فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴۱ تا ۴۶۰ مورد از کل ۱٬۱۹۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
در طبقه بندی تصاویر با قدرت تفکیک مکانی متوسط، مانند لندست، تمایز اراضی کشاورزی بدون پوشش گیاهی از زمین های بایر و همچنین، شناسایی زمین های بایر از مناطق ساخته شده معمولاً دشوار و همراه با خطاست. به همین علت در این مطالعه، ترکیب های متفاوتی از ویژگی های ورودی، به روش های طبقه بندی، به منظور بررسی امکان ارتقای دقت طبقه بندی مقایسه شد. داده های ورودی شامل باندهای طیفی تصویر لندست-7، ویژگی های بافتی شامل ماتریس وقوع هم زمان گام های خاکستری و شاخص های حرارتی و مکانی پیشنهادی در این تحقیق است. در بررسی حاضر، به منظور طبقه بندی سناریوهای متفاوت، از سه روش طبقه بندی شامل بیشترین میزان شباهت، شبکة عصبی و ماشین بردار پشتیبان با هسته های متفاوت استفاده شد. نتایج نشان داد که ادغام تمامی داده های ورودی و استفاده از روش ماشین بردار پشتیبان با هستة پایة شعاعی، با صحت کلی 81/۹۸% و ضریب کاپا 25/98%، ممکن است نتایجی بهتر از دیگر روش ها و سناریوها داشته باشد. همچنین، در تحلیل اهمیت متغیرهای ورودی، با استفاده از روش انتخاب ویژگی برپایة جنگل تصادفی، مشخص شد که شاخص های پیشنهادی در این مطالعه نقش مهمی در طبقه بندی با صحت بالا و کارآمد داشته اند.
تحلیل فضایی الگوی مشارکت سیاسی شهروندان در چهارمین دوره انتخابات شورای اسلامی شهر آمل (1392)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شورای شهر یکی از مهم ترین ارکان تصمیم گیری و اداره امور شهر به شمار می رود که با گذشت بیش از صد سال از تصویب اولین قانون رسمی در این زمینه، در سال 1377 کار خود را به طور جدی شروع کرد. شهروندان ایرانی با حضور در چهار دوره انتخابات شورای شهر، در مدیریت شهری خود تأثیرگذار بودند. پژوهش حاضر چگونگی حضور مردم را از دیدگاه فضایی - سیاسی در شهر آمل بررسی می کند تا نشان دهد الگوی فضایی مشارکت در چهارمین دوره انتخابات شورای شهر چگونه بوده است. با استفاده از نتایج تفصیلی انتخابات دوره چهارم و توابع آمار فضایی، الگوی فضایی تمایل ساکنان مناطق مختلف شهر به هر یک از نامزدهای حاضر بررسی شد. تحلیل درصد آرای نفرات برگزیده به کل آرا نشان دهنده کم بودن مقدار آن در کل دوره های انتخابات است. به طوری که این نسبت هیچگاه از 36 درصد بیشتر نشده است. شاخص موران برای چگونگی توزیع آرا 07/0 است که حاکی از فقدان تشابه و همبستگی بین محلات در توزیع آرا و همچنین پراکندگی در الگوی توزیع فضایی آرا است. بر اساس یافته ها، الگوی مشارکت در شهر یکسان نبوده و پهنه شرقی - غربی از مشارکت بیشتری برخوردار بوده است. نتایج نشان می دهد که بین وضعیت اقتصادی و اجتماعی محلات و مشارکت سیاسی رابطه معنادار وجود دارد. ضریب همبستگی بین میزان مشارکت شهروندان و نرخ اشتغال 41/0 و جمعیت شاغل 73/0 است که از نرخ بیکاری با 28/0 و جمعیت بیکار با 63/0 بیشتر است. این ضریب برای بار تکفل عمومی 4/0 به دست آمد. از دیگر نتایج این پژوهش، تأثیر نقش همسایگی در انتخابات شورای شهر آمل است، به گونه ای که پیامد عوامل و زمینه های جغرافیایی مؤثر در رفتار رأی دهندگان مناطق مختلف شهر آمل باعث شده رأی گیری در این شهر به صورت محلی گرا، طایفه گرا و قومی دربیاید. بنابراین چنین زمینه فرهنگی، یکی از بازدارنده های اساسی در تحقق فرایند مردم سالاری محلی به شمار می رود.
