فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۶۱ تا ۹۸۰ مورد از کل ۶٬۲۹۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
مقدمه: امروز مبلمان شهری از عناصر سازنده فضاهای شهری است که کمیت، کیفیت، زیبایی، راحتی، دوام و محل استقرار آن نقش بسیار اساسی در دستیابی به شهری زیبا و سالم دارد. مبلمان شهری از عناصری هستند که توانایی و ظرفیت فراوانی برای اهداف ساماندهی سیما و منظر شهری دارند. هدف: هدف از این پژوهش ارزیابی تأثیرات عناصر مبلمان شهری بر سیما و منظر کلان شهر اهواز (منطقه چهار شهرداری) است که با روش توصیفی تحلیلی انجام گرفته است. روش: گردآوری داده ها با استفاده از دو روش کتابخانه ای و میدانی (پرسش نامه) صورت گرفته است. جامعه آماری این پژوهش را شهروندان منطقه چهار شهرداری اهواز تشکیل می دهد که تعداد 383 نفر از آن ها با استفاده از فرمول کوکران انتخاب گردید. پرسش نامه پژوهش محقق ساخته است که روایی آن با استفاده از اعتبار محتوا و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به میزان 80/0 تایید شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS 21 و آزمون رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتیجه گیری: نتایج بیانگر آن بود که مبلمان شهری بر سیما و منظر شهر در سطح معناداری 000/0 تاثیر دارد هم چنین، این امر در بین سایر متغیرهای مبلمان شهری (مکان یابی، طراحی، تجهیز، ساخت و...) در سطح معناداری 000/0 توانسته است بر سیما و منظر شهر تاثیرگذار باشد. بر این اساس می توان بیان داشت که آموزش، نظارت، مراقبت، تعمیرات و توجه به عوامل فرهنگی، طبیعی، زیست محیطی، اجرایی و عملکردی می تواند زمینه ساز ساختار نظام مند مبلمان شهری منطقه چهار اهواز شود.
تحلیلی بر برنامه ریزی توسعه پایدار بخش مرکزی کلانشهر تهران با محوریت حمل ونقل شهری (منطقه 12 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در طی سالیان گذشته و با افزایش مشکلات مرتبط با حمل ونقل در شهر تهران، توجه به رویکرد «توسعه ی حمل ونقل محور»، در کانون توجه برنامه ریزان شهری این کلان شهر قرار گرفته است. بدین منظور، این تحقیق با هدف بررسی میزان اهمیت مقوله ی «حمل ونقل» در راستای محوریت قراردادن آن در روند توسعه کالبدی منطقه 12 و همچنین بررسی اصول توسعه پایدار منطقه موردمطالعه با محوریت حمل ونقل شهری، به انجام رسید. جهت دستیابی به اهداف این تحقیق از روش پیمایشی و رویکرد آینده پژوهی استفاده گردید. در این راستا، اقدام به مطالعه ی کتابخانه ای و پرسش گری از مدیران و صاحب نظران منطقه ی مورد مطالعه به تعداد 30 نفر، شد. پرسشنامه ها در قالب «جدول اثرات متقابل» طرح گردیده و با نرم افزار میک مک تحلیل شده اند. نتایج بخش اول تحقیق نشان داد که مسائل مرتبط با حمل و نقل دارای میزان تأثیرگذاری بالاتری نسبت به سایر چالش های کالبدی منطقه موردمطالعه بوده و منطقی است تا توسعه ی آتی منطقه را با محوریت حمل ونقل پیگیری نمود. نتایج بخش دوم تحقیق در زمینه ی اصول «توسعه ی مبتنی بر حمل ونقل» در منطقه ی مورد مطالعه نیز منجر به شناخت 12 نیروی اصلی تأثیرگذار گردیده که تعدادی از آن ها همچون توجه به «تراکم» و یا «تنوع» با اصول مطروحه در توسعه ی حمل ونقل محور تفاوت اساسی دارند.
تحلیل سیاست های کالبدی و اقتصادی بازآفرینی شهری مسکن مبنا، مورد مطالعه محله جفره ماهینی شهر بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر در فرآیند طبیعی رشد خود به دلیل ماهیت اجتماعی که دارد به مرور، کارایی خود را در ارتباط با شرایط جدید از دست می دهد. بافت ناکارآمد، معضلی است که اکثر شهرها، به خصوص شهرهای تاریخی و با قدمت با آن مواجه هستند. یکی از مشکلات اصلی که بافت ناکارآمد برای شهر ایجاد می کند، مشکلات مربوط به مسکن است. بازآفرینی شهری به عنوان رویکردی کارا در مقابله با فرسودگی شهری، می تواند راه حلی مناسب برای تغییر و بهبود وضعیت شهر و زندگی ساکنان آن باشد. هدف این تحقیق تحلیل سیاست های کالبدی و اقتصادی بازآفرینی شهری مسکن مبنا در بافت های فرسوده شهری محله جفره ماهینی شهر بوشهر است. داده های آماری مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه گردآوری شده و جامعه آماری شامل شهروندان ساکن در محله جفره ماهینی شهر بوشهر و حجم نمونه 340 نفر می باشد. برای تحلیل در این پژوهش از آزمون های تی تک نمونه ای، تحلیل عاملی تاییدی و معادلات ساختاری استفاده شده است. در این پژوهش، شاخص های مسکن در ابعاد کلی سیاست بازآفرینی شهری یعنی اقتصادی و کالبدی شامل کمی اقتصادی، کیفی اقتصادی، مالی اقتصادی، کمی کالبدی، کیفی کالبدی و مالی کالبدی تحلیل می شوند. بارهای عاملی بدست آمده برای تمامی شاخص ها در هر دو سیاست در حالت تخمین بالاتر از استاندارد بود که به معنای قابل قبولی است و همچنین در شرایط تخمین معناداری نیز وضعیت قابل قبول بود. پس از اجرای آزمون های مرتبط مشخص شد، در مدل بازآفرینی شهری مسکن مبنا در محله جفره ماهینی، وضعیت کلی هر دو سیاست و همچنین وضعیت کلی مدل، در شرایط نامطلوب قرار دارد.
