فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۱٬۱۴۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
ارزیابی کاربری اراضی شهری به عنوان هسته اصلی برنامه ریزی شهری، نقشی مهم در ساماندهی فضایی– مکانی شهرها ایفا می کند. روستا– شهر گلوگاه در سال 1381 تبدیل به نقطه شهری شده و با جمعیتی معادل 5114 نفر در جنوب شهرستان بابل قرار دارد، که به لحاظ ساماندهی مکانی– فضایی کاربری اراضی شهر، نابسامان می باشد. علل این نابسامانی را بایستی عمدتا در توپوگرافی شهر، ضعف مدیریت، عدم اجرای قوانین و مقررات شهرسازی جستجو کرد. نتایج بررسی های کمی سطوح و سرانه های شهری موجود و افق ده ساله آتی شهر (1395)، نشان می دهد که مساحت کاربری های دایر روستا– شهر گلوگاه با توجه به سرانه ها و استانداردها حدود 123873 متر مربع کمبود فضا دارد. در تحلیل کیفی کاربری اراضی شهر با استفاده از نرم افزار Are GIS و با توجه به شاخص های ارزیابی (مطلوبیت، ظرفیت، سازگاری)، نتایج حاصل بیانگر آن است که مکان گزینی اکثر کاربری های این شهر در ماتریس مطلوبیت، شرایط آن نسبتا نامطلوب بوده، گرچه از لحاظ سازگاری، در حد نسبتا سازگار بوده، در عین حال از حیث ماتریس ظرفیت، غیر از کاربری تجاری و اداری، سایر کاربری ها نتوانسته اند جمعیت سطح شهر و حوزه نفوذ آن را تحت پوشش مناسب قرار دهند. یافته های حاصل از این تحقیق بیانگر آن است که بایستی به توسعه درون بافتی شهر اندیشید و با در نظر داشتن شاخص های مکان گزینی کاربری ها به تفکیک قطعات و باز توزیع فضایی– مکانی اراضی شهر پرداخت.
شبیه سازی جریان روزانه رودخانه و تحلیل تأثیرات تغییر کاربری بهینه روی آن با استفاده از مدل WetSpa در محیط GIS (مطالعه موردی: حوضه آبریز مرک، استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ضرورت آگاهی از وضعیت منابع آب و نزولات جوی در حوضه های آبریز مختلف برای اجرای طرح های آبی از یک سو و وجود نداشتن شبکة مناسبی از ایستگاه های اندازه گیری پارامترهای هواشناسی و آبشناسی از سوی دیگر، اهمیت استفاده از روش های غیرمستقیم برای شبیه سازی جریان و محاسبه حجم رواناب در حوضه های آبریز را بیش از پیش آشکار میسازد. در بین روش های غیرمستقیم، فنون پیشرفته ای نظیر سنجش از دور (RS) و سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS)، که امکان اطلاع از شرایط حوضه از جنبه های مختلف و تجزیه و تحلیل سریع تر و دقیق تر این اطلاعات را میسر ساخته اند، جایگاه ویژه ای در مطالعات هیدرولوژیکی و منابع آب یافته اند. این موضوع بر تعداد مدل های فیزیکی توزیعیافتة مکانی در بستر GIS که در آنها اطلاعات مکانی به صورت واحدهای در سطح پیکسل در کنار داده های هیدرولوژی قرار میگیرند و امکان درک و بیان فرایندهای پیچیده و پویا را فراهم میآورند، افزوده است. مدل WetSpa نمونه ای از این مدل های هیدرولوژیکی توزیعیافتة مکانی است که با هدف رسیدن به راهبردهای مدیریت پایدار آبخیز طراحی و ساخته شد. WetSpa براساس شبکه سلولی و در مقیاس حوضه آبریز عمل میکند و در نتیجه عملکرد آن به صورت پیوسته است. در پژوهش حاضر ابتدا جریان روزانة رودخانه حوضه مرک کرمانشاه ـ با مساحت 1380 کیلومترمربع ـ با استفاده از مدل WetSpa در محیط GIS و با شرایط کاربری اراضی فعلی شبیه سازی شده و بعد از کالیبراسیون و اعتبارسنجی مدل به تحلیل تأثیرات تغییرکاربری بر روی جریان ـ به ویژه دبی پیک جریان ـ پرداخته شد. برای این منظور نقشة کاربری بهینه حوضه با استفاده از مدل آمایش سرزمین مخدوم تولید شد و مجدداً جریان رودخانه به وسیله مدل شبیه سازی گردید. نتایج حاصل از به کارگیری مدل WetSpa در حوضه آبریز مرک دقتی معادل 77 درصد را براساس ضریب ناش ـ ساتکلیف (NS) نشان میدهد. همچنین شبیه سازی جریان رودخانه تحت سناوریوی کاربری بهینه نشان داد که هیدروگراف جریان رودخانة با تأخیر به اوج خود میرسد و در مقایسه با هیدروگراف کاربری فعلی دیرتر فروکش میکند. افزون بر اینها، دبی اوج هیدروگراف نیز بعد از تغییر کاربری بهینه پایین تر آمده است.