شبیه سازی رواناب ناشی از ذوب برف با استفاده از داده های سنجش از دور (مطالعه موردی: حوضه آبی دهگلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به کمبود اطلاعات اقلیمی در مورد مقادیر بارش برف در ارتفاعات، استفاده از تصاویر ماهواره ای می تواند در بررسی توزیع پوشش برف و راواناب حاصل از آن در حوضه های آبی کمک کند. لذا هدف از این پژوهش بررسی چگونگی ارتباط رواناب سطحی در خروجی حوضه آبی دهگلان در ارتباط با تغییرات پوشش برف در ارتفاعات حوضه است. رواناب ناشی از ذوب برف در حوضه آبی دهگلان با استفاده از مدل رواناب-ذوب برف بررسی شده است. بدین منظور ابتدا خصوصیات فیزیکی حوضه شامل محیط ْْْ ، مساحت و طبقات ارتفاعی با استفاده از اطلاعات رقومی موجود محاسبه شد، اطلاعات اقلیمی و هیدرومتری نیز از سازمان های ذیربط گردآوری شدند. نسبت پوشش برفی حوضه با استفاده از تولیدات 8 روزه سطح پوشش برف در مقیاس جهانی از داده های پوشش برف مودیس موجود در سایت سازمان ناسا که توسط الگوریتم SNOWMAP تولیدشده است. در ادامه اطلاعات مورد نیاز وارد مدل شده و عمل شبیه سازی متناسب با خصوصیات حوضه مورد مطالعه صورت گرفت. پارامترهای ارزیابی که توسط مدل جهت ارزیابی دقت جریان شبیه سازی شده مورد استفاده قرار می گیرد ضریب تبیین و تفاضل حجمی می باشد. فرآیند شبیه سازی جریان حاصل از ذوب برف با محاسبه عوامل و فراسنج های لازم در دوره دسامبر 2004 تا آوریل 2005 (آذر ماه 1383تا فروردین ماه 1384) صورت گرفته است. نتایج شبیه سازی نشان می دهد که مدل رواناب- ذوب برف قادر به شبیه سازی رواناب با ضریب تبیین 52 درصد و تفاضل حجمی 2/23 است. ضریب تبیین و تفاضل حجمی به دست آمده دقت متوسط مدل را در شبیه سازی رواناب ناشی از ذوب برف در حوضه نشان می دهد که می تواند ناشی از خصوصیات فیزیکی حوضه باشد. در کل نتایج این پژوهش نشان می دهد که با توجه با این که مدل SRM برای حوضه های کوهستانی طراحی شده است در منطقه مورد مطالعه که تلفیقی از دشت و کوهستان است به دلیل تأثیر عوامل دیگری مانند نفوذ به آب های زیرزمینی کارآیی پایین تری را نشان می دهد.
ارزیابی دقت تصحیح هندسی تصاویر ماهواره ای با توان تفکیک بالا با استفاده از اطلاعات کنترلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمین مرجع سازی تصاویر ماهواره ای با توان تفکیک بالا، با استفاده از معادلات ریاضی مناسب یکی از مهم ترین مراحل استخراج اطلاعات مکانی سه بعدی دقیق است. به منظور زمین مرجع سازی تصاویر ماهواره ای، ابتدا باید مجموعه ای عوارض کنترلی مانند نقاط، خطوط و یا سطوح در دو فضا استخراج شوند. سپس عوارض متناظر از بین کل عوارض استخراج شده تعیین و به طور مستقیم برای حل تابع انتقال بین دو فضا مشخص شوند. ازآنجاکه دقت تصحیح هندسی تصاویر دقت زمین مرجع سازی را تحت تأثیر مستقیم قرار می دهد، در این مقاله این مسئله براساس استفاده از عوارض کنترلی خطی و نیز تلفیق آن با نقاط کنترلی در حل معادلة رشنال بررسی شده است. همچنین اثر آنها در حذف خطاهای سیستماتیک بررسی شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که دقت حل معادلة رشنال با استفاده از خطوط کنترلی پایین و درحدود 3 پیکسل است. همچنین دیاگرام بردار باقی مانده ها نیز وجود میزان چشمگیر خطاهای سیستماتیک در نتایج نهایی را نشان می دهد. دلیل این امر، افزون بر دقت و توزیع خطوط کنترلی، ماهیت خطوط به منزلة اطلاعات کنترلی نیز محسوب می شود. از سوی دیگر تلفیق خطوط و نقاط کنترلی به منظور حل معادله سبب ارتقای دقت تا 1 پیکسل و حذف بسیاری از خطاهای سیستماتیک می شود. ازاین رو، نتایجْ قابلیت بالای تلفیق خطوط و نقاط کنترلی در ارتقای دقت و نیز کاهش خطاهای سیستماتیک را نشان می دهد .
اولویت بندی پهنه های مناسب توسعه اکوتوریسم در شهرستان تالش با GIS و AHP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از نخستین گام ها در برنامه ریزی برای توسعه گردشگری منطقه، داشتن شناخت کامل از محیط است؛ به گونه ای که ضمن شناسایی مناسب ترین مکان ها برای توسعه گردشگری آن، پهنه های نامناسب یا در معرض خطر نیازمند حفاظت یا احیاء نیز مشخص شوند تا بدین ترتیب ضمن طرح ریزی برای ارائه بهترین و سودآورترین برنامه ها، اصول توسعه پایدار نیز رعایت شود. از این رو در پژوهش حاضر، با به کارگیری سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) و فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP)، پهنه های مناسب توسعه گردشگری در شهرستان تالش که به دلیل برخورداری از جاذبه های کم نظیر طبیعی همچون کوهستان، جنگل های انبوه، رودخانه، روستاهای ییلاقی - تاریخی، آبشارها، چشمه های طبیعی و همچنین سواحل دریای خزر، از منظر اکوتوریسم، توانمندی های بسیار مناسبی دارد و از شهرستان های برتر استان گیلان به شمار می رود، به ترتیب اولویت مشخص شده اند. بدین منظور، پس از تعیین 5 معیار و 27 زیرمعیار برای بررسی پتانسیل های گردشگری منطقه در قالب پرسش نامه مقایسه های زوجی، به توزیع پرسش نامه بین خبرگان و صاحب نظران حوزه گردشگری در شهرستان تالش، اقدام شد. پس از ارزش گذاری این معیارها با روش AHP، لایه های رقومی مربوط به معیارها و زیرمعیارها در محیط GIS تهیه و تلفیق شدند تا درجات تناسب محیطی برای توسعه گردشگری در منطقه مشخص شوند. یافته ها بیان می کند 777 کیلومتر مربع از زمین های شهرستان تالش در طبقه بسیار مناسب و 415 کیلومتر مربع از این پهنه ها در طبقه مناسب قرار دارند؛ به عبارت دیگر، در مجموع، 55 درصد از زمین های شهرستان تالش شرایط پذیرفتنی برای برنامه ریزی و توسعه گردشگری دارند. همچنین، بخش مرکزی با برخورداری از مساحت 434 کیلومتر مربع از پهنه های با درجه بسیار مناسب، اولویت اول را برای برنامه ریزی توسعه گردشگری به دست آورده است. پس از آن، بخش های کرگانرود، اسالم و حویق به ترتیب در اولویت های بعدی قرار دارند.