تبیین سیاست های دولت محلی و توسعه شهری با تأکید بر شهرهای ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال اول بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
17 - 26
حوزه های تخصصی:
امروزه توسعه و استقلال درون شهرها، از جمله دغدغه های اصلی حاکمان جوامع گوناگون در جهان می باشد. توجه به امور شهرها در عصر جهانی شدن در گرو مدیریت قوی و کارامد است. این امر جز با اجرای الگوی دولت محلی و دخالت دادن مردم در امور شهری خودشان و احقاق حقوق شهروندی آنها، امکان پذیر نیست. کانون اصلی مشکلات توسعه نیافتگی در کشورهای در حال توسعه، شهرها هستند. افزایش جمعیت شهری و مهاجرت پیوسته روستاییان به شهرهای پرجمعیت، فشار شدیدی بر زیربناهای شهری وارد آورده و بیشتر آنها را از ایفای نقش مطلوب در فرایند توسعه در کشورهای در حال توسعه بازداشته است. توسعه شهری بستگی زیادی به زیربناهای شهری مانند انرژی، جاده ها و منابع دیگری دارد. لذا این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی با استفاده از منابع کتابخانه ای درصدد آن است که توسعه شهری با رویکرد به نقش دولت محلی در ایران را مورد بررسی قرار دهد. نتایج یافته های این مقاله نشان می دهند که در ایران برخی شهرها، از فضا و سیمای شهری زیبایی برخوردار نیستند. تصمیمات عموماً از بالا به پایین به شهرداری ها دیکته می شوند. در شهرداری ها، حضور افراد متخصص و کارشناس در امور شهری و شهرسازی بسیار کم می باشد. با توجه به ویژگی هایی جغرافیایی سرزمین ایران (جغرافیای فرهنگی، جغرافیای اقتصادی، جغرافیای ناحیه ای) الگوی دولت محلی در مدیریت شهری و توسعه شهرها، می تواند کارایی داشته باشد.
میزان اثربخشی مؤلفه های کیفیت محیط فضای درمانی بر رضایتمندی کاربران، با رویکرد طبیعت گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقوله ی کیفیت محیط فضای درمانی ابعاد وسیعی دارد و از چشم انداز ها و پارادایم های مختلفی می توان به این موضوع پرداخت ؛ اما این پژوهش بیشتر به بررسی مؤلفه های کیفیت محیط در فضای عمومی بیمارستانی، که با طبیعت شفابخش مرتبط بوده، می پردازد. استفاده از طبیعت در مراکز درمانی، به عنوان روشی جهت کاهش تنش های محیطی و بهبود کیفیت محیط هست. استفاده از فضای سبز و ایجاد امکان دسترسی کاربران مراکز درمانی به طبیعت، می تواند محیطی آرامش بخش مهیا سازد و همچنین درروند بهبودی بیماران، ارتقای سلامت و رضایت کارکنان اداری نیز مؤثر واقع شود. انتخاب نمونه های پژوهش (بیمارستان شریعتی و مجتمع بیمارستانی امام خمینی)، نیز به لحاظ برخورداری از محوطه سبز در کنار ساختمان درمانی مدنظر نگارنده بوده است. کیفیت محیط این فضاهای درمانی، به واسطه عوامل و غیر کالبدی در فضای عمومی داخلی و محوطه سبز، در راستا با اثرات شفابخش طبیعت، مطابق با مدل پژوهش، موردبررسی قرار گرفت. این تحقیق باهدف، بررسی اثربخشی مولفه های کیفیت محیط فضاهای عمومی درمانی، بر رضایت کاربران است. این تحقیق توصیفی، از نوع پیمایشی و همبستگی است. پرسشنامه مبتنی بر مدل پژوهش صورت گرفت تعیین مؤلفه های اثربخش کیفیت محیط، از رگرسیون چندمتغیره به روش گام به گام استفاده شد و ارزیابی رضایتمندی کاربران، پیرامون 27 گویه، پاسخ ها بر طبق طیف لیکرت و از طریق آزمون تی تک نمونه ای، تحلیل گردید. انتخاب جامعه ی آماری از روش نمونه گیری کوکران با ضریب خطای 1/0 حدود 350 نفر به دست آمد؛ و نیز از نرم افزار تحلیلی آماری spss برای تجزیه و تحلیل پاسخ ها استفاده گردید. نتایج تحلیل نمودارها بر وجود همبستگی بین متغیر کیفیت و رضایت دلالت داشته است. همچنین بحث رضایت از مؤلفه های کیفیت محیطی، در بیمارستان شریعتی بیشتر از بیمارستان امام خمینی بوده است.
