فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۶۸۱ تا ۳٬۷۰۰ مورد از کل ۶٬۲۹۹ مورد.
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال هفتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۶
۱۰۳-۱۱۵
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف آشکارسازی تغییرات پوشش/کاربری اراضی منطقه پلدختر در طی دوره زمانی 31 ساله انجام شده است. برای انجام تحقیق از تصاویر سال 1986، 200 و 2017 سنجنده TM، ETM+و TM ماهواره لندست استفاده شده و پس از انجام تصحیحات مورد نیاز در مرحله پیش پردازش، با طبقه بندی شیءگرا تصاویر در محیط نرم افزارهای (TerrSet)، (Envi) نقشه آشکارسازی تغییرات تهیه شده و نتایج نهایی ارائه شده است. تجزیه و تحلیل تغییرات نشان داد که مساحت نیمی از جنگل های انبوه کاهش یافتند و جای خود را به جنگل های تنک شده و مراتع دادند و همچنین اراضی کشاورزی (زراعت دیم، زراعت آبی و باغات) که هر کدام به ترتیب 4.7 درصد افزایش یافتند؛ همچنین مناطق مسکونی نیز نسبت به دوره های پیشین دستخوش تغییر شده است، این تغییرات می توانند علاوه بر اثرات منفی بر محیط زیست و منابع طبیعی، سبب افزایش بلایای طبیعی شود و همچنین با توجه به روند رو به رشد جمعیت و شهرنشینی نتایج حاصل از این پژوهش، اطلاعات ضروری را جهت اخذ تصمیمات اساسی در تدوین سیاست های مدیریتی برای برنامه ریزان و مدیران منطقه ای جهت پایداری و ارزیابی منابع طبیعی را فراهم می نماید.
بررسی تأثیر مشارکت روستاییان در فرایند مدیریت پسماندهای روستایی (مورد شناسی: بخش نیمبلوک، شهرستان قاینات)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه به دلیل افزایش رفت و آمد در مکان های روستایی برای زندگی و گذراندن اوقات فراغت به ویژه در فصل بهار و تابستان، باعث وجود حجم انبوهی از زباله های پراکنده در روستاها شده و از طرفی منجر به بحران جدی و جدیدی در سکونتگاه های روستایی شده است. این مسئله ضرورت حفظ محیط زیست را در روستا از طریق مدیریت پسماند دو چندان می کند؛ ازاین رو هدف پژوهش، یافتن راهکارهایی برای افزایش مشارکت مردم روستا در فرایند مدیریت پسماند در بخش نیمبلوک، شهرستان قائن است. پژوهش حاضر برای رسیدن به هدف ذکرشده از روش شناسی بر مبنای ماهیت روش، توصیفی- تحلیلی و از لحاظ هدف کاربردی از طریق شیوه مطالعه کتابخانه ای- اسنادی و پیمایشی برای پاسخ گویی به سؤالات پژوهش در منطقه روستایی بخش نیمبلوک پرداخته شد. در این تحقیق روستاهای که بیشتر از 70 خانوار هستند، به عنوان روستاهای نمونه تحقیق انتخاب شده اند. حجم جامعه برابر با 2555 خانوار است که بر اساس فرمول کوکران، حجم نمونه 160 سرپرست خانوار روستایی با میزان خطای 0.075صدم محاسبه شد. داده ها و اطلاعات پژوهش با کمک پرسشنامه گردآوری شدند و برای تحلیل آن ها از نرم افزار smart pls2 و spss، و برای اولویت بندی روستاها از نظر میزان مشارکتشان در مدیریت پسماند از مدل VIKOR استفاده شد. نتایج یافته های به دست آمده در این رابطه نشان داد که با توجه به سطح معناداری کمتر از 0.05 و اینکه کران های بالا و پایین تمام مؤلفه ها مثبت بوده، بنابراین تفاوت آماری معناداری بالاتر از حد متوسط مورد تأیید است و فرض H1 تأیید می شود.
ارزیابی میزان رضایتمندی ساکنان از مسکن مهر (نمونه موردی: مجتمع وحدت شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۹
63 - 74
حوزه های تخصصی:
مطالعات در مورد ضایت مسکونی درک ما را از سطح موفقیت یا شکست پروژه های مسکن، کیفیت پروژه و عوامل رضایت یا نارضایتی ساکنان افزایش می دهد. این مطالعات در اطلاع رسانی سیاست های مسکن بسیار مهم است. هدف این پژوهش، ارزیابی میزان رضایتمندی ساکنان از مجتمع مسکن مهر وحدت شهر شیراز می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی– تحلیلی می باشد. جمع آوری داده ها به صورت پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته انجام شده است. جامعه آماری پژوهش کل ساکنان مجتمع مسکن مهر وحدت شهر شیراز و حجم نمونه برابر با 384 نفر که با استفاده از فرمول کوکران و به روش تصادفی ساده انتخاب شده است. در تجزیه و تحلیل اطلاعات و داده ها از آزمون آماری t</em> تک نمونه ای استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که شاخص های استحکام مسکن با میانگین کلی (58/2)، نحوه تصرف مسکن با میانگین کلی (26/3)، تراکم و ازدحام با میانگین کلی (13/3)، کیفیت محله با میانگین کلی (04/3)، 8 شاخص از 11 شاخص دسترسی به خدمات در محله با میانگین کلی (52/2)، پایین تر از حد متوسط (5/3) و دارای وضعیت نامطلوبی بوده و ساکنان از آن ها رضایت نداشته اند. در مقابل؛ سه شاخص دسترسی به مسجد با میانگین (41/4)، دسترسی به سوپرمارکت و مغازه های خرده فروشی و ... با میانگین (43/4)، دسترسی به وسائط حمل و نقل عمومی با میانگین (80/3) و شاخص های امکانات اولیه مسکن با میانگین کلی (06/4)، بالاتر از حد متوسط (5/3) و دارای وضعیت مطلوبی بوده و ساکنان از آن ها رضایت داشته اند.
