فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۴۱ تا ۶۶۰ مورد از کل ۶٬۲۹۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
به منـظور مدل سـازی توسعة شهری برای شـهر گـرگان طی دورة زمـانی1987- 2001 از روش مدل سازی رگرسیون لجستیک که از روش های برآورد تجربی است استفاده شد. برای انجام این عمل از سه گروه متغیر مستقل شامل متغیرهای اجتماعی- اقتصادی، بیوفیزیکی و کاربری زمین استفاده شد. برای حذف متغیرهای همبسته، کوواریانس بین متغیرها مورد بررسی قرار گرفت و با توجه به نتایج تحلیل، متغیرهای فاصله از مناطق اداری، رفاهی و مناطق شهری به دلیل کوواریانس بیش از 9/0 از بین متغیرها حذف شد. برای بررسی صحت مدل سازی و ارزیابی متغیرها در مرحله حساسیت سنجی مدل به متغیرهای مستقل از روش ROC استـفاده شـد و میزان آن برای مدل با داده های کامل 87/0 برآورد شد. با بـهره گیری از تصویر احتمال حاصل از این مدل که احتمال تغییر کاربری به کاربری شهری را برای آینده نشان میدهد، الگوی رشد شهری منطقه مورد مطالعه برای سالهای 2010، 2020، 2030 و 2040 استخراج شد. برای استخراج این نقشه ها، مناطق با بالاترین احتمال از تصاویر احتمال جدا شدند. براساس حساسیت سنجی مدل به حذف متغیرهای مستقل با استفاده از ROC و مقایسة آن با مدل کامل، میزان اثر 10 متغیر مختلف بر رشد شهری گرگان مشخص شد. در بین متغیرهای مورد استفاده، کاربریهای کشاورزی و مرتعی مؤثرترین داده ها برای رشد شهری گرگان در مقایسه با متغیرهای دیگر بودند که نشان از آن دارند کاربری های فعلی منطقه و بویژه تبدیل زمین های زراعی و مرتعی نقش مهمی در رشد شهری در گرگان داشته است.
تحلیلی برکاربری فضای سبز شهری با استفاده از تکنیک های برنامه ریزی شهری( مدل اسپرمن رنک، ضریب جینی، FAHP، مدل همپوشانی) در محیط GIS (مطالعه موردی: منطقه 4 شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کاربریهای عمومی در بسیاری از شهرها به دلایلی چون عدم توجه به معیارهای مکان گزینی و شعاع دسترسی و آستانه های جمعیتی، قادر به ارائه خدمات مطلوب به شهروندان نمی باشند. این موضوع در شهرهای بزرگ و بویژه برای کاربریهایی نظیر فضای سبز از نمود بیشتری برخوردار است. در خدمات رسانی شهری تنها افزایش تعداد مراکز خدماتی، دلیل بر خدمات رسانی مناسب نبوده، بلکه آنچه حائز اهمیت است، توزیع بهینه این مراکز می باشد نوع تحقیق کاربردی است. روش حاکم بر این پژوهش "" توصیفی ـ تحلیلی"" است. جامعه آماری، منطقه 4 شهر شیراز می باشد. در این تحقیق با استفاده از مدل های برنامه ریزی به نتایج زیر رسیدیم. کاربری فضای سبز با توجه به جمعیت و مساحت هر یک از مناطق نه گانه شهر شیراز بررسی شد و بیانگر این نتایج بود، که بالاترین سرانه فضای سبز شهری در منطقه 3 و کمترین حد سرانه مربوط به مناطق4، 7، 8 و 9 می باشد. همبستگی اسپیرمن رنک بین جمعیت و مساحت فضای سبز مناطق، معادل 78/0 می باشد. و توزیع پارامترهای مساحت فضای سبز و جمعیت در سطح مناطق شهری شیراز با توجه به میزان ضریب جینی معادل 16/0 می باشد. که این دو شاخص نشان دهنده توزیع نسبتاً متعادل فضای سبز و جمعیت مناطق شهری می باشند. اما این نشان دهنده مکان بهینه و دسترسی مطلوب تمام شهروندان به پارک های شهری نمی باشد. گسترش فیزیکی شهر بیشتر در مناطق 4 و 9 می باشد که با توجه به افزایش جمعیت در این مناطق، نیاز به ایجاد فضای سبز در الگوی پارک های محله ای و ناحیه ای می باشد. بر این اساس مطالعه موردی منطقه 4 با تراکم جمعیتی بالا، انتخاب شد و با تلفیق لایه های مختلف با وزن های مشخص در محیط GIS، پارک های ناحیه ای در نواحی شهری 5، 6 و 9 منطقه 4 مکانیابی شدند.
