فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۰۱ تا ۲٬۵۲۰ مورد از کل ۶٬۲۹۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
در جامعه اسلامی برای بستر سازی اندیشه مهندسی اجتماعی خردنگر و مشارکت مدنی، نهادهایی وجود دارد که سابقه هزار و چهار صد ساله دارد. مساجد که مهمترین محل حضور توده های مردم در هر عصری بوده و هستند، با ایجاد زمینه برای فعالیت های جمعی داوطلبانه، می توانند نقش مؤثری در توسعه محله ای داشته باشند.
تحقیق حاضر با بررسی فعالیت های چندگانه مساجد در سطح محله در هشت محور کلی (نقش مسجد در غنی سازی اوقات فراغت، ایجاد فضای فرهنگی، ارائه کمک های مالی، برگزاری مراسم و جلسات مذهبی – فرهنگی، افزایش میزان مشارکت ساکنان محله، ارائه کمک های مشاوره ای، اولویت سنجی مسائل، مشکلات و نیازهای محله، ارتقاء امنیت فردی و اجتماعی از طریق افزایش نظارت درونی و بیرونی) وهمچنین بررسی استقبال مردم محله از فعالیت ها، برنامه ها و بستر های فراهم شده توسط مساجد، به تحلیل نقش مسجد به عنوان گسترده ترین شبکه فراگیر اجتماعی و نقش آفرینی آن در توسعه ی محله ای در مشهد مقدس می پردازد.
در این تحقیق ازروش توصیفی – تحلیلی سود جسته شده و تکنیک پرسشنامه و مصاحبه، ابزار نیل به اهداف بوده است.به همین منظور، به تکمیل پرسشنامه به حجم نمونه ای برابر با ۳۸۵ نفر از شهروندان ونظر خواهی از تعدادی از کارشناسان و متخصصان مرتبط با موضوع مبادرت گردیده و جهت تحلیل داده ها از نرم افزار spssاستفاده شده است. به منظور توصیف داده ها از شاخص های میانگین، میانه، انحراف استاندارد ، فراوانی و درصد استفاده شده و در سطح استنباطی برای بررسی روابط ، از آزمون کی دو استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد، مساجد در محورهای مورد بررسی، برنامه های مؤثری در جهت توسعه محله ای دارند. از طرف دیگر ساکنان محله از بسترهای فراهم شده توسط مسجد استفاده کرده و از فعالیت ها و برنامه های مسجد استقبال می کنند. همچنین نتایج حاصل از تحقیق حاکی از آن است که مساجد برای نیل به جایگاه واقعی خود در جهت ارتقاء میزان اثربخشی در توسعه محله ای، نیازمند برنامه ریزی صحیح و مدیریت هماهنگ، از سوی کلیه مراکز و سازمان هایی است که به نوعی با مساجد در ارتباط هستند. در بخش پایانی این تحقیق، پیشنهادات و راهکارهایی در همین ارتباط، ارائه گردیده است.
آب انبارهای ساری
حوزه های تخصصی:
اولویت بندی راهکارهای مؤثر در ارتقای امنیت شهری و تأثیر آن بر رضایتمندی مسکونی نمونه مورد پژوهش: منطقه 20 شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دوران معاصر با رشد جمعیت شهرنشین و پیچیده تر شدن ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی شهر، افزایش تضادها و نابرابری های اجتماعی از یکسو و انحرافات و کج رویهای اجتماعی از سویی دیگر سبب نزول امنیت در محیط های شهری شده است. بطوری که امروزه ناامنی در محلات مسکونی به عنوان یکی از دغدغه های مدیریت شهری شناخته می شود. امنیت به عنوان یکی از شاخص های دستیابی به کیفیت زندگی، مفهومی است که تأثیر فراوانی بر سطح رضایتمندی مسکونی خانوار و جابجایی ساکنان از محله های مسکونی شان دارد. بدین منظور هدف از نگارش این پژوهش، اولویت بندی سیاست های مؤثر بر افزایش امنیت شهری در منطقه 20 شهرداری تهران است. محدوده مورد مطالعه به دلیل وجود برخی از مشکلات مانند تراکم بالای جمعیتی، وجود بافت های مسأله دار مانند بافت های فرسوده و اسکان های غیر رسمی و غیره دارای مشکلاتی زیادی در زمینه امنیت شهری می باشد که به عنوان نمونه مورد بررسی قرار می گیرد. نوع پژوهش بر اساس ماهیت از نوع توصیفی – تحلیلی می باشد که در تبیین ادبیات و پیشینه تحقیق و ارائه مدل از مطالعات کتابخانه ای و اینترنتی بهره برده شده است. همچنین به منظور ارزیابی و رتبه بندی مؤلفه ها از تکنیک SWOT-FANP که در واقع تلفیقی از جدول سوات به همراه روش فرایند تحلیل شبکه ای و نظریه فازی استفاده شده است. نتایج حاصل از تحقیق نیز به کارگیری نورپردازی مناسب، ایجاد مراکز جمعی، افزایش حس تعلق و هویت از طریق بالابردن کیفیت فضاها و ساماندهی فضاهای غیر قابل دفاع به عنوان اولویت های اول تا چهارم در ارتقای امنیت در محدوده مورد مطالعه شناخته شده است.