روش نوین مبتنی بر منطق فازی برای رعایت امنیت حریم شخصی در خدمات مکان مبنا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خدمات مکان مبنا (LBS) سرویس های مبتنی بر موقعیت کاربر در شبکه های سیار هستند. یکی از نکات بسیار پراهمیت در این گونه خدمات، استفاده از موقعیت کاربر برخلاف نظر اوست. انگیزه سوء استفاده از اطلاعات مکانی کاربران اغلب مشاهده و آنالیز رفتار، نگرش و وضعیت اجتماعی آنهاست تا تبلیغات خاصی برای ایشان فرستاده شود، یا حتی ممکن است این اطلاعات برای اهداف جنایی مورد استفاده قرار گیرد. به این ترتیب، مفهومی به نام حریم خصوصی کاربران مطرح می گردد. در سال های اخیر توجه زیادی به گمنام سازی و حفظ حریم اطلاعات مکانی افراد شده است. در این مقاله برای حفظ حریم اطلاعات مکانی کاربران روش فازی پیشنهاد می شود. سطوح مختلف دقت برای تعیین موقعیت کاربران با استفاده از سیستم استنتاج فازی، براساس بافت زمانی و مکانی آنها تعریف می شود و در زمان درخواست سرویس، به اجرا درمی آید. برای استفاده از این روش لازم است که کاربران به گروه های مختلف تقسیم گردند و برای هر گروه قوانین فازی خاصی تعریف شود. برای نمایش کارایی روش پیشنهادی در نوشتار حاضر، کارمندان یک شرکت به عنوان گروه آزمایشی در نظر گرفته شدند. پایگاه قواعد فازی برای آنها تعریف شد و سیستم استنتاج نهایی برای گروه کاربران توسعه داده شد. در نهایت روشی برای بیان موقعیت به صورت نمادین برای دقت های مختلف تعیین موقعیت پیشنهاد گردید. نتایج کاربرد روش پیشنهادی نشان داد که این روش می تواند رضایت کاربران را برای در اختیار قرار دادن اطلاعات مکانی شان با دقت مطلوب، جلب کند. اما در صورتی که تعداد قوانین فازی افزایش پیدا کند، باعث پیچیدگی سیستم می شود و کارایی آن را برای کاربران عادی کاهش می دهد ـ که با توجیه صحیح کاربر می توان تعداد قوانین را کاهش داد. همچنین مدل پیشنهادی را می توان با سایر مدل های مربوط به رعایت حریم خصوصی کاربران در خدمات مکان مبنا ترکیب کرد و سطح امنیت را افزایش داد.
آیا سرزمین ایران زرخیز است؟
حوزه های تخصصی:
کاربرد Metadata (GIS) در مدیریت یکپارچه نواحی ساحلی
حوزه های تخصصی:
مناطق ساحلی سراسر جهان، به دلیل وجود منابع غنی و توانهای طبیعی منحصر به فرد، مورد توجه بشر قرار گرفته است، به طوری که توانسته اند، جمعیت بیشتری را جذب کنند. فشار جمعیت بر سواحل و استفاده بیش از حد از منابع آن، مسائل و مشکلات زیادی را در نواحی ساحلی ایجاد نموده و روند توسعه پایدار را با بحرانهای زیست محیطی روبرو ساخته است.
سیستمهای اطلاعات جغرافیایی، GIS، در مدیریت یکپارچه نواحی ساحلی، می تواند حضوری پویا داشته باشد. اولین نقش GIS در مدیریت ساحلی، ساماندهی صحیح اطلاعات است. کاربرد GIS با ایجاد ساختار پایدار برای داده هایی که در ماهیت، مقیاس، شکل و موضوع آنها تفاوتهای اساسی وجود دارد، شروع می شود و با حفاظت، به هنگام سازی، انتشار و توسعه پایگاه اطلاعات، ادامه می یابد: و به عبارت دیگر، حیات ICZM با حضور GIS شکل می گیرد و با کمک آن تداوم می یابد و توسعه آن در گرو پیشرفت GIS است. با پیشرفتهای اخیر WebGIS ، امکان به اشتراک گذاردن داده های جغرافیایی از طریق طراحی و تاًلیف متادیتا فراهم شده است و مدیریت یکپارچه نواحی ساحلی ابعاد وسیعتری یافته است.