ارزیابی جایگاه ایران از منظر شاخص توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات (IDI) در میان کشورهای منطقه با تأکید بر سند چشم انداز ایران 1404
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره دوم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۷
۱۲۵-142
حوزه های تخصصی:
فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) به عنوان یک فناوری کلیدی و توانمند ساز در راستای دستیابی به اهداف کلان توسعه ملی مانند سند چشم انداز ایران 1404 و تحقق جامعه اطلاعاتی نقش محوری ایفا می-کند. ازاین رو، پژوهش حاضر به ارزیابی وضعیت و جایگاه ایران در میان کشورهای چشم انداز ایران 1404 از منظر شاخص توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات (IDI) پرداخته است. روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی باهدف کاربردی است. جامعه آماری پژوهش، کشور ایران و 23 کشور منطقه سند چشم انداز 1404 در سال 2016 است. برای ارزیابی جایگاه ایران در میان کشورهای منطقه سند چشم انداز 1404 از روش ارائه شده توسط اتحادیه بین المللی مخابرات (ITU) و 11 شاخص معرفی شده در این روش استفاده شده است. نتیجه حاصل نشان می دهد کشور ایران با امتیاز 99/4 در میان 24 کشور منطقه چشم انداز در رتبه 16 قرار دارد. کشورهای بحرین، اسرائیل و امارات با امتیازهای 46/7، 40/7 و 11/7 در وضعیت و جایگاه مناسب و کشورهای پاکستان، یمن و افغانستان در وضعیت نامناسب و جایگاه های آخر در میان کشورهای منطقه قرار دارند. آزمون همبستگی پیرسون نیز حاکی از همبستگی منفی بین جمعیت و برخورداری کشورها از ICT و همبستگی مثبت بین سرانه تولید ناخالص ملی و برخورداری کشورها از ICT می باشد. نتایج حاصل از محاسبه ضریب ویلیامسون نشان می دهد که بیشترین نابرابری در توزیع فضایی زیر شاخص ها مربوط به زیر شاخص مشترکین پهن باند ثابت و پهن باند موبایل با ضرایب 775/0 و 724/0 و کمترین نابرابری مربوط به زیر شاخص نسبت ثبت نام در مقطع دوم تحصیلی و پهن باند اینترنت بین الملل با ضرایب 236/0 و 121/0 می باشد.
تحلیل جغرافیایی کانون های جرم خیز در مناطق شهری اهواز (مورد مطالعه: جرایم اجتماعی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بزه کاری از جمله مفاهیمی است که به شدت تحت تأثیر مشخصه های مکانی و زمانی، زمینه های فرهنگی، مناسبات اجتماعی، ساختار اقتصادی و ملاحظات سیاسی قرار دارد. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی است، با هدف تحلیل وضعیت مناطق شهری اهواز به لحاظ برخورداری از جرایم اجتماعی، از پنج شاخص (سرقت، قتل، نزاع، منافی و جعل) استفاده و اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از مدل الکتره ، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج پژوهش نشان داد که منطقه چهار و منطقه یک بیشترین جرایم را دارند و منطقه پنج از جرایم کمتری برخوردار است. سپس در محیط ARC/GIS با استفاده از مدل کریجینگ ، از توابع زمین آماری به پهنه بندی جرایم (از درگیری لفظی تا قتل) در مناطق شهری اهواز پرداخته و با استفاده از تجزیه تحلیل نقاط داغ از توابع Spatial Statistics Tools, Mapping Clusters کانون عمده (به عبارتی نقاط داغ) هر کدام از جرایم بر روی نقشه مشخص شده است.
تحلیل ژئوپلیتیکی روابط متقابل ایران و انگلیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایران به عنوان یکی از بازیگران عرصه بین المللی با توجه به ویژگی های خاص که برخی ناشی از وقوع انقلاب اسلامی در این کشور بوده و برخی دیگر حاصل وقوع تحولاتی خاص (نظیر جنگ ایران و عراق) در تعامل با بازیگران بین المللی و کشورهای دیگر فراز و نشیب های مختلفی را پشت سر گذاشته ، برخی دیگر از این تحولات در روابط از ماهیت ایدئولوژیک نظام جمهوری اسلامی ایران برمی خیزد که همانند تمام نظام های ایدئولوژیک چهارچوب خاص و رفتارهای مشخص را در عرصه بین الملل به بار آورده است. در این میان نوع روابط ایران با کشورهای قدرتمندی چون انگلستان حائز اهمیت می باشد. از آنجا که انگلستان یکی از قدرت های مهم تأثیر گذار در مسائل داخلی و نیز روابط خارجی کشورهای منطقه بوده و همواره در طول تاریخ خود روابط ویژه ای با ایران داشته ، رقابت سنتی آن کشور با روسیه در ایران و تأثیر گذاری های فراوان آن کشور در اغلب وقایع تاریخی در ایران و وضعیت خاص آن کشور درآستانه پیروزی انقلاب اسلامی در ایران همگی دست به دست هم دادند تا روابط ویژه ای میان آن کشور و جمهوری اسلامی از 22 بهمن 1357 به وجود آید. در این مقاله روابط ایران و انگلستان از منظر ژئوپلیتیک بررسی گردیده که در صورت تدوین چهارچوب استقرار رابطه پایدار دو جانبه و ارائه پیشنهاد علمی و عملی با کشور انگلستان می تواند به ارتقاء سطح علمی و تکنولوژی کشورمان و همراهی با سیاست های خارجی در ابعاد بین المللی منجر گردد.