ارائه و ارزیابی مدل جدید مکانی زمانی انتشار ریزگردها در مقیاس منطقه ای(DustEM)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طوفان های گردوغبار یکی از مهم ترین چالش های اخیر در منطقه غرب آسیا محسوب می شود. این پدیده به علت خشکسالی شدت بیشتری یافته و آثار منفی فراوانی در زندگی مردم منطقه گذاشته است. ازآنجاکه این منطقه در کمربند خشک و گردوغباری جهان قرار گرفته، ضروری است تا ابعاد گوناگون ریزگردها به خوبی واکاوی شود. پیش بینی و مدلسازی این پدیده می تواند از به خطر افتادن جان میلیون ها انسان جلوگیری کند. بنابراین، ارائه مدلی منطقه ای برای بررسی ابعاد گوناگون این پدیده ضروری است. المان های هواشناسی و اقلیمی مؤثر در پدیده ریزگرد همواره درحال تغییرند بنابراین، باید از مدل های مکانی- زمانی برای مدلسازی و بصری سازی آن بهره برد. بدین منظور، در این مطالعه با استفاده از قابلیت های مدلسازی مکانی- زمانی سیستم اطلاعات مکانی (GIS) و داده های به دست آمده از سنجش از دور (RS) همچون سرعت باد، رطوبت خاک، بافت خاک و مدل ارتفاعی زمین مدلی برای برآورد میزان گردوغبار برخاسته از سطح زمین طراحی و توسعه داده شد. مدل طراحی شده که DustEM (Dust Emission Model) نامیده شده است، میزان انتشار جریان های افقی ریزگرد را محاسبه می کند. در این مطالعه مدلسازی برای بازه زمانی سال 2001 تا 2007 صورت گرفت و نتایج به دست آمده از آن با داده های AOD سنجنده MODIS ارزیابی شد. به منظور شناسایی مناطق با فعالیت ریزگرد بالا، خروجی مدل در سه طبقه مناطق با فعالیت کم، متوسط و زیاد با استفاده از حد آستانه های 3/0 و 6/0 برای شاخص AOD طبقه بندی شد و این مدل به صورت مکانی- زمانی مناطق بحرانی را شناسایی می کند. میانگین شاخص صحت برای دوره مورد مطالعه % 6/73 به دست آمد که بیانگر دقت بالای مدل در شناسایی مناطق بحرانی است.
تعیین مناسب ترین روش استخراج دمای سطح زمین با استفاده از تصاویر ماهواره لندست8 در کلان شهر کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دما یکی از شاخص ترین پارامتر های اقلیمی و از اصلی ترین عوامل اثرگذار در برنامه ریزی شهر ها محسوب می شود زیرا هدایت کنندة نوع تسهیلات اختصاص یافته در شهر ها و حتی تعیین کننده ساختار، شکل و بافت شهری است. دمای سطح فاکتور اصلی در تعادل انرژی کره زمین بوده و به عنوان ورودی مدل های تغییرات آب وهوایی و جزایر حرارتی شهری به کار می رود. دمای کلان شهرها در مقایسه با مناطق شهری و روستایی اطراف بیش تر و مشهودتر است که به این پدیده «جزیرة حرارتی شهری» گفته می شود. کلان شهر کرج سومین کلان شهر بزرگ و دومین شهر مهاجرپذیر ایران (پس از کلان شهر تهران) است و به علت داشتن چنین جایگاهی، بررسی حرارتی آن بیش از پیش احساس می شود. در این تحقیق دمای سطح زمین در کلان شهرکرج با استفاده از تصاویر ماهوارة لندست8 (چهار تصویر) در سال های 2013 و 2014، به کمک روش های گوناگون استخراج شد. روش های مورد استفاده شامل پنجرة تکی، سبال، استفان- بولتزمن، تک کانالی (توسعه داده شده توسط مونیوس و سوبرینو[1]، 2003)، تک کانالی (توسعه داده شده توسط مونوس و همکاران، 2014)، پنجره مجزا و دفتر علوم لندست است. در نهایت، با استفاده از شاخص آماری میانگین خطای مطلق روش های گوناگون مقایسه شد و بهترین روش، به واسطه نزدیکی به دادة زمینی انتخاب شد. نتایج نشان داد بهترین روش مورد استفاده روش سبال باند 11 با مقدار میانگین خطای مطلق 98/7 است؛ ضمن آن که در حالت کلی، باند 11 ماهوارة لندست 8، به منظور استخراج دمای سطح زمین نتایج قابل اعتمادتری نسبت به باند 10 تولید می کند. همچنین بررسی نتایج در تاریخ های مختلف مشخص کرد تصاویر نیمة دوم سال در مقایسه با نیمة اول سال، تخمین دقیق تر و نتایج نزدیک تری به واقعیت تولید می کنند.