در این پژوهش، خورموسی به عنوان یک عارضه جغرافیایی در ساحل خلیج فارس انتخاب شده و بانک داده آن در محیط GIS ایجاد گردیده است. سپس متادیتای آن با الگوی استاندارد FDGC و ISO طراحی شده و در محیط وب قرار گرفته است. نتایج به دست آمده ضرورت ایجاد استاندارد ویژه ای برای طراحی متادیتا در سواحل کشور را تایید می کند، که اولاً با بانک داده جغرافیایی ملی کشور هماهنگ باشد، ثانیاً بر مبنای اصول تخصصی مدیریت سواحل شکل گرفته باشد. در این نوشتار الگویی برای استاندارد سازی داده های جغرافیایی سواحل به منظور مدیریت یکپارچه نواحی ساحلی ارائه شده است
ریز پهنه بندی خطر سیلاب در محدوده شهر تبریز با استفاده از روش AHP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به منظور پیش بینی دامنه خسارات ناشی از سیلاب جهت کنترل و مهار آن پهنه بندی خطر سیل امری ضروری است که هدف از این تحقیق بررسی میزان خطر پذیری سیلاب و ارزیابی خسارت وارده به شهرتبریز است.پارامترهای خاص موضوع این تحقیق شامل؛کاربری اراضی،تراکم جمعیت،مسیل ها،طبقات شیب،تراکم مسکونی،ضریب CN،ضریب رواناب،تراکم جمعیت،فضای باز و قدمت ابنیه بوده سپس با تهیه لایه های مورد نیاز محدوده شهر،اقدام به تعیین وزن هر لایه بر اساس میزان اهمیت آن در بروز سیلاب گردید.پس از وزن دهی نهایی،لایه ها به صورت دوبه دو(AHP)توسط نرم افزارExpert choice مقایسه و ماتریس حاصل از این مقایسات به نرم افزار Idrisi منتقل و ضریب نهایی برای هر لایه تعیین شد.در نهایت با اعمال این ضرایب از طریق نرم افزارArc Gis نقشه پهنه بندی خطر سیلاب در محدوده شهر تبریز تهیه گردید.بدین ترتیب،محدوده های بحرانی بافت شهری در برابر سیلاب آب گرفتگی مشخص و خسارات ناشی از سیل در قالب نقشه ارزیابی خسارات ارائه شد .نقشه پهنه بندی خطر سیل نشان می دهد که حدود34/3 درصد ازمحدوده نقشه در پهنه بندی خطر خیلی زیاد،87/15 درصد در پهنه بندی خطر زیاد،84/70 درصددر پهنه ی خطر متوسط و 95/9 درصد در پهنه ی کم خطر از لحاظ سیل گیری قرار دارد.هم چنین با تهیه نقشه ارزیابی خسارت مشخص شد که پهنه های مشخص شده 85 درصد منطبق با پهنه های مختلف از نظر شدت سیل گیری می باشد.
ارزیابی دقت مدل های رقومی ارتفاعی SRTM و GDEM با استفاده از مدل رقومی ارتفاعی NIDEM(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی دقت و صحت ویرایش اول و دوم مدل های رقومی ارتفاعی استخراجی از ماهواره آستر (GDME1, 2009; GDEM2, 2011) با دقت تفکیک مکانی 30 متر و مقایسه آن با مدل رقومی SRTM (تفکیک مکانی 90 متر) و مدل رقومی تهیه شده به وسیله سازمان نقشه برداری کشور (تفکیک مکانی 10 متر) است. به این منظور سه نوار مطالعاتی که دربرگیرنده نواحی ای از کشور با خصوصیات ژئومورفولوژی مختلف اند انتخاب شدند و مدل های مذکور در این سه نوار مورد بررسی قرار گرفتند. پس از حذف محدوده دریاچه ها، هر سه لایه به روش موسوم به کوبیک به مدل های رقومی با دقت مکانی یک آرک ثانیه تبدیل شده اند. همچنین لایه های تفاضلی بین مدل های رقومی مختلف محاسبه گردید و توزیع خطا در گستره محدوده های مطالعاتی در مدل های مختلف به صورت دو به دو بررسی شد. با استفاده از دیاگرام پراکندگی بین مدل های رقومی مختلف و بررسی ابر پراکنش آنها، به مطالعه نوع و میزان خطاهای مختلف پرداخته شد. برای مقایسه بصری بهتر، مدل سایه روشن ارتفاعی سه بعدی و نیمرخ های توپوگرافی در امتداد خطاهای شناسایی شده برای هر سه مدل رقومی ترسیم گردید. نتایج این تحقیق نشان داده است که مدل 1GDEM دارای خطاهای عمده ای در مقایسه با مدل SRTM است که بیشتر از ماهیت و نحوه تهیه این مدل ناشی می شود. نتایج حاکی از انواع ناهنجاری ها همچون خطای پله ای، ناهنجاری های حفره ای، برامدگی و برآمدگی های حفره دار است که در مرز بین زون های دو استاک مختلف ایجاد شده اند. دامنه خطای این ناهنجاری ها از چند ده متر تا بیش از 300 متر مشاهده می شود. نتایج این پژوهش در عین حال نشان داد که میانگین خطای مدل 1GDEM در حدود 8/4 متر با انحراف استاندارد 8/13 متر، و در سطح اطمینان 95 درصد دامنه تغییرات آن بین 9/31 و 3/22- متر است. بررسی مدل رقومی 2GDEM نشان از بهبود جدّی کیفیت این مدل در قیاس با ویرایش قبلی دارد. در مدل 2GDEM بسیاری از خطاهای ویرایش نخست حذف شده و میانگین خطای آن کمتر از 3 متر با انحراف استاندارد 1/9 متر است که در سطح اطمینان 95 درصد دامنه تغییرات آن بین 8/14 و 8/20- متر خواهد بود. بررسی مدل رقومی SRTM نشان داده است که میانگین خطای آن کمتر از 2 متر با انحراف استاندارد 7/8 متر، و در سطح اطمینان 95 درصد دامنه تغییرات میانگین بین 1/19 و 1/15- متر است. نتایج نشان می دهد مدل 1GDEM به رغم آنکه با تفکیک مکانی 30 متر منتشر شده است، عملاً فاقد جزئیات مدل رقومی ارتفاعی 30 متری است و کاربرد آن محدودیت های عمده ای دارد. همچنین مدل 2GDEM با توجه به رفع بسیاری از مشکلات ویرایش نخست دقت مناسبی در مقایسه با SRTM و NIDEM دارد و صرف نظر از خطاهای با دامنه کوتاه (نویز) این مدل در صورت اطمینان از نبود خطاهای محلی می تواند به عنوان مدل رقومی ارتفاعی سی متری به کار رود.