بررسی نقش شهر های کوچک در توسعه روستایی با استفاده از روش تحلیل شبکه
حوزه های تخصصی:
طی نیم قرن اخیر، یکی از اثرات فرآیند شهرگرایی شتابان بر ساختار فضایی و جمعیتی کشور، رشد فزاینده تعداد شهرها، از طریق تبدیل مراکز روستایی به شهرهای کوچک می باشد. شهر کنونی نگین شهر در شهرستان آزادشهر(استان گلستان) یکی از این شهرهاست، که در سال1383به شهر تبدیل شده است. هدف این مقاله بررسی نقش شهر نگین شهر به عنوان یک کانون شهری کوچک در توسعه نواحی روستایی پیرامون آن است. بدین منظور،6عملکرد درقالب35متغیر با بهره گیری از روش تحلیل شبکه بررسی و جریانات و روابط موجود در سطح دهستان مورد مطالعه، در دو مقطع قبل و بعد از شهر شدن نگین شهر مقایسه و بررسی شده است. داده های حاصل از تحلیل جریانات نشان می دهد که در دوره اول با توجه به تمرکز اکثر خدمات در شهر آزادشهر، نقاط روستایی دهستان نظام آباد بیشترین وابستگی را به این شهر داشته، اما در دوره دوم با تمرکز این نوع خدمات در شهر نگین شهر(برعکس دوره اول) از وابستگی سکونتگاه های دهستان به شهر آزادشهر کاسته شده است، همچنین درصد تراکم هر یک از عملکردها بعد از شهر شدن نگین شهر نسبت به دوره قبل تا حدودی بهبود یافته که دلیل آن استقرار و پراکندگی این نوع خدمات در نقاط روستایی دهستان می باشد. بررسی ارزش مرکزیت (نزدیکی) در دو دوره قبل و بعد از شهرشدن نگین شهر نشان می دهد در هر دو دوره در ناحیه مورد مطالعه نگین شهر نزدیکی بیشتری نسبت به سایر سکونتگاه ها داشته و به عنوان مکان مرکزی نقش مهمی را در خدمات رسانی به نواحی پیرامون خود و کاهش وابستگی نواحی روستایی به مرکز شهرستان ایفا نموده است.
بهینه سازی جهت گیری بناهای ساختمانی در شهر سقز بر اساس شرایط اقلیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر سقز به دلیل واقع شدن در یک موقعیت خاص جغرافیایی، شرایط توپوگرافی و سامانه های جوی مؤثر بر منطقه، شرایط زیست اقلیمی ویژه ای را به خود اختصاص داده است. به گونه ای که سرمای شدید مشکلات زیادی را برای ساکنان این شهر ایجاد می کند، لذا لزوم بررسی شرایط اقلیمی در ارتباط با طراحی جهت استقرار ساختمان تلاشی است برای کاستن مشکلات مربوط که در این ارتباط با استفاده از داده های هواشناسی سینوپتیک وضعیت زیست اقلیمی شهر سقز مورد بررسی قرار گرفت و نتایج زیر حاصل شد: براساس شاخص نیاز حرارتی ساختمانی مشخص گردید 7/43 درصد از مواقع سال کاملاً نیاز به گرمایش مکانیکی داریم و تنها 8/20 درصد از سال، امکان بهره گیری از تابش آفتاب ممکن است. حدود 4/10 از مواقع نیز آسایش در فضاهای بسته داریم و تنها 1/11 درصد از مواقع سال آسایش کامل را دارد. به منظور بهره گیری بهینه از شرایط اقلیمی در ساختمان با استفاده از فرمول قانون کسینوس کل ساعات آفتابی در دوره گرم و سرد سال محاسبه شد، و مشخص گردید، در سقز برای استقرار بهینه ی ساختمان جهت جنوب شرقی با کشیدگی در راستای شرقی – غربی می باشد. به همین منظور این پرسش مطرح می شود؛ آیا جهات ساختمانی شهر سقز با شرایط اقلیمی منطقه همساز است؟
شناسایی پهنه های آسیب پذیر شهرک شهید باهنر مشهد از منظر پدافند غیر عامل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تأمین پدافند غیر عامل شهر در شرایط پیش از بحران از مهم ترین وظایف برنامه ریزان و طراحان شهری است. در بررسی پدافند غیر عامل، عوامل و عناصر متعددی مانند کاربری اراضی، شبکه دسترسی، تراکم و... تأثیرگذارند که به وسیله آن ها می توان پهنه های آسیب پذیر شهر در شرایط بحرانی را تشخیص داد. هدف اصلی این پژوهش، شناسایی پهنه های آسیب پذیر پدافند غیر عامل در یک تحلیل چند معیاری و ارائه پیشنهاد های کاهش دامنه آسیب پذیری پدافند غیر عامل در شهرک شهید باهنر مشهد می باشد. بدین منظور پژوهش حاضر با رویکردی توصیفی – تحلیلی و با بررسی و تحلیل ادبیات موضوع گسترده پدافند غیر عامل به ارائه چارچوب نظری پژوهش پرداخته است و پس از تهیه نقشه های تحلیلی توسط نرم افزارهای (GIS) و (Space Syntax)، در ادامه با استفاده از روش های تحلیلی کیفی (Delphi) و (AHP) به تحلیل و اولویت دهی پهنه های آسیب پذیر پدافند غیر عامل اقدام نموده، و در انتها توسط روش تحلیل گر همپوشانی وزن دار (Weighted Overlay) به شناسایی پهنه های آسیب پذیر بافت شهرک شهید باهنر مشهد اقدام نموده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که از میان شاخص های قابل بررسی، سه شاخص معابر شریانی درجه یک، مراکز امدادی و مخازن آب بیشترین و شاخص های تراکم جمعیتی کم و بافت مرمتی کم ترین اهمیت را در فرایند شناسایی پهنه های آسیب پذیر داشته اند. از نتایج مهم این پژوهش می توان به تاثیر نبود دسترسی های جمع و پخش کننده پیرامونی بر آسیب پذیری محدوده و مشخص شدن میزان درصد پهنه های آسیب پذیر محدوده در سه طبقه حیاتی، حساس و مهم اشاره کرد.
