فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۰۱ تا ۱٬۶۲۰ مورد از کل ۶٬۲۹۹ مورد.
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۲
47 - 64
حوزه های تخصصی:
در عصر حاضر لزوم پرداختن به مسئله معنا و کشف لایه های عمیق معنایی در حوزه های مختلف اجتماعی، فرهنگی، هنری و معماری به امری اجتناب ناپذیر بدل شده است. بحث کمرنگ شدن این مهم در ارتباط با فضاهای شهری و معماری، الزام کاربرد روش های فکری و فلسفی منوط به معنا توأم با نگرشی نقادانه و عمیق را بیش از پیش مطرح کرده است. از مهم ترین این روش ها می توان به رویکرد نشانه شناسی با گستره ای وسیع در بررسی پدیده های مختلف اشاره کرد. بدین ترتیب در راستای پژوهش با به کار بردن روش نشانه شناسی در یافتن عناصر مکان ساز در مجموعه تاریخی سعدالسلطنه قزوین، پیوندی میان نقش نشانه شناسی و چیستی مکان برقرار شده است. این مجموعه که به عنوان کاروانسرا در عصر قاجار کاربرد داشته، در چند سال اخیر به دنبال بازسازی های صورت گرفته در قالبی بدیع و به عنوان فضای شهری پویا به حیات خود ادامه داده است که به واسطه استمرار حضور شهروندان و در پی داشتن احساسی از تعلق به مکان، از ویژگی های خاص فضایی خود سخن به میان می آورد و بدین ترتیب جست وجوی مفاهیم فضایی پیرامون آن را به موضوعی درخور تأمل تبدیل می کند. در این راستا فرض بر آن است که استفاده از دانش نشانه شناسی می تواند به عنوان نقش مکمل، منجر به خوانش دقیق تر مکان و ارتقای کیفیت فضایی آن گردد. به عبارتی عناصر مکان ساز که به واسطه تجربه و ادراکات حسی مخاطب ایجاد می شوند، در گذار از نشانه شناسی به طور مشخص در ارتباط با بنا و متن قرارگیری آن مطالعه می شوند. با نظر به فرضیه مطرح شده، هدف پژوهش حاضر شناسایی مؤلفه های مرتبط با مفهوم مکان با نگرشی نشانه شناسانه و به روش توصیفی_تحلیلی است که در نهایت تطبیق مؤلفه ها با مجموعه سعدالسلطنه قزوین به واسطه مشاهده، مصاحبه، پرسشنامه و نقشه های شناختی از طریق ترسیم کروکی و تحلیل های آماری نرم افزارSPSS 20 در قالب ارائه فراوانی و میانگین داده ها و آزمون همبستگی اسپیرمن بررسی می شوند. نتیجه پژوهش ابتدا بیانگر اهمیت نقش نشانه شناسی در یافتن مؤلفه های ارتقا دهنده فضا به مکان (همچون توجه به زمینه و انطباق با محیط، معنامندی، ارزش های فرهنگی و اجتماعی، هویت و ماندگاری فضا، خاطره انگیزی) و سپس بررسی و تحقق این موارد در روابط و نسبت های مختلف میان فرد و مکان از منظر توجه به نشانه شناسی ادراکات، حافظه تاریخی، فرهنگی، اجتماعی و ذهنیت مخاطب است.
ارزیابی اثرات زیست محیطی کاربری های آموزشی با استفاده از مدل ردپای اکولوژیکی مطالعه موردی: دانشگاه کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۲
77 - 88
حوزه های تخصصی:
یکی از ابزارهایی که با دقت بالا اثرات زیست محیطی کاربری های شهری را ارزیابی می کند و تأثیرات فعالیت های انسانی را بر محیط زیست اندازه گیری می کند، مدل ردپای اکولوژیکی (Ecological Footprint) است. این مدل مقدار بار وارد شده از سوی یک کاربری مشخص بر محیط زیست را برآورد کرده و سطح زمین موردنیاز برای ارائه خدمات پایدار به جمعیت استفاده کننده از آن کاربری را نیز تعیین می کند. امروزه کاربرد این مدل در مطالعات شهری و منطقه ای فراگیر شده و به همین خاطر در این تحقیق با استفاده از روش مؤلفه ای (یکی از دو روش محاسبه ردپای اکولوژیکی) و با اندازه گیری داده های واقعی، پنج شاخص تأثیرگذار بر محیط زیست (از جمله گاز طبیعی، برق، آب، غذا و زباله)، اثرات زیست محیطی دانشگاه کردستان در سال تحصیلی 2015-2014 ارزیابی شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که شاخص ردپای اکولوژیکی دانشگاه کردستان در سال تحصیلی یاد شده برابر با 56/0 - است که نشانگر عملکرد ناپایدار است. مقدار ردپای اکولوژیکی دانشگاه کردستان برابر 16 هزار و 675 هکتار جهانی است، بدین معنی که برای جبران مقدار منابع طبیعی مصرف شده و زباله های ناشی از آن به زمینی برابر با 165 برابر وسعت دانشگاه کردستان نیاز است. همچنین شاخص های انرژی (گاز طبیعی و برق) و آب با 03/72 و 97/0 درصد کل ردپای اکولوژیکی به ترتیب بیشترین و کمترین اثر زیست محیطی را در این دانشگاه بر محیط پیرامون داشته است. بنابراین می بایست در این دانشگاه برنامه جامعی به منظور اصلاح الگوی مصرف و در نتیجه کاهش اثرات زیست محیطی این دانشگاه بر محیط پیرامونی ارائه گردد.