نقش مؤلفه های غنای حسی در ارتقا کیفیت محیطی فضای شهری (نمونه موردی: مجموعه زندیه شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی تاثیر مؤلفه های غنای حسی در ارتقا کیفیت محیط مجموعه زندیه شیراز می باشد. این پژوهش، از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری این پژوهش را تمامی مخاطبان این محدوده تشکیل می دهند، که طبق فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد400 پرسشنامه در این محدوده توزیع گردید. نتایج حاصل از آزمون همبستگی پیرسون نشان دهنده وجود رابطه معنادار بین مؤلفه های غنای حسی و کیفیت محیط شهری می باشد. از طرفی، براساس آزمون T تک نمونه ای، از میان شاخص های پنجگانه غنای حسی، حس بویایی با میانگین52/3 و حس بینایی با میانگین11/3، (که بالاتر از میانه نظری 3 می باشند)، نقش بیشتری نسبت به سایر حواس دارند، و پس از آنها، حس لامسه90/2 و شنوایی89/2 نقش متوسط و حس چشایی59/2 از کمترین نقش برخوردار می باشند. همچنین در میان شاخص های چهارگانه کیفیت محیطی این پژوهش، متغیرهای ادراکی و زیبایی شناسی دارای بیشترین رضایتمندی می باشند و پس از آنها شاخص های عملکردی و زیست محیطی قرار می گیرند. در آخر، این پژوهش به ارائه راهکارها و پیشنهاداتی جهت بهبود کیفیت فضاهای شهری امروز پرداخته است.
بررسی رابطه فعالیت اجتماعی با رفتار محیط زیستی (موردمطالعه: ساکنان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اشتهای سیری ناپذیر انسان ها و بهره وری از منابع طبیعی و حس سودجویی و افزون طلبی سرمایه داران و تولیدکنندگان بزرگ تهدیدی روزافزون برای منابع طبیعی محسوب می گردد. بنابراین مسأله محیط زیست مورد توجه بسیاری از اندیشمندان قرار گرفته است. این مقاله به بررسی رابطه فعالیت اجتماعی، ارتباط با طبیعت با رفتار محیط زیستی شهروندان ساکن تهران پرداخته است. جامعه آماری افراد ساکن شهر تهران بوده که با استفاده از جدول لین تعداد 384 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین و با استفاده از شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار تحقیق پرسشنامه بوده که تحلیل آن از طریق نرم افزارآموس صورت گرفته است. یافته های پژوهش نشان داد که میان متغیر فعالیت اجتماعی و ارتباط باطبیعت با متغیررفتارمحیط زیستی رابطه معنادار وجود دارد. نتایج معادلات ساختاری نشان داد که شاخص ریشه میانگین برابر 07/0، نسبت کای اسکوئر به درجه آزادی برابر 95/2، برازش مقتصد نیز برابر 92/0 است. با توجه به شاخص های معادلات ساختاری مدل های ارائه شده از برازش خوبی برخوردار بوده. نتیجه اینکه فعالیت اجتماعی و رابطه با طبیعت نقش مهمی در رفتارهای محیط زیستی دارند.