ارزیابی مدل رادیوس در تخمین خسارات ناشی از زلزله در محیط GIS (مطالعه موردی، منطقه یک شهرداری تهران)
حوزه های تخصصی:
زمین لرزه به عنوان یکی از شاخصترین مخاطرات ژئوتکنیکی ، اغلب مناطق فلات ایران را مورد تهدید قرار میدهد. اهمیت خطر زلزله در کشور ما به واسطه شدت یافتن روند گسترش شهر ها و تمرکز جمعیت و سرمایه ها بیشتر شده است . تهران به عنوان مهمترین شهر از حیث جمعیت و زیرساختهای اقتصادی و اجتماعی، به واسطه قرار گرفتن چندین گسل فعال در اطراف و درون آن از ریسک بالایی در برابر خطر زلزله برخوردار است، براین اساس بررسیهای مریوط به آسیبپذیری لرزهای این شهر و یافتن بهترین مدل برای بررسی این آسیبپذیری، یکی از ضروریات مدیریت شهری تهران است. با توجه به این مهم منطقه یک شهرداری تهران به عنوان منطقه مورد مطالعه انتخاب شد، روش تحقیق و تجزیه و تحلیل اطلاعات جمعآوری شده با توجه به روشهای مبتنی بر پایگاه اطلاعاتی و با بهرهگیری از برنامه رادیوس ** صورت میپذیرد و سه سناریو، با توجه به سه گسل شمال تهران، مشا و ری، برای تخیمن خسارات ناشی از زلزله احتمالی در منطقه مورد مطالعه در نظر گرفته شد. نتایج حاصله حاکی از آن است براساس سناریوی گسل مشا، 9873 ساختمان تخریب، 2371 نفر کشته، مطابق سناریوی گسل شمال تهران نیز، 17867 ساختمان تخریب، 7482 نفر کشته، همچنین براساس سناریوی گسل ری، 3998 ساختمان تخریب، 347 نفر کشته خواهند شد، که نواحی 4، 2، 7 و 8 بیشترین میزان آسیبپذیری را براساس سناریوهای مورد نظر خواهند داشت. که در سناریوی گسل شمال تهران، بیشترین خسارات و در سناریوی گسل ری، کمترین خسارات به منطقه وارد میشود.
پیش بینی تغییرات کاربری اراضی شهر زنجان با استفاده از مدل CLUE_S(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بهبود صحت آشکارسازی طیفی بام ساختمان ها از طریق تلفیق هوشمند روش های تشخیص هدف در تصاویر فراطیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیچیدگی و حجم سنگین داده های حاصل از سنجنده های فراطیفی باعث شده است که امروزه روش های هرچه پیشرفته تر آنالیز داده های فراطیفی به منظور استخراج اطلاعات دقیق تر و کامل تر از آنها مورد توجه قرار گیرند. یکی از آنالیزهایی که بر روی تصاویر فراطیفی انجام می شود، آشکارسازی طیفی هدف است. در این مقاله به منظور بررسی روش های آشکارسازی طیفی هدف و امکان سنجی بهبود آنها، جمعاً چهارده الگوریتم در قالب سه دسته اندازه گیری های قطعی، اندازه گیری های آماری و آشکارسازی آنامولی پیاده سازی شده است. سپس تصاویر حاصل از بهترین الگوریتم ها در هر دسته انتخاب شده و به روش های مختلف در دو مرحله با یکدیگر تلفیق گردیده اند تا تصویر تلفیقی بهینه ای با بالاترین صحت به دست آید. در بررسی های انجام شده در زمینه دسته الگوریتم ها ی آشکارسازی مذکور، مشخص گردید که به ترتیب دو الگوریتم (Spectral Correlation Similarity)SCS و (Spectral Angle Measure)SAM، دو الگوریتم (Information Spectral Divergence) SID و (Jeffiries-Matusita Distance)JMD و سه الگوریتم (Covariance-based Matched Filter Measure)CMFM، (Constrained Energy minimizing) CEM و (Correlation-based Matched Filter Measure)RMFM دارای بالاترین صحت آشکارسازی در بین الگوریتم های موجود در هر دسته اند. در این مقاله به منظور تلفیق نتایج آشکارسازی، دو روش باینری ـ شامل عملگر بولی و فاصله اقلیدسی ـ و نیز دو روش استنتاج فازی شامل دستی (Fuzzy Inference System) FIS و اتوماتیک ((System Adaptive Neuro-Fuzzy Inference) ANFIS) ـ پیاده سازی شده است.