نقش مؤلفه های فرهنگی- اجتماعی بر رفتار محیط زیستی شهروندان، مطالعه موردی: شیروان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از عوامل مهم و قابل توجه در هر جامعه، رفتار محیط زیستی آن جامعه است که علاوه بر تأثیرگذاری بر مسائل و مشکلات محیط زیست، خود تأثیرپذیر از عوامل دیگری می باشد. لذا، این موضوع حائز اهمیت می باشد که رفتار محیط زیستی و عوامل تأثیرگذار بر آن، در هر جامعه ای مطالعه شود. هدف از این تحقیق، بررسی عوامل موثر بر رفتارهای محیط زیستی شهروندان است. جامعه آماری این پژوهش، شهروندان شهر شیروان بوده که طبق فرمول کوکران، تعداد 380 خانوار به روش سیستماتیک تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. این پژوهش با رویکرد کمی و با روش پیمایشی انجام شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه بود. آلفای کرونباخ برای سنجش پایایی متغیرها که شامل رفتار محیط زیستی (632/0)، باور محیط زیستی (782/0)، ارزش محیط زیستی (823/0)، آگاهی محیط زیستی (760/0) و دانش محیط زیستی (819/0) می باشند، با مقادیر ذکر شده تایید شدند. هم چنین ، روایی تحقیق، از نوع روایی محتوایی و صوری بوده است. یافته های پژوهش نشان می دهد باور محیط زیستی افراد بر رفتار ایشان موثر است. رفتار نیز تحت تأثیر جنسیت، سن و تحصیلات افراد می باشد و عملکردهای متفاوتی از خود نشان می دهد. در یک نتیجه کلی، می توان بیان کرد که مولفه های فرهنگی- اجتماعی می توانند پیش بینی کننده رفتارهای محیط زیستی مسئولانه باشند.
ارزیابی ظرفیت آموزشی مدیران شهری با روش معادلات ساختاری (مطالعه موردی: مدیران سطح میانی شهرداری زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۷ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
189 - 209
حوزه های تخصصی:
در دهه گذشته، به دنبال ظهور فناوری های نوین، تحولات بازار و رویکردهای جدید مدیریتی، سازمان ها با تغییرات عمده ای مانند دانش محور شدن روبه رو شدند. این امر بر اهداف و فرایندهای کاری آن ها تأثیر گذاشته و آن ها را متحول کرده است. مدیریت شهری نیز از این قاعده مستثنا نیست و ناگزیر به پذیرش تحول سازمانی در مدیران خود است. پژوهش توصیفی-تبیینی حاضر با ماهیت کاربردی-کمی، با هدف ارزیابی ظرفیت آموزشی مدیریت شهری، به ارزیابی نیاز آموزشی مدیران شهرداری شهر زنجان اولویت داده است. روش گردآوری داده ها به صورت کتابخانه ای و میدانی با تکیه بر ابزار پرسشنامه بوده است. حجم نمونه با توجه به جامعه 200 نفری مدیران سطح میانی شهرداری زنجان براساس جدول مورگان 127 نفر به دست آمد و متغیرهای ظرفیت نیاز توسعه ای، نیاز مکمل و نیاز حل مسئله به صورت تصادفی در شهرداری زنجان سنجیده شد. داده های گردآوری شده در نرم افزار SPSS اجرا شد و سپس تحلیل نحوه و چگونگی ارتباط متغیرهای تأثیرگذار بر ظرفیت آموزشی مدیران به کمک مدل معادلات ساختاری (روش تحلیل مسیر) صورت گرفت. براساس نتایج، ظرفیت آموزشی مدیران با متغیرهای ظرفیت نیاز توسعه ای، نیاز مکمل و نیاز حل مسئله با ضریب تأثیر بالای 88/0 و t-value بالاتر از سطح اطمینان 96/1 ارتباط معنی داری با جهت مثبت دارد و متغیرها نیز با یکدیگر در ارتباط معنادار هستند. از سوی دیگر، نماگرهای سنجش متغیرهای نیاز توسعه ای و نیاز مکمل پایین تر از نیاز حل مسئله است و نماگرهای ساختاری پیش بینی کننده، مانند داشتن برنامه راهبردی، خلاقیت، برنامه واحد کار و حفظ و پرورش نیرو پایین تر از حد استاندارد تعریف شده هستند.
برنامه ریزی راهبردی توسعه محله آخوند شهر قزوین با رویکرد بازآفرینی اجتماع-محور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۷ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
211 - 238
حوزه های تخصصی:
رویکردهای بهسازی و نوسازی شهری در سیر تکاملی از بازسازی شهری تا بازآفرینی شهری مطرح می شوند. بازآفرینی شهری رویکردی جامع، یکپارچه و کل نگر است که با توجه هم زمان به ابعاد اجتماعی، اقتصادی و محیط زیستی، به منزله ابزاری مؤثر برای ارتقای پایداری و افزایش سطح کیفیت زندگی کاربرد دارد. رویکرد بازآفرینی اجتماع محور در یک طبقه بندی از بازآفرینی شهری قرار می گیرد که اشکال جدید مداخله و مشارکت اجتماعات محلی در بازآفرینی شهری را برای عصر جدیدی که روش های سنتی منجر به شکست شده اند مطرح می کند و پتانسیل هایی برای ارائه ظرفیت های باارزش و ارائه دانش محلی و مردمی دارد. هدف بازآفرینی اجتماع محور توانمندسازی اجتماعات محلی دارای رکود اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی و بازسازی اجتماعات خود است. محله آخوند شهر قزوین، یکی از محله های تاریخی این شهر است که از دیدگاه کالبدی، اقتصادی، اجتماعی، محیط زیستی و مدیریتی-نهادی شرایط نامناسبی دارد؛ بنابراین هدف این مقاله تدوین برنامه و راهبردهایی براساس اصول رویکرد بازآفرینی اجتماع محور به منظور مرتفع کردن مشکلات این محله است. پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی و کاربردی است که با توجه به ویژگی ها و ابعاد آن، جمع آوری اطلاعات و داده ها برای تجزیه و تحلیل ترکیبی به کمک دو روش کتابخانه ای-اسنادی و پیمایش میدانی (از طریق مشاهده و مصاحبه و نظرسنجی) انجام شد. در این پژوهش، مدل شش مرحله ای برای فرایند بازآفرینی اجتماع محور محله آخوند ارائه، و درنهایت راهبردها، سیاست ها و اقداماتی در همه ابعاد کالبدی، اقتصادی، اجتماعی، محیط زیستی و مدیریتی-نهادی به صورت جامع و یکپارچه برای بهبود وضعیت محله پیشنهاد شد. راهبردهای برتر بر پایه اطلاع رسانی، آموزش، توانمندسازی و ظرفیت سازی ساکنان و مدیران، مشارکت و بهره گیری از انواع سرمایه ها و دارایی های اجتماع محلی در زمینه بهسازی و نوسازی و احیای هویت تاریخی و مسکونی محله قرار گرفت.