افزایش تعامل پذیری دانش آموزان از طریق ارتقاء کیفیت فضایی و کالبدی در مدارس فنی و حرفه ای (مطالعه موردی: هنرستان شهید سادلجی در شهرستان کبودرآهنگ)
حوزه های تخصصی:
فضاهای آموزشی به عنوان بخشی از فضاهای عمومی، افراد را در درون سازمان های فضایی گوناگون به صورت اختیاری و برای انجام فعالیت های فرهنگی و اجتماعی گرد هم می آورند. این فضاها، محل مناسبی برای برقراری تعاملات اجتماعی محسوب می شوند و نقش مهمی در ایجاد و ارتقاء تعاملات و ارتباط افراد با یکدیگر و زندگی اجتماعی آن ها دارند. با درک چگونگی ارتباط محیط انسان ساخت و روابط اجتماعی میان افراد می توان معماران و طراحان را در جهت طراحی مناسب چنین فضاهایی یاری رساند. با توجه به این موضوع، این پژوهش در پی رسیدن به سازوکار چگونگی اثرگذاری عناصر محیطی بر کالبدی بر میزان و نوع تعاملات اجتماعی دانش آموزان هنرستانی است. درواقع، در این تحقیق اثرگذاری عوامل فیزیکی چون تأثیر رنگ ها، نور، ابعاد کلاس و شیوه چینش نیمکت ها، فضای سبز، فرم فضاها، پوشش معلمان، امکانات، فضای مدرسه و کلاس درس، کتابخانه و فضای سبز و دیگر عوامل فضایی بر نوع و میزان اجتماع پذیری دانش آموزان موردبررسی قرارگرفته است. در همین راستا، پس از تبیین مدل مفهومی پژوهش با استفاده از مرور ادبیات جهانی و همچنین تدوین پرسشنامه با توجه به مدل مذکور، نمونه موردی پژوهش موردبررسی قرار گرفت. نمونه موردمطالعه پژوهش، هنرستان شهید سادلجی در شهرستان کبودرآهنگ استان همدان بوده است. نتایج حاصل از تحلیل های رگرسیونی پژوهش نشان دادند که 3 عامل فعالیت، کالبد و اجتماع نقش چشم گیری را در ایجاد تعاملات اجتماعی در نمونه موردمطالعه داشته اند که از این میان نقش 2 عامل فعالیت و کالبد برجسته تر بوده است.
بررسی نقش شهرهای کوچک در تعادل بخشی جمعیت استان کرمانشاه (مطالعه موردی: شهر سرپل ذهاب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عدم تعادل در سلسله مراتب شهری در جهان به ویژه درکشورهای درحال توسعه معضلاتی را به وجودآورده است، چنین حالتی با شدت و ضعف، ولی به طورغالب در بیشتر مناطق ایران دیده می شود. به دلیل وجود پدیده نخست شهری در استان کرمانشاه این امر باعث شده که بیش از نیمی از جمعیت استان در شهر نخست متمرکز شده است. روش مورد استفاده در این پژوهش تحقیقی - کاربردی می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل رتبه – اندازه، قانون رتبه – اندازه تعدیل یافته، منحنی لورنز، متوسط رشد سالانه، ضریب جینی و مدل ضریب آنتروپی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که شهر سرپل ذهاب در طول چند دوره سرشماری از سال 1370 تا سال 1395 جزء شهرهای متوسط محسوب می شود. نتایج تحقیق حاکی از آن است که به علت وجود نخست شهرکرمانشاه، سلسله مراتب شهری استان از قانون رتبه اندازه تبعیت نکرده و ناهمخوانی وعدم تعادل در سلسله مراتب شهری استان مشخص بوده است. بررسی روند تغییرات شهر و جمعیت شهری در طول پنج دوره سرشماری از سال 1370 تا 1395 در استان کرمانشاه و تجزیه و تحلیل آن ها نشان می دهد که رشد شهرنشینی، به تدریج شدت گرفته و نسبت جمعیت شهری به جمعیت روستایی افزایش یافته است، بررسی سلسله مراتب شهری در استان نشان می دهد که در این استان نیز به مانند بیشتر استان های کشور دارای شبکه شهری ناهمگون و نامتعادلی بوده است. شهر مورد مطالعه در این پژوهش شهر سرپل ذهاب بوده است که با نگاهی به تحولات جمعیتی و کالبدی اینگونه شهرها جهت رسیدن به سلسله مراتب شهری و فضایی بهینه، رعایت عدالت در توزیع امکانات و خدمات و همچنین ایجاد فرصت های یکسان برای شهرهای کوچک و متوسط استان از جمله شهر سرپل ذهاب ضرورت دارد.
مسجد، تجلی گاه معماری قدسی
حوزه های تخصصی:
مسجد به عنوان یک مکان مقدس که به صورت روزانه در آنجا به عبادت پرداخته می شود. نمودی از فضایی مقدس و معنوی است. همواره معماران در طول تاریخ از صدر اسلام تاکنون به انواع روش ها سعی نموده اند تا این مفهوم، یعنی تقدس را به روش های گوناگون به مخاطب خویش که همانا نمازگزاران می باشند القا نمایند. در اینجا برای بیان بعضی ابعاد معماری که نشان دهنده ابعاد گوناگون معنوی و مقدس می باشند، تا آنجا که ممکن است وجوه مختلف قدسی در طراحی وساخت مسجد بیان گشته است. معماران مساجد چه در گذشته وچه در زمان حال همواره سعی داشته اند که در کنار ساختار وکالبد ظاهری مسجد بعنوان یک مکان، به آن روح و تقدس بدهند. از آنجا که دست آنها در بیان مضامین مفهومی به علت محدویت های دینی، بسته بوده است، بنابراین معماران مسلمان با سعی و تلاش فراوان با استفاده از هندسه، نقوش ساده شده گیاهی و نیز خوشنویسی و رنگ به بهترین صورت ممکن، مفاهیم مدنظر را به مخاطب منتقل نموده و در عین حال به فضای فیزیکی حال و هوای معنوی و ملکوتی بخشیده اند. در این مقاله سعی شده تا با تحلیلی اجمالی از معماری و با بیان مثال هایی از مساجد مشهور به عنوان دلیل به بررسی و نقد معماری قدسی پرداخته شود.
