فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۹۴۱ تا ۴٬۹۶۰ مورد از کل ۶٬۲۹۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
فقر مایة پریشانی انسان، سرگردانی عقل و غم و اندوه است. رهبران کشورهای عضو سازمان ملل متعهد شده اند در هزارة سوم تعداد فقیران را تا سال 2015م به نصف کاهش دهند. اما از آنجا که بین اقتصاد سیاه و فقر ارتباط تنگاتنگی وجود دارد و شکل گیری آن در اقتصاد ایران روند روبه رشدی به خود گرفته، شناسایی میزان تأثیر عوامل حاصل از ایجاد بازار سیاه بر فقر در مناطق شهری اهمیت بسزایی پیدا می کند؛ بنابراین اولین گام در طراحی و اجرای برنامه های جدید برای مبارزه با فقر، بررسی میزان این آثار است. این پژوهش به تجزیه و تحلیل تأثیر اقتصاد سیاه بر فقر در مناطق شهری ایران با استفاده از الگوی بردارهای خودرگرسیونی (VAR) می پردازد. در این الگو، متغیرهای درآمد سرانه، بیکاری، بار مالیات بر درآمد، بار مالیاتی مستقیم، درجة باز بودن اقتصاد و تورّم عوامل ایجادکنندة اقتصاد سیاه در سال های مورد بررسیِ 1363- 1386 هستند. نتایج حاکی از این است که در مناطق شهری، متغیر درآمد سرانه بیشترین تأثیر را بر فقر دارد؛ بنابراین اگر سیاست گذاران خواهان تغییر و بهبود در فقر شهری هستند، متغیر کارساز همان تغییر در درآمد سرانه با همة لوازم و تمهیدات نهادی و توزیعی آن است.
اولویت بندی چالش های اسکان غیررسمی با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی (AHP) مطالعه موردی: محله جعفرآباد کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دوم بهار ۱۳۹۲ شماره ۶
43 - 58
حوزه های تخصصی:
اسکان غیررسمی پدیده ای است که در زمین های از عوامل، فراتر از مکان تشکیل شده و گسترش یافته و متقابلاً بر محیطی فراتر از آن نیز تأثیر می گذارد. چاره جویی این مسئله به سیاست گذاری و اقداماتی نه فقط در سطح محلی آن، بلکه در سطح ملی نیاز دارد. بنابراین هدف از این مطالعه، بررسی، شناخت و اولویت بندی مسائل و مشکلات اسکان غیررسمی در شهر کرمانشاه، مطالعه موردی محله جعفرآباد می باشد. به این منظور، از روش تحقیق پیمایشی برای انجام پژوهش استفاده شد. اطلاعات از طریق پرسشنامه محقق ساخته و با استفاده از 052 خانوار به عنوان نمونه مورد مطالعه که به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شده اند، جمع آوری گردید. یافته های پرسشنامه با استفاده از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی (AHP) مورد بررسی قرار گرفته اند. در این مطالعه مسائل و مشکلات موجود در مناطق حاشیه نشینی به پنچ دسته کلی تقسیم شد. چالش های اقتصادی، چالش های اجتماعی، چالش های آموزشی، چالش های بهداشتی و چالش های مربوط به امور رفاهی، مبنای کلی این مطالعه می باشد. نتایج تحقیق نشان می دهد، عامل اجتماعی، اصلی ترین چالش در منطقه و عوامل اقتصادی، بهداشتی، آموزشی و رفاهی در اولویت های بعدی می باشند.
بازشناسی نظام معانی محیطی در محیطهای تاریخی با تأکید بر تحولات اجتماعی مخاطبان مطالعه موردی: محله صیقلان رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دوم بهار ۱۳۹۲ شماره ۶
75 - 87
حوزه های تخصصی:
چارچوب رابطه غیرکلامی انسان_ محیط (که به ایجاد معانی محیطی و ادراک آن از سوی مخاطبان منجر می گردد) در بافت های تاریخی با توجه به جریان بطئی تحولات فیزیکی در آنها، از شرایط خاصی برخوردار است؛ چنان که در این بافت ها، بیشتر ِ تحول در شاخص های فردی و اجتماعی مخاطبان است که عامل اصلی دگرگونی در معانی محیطی محسوب می گردد. بر این اساس، سطح تحول یافتگی جامعه، می تواند مبنای تداوم پذیری معانی دیروزین و یا گونه گونی آنها در شرایط امروزین باشد. این پژوهش به کنکاش در چگونگی ادراک معانی محیطی از سوی مخاطبان و سنجش گوناگونی های آن، بر پایه تفاوت در سطح تحول یافتگی اجتماعی آنها می پردازد. فرضیات پژوهش بدین موضوع اشاره دارند که گروه های اجتماعی تحول یافته تر، بر پایه شرایط امروزین، معانی جدیدی را در مواجهه با بافت ها و عناصر تاریخی خلق می کنند، در حالی که گروه های اجتماعی کمتر تحول یافته، به دنبال کشف معانی دیروزین فضای تاریخی هستند. در این بین، گروه میانه ای نیز ضمن درک معانی دیروزین فضا، در پی بسط و تداوم آن در شرایط کنونی می باشند. روش تحقیق همبستگی در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفته و در بخش هایی از تحقیق نیز از روش تفسیری_ تاریخی استفاده شده است. همچنین شیوه گردآوری اطلاعات به صورت اسنادی_ میدانی (در محله تاریخی صیقلان رشت) بوده و داوری بر داده های گردآوری شده از طریق آزمون آماری کای دو، صورت گرفته است. یافته های پژوهش ضمن پاسخ به سؤالات تحقیق، بر این واقعیت تأکید دارند که درصد بالایی از جامعه آماری پژوهش، در گروه میانه ای قرار می گیرند که در پی تغییر بطئی معانی دیروزین و تداوم یافتن آن ها متناسب با شرایط تحولات امروزین جامعه هستند.