تحلیلی بر پراکنش خدمات و جمعیت شهری با تأکید بر عدالت فضایی و برخورداری شهری (مطالعه موردی: شهر ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین موضوع: توزیع فضایی عادلانه خدمات و منابع بین مناطق مختلف شهری و دستیابی برابر شهروندان به آنها، یکی از فاکتورهای مهم جهت دستیابی به عدالت اجتماعی می باشد، زیرا عدم برخوداری عادلانه منجر به ایجاد بحران های اجتماعی و مشکلات پیچیده فضایی و توزیع عادلانه نیز زمینه ساز توسعه متوازن مناطق شهری خواهد شد. هدف از این پژوهش، ارزیابی میزان هماهنگی در پراکندگی جمعیت و توزیع خدمات در نواحی شهر ایلام و ارائه راهکارهای بهینه برای نیل به توزیع متعادل خدمات در سطح شهر، به منظور بهره مندی همه شهروندان از خدمات شهری مناسب است. روش: پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی تحلیل می باشد. با استفاده از نرم افزار SPSS و بهره جستن از دو روش تحلیل عاملی و خوشه ای، به بررسی چگونگی توزیع خدمات شهری در سطح شهر ایلام پرداخته است. یافته ها: نتایج پژوهش بیانگر آن است که در بین سه شاخص خدمات شهری بین محلات شهر ایلام، شرایط شاخص کالبدی نسبت به دیگر شاخص ها در موقعیت بهتری قرار داشته و پس از آن شاخص اقتصادی و در نهایت شاخص اجتماعی در وضعیت مطلوب قرار گرفته است. از طرفی بر اساس نتایج مقایسه ای از دو روش تحلیل(عاملی و خوشه ای) مشخص می گردد که ناحیه مرکزی در بهترین شرایط، ناحیه شادآباد در شرایط تا حدودی مناسب و نواحی جانبازان، چالیمار، نوروزاباد، آزادگان، رزمندگان و بانبرز در شرایط نامناسب قرار دارند. نتایج: وضعیت بوجود آمده ماحصل مشکلاتی چون: عدم مدیریت مداوم (طی 21 سال 13 شهردار تغییر کرده است)؛ ضعف در تدوین و اجرای قوانین؛ سوء مدیریت و ناهماهنگی میان دستگاه های مرتبط با مدیریت شهری و نداشتن نگاه یکپارچه؛ ناپایدار بودن درآمدهای شهرداری؛ غلبه نگاه قبیله ای بر نگاه شهروندی؛ پراکندگی نامطلوب تراکم؛ کمبود سرانه کاربری های تفریحی و ... می باشد.
سنجش پراکنده رویی شهری در کلان شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مطالعه پیش رو سنجش پراکنده رویی است، با این وجود از مواردی همچون افشاء هویت و ارائه کلیتی از تمام وجوه ادبیات این پدیده، عرضه معیارهای تمیز پراکنده رویی غربی از نمونه ایرانی آن و دست آخر پیشنهاد تعریف رویکردهای ابتکاری- غیرتنظیمی در کنار ابزارهای دستوری- نظارتی جهت مهار این مسأله می توان به عنوان اهداف فرعی آن نام برد. ترسیم تصویری درخور از میزان این پدیده با دو روش اسنادی جهت استخراج- تعدیل متغیرهای کمی و سنجش بر پایه تکنیک تحلیل عاملی همزمان با اعمال خصیصه های منحصر به فرد کیفی هر ناحیه آماری میسر شد که این تصویر نه تنها میزان بالای فشردگی را در نواحی مرکزی شهر نشان می دهد بلکه انطباق آن با نقشه هایی چون ادوار تاریخی گسترش فیزیکی کلانشهر و گونه های بافت شهری نیز به تبیین تک تک اشکال پراکنده رویی به اصطلاح ایرانی در شهر هدف و عوامل شکل دهنده هریک از آنان می پردازد.