دستیابی به معماری سبز از طریق بکارگیری BIM (نمونه مورد مطالعه: دانشکده معماری- شهرسازی، عمران و مکانیک دانشگاه علم و صنعت ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۵
۱۱۵-۱۳۲
حوزه های تخصصی:
امروزه استفاده از مدل سازی اطلاعات ساختمان (BIM) در کشورهای پیشرفته رواج فراوانی یافته، در حالی که در کشور ایران کاربرد نرم افزارهای بر پایه BIM، به دلایلی کمتر مورد توجه قرار گرفته است. این مهم در حالی است که با افزایش جمعیت (حاصل از گسترش روزافزون شهرها) و عدم وجود نشریه ی بومی (مدل سازی اطلاعات ساختمان) شاهد ساخت وسازهایی مغایر با استانداردهای جهانی (معماری و انرژی) بوده که این مهم منجر به استفاده بیش از حد سوخت های فسیلی, تولید بیشتر دی اکسید کربن و در نهایت گرم شدن کره زمین خواهد شد. مجموعه عوامل بالا موجب افزایش سطح آسیب رسانی بر محیط زیست می شود که کشورهای جهان را بیش از پیش با مشکل کمبود انرژی روبه رو سا خته و حیات بشر را تهدید می کند. با توجه به مسائل مطروحه و اهداف تحقیق، از جمله خروجی های مهم تحقیق حاضر می توان به شناسایی شاخص های بومی معماری سبز در شهر تهران اشاره کرد. در پژوهش حاضر در وحله ی اول به مطالعات کتابخانه ای و جمع آوری داده های مرتبط با اهداف پژوهش پرداخته شده، سپس شناسایی شاخص های بومی معماری سبز در ایران از طریق روش دلفی با ضریب همبستگی Kendall's Wa در نرم افزار SPSS بصورت جدول Test Statistics تبیین گردید، در نهایت پس از مدل سازی ساختمان دانشکده معماری-شهرسازی، عمران و مکانیک دانشگاه علم و صنعت ایران در نرم افزار Autodesk Revit 2021؛ با بهره گیری از نرم افزار DesignBuilder آنالیز میزان تولید دی اکسید کربن شبیه سازی گشت. نتایج و تحلیل های حاصل از پژوهش نشان می دهد، میزان تولید دی اکسید کربن در ساختمان منتخب در طی یکسال برابر با 4/136179695 کیلوگرم خواهد بود که از این میزان 4/48475871 کیلوگرم در فضاهایی با طراحی بهینه و میزان قابل توجهی از آن برابر با 97/87703823 کیلوگرم در فضاهایی بدون بهینه سازی مصرف انرژی حاصل شده است. بنابراین باید گفت، در زمینه مدل سازی اطلاعات ساختمان سبز در ایران؛ به علت عدم تدوین راهنمای بومی (بر حسب مصرف انرژی) توسط متولیان مربوطه، منجر به خطر افتادن اکوسیستم محیطی که یک سرمایه جهانی است می شود؛ در انتها جهت حفظ اکوسیستم راهکار بهره گیری از سیستم «مدیریت پروژه سبز» (GPM) با استفاده از متدولوژی PRISM که یک رویکرد مدیریت پروژه با محوریت توسعه پایدار است، پیشنهاد می گردد، تا بدین شکل اثرات منفی ساختمان سازی بر محیط زیست کاهش یابد.
نقش خواهر خواندگی در ایجاد درآمد پایدار شهرداریها (با رویکردism)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۹
113 - 124
حوزه های تخصصی:
دستیابی به الگوی پایدار منابع مالی به منظور تأمین هزینه های جاری و عمرانی شهر، از مهم ترین عوامل پایداری شهری و فراهم کننده امکان سرمایه گذاری در نظام زیرساخت های توسعه ای شهر است. یکی از مهم ترین مسائل در دهه های اخیر، انجام قراردادهای بین المللی است که مستقیماً روی مسائل اقتصادی مؤثر خواهد بود. هدف پژوهش حاضر، سطح بندی عوامل مؤثر بر عقد قراردادهای بین المللی مبتنی بر خواهرخواندگی با رویکرد درآمد پایدار شهرداری هاست . برای سطح بندی عوامل مؤثر بر عقد قراردادهای بین المللی مبتنی بر خواهرخواندگی با تأکید بر درآمد پایدار شهرداری ها، از روش الگوسازی ساختاری _ تفسیری استفاده شد و از 20 نفر از خبرگان دانشگاهی و شهرداری ها خواسته شد تا پنج مؤلفه ای را که به عنوان مهم ترین عوامل در عقد قراردادهای بین المللی مبتنی بر خواهرخواندگی با تأکید بر درآمد پایدار شهرداری ها در منطقه به حساب می آیند، انتخاب نمایند و هرکدام از پنج عنصر انتخابی خود را براساس اعداد یک (کم اهمیت ترین) تا پنج (پراهمیت ترین)، اولویت بندی کنند و سپس با یک ارتباط ساختاری و متنی از نوع «منجر شدن»، نوع رابطه میان عناصر را به صورت مقایسه زوجی مشخص نمایند. اطلاعات به دست آمده از نظریات کارشناسان، وارد نرم افزار ISM شد و در سطح بندی عوامل مؤثر بر عقد قراردادهای بین المللی مبتنی بر خواهرخواندگی با تأکید بر درآمد پایدار شهرداری ها مورد استفاده قرار گرفت . با توجه به مجموع نتایج حاصل شده، سه مؤلفه «تغییر شیوه مدیریت»، «ثبات سیاسی داخلی و خارجی» و «حقوقی»، زیربنایی ترین (سطح چهارم) و پنج مؤلفه «جذب سرمایه گذاری خارجی»، «جذب سرمایه گذاری بخش خصوصی»، «توسعه کارآفرینی بین المللی»، «رشد گردشگری» و «عملیاتی»، روبنایی ترین (سطح اول) عناصر تشکیل دهنده سطح بندی عقد قراردادهای بین المللی مبتنی بر خواهرخواندگی هستند که درآمد پایدار شهرداری ها را تشکیل می دهند.
رویکرد مناسب در استفاده از نرده های شهری(جداکننده ها)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۲ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
67 - 74
حوزه های تخصصی:
مساله بحران کیفیت در منظر شهر و به تبع آن مبلمان شهری در شرایط کنونی یکی از چالش های عمده شهر ها و یکی از دغدغه-های اساسی تصمیم سازان، تصمیم گیران، مجریان و کاربران محیط های شهری است. معماران و شهر سازان بر این باورند که محیط های شهری امروز اگرچ ه با مبلمان شهری تجهیز شده است و تلاش شده است تا نقش مهمی در پاسخگویی و خدمت رسانی به شهروندان ایجاد نمایند ام ا رویکرد مناسبی برای پاسخ گویی به این مهم را دارا نمی باشند. ن گاه ب ه ای ن مس ئله ب ا دی دگاه معماری منظ ر اهمی ت بازنگ ری در رون د استفاده و ض رورت توجه توأمان به هر دو وجه عینی و ذهنی این مبلمان را ب رای توجه بیشتر به مخاطب و هدایت او به مسیر امن روشن می نماید. هدف از مطالعه پیش رو ارائه چهارچوب نظری منسجم برای تبیین رویکرد مناسب در برابر این مبلمان شهری و مولفه های سازنده آن با استفاده از بررسی و مطالعه مشکلات و معضلات در فضای خیابان های شهر تهران است. در این تحقیق، ابتدا با بررسی ادبیات ابعاد و شاخص های فرآیند محوری شناسایی و در گام بعد، با استفاه از مطالعه در نمونه ها و تجربیات جهانی به مفاهیم مهم در دستیابی به رویکرد مناسب در استفاده از جدا کننده ها در خیابان های شهر پرداخته شده است. نتایج نشان می دهد لازم است جدا کننده ها بر اساس هویت و منظر هر خیابان و در هماهنگی با سایر اجزای خیابان به عنوان نشانه شهری حضور داشته و باعث افزایش خوانایی در مخاطب شوند.