بررسی و تحلیل نقش بازارچه های مرزی در قیمت زمین و مسکن شهری (نمونه موردی شهر بانه در مقطع زمانی 1392-1375)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر در تحقیقات اقتصادی، اجتماعی و اکولوژیکی به مناطق مرزی و مسائل آن ها توجه بسیاری شده است. این رغبت و علاقه وافر از آن نشأت گرفته است که این مناطق ویژه ممکن است موجب ایجاد سازگاری و همسانی اقتصادی در همگرایی بین کشورها گردند. در کل مبادله تجاری و اقتصاد پویای مناطق مرزی می تواند نقش اساسی در ترقی و پیشرفت توسعه پایدار، به ویژه اقتصاد نواحی مرزی، بهبود استانداردهای زندگی مردم، کاهش فقر، توزیع مناسب درآمد و تسریع همکاری های بیشتر بین نواحی مرزی داشته باشد. ایجاد بازارچه های مرزی در چند دهه اخیر تأثیرات زیادی بر شهرها گذاشته است. ازجمله این تأثیرات می توان به رشد و توسعه شهرها، افزایش تجارت و مبادلات و افزایش قیمت زمین و مسکن اشاره کرد. این پژوهش به بررسی نقش بازارچه مرزی در قیمت زمین و مسکن بر روی شهر بانه در طی دوره 1392-1375با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی پرداخته است. آمارهای مورداستفاده از بنگاه های املاک زمین و مسکن گردآوری شده است. و همچنین آمار تعداد پروانه ای ساختمانی از شهرداری بانه اخذشده است. در این تحقیق با استفاده از سه شاخص(حداقل، حداکثر و میانگین) دو متغیر زمین مسکونی و زمین تجاری مورد بررسی قرارگرفته اند. همچنین از روش Crosstab برای ارزیابی روند قیمت استفاده شده است. نتایج به دست آمده حاکی از این است که محلات واقع در مرکز شهر به دلیل دسترسی به خدمات و مراکز تجاری از افزایش قیمت بیشتری برخوردار بوده و به موازات دور شدن از مرکز شهر قیمت زمین و مسکن روند نزولی پیدا می کند.
شبکه شهری در ترکیه
حوزه های تخصصی:
ارزیابی میزان رضایتمندی از کیفیت زندگی در محله های مجاور صنایع شهری: مطالعه موردی منطقه 8 شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
لازمه رسیدن به توسعه پایدار شهری در شهرهای امروزی، دستیابی تمام اقشار جامعه شهری به خدمات و امکانات موجود یا به عبارتی دیگر توزیع متوازن و برابر امکانات در بین جامعه شهری در بعد اجتماعی – فضایی می باشد. در سال های اخیر شاهد رشد سریع و خودجوش شهرها می باشیم که یک نوع نابرابری اقتصادی، اجتماعی، زیستی در بعد فضایی شهرها به وجود آمده است. نواحی سکونتی مجاور صنایع شهری به دلیل مشکلات موجود در این مناطق چندان مورد توجه قشرهای ممتاز و متمول شهری قرار نمی گیرد به همین دلیل امکان تزریق امکانات و سرمایه ها در این مناطق از طرف جامعه شهری وجود ندارد و در این مکان ها افلب جامعه فقیر و مادون شهری سکنی دارند. بنابراین برنامه ریزان شهری در سال های اخیر توجه زیادی را به متعادل سازی وضعیت زندگی در نواحی شهر ساخته اند تا بتوانند توسعه پایدار شهری را فراهم سازند. از این رو مقاله حاضر با هدف بررسی وضعیت زندگی ساکنان نواحی مجاور صنایع شهری که فرض می شود به عنوان نواحی فقیر شهری باشند، به مطالعه پرداخته است. روش تحقیق حاضر توصیفی – تحلیلی بوده و جمع آوری داده ها با استفاده از 382 پرسشنامه صورت گرفته است. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از نتایج آزمون T تک نمونه ای نشان می دهد که در کل میانگین تمام متغیرهای سنجش کیفیت زندگی پایین تر از حد متوسط می باشد به طوری که وضعیت فیزیکی – کالبدی (86/2)، کیفیت بهداشتی – زیست محیطی (63/2)، وضعیت امنیتی (71/2)، شاخص اجتماعی – فرهنگی (71/2)، وضعیت اقتصادی (67/2)، روانی - آرامشی (82/2) می باشد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان می دهد که متغیر روانی آرامشی با بتای 0.234، بیشترین تاثیر را بر رضایت ساکنان محدوده مورد مطالعه از کیفیت زندگی دارد.