ارزیابی توسعه پارک های جیبی با رویکرد مشارکت شهروندان در محلات شهری (مطالعه موردی: محلات زیباشهر و امیرکبیر شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین موضوع: بی تردید فضای سبز و پارک های شهری را باید در زمره اساسی ترین عوامل پایداری جیات طبیعی و انسانی در شهرنشینی امروز به شمار آورد که اگر به طور صحیح برنامه ریزی شوند، در سالم سازی جسم و روح انسان تاثیرات مطلوبی خواهند داشت. بر همین اساس یکی از وظایف اساسی و مهم برنامه ریزان شهری، تخصیص بهینه زمین به کاربری فضای سبز شهری است؛ که در این تحقیق رهیافت توسعه پارک های جیبی از طریق مشارکت شهروندان به عنوان یکی از مؤثرترین روش ها برای جبران بخشی از کمبود فضای سبز در محلات شهری پیشنهاد شده است. روش: روش تحقیق پژوهش حاضر از نظر نوع کاربردی و ماهیت آن منطبق بر روش توصیفی- تحلیلی می باشد. روش گردآوری اطلاعات به طرق کتابخانه ای و مشاهده میدانی(مصاحبه ساختار یافته با ابزار پرسشنامه) صورت گرفته است. محدوده مکانی تحقیق شهرک زیباشهر و امیرکبیر شهر با( جمعیت13907 نفر) بوده و حجم نمونه برای کل محدوده مورد مطالعه 374 نفر می باشد. با توجه به نزدیکی جمعیت دو منطقه به یکدیگر، برای هر دو محدوده نمونه یکسان در نظر گرفته شده لذا برای هر محله 187 پرسشنامه توزیع گردید. برای تحلیل داده ها نیز از آزمون تک نمونه ای T، آزمون تحلیل واریانس و روش تحلیل مسیر با کمک نرم افزار SPSS بهره گرفته شده است. یافته ها: یافته های تحقیق نشان داد که ضریب تاثیر شاخص ها بر توسعه پارک های جیبی در محله زیباشهر برابر 26.98 و در محله امیرکبیر برابر 25.5 است. از طرفی، مطابق تحلیل مسیر، مولفه سمن ها با اثر کل 0.507 و مولفه احساس تعلق با اثر کل 0.432 بیشترین تاثیر را بر توسعه پارک های جیبی در محدوده مورد مطالعه داشته است. نتایج: آنچه از نتایج پژوهش در محلات زیباشهر و امیرکبیر محرز گردید امر مشارکت در محله های زیباشهر و امیرکبیر برای توسعه چنین فضاهایی از کشش پذیری بالایی برخوردار بوده و می تواند مامنی برای بازآرایی آن در راستای خلق و توسعه پاکت پارک ها باشد.
آنالیز شکلی قطعات تفکیکی مسکونی منطقه یک تبریز
حوزه های تخصصی:
زمین دارای اهمیت قابل توجه در حیات بشری می باشد که محدود بودن آن و شرایط زندگی شهری امروزی بر اهمیت آن افزوده است. هدف اصلی پژوهش حاضر آنالیز شکلی قطعات تفکیکی مسکونی در بافت برنامه ریزی شده، بافت فرسوده و محدوده اسکان غیررسمی به لحاظ نسبت طول به عرض با استفاده از دو شاخص فشردگی شکلی، به نام های فاکتور فرم فضایی و شاخص هوسار است. چرا که مطلوبیت تفکیک زمین به معنای استفاده درست و بهینه از آن در وهله اول می باشد. پژوهش از نوع کاربردی بوده و به لحاظ روش توصیفی - تحلیلی است. جهت تجزیه و تحلیل از آزمون های آماری رتبه بندی تک متغیره ویلکاکسون، کروسکال والیس و همبستگی اسپیرمن استفاده شد. نتایج حاصل از آزمون ویلکاکسون برای هر دو شاخص، نشان داد که هر سه بافت مورد پژوهش در وضعیت مطلوب قرار دارد. علاوه بر این، نتایج پژوهش براساس فاکتور فرم فضایی و شاخص هوسار نشان داد که بافت برنامه ریزی شده با محدوده اسکان غیررسمی و محدوده اسکان غیررسمی با بافت فرسوده به جهت مطلوبیت نسبت طول به عرض قطعات به لحاظ آماری دارای تفاوت می باشد و بین بافت فرسوده و بافت برنامه ریزی شده تفاوتی به لحاظ آماری در مطلوب بودن قطعات تفکیکی مسکونی از جهت نسبت طول به عرض وجود ندارد. در ادامه مشخص شد که بافت فرسوده با میانگین رتبه ای 79/17458 براساس فاکتور فرم فضایی و 15/17329 براساس شاخص هوسار در بهترین وضعیت نسبت به دو بافت دیگر به لحاظ مطلوب بودن نسبت طول به عرض قطعات تفکیکی مسکونی می باشد. همچنین نتایج حاصل از هر دو شاخص دارای هم راستایی و همبستگی کامل می باشد. بنابراین، نتیجه چنین است که فاکتور فرم فضایی و شاخص هوسار در منطقه یک تبریز دارای عملکرد یکسانی می باشد.