آزمون های انجام گرفته بر روی تصویری از سنجنده فراطیفی (Compact Airborne Spectrographic Imager)CASI از منطقه شهری تولوز واقع در جنوب فرانسه برای آشکارسازی بام ساختمان ها، نشان داد که در بین چهار روش تلفیق یاد شده، روش ANFIS به عنوان روشی هوشمند و خودکار، پس از اعمال روی نتایج هفت الگوریتم آشکارسازی طیفی مذکور، توانسته است به بالاترین صحت با ضریب کاپای 9/0 دست یابد.
بررسی تنگناهای طبیعی و انسانی برای توسعه فیزیکی- کالبدی شهرها درشهرستان گرمی با استفاده ازGIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه توسعه فیزیکی بی رویه و ناموزون شهری، آثار و پیامدهای متعددی را برجای گذاشته و شهرها را با مسایل و معضلات خاصی روبرو نموده است. ساخت و سازهای غیرمجاز، همجواری های نامناسب در کاربری ها، آلودگی های زیست محیطی و به هدر رفتن زمین های کشاورزی، تخریب اکوسیستم های طبیعی و گسترش به سمت پهنه های آسیب پذیر شهری از نظر مخاطرات محیطی از قبیل دره های سیلابی، دامنه های ناپایدار، حریم رودخانه ها و... نمونه ای از این مشکلات است که امروزه شاهد آنیم. شهرستان گرمی نیز به دلیل موقعیت جغرافیایی خود و قرارگیری بر روی پهنه های پرشیب و کوهستانی دارای محدودیت های متعددی است. بنابراین بررسی و تجزیه و تحلیل پدیده های مختلف طبیعی و عوامل انسانی منطقه و در نهایت ارائه راهکارهای کنترل و برخورد منطقی با این فرآیندها و محدودیتهای حاصل از آنها ضروری است. در همین زمینه، تحقیق حاضر با علم به اهمیت موضوع و با هدف بررسی مناطق مستعد برای توسعه شهری با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی تدوین گردیده است. برای تجزیه و تحلیل فضایی و ارزیابی چند معیاری از نرم افزار Edrisi، و برای استاندارد سازی ارزش ها (مقادیر) و یکسان سازی مقیاس ها در لایه های نقشه ای، از روش استانداردسازی بر مبنای درجه عضویت در تابع فازی استفاده گردید. برای وزن دهی به معیارها نیز روش Critic انتخاب شده و در تحلیل نهایی ارزیابی چند معیاری (برای مکان های مناسب توسعه شهر)، تکنیکTopsis مورد استفاده قرار گرفته و جهات مطلوب توسعه شهری تعیین شده است. نتایج نشان میدهد که توسعه شهر به سمت شمال شرق به علت برخورد با زمینهای مرغوب کشاورزی، بالا بودن سطح آب های زیرزمینی و نزدیکی به خطوط گسل محدودیت دارد و جهت توسعه آن مناسب نیست و با توجه به سایر عوامل متناسب با شاخصهای توسعه، بخشهای شرقی و جنوبی شهر، بهترین جهات توسعه و گسترش شهری گرمی به حساب میآید
روند تبدیل روستا به شهر و پیامدهای آن در شهرستان تالش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی کارکرد شهرهای جدید ایران در جذب سرریز جمعیت مادر شهرها (مطالعه موردی: شهر جدید سهند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روند رو به افزایش شهرنشینی و بروز آثار ناشی از آن، ضرورت برنامهریزی در خصوص توسعه شهری را بیش از گذشته با اهمیت نموده است. از جمله گزینههای مقابله با مشکلات شهرنشینی شتابان و مسائل کلانشهرها، راهبرد احداث شهرهای جدید ـ بویژه از اواسط قرن بیستم ـ بوده است. بدین ترتیب، این الگو در بسیاری از کشورهای دنیا مورد توجه بوده و در کشور ایران، قبل از سال 1357 با هدف تأمین مسکن شاغلان بخش صنعت و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، عمدتاً به منظور جذب سرریز جمعیت مادرشهرها جامه عمل پوشیده است.
اکنون، پس از گذشت بیش از ربع قرن و آغاز مرحله جذب جمعیت برای تعدادی از شهرهای جدید، پاسخ به این سؤال، که «سیاست اخیر تا چه میزان به اهداف خود نزدیکتر شده است»؟ به عنوان هدف اصلی مقاله انتخاب شده است. گفتنی است بررسی کارکرد شهر جدید سهند در جذب سرریز جمعیت مادر شهر تبریز در مقایسه با هدف اولیه پیشبینی شده برای آن، به روش اسنادی و پیمایشی و با انجام نمونهگیری از خانوارهای ساکن و شاغلان واحدهای تولیدی و خدماتی مستقر در شهر جدید انجام پذیرفته است.