روند ارزیابی تغییرات منیزیم با استفاده از شبکه عصبی و سیستم اطلاعات مکانی در روستاهای شهرستان گنبد (استان گلستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چاه ها یکی از اصلی ترین منابع تأمین کننده آب شرب، کشاورزی و صنعت می باشند. کیفیت آب از لحاظ شرب نیز در بین پارامترهای کیفی مهم ترین پارامتر است. بنابراین بررسی و پیش بینی آلودگی ها از اهداف مدیران و برنامه ریزان می باشد.در این تحقیق از شبکه عصبی مصنوعی و سیستم اطلاعات مکانی برای تعیین آلودگی پارامتر منیزیم در آب های روستاهای گنبد از استان گلستان در چهار سال متوالی 87 و 88 و 89 و 90 استفاده شده است. در این مدل شبکه عصبی مصنوعی در ساختار پرسپترون، با تعداد لایه های پنهان و نرون های مختلف، مورد ارزیابی قرار گرفته اند. در حال حاضر آلودگی آب های زیرزمینی به دلیل فعالیت های شیمیایی و صنعتی در حال افزایش است. بنابراین نیاز به شناسایی مناطق آسیب پذیر منطقه برای جلوگیری از آلودگی آب های زیرزمینی است. همچنین در این تحقیق برای تعیین آلودگی آب های زیرزمینی از نقشه هایی همچون: توپوگرافی، زمین شناسی، موقعیت چاه ها، شیب، و ... در محیط های مکانی استفاده شد. پس از تعیین میزان آلودگی با استفاده از مدل های شبکه عصبی، خروجی مدل در محیط مکانی به نقشه های آلودگی دست پیدا کرده ایم. همچنین با مشاهده ی نقشه های آلودگی و داده های موجود در سال های ذکر شده می توان نتیجه گرفت که میزان آلودگی کم بود و این آلودگی نمی تواند خطرآفرین باشد.
به کارگیری روش های تخمین بعد ذاتی در استخراج ویژگی های بدست آمده از تصاویر راداری، ماهواره ای و لیدار به منظورشناسایی عوارض خاص شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه ترکیب دادهها و تصاویری که از منابع مختلف سنجش از دوری به دست آمدهاند، به عنوان راهحلی بهینه به منظور استخراج اطلاعات بیشتر مطرح است، چرا که این دادهها با دید وسیع خود، رقومی بودن، تهیه بصورت دورهای، اطلاعات مختلفی را در اختیار محققین قرار میدهند. در این راستا، سنجندههای غیرفعال نوری به صورت گسترده در نگاشت ساختارهای افقی مورد استفاده قرار میگیرند. دادههای راداری نیز با توجه به این که غالباً مستقل از شرایط جوی و به صورت شبانهروزی امکان جمعآوری دارند و نیز برخی ساختارهای زمینی و اهداف مصنوعی پاسخ ویژهای در فرکانس راداری دارند، تواناییهای تصاویر نوری را تکمیل میکنند. همچنین دادههای هوابرد لیدار نیز میتوانند اندازهگیریهای نمونهای با دقت بسیار بالا از ساختارهای قائم در اختیار قرار دهند. در نتیجه، استفاده همزمان دادههای نوری، راداری و لیدار میتواند اطلاعات بیشتری در کاربردهای متنوع فراهم نماید. در این تحقیق، با بکارگیری همزمان این سه دسته داده سعی بر شناسایی عوارض خاص شهری به شکل بهینه نمودیم. در این راستا، با بکارگیری و تولید توصیفگرهای مختلف (57 توصیفگر) و با استفاده از روشهای استخراج ویژگی (شامل PCA و ICA) و تخمین ابعاد ذاتی دادهها (شاملSML و NWHFC)، فضای بهینهای برای طبقهبندی نظارت شده ایجاد شد. پس از انجام طبقهبندی (روش K-NN) با استفاده از نتایج بدست آمده، توصیفگرهای (لایههای اطلاعاتی) تولید شده برای شناسایی عوارض خاص شهری شامل ساختمانها، راهها و پوشش گیاهی براساس دقت کلاسهبندی بدست آمده و گروهبندی شدند. نتایج عددی بدست آمده حاکی از کارایی بالای رویه پیشنهادی و نیز روشهای بکارگرفته شده تخمین بعد ذاتی و استخراج ویژگی است.