بررسی تأثیر سیاستهای فضایی بر ساختار فضایی شهری با تأکید بر تراکم ساختمانی مطالعه موردی: تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دوم بهار ۱۳۹۲ شماره ۶
89 - 104
حوزه های تخصصی:
ساختار فضایی شهر می تواند بر ابعاد مختلف توسعه شهری تأثیر جدی برجای گذارد، این مسئله با توجه به مشکلات محیطی مانند آلودگی هوا، ترافیک و تغییر کاربری اراضی به ویژه در کشورهای در حال توسعه مثل ایران، توجه برنامه ریزان شهری را به خود جلب کرده است. از این رو هدف این مقاله بررسی ساختار فضایی تحت تأثیر سیاست های فضایی مربوط به تراکم ساختمانی در شهر تهران به عنوان یکی از شهرهای جهان سوم است. روش تحقیق توصیفی - تحلیلی است و با بهره گیری از تکنیک های آنتروپی شانون، تراکم، آزمون T و مدل hot- spot به تحلیل چگونگی گسترش کالبدی- فضایی شهر تهران پرداخته شده است. نتایج حاصل از مدل آنتروپی شانون و hot- spot که در طی سال های58- 5731 انجام شده، نشان می دهد که شهر تهران دارای الگوی رشد پراکنده است. همچنین ساختار فضایی شهر تهران در هشت جهت جغرافیایی نشان می دهد که با توجه به توزیع تراکم ساختمانی و جمعیت، ساختار فضایی شهر تهران فاقد بخش مرکزی قوی می باشد؛ اما بعضی از شواهد حاکی از حرکت به سمت فشردگی نامحسوس در سال های اخیر است. الگو پراکنده می تواند تأثیرات منفی زیادی در بخش های مختلف اقتصادی _ اجتماعی و زیست محیطی به بار آورد، بنابراین ابعاد فضایی سیاست ها در برنامه ریزی تراکم ساختمانی باید مورد توجه قرار گیرد.
فرآیند بازآفرینی منظر میادین شهر تهران با هدف ارتقای تعاملات اجتماعی شهروندان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دوم تابستان ۱۳۹۲ شماره ۷
3 - 14
حوزه های تخصصی:
مهاجرت، تفاوت، جابجایی دائمی و رشد سریع جمعیت در تهران مانع از شکل گیری روابط اجتماعی در محلات آن شده است. این در حالی است که کنش های متقابل اجتماعی می توانند به عنوان یکی از مؤلفه های سازنده سرمایه اجتماعی شهر، نقش مهمی در بازآفرینی شهری به مثابه رویکردی مداخله گر در مرمت شهری تلقی گردند. موضوع بازآفرینی شهری با توجه به ماهیت و راهبرد های آن می تواند تنها پاسخ مناسب پیش ِروی برنامه ریزان شهری در تهران معاصر باشد. در این میان بازآفرینی منظر میادین شهر تهران می تواند به عنوان یکی از مؤلفه های مهم در ارتقای میزان تعاملات اجتماعی رودرروی شهروندان دانسته شود. در این نوشتار از راهبرد کیفی در رویکردی استنتاجی استفاده شده و از مورد پژوهشی، در بررسی 10 نمونه از میادین شهر بهره گرفته شده است. از آنجا که تعاملات اجتماعی دارای مؤلفه های زمانی _ مکانی هستند، عوامل محیطی مؤثر در شکل گیری آنها مورد مداقه قرار گرفته و مؤلفه های عینی (طبیعی و کالبدی) و ذهنی (خاطرات و روابط انسانی) منظر این نواحی مورد بررسی قرار گرفته اند. در نتیجه مجموعه ای از راهبردها و راهکارهای اصلاح منظر این میادین شامل ساماندهی عناصر طبیعی و مبلمان شهری میادین، ساماندهی جریان پیاده و سواره، ایجاد و تقویت فعالیت های انتخابی و در نهایت احیا و تداوم جریان خاطرات میادین پیشنهاد شده است. اصول بازآفرینی منظر میادین شهری حاصل از این پژوهش، در قالب نموداری شامل تحلیل مؤلفه های طبیعی، انسان ساخت و انسانی می باشد که هر مؤلفه به تبیین راهبردهای طبیعی، انسان ساخت و اجتماعی با هدف ارتقای تعاملات اجتماعی منتهی می شود. ترکیب همزمان هر سه راهبرد، مجموعه اصول بازآفرینی هر میدان را متناسب با ویژگی های اجتماعی، کالبدی، تاریخی و طبیعی آن شکل خواهد داد.