تحلیل تأثیرات مخاطرات محیطی بر پایداری امنیت نواحی روستایی مرزی (مورد شناسی: روستاهای سروآباد کردستان و درمیان خراسان جنوبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۳
161 - 188
حوزه های تخصصی:
تأمین امنیت پایدار مناطق مرزی، لازمه مدیریت و سازگاری با تهدیدهای نوینی است که مختل کننده آن هستند. در این میان، یکی از مهم ترین عوامل تهدیدکننده، مخاطرات محیطی است که با توجه به شرایط اقلیمی و توپوگرافی کشور و همچنین، ضعف های متعدد اقتصادی، اجتماعی و نهادی در سطح محلی، می تواند با تبدیل شدن به بحران، موجب آسیب پذیری و برجای گذاردن تأثیرات نامطلوب بسیاری بر عرصه امنیت نواحی روستایی مرزی شود. دراین راستاپژوهش کاربردی حاضر که با روش توصیفی-تحلیلی انجام گرفته است، به بررسی وضعیت آسیب پذیری پایداری امنیت نواحی روستایی مرزی شهرستان سروآباد استان کردستان و درمیان استان خراسان جنوبی به واسطه تداوم مخاطرات محیطی و تبدیل شدن آن ها به بحران هایی پرداخته که معضلات بسیاری بر کیفیت زندگی، به عنوان هسته اصلی پایداری امنیت این نواحی برجای گذاشته اند. در این پژوهش آمیخته که در بخش کِیفی، با نمونه گیری هدفمند و مصاحبه نیمه ساختارمند با مدیران، صاحب نظران و آگاهان محلی عرصه توسعه و امنیت نواحی روستایی مورد مطالعه و تجزیه وتحلیل آن ها با تکنیک تئوری بنیادی، داده هایی گردآوری و سپس، در بخش کمّی نیز به دنبال توزیع 100 پرسشنامه در میان این افراد و تجزیه وتحلیل آن ها با روش تحلیل عاملی و تحلیل مسیر، به تأیید آن ها پرداخته شده است. مهم ترین یافته های به دست آمده نشان دادند که تداوم بحران های حاصل از مخاطرات محیطی در نواحی روستایی دو شهرستان مذکور، موجب ایجاد ناپایداری در ابعاد مختلف امنیتی مناطق موردمطالعه شده اند که این تأثیرات در 53 شاخص در قالب 3 عامل آینده ناپایدار امنیتی و معضلات سیاسی-نظامی، ناپایداری امنیت غذایی و محیطی-کالبدی و ناپایداری امنیت اقتصادی و اجتماعی و در سه عرصه اصلی ناپایداری امنیت ملی، ناپایداری امنیت انسانی و ناپایداری آینده امنیتی منطقه، جای گرفتند. در این میان ناپایداری امنیت در عرصه های اقتصادی و اجتماعی به واسطه تداوم بحران های محیطی موجود، بیشترین تأثیر را (بار کلی برابر با 0.492) بر ایجاد ناپایداری امنیتی مناطق روستایی مرزی موردمطالعه (وضع موجود و آینده) دارا بود.
طراحی مدل آمیخته بازاریابی گردشگری با تاکید بر وفاداری ذینفعان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
47 - 66
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور طراحی مدل آمیخته بازاریابی گردشگری با رویکرد وفاداری ذینفعان در کلان شهر تهران انجام پذیرفت. بر هیمن اساس محقق به دنبال پاسخ به این سوال ها می باشد که: آمیخته بازاریابی گردشگری شامل چه ابعادی بوده و آیا ابعاد آمیخته بازاریابی گردشگری بر وفاداری ذینفعان تاثیر دارد؟.روش پژوهش، آمیخته از نوع اکتشافی تأییدی است. جامعه آماری در بخش کیفی و کمی شامل کلیه افراد فعال در حوزه گردشگری می باشند. روش نمونه گیری طبقه ای و تعیین حجم نمونه بر اساس اصل اشباع و حجم نمونه در بخش کمی 384 نفر و روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای می باشد. روش جمع آوری اطلاعات در بخش کمی، دو پرسشنامه محقق ساخته می باشد. در این پژوهش برای سنجش اعتبار ابزارگردآوری داده ها، از اعتبار محتوا و شاخص لاوشه و اعتبار صوری و اعتبار سازه(تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی) شامل آزمون Kmo، بارتلت استفاده شده است. برای تعیین پایایی مدل از دو معیار پایایی ترکیبی و آلفای کرونباخ و از شاخصهای روایی همگرا (Ave) و روایی واگرا و از نرم افزارهای آماری Smart-PLS و 22 Spss برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. برای بررسی کفایت مدل از سه معیار ، ، Gofاستفاده شده است. نتایج پژوهش مدل نهایی را در 8 بعد آمیخته بازاریابی گردشگری شامل(محصول، قیمت، ترویج، مکان، شواهد فیزیکی، بهروه وری و کیفیت، افراد و فرآیند) مورد تأیید قرار داد. نتایح تحقیق نشان می دهد بین ابعاد آمیخته بازاریابی گردشگری و وفاداری نگرشی و همچنین بین ابعاد آمیخته بازاریابی گردشگری و وفاداری رفتاری رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. در ضمن رابطه مثبت و معنی دار بین وفاداری نگرشی و وفاداری رفتاری ذینفعان وجود دارد.
ارزیابی قابلیت پیاده مداری معابر بافت تاریخی شهر مراغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در طول دهه های گذشته، به واسطه اتکا بیش ازحد شهرسازی مدرن به نیازهای حرکت سواره و غفلت از ساماندهی فضاهای پیاده، فرآیند روبه زوال مراکز شهرها شدت گرفته است، امری که برخلاف توسعه پایداری شهر است. ازدیاد گرایش به توسعه پایدار شهری باعث شده که شهرسازان تئوری نوشهرگرایی برای نجات مراکزی شهری مطرح کنند و مسئولان امور شهری طرح هایی را در راستای توجه به پیاده مداری که خود به نوعی از بطن نوشهر گرایی برمی خیزد را در دستور کار خود قرار دهند. مقاله حاضر نیز به دنبال بررسی قابلیت پیاده مداری معابر موجود در بافت تاریخی است؛ که در این راستا ابتدا نظر عابران پیاده در محدوده مورد مطالعه، در قالب توزیع 400 پرسشنامه در رابطه باکیفیت هفت شاخص اصلی قابلیت پیاده مداری، دسترسی، ایمنی، امنیت، مبلمان، جذابیت، حمل ونقل و فعالیت های اجتماعی موردسنجش قرار داده است و بر همین اساس معابر موجود در بافت تاریخی را با استفاده از تکنیک پرومته نوع دوم اولویت بندی کرده است که به ترتیب معابر بهشتی، خواجه نصیر جنوبی، اوحدی، امام خمینی و دانشسرا و... دارای بالاترین میزان قابلیت پیاده مداری هستند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که تنها 20% معابر موجود در محدوده ی بافت تاریخی دارای ویژگی های پیاده مداری می باشد.
