فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۴۱ تا ۲٬۰۶۰ مورد از کل ۴٬۰۹۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
خوداتکایی راهبردی را می توان به عنوان بخش اجتناب ناپذیر سیاست گذاری راهبردی کشورهایی دانست که در روند توسعه و نوسازی ملی قرار دارند. در سال های بعد از جنگ دوم جهانی کشورهایی توانستند موقعیت راهبردی و ژئوپلیتیکی خود را ارتقاء دهند که به نشانه هایی از خوداتکایی راهبردی دست یافته اند. در این زمینه، مدل توسعه با نشانه هایی از امنیت و سرمایه اجتماعی پیوند می یابد. حوزهسیاست گذاری راهبردی تلاش دارد تا موضوع مربوط به توسعه و نوسازی در کشورهای مختلف را بر اساس نشانه های خوداتکایی و سرمایه اجتماعی تبیین نماید. در این مقاله با رویکردی تبیینی و با استفاده از روش تحلیل داده و محتوا تلاش می شود ضمن تبیین ارتباط توسعه و امنیت، جایگاه خوداتکایی راهبردی و سرمایه اجتماعی در سیاست گذاری راهبردی با تأکید بر ایران مشخص شود. شایان توجه است که «خوداتکایی راهبردی» و «سرمایه اجتماعی» به عنوان متغیرهای مستقل محسوب شده و «توسعه و نوسازی ملی» متغیر وابسته این مطالعه هست. یافته ها بیانگر این است که اگر ضرورت های حکمرانی جهانی با نشانه هایی از حکمرانی خوب در کشورهای پیرامونی با یکدیگر پیوند یابد، زمینه برای تحقق اهدافی همانند خوداتکایی راهبردی به وجود می آید.
پارک ملی تایی
حوزههای تخصصی:
ارائه مدل ترکیبی نوین به منظور افزایش دقت تهیه نقشه های حساسیت زمین لغزش با تأکید بر مدل رگرسیون وزنی جغرافیایی (GWR) (مطالعه موردی: حوضه دزعلیا، استان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش یک مدل ترکیبی نوین به منظور افزایش دقت تهیه نقشه حساسیت زمین لغزش در حوضه دزعلیا، استان اصفهان که یک منطقه حساس نسبت به زمین لغزش می باشد ارائه شده است. بدین منظور در ابتدا با استفاده از مطالعه ادبیات تحقیق، تفسیر عکس های هوایی و خصوصیات منطقه مطالعاتی ۲۳ فاکتور مؤثر در زمین لغزش شامل فاکتورهای ژئومورفولوژیکی، زمین شناختی، هیدرولوژیکی و محیطی انتخاب گردید، سپس با استفاده از مدل AHP به غربالگری پارامترها پرداخته شد و تعداد ۱۲ پارامتر به منظور اجرای مدل انتخاب گردید. با توجه به این که میزان تأثیر پارامترها در زمین لغزش در بخش های مختلف یک حوضه یکسان نمی باشد به منظور رفع این مشکل از مدل رگرسیون وزنی جغرافیایی به منظور قطعه بندی حوضه موردمطالعه استفاده گردید و حوضه با استفاده از ۳ پارامتر لیتولوژی، TPI و انحنای سطح به ۲۵ قطعه تقسیم گردید و سپس مدل SVM-FR برای هر یک از قطعه ها اجرا گردید و درنهایت از تلفیق قطعه ها، نقشه نهایی پهنه بندی حساسیت زمین لغزش حاصل گردید. از ۸۴ زمین لغزش موجود در منطقه ۷۰ درصد (۵۹ زمین لغزش) به منظور اجرای مدل و ۳۰ درصد (۲۵ زمین لغزش) به منظور صحت سنجی مورداستفاده قرار گرفت. به منظور بررسی دقت و صحت مدل، به مقایسه مدل با مدل های SVM-FR و FR با استفاده از منحنی ROC پرداخته شد و نتایج نشان داد مدل ترکیبی دارای دقت پیش بینی بالاتری (۸۵۱/۰) نسبت به مدل SVM-FR (۷۴۲/۰) و مدل FR (۷۱۴/۰) می باشد. بر اساس نتایج حاصل از مدل ترکیبی ۵۱/۳۴۵۰ هکتار (۷۴/۲۰ درصد) از منطقه مطالعاتی در رده خطر زیاد و ۹۴/۴۴۱ هکتار (۶۶/۲ درصد) در رده خطر خیلی زیاد قرار دارد. با توجه به تأثیر شگرف مدل GWR در بالا بردن دقت نقشه های حساسیت زمین لغزش، استفاده از آن در پژوهش های مربوط به زمین لغزش توصیه می گردد.
