شد. مقدار KMO، 0/07 و مقدار آزمون بارتلت 489/409 به دست آمد که در سطح 99 درصد معنی دار بود. نتایج تحلیل عاملی نشان داد، تبیین کل واریانس توسط 4 عامل استخراج شده از گویه های موردبررسی، 80/117 درصد است. در این پژوهش، موانع آموزشی- ترویجی، موانع ساختاری- محیطی، موانع مدیریتی- فنی و موانع حمایتی- انگیزشی به ترتیب با تبیین 38/880 درصد، 17/182 درصد، 14/808 درصد و 9/301 درصد از واریانس کل، به عنوان مهم ترین موانع توسعه ی اقتصاد سبز در مناطق روستایی استان اصفهان شناسایی شدند.
نقش مقاوم سازی مساکن روستایی در بهبود کیفیّت کالبدی نواحی روستایی (مطالعه ی موردی: دهستان قوچان عتیق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسکن کوچک ترین شکل تجسّم کالبدی استکه مهم ترین معیار رضایت مندی از آن در استحکام بنا نمود می یابد. نیاز روستاها به مسکن مناسب سبب اجرای اقدامات از سوی ارگان های دولتی مرتبط از جمله بنیاد مسکن انقلاب اسلامی در قالب اجرای طرح مقاوم سازی مسکن روستایی طی چند دهه بعد از انقلاب شده است. مقاوم سازی، اثرات گسترده ای در مساکن روستایی داشته است. پژوهش حاضر به دنبال تعیین پیامد این برنامه ها بر زندگی روستاییان و کیفیت کالبدی سکونتگاه های روستایی است. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و به لحاظ ماهیت توصیفی- تحلیلی می باشد. در راستایگردآوری اطّلاعات از روش های کتابخانه ای (فیش برداری) و میدانی (پرسش نامه و مشاهده) بهره برده شده است. به منظور تجزیه و تحلیل اطّلاعات از روش های آمار توصیفی و استنباطی (t تک نمونه ای، ویلکاکسون و پیرسون) به کار گرفته شده است. دهستان مورد مطالعه مشتمل بر 44 روستا می باشد که از این تعداد 15 روستا به عنوان نمونه انتخاب گردید. تعداد نمونه لازم جهت تکمیل پرسش نامه با استفاده از فرمول اصلاح شده کوکران 150 خانوار تعیین و پرسش نامه ها به صورت نمونه گیری سهمیه ای در سطح روستاهای دهستان توزیع شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که بین مقاوم سازی مساکن روستایی و پایداری کالبدی در منطقه ی مورد مطالعه رابطه معناداری با سطح اطمینان 99 درصد به میزان 277/0 و کیفیت مسکن با 262/0 وجود دارد و علاوه بر این نتایج تحلیل گذشته نگر مبین تفاوت کاملاً معنادار در دوره قبل و بعد از مقاوم سازی در بهبود کیفیّت مسکن و پایداری کالبدی در منطقه ی مورد مطالعه مشاهده شده است. مقاوم سازی مسکن روستایی ضمن افزایش مقاومت بنا و کاهش آسیب پذیری آن در برابر مخاطرات طبیعی؛ بهبود کیفیّت کالبدی در سطح روستاهای محدوده ی مورد مطالعه را در پی داشته است.
بازشناسی و اولویت بندی ارزش های میراث فرهنگی در نقش آفرینی توسعه پایدار روستایی بر اساس مدل ارسته (مورد مطالعه: میراث فرهنگی اورامان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از کلیدی ترین موضوعات در مباحث مربوط به میراث فرهنگی موضوع ارزش است؛ چراکه تمام آنچه ما در رابطه با میراث فرهنگی انجام می دهیم اعم از شناسایی، حفاظت و معرفی همه به خاطر ارزش هایی است که در میراث فرهنگی مستتر است. همچنین مخرنی غیرقابل جایگزین دانش و یک منبع ارزشمند برای رشد اقتصادی، اشتغال و ارتقای انطباق اجتماعی است که می تواند نقش تعیین کننده ای در توسعه ی پایدار داشته باشد. بااهمیت این موضوع، پژوهش حاضر باهدف بازشناسی و اولویت بندی ارزش های میراث فرهنگی در توسعه ی پایدار منطقه ی اورامان تدوین گردیده است. تحقیق حاضر ازنظر هدف کاربردی، ازنظر روش تحقیق آمیخته، ازنظر ماهیت توصیفی- تحلیلی و ازنظر ابزار مبتنی بر مشاهده، مصاحبه و پرسشنامه می باشد. جامعه آماری تحقیق حاضر را متخصصین و کارشناسان حوزه میراث فرهنگی و گردشگری منطقه اورامان، فرمانداری