سرمایه اجتماعی و پایداری شهری مطالعه موردی: شهر گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دوم پاییز ۱۳۹۲ شماره ۸
31 - 46
حوزه های تخصصی:
پایداری شهری در گرو تأمین رفاه نسبی، مشارکت شهروندان و افزایش آگاهی اجتماعی برای همه اعضای جامعه است. در واقع پایداری مستلزم رعایت عدالت اجتماعی و توجه متوازن به وجوه فرهنگی، سیاسی و اقتصادی حیات جامعه است؛ به گونه ای که نیروی انسانی را به فراگرد توسعه خوشبین و امیدوار سازد. امروزه سرمایه اجتماعی به عنوان یکی از عوامل محوری اثرگذار بر پایداری سکونتگاه ها چه در بُعد کلان یعنی جامعه و چه در بُعد میانه یعنی بنگاه ها و مؤسسات و چه در بُعد خُرد یعنی خانوارها و افراد شناخته شده است. . هدف مقاله حاضر شناخت ارتباط بین سرمایه اجتماعی با پایداری شهری می باشد. در این پژوهش مفهوم سرمایه اجتماعی شامل دو بُعد شناختی و ساختاری و مفهوم پایداری شامل ابعاد اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی، نهادی و کالبدی می باشد که در این پژوهش ارتباط بین مفاهیم و ابعاد نامبرده با یکدیگر مورد بررسی قرار گرفته است. جهت رسیدن به هدف تحقیق از روش تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی و برای جمع آوری داده ها از ابزار پرسشنامه محقق ساخته و برای تحلیل داده های تحقیق از نرم افزارهای SPSS و GIS استفاده شده است. جامعه آماری شامل شهروندان بالای 15 سال ساکن در سه ناحیه شهر گرگان می شود که 240 نفر از ساکنان با روش نمونه گیری خوشه ای توأم با تصادفی سیستماتیک در سه منطقه بالا، متوسط و پایین شهر انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج تحقیق نشان داد که میزان سرمایه اجتماعی و وضعیت پایداری شهری در بین محلات مورد مطالعه متفاوت بوده است. در نهایت از طریق تحلیل داده ها و آزمون های آماری این گونه استنباط شد که بین سرمایه اجتماعی و پایداری در شهر گرگان رابطه مثبت و معناداری برقرار است. بنابراین سرمایه اجتماعی بالا وسیله ای برای افزایش پایداری شهری می باشد و بالعکس سرمایه اجتماعی پایین می تواند موجبات ناپایداری را برای ابعاد ساختاری شهر اعم از اقتصاد، اجتماع، نهادها، فضا و محیط زیست فراهم آورد. دلالت های این تحقیق مبنی بر ارتباط وثیق بین سرمایه اجتماعی با پایداری شهری، لزوم توجه به مؤلفه های سرمایه اجتماعی و اتخاذ سیاست هایی برای حفظ، تقویت و ارتقاء سرمایه اجتماعی در راستای تضمین پایداری در فضای جغرافیایی شهر دو چندان می نماید.
ارزیابی تناسب اراضی میان بافتی شهر گرگان برای توسعه میان افزا با استفاده ترکیبی از AHP و GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره سوم زمستان ۱۳۹۲ شماره ۹
69 - 80
حوزه های تخصصی:
زمین مهم ترین عامل توسعه و گسترش فیزیکی شهرها می باشد؛ و مقوله مدیریت زمین در حال حاضر به یکی از مهم ترین بحث ها و دغدغه های دولت های محلی تبدیل گردیده است. همچنین رشد و توسعه پراکنده شهرها، موجب تخریب محیط زیست و منابع طبیعی پیرامون شهرها شده است. در این بین، بر اثر تصمیم گیری های نامناسب و شتاب زده، برخی از ظرفیت های اراضی درونی و میان بافتی شهرها برای توسعه و یا توسعه مجدد، از سوی مدیران شهری نادیده گرفته شده است. از این رو هدف از این تحقیق، تشخیص و شناسایی اراضی مناسب میان بافتی شهر گرگان برای توسعه میان افزا و مجدد می باشد. نوع تحقیق کاربردی و روش بررسی آن توصیفی_ تحلیلی است. بدین منظور، از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP)، به عنوان یک مدل تصمیم گیری چندمعیاره (MCDM)، به منظور اولویت بندی، وزن دهی و تعیین نسبت پایندگی معیارها و سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS)، به عنوان ابزاری نیرومند در تصمیم گیری و مدیریت محیط، برای تولید، پردازش و همپوشانی لایه ها استفاده گردید. طی این فرآیند، 14 معیار و شاخصِ تأثیرگذار شامل ارتفاع، شیب، جهت شیب، لغزش، حریم گسل، حریم رودخانه، کاربری اراضی شهری، دانه بندی قطعات، تعداد طبقات ساختمان ها، تراکم واحد مسکونی، منطقه بندی ساختمانی، تراکم جمعیت، قیمت اراضی و بافت فرسوده، در قالب شاخص های طبیعی، کالبدی و اجتماعی شناسایی، تهیه و مورد استفاده قرار گرفت. در پایان با تولید نقشه نهایی، با جمع معیارها و زیرمعیارهای (لایه های) وزن دار به وسیله عملیاتِ ریاضی و همپوشانیِ موزون در محیط نرم افزار ArcGIS، اراضی سازگار و مناسب برای توسعه درونی شهر گرگان، به منظور پاسخ به تقاضای شهروندان برای زمین و مسکن، تعیین گردید. نقشه نهایی بیانگر آن است که، بیشترین اراضی میان بافتی سازگار و مناسب برای توسعه مجدد و میان افزا، در بافت شمال شرقی و شمال و کم ترین سازگاری و تناسب اراضی در بافت جنوب غربی، جنوب و حریم رودخانه ها قرار گرفته اند.