تصاویر ماهواره ای نوری و راداری در مدل سازی زیست تودة جنگل های شمال ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزیابی دقیق زیست توده به منظور مدیریت جنگل و درک نقش آن به عنوان منبع کربن، اهمیت بسیار دارد. از آنجا که 50 درصد زیست توده جنگل ها مشتمل بر کربن است، لذا برآورد مقدار زیست توده جنگل ها، از جنبه بررسی مقدار انرژی ذخیره شده در جنگل ها و همچنین تغییرات آب و هوایی در کانون توجه قرار می گیرد. بهترین راه برای برآورد دقیق زیست توده، ایجاد مدل های تخمین براساس داده های محلی جمع آوری شده است. امروزه استفاده از تکنیک های سنجش از دور با کمک داده های محدود زمینی، تحولی شگرف را در تدوین و بهره برداری از اطلاعات مربوط به زیست توده جنگل شکل داده است. نبود معادلات محلی زیست توده و ابهام در برآورد دقیق آن براساس معادلات جهانی، این مقاله را به سمت تکوین و توسعه معادلات زیست توده برای جنگل های گیلان ـ واقع در شمال ایران ـ رهنمون ساخته است. در این مقاله بدین منظور به نمونه برداری از جنگل و اندازه گیری پارامترهای مختلف همچون ارتفاع و قطر درخت در 28 پلات با ابعاد 30 30 متر (900 متر مربع) در منطقه مورد مطالعه پرداخته می شود؛ و با استفاده از روش غیرمخرب، مقدار زیست توده مربوط به این پلات ها محاسبه می گردد. سپس با بهره گیری از تصاویر نوری و راداری ماهواره ALOS، بین اطلاعات سنجش از دور و مقدار زیست توده جنگل، از طریق معادلات رگرسیون چندمتغیره، ارتباط برقرار می شود. گفتنی است که بهترین مدل تخمین با استفاده از آنالیز رگرسیون چندمتغیره، براساس گونه درخت با ضریب تعیین 731/0 و (ton/he) 88/13=RMSE برآورد شده است.
طبقه بندی نظارت شده لندفرم های ژئومورفولوژیکی مناطق خشک با استفاده از پارامترهای ژئومورفومتریک (نمونه موردی: منطقه مرنجاب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت مطالعه لندفرم ها و پراکنش فضایی آنها در ژئومورفولوژی و سایر علوم محیطی، در این مقاله روشی کمّی با استفاده از پارامترهای مورفومتریک حاصل از مدل رقومی ارتفاع برای طبقه بندی لندفرم های مناطق خشک ارائه شده است. پارامترهای ژئومورفومتریک استفاده شده شامل شیب، انحنای پروفیل، انحنای طولی و انحناهای حداقل و حداکثر هستند که برای تشخیص ویژگی های مورفومتریک و شکلی لندفرم ها مناسب اند و تا حد زیادی نیز با فرایندهای ژئومورفولوژیکی سروکار می یابند. نقشه پارامترهای ژئومورفومتریک در ساختار رستری و با استفاده از مدل رقومی ارتفاع SRTM در منطقه کویر مرنجاب به دست آمد و طبقه بندی با استفاده از روش طبقه بندی نظارت شده حداکثر شباهت (MLC) و نمونه های آموزشی برداشت شده از لندفرم های منطقه مطالعاتی انجام شد. نتایج به دست آمده از این طبقبه بندی، لندفرم های منطقه را در هفت کلاس مخروط افکنه، تپه های ماسه ای مختلط، عرضی و برخان، تیغه سنگی، تپه سنگی و پلایا نشان می دهد؛ به طوری که پلایا بیشترین گسترش را در منطقه دارد. نتایج ارزیابی آماری کلاس های لندفرمی نیز با سه پارامتر حداقل و حداکثر و میانگین ارائه شده است. به علاوه، ارزیابی دقت طبقه بندی با استفاده از نقشه پایه ژئومورفولوژی منطقه مرنجاب انجام گرفته است و نتایج نشان می دهند که دقت کلی طبقه بندی حدود 81 درصد و شاخص کاپا برابر 73/0 است.