یافتهها نشان میدهد، بنابه دلایلی اشباع جمعیت مادرشهر تبریز و آغاز سرریز آن حداقل تا دهه آینده منتفی است. بنابر این شهر جدید سهند از برنامه پیشبینی شده برای جذب جمعیت عقب افتاده و این روند ادامه خواهد داشت. اما به لحاظ کارکرد منظور شده در زمینه جذب جمعیت با ویژگیهای جمعیت سرریز ما در شهر تبریز تا حدودی امکان تحقق اهداف جهتگیری شده میسور مینماید.
ارزیابی شاخص های کمّی و کیفی مسکن با رویکرد توسعه پایدار (مطالعه موردی: شهر سامان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریة توسعة پایدار با توجه به آثاری که در محیط فیزیکی، اجتماعی و اقتصادی گذاشته، اخیراً مورد توجه شهرسازان و برنامه ریزان شهری واقع شده است. با توجه به اهمیت مسکن در ساختار شهرهای امروزی و زندگی شهروندان توجه به اصول توسعة پایدار در جهت عدالت فضایی و اجتماعی و ساختار کالبدی شهرها، مطلوبیت کمّی و کیفی کاربری ها به ویژه کاربری مسکونی و مقولة مسکن امری مهم است. لذا، هدف پژوهش حاضر تحلیل و ارزیابی وضعیت شاخص های کمّی و کیفی مسکن در شهر سامان است. روش این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی است. در این پژوهش برای ارزیابی وضعیت شاخص های مسکن در نواحی چهارگانة شهر سامان، از سه مدل تصمیم گیری تاپسیس، ویکور و کوپراس استفاده شده است. در این پژوهش همچنین برای مقایسة زوجی معیارهای هر شاخص و وزن دهی به معیارها از مدل تحلیل شبکة ANP استفاده شده است. شاخص های به کار رفته در پژوهش حاضر شامل شش شاخص اجتماعی، اقتصادی، ریزدانگی، تراکمی، محیط زیستی و تسهیلات مسکن با رویکرد توسعة پایدار است. برای گردآوری داده های پژوهش از اطلاعات حاصل از داده های مرکز آمار ایران (1390)، طرح تفصیلی شهر سامان (1391) و مطالعات میدانی با استفاده از ابزار پرسشنامه با حجم نمونة 320 خانوار استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که مسکن شهر سامان متناسب رویکرد توسعة پایدار نیست و در بیشتر شاخص های مسکن در نواحی چهارگانة شهر سامان عدم برابری و ثبات وجود دارد، به طوری که در شاخص اجتماعی، نواحی 1 و 4 نسبتاً مطلوب، ناحیة 2 نامطلوب و ناحیة 3 نسبتاً نامطلوب، در شاخص اقتصادی ناحیة 1 نامطلوب، ناحیة 2 نسبتاً مطلوب و نواحی 3 و 4 مطلوب است. در شاخص ریزدانگی، نواحی 1 و 2 نامطلوب و نواحی 3 و 4 مطلوب است. در شاخص تراکمی، ناحیة 1 مطلوب، ناحیة 3 نسبتاً مطلوب و نواحی 2 و 4 وضعیت متوسطی دارد. در شاخص تسهیلات مسکن ناحیة 1 نامطلوب، ناحیة 2 مطلوب و نواحی 3 و 4، به ترتیب نسبتاً مطلوب و متوسط است؛ اما در شاخص محیط زیستی مسکن نواحی چهارگانة شهر سامان وضعیت نامطلوبی دارد.
تحلیلی بر الگوی گسترش کالبدی - فضایی شهر مرودشت با استفاده از مدل های آنتروپی شانون و هلدرن و ارایه الگوی گسترش مطلوب آتی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر، شهرنشینی بر شهرسازی مقدم شده و رشد شهری را با مشکلات جدی رو به رو کرده است.شهر مرودشت نیز در طول دوران حیات بیش از 70 ساله اش به طور نامتوازنی رشد کرده است. روش تحقیق در پژوهش حاضر تحلیلی - تطبیقی بوده و با بهره گیری از مدل های آنتروپی شانون و هلدرن به تحلیل چگونگی گسترش این شهر پرداخته شده است. بررسی داده ها، نشان می دهد که در مرودشت تا سال 1375 شهر به صورت فشرده رشد کرده؛ اما از این سال به بعد رشد بدقواره شهری (امپرال) رخ نموده که میزان آن بر اساس این مدل ها 33 درصد بوده است. هدف تحقیق حاضر، ساماندهی الگوی فیزیکی گسترش شهر مرودشت است. بر اساس نتایج حاصل از تحلیل یافته های تحقیق، با توجه به گسترش شکاف ارزش آنتروپی ناشی از رشد افقی و اسپرال شهر، که خود متاثر از الگوی رشد خطی آن است، الگوی قطاعی- متمرکز به عنوان الگوی مطلوب گسترش آتی آن تشخیص داده شد. برای تحقق این امر مهم بایستی با تقدم زمانی و مکانی از الگوی گسترش تمرکز درون بافتی و در عین حال الگوی پیوسته قطاعی با توسعه سیستم شبکه ارتباطی متقاطع و مورب بهره گرفت.