آسیب شناسی نقاشی های دیواری همدان از منظر شهری
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال اول بهار ۱۳۹۲ شماره ۳
۶۷-۷۶
حوزه های تخصصی:
نقاشی دیواری را می توان اولین زایش راستین هنر انسان در سپیده دم تاریخ هنر دانست. نقاشی دیواری و دیوارنگاری از جمله هنرهایی است که اگرچه سابقه ای چندهزارساله در عرصه هنرهای تجسمی ایران دارد، اما در میان هنرهای معاصر با پا گرفتن مرکز زیباسازی شهرداری ها در دهه های اخیر بود که به صورت گسترده به آن توجه شده است. این پژوهش تلاش دارد تا دلایل ایجاد نقاشی دیواری در دوران معاصر را مورد بررسی قرار دهد. سپس نیازهای امروز جامعه شهری شهر همدان به نقاشی دیواری که همانا ارتقاء محیط شهری مطابق با سلیقه مخاطب عام به همراه ایجاد سرزندگی و شادابی روح شهر است را مطرح نماید. برای نائل آمدن به این هدف ابتدا تعریف صحیحی از نقاشی دیواری مطرح می شود و وجه تمایز آن با نقاشی و همچنین نقاشی های بزرگ مشخص می گردد. سپس با تمرکز بر چهار معیار توجه به فضای فرهنگی و جغرافیایی شهر، توجه به ویژگی های حیطه استقرار اثر در مکان (بررسی جنس مخاطب از نظر کیفیتی و فرهنگی)، ارتباط اثر با بستر پیرامونی، و استخدام تصویر در خدمت هدف و موضوع مورد نظر آثاری از شهر همدان مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی آسیب های بصری ارائه شده در نقاشی های دیواری اجرا شده در شهر همدان را بررسی می کند و در نتیجه راهکارهای جلوگیری از آلودگی بصری که همانا بهره مندی از متخصصان هنر، اجتناب از قضاوت های غیرکارشناسانه و همچنین توجه به موقعیت و فرم و مضمون دیوار را مطرح می نماید.
بررسی وضعیت موجود مسکن مهر و ارزیابی امکان اجرای این پروژه در محدوده بافت فرسوده (مطالعه موردی: شهر کرمانشاه)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق بررسی وضعیت موجود مسکن مهر و ارزیابی امکان اجرای این پروژه در محدوده بافت فرسوده در راستای تحقق توسعه شهری و افزایش عرضه مسکن همچنین مشارکت مردم در ایجاد محیط زندگی است. این پروژه بر اساس مطالعات کتابخانه ای و مطالعات میدانی و با بهره مندی از مطالعات اسنادی انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل اعضای تعاونی مسکن مهر، ساکنان بافت فرسوده و مدیران و کارشناسان اجرایی پروژه مسکن مهر در سطح شهر کرمانشاه می باشد. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه است و داده های جمع آوری شده، با برنامه SPSS-16 تحلیل شده است. نتایج تحقیق نشان داد برنامه مسکن مهر گام مهمی در جهت خانه دار نمودن اقشار کم درآمد جامعه است. از سویی به نظرمی رسد اطلاعات شفاف و روزآمدی در خصوص اجرای مسکن مهر در بافت فرسوده وجود ندارد و بیشتر ساکنان در بی خبری بسر می برند و این نشان دهنده عدم ارتباط و هماهنگی بین مسئولین امر و ساکنین بافت فرسوده است. با اطلاع رسانی به موقع از طریق رسانه های عمومی، شفاف سازی و نظارت مستمر بر دستگاه های مجری، تملک اراضی بافت های فرسوده و واگ ذاری آن به انبوه سازان می توان به نتایج مطلوب تری در جهت سیاست های جاری توسعه مسکن (مسکن مهر) درراستای توجه به بافت فرسوده به منظور توسعه شهری پایدار برداشت. از سویی اعتماد و باور به عموم مردم و مشارکت دادن تمام شهروندان در تصمیم گیری ها می تواند در ساماندهی بافت های فرسوده مورد توجه قرار گیرد.