های و بخشداری های منطقه اورامان و مدیران محلی (دهیاران و شوراهای اسلامی) تشکیل می دهند. در بخش اول این پژوهش جهت بازشناسی ارزش های میراث فرهنگی منطقه اورامان، مطالعه اسنادی و مصاحبه با جامعه کارشناسان- متخصصان صورت گرفته است. در بخش دوم به منظور اولویت بندی ارزش های میراث فرهنگی منطقه در تحقق توسعه پایدار، ظرفیت های شناسایی شده در قالب 11 ارزش در پرسشنامه ای تحت عنوان میزان اهمیت هر یک از ارزش ها در تحقق توسعه پایدار به تفکیک سه بعد اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و زیست محیطی طراحی و توسط جامعه کارشناسان، نخبگان محلی و مدیران روستایی (146 نفر) مورد ارزیابی قرارگرفته است. درنهایت بر اساس تکنیک آنتروپی وزن دهی شاخص ها و بر اساس تکنیک ارسته رتبه بندی ارزش ها صورت می گیرد. نتایج پژوهش بیانگر 46 ظرفیت در قالب 11 ارزش در منطقه می باشد که از میان این ارزش ها به ترتیب ارزش های معنوی با 5/358 نمره در رتبه اول، تاریخی با ۳۶۷.۵ نمره رتبه دوم، معماری با 5/444 نمره رتبه ی سوم، تفریحی با ۴۹۷ نمره رتبه ی چهارم، اجتماعی با 5/520 نمره رتبه ی پنجم، محیط زیست با نمره ۶۳۱ نمره رتبه ی ششم، آموزشی با 5/557 نمره رتبه ی هفتم، تنوع زیستی با ۶۳۱ نمره رتبه ی هشتم، بصری با 5/672 نمره رتبه ی نهم، هنری با ۶۷۵ نمره رتبه ی دهم و ارزش علمی با ۸۳۳ نمره در رتبه ی یازدهم به ترتیب دارای بالاترین و پایین ترین اهمیت در نقش آفرینی میراث فرهنگی بوده اند
مدل MCDM برای انتخاب روستای هدف گردشگری بر اساس روش های SWARA و ARAS (مطالعه موردی: شهرستان پاوه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روستاهای هدف گردشگری هر کدام شکل خاصی از زندگی، هنر، فرهنگ و میراث روستایی را در مکان های روستایی به نمایش می گذارند. در فرآیند انتخاب مناسب ترین روستای هدف گردشگری با توجه به معیار های حکمرانی خوب، تصمیم گیرنده گان از روش های تصمیمگیری چند معیاره برای انتخاب روستا استفاده نکردهاند. بنابراین، این مقاله با هدف ایجاد چارچوبی برای انتخاب روستاها در فرآیند انتخاب مناسب ترین روستای هدف گردشگری بر اساس چارچوب swara-aras- mcdmاست. تمرکز این مقاله بر شناسایی معیارهای حکمرانی خوب و رتبه بندی روستاهای هدف گردشگری شهرستان پاوه بر اساس معیارهای انتخابی می باشد. برای سنجش حکمرانی خوب در این تحقیق از ۸ معیار شفافیت، پاسخگویی، حاکمیت قانون، مشارکت، مسئولیت پذیری، أثربخشی و کارایی، اجماع و مشروعیت و برابری و فرآگیری استفاده شد. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی، از نظر روش تحقیق، آمیخته ، از نظرماهیت، توصیفی- تحلیلی و از نظر ابزار، مبتنی بر پرسشنامه نخبگان می باشد. برای تعیین وزن معیارها تیمی متشکل از سه خبره تشکیل شد. از روش swara برای وزن دهی معیارها و از روش aras برای اولویت بندی گزینه ها در ارتباط با مهم ترین معیار های حکمرانی خوب در روستاهای هدف گردشگری در منطقه مورد مطالعه بهره گرفته شد. نتایج روش سوآرا نشان داد که معیار مشارکت با وزن ۰/۱۷۲ مهم ترین معیار حکمروایی خوب در سطح روستاهای شهرستان پاوه است و بعد از آن معیار برابری و فراگیری با وزن ۰/۱۵۴ دومین معیار مهم حکمرانی خوب است و معیار پاسخگویی با ۰/۱۲۰، شفافیت با ۰/۱۱۸، مسئولیت پذیری با ۰/۱۱۱، حاکمیت قانون با ۰/۱۰۹، أثر بخشی و کارایی با ۰/۰۹۲ و اجماع و مشروعیت با ۰/۰۸۸ به ترتیب قرار دارند. نتایج محاسبه روش آراس نیز نشان داد که، روستای داریان با ۰/۸۵۹ دارای بالاترین اهمیت کلی بوده و در رتبه اول قرار دارد و بعد از آن روستای دشه با ۰/۷۶۹ در درتبه دوم،خانقاه با ۰/۷۶۲، و شمشیر با ۰/۷۰۱ در رتبه سوم و چهارم و روستای هجیج بزرگ با ۰/۶۸۶ در رتبه آخر قرار دارد.