آسیب شناسی مدیریت سیاسی فضا در کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کلان شهر تهران مرکزیت اداری-سیاسی کشور را در درون و برون مرزهای سیاسی تنظیم می کند و در تعامل با سایر نقاط جهان در ابعاد مختلف سیاسی، امنیتی، اقتصادی و فرهنگی درجه بالایی از تأثیرپذیری و تأثیرگذاری را در یک تحلیل سیستمی آشکار می سازد. سیستم شهری تهران، باز و چندوجهی است که با تعارض و ناپایداری های زیادی مواجه است. به نظر می رسد نبود یک کارکرد مشخص برای کلان شهر تهران، توصیف سیستمی از آن را با مشکل روبه رو و کارآمدی نهادهای مدنی و دولتی در آن را به شدت تضعیف می کند. سپس زمینه های اصلی و بالقوه در شکل گیری و بروز عوامل استراتژیک چهارگانه (فرصت ها، تهدیدها، نقاط قوّت و نقاط ضعف) در محیط بیرونی و درونی مورد شناسایی قرار گرفت. یافته ها نشان می دهد از میان عوامل مختلف بیرونیِ مؤثر در مدیریت سیاسی فضای کلان شهر تهران، عامل تهیه طرح مجموعه شهری با امتیاز وزنی (84/0) به ترتیب به عنوان مهم ترین فرصت و عامل تعدد و تفرق قلمروهای حکومتی و مدیریت کلان شهر تهران (33/0)، مهم ترین تهدید پیشِ روی مدیریت سیاسی فضا در مجموعه کلان شهری تهران محسوب می شوند. تفرق و چندپارگی، از ویژگی های بارز نظام مدیریت شهری تهران است که همین عامل باعث شده است نظام مدیریت و اداره این کلان شهر نتواند فضایی شهری و به تبع آن فرایندهای اجتماعی، سیاسی، کالبدی، زیست محیطی و اقتصادی را به صورت سیستماتیک تحت پوشش قرار دهد.
کاربرد مدل هدانیک در شناسایی مفهوم «ارزش» در برنامه ریزی مسکن از منظر ترجیحات ساکنان (مورد شناسی: شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال یازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۹
201 - 232
حوزه های تخصصی:
مدل هدانیک که در زمره روش های سنجش ارزش مسکن، از دیرباز مورد استفاده پژوهشگران قرار گرفته است، قابلیت شناسایی ترجیحات آشکارشده افراد و بدین واسطه، مفهوم «ارزش» در روند موجود توسعه مسکن شهری را دارد. از این منظر می توان مدعی شد که در صورت شمول طیف گسترده ای از داده های ارزش دهنده مسکن شهری، براساس آن می توان مفهومی از «ارزش» در مسکن شهری ارائه کرد که در این نوشتار به صورت هدف اصلی مطرح بوده است. در این مقاله سعی شده است تا با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و اجرای روش هدانیک (رگرسیون چندمتغیره با شکل های خطی ساده و شبه لگاریتمی)، مفهوم ارزش در برنامه ریزی مسکن شهر تبریز بر مبنای ترجیحات ساکنان، ارائه شود. نمونه موردی مطالعات، سه نوع توسعه مسکن شهر تبریز شامل کاملاً برنامه ریزی شده (شهرک رشدیه)، هدایت شده برطبق طرح فرادست (کوی اشکان) و الگوی برنامه ریزی شده آپارتمانی (مجتمع مسکونی، شهرک شهید چمران) را در بر می گیرد. نمونه ها با تأکید بر واحدهای مورد دادوستد قرارگرفته در بازه سال های 1397 و 1398، از روش نمونه گیری هدفمند شناسایی و انتخاب شده اند. مجموعاً 105 پرسشنامه، در سطح نمونه های موردی، برداشت و تجزیه وتحلیل شده اند. روایی محتوایی از نظر کمیت و کیفیت سؤالات و پایایی با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ برابر با 0.779، تأیید و اثبات شده است. مطابق با نتایج روش هدانیک، مسکن دارای ویژگی های ارزش بخش متعدد وگسترده ای است و براساس آن، مفهوم ارزش نیز ماهیت ثابتی ندارد. بااین حال ساختار شناسایی شده ارزش یکسان است؛ ازاین رو بخشی از محتوای ارزش متغیر بوده و بسته به ضرورت های مکانی، زمانی، اقتصادی، اجتماعی و... تغییر می کند. دستاورد پژوهش این است که مفهوم ارزش در برنامه ریزی مسکن شهر تبریز، از منظر ترجیحات آشکارشده افراد، محتوای مشترکی ندارد؛ بنابراین نمی توان نسخه واحدی برای شهر ارائه داد. بااین حال، شاخص های ارزش دهنده مسکن غالباً دو بُعد ساختاری- فیزیکی و محیطی را پوشش می دهند و غلبه مؤلفه های اقتصادی بر سایر مؤلفه های ارزش دهنده مسکن، مشهود است. بیشترین قدرت تبیین کنندگی مربوط به شاخص های محله مسکونی (با ضریب 0.873) و گونه ساختمانی (با ضریب 0.141) بوده است که شکاف قیمتی فاحش بین محلات مسکونی و گونه های ساختمانی شهر تبریز را به خوبی نمایان می سازد. نهایتاً اینکه برای نیل به سوی برنامه ریزی مسکن ارزش مدار و توسعه بومی مسکن، شناسایی مفهوم ارزش فعلی مسکن و مفهوم ارزش مطلوب و واکاوی شکاف بین آن، ضروری خواهد بود.