بررسی مولفه های تاثیر گذار بر اجتماع پذیری مجتمع های مسکونی با رویکرد حفظ خلوت ( نمونه مورد مطالعه: مجتمع مسکونی ششصد دستگاه مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۸
91 - 106
حوزه های تخصصی:
در مجموعه های مسکونی ، تأمین خلوت در دو بعد اصلی خود (یعنی حفظ حریم خانوادگی و حریم خصوصی) به عنوان مؤلفه های مؤثر در تأمین امنیت و آرامش ساکنان، در اولویت قرار دارد. در حقیقت نگرش افراد به خلوت، بخشی از فرایند اجتماعی شدن آنهاست و به منظور تثبیت روابط اجتماعی باید به خلوت افراد و گروه ها در عرصه عمومی توجه شود. ایجاد تعادل میان خلوت و تعامل اجتماعی امری ضروری است و باید با توجه به ارزش های فرهنگی هر جامعه ای بررسی شود. هدف از انجام پژوهش حاضر شناسایی و اولویت بندی شاخص های تأثیر گذار خلوت بر تعاملات اجتماعی در مجتمع مسکونی ششصد دستگاه مشهد است. روش انجام پژوهش "توصیفی_تحلیلی" است و برای شناسایی مؤلفه های خلوت مؤثر بر تعاملات اجتماعی از روش اسنادی و کتابخانه ای استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق حاضر ساکنان مجتمع مسکونی ششصد دستگاه مشهد است. حجم نمونه مورد مطالعه با استفاده از فرمول کوکران 322 نفر است. برای گردآوری اطلاعات مورد نیاز از ابزار پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS و PLS استفاده گردید. برای بررسی مدل پژوهش و ارزیابی اعتبار پرسشنامه از تحلیل عاملی تأییدی، برای مقایسه میانگین ها از آزمون تی تک نمونه ای و برای رتبه بندی مؤلفه ها از آزمون رتبه بندی فریدمن استفاده شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که مؤلفه های قلمروخواهی مانند فواصل میان فردی، مشخصات فیزیکی، قلمروهای فضایی و حریم سمعی و بصری به عنوان متغیرهای تأثیر گذار بر تعاملات اجتماعی در مجتمع مسکونی ششصد دستگاه با رویکردی به حفظ خلوت هستند. یافته های آزمون تی تک نمونه جامعه آماری نشان داد میانگین تمامی مؤلفه ها و زیرمؤلفه ها بالاتر از مقدار متوسط به دست آمده و تمامی مؤلفه ها و شاخص های تعیین شده دارای تأثیر نسبتاً زیادی بر تعاملات اجتماعی هستند(05/0>p). میانگین مؤلفه فواصل میان فردی برابر با 4.48، مرز و قلمرو برابر با 4.38، مشخصات کالبدی برابر با 4.12 و حریم سمعی بصری برابر با 4.06 هستند. نتایج آزمون رتبه بندی فریدمن همچنین نشان داد که مؤلفه های مرز و قلمرو و فواصل میان فردی دارای بیشترین میانگین رتبه و در نتیجه بیشترین تأثیر را بر تعاملات اجتماعی دارند . همچنین در میان زیرمؤلفه ها، انعطاف پذیری کالبدی، همگنی اجتماعی و انعطاف پذیری میان فردی دارای بالاترین میانگین رتبه و بیشترین تأثیر بر تعاملات اجتماعی هستند.
تحلیل مکانی و ارزیابی فضاهای شهری از منظر شهر دوستدار سالمند (مطالعه موردی: منطقه 6 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
371 - 389
حوزه های تخصصی:
امروزه با رشد جمعیت سالمند در جامعه، نیاز به محیط های شهری آرام و سالم، متناسب با نیازهای سالمندان بیش از گذشته احساس می شود. برای دستیابی به شهر دوستدار سالمند و برخورد مناسب با پدیده سالمندی و ارتقای کیفیت زندگی سالمندان، پایش و اطلاع از ساختار و ویژگی های سالمندی در کشور برای برنامه ریزان و مدیران ضروری است. روش های مختلفی برای پایش و ارزیابی اینکه شهرها تا چه حد دوستدار سالمند هستند وجود دارد. در این تحقیق، برای ارزیابی شش محله منطقه 6 تهران شامل انقلاب اسلامی، دانشگاه تهران، بهجت آباد، قائم مقام فراهانی، پارک لاله و ایرانشهر از منظر شهر دوستدار سالمند، روش تحلیل تصمیم گیری چندمعیاره تاپسیس مبتنی بر سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) با دو رویکرد سراسری و محلی به کار گرفته شد. معیارهای استفاده شده در این تحقیق شامل فاصله از خدمات بهداشتی-درمانی، فاصله از خدمات حمل ونقل، امنیت، آلودگی هوا، فاصله از خدمات عمومی، وضعیت پیاده روها و فاصله از فضای سبز است که وزن اولیه آن ها با استفاده از روش بهترین-بدترین به دست آمد. نتایج روش تاپسیس سراسری نشان داد که کیفیت زندگی شهری سالمندان دارای روندی کاهشی از شمال به جنوب منطقه است؛ درحالی که روش تاپسیس محلی هیچ گونه روندی را برای این پارامتر در منطقه نشان نمی دهد. همچنین مجموع مساحت بلوک های شهری با درجه شهر بسیار دوستدار سالمند، درروش تاپسیس سراسری (46/622528 مترمربع) و در تاپسیس محلی (76/401899 مترمربع) به دست آمد. مقایسه نتایج و ارزیابی بازدید میدانی به روش بردا (Borda) نشان داد که میزان مطابقت بازدید میدانی با نتایج روش تاپسیس سراسری بیشتر از تاپسیس محلی است.