مکان یابی سایت های اسکان موقت برای آسیب دیدگان زلزله در شهر بروجن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خطر زلزله از دیرباز تاکنون سکونت گاه های انسانی را مورد تهدید قرار داده است. با وجود پیشرفت علم و فنّاوری در عصر حاضر نیز انسان هنوز نتوانسته به صورت دقیق به پیش بینی و مقابله با این بلای طبیعی بپردازد. با این وجود می توان با مدیریت صحیح آثار زیان بار آن را به حداقل ممکن تقلیل داد. در پژوهش حاضر به مکان یابی سایت های اسکان موقت برای آسیب دیدگان زلزله در شهر بروجن به عنوان یکی از اقدامات مدیریت بحران در این زمینه، پرداخته شده است. بدین منظور با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و بهره گیری از نظر کارشناسان و متخصصین مدیریت بحران عوامل و پارامترهای مؤثر در مکان یابی سایت های اسکان موقت شناسایی و سپس با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی وزن نهایی هر یک از عوامل مشخص گردید. با کاربرد سامانه اطلاعات جغرافیایی نیز نقشه های موردنظر در لایه های مختلف تهیه شدند. اطلاعات مکانی و غیر مکانی با استفاده از وزن نهایی هر یک از عوامل ترکیب شده و تجزیه وتحلیل در محیط GIS انجام گردید. خروجی پژوهش، مکان یابی بهترین سایت ها برای اسکان موقت زلزله زدگان می باشد. نتایج تجزیه و تحلیل مقایسات زوجی نشان داد که معیار زمین شناسی با ضریب 106/0 دارای کم ترین اهمیت و معیار ایمنی با ضریب 376/0دارای بیش ترین اهمیت می باشند. هم چنین نتایج نشان داد پارک ها، فضاهای سبز و مدارس بهترین مکان ها برای ایجاد سایت های اسکان موقت آسیب دیدگان زلزله در شهر بروجن می باشند. با توجه به این نکته که تامین فضای لازم برای سایت های اسکان موقت در بخش مرکزی شهر با کمبود مواجه است.
ارزیابی شهر پایدار از منظر شهر دوستدار خانواده و بانوان باردار مطالعه موردی: منطقه 19 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۲ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
29 - 44
حوزه های تخصصی:
امروزه موضوع ارتقای امنیت، سلامت و آرامش مردم در فضاهای شهری، به ضرورتی در برنامه های توسعه پایدار شهری تبدیل شده است و همواره انتظار می رود که این فضاها بتوانند سرزندگی اجتماعی و حضور و فعالیت گروه های مختلف را ممکن و تسهیل کنند. این پژوهش با تأکید بر موضوع و ضرورت حضور، فعالیت و رعایت حقوق زنان، به ویژه زنان باردار، شاخص های شهر پایدار دوستدار خانواده، میزان آسایش و مطلوبیت فضاهای شهری برای حضور زنان باردار بررسی کرده است. این مطالعه اکتشافی باهدف ارزیابی تناسب فضاهای شهری با نیازهای جسمی و روانی بانوان باردار انجام شده و روش تحقیق آن، توصیفی – تحلیلی و روش های گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای و میدانی بوده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که شرایط کالبدی و خدماتی منطقه، جوابگوی نیازهای جسمی و روانی (حقوق ویژه) زنان باردار نیست و آن ها از شرایط تردد و خدمات شهری برای حضور و فعالیت در محیط بیرون خانه، ناراضی هستند. همچنین کالبد و مجموعه شرایط محله از لحاظ بهداشت جسمی و روانی بسیار ضعیف تا متوسط و نامناسب برای زندگی خانواده ها ارزیابی شده است. مدیریت شهری منطقه نوزده، در تأمین نیازهای اولیه خانواده ها به ویژه زنان باردار در فضاهای عمومی عملکرد مؤثری ندارد؛ درحالی که با تأمین و تدارک حداقل شاخص های زیست سالم انسانی می تواند سهم چشمگیری در افزایش کیفیت زندگی آن ها داشته باشد.
عوامل کالبدی مؤثر بر بهینه سازی فضای کاری برای زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بهینه سازی فضاهای کاری مناسب زنان، موضوع مهمی است که باید در مطالعه زندگی زنان مورد توجه قرار گیرد. فضاهای کاری بدلیل ساختار کالبدی و کارکرد اجتماعی شان یکی از مهم ترین مسایل، در جهت تقویت جامعه به شمار می آیند. حضور زنان در جامعه و در فضاهای کاری و مشارکت آن ها در امور اجتماعی متضمن ایجاد جامعه ای توسعه یافته است. هدف اصلی این پژوهش تعیین نقش عوامل فضایی کالبدی و دستیابی به راهکارهای طراحی معماری در راستای بهینه سازی فضای کاری برای زنان بوده است. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی- تحلیلی بوده، روش جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای و پیمایشی با استفاده از پرسشنامه است. جامعه مورد مطالعه شامل 265 نفر از زنان شاغل در ادارات دولتی استان گلستان در شمال ایران بوده است. به منظور آزمون فرضیات مطرح شده در این پژوهش، از آزمون T تک نمونه ای در محیط نرم افزار Spss استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان دهنده آن بود که عواملی از قبیل وجود حریم شخصی و قلمرو، امنیت و آراستگی، زیبایی و نظم فضا از مهم ترین عوامل موثر کالبدی و فضایی در بهینه سازی فضای کاری زنان می باشند.