استراتژی های طراحی در ساخت و سازهای تاب آور اقلیمی (نمونه موردی: خانه عباسیان کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییر شرایط اقلیمی در سطح جهان و اثرات ناشی از آن موضوع نگران کننده عصر حاضر است. تاب آوری اقلیمی به عنوان راه حل پاسخگو به رویدادهای ناگهانی اقلیمی توسط بسیاری از محققان مطرح شده است. با توجه به این که ساختمان ها موجب انتشار درصد بالایی از گازهای گلخانه ای هستند و با تکیه بر مطالعات انجام شده در زمینه روند رو به رشد تغییر اقلیم، مسأله تاب آوری اقلیمی در شهرها و در راستای آن تاب آوری ساختمان ها مطرح شده است؛ بنابراین پرداختن به استراتژی های کاربردی تاب آوری در طراحی ساختمان های آینده جهت پاسخ به سناریوهای اقلیمی ضروری است. منظور از استراتژی ها، مؤلفه ه ا و عوام ل و عملکردهایی است که در زمینه تاب آوری اقلیمی در بخش ساختمان سازی مطرح است. پژوهش حاضر با هدف یک بررسی تکمیلی در جهت بیان استراتژی های تاب آوری معماری های آینده حائز اهمیت است. مسئله مورد تأکید آن است که توجه به مؤلفه ها و استراتژی های تاب آوری ساخت وسازهای آتی با توجه به روند تغییر اقلیم جهانی در جهت استفاده در استانداردهای طراحی در ساختمان سازی لازم توجه است. این بررسی ابتدا با توجه به تأثیرات ناشی از تغییر اقلیم به عوامل خارجی و داخلی جهت بیان استراتژی های تاب آوری ساختمان و سپس زیرمجموعه های آن ها می پردازد و درنهایت به روش توصیفی _ تحلیلی و کیفی، یافته های حاصل از آن به صورت استراتژی های کلی در قالب جدول مطرح شده است. نتایج چنین است که تمامی مؤلفه های یک ساختمان از شروع طراحی تا پایان ساخت در بخش های مختلف ساختمان در تاب آوری آن مؤثر است و کوتاهی در بخش ساختمان در جهت تاب آوری، رویدادهای اقلیمی متغیر را تحت تأثیر قرار می دهد.
ارزیابی تاب آوری اقلیمی در بعد کالبدی (مطالعه موردی: محله نقش جهان، اصفهان، ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵
55-66
حوزه های تخصصی:
یکی از راهکارهای اصلی مقابله با تغییرات اقلیمی و بحران های ناشی از آن در شهرها، تاب آوری شهری است. تاب آوری به توانایی هر سیستم شهری در تحمل و بازیابی سریع در اثر ضربه و فشارهای متعدد و تداوم ارائه خدمات اشاره دارد. شهر تاب آور شهری است که ضمن حفظ عملکردهای اساسی، ساختارها و هویت خود و همچنین سازگاری و پیشرفت در برابر تغییرات مداوم، آماده بازسازی آسیب های ناشی از هرگونه بحران مانند تغییر اقلیم است. این موضوع در تحقیقات مختلف و اسناد بین المللی جایگاه ویژه ای پیدا کرده است و از آن جا که ایران در معرض چالش های اقلیمی بسیاری است، ضرورت چنین تحقیقاتی بیش از پیش احساس می شود. در این پژوهش، سوال اصلی این است که چگونه تاب آوری اقلیمی در بستر شهر شکل می گیرد و چگونه ابعاد آن به ویژه تاب آوری کالبدی باید ارزیابی شود. با توجه به این که اصفهان در معرض تغییرات اقلیمی است و بر اساس سناریوهای مختلف، تغییرات گسترده ای در دما و بارندگی این شهر برای دهه های آینده پیش بینی می گردد؛ پژوهش حاضر برای ارزیابی تاب آوری کالبدی محلات شهری در برابر تغییرات اقلیمی در نمونه پژوهی محله نقش جهان در شهر اصفهان طراحی و انجام شده است. اولین گام در راستای این امر بررسی چارچوب نظری تاب آوری شهری و استخراج شاخص های تاب آوری کالبدی بود. سپس جمع آوری داده ها از روش هایی مانند مطالعات اسنادی، مصاحبه و مشاهده انجام و داده های به دست آمده توسط نرم افزارهای تحلیل گردید. در انتها سطح تاب آوری اقلیمی در پنج دسته از معیار های محیطی-کالبدی، ساختار شهری، مقاومت SPSS و GIS و سازگاری، تراکم و دسترسی به خدمات ارزیابی و تحلیل شد. در بافت نقش جهان، امتیاز نهایی نشان می دهد که تاب آوری کالبدی در برابر تغییرات اقلیمی در سطح متوسط است. بنابراین در راستای بهبود آن راهبردهایی نیز ارائه شد.