رابطه اعتماد اجتماعی با توسعه محله ای مطالعه موردی: محله فهادان شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ششم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲۱
65 - 76
حوزه های تخصصی:
محله را می توان یکی از مهم ترین بازوهای رشد و توسعه شهرها دانست چراکه نمی توان شهرهایی توسعه یافته داشت، درحالی که محلات توسعه یافته نباشند. ازاین رو شناخت عمیق تر نظام توسعه محلات، و پر کردن شکاف موجود(عدم توجه به سطوح پایین تر نظام شهری) می تواند به درک درست برنامه ریزان در اتخاذ تصمیمات درست منتهی شود. از سویی اعتماد اجتماعی موضوعی حیاتی برای جوامع انسانی است،که ارتباطی اساسی با نظام توسعه محله ای دارد. از این رو پژوهش حاضر قصد دارد تا به بررسی رابطه اعتماد اجتماعی با توسعه محله ای در محله فهادان شهر یزد بپردازد. روش شناسی این پژوهش ازنظر هدف از نوع کاربردی- توسعه ای و ازنظر ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی می باشد. و حجم نمونه در پژوهش حاضر از طریق نمونه گیری احتمالی طبقه بندی شده 365 نمونه انتخاب شده است. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه است، که یافته های حاصل از پرسشنامه در نرم افزار SPSS و Amos مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که ارتباط مستقیم و معناداری بین اعتماد اجتماعی و توسعه محله ای وجود دارد. ابعاد مختلف اعتماد اجتماعی، 30 درصد واریانس توسعه محله ای را تبیین می کند. همچنین به ترتیب ضرایب بتای استاندارد شده در متغیرهای اعتماد نهادی با ضریب (307/0=β)، اعتماد بین شخصی با ضریب (185/0=β) ، اعتماد تعمیم یافته با ضریب بتای(158/0=β) و اعتماد اعتماد به محیط با ضریب بتای(103/0=β)، بیشترین سهم را در تبیین توسعه محله ای دارند. نتایج مدل سازی معادلات ساختاری نشان می دهد که با افزایش اعتماد اجتماعی، مولفه های توسعه محله نیز افزایش می باید. کلمات کلیدی: اعتماد اجتماعی، توسعه محله ای ، محله فهادان، شهر یزد.
بررسی عوامل موثر بر عدم تمایل شهروندان به استفاده از دوچرخه در سفرهای شهری مطالعه موردی: شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره چهارم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱۵
83 - 92
حوزه های تخصصی:
افزایش جمعیت شهرها در کشورهای جهان سوم و به تبع آن استفاده روزافزون از سوخ تهای فسیلی و افزایش ترافیک، این کشورها را با معضلات متعدد روب هرو ساخته است. دوچرخه با مزایای منحصر به فرد مانند ارزانی، عدم مصرف سوخت فسیلی، ایجاد ترافیک کمتر و عدم اثرات منفی بر محی طزیست بیش از پیش ب ه عنوان مکمل سایر وسایط نقلیه مورد توجه قرار گرفته است. یکی از عمد هترین راهکارهایی که صاح بنظران برای دستیابی به توسعه پایدار شهری مطرح م یکنند، استفاده بیشتر از دوچرخه است. هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل مؤثر بر عدم تمایل شهروندان به استفاده از دوچرخه در سفرهای شهری اردبیل م یباشد که از رو شهای کتابخان های و میدانی برای جم عآوری اطلاعات استفاده شده و از آزمو نهای کولموگروف_اسمیرنوف، T تک نمون های، واریانس، t ،Scheffe مستقل و کروسکال والیس، تحت نر مافزار SPSS برای تجزیه و تحلیل داد هها بهره گرفته شده است. نتایج حاصل از پژوهش، حا کی از این امر است که به ترتیب عوامل تبلیغات نا کافی در رسان هها، نبود فرهنگ دوچرخ هسواری و عدم تناسب دوچرخ هسواری بانوان با شرایط فرهنگی جامعه به عنوان مهمترین عوامل مؤثر بر عدم تمایل شهروندان بر استفاده از دوچرخه در سفرهای شهری شناخته شدند. نکته جالب توجه این که از نظر شهروندان، شرایط آ بوهوایی سرد و همچنین نبود زیرساخ تهای مناسب دوچرخ هسواری در شهر اردبیل در مراتب بعدی بازدارند ههای استفاده از دوچرخه قرار گرفت هاند. در نهایت نیز پیشنهادهایی به منظور تشویق شهروندان به استفاده از دوچرخه در سفرهای شهری ارائه گردیده است.
مدلسازی و اولویت بندی عوامل کلیدی در دستیابی به شکوفایی شهری (مطالعه موردی: شهر سنندج)
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره سوم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱۰
93-105
حوزه های تخصصی:
شهر به عنوان مکان هندسی ممتاز برای شکوفایی، بهترین مکان برای برخورد عملی با برخی از چالش های پسابحرانی جدید شناخته می شود. امروزه شکوفایی شهری رویکردی کل نگر و جامع برای ارتقاء سطح خوشبختی جمعی و هدایت شهرها بسوی افقی روشن از نظر اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و زیست محیطی است. هدف اصلی تحقیق مشخص کردن کلیدی ترین شاخص های دستیابی به شکوفایی شهری در شهر سنندج می باشد. پژوهش حاضر با بهره گیری از تکنیک تحلیل معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار SmartPLS به تحلیل مؤلفه های شکوفایی شهری در شهر سنندج پرداخته است. جامعه آماری خبرگان متشکل از 30 نفر مدیران فعال اجرایی استان، اعضای هیئت علمی و کارشناسان برنامه ریزی در سطوح مختلف بوده است. نتایج نشان دهنده آن است که یک نوع همبستگی و ارتباط منطقی و معنادار در ارتباط مؤلفه ها نسبت به یکدیگر ایجاد شده است. مؤلفه حکمروایی و قانون گذاری شهری با مقدار 875/0، مؤلفه پایداری زیست محیطی با مقدار 847/0، مؤلفه کیفیت زندگی با مقدار 767/0، مؤلفه توسعه زیرساخت با مقدار 721/0، مؤلفه عدالت و مشارکت اجتماعی با مقدار 477/0 و مؤلفه بهره وری با مقدار 439/0 به ترتیب بیشترین نقش را در دستیابی به شکوفایی شهری سنندج، دارا هستند.