مکانیابی مخازن ذخیره آب با استفاده از GIS و روش تصمیم گیری چند معیاره TOPSIS (مطالعه موردی: جنوب استان سیستان و بلوچستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه مطالعات اخیر، در سال 2025، کمبود آب در کشورهای فقیر که منابع محدودی دارند و جمعیت آنها به سرعت درحال افزایش است، نمود بیشتری پیدا خواهد کرد. بنابراین یک طرح درازمدت برای حفظ منابع آب لازم است. احداث سدهای مخزنی بزرگ بر روی رودخانه های دائمی کشور یکی از مهمترین طرح ها است و مرحله اصلی برای اجرای این طرح انتخاب مکان مناسب در حوزه آبریز می باشد. هدف از این مطالعه، کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی و توسعه روش تصمیم گیری چندمعیاره تاپسیس[1] برای انتخاب و رتبه بندی محل احداث سد در منطقه جنوبی استان سیستان و بلوچستان می باشد. با نظر کارشناسان و داده های موجود معیارهای تعیین مکان بهینه شامل معیارهای زمین شناسی، کاربری اراضی، رسوب، کیفیت آب، فرسایش، آب های زیرزمینی و هیدرولوژی انتخاب گردیده اند. برای مشخص کردن میزان اهمیت معیارهای ورودی از روش وزن دهی نسبتی استفاده شده است. در ابتدا با پیاده کردن الگوریتم تاپسیس در محیط نرم افزار ArcGIS لایه ای تحت عنوان ""نزدیکی نسبی به راه حل ایده آل"" که دارای مقادیر بین صفر و یک می باشد، ایجاد شده است. سپس با مدل سازی مسیر جریان آب و بررسی شرایط توپوگرافی منطقه و انجام محاسبات مربوط به ارتفاع و طول تاج سد و اعمال محدودیت حجم مخزن، 15 گزینه که پتانسیل احداث سد در آنها وجود دارد، انتخاب و در آخر با یافتن مقادیر هر گزینه در لایه ایجاد شده، گزینه ها رتبه بندی شده اند. با توجه به نتایج بدست آمده گزینه A که نمایانگر سد کهیر است، با امتیاز 85/0 بهترین گزینه انتخابی و گزینه P– سمت شرق محدوده- با امتیاز 47/0 بدترین گزینه می باشد و همچنین در بین سدهای احداث شده در منطقه سد پیشین با امتیاز 62/0 بدترین سد انتخاب گردید و گزینه K با امتیاز 67/0 بر روی شاخه سمت راست رودخانه سرباز به عنوان گزینه پیشنهادی انتخاب گردید. [1]- Technique for Order Preference by Similarity to Ideal Solution (TOPSIS)
مکان یابی اسکان موقت با استفاده از فازی سازی متغیرها و فرایند تحلیل سلسله مراتبی در محیط GIS مورد شناسی: شهر میبد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت بسیار بالای مقوله سرپناه برای بشر، پیش بینی مکان هایی برای اسکان موقت آسیب دیدگان حوادث، امری اجتناب ناپذیر است. شهر میبد با پیشینه تاریخی و دارای شبکه معابر باریک، در پهنه با درجه خطر نسبتاً زیاد قرار گرفته است. یکی از مهمترین وظایف برنامه ریزان بخش مدیریت بحران، پیش بینی های جدی برای اسکان اضطراری است؛ چرا که انسان آسیب دیده بدون سرپناه متعارف در آستانه آسیب های جدی جسمی، روحی و روانی است. با توجه به ماهیت مکانی این موضوع و ماهیت فازی پارامترها و رویارویی با فاکتورهای زیاد در جهت تصمیم گیری، می توان از تلفیقی از GIS و منطق فازی به همراه روش های تصمیم گیری چند معیاره به منظور اخذ تصمیم بهینه که منجر به تعیین نواحی امید بخش اسکان موقت می شود، استفاده کرد. آمار و اطلاعات لازم، به صورت کتابخانه ای و میدانی جمع آوری و تصاویر ماهواره ای منطقه مورد مطالعه در نقشه شهر میبد بهنگام سازی شد. هدف از این پژوهش، بیان روشی کارآمد، منعطف، منطقی و قوی برای مکان یابی اسکان موقت با استفاده از سیستم اطلاعات مکانی4 در شهر میبد است. در این پژوهش، ابتدا مؤثرترین پارامترها انتخاب و به وسیله فرایند سلسله مراتبی5 و با استفاده از منطق فازی، مکان های اسکان موقت استخراج گردید، سپس به مقایسه و اولویت بندی مناطق پیشنهادی پرداخته شد و سایت های مورد نظر رتبه بندی و بهترین سایت از بین گزینه های انتخابی مشخص گردید. در روش AHP شش مکان با اهمیت نسبی «بسیارمناسب» و با مجموع مساحت 347071 متر مربع و شش مکان با اهمیت نسبی «مناسب» و با مجموع مساحت 384369 متر مربع به عنوان بهترین مکان ها برای مکان یابی اسکان موقت، مشخص شد. پارک بهاران و اراضی بایر جنوب شرقی ورزشگاه فرمانداری برای اسکان موقت با اهمیت نسبی «بسیارمناسب» در روش فازی، تعیین گردید.
ارزیابی استخراج ارتفاع درختان مناطق جنگلی برمبنای تداخل سنجی پلاریمتری راداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله ارزیابی توانمندی استخراج پارامترهای جنگلی همچون ارتفاع درختان با تکنیک های تداخل سنجی راداری با روزنة ترکیبی است. هدف عمده از تصاویر پلاریمتری راداری، در کاربردهای جنگلی، جداسازی مراکز فاز ناشی از توپوگرافی سطح زمین و تاج درختان است. یکی از روش های بسیار مرسوم در این زمینه به کارگیری ساختار دولایه ای مبتنی بر مدل پرکاربرد پراکنش حجمی نامنظم روی سطوح (RVOG) است. این مدل در یک دستگاه معادلات غیرخطی پارامترهای گوناگون — مانند توپوگرافی زمین، ارتفاع درخت، ضریب میرایی موج و نسبت دامنه — پراکنش سطحی به حجمی را تخمین می زند. با این حال به دلیل وابستگی شدید نتایج مدل به مقادیر اولیة مجهولات و به دلیل زمان بربودن و پیچیدگی حل دستگاه غیرخطی برای تمامی سلول های تصویر، بیشتر اوقات مسئله براساس فرضیات خاصی در ارتباط با مدل های پراکنش حل می شود. با وجود این، نتایج این روش ها نیز تحت تأثیر فرضیات قرار می گیرند و غالباً نمی توانند منجر به تعیین مناسب پارامترها شوند. ازاین رو برای حل مسائل پیش رو در این مقاله، با درنظرگرفتن ساختار دولایه ای جنگل، روشی مدل مبنا در تعیین توپوگرافی سطح زمین و ارتفاع درختان مطرح می شود. روش در نظر گرفته شده بدون هیچ پیش فرضی در ارتباط با پارامترهای مجهول، سعی در تخمین بهینة آنها دارد و یافته های پژوهش نشان می دهد که این مدل کارآیی بهتری از دو روش مرسوم مدل معکوس و SPIRIT دارد؛ به طوری که شاخص RMSE تخمین ارتفاع درختان از مقدار 26/13 و 41/11 متر به ترتیب در روش مدل معکوس و SPIRIT به مقدار 34/7 متر در روش عرضه شده کاهش یافته است.