بررسی معماری سبز در خانه های مسکونی در راستای همزیستی انسان با اکولوژی (مطالعه موردی: روستای ورکانه)
حوزه های تخصصی:
رشد سریع جمعیت و عدم توجه به طبیعت منجر به مصرف بیش از حد سوخت های فسیلی و درنتیجه خسارت های جبران ناپذیری به محیط زیست می شود. این موضوع به قدری اهمیت داشته که در معماری رویکردهای نوینی همچون معماری سبز ایجاد شده است. تلاش در جهت طراحی خانه های سبز با بهره گیری از انرژی های پاک و فضاهای طبیعی در آن، از راهکارهای این رویکرد است که موجب کاهش معضلات زیست محیطی می شود. از سوی دیگر بستر محیط زیست دارای الگوهایی است که گذشتگان در معماری سنتی ایران ازجمله روستاها به صورت ارتباط هماهنگ و تنگاتنگ بین بافت روستا و سایر ساختار طبیعت به کار بسته اند. از این میان می توان به روستای ورکانه واقع در اطراف شهرستان همدان اشاره کرد که وجود کمبود امکانات مدرن در استفاده از انرژی های فسیلی منجر به شکل گیری معماری خاص همراه با ویژگی های منحصربه فرد روستا شده، که در این زمینه، نمونه جالب توجه است. این مقاله در پی درک اصول و ارزش های حاکم بر معماری خانه های روستای ورکانه به عنوان یک معماری سبز است و استخراج ویژگی های قابل تکرار آن در راستای دستیابی به اهداف معماری سبز، از اهداف آن به شمار می رود. روش مورداستفاده در این نوشتار، توصیفی- تحلیلی بوده و ابزار گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای است. برای دستیابی به اهداف موردنظر پس از بررسی مفاهیمی همچون معماری سبز، خانه سبز، یادآوری اهداف طراحی خانه سبز و اصول بنیادین آن، به مطالعه ویژگی های خانه های روستای ورکانه و عوامل تأثیرگذار بر شکل گیری آن از لحاظ ارتباط خانه های روستا با طبیعت پیرامون، تأثیر باد و تابش آفتاب بر نحوه چیدمان فضایی، پلان و درنتیجه فرم بناها ، تأثیر مصالح بومی در حفظ انرژی فضاهای داخلی می پردازد و ارزش های معماری سبز در آن ها موردبررسی قرار می گیرد. این بررسی با در نظر گرفتن شش جنبه معماری سبز انجام می پذیرد. در انتهای مقاله راهکارها و اصول بومی اتخاذشده در این روستا که قابلیت تعمیم به معماری معاصر امروز را دارد و می تواند باعث کاهش مصرف انرژی در این اقلیم شود همچون توجه به نحوه قرارگیری فضاها، در قالب جدولی بیان می گردد.
در جستجوی معیارهای شکل دهنده شبکه فضاهای شهری در بافت های تاریخی ایران؛ نمونه موردی: اصفهان، دردشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۱ بهار و تابستان ۱۳۹۲ شماره ۳۱
۸۲-۶۵
حوزه های تخصصی:
هماهنگی و پیوستگی میان اجزای فضا و فعالیت های آنها در بافت های تاریخی ایران سبب می شود که این شهرها در نظر ناظر به شکل یک کل منسجم از اجزا جلوه نمایند. از سوی دیگر، ارزش های فضایی این شهرها را توالی و توجه به کیفیت های کالبدی و بصری فضاهای شهری می سازند. در این شهرها ترکیب فضاهای شهری به شکل شبکه ای از فضاهای ایستا و پویا صورت می گیرد. این ترکیب در بافتهای تاریخی ایران، شبکه ای منسجم از فضاهای شهری را تشکیل می دهد که که استخوانبندی و ساختار فضایی بافت بر مبنای آن وجود می یابد. مقاله حاضر جستاری است در پی بیان جایگاه شبکه فضاهای شهری در ساختار شهرهای تاریخی ایران. در فرآیند پژوهش از روشهای مختلف تحقیق تاریخی، مقایسه و تحلیل محتوا و مطالعات کتابخانه ای جهت تکمیل ادبیات موضوع و سپس پژوهش نمونه موردی به صورت مطالعات میدانی در بافت تاریخی محله دردشت اصفهان این فرایند را تکمیل می کند. نتایج تحقیق حکایت از آن دارد که ترکیب سه مفهوم معیارهای کالبدی، فعالیتی و هویتی مفاهیم پایه ای در شکل گیری این شبکه را در بر دارد. در طول زمان نیز این مفاهیم موجب استمرار عملکردی شبکه فضاهای شهری در ساختار بافت های تاریخی می باشد.
ارزیابی سیاست های توسعه پایدار در بخش حمل و نقل شهری با استفاده از مدل های سیستم پویایی؛ مطالعه موردی: شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۱ بهار و تابستان ۱۳۹۲ شماره ۳۱
۲۹۴-۲۸۱
حوزه های تخصصی:
گسترش حمل ونقل شهری پیامدهایی از قبیل نرخ فزاینده تصادفات رانندگی، مصرف بی رویه انرژی های فسیلی، تولید آلاینده های مخرب سلامت انسان و محیط زیست و هزینه های کلان ناشی از این موارد را به دنبال دارد. ازاینرو، افزایش نیاز روزافزون به توسعه بخش حمل ونقل به عنوان یکی از ارکان اساسی توسعه یافتگی ضرورت دستیابی به حمل ونقل پایدار را تقویت می نماید. در این راستا، شناسایی و اولویت دهی به سیاست های توسعه پایدار حمل ونقل بسیار حایز اهمیت است. در مقاله حاضر تلاش گردیده با استفاده از مدل های سیستم پویایی وضعیت حمل ونقل شهر مشهد مدلسازی شود. در ادامه، تعداد 20 سناریو در پنج گروه سیاستی جهت ارزیابی توسعه پایدار حمل ونقل شهری برای افق 20 ساله درنظرگرفته شده و بر مبنای نتایج آن، سیاست های موردنظر در سال طرح اولویت دهی شده است. در این ارزیابی مشخص گردیده سیاست های هم پیمایی، کاهش خودروهای فرسوده و افزایش کیفیت وسایل نقلیه همگانی، بیشترین تاثیر را بر روی شاخص های پایداری گذاشته و توانسته معضلات ناشی از حمل ونقل را طی 20 سال آینده کمینه نماید. به نظر می رسد، پیشنهادات ارائه گردیده در این مقاله در تصمیم گیری گردانندگان حمل ونقل شهری جهت دستیابی به حمل ونقل پایدار موثر واقع شود.