واکاوی تیپولوژیک رویکرد زیست پذیری در بافت های فرسوده شهری (مطالعه موردی: بافت فرسوده بخش مرکزی شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل زیست پذیری را در بستر شهر، باید اَبَر متنی تلقی نمود که پیکره و اندام های شهر با منش های معنایی و معنوی شهروندان گره خورد ه است و تفسیر و تبیین زیست پذیری شهری در پی سطح بندی و گونه شناسی عمیق آن، از طریق کشف ذهنیت های منبعث از طریق بدن فضایی شده می باشد. در این راستا هدف پژوهش حاضر تحلیل تیپولوژیک زیست پذیری در بافت فرسوده بخش مرکزی شهر زنجان و ارائه پیشنهادات در جهت ارتقاء وضعیت زیست پذیری بافت فرسوده بخش مرکزی شهر زنجان از طریق گونه شناسی آن می باشد. با عنایت به شکاف ذهنی فوق، انجام تحقیق حاضر مبتنی بر راهبرد پس کاوی بوده و نوع پژوهش (توصیفی - تحلیلی) است. برای دست یازی به این هدف، مباحث نظری از طریق مطالعات کتابخانه ای و جمع آوری اطلاعات تحلیلی مورد نیاز به طرق مشاهده میدانی (مصاحبه با سرپرستان خانوار ساکن بافت (491 نمونه) از طریق ابزار پرسش نامه صورت گرفت؛ همچنین به فراخور نیاز تحقیق، از نرم افزارهایSPSS<em> </em><em> </em>و<em> </em>ArcGIS برای آماده سازی و پردازش داد ه های مورد نیاز (تکنیک های دندروگرام خوشه بندی – سلسله مراتبی وارد و تحلیلANOVA ) در بخش مذکور استفاده شد. نتایج تحلیل نشان داد با عنایت به وجود عوامل متفاوت تأثیر گذار بر وضعیت زیست پذیری؛ گونه های متفاوت از این وضعیت در پهنه بافت فرسوده بخش مرکزی شهر زنجان ظاهر شده است. اهمیّت بررسی این موضوع را می توان در دو محور عمده خلاصه نمود: ارزش نظری و ارزش عملی. ویژگی نظری این مطالعه کمک به پیشرفت تخصصی و افزودن بر ادبیات علمی موضوع و برنامه ریزی زیست پذیری می باشد، زیرا زیست پذیری بافت های فرسوده شهری از منظر گونه شناسی آن مورد بررسی قرار نگرفته و ارزش عملی پژوهش نیز به نوبه خود در تغییر، بهبود و اصلاح روش ها و الگوهای مواجهه با برنامه ریزی بافت های فرسوده شهری خواهند بود.
اولویت بندی راهبردهای مدیریت مقاصد گردشگری با استفاده از مدل های کمّی و کیفی (مطالعه موردی: شهر سلطانیه)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۱ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۱
79 - 96
حوزه های تخصصی:
شهر سلطانیه، در استان زنجان، با داشتن میراث جهانی گران بهایی همچون گنبد سلطانیه و آثار تاریخی فرهنگی بسیار از مقاصد مهم گردشگری استان است. ولی تاکنون نتوانسته است آن چنان که باید در عرصه گردشگری جایگاه مناسبی به دست آورد. یکی از دلایل این مسئله توجه به معماری و تاریخ شهر بیش از مسائل مربوط به گردشگری است که پیامد آن عدم شناخت بازار گردشگری شهر است. ازاین رو، در این تحقیق با استفاده از مدل های برنامه ریزی استراتژیک از جمله SWOT و QSPM به اولویت بندی راهبردهای مؤثر در مدیریت بازار گردشگری شهر سلطانیه پرداخته شد. روش تحقیق، توصیفی تحلیلی بوده و گردآوری داده ها به روش اسنادی، پیمایشی، مصاحبه با کارشناسان گروه دلفی، و گردشگران در قالب تهیه پرسشنامه صورت گرفته است. سپس آرای گروه دلفی و گردشگران در ماتریس عوامل درونی و بیرونی و ماتریس برنامه ریزی راهبردهای کمّی به کار گرفته شد و راهبردهای مؤثر اولویت بندی شد. نتایج نشان می دهند که بازار گردشگری شهر از نظر عوامل داخلی و خارجی وضعیت مناسبی ندارد. به همین دلیل نیز راهبردهای تدافعی (WT) در اولویت اول و راهبردهای محافظه کارانه (WO) در اولویت دوم برنامه ریزی قرار گرفتند. ارتقای تبلیغات، واگذاری تسهیلات به بخش خصوصی جهت ساخت هتل و اقامتگاه، تسریع در بازسازی بناهای تاریخی از گروه WT، و حفظ بازار گردشگری شهرهای نزدیک همراه با شناساندن جاذبه های شهر در استان های دور و استفاده از پتانسیل طبیعی منطقه برای ایجاد تأسیسات تفریحی از گروه WO در اولویت اند.