ارزیابی شاخص های تأثیرگذار بر دل بستگی به محله های مسکونی معاصر مطالعه موردی: شهرک دانشگاه شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۴ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
51 - 69
حوزه های تخصصی:
تضعیف سطح دل بستگی به محل سکونت در محلات معاصر شهری به واسطه استفاده از الگوها و سبک های شهرسازی و معماری غیربومی طی دهه های اخیر آن هم به شکلی متمرکز بر مؤلفه های صرفاً کالبدی منجر به بروز سکونتگاه ها و محیط هایی با کمترین میزان برخورداری از حضور پذیری در فضاهای جمعی، تعاملات و مراودات اجتماعی شده است. حال آنکه به نظر می رسد درگذشته یکی از اصلی ترین ویژگی های هر محله وجود ارتباط تنگاتنگی میان مؤلفه های سازنده محیط و حس دل بستگی به مکان بوده است. محله شهرک دانشگاه یزد یکی از محلات جدید در بافت معاصر این شهر است که به نظر می رسد در شکل دادن به ارتباط بین ساکنین و محیط مسکونی ناکام مانده و با مشکلاتی نظیر کاهش ارتباط ساکنین، شکل نگرفتن خاطرات جمعی و رویدادهای گروهی، کاهش حس تعلق و وابستگی و همچنین افول حس دل بستگی ساکنین به محیط سکونت خود درگیر است. هدف اصلی این پژوهش شناسایی و ارزیابی شاخص های مؤثر بر دل بستگی به محله مسکونی در شهرک دانشگاه یزد است. روش پژوهش از نوع پیمایشی و همبستگی بوده و از پرسشنامه جهت جمع آوری اطلاعات و همچنین از منابع کتابخانه ای و مطالعات میدانی به منظور تکمیل داده های موردنیاز بهره گرفته شده است. از روش رگرسیون چند متغیره برای تجزیه وتحلیل داده ها و تبیین شدت تأثیر شاخص ها بر دل بستگی به محله در نرم افزار SPSS استفاده شده است. یافته های پژوهش حکایت از آن دارد که در بین متغیرهای مطالعه شده، 8 متغیر (ویژگی های سکونتی، تعاملات اجتماعی، حضور پذیری، احساس فردی، احساس جمعی، کالبدی، معنایی و کارکردی) دارای رابطه مستقیم و معنی دار با ارتقای دل بستگی به محله از سوی ساکنین هستند. در میان این متغیر، ویژگی های سکونتی (بتا 463/0)، تعاملات اجتماعی (بتا 431/0) و احساس جمعی (بتا 402/0) به ترتیب از بیشترین سطح معنی داری برخوردارند و تنها متغیر ویژگی های شخصی (بتا 031/0) دارای رابطه معنی داری با ارتقای دل بستگی به محله از سوی ساکنین نمی باشد.
تخمین تقاضای گردشگر درمانی خارجی در 4 منطقه آمایش سرزمین دارای مزیت در پزشکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۸ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
91 - 105
حوزه های تخصصی:
سهم ایران از بازار گردشگری سلامت باوجود ظرفیت های بالای پزشکی و بهداشتی درمانی ناچیز است. لذا کشور ایران به عنوآن یکی از مناطق و قطب های گردشگری پزشکی (درمانی) جهان دارای ظرفیت های بالقوه درمانی و پزشکی است. برای رفع مشکل در این تحقیق حساسیت تقاضای گردشگر درمانی خارجی به انواع عوامل و در کل انواع مخارج گردشگری به تفکیک 4 منطقه آمایش سرزمین که دارای مزیت اولویت خدمات پزشکی و درمانی می باشند، بررسی می شود. در این مقاله 4 منطقه آمایش سرزمین که شامل منطقه 2 (آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی، اردبیل و کردستان)، منطقه 4 (اصفهان، چهارمحال و بختیاری و خوزستان)، منطقه 6 (تهران، قم و البرز)، و منطقه 9 (خراسان جنوبی، خراسان رضوی و خراسان شمالی) می باشد. که برآورد معادلات در سیستم معادلات تقریباً ایده ال، با استفاده از داده های سری زمانی است. بر اساس گزارش اقدامات آمایش سرزمین (1397)، لذا در 4 منطقه گردشگری به ترتیب: منطقه 6، منطقه 2، منطقه 9 و منطقه 4، که به لحاظ پزشکی دارای مزیت نسبی و اولویت بالاترین تقاضای خارجی گردشگری پزشکی می باشد، که تقاضای گردشگری درمانی (پزشکی) با روش تقاضای تقریباً ایده آل تخمین زده شد. بر اساس نظر 183 گردشگر پزشکی خارجی در 4 منطقه آمایش سرزمین، حساسیت تقاضای گردشگری پزشکی، نسبت به عوامل مؤثر و انواع مخارج گردشگر درمانی سنجیده می شود. نتایج در هر 4 منطقه گردشگری پزشکی حاکی از حساسیت گردشگران خارجی به عوامل مختلف کلان از قبیل تورم و نرخ ارز می باشد. علاوه بر آن متغیرهای خدمات و مدت ویزا، مقررات و تسهیلات ورود و خروج، شرایط سیاسی و ارتباطی با ایران، هزینه اقامت، هزینه درمان، زمان انتظار دریافت خدمت و شهرت پزشک و تخصص خاص همه بر تقاضای گردشگر مؤثر است، همچنین گردشگر خارجی نسبت به هزینه ها و مخارج درمان در ایران حساسیت بالا و نسبت به سایر هزینه ها از قبیل اقامت و سایر مخارج حساسیت کمتری دارند.
عوامل و پهنه های زوال کلان شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۴ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
1 - 16
حوزه های تخصصی:
زوال را می توان فرایند پالایش جمعیتی و اقتصادی و کاهش تدریجی طبقات یا اقشار متوسط به بالا و افت بخش مرکزی شهرها تعریف کرد. شهر مشهد 2292 هکتار بافت فرسوده دارد که حدود 600 هزار نفر در آن بافت ها سکونت دارند. بر اساس مطالعات اکتشافی به عمل آمده، تحولات این بافت ها در چند دهه اخیر با ماهیت زوال مطابقت دارد. هدف اصلی این پژوهش، شناسایی عوامل و انطباق و یا عدم انطباق زوال محلات بخش مرکزی شهر مشهد با بافت فرسوده و قدیمی آن است. برای انجام این پژوهش، 12 متغیر مرتبط به پدیده زوال در سرشماری نفوس و مسکن محلات این شهر انتخاب و بر اساس نمره Z استانداردسازی، مقایسه و بر اساس مجموع امتیاز به نقشه تبدیل شدند. آزمون فرضیات با بررسی جامعه آماری سال های 1365 تا 1390 و بلوک های سرشماری سال 1390 مرکز آمار ایران انجام شده است. تحلیل داده ها از طریق استانداردسازی متغیرها بر اساس نمره Z و آزمون میزان پراکندگی و تجمع پدیده زوال توسط شاخص G (خودهمبستگی فضایی موران) انجام شده است. محلات دارای زوال بر اساس مجموع امتیاز هر یک از محلات در نقشه مشخص شد. پردازش آماری و کارتوگرافی نقشه ها به کمک نرم افزارهای Excel و Arc GIS صورت پذیرفته است. نتایج محاسبات نشان می دهد که میانگین نمرات استاندارد متغیرها در سطح شهر، نزدیک به صفر بوده و دارای اختلاف و تفاضل اندکی در مقایسه با یکدیگر هستند. ازاین رو، از مقایسه تفاضل میانگین امتیازات استانداردشده پهنه های در حال زوال و فاقد زوال شهر مشهد استفاده شد. رتبه بندی متغیرها نشان می دهد که سطح تحصیلات و تبعات شغلی و درآمدی آن و میزان سرمایه گذاری در ابنیه جدید به ترتیب تأثیرگذارترین عوامل در زوال بخش درونی شهر مشهد هستند. همچنین، قدمت و منسوخ شدگی بافت، عامل اصلی نابسامانی محلات بخش مرکزی شهر مشهد نیست، بلکه میزان برخورداری اقتصادی و منزلت اجتماعی موجب زوال این محلات شده اند.