ارزیابی میزان احساس امنیت شهروندان در شهرهای جدید، مورد پژوهی: شهر جدید اشتهارد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۱ بهار و تابستان ۱۳۹۲ شماره ۳۱
۳۳۴-۳۱۷
حوزه های تخصصی:
امنیت پیش زمینه یک اجتماع سالم و احساس امنیت بستر ساز توسعه جوامع انسانی است و سعادت یک اجتماع در گرو حفظ و بقاء امنیت و احساس ناشی از آن است. حضور مردم در فضای عمومی شهر مستلزم احساس امنیت از سوی آنان است. یکی از مهمترین عوامل تهدید کننده حضور مردم در فضاهای عمومی، ترس یا احساس ناامنی (احساس عدم امنیت) است. در تحقیق از نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای استفاده شد. در داخل ناحیه شهروندان به طور تصادفی ساده انتخاب شدند و در مرحله دوم در داخل مناطق شهر جدید اشتهارد با توجه به تعداد محلات هر منطقه به تناسب محلاتی جهت نمونه گیری انتخاب شدند. برای سنجش پایایی ابزار سنجش از آزمون آلفای کرونباخ استفاده شده است. آلفای کرونباخ برای سنجش احساس امنیت در شهرهای جدید با تعداد 50 گویه (0.94=a) به دست آمد. جهت اعتبار گویه های به دست آمده و به کار گرفته شده در تحقیق در سنجش احساس امنیت، از اعتبار صوری استفاده شده است. و به منظور توصیف و تحلیل داده ها از نرم افزار spss استفاده شده و از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس، تفاوت میانگین ها (t.test) و رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. انتظار می رفت اشتهارد به عنوان یک شهر جدید واجد مولفه های اساسی امنیتی باشد و این انتظار خود از آنجا مایه می گرفت که شهر جدید بر اساس برنامه ریزی همه جانبه و با لحاظ معیارهای مورد نظر ساخته می شود و تکوین و رشد می یابد. نتایج تحقیق نشان می دهد انتظار فوق چندان برآورده نشده است که می تواند متاثر از شرایط اجتماعی کل جامعه و مهاجرپذیری شهر باشد. نتایج تحقیق نشانگر آن است که بین احساس امنیت و شاخص هایی همچون سرمایه اجتماعی، عملکرد رسانه ها،نقش نیروی انتظامی، پایگاه اجتماعی افراد رابطه معناداری وجود دارد، بنابراین تمامی فرضیه های تحقیق تایید گردیده است.
تحلیلی بر سنجش فناوری اطلاعات و ارتباطات و نقش آن در تحقق مشارکت اجتماعی و توانمندسازی مدیریت شهری: مطالعه موردی منطقه 6 شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۱ بهار و تابستان ۱۳۹۲ شماره ۳۱
۲۴۰-۲۲۳
حوزه های تخصصی:
امروزه یکی از تئوری های جدید شهری مورد توجه سیاستمدران علوم شهری استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات در سطح شهرها می باشد. پژوهش حاضر با هدف تحلیلی بر سنجش فناوری اطلاعات و ارتباطات و نقش آن در تحقق مشارکت اجتماعی و توانمندسازی مدیریت شهری است، نوع تحقیق کاربردی- توسعه ای و روش مطالعه اسنادی و پیمایشی است. که جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش جهت سنجش فاوا از ساکنان منطقه 6 شهر اصفهان، با استفاده از فرمول کوکران 322 نفر برآورد گردید و نهایتاَ حدود 400 پرسشنامه از شهروندان و سازمانها تهیه شده است. نتایج بدست آمده نشان می دهد. بین سواد اطلاعاتی و پذیرش مظاهر فناوری اطلاعات و ارتباطات با عنایت به 001/0Sig= رابطه معنا داری وجود دارد. دسترسی به امکانات فاوا در محل کار در سطحی مناسب ولی در محل سکونت چندان مطلوب نیست و شهروندان برای انجام امور روزمره بیشتر با مراجعات حضوری انجام می دهند. هر چه میزان رضایت شهروندان از خدمات رسانی مدیران شهری بیشتر باشد میزان مشارکت شهروندان در مدیریت شهری افزایش می یابد، با عنایت به 000/0Sig= بین میزان استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات و سطح مشارکت شهروندان در مدیریت شهری رابطه معناداری وجود دارد. بین میزان مشارکت اجتماعی و توانمندسازی مدیریت شهری رابطه وجود دارد، که در خاتمه پیشنهاداتی برای توسعه این فناوری در جوامع شهری ارایه شده است.