مفهوم و کاربرد توپولوژی در پایگاه اطلاعات زمین مرجع (ژئودیتابیس)
حوزه های تخصصی:
ارائه روشی ترکیبی از شبکه های عصبی نظارت شده و نظارت نشده در طبقه بندی تصاویر سنجش از دور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تهیه نقشه مناطق مستعد آب های زیرزمینی با استفاده از GIS و MIF مطالعه موردی: شهرستان ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با افزایش جمعیت و توسعه شهرنشینی و همچنین کشاورزی، توجه به مدیریت آب های سطحی و زیرسطحی افزایش یافته است. در پژوهش حاضر با ترکیب داده های سنجش از دور، سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و فاکتورهای چند تاثیره (MIF)، به تهیه نقشه مناطق مستعد آب های زیرزمینی در محدوده شهرستان ارومیه اقدام شده است. نقشه های موضوعی هر یک از پارامترهای موثر بر آب های زیرزمینی (از قبیل: تراکم شبکه زهکشی، تراکم خطواره ها، توپوگرافی، سنگ شناسی، بارش، کاربری اراضی و شیب)، با استفاده از داده های سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی تهیه شد. نقشه رستری این فاکتورها تهیه و بر اساس روش MIF، وزن دهی شدند. در نهایت نقشه های موضوعی مذکور در قالب نرم افزار GIS و با استفاده از الگوریتم روی هم قرار گیری وزنی، محاسبه و نقشه نهایی پتانسیل آب های زیرزمینی تولید شد. نقشه استعداد آب های زیرزمینی به چهار گروه بسیار خوب، خوب، ضعیف و بسیار ضعیف طبقه بندی شد. مطالعات نشان می دهد که مناطقی با حداکثر تراکم شبکه زهکشی و رسوبات کواترنری، دارای پتانسیل آب های زیرزمینی بسیار بالایی هستند. در نهایت مقایسه نقشه نهایی با پراکندگی چاه های پیزومتری و سطح ایستابی آنها، دقت بالای روش مورد استفاده در این محدوده را نشان داد.
کاربرد تصاویر ETM لندست و تکنیک G.I.S در بررسی قلمروهای دیرینه پلایای گاوخونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"پلایای گاوخونی به عنوان یک میراث و بایگانی کواترنر در ایران وقوع حوادث اقلیمی محیطی را به صور گوناگون در بستر خود به تصویر کشانیده و از جایگاه خاصی در میان قلمروهای ژئومورفولوژیکی ایران برخوردار می باشد. به عبارت دیگر در ایران قلمرو کواترنر تنوع اشکال مورفیک دیرینه نشان از حاکمیت فازهای مختلف سرد و گرم اقلیمی کواترنر تغییر بیلان ماده و انرژی در سطوح مختلف ژئومورفیک دارند. متد بررسی و تحلیل در این مقاله متکی به سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور می باشد. لذا تکنیک های به کار رفته در جریان تحقیق عبارتند از: عملیات ورود و تبدیل فرمت باندهای سنجنده ETM+ بررسی آماری باندها تصحیح هندسی تصاویر عملیات موزائیک انطباق و هموارسازی تصاویر تهیه منحنی های طیفی قلمروها و فرم ها انتخاب بهترین ترکیب باندی آنالیز مولفه های اصلی ادغام اطلاعات سنجنده ETM+ لندست هفت با یکدیگر به کارگیری عملیات متعدد بارزسازی ضمنا در بخش سیستم اطلاعات جغرافیایی نیز از عملیاتی چون تهیه لایه های متعددی از قبیل لایه آبراهه لایه طیف های ارتفاعی لایه شیب مدل رقومی ارتفاعی و نیز استخراج قلمروها و لایه های موضوعی ژئومورفولوژی استفاده گردید.
در ارتباط با توانمندی سنجش از دور و GIS در شناسایی قلمروهای دیرینه ژئومورفیک گذشته گاوخونی باید اذعان نمود که در این تحقیق با به کارگیری یک مدل ابداعی قلمرو گاوخونی در چهار فاز مختلف پیشروی و پسروی بازسازی گردید. پس از شناسایی و تفکیک قلمروها عملیات تطابق فرم های ژئومورفیک دیرینه از جمله دلتاها و تراس های دریاچه ای در پیرامون فازهای گذشته صورت گرفت و نقشه های زمین ریخت شناسی موضوعی تهیه گردید. این روش برای اولین بار در قلمرو پلایای گاوخونی به کار رفته است و به عنوان روشی قابل اعتماد در جهت بررسی سایر کویرهای ایران پیشنهاد می گردد."
مکان یابی محل دفن بهداشتی زباله روستایی با استفاده از مدل فرایند شبکه ای تحلیل(ANP): مطالعه موردی نواحی روستایی شهرستان قوچان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق از روش شبکه ای تحلیل، یک روش چندمعیاره تصمیم سازی برای انتخاب مکان های مناسب و مستعد برای دفن زباله در شهرستان قوچان استفاده شده است. در روش ANP معیارهای کمی و کیفی و وابستگی متقابل بین معیارها مورد توجه قرار میگیرد. انتخاب مکان مناسب برای محل دفن زباله موضوعی پیچیده و نیاز مند توجه به عوامل متعددی است. در این تحقیق از چند معیار (اجتماعی، اقتصادی، محیطی و فنی) برای انتخاب محل مناسب دفن زباله استفاده شده است. فرایند تشخیص واحدهای مناسب برای دفن زباله طی چند مرحله انجام شده است که مقاله این مراحل را به صورت کامل بیان کرده است، نتیجه نهایی تعیین واحدهای مناسب برای محل دفن زباله میباشد.