تبیین رهیافت شهروندی بوم شناختی در ارتقاء سلامت محیط زیست (مطالعه موردی: محلات منطقه یک کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین موضوع: استفاده از رویکردهای مشارکتی در قالب اجتماعات محلی جهت ارتقاء سلامت محیط زیستی، پاسخی ریشه ای به حل مشکلات محیط زیستی کلان شهرها است. شهروندی بوم شناختی به عنوان جدیدترین رهیافت مشارکت شهروندی در حوزه محیط زیست شهری نقش مهمی در دستیابی به سلامت محیط زیست شهری در سطح محلات کلان شهرها بازی می کند. هدف اصلی پژوهش حاضر تبیین رهیافت شهروندی بوم شناختی در ارتقاء شاخص های سلامت محیط زیست شهری در سطح محلات منطقه یک کلان شهر تهران است. روش: روش پژوهش این مقاله کمی- پیمایشی بوده که داده های مورد نیاز از طریق پرسشنامه گردآوری شد. جامعه آماری شامل 26 محله منطقه یک کلان شهر تهران بوده و نمونه آماری که از طریق فرمول کوکران محاسبه شد، تعداد 383 بود و به شیوه سهمیه ای به نسبت جمعیت بالای 18 سال در هر محله توزیع گردید. داده های جمع آوری شده به وسیله شاخص های توصیفی و آزمون تی تک نمونه ای در محیط نرم افزار SPSS تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد که محلات منطقه یک از نظر دو متغیر شهروندی بوم شناختی و ارتقاء سلامت محیط زیست شهری از وضعیت نسبتاً خوبی برخوردارند. همچنین نتایج حاکی از آن است که شاخص های دو متغیر دارای همبستگی مثبت هستند. در نهایت مدل رگرسیونی نشان می دهد که شاخص های متغیر شهروندی بوم شناختی تبیین کننده متغیر ارتقاء سلامت محیط زیست شهری است. مشارکت بوم شناختی با 0/616 ، باور بوم شناختی با 0/303 و آگاهی بوم شناختی با 0/133 بیشترین مقدار در تبیین متغیر ارتقاء سلامت محیط زیست شهری را به خود اختصاص داده اند. نتایج: نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد جهت ارتقاء سلامت محیط زیست محلات شهری باید به این شاخص ها توجه ویژه ای شود.
بررسی فضاهای پارک های شهری براساس توانمندی های معلولین جسمی حرکتی (نمونه موردی: پارک نبوت کرج)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
آینده پژوهی شهری دوره ۱ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
21 - 37
حوزه های تخصصی:
با توجه به نیاز همه اقشار جامعه به عبور و مرور در سطح شهرها و استفاده از پارک ها به ویژه در کشورهای توسعه یافته، طراحی های بسیار زیبا و مناسب، بر پایه ضوابط طراحی صحیح، جهت استفاده معلولین جسمی و حرکتی در کنار قشر سالم جامعه صورت گرفته است تا جهت استفاده از موارد مذکور و ایجاد بهتر امکان حضور معلولین در فضاها و سطح شهرتسهیل صورت گیرد. معلولان بخشی از افراد جامعه اند که همچون سایر شهروندان، نیازمند دسترسی و استفاده مطلوب از امکانات و خدمات عمومی می باشند، لذا در این تحقیق با هدف کسب رضایت خاطر این گروه خاص از شهروندان بعنوان جامعه هدف، وضع موجود پارک نبوت کرج به عنوان محدوده و قلمرو پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است. با توجه به اهمیت مسأله، مراکز تفریحی، به خصوص پارک ها، فضاهای سبز و باغ های شهری، باید به گونه ای طراحی و احداث شوند که کم توانان جسمی نیز قادر به استفاده از این گونه اماکن باشند. روش تحقیق روش توصیفی – تحلیلی می باشد و داده های پژوهش به روش مطالعات کتابخانه ای، بررسی میدانی و مقالات حاضر جمع آوری شده اند. نتایج پژوهش بیانگر وجود مشکلاتی در بخش های سرویس و خدمات ویژه معلولان و تردد آنها می باشد. بررسی های میدانی در این تحقیق نشان می دهد که پارک نبوت با توجه به وسعت، قدمت و موقعیت خاص مکانی، پتانسیل لازم جهت تبدیل شدن به یک فضای مناسب تفریحی برای معلولین را دارا می باشد. در این راستا، پیشنهاداتی برای نیل به این هدف بیان شده است.