کاربرد مدل هایRS-GIS در بهینه سازی گسترش شهری با تأکید بر حفظ محیط زیست (نمونه موردی: شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف از این پژوهش، بررسی بهینه سازی گسترش شهر همدان در جهت حفظ محیط زیست است. بنابراین برنامه ریزی برای بهترین مکان ها جهت توسعه فیزیکی گسترش شهر که کمترین آسیب ها را به کاربری های کشاورزی و محیط زیست ایجاد کند، در زمره اهداف این تحقیق است. روش: نوع تحقیق کاربردی و روش مورداستفاده توصیفی تحلیلی است. برای بررسی بهینه سازی گسترش اندازه گیری های فضایی شهر از تکنیک های نوین سنجش از دور استفاده شده و تغییرات کاربری اراضی شهر بین سال های ۱۹۸۶ تا ۲۰۱۱، درنظر گرفته شده است. یافته ها/ نتایج: بررسی ها نشان دهنده کاهش شدید اراضی کشاورزی و باغات درنتیجه تبدیل آنها به اراضی ساخته شده است. بنابراین با استفاده از مدل AHP، مشخّصات اراضی براساس نیازهای توسعه شهری به پنج طبقه، از کاملاً مناسب تا کاملاً نامناسب تقسیم شدند تا گسترش آتی شهر، تنها در اراضی بایر و فاقد پوشش گیاهی که دارای شرایط مناسب جهت توسعه فیزیکی شهر هستند، صورت گرفته است. نتیجه گیری: نتایج حاصل از ارزیابی تصاویر ماهواره ای نشان داد که بیشترین افزایش سطوح کاربری در منطقه شهری همدان طی سال های مذکور، صورت گرفته است. بنابراین زمین های کشاورزی به همراه باغات منطقه بیشترین کاهش ها را نشان داداند. حال اگر این روند گسترش کالبدی شهر ادامه پیدا کند تا سال ۲۰۲۵، مساحتی معادل ۶۳/۷۲۰ هکتار زمین کشاورزی و پوشش گیاهی تخریب خواهد شد. بنابراین بهترین مکان برای گسترش آتی شهر همدان بیشتر در مناطق شمال غربی و شرق شهر واقع شده اند.
برآورد ساختار جنگل کاج با استفاده از تصاویر رادارای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق، جهت برآورد پارامترهای ساختاری جنگل کاج، از داده های چندزمانه تصاویر رادار با روزنه مصنوعی[1] به دست آمده از ماهواره ALOS[2]-PALSAR[3]، پس از انجام تصحیحات هندسی و کاهش لکه (اسپکل[4])، خصوصیات مربوط به ضرایب بازپخش[5] و نیز اطلاعات بافتی، در پنجره هایی با اندازه ها و جهات مختلف، با استفاده از روش GLCM[6] استخراج شد. سپس با استفاده از رگرسیون خطی چند متغیره گام به گام[7]، مدل های تخمین برای نمونه های جمع آوری شده در طی عملیات زمینی به دست آمد. نتایج حاصل نمایانگر بهبود عملکرد مدل هایی بود که از داده های چندزمانه استفاده کرده بودند، همچنین این تحقیق نشان داد در حالی که ارتفاع متوسط درختان با خطای 7/20 درصد قابل تخمین است. خطای حاصل برای سایر پارامترهای ساختاری بیش از 30 درصد است. در این تحقیق تأثیر سن درخت و شیب اراضی بر عملکرد مدل ها نیز به صورت آماری بررسی شده است.
یکپارچه سازی سیستم اطلاعات مکانی (GIS)، شبکة عصبی پرسپترون چندلایه (MLP) و مدل بارش-رواناب (SWAT) با درنظرگرفتن تغییرات کاربری ها برای پیش بینی دبی ورودی و حجم رسوب (مطالعة موردی: سد ستارخان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعات رسوب گذاری در یک سد مخزنی یافتن دیدی کلی درمورد میزان حجم ازدست رفتة مخزن است. در این میان، بررسی و پیش بینی حجم رسوب واردشده به مخزن اهمیت ویژه ای دارد. در این پژوهش، با استفاده از روش آماری ریزمقیاس کردن، بارش و دما در محدودة حوضة آبریز سد ستارخان با مساحت 950 کیلومترمربع، واقع در استان آذربایجان شرقی، در بلند مدت پیش بینی شده اند. با توجه به اطلاعات بارش و دمای پیش بینی شده، به کمک مدل [1]SWAT، رسوب ورودی به سد شبیه سازی شده است. مقایسة نتایج این مدل و مقادیر مشاهداتی نشان می دهد گرچه مدل SWAT با دقت بالای 80% می تواند روند جریان رسوب ورودی به مخزن را شبیه سازی کند، قادر به شبیه سازی مقادیر واقعی رسوب نیست. برای رفع این اختلاف، باید پارامتر فرسایش نیز، برای رسیدن به نتیجة مطلوب، در محاسبات لحاظ شود. بنابراین ابتدا با کمک مدل شبکة عصبی پرسپترون چندلایه (MLP) بارش مورد نظر پیش بینی شده و سپس نقشة کاربری به منظور تعیین میزان تأثیر کاربری و، به تبع آن، فرسایش در محیط GIS تهیه شده است. ترکیب پارامتر کاربری در محیط GIS و بارش پیش بینی شده می تواند خروجی SWAT را به مقدار واقعی نزدیک تر کند. نتایج حاصل نشان می دهد که با یکپارچه سازی و استفاده از مدل های به کاررفته و قابلیت های GIS می توان نتایج و برآورد میزان حجم رسوب را با دقت بالای 95% محاسبه کرد.