ارزیابی شاخص های پایداری در حمل ونقل شهری با استفاده از روش تاپسیس (مطالعه موردی: شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۵ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
671 - 686
حوزه های تخصصی:
در این مقاله شاخص های پایداری در حمل ونقل شهری کرمانشاه با هدف اولویت بندی گزینه های ایده آل در سیستم حمل ونقل این شهر ارزیابی، و بر شیوه های حمل ونقل عمومی تأکید می شود. بدین منظور، چهار گزینه تاکسی، اتوبوس، منوریل و پیاده روی به عنوان چهار شیوه حمل ونقل عمومی، با توجه به بیست شاخص در حوزه های اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و زیست محیطی ارزیابی شده است. از آنجا که در پژوهش حاضر، شاخص های متفاوتی برای انتخاب گزینه ها به کار رفته است، به منظور تحلیل و ارزیابی، روش های تصمیم گیری چندشاخصه و تکنیک تاپسیس استفاده شده است. این پژوهش توصیفی است و جامعه آماری آن شامل متخصصان حوزه حمل ونقل در شهر کرمانشاه است. نمونه آماری این پژوهش شامل چهل نفرند که به صورت تصادفی انتخاب شدند. داده ها از طریق پرسشنامه جمع آوری شد و درمجموع، از هر نفر بیست نکته درباره جنبه های مختلف پایداری پرسش شد. پاسخ ها در قالب طیف لیکرت پنج قسمتی دسته بندی شدند. پس از طی فرایند پیش آزمایش، سنجش روایی و پایایی آن صورت گرفت. برای سنجش پایایی از آلفای کرونباخ در نرم افزار SPSS استفاده شد که حدود 734/0 است. بدین ترتیب، پرسش ها سازگاری درونی دارند. پرسشنامه های نهایی بین چهل نفر از متخصصان حوزه حمل ونقل شهری شامل کارشناسان این حوزه و استادان برنامه ریزی شهری توزیع شد. مطابق نتایج، پیاده روی در رتبه اول، تاکسی و اتوبوس در رتبه دوم و منوریل در رتبه نهایی از نظر اهمیت قرار دارند. در این بین، پیاده روی به دلیل هزینه کمتر، انعطاف پذیری بیشتر، افزایش تعامل اجتماعی و حمایت از محیط زیست، امتیاز بیشتری دارد. منوریل نیز به دلیل افزایش میزان سرمایه گذاری، تأثیر بیشتر بر پراکنش شهری، و انعطاف پذیری اندک، نامطلوب ترین گزینه است. از طرفی اختلاف اندکی میان گزینه های تاکسی، اتوبوس و پیاده روی وجود دارد؛ بنابراین، برای حفظ پایداری سیستم حمل ونقل شهری، ترکیبی از عناصر تاکسی، اتوبوس و پیاده روی برای سفرهای درون شهری پیشنهاد می شود.
تحلیل نقش هسته های عملکردی در ایجاد عدم تعادل ساختار فضایی (مورد شناسی: کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه یکی از رهیافت های مهم در ساماندهی مطلوب فضا، ایجاد یک ساختار فضایی متعادل است که در توسعه پایدار نقش مهمی ایفا می کند. ساختار فضایی مطلوب نیازمند توزیع متعادل فضایی جمعیت و فعالیت در محیط است. این دو متغیر به عنوان ارکان اصلی ساختار فضایی نقش زیادی در ایجاد یا عدم ایجاد سازماندهی فضایی مطلوب دارند. از طرفی توزیع جمعیت در فضا بستگی زیادی به توزیع فعالیت دارد؛ درنتیجه توزیع فعالیت نقش اساسی در ساماندهی فضا دارد. هدف از این پژوهش بررسی تعادل یا عدم تعادل ساختار فضایی کلان شهر تهران براساس هسته های عملکردی است. روش تحقیق انجام پژوهش توصیفی-تحلیلی از نوع علّی-همبستگی است. ابزار گردآوری اطلاعات و داده ها به صورت کتابخانه ای بوده است. داده ها شامل فعالیت های شهری هستند که از منابع اسنادی استخراج شده است. تعداد فعالیت ها 25 مورد بود که در 7 شاخص اصلی صنعتی، تجاری، اداری، آموزشی و تفریحی، فرهنگی و درمانی گنجانده شده است. این 7 شاخص به عنوان هسته های عملکردی در نظر گرفته شده اند. برای بررسی هسته های عملکردی در کلان شهر تهران از روش پیتر هال مبنی بر تقسیم فعالیت بر جمیعت در مناطق شهری استفاده شده است. برای تحلیل توزیع هسته های عملکردی فعالیت ها و جمعیت در سطح کلان شهر تهران از روش تخمین تراکم کرنل استفاده شده است. برای تحلیل الگوهای فضایی از مرکز میانگین، بیضی انحراف معیار و میانگین نزدیک ترین همسایه استفاده شده است. برای مدل سازی همبستگی های فضایی از رگریسیون وزنی جغرافیایی (GWR) استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که الگوهای پراکنش هسته های عملکردی به صورت تک هسته ای و در بعضی مولفه ها به صورت چند هسته ای بوده است. همچنین نتایج آمار فضایی نشان می دهد که الگوی توزیع هسته های عملکردی خوشه ای بوده است و همچنین نتایج رگرسیون جغرافیایی نشان می دهد که ارتباط معناداری بین هسته های عملکردی و توزیع جمعیت وجود دارد. نتیجه اینکه ساختار فضایی هسته های عملکردی در ایجاد مشکلات ترافیکی و ازدحام کلان شهر تهران نقش زیادی دارند.