روند تغییرات الگوی مورفولوژیکی رودخانة خرم آباد با استفاده از RS، GISو Auto Cad(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خصوصیات مورفولوژی رودخانه ها به واسطة ویژگی پویای آن، همواره دچار تغییرات هستند و این تغییرات میتواند بر سازه های بناشده در حاشیة رودخانه ها، زمین های کشاورزی و غیره آثار منفی بگذارد. در این پژوهش، مورفولوژی قسمتی از رودخانه خرم آباد در استان لرستان از روستای چغاخندق تا روستای غلامان سفلی به طول 5/19 کیلومتر بررسی شده است. با استفاده از عکس های هوایی سال 1334، تصاویر سنجنده TM ماهواره Land Sat سال 1377 و تصاویر Aster سال 1384 مسیر رودخانه در سه دورة زمانی و در محیط نرم افزار Arc GIS رقومی شده است؛ در مرحلة بعد در محیط نرم افزاری Auto Cad پارامترهای هندسی رودخانه مانند طول موج، طول دره، ضریب خمیدگی، زاویة مرکزی و شعاع دایره مماس بر قوس ها، برای بررسی تغییرات با روش برازش دایره های مماس بر قوس رودخانه اندازه گیری شده است. در ادامه با نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل های آماری بر روی پارامترهای هندسی صورت گرفته است. نتایج مطالعه این پارامترها و مقایسه آن ها در سه بازة زمانی مورد بررسی نشان میدهد در این محدوده تعداد 17 مئاندر از سال 1334 تا سال 1377 حذف شده و تعداد مئاندرها از سال 1377 تا سال 1384 از 51 به 53 افزایش یافته است. مقادیر پارامترهای هندسی به دست آمده در سه دوره نیز تغییرات شکل و پلان رودخانه را نشان میدهد. اصلیترین دلیل این تغییرات، تغییر کاربری اراضی اطراف رودخانه و به طور کلی دخل و تصرف انسان در بستر رودخانه است.
برنامه ریزی و مکان یابی بهینه تسهیلات و زیرساخت های گردشگری شهری با استفاده از GIS موردشناسی: شهر سمنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله توزیع فضایی- مکانی مراکز اقامتگاهی و پذیرایی گردشگری شهری را با تأکید بر شهرهای تاریخی و چگونگی بهینه گزینی آن را بر اساس مدل های آشورث، تنبریگ و گتز مورد بررسی و آزمون قرار داده است. یافته های این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی با بهره گیری از مطالعات اسنادی و میدانی، تهیه و تحلیل گردیده است. نتایج یافته ها با بهره گیری از محیطSPSS و آزمون T-testتحلیل شده و نشان می دهند که علیرغم وجود جاذبه های فراوان تاریخی و فرهنگی شهر سمنان و واقع شدن آن در گذرگاه معروف ابریشم و محور ترانزیتی ریلی تهران- مشهد، لیکن به جهت توزیع فضایی- مکانی نامتناسب منابع و تسهیلات گردشگری در این شهر، استفاده ی بهینه ای از پتانسیل ها و کارکردهای موجود، به عمل نمی آید. همچنین تحلیل یافته ها نشان می دهد که طبق مدل آشورث و تنبریگ، جاذبه های شهری و تجاری، محدوده مرکزی شهر و بخش تاریخی آن را پوشش می دهد، در حالی که مکان یابی تأسیسات اقامتی و پذیرایی در محور خیابان های اصلی ورود و خروج مسافران شکل گرفته است و دسترسی مناسب به جاذبه ها را برای گردشگران فراهم نمی نماید. اینک در این مقاله با بهره گیری از محیط GIS، به مکان یابی بهینه ی مراکز اقامتی و پذیرایی در این شهر پرداخته و راهبردها و پیشنهادات لازم جهت بهبود فضای گردشگری شهر سمنان و جذب هر چه بیشتر گردشگران به شهر، در آن ارائه گردیده است.