تحلیلی بر نقش واحدهای بزرگ صنعتی در توسعه منطقه ای جنوب فارس (مطالعه موردی: شهرستان های لامرد و مهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کشور ایران از مزیّت های نسبی فراوانی به ویژه در صنایع مربوط به نفت و گاز، کانی های فلزی و غیر فلزی برخوردار است. دو مورد از این صنایع بزرگ شامل پالایشگاه گازی پارسیان و کارخانه ی سیمان لامرد است، که اولی در شهرستان مُهر و دومی در شهرستان لامرد از توابع استان فارس قرار دارد. پژوهش حاضر بر این فرض کلی استوار است که: احداث واحدهای صنعتی در منطقه ی لامرد قدیم، زمینه های پیشرفت و توسعه ی آن را فراهم نموده است. روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است؛ که پس از تأیید روایی و پایایی، داده های جمع آوری شده توسّط spss پردازش گردید. در بخش تجزیه و تحلیل نیز از روش تحلیل عاملی برای شناسایی عوامل اصلی، از روش همبستگی پیرسون و اسپیرمن برای سنجش چگونگی و میزان شدّت همبستگی میان متغیّرها، از روش رگرسیون برای ارایه ی مدل ریاضی استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که احداث واحدهای بزرگ صنعتی موجب افزایش اشتغال، افزایش رفاه، افزایش مهاجرت به منطقه، بهبود و توسعه ی زیرساخت های فیزیکی (جادّه ها و خطوط ارتباطی از یک سو و فعّالیّت های ساخت و ساز مسکن از سوی دیگر) و به طور کلّی باعث تسریع در فرآیند زمینه سازی رشد و توسعه ی منطقه ای گردیده است.
تحلیل آماری بی هنجاری های دمای حداقل و حداکثر ایران در دوره سرد سال به منظور درک اثر تغییر اقلیم بر مناطق مختلف ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی بهار ۱۳۹۸ شماره ۲۹
10.22067/geo.v0i0.73539
حوزههای تخصصی:
بررسی بی هنجاری های دما برای شناخت تغییر اقلیم و خطرات ناشی از آن ضروری است. در این پژوهش به منظور شناخت بهتر خصوصیات و تغییرات دمای حداقل و حداکثر پس از بررسی کیفی داده های 60 ساله (1951-2010) 26 ایستگاه، آماره های میانگین، ضریب تغییرات و احتمال 20% حد بالا و پائین دمای حداکثر و حداقل داده ها برای تشخیص دوره های سرد و گرم فراگیر محاسبه شد. از آزمون من کندال برای تشخیص روند سری های استفاده شد. کمترین میانگین دمای حداقل پاییز (اکتبر، نوامبر، دسامبر) و زمستان (ژانویه، فوریه، مارس) در نیمه غربی و بیشترین آن در نیمه جنوبی رخ داده است. کمترین ضریب تغییرات دمای حداقل پاییز در سواحل شمالی و جنوبی، در زمستان سواحل شمالی و جنوبی و قسمت های شرق مشاهده می شود. همچنین کمترین دمای حداکثر در پاییز در شمال غرب و غرب و در زمستان در شمال و شمال غرب رخ داده است. بیشترین دمای حداکثر در دو دوره در نیمه جنوبی ثبت شده است که با کمترین ضریب تغییرات هماهنگ است. میانگین دمای حداکثر و حداقل 30 ساله دوم نسبت به 30 ساله اول و 10 ساله آخر نسبت به 10 ساله اول در اکثر ایستگاه ها افزایش یافته است. بیشترین وقوع فراگیر امواج سرمایی در فصل پاییز و زمستان در دهه 70 و 80 و بیشترین امواج گرمایی در دهه 60 و 2000 رخ داده است. طبق نتایج آزمون من کندال در دمای حداقل طی پاییز و زمستان به ترتیب 8 و 4 ایستگاه روند کاهشی و مابقی روندی افزایشی داشته اند. دمای حداکثر پاییز، در 3 ایستگاه روند کاهشی داشته و در زمستان همه مناطق با روند افزایشی مواجه بوده اند. در هر دو دوره حداقل ها بیشتر از حداکثرها افزایش یافته و دامنه اختلاف دمای شبانه روزی کاهش یافته است که در بسیاری از موارد می تواند اثرات اقتصادی- اجتماعی، سیاسی و زیست محیطی نامطلوبی به همراه داشته باشد.