تحلیل اثر مقیاس در برنامه ریزی ساختارهای سبز شهری با رویکرد ارزیابی سیمای سرزمین؛ مطالعه موردی: منطقه یک و سه کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۲ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
71 - 86
حوزه های تخصصی:
در حال حاضر شناسایی مشکلات و شناخت الگوی کالبدی شهر و فرم شهری در مقیاس های مختلف از اهمیت بسزایی برخوردار می باشد. همچنین برنامه ریزی ساختار شهری مستلزم استفاده از داده مکان دار در مقیاس مناسب می باشد. انتخاب مقیاس بهینه و منطبق نمودن مطالعات بر اساس مقیاس مناسب یکی از اصولی است که می تواند نتایج مطالعات را تدقیق کرده و برای اجرا، کاربردی نماید. هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر مقیاس در مطالعات فضایی شهر و محیط زیست در مناطق یک و سه شهر تهران می باشد. رویکرد تحقیق حاضر بیان اثرات مقیاس در مطالعات سیمای سرزمین شهری با بهره گیری از الگوی اکولوژی سیمای سرزمین و ارزیابی تصاویر ماهواره در دو مقیاس میانی (landsat) و خرد (quick bird) می باشد. مقایسه نتایج حاصل از کمی سازی سیمای سرزمین در دو مقیاس خرد و میانی در مناطق یک و سه شهر تهران بیانگر اختلاف نتایج در مقیاس مطالعات می باشد. در مقیاس میانی 1747 لکه سبز ولی در مقیاس خرد 36516 لکه سبز قابل تفکیک بود که هر دو نتیجه قابل استفاده می باشد. به همین تناسب در اندازه لبه و تراکم لبه و همچنین شکل لکه ها در دو مقیاس مطالعه اختلاف وجود دارد. نتایج نشان داد ویژگی لکه های مقیاس خرد مناطق یک و سه شهر تهران به حالت طبیعی فضای سبز این مناطق نزدیک تر بوده و در برنامه ریزی های شهری و محلی کاربرد بیشتری دارد، ولی از نظم کمتری در لبه ها برخوردار می باشد که این نظم کمتر هیچ گونه ارتباطی با تخریب این گونه فضا ندارد. اهمیت نظم لکه ها در مطالعات منطقه ای موردتوجه بوده که در این سطح، مطالعات تصاویر مقیاس میانی توصیه می گردد. به طورکلی با جهت دهی مطالعات بر اساس اصول مقیاس می توان عدم قطعیت نتایج را به حداقل کاهش و فضای تصمیم گیری را بهبود بخشید.
ارزیابی احساس امنیت جامعه شهری از تاثیر فراغت شبانه در بهبود فرآیند طراحی پارک های شهری با استفاده از روش ارزیابی MIST(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش ادراکات شهروندان در فعالیت های اوقات فراغت شبانه در پارک های عمومی شهری می باشد. پرسش نامه در پارک انقلاب و باغ کوثر شهر نورآباد ممسنی واقع در ورودی کمربندی شهر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انجام پذیرفته است. روش تحقیق در پژوهش حاضر، توصیفی تحلیلی است. شیوه جمع آوری اطلاعات نیز اسنادی پیمایشی است. میانگین کل بدست آمده از درک اوقات فراغت شبانه در هر دو پارک در سطح بالا با میانگین (50/5) در پارک باغ کوثر و پارک انقلاب با (32/5) می باشد. امتیاز بدست آمده در پارک باغ کوثر با اختلاف فاحشی(66 امتیاز) در سطح بالاتری نسبت به پارک انقلاب قرار گرفته است.و همچنین شهروندان پارک را به عنوان مکانی برای گذران اوقات فراغت شبانه برای خانواده ها و مکانی برای تجدید قوای روحی و جسمی شهروندان پذیرفته اند. این مطالعه نشان می دهد شهروندان شهر نورآباد درک مثبتی از فعالیت های اوقات فراغت شبانه در پارک های عمومی شهری از نظر آسایش، راحتی و ایمنی دارند. نتایج این پژوهش با نتایجی که دکتر عبدالکریم در پژوهش خود بر دو شهر مالزی بدست آورد تقربیا یکسان بوده در مطالعه ای که توسط عبدالکریم و همکاران صورت پذیرفته بود نشان داد که درک مثبت جامعه به سمت فعالیت های اوقات فراغت شبانه در پارک های عمومی شهری در هر دو محدوده مورد مطالعه یعنی شاه عالم و پوتراجایا از نظر راحتی، آسایش و ایمنی قابل مشاهده است.