تجزیه و تحلیل توزیع فضایی و مکانیابی مدارس ابتدایی منطقه 6 شهر تهران با استفاده از GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مکانگزینی مدارس در شهر بزرگی چون تهران همواره با مشکلات عدیدهای روبهرو بوده است. تعدد عوامل مؤثر در مکانیابی مدارس و افزایش روزافزون مشکلات زندگی شهری لزوم استفاده از روشهای مؤثر و سیستمهای رایانهای را در مکانیابی مدارس بیش از پیش آشکار ساخته است. هدفهای این تحقیق ارزیابی نحوه توزیع مدارس ابتدایی، مشخص کردن نواحی محروم از مدارس ابتدایی، اولویتبندی آنها در محدوده منطقه 6 تهران و ارائه پیشنهاد به مسئولان آموزش و پرورش و نهادهای متولی امر ساخت و ساز مدارس برای استفاده از امکانات، متخصصان و سیستمهای اطلاعات جغرافیایی در تشخیص مکانهای مناسب برای احداث مدرسه است. در این تحقیق دادههای مکانی از روی نقشههای رقومی و خطی تهیه و دادههای توصیفی نیز با استفاده از مدارک، اسناد، آمار و پژوهشهای میدانی، جمعآوری و به پایگاه اطلاعاتی متصل شد. سپس برای هر یک از عوامل مؤثر در مکانیابی مدارس، لایهای تهیه و در هر لایه حریم کاربریها تعریف شد. با توجه به وزن مناطق و ترکیب آنها، موقعیت فعلی مدارس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در مرحله بعد مناسبترین مکانها برای تأسیس مدارس جدید برحسب اولویت پیشنهاد گردید. نتیجه تحقیق مشخص میسازد که مکان اکثر ساختمانهای آموزشی دولتی مقطع ابتدایی در منطقه مورد مطالعه با معیارهای مورد نظر مطابقت زیادی ندارد. همچنین نتایج تحقیق نشان میدهد که با استفاده از سیستمهای اطلاعات جغرافیایی میتوان امکانات مناسبی برای تجزیه و تحلیل وضع فعلی مدارس فراهم کرد و با توجه به معیارهای تأسیس مدرسه، مکانهایی را که با کمبود یا تراکم فضای آموزشی مواجهند تشخیص داد و در کوتاهترین زمان ممکن با توجه به اولویتها، ضروریترین مکان برای احداث مدرسه را پیشنهاد کرد.
پهنه بندی خطر وقوع زمین لغزش در دامنه های شمالی شاه جهان با استفاده از GIS (مطالعه موردی: حوضه اسطرخی شیروان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پهنه بندی زمین لغزش یکی از روش هایی است که می توان به کمک آن مناطق بحرانی را به لحاظ پایداری شیب مشخص کرده و از نقشه های پهنه بندی به دست آمده در برنامه ریزی های توسعه پایدار استفاده کرد (کرم، 1381، 25). حوضه اسطرخی شیروان در استان خراسان شمالی در دامنه های شمالی ارتفاعات شاه جهان واقع شده، یکی از زیر حوضه های حوضه بزرگ اترک محسوب می شود. یکی از مشکلات عمده این حوضه وقوع زمین لغزش های متعدد و نسبتا بزرگ است که خسارات زیادی را به بار آورده است. برای شناسایی حرکت های دامنه ای، آنچه بیش از همه لازم می نماید، شناخت همه جانبه عوامل و فرآیندهایی است که به طور مداوم بر روی دامنه ها اثر گذاشته، آنها را به سمت بی ثباتی و یا ثبات سوق می دهد.بر همین اساس، در این مطالعه از روش شاخص آماری AHP2 به منظور پهنه بندی زمین لغزش بهره گرفته شد. عوامل متعددی در این پهنه بندی لحاظ شدند که عبارتند از: بارندگی، درجه حرارت، ماندگاری برف، لیتولوژی، فاصله از گسل، خطواره ها، واحدهای مورفولوژی، سایه و آفتاب، شیب، جهت شیب، طبقات ارتفاعی، تراکم زهکشی، فاصله از رودخانه، گروه های هیدرولوژیک خاک، کاربری اراضی، فاصله از روستا و پوشش گیاهی. در این روش با توجه به وسعت پهنه های لغزشی در هر یک از کلاس های پارامترهای مختلف مورد مطالعه، ارزش وزنی برای هر یک از سلول ها در نظر گرفته شد و نهایتا مجموع ارزش های وزنی برای هر سلول با همپوشانی لایه های مختلف مورد مطالعه به دست آمد. سپس نقشه طبقات خطر زمین لغزش در چهار گروه خیلی زیاد، زیاد، متوسط و کم تهیه شد. بر اساس نقشه پهنه بندی به دست آمده حدود 1.8 درصد از مساحت حوضه در پهنه خطر بسیار زیاد، 20.9 درصد در پهنه خیلی زیاد، 56.9 درصد در پهنه خطر متوسط و 20.4 درصد در پهنه خطر پایین قرار می گیرد.