خوشه بندی کشورهای منطقه سند چشم انداز بر اساس روند سری زمانی تولید ناخالص داخلی سرانه طی سال های 2014-1990 با استفاده از روش ICA(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سند چشم انداز جمهوری اسلامی ایران در افق 1404، ارتقای نسبی سطح تولید ناخالص داخلی به عنوان یکی از ویژگی های مهم این سند با هدف دست یافتن به جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در بین کشورهای منطقه طراحی گردیده است. در این مقاله با استفاده از روش خوشه بندی، جایگاه ایران در بین کشورهای عضو منطقه سند چشم انداز از حیث تولید ناخالص داخلی سرانه و روند تغییرات این شاخص طی دوره زمانی 25 ساله 2014-1990 مورد بررسی قرار گرفته است. در این پژوهش، از تکنیک تحلیل مؤلفه های مستقل به عنوان یک پیش پردازش جهت جداسازی دقیق تر سری ها استفاده گردیده است. نتایج خوشه بندی کشورها از نظر میزان تولید ناخالص سرانه و با استفاده از نرم افزارهای Matlab و SPSS نشان می دهد در سال 2014 کشور ایران از حیث این شاخص در بین 23 کشور مورد مطالعه رتبه سیزدهم را دارا بوده و با کشورهای اردن، عراق، ارمنستان، گرجستان، سودان، ازبکستان، سوریه، یمن، قرقیزستان، پاکستان، تاجیکستان، لبنان، ترکیه، آذربایجان، ترکمنستان، قزاقستان در یک خوشه قرار گرفته است. همچنین، نتایج خوشه بندی بر اساس روند سری زمانی میزان تولید ناخالص سرانه نشان می دهد که این کشورها از حیث شکل روند تغییراتشان در نه خوشه جداگانه جای گرفته اند و کشور ایران از منظر شکل این روند با کشورهای پاکستان، عربستان سعودی، بحرین و ترکیه در یک خوشه قرار گرفته است. با توجه به فاصله ای که ایران از نظر شاخص میزان تولید ناخالص سرانه با کشورهایی مانند قطر، امارات، کویت، بحرین، عربستان و عمان دارد، نیاز به رشد بسیار سریع تری در سال های گذشته داشته که نتایج خوشه بندی روند سری های زمانی نشان می دهد، این امر محقق نشده است. برای رسیدن به اهداف سند چشم انداز بایستی سیاست های اقتصادی به گونه ای باشد که در الگوی این روند در سال های باقی مانده تغییرات مثبت قابل ملاحظه ای مشاهده گردد تا بتوان تفاوت با سایر کشورها را کم تر نموده و در ادامه راه تا پایان دوره سند چشم انداز، جایگاه اول منطقه را به دست آورد.