ساماندهی فضایی کاربری فضای سبز شهری با استفاده از GIS (مطالعه موردی: منطقه ۷ شهر تهران)
حوزه های تخصصی:
فضای سبز، به عنوان یکی از شاخص های توسعه یافتگی جوامع دارای ابعاد زیست محیطی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و کالبدی است. برای اینکه بتواند نقش ها و عملکردهای خود را به خوبی ایفا کند، اولین و مهمترین گام تعیین مکان های مناسب برای آن است. هدف از انجام این تحقیق، ساماندهی فضای سبز شهری در منطقه ۷ تهران می باشد. برای این منظور از مدل AHP Fuzzy استفاده شد. روش تحقیق از نوع توصیفی - تحلیلی است. در این تحقیق با بررسی و ارزیابی معیارهای مورد نیاز در مکان گزینی فضای سبز شهری اقدام به تهیه نقشه و ایجاد لایه اطلاعاتی برای هر یک از معیارها در محیط GIS گردید و جمعاً از ۱۰ معیار استفاده شد. سپس به منظور مدل سازی، به هرکدام از لایه های اطلاعاتی بر اساس مدل AHP وزن مناسبی اختصاص داده شد. در نهایت نقشه ها با یکدیگر تلفیق شده و نقشه نهایی حاصل گردید. با قرار دادن لایه پارک های موجود با نقشه مطلوبیت، فضایی جهت جانمایی کاربری فضای سبز مشخص گردید که هیچ کدام از پارک های موجود در منطقه ۷ در پهنه های بسیار مطلوب قرار نگرفته و نزدیک به نیمی از پارک های موجود در این منطقه یعنی بالغ بر ۴۳ درصد در پهنه نامطلوب، حدود ۳۴ درصد در مطلوبیت متوسط و ۲۳ درصد نیز در پهنه مطلوب قرار داشته اند. با توجه به اینکه نزدیک به نیمی از پارک های موجود منطقه در پهنه نامطلوب قرار دارند، می تواند بیان کننده این نکته باشد که در مکان یابی کاربری فضای سبز ضوابط سازگاری برنامه ریزی کاربری اراضی نادیده گرفته شده است.
مکان یابی و آمایش صنایع پتروشیمی با رویکرد برنامه ریزی محیط زیست و بهره گیری از روش تلفیقی پرومته و فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی (مطالعه ی موردی: استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، مکان یابی و آمایش صنایع پتروشیمی از دیدگاه برنامه ریزی محیط زیست با استفاده از روش تلفیقی پرومته و فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی در استان لرستان است. پردازش و تحلیل داده ها به کمک سیستم اطلاعات جغرافیایی و براساس ده معیار مهم از نظر کارشناسان محیط زیستی شامل طبقات ارتفاع، طبقات شیب، فاصله از مناطق حفاظت شده، قابلیت کاربری اراضی، فاصله از رودخانه ها، فاصله از گسل، فاصله از نقاط روستایی، فاصله از نقاط شهری، فاصله از صنایع موجود و فاصله از راه ها صورت گرفته است. در این پژوهش از روش پرومته برای رتبه بندی آلترناتیوها و از روش تحلیل سلسله مراتبی فازی برای تعیین وزن هریک از معیارها استفاده شد. برپایه ی نقشه وزن بندی نهایی، از مجموع مساحت منطقه، شانزده درصد (45 هزارو207 کیلومتر مربع) برای توسعه ی صنایع پتروشیمی مناسب هستند. نتایج تجزیه و تحلیل حساسیت مدل نیز نشان داد که بخش زیادی از مکان های ب ا ت وان نسبتاً مناسب و مناسب نقشه ی نهایی، منطبق بر کلاس های ک املاً مناس ب ه ریک از مشخصه های ورودی در مدل بوده است و این ام ر رض ایت بخ ش بودن مدل به کار رفته را در مطالعات مکان یابی صنایع پتروشیمی نشان می دهد.