شبیه سازی و تحلیل اثر زاویه فرود و شکل اهداف در تصاویر SAR(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عوامل تأثیرگذار در تصاویر SAR را می توان به پنج دسته کلی رادار، سکوی حامل رادار، کانال، ناحیه تصویربرداری و بخش پردازشِ داده های خام تقسیم نمود. در هر کدام از این عوامل، پارامترهای متنوع فیزیکی، ساختاری، سخت افزاری و نرم افزاری تأثیرگذار بوده، به گونه ای که می توان نقش هر کدام را در تصویر تشکیل شده نهایی مشاهده کرد. مدلسازی، تحلیل و در مجموع شناخت اثر هر کدام از این پارامترها، درک بهتری از نحوه عملکرد سامانه های تصویربرداری SARایجاد می کندوازاینمنظر،نه تنها گام مهمی در جهت طراحی و ساخت این نوع سامانه ها خواهد بود، بلکه امکان تفسیر و تحلیل این نوع تصاویر را نیز فراهم می آورد. برای این منظور در مقاله حاضر اثر زاویه فرود و شکل اهداف که جزءِپارامترهای رادار و ناحیه تصویربرداریمی باشند، در تصاویرSARشبیه سازی می گردد. اشکال به کار گرفته شده در این شبیه سازی استوانه، مخروط و مکعب هستند که در دنیای واقعی بیانگر ساختمان ها، سوله ها، تنه های درخت و ... می باشند، لذا از فراوانی زیادی در تصاویر SAR برخوردارند. همچنینبرایجامعتر بودن نتایج، زوایای فرود مختلف 40،30 ،45، 50 و 60 درجه برای شبیه سازی انتخاب شده اند. با این شبیه سازی و تحلیل نتایج حاصل از آن، الگوی رفتاری اشکال هندسی فوق در زوایای فرود مختلف از منظر سامانه های تصویربرداری SAR استخراج می شودوبدین ترتیب گام مهمی در جهت شناسایی و تشخیص اشکال مختلف که یکی از موضوعات بسیار مهم در تفسیر تصاویرSAR محسوب می گردد برداشته خواهد شد.
تحلیلی بر آمایش سرزمین شهرستان مرودشت با رویکرد اصلاح روش کمی در نرم افزار GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آمایش سرزمین و استفاده صحیح و متناسب با ویژگی های محیطی در سطح منطقه و کشور، از اصول اولیه و مهم توسعه پایدار به شمار می آید. با توجه به جمعیت زیاد، تغییر کاربری ها در شهرستان مرودشت زیاد می باشد. مقاله بر آن است تا مقایسه ای بین کاربری اراضی موجود و نقشه آمایش تهیه شده برای شهرستان انجام دهد. روش تحقیق از نوع ""توصیفی- تحلیلی"" می باشد و برای جمع آوری داده ها از ابزار کتابخانه ای، پرسشنامه و مطالعات و مشاهدات میدانی استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با نرم افزارArcGis9.3 صورت گرفته است. مقایسه توان زیست محیطی شهرستان با کاربری اراضی از طریق روی هم گذاری لایه های مختلف اطلاعاتی با استفاده از مدل مخدوم و با روش کمی آمایش به کمک GIS صورت گرفت و نقشه آمایش سرزمین منطقه تهیه گردید. لازم به ذکر است اصلاحاتی در فرایند آمایش نظیر عدم تهیه واحدهای زیست محیطی و بهره گیری از نقشه کاربری فعلی انجام پذیرفت. نتایج نشان می دهد که کاربری کشاورزی آبی و سپس اکوتوریسم از بیشترین اولویت (مجموع سناریوها) و تنها گستره کاربری نزدیک به کاربری فعلی، توسعه شهری و صنعتی و روستایی (حدود 4/0 درصد) می باشد. هم چنین بهره برداری در عرصه کشاورزی آبی (40%) و حفاظت (5/1%) کمتر از توان محیطی بهینه منطقه و در عرصه جنگلداری (22%) و مرتعداری (32%) بهره برداری بیش از توان محیطی می باشد.