تأثیر فضای سبز شهری برکیفیت زندگی شهروندان در کلانشهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فضای سبز از مؤلفه های مهم نظام زیستی شهرها و از نیازهای اساسی جامعه شهری محسوب می شود. فضای سبز باید از لحاظ کمی و کیفی با نیازها و حجم فیزیکی شهر تناسب داشته باشد و متناسب با شرایط اکولوژیکی شهر ایجاد و گسترش یابد. در برنامه ریزی شهری نوین، برنامه ریزی و مکان یابی فضای سبز شهری اهمیت بسیاری دارد. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر فضای سبز برکیفیت زندگی شهری، درجهت بهبود کیفیت زندگی شهروندان شهر اهواز به انجام رسید. روش تحقیق توصیفی و از نوع پس رویدادی می باشد. گردآوری اطلاعات با استفاده از دو روش کتابخانه ای و میدانی صورت گرفته است. جامعه آماری این پژوهش کلیه شهروندان شهر اهواز هستند که براساس فرمول کوکران حجم نمونه 390 نفر برآورد گردید. پرسش نامه به روش تصادفی ساده بین شهروندان توزیع گردید. در این پژوهش، 5 پارامتر کیفیت زندگی در ارتباط با فضای سبز مورد بررسی قرار گرفت و نظرات شهروندان با استفاده از آزمون t و آزمون همبستگی اسپیرمن و با کاربرد نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل گردید. یافته ها نشان داد که از نظر شهروندان، تأثیر فضای سبز شهری بر بعد رضایتمندی از زندگی با میانگین 81/3 و بر بعد روانی و اجتماعی با میانگین 97/2 درسطح اطمینان 95 درصد در سطح متوسط، معنی دار و تأثیر فضای سبز بر سلامت عمومی و محیط زیست زندگی شهروندان با میانگین 58/3 در سطح زیاد، معنی دار می باشد و کلیه پارامترهای کیفیت زندگی با فضای سبز دارای ارتباط مستقیم و مثبت می باشند. فضای سبز به عنوان بخشی از کالبد و بافت شهرها رابطه بسیار نزدیک و تنگاتنگی با زندگی مردم دارد. بنابراین با افزایش و بهبود فضای سبز در سطح شهر می توان وضعیت کلی کیفیت زندگی را ارتقا داد.
ارزیابی ساختار گردشگری پزشکی بر اساس مدل الماس پورتر در کلان شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۵ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
117 - 130
حوزه های تخصصی:
گردشگری پزشکی از ترکیب دو شاخه پردرامد، گردشگری و خدمات درمان به وجود امده و به یک صنعت چند میلیارد دلاری در عرصه جهانی تبدیل شده است. موضوع گردشگری پزشکی با توجه به سیاست ها و برنامه ها هر کشوری متفاوت است و انجام پژوهش های دقیق و جامع در داخل کشور برای مشخص شدن واقعیت مسئله لازم و ضروری است. شهر مشهد دومین کلانشهر و پایتخت معنوی ایران است که توانمندی های پزشکی، قدمت دانشگاه علوم پزشکی و زیرساخت های درمانی ازجمله بیمارستان فوق تخصصی رضوی و زیرساخت های جذب گردشگری پزشکی در کنار گردشگری مذهبی را داراست. هدف پژوهش حاضر ارزیابی ساختار گردشگری پزشکی براساس مدل الماس پورتر در مشهد از منظر گردشگران داخلی است. تحقیق حاضر از منظر هدف کاربردی و از نوع توصیفی-پیمایشی می باشد. جامعه ی آماری شامل گردشگران داخلی است که حجم نمونه طبق فرمول کوکران 380 نفر به دست امد و با مراجعه به هتل ها، زائرسراها و مراکز درمانی در مشهد، به صورت تصادفی انتخاب و گزینش شدند. جهت تحلیل داده ها از آزمون t تک نمونه استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که متغیرهای الماس مزیت پورتر در شکل گیری ساختار گردشگری پزشکی مشهد تاثیرگذار است. در زمینه سنجش وضع موجود، متغیر رقابت پذیری بهترین عملکرد را داشته و در زمنیه ی تاثیرگذاری، متغیر شرایط عامل از مهم ترین فاکتورها و اولویت اول تلقی شده است. همچنین یافته ها نشان داد، ابعاد شرایط عامل و تقاضای مطلوب، باعث شده تا کلان شهر مشهد از مزایای متعددی برای پیشرو بودن صنعت گردشگری پزشکی در سطح ملی و منطقه ای برخوردار باشد؛ اما در ابعاد راهبردی و رقابتی نیازمند توسعه است. همچنین باید از نظر صنایع وابسته و پشتیبان، تقویت شود.
از کافه ها بیاموزیم : کافه ها به مثابه دگرفضاها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۰
109 - 121
حوزه های تخصصی:
در شهرهای امروز، اقدامات فراوانی در زمینه دستیابی به آرامش و شادی برای شهروندان با روش های عجیب و پرهزینه انجام می شود اما توجه چندانی به مکان های ساده که می توانند با کمترین هزینه، نیازهای مغفول مانده شهروندان جامعه را تأمین کنند، نشده است. توجه به این فضاها، تأمل بر محفلی است که ارتباط مهمی با آزادی، رضایتمندی و آرامش انسان دارد. پژوهش حاضر در تلاش است به معرفی یکی از پرطرفدارترین و تأثیرگذارترین این نوع فضاها بپردازد. در این راستا مرور مبانی پایه و فلسفی امری است ضروری برای شناخت ماهیت این فضاها. در ادامه در مقاله حاضر با توجه به سنت کیفی تحقیق، از رویکرد تفسیری و روش نمونه موردی استفاده شده است. ابزار این روش، مرور اسناد، تصاویر، یادداشت ها و مشاهده است. نمونه مدنظر این پژوهش ذیل روش یاد شده،"کافه" است. در این فرایند مطالعات اسنادی پیرامون سه مفهوم پایه برای تعریف انواع کافه ها ارائه شده و مدل مفهومی دگرفضاها استخراج و کاربست این مدل بر نمونه مدنظر (کافه ) انجام شده است. برای این بررسی و شناسایی انواع این فضاها، 20 کافه در شهر کرج مورد مطالعه قرار گرفته اند. در نتیجه این تحقیق، پنج دسته (مقوله اصلی) برای گونه بندی کافه ها ارائه شده است که طبق آن تعدادی از کافه های مورد پژوهش به ویژه گروهی که گرایشات فرهنگی_هنری بیشتری دارند، با ویژگی های بیان شده در مفاهیم پایه مدل دگرفضا شامل فضای سوم، مکان سوم و هتروتوپیا، قرابت نزدیک داشته است. بنابراین آموختن از این فضاها به برنامه ریزان و طراحان شهری نشان می دهد، کافه ها ظرفیت آن را دارند که ویژگی هایشان به عنوان مصادیق دگرفضا، در ابعاد گوناگون علوم شهری در تئوری و عمل مورد توجه و استفاده بهینه قرار گیرند.