تحلیل و ارزیابی بافت فرسوده در نقاط شهری منتخب استان کردستان با تأکید بر مشکلات بخش مسکن
حوزه های تخصصی:
بافتهای فرسوده شامل گونههای تاریخی، میانی و دارای اسکان غیر رسمی هستند که در حدود 30 درصد بافتهای شهری با 34 درصد جمعیت شهرنشین نقاط منتخب شهری استان کردستان را شامل میشود. این بافتها با مشکلات متعدد کالبدی، اکولوژیکی، اجتماعی و فرهنگی مواجه هستند که بخش عمده آن ناشی از کیفیت و کمیت نازل مساکن آنها در کنار مشکلات اقتصادی است. در عین حال این بافت ها پتانسیل های مناسبی برای تأمین مسکن در شهرها را فراهم می کنند. توجه به این بافتها در راستای احیاء و توانمندسازی آنها برای حل مشکلات خود این بافتها و نیز راه حلی برای توسعه فیزیکی شهرها با استفاده از توسعه درونی اهمیت حیاتی دارد. این مطالعه به روش تحلیلی توصیفی انجام شده و از نتایج طرحها و مطالعات انجام شده و نیز آمارهای رسمی کشور استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که 30 درصد بافت شهرهای منتخب با 34 درصد جمعیت شهرنشین جزء بافتهای فرسوده است؛ که در این بافت تنها 30 درصد واحدها از نظر کیفی در رده قابل قبول و از نظر کمی تنها 6/43 درصد در گروه قابل نگهداری قرار دارند. در این بافت تراکم خالص مسکونی 200 نفر در هکتار نسبت به میانگین کشوری بیشتر است.
جغرافیای ایران: جغرافیای بلوچستان
حوزه های تخصصی:
ترافیک اصفهان و آلودگیهای ناشی از آن
حوزه های تخصصی:
ارزیابی راهبرد توانمندسازی حاشیه نشینان در بهسازی شهر زابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حاشیه نشینی یکی از مسائل و مشکلات مدیریت شهری کشور به شمار می رود. در جدیدترین تجربة نظام برنامه ریزی شهری، کشور با برنامة بهسازی و توانمندسازی، در پی کاهش و کنترل ابعاد این مشکل برآمده است، اما هنوز در این زمینه کاستی هایی مانع دستیابی به اهداف توسعة یکپارچة شهری است. شهر زابل در سال های اخیر و به خصوص از 1355 به بعد، رشد و گسترش فیزیکی زیادی داشته است که باعث به وجود آمدن محله های زیادی در حاشیة آن شده است. وضعیت حاشیه نشینان شهر زابل که از نظرِ تأسیسات و خدمات زیربنایی شهری مانند آسفالت معابر و کوچه ها، فاضلاب شهری، فضاهای عمومی در وضعیت نامطلوبی قرار دارند؛ این سؤال را به وجود می آورد که مهم ترین مشکل حاشیه نشینان در بهسازی محله هایشان چیست؟ مقالة حاضر به بررسی و ارزیابی توانمندسازی آنها بر اساس ویژگی های اجتماعی- اقتصادی سرپرستان خانوارها، وضعیت کالبدی و فضایی محله ها، مسکن و وضعیت مشارکت حاشیه نشینان زابل پرداخته است. اطلاعات حاصل از 316 پرسشنامة توزیع شده در 14 محلة حاشیه ای زابل، به وسیلة نرم افزارهایSPSS وExcel تجزیه و تحلیل شده و امتیاز شاخص های اصلی و فرعی توانمندسازی هر یک از محله های حاشیه ای به دست آمده است. مجموع نمرات استاندارد هر یک از محله ها تعیین و بر مبنای روشZ-score ، محله های حاشیه ای زابل رتبه بندی شده اند. نتایج تحقیق نشان می دهد که بیشتر محله ها، 10 محله از 14 محلة حاشیه نشین در سطح خیلی ضعیف تا متوسط از نظرِ توانمندسازی قرار دارند که مهمترین عامل آن مشکلات اقتصادی مانندِ بیکاری 9/26 درصد از سرپرستان خانوار و درآمد حاشیه نشینان است که نتیجة آن، توانایی تنها 85/2 درصد از حاشیه نشینان در پرداخت نقدی هزینة بهسازی محله هاست. ایجاد اشتغال پایدار و درآمد ثابت می تواند باعث توانمندسازی حاشیه نشینان زابل شود.