کاربرد تکنیک های خودهمبستگی فضایی در تحلیل جزیره حرارتی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش با استفاده از تصاویر چند زمانه لندست TM تغییرات فضایی – زمانی جزیره حرارتی تهران مورد بررسی قرار گرفت. تصاویر مطالعه شده مربوط به دوره زمانی 1986 تا 2010 هستند(13 تصویر). ابتدا الگوریتم تک باندی کین و همکارانش(2001)برای استخراج دما از باند حرارتی تصاویر لندست TM استفاده شد. سپس با استفاده از روشهای تحلیل خودهمبستگی فضایی عمومی و محلی تغییرات فضایی و زمانی دمای سطحی بررسی شد. نتایج تحلیل خودهمبستگی فضایی عمومی نشان داد که داده های دمای سطحی تهران دارای ساختار فضایی بوده و به شکل خوشه ای توزیع شده اند. علاوه بر آن، بین سالهای 1986 تا 2010 مقدار خودهمبستگی فضایی افزایش یافته و متغیر دما تمایل بیشتری به متمرکز شدن و خوشه ای شدن در فضا پیدا کرده است. با توجه به نتایج خودهمبستگی فضایی عمومی دو نتیجه ی مهم حاصل شد: 1- در طول دوره مطالعه خوشه های حرارتی جدیدی در شهر تهران شکل گرفته اند. 2- وسعت فضایی خوشه های حرارتی قبلی رو به افزایش رفته است. جهت روشن شدن ماهیت خوشه های دمایی (داغ یا خنک بودن خوشه ها) و بررسی تغییرات فضایی آنها از آماره ی خودهمبستگی فضایی محلی استفاده شد. نتایج این بخش تقویت و گسترش خوشه های داغ و تضعیف خوشه های خنک را تایید نمود. بررسی و مقایسه ی پراکندگی فضایی نقاط بالا- بالا و پایین- پایین در طول دوره مطالعه نشان داد که بین سالهای 1986 تا 2010 به علت از بین رفتن نیمی از پوشش گیاهی نواحی غرب و جنوب غربی تهران(مناطق 18، 19، 21 و 22) خوشه های خنک مستقر بر این نواحی کوچک یا ناپدید شده اند و خوشه های داغ جدیدی در این نواحی شکل گرفته اند. در نتیجه ی این تغییرات جزیره حرارتی که در سال 1986 بر روی فرودگاه مهرآباد(منطقه9) و بخشهایی از مناطق 21 و 22 حاکم بوده است، در طول این 25 سال به سمت غرب و جنوب غرب گسترش یافته و مساحت بیشتری را اشغال کرده است. همچنین هسته های حرارتی کوچکی در جنوب و غرب منطقه 19 ظهور یافته است. علاوه بر آن به علت تخریب و نابودی بخش مهمی از باغات مناطق شمالی تهران(به خصوص شمیرانات) خوشه های خنک مستقر در این نواحی تضعیف شده اند.
تبیین جایگاه سامانه بام سبز در تعدیل جزیره حرارتی شهر، نمونه موردی: کرج
حوزه های تخصصی:
براساس شواهد و یافته های آماری اقلیم کره زمین بویژه در مناطق شهری به طرف گرمایش می رود. برای نمونه دمای متوسط سالانه کرج سومین کلانشهر آلوده هوایی ایران در طی دوره 1960 تا 2008 حدود 2.25 درجه سلسیوس گرم شده است. این گرمایش در بیشتر ویژگی های محیط زندگی انسان اثر دارد، پدیده جزیره گرمایی شهر تشدید می شود و با افزایش مصرف انرژی برای ایجاد شرایط مطلوب زندگی آلودگی هوای محیط شهری افزایش می یابد. در مجموع افزایش دما در محیط شهری مشکلات و هزینه های سنگینی ایجاد می کند. تنها راه چاره برای جلوگیری و یا حداقل تعدیل این مشکلات تغییر ساختار کالبدی شهر در جهت سازگاری با این فرایند گرمایش است.