نقش دفاتر تسهیل گری در سرعت بخشی به شهرسازی مشارکتی در بافت های فرسوده شهری (موردپژوهی: منطقه 9 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تسهیل گری در حقیقت آسان ساختن و سرعت بخشیدن به فرایند یا اتفاقی است که عموماً از راه فعالیت ها و یا ساز وکارهای اجتماعی انجام می شود. از این رو، چندی است که در بافت های فرسوده دفاتری با عنوان دفاتر تسهیل گری نوسازی بافت فرسوده ایجاد شده اند،که عمده ترین و اصلی ترین وظیفه آنها برقراری ارتباط با ساکنان بافت های فرسوده، معرفی مشوق ها، تسهیلات و معافیت های موجود و حل مشکلات احتمالی آنها در زمینه های نوسازی بناها و تجمیع ساختمان ها است. روش تحقیق تحلیلی– توصیفی و نوع پژوهش کاربردی می باشد. در این پژوهش سعی می شود تا برخی از تجربیات فعالیت های انجام شده در دفتر تسهیل گری و بافت فرسوده ناحیه یک منطقه 9 تهران مطرح شود. که نشان می دهد این دفاتر توانسته اند با بسترسازی، اعتماد سازی و توانمندسازی زمینه را برای مشارکت مردم در نوسازی بافت فرسوده را فراهم کنند. در حوزه نوسازی بافت مسکونی تا قبل از تشکیل دفاتر خدمات نوسازی، فرایندکار بصورت کاملاً خود جوش و بدون برنامه مدون، با کارایی و بازده پایین و طولانی شدن زمان آن انجام می شده است. با تشکیل این دفتر ضمن حذف بروکراسی اداری، توانسته اند شکاف بین مدیریت کلان و مردم را پر نموده و با تسهیل گری و اطلاع رسانی موفقیت خوبی در زمینه نوسازی بافت فرسوده محدوده مورد نظر بدست آورند. نتایج کالبدی نشان می دهد که در مدت سه سال تشکیل دفاتر خدمات نوسازی در این محله 2419 واحد مسکونی نوساز، 521 پروانه ساختمانی، 447 پلاک تجمیعی، و حدود 114372 مترمربع نوسازی صورت گرفته است. در زمینه اجتماعی، اقتصادی نیز 4 تعاونی تولیدی که حدود 2000 نفر عضو فعال دارد، تشکیل شده است که توانسته باعث درآمدزایی و کاهش بیکاری و معضلات اجتماعی محدوده شود.
تدوین سازوکار به کارگیری بازآفرینی شهری در مواجهه با بافت های فرسوده شهری مطالعه موردی: محله جولان شهر همدان
حوزه های تخصصی:
نواحی فرسوده شهری، بنا به سرشت خود با انواع عوارض و مشکلات مواجه هستند. ازاین رو معضل آن ها چندوجهی و چندبعدی است که در هر مورد، به شکل خاصی بروز می نماید در طی سالهای اخیر سیاستگذاران و برنامه ریزان شهری در صدد ارائه راهبردها و راهکارهای نوینی در مواجهه با مسائل و مشکلات بافت های فرسوده شهری می باشند. افت منزلت اجتماعی و اقتصادی و نابسامانی های کارکردی و کالبدی این بافت ها به همراه افت بسیار شدید کیفیت محیط شهری، ضرورت توجه به این مناطق را دو چندان کرده است. سیاست ها و برنامه های متعددی برای ارتقاء کیفی و ساماندهی این عرصه های شهری به اجرا گذاشته شده است. اجرای ناموفق طرح های بهسازی و نوسازی شهری باعث توجه به پدیده جدیدی به نام پایداری در پروژه های شهری شده است که از عمده ترین رویکردها درزمینه پایداری، احیای بافت های شهری و تأکید بر رویکرد بازآفرینی است. رویکردهای مرمت و بهسازی شهری در سیر تحول و تکامل خود از بازسازی، باز زنده سازی، نوسازی و توسعه مجدد به بازآفرینی و نوزایی شهری تکامل یافته و در این مسیر، گذاری را از حوزه توجه صرف به کالبد به عرصه تأکید بر ملاحظات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و هنری تجربه کرده اند. در پژوهش حاضر برای دستیابی به هدف پژوهش که همانا معرفی رویکرد بازآفرینی پایدار و تحلیل میزان پایداری بافت های فرسوده و استفاده ازاین رویکرد، برای حل پایدار مشکلات این مناطق است با روش تحلیلی توصیفی و بر اساس مطالعات صورت گرفته از طریق برداشت های میدانی، اسناد فرادست و مصاحبه با ساکنین، بر اساس متغیرهای اثرگذار بر پایداری در ابعاد اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی و همچنین متغیرهای مربوط به کیفیت زندگی سعی شده است چگونگی بازآفرینی پایدار محله جولان همدان را در قالب برنامه ای جامع و یکپارچه ارائه نماید.
امکان سنجی احداث پیاده راه به عنوان یک کاتالیزور در جهت ارتقای کیفیت فضای شهری (مطالعه موردی: محور بوعلی همدان)
حوزه های تخصصی:
حرکت پیاده از قدیمی ترین و ابتدایی ترین اشکال جابه جایی انسان درگذشته بوده است که متأسفانه امروزه با غلبه تدریجی حرکت سواره و توجه به رفع نیازهای سواره موجب افول ارزش های بصری و محیطی گشته است. حرکت پیاده دارای ارزش هایی چون احساس تعلق به محیط، درک هویت فضایی و کیفیت های محیطی است که با حرکت سواره این ادراک حاصل نمی شود. در این پژوهش با بهره گیری از مطالعات میدانی و استفاده از پرسش نامه و با هدف تبدیل خیابان شهری به پیاده راه، عوامل مؤثر بر احداث پیاده راه مطلوب در خیابان بوعلی همدان مورد مطالعه قرارگرفته است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که چهار گروه عوامل شامل سرزندگی، امنیت و ایمنی، انعطاف پذیری و دسترسی و ترافیک بر احداث یک پیاده راه مطلوب شهری مؤثر هستند که در این میان عامل ایمنی و امنیت دارای بیشترین تأثیر از نظر عابران پیاده است.