تحلیل الگوهای فضایی و دامنه برد قاچاق کالا در مناطق مرزی کشور (مطالعه موردی: قاچاق ارزاق عمومی در استان بوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قاچاق یا ورود و خروج غیرقانونی و مخفیانة کالا، از پیچیده ترین و پرمسئله ترین رفتارهای مجرمانه در کشور است. هرساله از محل این رفتار ناهنجار، هزینه ها و خسارت های جبران ناپذیر مادی و معنوی به کشور وارد می شود. در استان بوشهر در مرز جنوبی کشور، به دلیل وجود مرزهای گستردة آبی و ویژگی های جغرافیایی و سوق الجیشی، آمار بالای قاچاق کالا یکی از مسائل مهم به شمار می آید. در پژوهش حاضر، الگوهای فضایی پدیدة قاچاق کالا و دامنة کالاهای قاچاق در این استان مطالعه شده است. این پژوهش کاربردی و از نظر روش، توصیفی- تحلیلی است و گردآوری داده ها به دو روش اسنادی و میدانی، طی یک سال انجام شده است. جامعة آماری پژوهش نیز شامل قاچاق های وقوع یافتة ارزاق عمومی در محدودة استان بوشهر است. به منظور تحلیل داده ها و تحلیل فضایی قاچاق در این استان، از آزمون های مرکز متوسط، بیضی انحراف معیار، روش تحلیل شبکه و تحلیل تراکم کرنل استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد بیشترین میزان کشف قاچاق ارزاق عمومی در استان بوشهر، در شهرستان کنگان و کمترین میزان کشفیات در شهرستان دشتی رخ داده است. تحلیل زمانی ارزاق عمومی نشان می دهد این کالاها، در روزهای میانی هفته بیش از روزهای دیگر قاچاق می شود و الگوی توزیع شبانه روزی، بیانگر توزیع بیشتر جرایم در ساعت های میانی روز است. درپایان، ضمن تحلیل عوامل مؤثر بر پدیدة قاچاق در استان بوشهر، چند پیشنهاد برای کنترل و مقابله با این پدیدة ناهنجار ارائه می شود.
طبقه بندی تحمل پذیری مناطق شهری کلان شهر مشهد به مخاطرات محیطی با استفاده از برنامه ریزی خطی تعامل تناوبی سیموس(SIMUS)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ارائه نقشهٔ تحمل پذیری مناطق شهری کلان شهر مشهد به مخاطرات محیطی بر پایه برنامه ریزی خطی و ارائهٔ راهبردهای مدیریتی جهت توسعهٔ پایدار شهری بر حسب درجهٔ حساسیت پذیری است. جهت نیل به این اهداف، در ابتدا 4 معیار ژئومورفولوژیکی شامل روانگرایی، زمین لرزه، گسل و فرونشست و 5 معیار محیط زیستی آلودگی هوا، آلودگی آب، تغییر کاربری، تراکم جمعیت و اسکان غیررسمی بر حسب نظرات کارشناسی و تکنیک دلفی انتخاب شدند. در گام بعدی با کمک الگوریتم خطی تعامل تناوبی سیموس، درجهٔ تحمل پذیری و حساسیت پذیری مناطق 13 گانه شهری نسبت به مخاطرات تعیین شد. تابع هدف در نظر گرفته شده در مدل خطی، دارای اثر بیشینه و محدوده آستانه به صورت متوسط برای متغیرها در نظر گرفته شد. در گام بعدی با مشخص شدن مناطق حساسیت پذیر، راهبردهای افزایش سرانهٔ فضای سبز، تعیین حریم شهری جهت توسعه، مقاوم سازی بناها و ساختمان ها در برابر زمین لرزه، تدوین برنامهٔ کنترل مهاجرپذیری، جلوگیری از تغییرات کاربری اراضی و برنامهٔ هدفمند طرح ترافیک متناسب با وضعیت موجود پیشنهاد و اولویت بندی شدند. نتایج نشان داد که مناطق یک، ثامن و نه به ترتیب رتبه نخست حساسیت پذیری را دارا می باشند و مناطق دو، سه، پنج، شش، هفت، ده و یازده کم ترین میزان حساسیت پذیری را نسبت به مخاطرات دارند. همچنین تدوین برنامهٔ کنترل مهاجرپذیری، مقاوم سازی بناها در برابر زمین لرزه، تعیین حریم شهری جهت توسعه و افزایش سرانهٔ فضای سبز راهبردهای اصلی جهت توسعهٔ پایدار کلان شهر مشهد است.