شبیه سازی رشد شهری در تهران، با استفاده از مدل CA-Markov(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به رشد سریع شهرها در کشورهای در حال توسعه، نیاز به مدیریت و برنامه ریزی مناسب، به پرهیز از تأثیرات مخرب زیست محیطی و اجتماعی ـ اقتصادی آن، همواره احساس می شود. در این زمینه، طراحان و برنامه ریزان شهری به اطلاعات مکانی و زمانی مرتبط با الگو و میزان رشد، به منظور درک بهتر فرایند رشد شهری و تأثیرات آن نیاز دارند. تلفیق سامانه های اطلاعات مکانی و سنجش از دور، ابزار مؤثری را برای جمع آوری و آنالیز اطلاعات زمانی ـ مکانی فراهم می سازد. این تحقیق، ضمن بررسی و مدل سازی توسعة شهری در دو دهة گذشته، به پیش بینی توسعة شهر تهران طی دو دهة آینده می پردازد تا پایه و اساسی را برای مدیریت شهری فراهم سازد. در این تحقیق، مدل شبیه سازی و پیش بینی رشد شهری CA-Markov به کار برده شد و این مدل با استفاده از داده های تاریخیِ به دست آمده از مجموعه های زمانی تصاویر ماهواره ای لندست ـ مربوط به سال های 1988، 2000 و 2006 ـ کالیبره گردید. با توجه به نقشه های پوشش / کاربری زمین به دست آمده از طبقه بندی تصاویر ماهواره ای، منطقة شهری در این مدت با 11 درصد (حدود 56 کیلومترمربع) افزایش مواجه شده است. همچنین مدل CA-Markov به منظور شبیه سازی رشد شهری برای سال های 2015 و 2025 اجرا گردید و نتایج به دست آمده بیانگر رشد 3 درصدی (حدود 15 کیلومترمربع) در مناطق شهری از سال 2006 تا 2025 است. نتایج تحقیق حاکی از کارایی بالای مدل تلفیقی CA-Markov در پایش روند توسعة شهر در سال های گذشته و پیش بینی رشد شهری برای سال های آتی براساس الگوی رشد سال های گذشته است. همچنین کاربرد روش تصمیم گیری چندمعیاره در محیط نرم افزار Idrisi برای در نظر گرفتن پارامترهای توسعه و رشد شهری، از دیگر ویژگی های این تحقیق است.
مکان یابی ایستگاه های آتش نشانی با استفاده از تلفیق منطق Fuzzy و AHP در محیط GIS (مطالعه موردی: ناحیه 1 منطقه 10 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایجاد امکانات جدید شهری، نیازمند مطالعه دقیق در زمینه نحوه استقرار صحیح آنها در مناطق مختلف یک شهر است. جهت تخصیص درست امکانات شهری، اولین نکته اساسی، انتخاب مکان بهینه با توجه به شرایط متفاوت و گاهاً متضاد است. این مسأله زمانی اهمیت مییابد که فاکتورهای بسیار مهمی مانند نجات جان انسان ها مدنظر قرار داده شوند. لذا انتخاب بهینه مراکز آتش نشانی به دلیل اهمیت جان افرادی که در معرض خطر واقع شده اند، مسأله اساسی تلقی می شود.
در این مقاله با در نظر گرفتن عدم قطعیت در رابطه با کفایت اطلاعات و جامعیت استنتاجات، ابزارهایی مثل سیستم اطلاعات مکانی و چگونگی تحت کنترل درآوردن تغییرات عوارض شهری، از مدل فازی در ترکیب با فرآیند سلسله مراتبی استفاده گردیده است. در گام اول این پژوهش، عوامل مؤثر در مکانیابی ایستگاه های آتش نشانی تعیین و نقشه های معیار تهیه و آماده سازی گردید. در طول مطالعات با نظرسنجی که از کارشناسان صورت گرفت مشخص شد که این معیارها در مکانیابی ایستگاه ها تأثیر متفاوتی دارند. لذا بایستی بر اساس تأثیر و اهمیت آنها به معیارها وزنی متفاوت داد. برای وزندهی معیارهای فوق از بین روش های مختلف وزندهی، روش تحلیل سلسله مراتبی(AHP) و نرم افزار Export choiceمورد استفاده قرار گرفتند. پس از جمع آوری نظرات کارشناسان و به منظور جلوگیری از ورود برخی نظرات احتمالی غیر کارشناسی، مقادیر سازگاری قضاوت ها، محاسبه گردید و پس از قابل قبول واقع شدن مقادیر CR، از این اوزان جهت بررسی های بعدی استفاده گردید.
در گام بعدی به منظور ارزش گذاری لایه ها، از منطق فازی استفاده شد و لایه های آماده شده، توسط توابع عضویت گوناگون که تعداد و نوع آنها بر اساس نظر کارشناسان انتخاب می گردد، فازی شدند. در انتها جهت تلفیق معیارهای فازی شده با توابع عضویت فازی و وزن های به دست آمده با روش AHP، روش ترکیب خطی وزندار (WLC) مورد استفاده قرار گرفت و پهنه های مناسب جهت احداث ایستگاه های آتش نشانی شناسایی و مشخص شدند. صرف تکیه بر نتایج این نقشه، عملاً نمی تواند کارایی لازم را جهت مکانیابی بهینه ایستگاه های آتش نشانی داشته باشد. بنابراین، در گام نهایی پس از ایجاد شبکه شهری، شعاع عملکردی استاندارد ایستگاه های موجود به کمک تحلیل شبکه در محیط GIS تعیین شد. سپس با نظر کارشناسانه، در خارج از شعاع عملکردی این ایستگاه ها و در فاصله مناسبی از آنها، مکان های پیشنهادی که امتیاز بالایی برای استقرار ایستگاه داشتند و کل ناحیه را در زمان استاندارد تحت پوشش قرار می دادند، تعیین شدند. این پژوهش سعی داشته است کارایی به کارگیری تلفیقی منطق ارزش گذاری لایه ها را با مدل AHP در محیط GIS نشان دهد. مدل ترکیبی به کار رفته از توانایی بالایی برخودار است و این قابلیت را دارد که با تغییرات نسبی، برای اهداف مختلف (انتخاب مکان بهینه یک سایت) و در شرایط گوناگون مکانی به کار رود.