واکاوی نقش و جایگاه آسیب شناسی و ارائه الگوی توسعه منطقه ای در مطالعات داخلی و خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر دو مفهوم "آسیب شناسی طرح ها و برنامه ها" و "ارائه الگوی توسعه منطقه ای" در قالب (مقاله، گزارش و طرح، رساله، کتب) در سطح مطالعات داخلی و خارجی مورد شناسایی قرار گرفته است و اهم یافته های مطالعات هر بخش، متغیر های مورد تاکید، نقاط قوت و ضعف هر سطح از مطالعات استخراج شده اند. در این پژوهش از شیوه کیفی و روش (توصیفی - تحلیلی) بهره گرفته شده است و با توجه به اسناد کتابخانه ای، جهت جمع آوری و طبقه بندی دانش موجود داده-های مورد نیاز در خصوص پژوهش جمع آوری و سپس از روش های تحلیل محتوا و تحلیل های اسنادی استفاده شده که نتایج پژوهش نشان داد اهم متغیرهای مورد تاکید در مطالعات داخلی و خارجی شامل تحرک و توسعه در ساماندهی فضا، الگوی متمرکز و مشارکت حداقلی، مولفه های الگو (اصول، چارچوب، فرایند مدیریت الگو، پایش و ارزیابی)، هماهنگی در برنامه های توسعه و اقدامات توسعه شهری ومنطقه ای، ایجادمناطق مترقی، استفاده از توان زیرمناطق برای یکپارچه سازی، پشتیبانی از شهرها جهت شکوفایی پتانسیل آن ها، افزایش رقابت و... بوده است. مهم ترین نقاط قوت برامده از مطالعات شامل ظرفیت نظریه سازی، فعالیتهای بین رشته ای این حوزه، نزدیکی حوزه های فکری و اجرایی، طراحی نظام درآمد- هزینه ی استانی و تاکید بر اجرای آن، بهبود روند تعادلهای بین استانها در برخی از بخش ها و بالا بردن توان و ظرفیت رقابت پذیری نواحی وابسته و حوزه نفوذ و مهم ترین نقاط ضعف شامل فقدان یا کمبود فرهنگ برنامه ریزی، عدم پایبندی به اجرای طرح ها و برنامه های منطقه ای، نبود توافق ملی در زمینه ی توسعه کشور، تضاد بین برنامه ریزی بخشی و برنامه ریزی منطقه ای و نبود نهاد یا دستگاه اجرایی مشخص، مرتبط و مهم تر از همه پاسخگو، نبود نظام اطلاعاتی و داده ای و بخشی نگری، ضعف و ناکارامدی در اهداف برنامه ها، پراکندگی و فقدان وحدت رویه ی متدولوژیک، نظام برنامه ریزی برنامه ها، روند تصویب و نحوه اجرای برنامه ها، ایرادات مربوط به فرایند، محتوا و اجرای برنامه ها، نحوه نظارت بر حسن اجرای برنامه ها و... می باشد.
تحلیل اثرات فضای کسب و کار محلی در توسعه صنایع خانگی روستایی مورد مطالعاتی: دهستان غنی بیگلو شهرستان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آنجایی که در خلال سال های 92-1384 تعداد کسب و کارهای خانگی در روستاهای دهستان غنی بیگلو با رشد 4.5درصدی به 230 مورد رسیده است، از این رو هدف پژوهش حاضر تحلیل عواملی است که در فضای کسب و کار صنایع خانگی در منطقه موردمطالعه مؤثر می باشند. برای انجام این کار ابتدا 8 روستا از مجموع 33 روستا به عنوان نمونه از بین الگوهای مکانی سکونتگاهی روستایی برگزیده شدند که تعداد 1614 خانوار در آنها ساکن می باشد و از این میان با فرمول کوکران و جدول مورگان 280 سرپرست خانوار به عنوان حجم نمونه محاسبه شدند. اطلاعات گردآوری شده دارای سه مقیاس نسبی، رتبه ای و فاصله ای می باشد که در دو سطح خانوار و روستا قابل تحلیل می باشند. تحلیل داده ها هم با نرم افزار spss و آزمون های مناسب پارامتریک و ناپارامتریک صورت گرفت و نتایج ذیل حاصل شدند: اغلب کسانی که به سمت کسب و کارهای خانوادگی روی آورده اند افراد با میانگین سنی بالا، کم سواد و یا زنان سرپرست خانوار بوده اند که بیشتر به سبب اجبار اقتصادی به این سمت سوق پیدا کرده اند و در این مسیر زمینه های کارآفرینی، خود مدیریتی و خانواده مدیریتی، ارتقاء و بهبود وضعیت کسب و کار کنونی، درخواست برای صدور مجوز و تشکیل تعاونی ها، درخواست برای دریافت تسهیلات و اعتبارات مالی، تلاش برای خلق ایده های جدید و تنوع شغلی و امثال آن را مورد توجه قرار نداده اند. پیشنهاد می شود که دهیاران و شورای اسلامی در حیطه اختیارات خود با فراهم آوردن زمینه برای رسمیت این کسب وکارها و تشکیل تعاونی ها و صندوق های اعتبارات خرد روستایی امکان بهبود وضعیت این کسب و کارها را فراهم آورند.