با توجه به ارزش افزوده بالای زمین و پایین بودن مساحت فضای سبز بنظر می رسد استفاده از فناوری بام سبز در کلان شهرهای ایران به علت بهبود و پایداری کیفیت محیط های شهری گزینه مناسبی می باشد. این مطالعه میان رشته ای با هدف معرفی سامانه بام سبز و نقش آن در کاهش پدیده جزیره حرارتی شهری، به بررسی تاثیر حرارتی استفاده از بام سبز در مقایسه با بام های رایج به کمک شبیه سازی با نرم افزار Derob در مقیاس خرد اقلیم می پردازد. یافته ها به وضوح نشان می دهد که کاهش قابل توجهی در ظرفیت حرارت، در یک وضعیت مقایسه ای وجود دارد که ثابت می کند که مسئله قابل پیش بینی اثر جزیره گرمایی را می توان با توسعه سامانه بام سبز کاهش داد
ارزیابی احساس امنیت در مناطق شهری کرمان با استفاده از مدل کوپراس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امنیت مفهومی اجتماعی است و کاربرد آن نیز به گونه ای مرتبط با جوامع شهری معنی پیدا میکند. بدون احساس امنیت، هیچ فضای شهری عرصه حضور و تعاملات اجتماعی شهروندان نخواهد بود. با گسترش شهرنشینی و ایجاد شرایط خاص زندگی، امن سازی فضاهای شهری به عنوان یکی از ضرورت های اساسی شهرسازی مطرح می شود و برنامه ریزان و طراحان فضاهای اجتماعی، به ویژه شهرها، تلاش میکنند تا با شناسایی عوامل تهدیدکننده امنیت، ایمنی را برای استفادهکنندگان از فضاها فراهم کنند تا علاوه بر ابعاد عینی، بر فرایندهای ذهنی ادراک امنیت نیز تأثیر گذاشته و به آسایش روانی ساکنان کمک کند. در این راستا با توجه به اینکه شهر کرمان به عنوان بزرگ ترین جاذب جمعیت جنوب شرق ایران است، این شهرستان به دلیل وجود مراکز خدماتی در جنوب استان، مهاجرپذیری بودن، رشد سریع جمعیت، گسترش فیزیکی شهر، ناهمگونی و انسجام اجتماعی، در زمینه ارتکاب ناهنجاری و جرایم شهری از آمار بالایی برخوردار است که متأسفانه موجب بروز مشکلات متعدد و تحمیل هزینه های غیر قابل جبران مالی، جانی و روحی بر این منطقه شده است؛ ازاین رو، این مطالعه درصدد است، میزان امنیت شهری در مناطق چهارگانه شهر کرمان را مورد بررسی قرار دهد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی-توسعه ای و روش آن توصیفی- تحلیلی است. در این پژوهش پس از بررسی مبانی نظری مرتبط مؤلفهای «کاربری اراضی، کیفیت معابر، آسایش بصری، آسایش محیطی، تناسب فرم و اندازه فضا، دسترسی به حمل و نقل عمومی، احساس آشفتگی محیطی و نظارت و کنترل محیط» به عنوان شاخص های منظر شهری بر اساس سنجش احساس امنیت شهروندان عمومی به دست آمد. سپس با توزیع 20 پرسش نامه در میان متخصصان، داده های مورد نظر جمع آوری، در ادامه با روش آنتروپی به ارزیابی شاخص های امنیت پرداخته شده و سپس برای تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از مدل کوپراس به رتبهبندی مناطق چهارگانه شهر کرمان پرداخته شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که بر اساس شاخصهای هشتگانه ارزیابی؛ منطقه 2 دارای وضعیت مناسب تری نسبت به سایر مناطق دارد و منطقه 3 در وضعیت نامطلوبی به لحاظ امنیت شهری قرار دارد.
نقش شهرهای کوچک در تعادل بخشی نظام سکونتگاهی روستایی استان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"امروزه موضوع نابرابری و عدم تعادل های فضایی میان سکونتگاههای شهری و روستایی از مباحث مهم اقتصاددانان و برنامه ریزان منطقه ای می باشد. وجود دوگانگی اقتصادی، قطب های رشد و پراکندگی نقاط روستایی از آثار این پدیده است. از این رو به منظور دستیابی به توسعه متوازن و یکپارچه در فضای منطقه ای، ایجاد سلسله مراتب متعادل و نظام یافته سکونتگاهها از نیازهای اساسی به شمار می آید که در این میان توجه به شهرهای کوچک یکی از راهکارهای تعادل بخشی به این وضعیت می باشد.
این مطالعه با هدف شناخت وضعیت الگوی استقرار سکونتگاهها، نحوه تمرکز و روند توزیع جمعیت در فضای منطقه ای یزد در طی سال های 1345 تا 1385 صورت گرفته است. در این راستا ابتدا از مدل های تمرکز شهری جهت سنجش میزان تمرکز جمعیت در شبکه سکونتگاهها و مدل کشش پذیری جمعیت، جهت تعیین اهمیت شهرهای کوچک در تعادل بخشی منطقه ای استفاده شده است. سپس به منظور شناخت نحوه پراکندگی روستاها و تعیین مرکزیت آنها مدل تحلیل نزدیکترین مجاورت، مدل ویژگی و تئوری تاثیر متقابل به کار گرفته شده است.
بر اساس نتایج این تحقیق، میزان تمرکز جمعیت در شبکه شهری در سال 1385 حدود 3.7 و حاکی از توسعه قطبی در استان یزد است. این در حالی است که در همان سال تنها 20 درصد از کل جمعیت استان در 1390 آبادی پراکنده و کوچک ساکن بوده اند. از مجموع این آبادی ها فقط 30 درصد آنها جمعیتی بالای 20 خانوار در خود جای داده اند. الگوی استقرار این سکونتگاهها طبق محاسبات میزان نزدیکترین مجاورت، به صورت خوشه ای با فضاهای معین است (0.73) که بنا به نحوه پراکندگی و اندازه آنها در سطح منطقه، سطح بندی فضاهای روستایی و تعیین مرکزیت آنها صورت گرفته است. تعداد 69 مرکز روستایی در سطح فضاهای خرد روستایی و تعداد 13 شهر کوچک و روستا- شهر، نقش رابط میان سطوح روستایی و سطوح کلان شهری (شبکه شهری) برعهده خواهند داشت. در پایان به منظور توسعه متعادل منطقه یزد به ویژه توسعه هماهنگ شبکه شهری با شبکه روستایی، پیشنهاداتی ارایه گردیده است"