شبیه سازی سیستم های شهری با استفاده از مدل اتوماسیون سلولی- ماشین های بردار پشتیبان (مطالعه موردی: شبیه سازی توسعه شهر همدان)
حوزه های تخصصی:
شهرها جزء پیچیده ترین ساختار هایی هستند که از طریق جوامع بشری ساخته شده اند. اتوماسیون سلولی به طور گسترده برای شبیه سازی سیستم های پیچیده غیرخطی مورداستفاده قرار می گیرد. این مقاله ابتدا به تبیین اصول ساختاری و عمومی اتوماسیون سلولی می پردازد و سپس از مدل ماشین های بردار پشتیبان به عنوان یک روش در قوانین انتقال مدل اتوماسیون سلولی استفاده می کند. ماشین های بردار پشتیبان در برخورد با روابط غیرخطی پیچیده، مطلوب هستند. در ماشین های بردار پشتیبان برای به حداقل رساندن خطر ساختاری که در آن یک ابر صفحه طبقه بندی شده بهینه ساخته شده است. ماشین های بردار پشتیبان به عنوان روشی برای ساخت قوانین انتقال غیر خطی اتوماسیون سلولی می تواند پروژه های شبیه سازی را انجام دهد و در هر تکرار از شبیه سازی در بازه های زمانی مختلف احتمال توسعه شهر برآورد می شود. به عبارت دیگر با استفاده از ساخت قوانین انتقال مشخص می شود آیا یک سلول غیر شهری می تواند به یک سلول شهری تبدیل شود یا خیر و سپس فرآیند مدل بردار پشتیبان شرح داده می شود.
روش ارزیابی سرزندگی محیطی در مجتمع های تجاری و مراکز خرید
حوزه های تخصصی:
امروزه توجه صرف به جنبه کمی طراحی فضا و نگاه تک بعدی به آن، سبب کاهش کیفیت اغلب فضاهای تجاری شده است، به طوری که برخی از فضاهای تجاری از عدم سرزندگی و پویایی لازم رنج می برد و فقط مورداستفاده افراد خاص قرار می گیرد. بر مبنای مطالعات روان شناسی محیط، عوامل محیط کالبدی می تواند از طریق تأثیر گذاشتن بر الگوهای جاری رفتار، ابزار مناسب را جهت ایجاد سرزندگی در فضا فراهم نمایند، لذا طراحان می توانند با پیش بینی و طراحی فعالیت های مختلف و دخیل نمودن ملاحظات کالبدی خاص، زمینه ارتقاء کیفیت مجتمع های تجاری و ایجاد سرزندگی در آن ها را فراهم نمایند. بر این مبنا، هدف از این مقاله، تعیین شاخص های سرزندگی در فضاهای تجاری است. برای دستیابی به این هدف، ابتدا با استفاده از تعاریف و مفاهیم مختلفی که از حدود چندین دهه پیش ارائه شده است به تعریف سرزندگی دست می یابیم. سپس، معیارهای مختلفی که برای حصول به سرزندگی در نقاط مختلف دنیا تدوین شده ، مرور می گردند و با جمع بندی آن ها معیارهای و راهکارهای ایجاد سرزندگی پیشنهاد می شوند.
بررسی شاخص های توسعه پایدار محله ای منطقه 13 اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معرفی و کاربرد شاخصهای توسعه پایدار ضرورتی است که در کشور ما کمتر به آن توجه شده است بدین معنا که با توجه به روند سریع شهری شدن گستره وسیعی از فضاهای جغرافیایی ایران، با تعادل بنیادین در اکثر شهرها، به ویژه در کلان شهرها همراه نبوده است بررسی وضع موجود، برنامه ریزان و مدیران شهری را ناگزیر از توجه به برنامه ریزی در مقیاسهای خرد در قالب واحدها و سلولهای شهری یعنی محله ها نموده است، زیرا در این صورت است که می توان با برنامه ریزی مناسب و استفاده از منابع محلی به شاخصهای توسعه محله های شهری دست یافت. این رویکرد در پی شناخت توانایی ها و ویژگی های محله ها و ناحیه های شهری است ، طبعأ در این واکنش نیاز به مشارکت جدی مردم در برنامه ریزیهای مبتنی بر هویت محله ای است ، بر این اساس محلا ت پایدار می توانند متضمن پایداری شهر هاباشند .هدف از این پژوهش بررسی شاخصهای توسعه پایدار محلات منطقه 13 شهر اصفهان و بطور کلی شناخت تفاوتها و نا برابریها بین محلات و رتبه بندی از نظر وضعیت و سطح برخورداری از شاخصهای توسعه پایدار محله ای ونشان دادن سطوح توسعه محلا ت از نظر میزان امکانات و دسترسیها و بهره مندی می باشد. رویکرد حاکم بر این پژوهش بر اساس هدف کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی – تحلیلی می باشد،که با استفاده از مدل ارزیابی تاپسیس ،شاخصهای توسعه پایدار محله ای در این پژوهش مورد تجزیه وتحلیل قرار گر فته اند. نتایج حاصل از این پژوهش ، بیانگر آن است که محله کشاورزی از لحاظ توسعه پایدار در رتبه بالاتری نسبت به محلات دیگر منطقه 13 قرار دارد ومحله باغ زیار از پایداری کمتری بر خودار می باشد. واژه های کلیدی: توسعه پایدار، توسعه پایدار محله ای؛ توسعه محله ای، منطقه 13 اصفهان