Rebalancing of Iran’s Regional Role in U.S Policy(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Rebalancing of Power is one of the most important subjects for international and national security in U.S policy toward Iran and other regional actors. President Trump attempts to change U.S regional policy based on offshore balancing in Persian Gulf and Middle East. This approach concentrated on promotes U.S national interest. Trump’s policy will effect on regional structure of international politics. Barak Obama policy toward Iran concentrated on negotiation and engagement process for promote Iran’s position in regional and international politics. Obama foreign policy team argues that politics and international relations depended on Iran’s role in regional balancing of power. Geopolitical approaches emphasized on Trump interaction of geography and strategy. Trump’s team argues that defense and security policy depended on how U.S policy and regional countries collaborates their goals and interests. Trump’s foreign policy team has systematically tried, significant rapprochement among the Persian Gulf states on the issue of security almost impossible. For these reasons, a collective regionally crafted security arrangement that includes littoral states on Iran.
نیاز سنجی آموزشی کشاورزان به مسائل مربوط به علوم خاک و زراعت در شهرستان اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اینکه آموزش کشاورزی عاملی برای پذیرش فناوری های نوین و به کارگیری روش های علمی کشاورزی توسط تولیدکنندگان و بهره برداران است، این تحقیق با هدف بررسی اطلاعات کشاورزان منطقه اهواز از مسائل مربوط به علوم خاک و زراعت جهت تعیین اولویت های آموزشی آنان انجام گرفت. جامعه آماری تحقیق با استفاده از فرمول کوکران 500 نفر تعیین شد که به صورت میدانی توسط پرسشنامه محقق ساخته با 42 سوال در 8 حیطه آموزشی شامل: آموزش عمومی کشاورزی، زراعی، خاکی، آبی، کودی، تغذیه گیاه، آموزش لوکس 1اول و لوکس دوم به ترتیب شامل 10، 6، 4، 5، 4، 7، 3 و 3 گویه مورد بررسی قرار گرفت. پرسشنامه بر اساس طیف 5 درجه ای لیکرت تنظیم گردید. از روش های توصیفی و آزمون آماری t گروه های مستقل برای مقایسه دیدگاه پاسخ دهندگان استفاده شد. در نهایت تجزیه و تحلیل داده های هر حیطه توسط آزمون تعقیبی LSD با کمک نرم افزار SPSSانجام گردید. نتایج نشان داد که بیشترین نیاز آموزشی کشاورزان در حیطه آموزش مسائل آبی، جهت آشنایی با پارامترهای موثر در کیفیت آب آبیاری با میانگین 341/1±79/1 بوده و این نوع آموزش در اولویت اول قرار گرفت. همچنین یافته های تحقیق حاکی از کمترین نیاز آموزشی پاسخ دهندگان در حیطه آموزش زراعی به منظور آگاهی از روش های مختلف خاک ورزی با میانگین 756/0±38/4 بود که این مسئله در اولویت آخر آموزشی قرار گرفت و بر این اساس نیاز آموزشی کشاورزان منطقه توصیه گردید.
مهارت های مطالعه؛ برای دانشجویان جغرافیا، علوم زمین و محیط زیست
حوزههای تخصصی:
استفاده از روش احتمالاتی در پهنه بندی خطر لرزه ای استان سیستان و بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مطالعه به پهنه بندی خطر زلزله در استان سیستان و بلوچستان پرداخته شده است. ابتدا تمامی این ساختارهای فعال، شناسایی و به همراه کاتالوگ لرزه ای مربوط به بازه زمانی 2014-1900 و زلزله های تاریخی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و با استفاده از این اطلاعات ۳۳ چشمه لرزه ای پهنه ای تعیین شد. برای هر چشمه لرزه ای پارامترهای مختلف که نشان دهنده توان لرزه ای آنها محاسبه شد. با استفاده از این اطلاعات و روابط کاهندگی مناسب در نرم افزار EZ-FRISK بر اساس روش احتمالاتی با در نظر گرفتن شبکه ای از نقاط به فواصل 20*20 کیلومتر و در مجموع بر روی 776 نقطه بیشینه شتاب زمین برای احتمال 10درصد برای یک دوره 50 ساله که نشان دهنده دوره بازگشت 475 سال میباشد بر روی سنگ بستر محاسبه شد. نتایج نشان دهنده تقسیم شدن استان به ۵ محدوده با سطح خطر متفاوت بر حسب شتاب گرانش (g)است که عبارت اند از نواحی با خطر نسبی خیلی زیاد با بیشینه شتاب بیش از ۳۵ /۰ و مناطق با بیشینه مقادیر شتاب میان ۳۰/۰ تا ۳۵/۰ با خطر لرزه ای زیاد نواحی با خطر لرزه ای متوسط شامل مناطق با بیشینه مقادیر شتاب میان ۲۵ /۰ تا ۳۰/۰ است. مقادیر شتاب ۲۰/۰ تا ۲۵/۰ معرف نواحی با خطر لرزه ای کم و مناطق با بیشینه مقادیر شتاب کمتر از۰ ۲/۰ نواحی با خطر لرزه ای خیلی کم مشخص می کنند .