ارزیابی عوامل محیطی و کالبدی بر میزان حضور جوانان در معابر شهری مطالعه موردی: خیابان عفیف آباد در شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۴
29 - 44
حوزه های تخصصی:
امروزه پرداختن به موضوع حضور جوانان در فضاهای شهری و ارتباط آن با مؤلفه های معماری بسیار با اهمیت است. دستیابی به نقش این عناصر در افزایش حضور جوانان در معابر، گام مهمی برای کاهش مشکلات جوانان خواهد بود. تقویت حضور جوانان، ضمن ایجاد تعامل با سایر شهروندان، زمینه استفاده از این فرصت ارزشمند به منظور برنامه ریزی اوقات فراغت جوانان و افزایش سرزندگی شهروندان در فضاهای شهری خواهد بود. مهم ترین هدف این پژوهش، ارزیابی تأثیر عناصر کالبدی معماری از جمله فرم و شکل نمای بناهای مجاور معابر شهری، رنگ بدنه ها، نوع کف سازی، مبلمان، تنوع کاربری، محل قرارگیری و شکل باغچه ها و آب نماها و ... بر میزان حضور جوانان در فضاهای شهری و به ویژه معابر است. این تحقیق از نقطه نظر هدف بیرونی از گونه کاربردی است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی تحلیلی بوده و دیدگاه 400 نفر از شهروندان شامل ساکنان، کسبه و رهگذران، با استفاده از ابزار پرسشنامه محقق ساخته، برداشت شده است. این برداشت ها با استفاده از تحلیل های آماری در نرم افزار SPSS v.24 اولویت بندی گردیدند. در ادامه با روش تجزیه و تحلیل عاملی، محتوا و بار عاملی پرسش های موجود در هر یک از مؤلفه ها ارائه گردیده است. بر مبنای نت ایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها، مهمترین مؤلفه ها از نظ ر پاس خ دهن دگان دسته بندی شد. یافته های تحقیق نشان می دهد، عناصر مبلمان شهری ب ا ض ریب همبس تگی 64/. در مقایسه با مؤلفه های خدمات عمومی و رفاهی، محیطی، ویژگی های عملکردی، مؤلفه های ایمنی و امنیت، تنوع فضایی، کالبدی و مؤلفه های انعطاف پذیری، بیشترین تأثیر را بر افزایش حضور جوانان در خیابان عفیف آباد شیراز داشته اند. همچنین مشخص گردید، توجه به نظافت و پاکیزگی محیط و دسترسی به خدمات عمومی، مهمترین عوامل مورد توجه جوانان حاضر در خیابان عفیف آباد به منظور انگیزه حضور آنان در معابر شهری بوده است.
عوامل مؤثر بر تولید فضا در نواحی پیراشهری (مطالعه موردی: شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد نظام سرمایه داری به تولید فضاهای سودمحور و ناسازگار با محیط زیست منجر شده است. این وضعیت در محدوده های پیرامون شهر ارومیه، به طور برجسته مشاهده می شود. در پژوهش حاضر، روند تولید فضا و عوامل مؤثر بر آن در فضاهای پیرامون شهر ارومیه، در بازه زمانی 2000 تا 2014 ارزیابی شده است. این پژوهش به لحاظ نوع، کاربردی بوده و از نظر روش در گروه پژوهش های ترکیبی (کمی و کیفی) قرار دارد. برای گردآوری اطلاعات از تصاویر ماهواره ای و مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته استفاده شده و تجزیه و تحلیل داده ها در دو بخش کمی و کیفی، با نرم افزارهای ArcGIS، ENVI و رویکرد تئوری بنیانی صورت گرفت. مشارکت کنندگان پژوهش در بخش کیفی شامل کارشناسان سازمان های مرتبط در امور شهری و روستایی (اعم از شهرداری، سازمان راه و شهرسازی، اداره کل منابع طبیعی، سازمان جهاد کشاورزی، استانداری، فرمانداری و...) بوده و روش نمونه گیری آن به صورت غیرتصادفی است. در مرحله اول پژوهش، فضاهای تولیدشده در فاصله زمانی سال های 2000 تا 2014 در پنج کلاس مسکونی، صنعتی، سبز، فضاهای خالی و بایر و ارتباطی طبقه بندی شدند. مطابق نتایج، از سال 2000 تا 2014 حجم فضاهای سبز (730/37 درصد) و فضاهای خالی و بایر (031/34 درصد) روندی کاهشی داشته و در مقابل، بر میزان فضاهای مسکونی (448/24 درصد)، صنعتی (787/3 درصد) و شبکه های ارتباطی (00148/0 درصد) افزوده شده است. این وضعیت، روندی ناپایدار را در اکوسیستم منطقه نشان می دهد. در نتایج تحلیل کیفی، مؤلفه های نظام سرمایه داری، تنوع اقتصادی، حاشیه نشینی، سیاست های نوسازی، مدیریت ناکارآمد و ضعف قوانین به عنوان مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر تولید فضا در نواحی پیراشهری مشخص شدند. به طورکلی، نتایج این پژوهش، گرایش های سوداگرانه و رانت جویانه را در نواحی پیراشهری نشان داد.