تحلیل فضایی گردشگری با استفاده از مدل های ترکیبی در محیط GIS مطالعه موردی: شهرستان رامسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نمایش گرافیکی پدیده های انسانی جهت تحلیل های مکانی- فضایی به عنوان مدلی جهت واکاوی مناطق، می تواند توزیع فضایی پدیده های جغرافیایی را به تصویر بکشد. در این خصوص علم زمین آمار و مدل های تخمین آن می تواند کمک شایانی جهت نمایش گرافیکی این توزیع انجام دهد. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و رویکرد حاکم بر تحقیق تحلیلی و تطبیقی است. جهت پهنه بندی منطقه از لحاظ تخمین ورود گردشگر، از بیست روستای دارای آمار ورود گردشگر از فروردین سال 1389 تا فروردین سال1390 به عنوان نقاط معلوم استفاده گردید. همچنین از تکنیک تابع پایه شعاعی (RBF) به همراه پنج مدل آن جهت پهنه بندی استفاده گردید. جهت ارزیابی متقابل مدل های مذکور از نیم تغییر نما استفاده گردید. نتایج ارزیابی نشان می دهد مدل اسپیلاین کاملاً منظم با ضریب تعیین 77/0 و RMS= 19 بهترین مدل جهت پهنه بندی انتخاب گردید. همچنین نتایج تحقیق نشان می دهد 73 روستای شهرستان رامسر می توانند سالانه بین 1000 تا 1500 نفر ، 46 روستا بین 1500 تا 2000 نفر و 42 روستا بین 500 تا 1000 نفر گردشگر جذب نمایند که اکثر این روستاها در شمال شهرستان واقع شده اند. همچنین بیشترین تخمین جذب گردشگر در 2 روستای شهرستان (جواهرده و جنت رودبار) با تعداد 4000 تا 5000 نفر گردشگر برآورد می گردد. نتایج ارزیابی نشان می دهد غرب شهرستان رامسر دارای پتانسیل بالاتری جهت جذب گردشگر می باشد.
ارزیابی توان اکولوژیکی شهرستان ارومیه جهت توسعه شهری با استفاده از ANP و GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشدروزافزونشهرهامتأثرازرشدجمعیتو مهاجرت،منجربهساخت و سازهایبدونبرنامهو تغییراتزیادساختارفضایی،به خصوصتوسعةفیزیکی شهرهادرمکان هاینامساعدشده است که هدایت آگاهانه و ساماندهی اساسی را می طلبد. از این رو، پژوهش حاضر بر آن است تا با استفاده از مدل ANP در رویکری تلفیقی با سیستم اطلاعات جغرافیایی توان اکولوژیکی شهرستان ارومیه را برای توسعه شهری در ارتباط با 10 معیار اصلی (منابع آب، مخاطرات طبیعی، شکل زمین، وضعیت خاک، اقلیم، ملاحظات اقتصادی و جمعیتی، دسترسی به امکانات و تسهیلات، زمین شناسی، کاربری اراضی، عدم آسیب به مناطق زیست محیطی) و 18 زیرمعیار ارزیابی کند. روش تحقیق توصیفی تحلیلی به کار گرفته شده در این پژوهش، از نوع کاربردی است. نتایج حاصل از پژوهش، پهنه بندی محدوده شهرستان ارومیه بر اساس توان اکولوژیک توسعه شهری در قالب پنج طبقه نامناسب تا کاملاً مناسب است.در این میان، عرصه های کاملاً مناسب با 7/13 درصد از سطح منطقه (12/708 کیلومتر مربع) که دارای توان عالی برای توسعه شهری است، بیشتر اراضی شرق شهرستان را در بر می گیرد؛ اما پهنه های نامناسب با 8/18 درصد (8/869 کیلومتر مربع)، مناطق مرتفع و کوهستانی جنوب، قسمتی از شمال و بیشتر غرب شهرستان ارومیه را که شامل مناطق مرزی با کشور ترکیه است، به خود اختصاص داده است. نتایج نشان م ی ده د، دسترسی به منابع آب و مخاطرات محیطی بیشترین تأثیر را در تعیین توان اکولوژیکی برای توسعه شهری در شهرستان دارد. جلوگیری از توسعه افقی شهر در اراضی کشاورزی پیرامون، توسعه شهر در اراضی بلااستفاده درون محدوده و همچنین توسعه شهر بنا بر الگوهای شهر فشرده، شهر پایدار و رشد هوشمند شهری از مهمترین راهکارهای پیشنهادی در این زمینه است.
پتانسیل سنجی نیروگاه بادی با استفاده از روش Fuzzy-AHP در محیط GIS (مطالعه موردی: شمال شرق کشور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش جهت پتانسیل سنجی احداث نیروگاه بادی در استان های خراسان رضوی و شمالی، معیارها و زیر معیارهای مختلفی مدنظر قرار گرفته است. برای فازی سازی معیارها براساس نظرات کارشناسی و بررسی تحقیقات صورت گرفته، نقاط کنترل و نوع تابع فازی برای هر یک از لایه ها براساس درجه بندی عضویت آن ها در محدوده صفر و یک در نرم افزار IDRISI مشخص گردید. سپس با توجه به اهمیت تلفیق اطلاعات، فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) برای وزن دهی به لایه ها انتخاب و به کمک نرم افزار Expert choice پیاده سازی گردید. سپس از نرم افزار ArcGIS، به منظور تحلیل فضایی و همپوشانی لایه ها استفاده شد و بعد از تجزیه و تحلیل اطلاعات، استان های خراسان رضوی و شمالی از نظر قابلیت احداث نیروگاه بادی به چهار سطح عالی، خوب، متوسط و ضعیف تقسیم گردیدند. در نهایت نتایج حاصله نشانگر آن است که مناطق عالی جهت احداث نیروگاه بادی در منطقه مورد بررسی، در محدوده جنوب شرقی منطقه مورد مطالعه در ایستگاه تربت جام با مساحتی معادل 97/222565 هکتار (018/0 درصد) قرار دارد. علاوه بر این، مناطق خوب با مساحتی بالغ بر 81/1817573 هکتار (17/0 درصد) شامل ایستگاه های حوالی تایباد و خواف، گلمکان، سرخس، رشتخوار، بردسکن، نیشابور، سبزوار، بجنورد، جاجرم و فردوس می باشند. می توان در آینده با احداث نیروگاه بادی در این مکان ها از انرژی تجدید پذیر باد که عاری از هرگونه آلودگی می باشد، نهایت استفاده را برد.