رویکرد سیستمی به شهر به مثابه یک سیستم سیاسی-فضایی از دیدگاه کوهن و سوجا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال شانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
157 - 186
حوزههای تخصصی:
در نگرش سیستمی، شهر بصورت نظامی یکپارچه ازسطوح فضایی مختلف، که نشان دهنده نوعی پیوستگی متقابل میان خرده سیستم های یک سیستم شهری است، مطالعه می شود. به بیان دیگر، یک سیستم شهری درچارچوب رویکرد سیستمی، نه تنها از مجموعه سکونتگاههای شهری تشکیل شده است، بلکه جریان ها و روابط فضایی میان شهرها را نیز دربرمی گیرد؛ بطوری که به دلیل ساختار و کارکردش در مقیاس های گوناگون توسعه به ایفای نقش می پردازد. این مقاله، با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی، به تبیین دیدگاه های دو تن ازجغرافیدانان سیاسی بزرگ یعنی سائول برنارد کوهن و ادوارد سوجا در باره چگونگی مطالعه شهر به مثابه یک سیستم می پردازد. نتایج این تحقیق نشان می دهند، از نظر کوهن، «سیستم سیاسی» نقطه شروع تحلیل فرایندهای سیاسی است زیرا فرایندها در درون آن عمل می کنند؛ ازاین رو، اولاً، مفاهیم «فرایند» و «سیستم»، جدایی ناپذیرند. ثانیاً، «نیروهای اجتماعی» اساس سیستم سیاسی شهر هستند زیرا با ایجاد تبادلات سیاسی ، نهادها از طریق آنها عمل می کنند و به محیط مربوط شکل می دهند. درحالی که، سوجا، ضمن توجه به دو سیستم فضایی و سیاسی شهر براین باوراست، «سیستم فضایی شهر»، بخشی از فضاست که به طور رسمی و کارکردی، از طریق الگودهی به ویژگی ها و ساختاربندی جریان ها و اهداف سازماندهی شده است. اما در عین حال، یک نظم جغرافیایی ذاتی در جامعه انسانی وجود دارد؛ یک «آناتومی فضایی» از «رفتار انسان» و «سازمان اجتماعی» که مشخصه های قابل کشف و منظمی دارد. به همین جهت از نظر وی، نوعی نظم و ترتیب در سیستم های فضایی بویژه «سیستم سیاسی شهر» متمرکز است.