روندیابی سالخوردگی جمعیت ایران در گروه سنی منتخب با استفاده از سری های زمانی برای افق 1435
حوزه های تخصصی:
تحولات جمعیتی یک کشور به عنوان مبنایی برای سیاست گذاری ها و تصمیم گیری های کلان می باشد. به طوری که، جمعیت مبنای سرمایه گذاری در زمینه توسعه راه و مسکن، بنگاه های اقتصادی، تأسیسات آموزشی و درمانی، تسهیلات رفاهی و تأمین انرژی و غیره است. از این رو، عدم درک صحیح از تحولات جمعیتی منجر به ناهماهنگی در برنامه ریزی ها و در نهایت اتلاف سرمایه و زمان خواهد بود. جمعیت سالخورده به جمعیتی اطلاق می گردد که بیش از ده درصد کل جمعیت شصت و پنج سال و بالاتر باشد. همچنین، تعریف فرد سالخورده در کشورهای مختلف و با توجه به امید به زندگی بین سن 50 تا 75 سال متغیر می باشد. در این پژوهش نیز، 70سالگی به عنوان سن سالخوردگی در نظر گرفته شده است. بر این اساس، هدف این پژوهش روندیابی سالخوردگی جمعیت گروه سنی منتخب در 37 سال آینده (در افق 1435) می باشد. در این راستا از مدل خود رگرسیون میانگین متحرک انباشته (ARIMA) برای اعمال روابط و پیش بینی استفاده شده است. داده های بکار رفته سرشماری های سال 1365 تا 1395 می باشد. نتایج بدست آمده، نشان می دهد که انتظار تغییرات جمعیت 70 ساله و بیشتر افزایشی می باشد که این گروه جمعیتی در افق 1435 به 16/743 درصد خواهد رسید. همچنین، طبق نتایج حاصل از پیش بینی توسط مدل آریما، انتظار می رود در افق 1435 جمعیت 70 ساله و بیشتر، «26644317» نفر باشد که برابر با 22 درصد کل جمعیت کشور در آن سال خواهد بود.
الگوسازی عوامل موثر بر ارزش ویژه برند مقصد گردشگری شهر گنبد کاووس با تاکید بر رویداد ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
89 - 105
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر شهرها جهت ارتقای خود به منظور ایجاد یک مقصد گردشگری جذاب، ناگزیر به رقابت با یکدیگر هستند. در بازار پررقابت جهانی مدیریت برند و جایگاه یابی مقاصد گردشگری از مهم ترین چالش های مطرح در عرصه گردشگری می باشد. رویدادهای ورزشی یکی از ابزارهای راهبردی برای برند سازی مقصد گردشگری در بازار رقابتی است. در این راستا پژوهش حاضر باهدف الگوسازی عوامل مؤثر بر ارزش ویژه برند مقصد گردشگری با تأکید بر رویدادهای ورزشی در شهر گنبدکاووس تدوین شده است. این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی است که 374 نفر به عنوان نمونه آماری به صورت تصادفی ساده از بین گردشگران رویداد ورزشی گنبدکاووس در بهار سال 1397 انتخاب شدند. نتایج نشان داد که مقدار ضریب تأثیر تمامی متغیرهای آگاهی، تصویر ذهنی، کیفیت ادراک شده، وفاداری و برگزاری رویداد ورزشی بر ارزش ویژه برند در مقصد گردشگری با توجه به مقدار تی در سطح 05/0 معنادار است. وفاداری و رویداد ورزشی نسبت به سایر عوامل موردبررسی، بیشترین میزان اثرگذاری بر ارزش ویژه برند در مقاصد گردشگری را داشتند. برگزاری رویداد ورزشی باعث انتقال تجارب مثبت از رویداد ورزشی به مقصد گردشگری در ذهن گردشگران می شود و درنتیجه وفاداری گردشگران به مقصد گردشگری را افزایش و هزینه های تحقیق و ریسک ادراکی گردشگران را کاهش می دهد.
رتبه بندی عوامل مؤثر بر میزان رضایتمندی گردشگری شهری با استفاده از مدل کانو مطالعه موردی: شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
139 - 151
حوزه های تخصصی:
شهرها به دلیل داشتن جاذبه های متنوع و بزرگی از قبیل موزه ها، بناهای یادبود، تئاترها، استادیوم های ورزشی، پارک ها، شهربازی ها، مراکز خرید، و مناطقی که واجد معماری تاریخی می باشند، همچنین به دلیل پایین بودن هزینه و زمان جابه جایی برای دستیابی به مقاصد گردشگری، گردشگران بسیاری را جذب می کنند، اما رضایت گردشگر، زمانی به دست می آید که فرایندهای مناسب به گونه ای طراحی شوند که خدمات ارائه شده و انتظارات گردشگر را برآورده نمایند. بسیاری از شهرهای ایران ازجمله شیراز شرایط بسیاری در جذب گردشگر دارند که متأسفانه جایگاه مناسب خود را نیافته است. ازاین رو یکی از روش های سنجش کارایی خدمات و تسهیلات موجود در یک ناحیه، ارزیابی نظر بهره برداران و استفاده کنندگان از این خدمات است. لذا هدف تحقیق حاضر بررسی عوامل مؤثر بر رضایتمندی از زیرساخت ها و کارکردهای گردشگری شهر شیراز است. روش تحقیق مورداستفاده این پژوهش پیمایشی و توصیفی- تحلیلی است که با بهره گیری از مدل کانو داده ها از طریق پرسشنامه جانسن- وبرگ طراحی شده، و تعداد 384 نفر از گردشگران که در نوروز 1396 به این شهر سفرکرده بودند به روش تصادفی انتخاب شده و پرسشنامه نزد آن ها توزیع و تکمیل شد. نتایج حاصل آزمون کانو نشان داد که ایمنی گردشگران با ضریب 660/0، تمیزی رستوران و تدارک غذا با ضریب 510/0 به ترتیب از مهم ترین الزامات اساسی گردشگران بوده، همچنین زیبایی و جذابیت شهر با ضریب رضایت 669/0، معماری و طراحی شهر با ضریب رضایت 591/0، سیستم های ارتباطی با ضریب رضایت 588/0 به ترتیب مهم ترین الزام عملکردی بوده اند، و غذای محلی با ضریب رضایت 986/0 مهم ترین الزام انگیزشی گردشگران بوده است.