سنجش و ارزیابی راهبردی کیفیت بافت های تاریخی با تاکید بر رویکرد بازآفرینی شهری (مطالعه موردی: محدوده بازار کرمان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
آینده پژوهی شهری دوره ۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳
1 - 24
حوزه های تخصصی:
یکی از رویکردهای اخیر در زمینه مرمت بافت های تاریخی، رویکرد بازآفرینی پایدار شهری که نسبت به رویکردهای پیشین دید جامع تر به بافت تاریخی و حفاظت آن دارد. در این رویکرد به منظور مرمت بافت تاریخی از تمامی ابعاد توسعه پایدار شامل ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، مدیریتی و زیست محیطی استفاده شده است. این پژوهش با هدف سنجش و ارزیابی راهبردی کیفیت بافت محدوده بازار کرمان با رویکرد بازآفرینی سعی بر آن دارد که با روش تحقیق توصیفی و تحلیل محتوا (کمی و کیفی) و با بررسی اسناد و بیانیه های مربوط به بازآفرینی و پژوهش های انجام گرفته شده با این رویکرد، دیدی جامع از ابعاد و معیارهای آن داشته باشد. از این رو روش تحقیق حاضر از لحاظ هدف کاربردی و دارای ماهیت پیمایشی است و جمع آوری داده از طریق بررسی اسنادی و کتابخانه ای، پرسش نامه (از دیدگاه 50 نفر از مسئولان و ساکنین محدوده) انجام شده است. سپس داده ها در نرم افزار Excel وارد و تحلیل و پس از آن با استفاده از مدل راهبردی QSPM مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. اطلاعات به دست آمده با استفاده از نرم افزار GIS درقالب شاخص های موثر بازآفرینی مورد بررسی قرار گرفته و با استفاده از تکنیک راهبردی QSPM راهبرد و راهکارهای موثر بازآفرینی محدوده استخراج گردیده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که بافت تاریخی از کیفیت لازم جهت باز آفرینی برخوردار نبوده و نیازمند اقدامات متعدد در خصوص زنده سازی بافت همچون احیا و مرمت ابنیه تاریخی در محدوده بافت تاریخی دارد. در این رابطه، نتایج حاصل از تکنیک سوات نیز نشان دهنده این امر است که استراتژی آن از نوعWO بوده و قابلیت حفاظت و تغییر را در صورت استفاده از نقاط قوت جهت برطرف کردن ضعف ها دارا می باشد.
شناسایی و تحلیل چالش های مدیریت سیاسی فضا در کلانشهر تهران با رویکرد داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین موضوع: به دلیل اهمیت سازمان دهی فضا در توسعه کشورها، دولت ها نسبت به تقسیم فضای سرزمینی خود به شکل مناسب جدیت خاصی دارند. هدف از پژوهش حاضر، آسیب شناسی مدیریت سیاسی فضا در کلانشهر تهران می باشد.روش: پژوهش حاضر به صورت کیفی وبه روش داده بنیاد و توسط داده های مستخرج از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 20 نفر از خبرگان استفاده شد. پژوهش در سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی انجام گردید. همچنین آسیب شناسی در پنج شبکه اصلی روش داده بنیاد شامل عوامل زمینه ای، عوامل علّی، عوامل مداخله گر، راهبردها و پیامدها شناسایی گردیدند.یافته ها: در کدگذاری باز ابتدا 268 کد و در نهایت 60 کد از مصاحبه ها استخراج و وارد مراحل بعد شد. در کدگذاری محوری، 5 شبکه اصلی، 13 مقوله اصلی و 50 مقوله فرعی شناسایی گردید که توسط یک مدل در کدگذاری انتخابی معرفی شد. عوامل زمینه ای در مقوله های حاکمیت قانون، نبود قانون جامع، مدیریت چندگانه و ناآرامی ها و چالش های امنیتی؛ عوامل علّی در مقوله های تمرکزگرایی شدید و جامعه و فرهنگ؛ عوامل مداخله گر در مقوله های ازدحام جمعیت و مبارزه با فساد؛ راهبردها در مقوله های حق اظهارنظر و پاسخگویی و مشارکت سیاسی شهروندان و پیامدها در مقوله های اثربخشی دولت، بهبود کیفیت مقررات و ثبات سیاسی و عدم خشونت تقسیم بندی شدند.نتایج: به طورکلی می توان گفت که بر اساس نتایج بدست آمده عوامل زمین ه ای مشتمل بر 4 مقوله حاکمیت قانون، نبود قانون جامع، مدیریت چند گانه و ناآرامی ها و چالش های امنیتی، عوامل علّی مشتمل بر 2 مقوله شامل تمرکز گرایی و جامعه و فرهنگ، عوامل مداخله گر مشتمل بر 2 مقوله ازدحام جمعیت و مبارزه با فساد، عوامل راهبردها مشتمل بر 2 مقوله حق اظهار نظر و پاسخ گویی و مشارکت سیاسی شهروندان می باشد .
تحلیل رضایتمندی شهروندان از فضای نوار ساحلی در شهرهای بندرگاهی (مطالعه موردی: شهر بوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۹ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
211 - 229
حوزه های تخصصی:
سواحل یکی از ارکان هویت بخش به شهرهای بندرگاهی هستند که بازتاب ارزش های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی آن شهر به شمار می آیند. اگرچه بخشی از نوار ساحلی شهرها کارکردهای غیرشهری دارند، همچنان محدوده های وسیعی از آن ها را می توان به مثابه فضای شهری دانست. از همین رو، پژوهش توصیفی-تحلیلی حاضر با هدف تحلیل رضایتمندی شهروندان از فضاهای نوار ساحلی شهرها، به استخراج نظرات کاربران این فضاها در شهر بوشهر پرداخته و مبتنی بر مطالعات اسنادی و مشاهدات میدانی از طریق پرسش نامه است. جامعه هدف پژوهش، ساکنان شهر بوشهر است که 100 نفر از آن ها به روش نمونه گیری هدفمند بررسی شدند. در ادامه، داده ها در نرم افزار SPSS وارد شدند و تحلیل آن ها به کمک مدل تحلیل عاملی اکتشافی و مدل رگرسیون چندمتغیره خطی صورت گرفت. نتایج تحلیل نشان می دهد پنج عامل سرزندگی، آسایش محیطی، پایداری اکولوژیکی، حضورپذیری و نفوذپذیری به ترتیب بیشترین تأثیر را بر سطح رضایتمندی مردم از فضای نوار ساحلی دارند. همچنین نتایج تفصیلی تر نشان می دهد از میان چهار محدوده مورد مطالعه، نوار ساحلی جفره بالاترین امتیاز و نوار ساحلی نفتکش کمترین امتیاز را کسب کرده اند. با توجه به امتیاز عوامل مختلف، اولویت مداخله برای نوار ساحلی جفره به عامل پایداری اکولوژیکی، نوار ساحلی ریشهر به عامل آسایش محیطی و نوارهای ساحلی لیان و نفتکش به عامل سرزندگی مربوط هستند که براساس آن ها راهبردهایی پیشنهاد شده است.