سنجش سازگاری کاربری های شهری با تأکید بر الگوی همجواری با استفاده از مدل تصمیم گیری چند معیاره فازی (مطالعه موردی: کاربری های آموزشی دبیرستان شهر مراغه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بسیاری از شهرها، الگوی مکانی کاربری های آموزشی به دلایل مختلف مانند قرارگیری کاربری های مزاحمی چون کاربری های صنعتی، نظامی، مراکز پمپ بنزین، کاربری درمانی و ... از وضعیت چندان مطلوبی برخوردار ناست همین امر باعث افت کیفیت خدمات مدارس و تأثیر نامطلوب روحی و جسمی بر روی دانش آموزان دارد. لذا در مکان یابی فضاهای آموزشی باید اصول و معیارهای لازم رعایت گردد تا این فضاها با سایر کاربری های شهری سازگاری داشته باشند. در این راستا هدف تحقیق حاضر سنجش کاربری های شهری با تأکید بر الگوی همجواری است و به سنجش کاربری های آموزشی (مدارس دبیرستان) در شهر مراغه می پردازد. روش تحقیق توصیفی _تحلیلی است. داده های تحقیق به روش اسنادی و میدانی جمع آوری گردیده و در نرم افزار GIS مورد تحلیل قرار گرفتند. متغیرهای مورد مطالعه تحقیق؛ آلودگی صوتی و هوا (فاصله از مراکز صنعتی، فاصله از بزرگراه، فاصله از راه های اصلی)، آسایش و امنیت عمومی (فاصله از ایستگاه های آتش نشانی، فاصله از جایگاه های سوخت، فاصله از مراکز درمانی، فاصله از مرکز انتظامی، نزدیکی به مزاکز فرهنگی، نزدیکی به مراکز ورزشی) و زیباشناسی (نزدیکی به فصای سبز، فاصله از گورستان) است. به منظور وزن دهی و تعیین اندازه اثر متغیرهای مورد مطالعه تحقیق از مدل FAAZY- AHP استفاده شده است. سپس با استفاده از نرم افزار Arc Gis به تعیین حریم کاربری های آموزشی با توجه به معیارهایی که در پنج طبقه کاملاً سازگار، نسبتاً سازگار، بی تفاوت، نسبتاً ناسازگار و کاملا ً ناسازگار طبقه بندی شده اند، می پردازد. نتایج به دست آمده از بررسی همجواری 41 دبیرستان در شهر مراغه نشان می دهد که 37 درصد مدارس در وضعیت نامطلوب، 39 درصد در وضعیت نسبتاً مطلوب و 24 درصد در وضعیت مطلوب از لحاظ قرارگیری و همجواری با کاربری ها سازگار و ناسازگار قرار دارد و در بین مدارس، دبیرستان شهید باکری در مقطع پسرانه رتبه 1 و دبیرستان خواجه نصیر در مقطع پسرانه رتبه 41 را به دست آورده است.