بی هویتی مکانی و ناکامی جنبش های سیاسی مطالعه موردی: حرکت های اعتراضی مردم بحرین پس از تخریب میدان لؤلؤ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هویتهای مکانی برآیند ادراک، احساس و نوعی تعلق جمعی به مکانی خاص است که متناسب با فرهنگ سیاسی هر جامعهای، کنشهای سیاسی متفاوتی را در پی دارد. جنبشهای سیاسی با حضور و در ادامه، اشغال و مقاومت در مکان های مرکزی، خاصه در شهرهای پایتختی، به آن مکانها هویتی اعتراضی و نمادین می دهند و آنجا را مقرّی برای برآوردن خواستههای خود از طرف دولت مرکزی می دانند؛ یکی از مصادیق این مکانهای اعتراضی و با هویت، میدان لؤلؤ بحرین در جریان حرکتهای اعتراضی این کشور در بهار عربی است؛ که در تاریخ 18 مارس 2011 توسط دولت مرکزی تخریب شد. آنچه در بررسی رویدادنگاری حرکتهای اعترضی مردم بحرین و رفتار دولت در تخریب میدان لؤلؤ مشاهده می شود، این است که حکام آلخلیفه متأثر از تحولات همزمانی که در دیگر کشورها در منطقه خاورمیانه در حال وقوع بوده و با علم به اینکه مکانهای با هویت در پیروزی جنبشهای سیاسی و حرکتهای اعتراضی نقش محوری دارند؛ اقدام به تخریب میدان لؤلؤ کردند و بر اساس مطالب گردآوری شده بهصورتی شد که تخریب میدان نمادین لؤلؤ یکی از دلایل اصلی ناکامی حرکتهای اعتراضی در بحرین بوده است. مقاله حاضر با روش توصیفی و تحلیلی و با شیوه رویدادنگاری از خبرگزاریهای معتبر بینالمللی به گردآوری دادهها پرداخته است. روش تجزیه و تحلیل پژوهش از نوع کیفی بوده که براساس استدلال، منطق و تبیین نگارندگان پس از گردآوری اطلاعات صورت گرفته است.
Political Effects Resulting from Dust Storms in Tigris and Euphrates Basins(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The dust phenomenon is spread across the Tigris and Euphrates river basins, as a hazard resulting from the human and environment interaction. The phenomenon has various aspects and one of them is the political one. In this article, the political effects of the dust phenomenon at the Tigris and Euphrates' basins are studied. Using analytic- descriptive method and based on library and filed research data gathering procedures, the research intends to examine this question: “what are the political factors affecting the exacerbation of dust storms at the Tigris and Euphrates' basins?""The obtained results indicate that the phenomenon has caused increases in political discontent, emigration, and national costs, role-playing of the international organizations and has affected the policies of the Middle East countries.
تبیین الگوی مدیریت بحران اجتماعی با رویکرد امنیتی مورد مطالعه؛ استان سیستان و بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال شانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
88 - 117
حوزههای تخصصی:
اصولا بحران یک فشار زایی روانی- اجتماعی است که باعث درهم شکسته شدن انگاره های متعارف زندگی و واکنش های اجتماعی می شود و مدیریت بحران فرآیندی نظام یافته است که بحران های بالقوه درحوزه های مختلف را شناسایی، پیش بینی و سپس درمقابل آنها اقدامات پیشگیرانه تدوین می نماید. از این رو همواره باید مجموعه ای از طرح ها و برنامه های عملی برای مواجهه با بحران های احتمالی تنظیم گردد تا مدیران آمادگی رویارویی با وقایع پیش بینی نشده را کسب کنند. مطالعه حاضر به دنبال ارائه الگوی مدیریت بحران اجتماعی-امنیتی در استان سیستان و بلوچستان می باشد. بدین منظور با روش کیفی و با استفاده از نظریه داده بنیاد با تعداد 35 نفر از متولیان مدیریت بحران استان مصاحبه عمیق به عمل آمد. مجموعه داده های جمع آوری شده پس از طی فرایند مقایسه مستمر داده ها و کدگذاری باز، محوری و انتخابی، در قالب 5 مقوله؛ هویت، نفوذ، مشروعیت، مشارکت و توزیع و 3 طبقه؛ امنیتی- سیاسی، مدیریتی و اجتماعی- فرهنگی، سازماندهی شدند و نتایج حاصل از تحلیل داده ها در قالب مدل مدیریت بحران اجتماعی- امنیتی ارائه گردید. اینک در این مقاله ویژگی ها و شاخص های مهم هریک از بحران های مرتبط، با توجه به شرایط محیطی استان سیستان و بلوچستان تبیین گردیده و تحلیل نهایی بیانگر ضرورت اتخاذ راهبردهای مدیریت بحران اجتماعی- امنیتی در استان از طریق؛ تغییر نگرش مرکز نسبت به این استان، برقراری عدالت اجتماعی و توزیع عادلانه ثمرات توسعه ملی در منطقه، تحکیم فرآیندهای همگرایی-ملی و انسجام امنیتی و اجتماعی می باشد. این رویکرد می تواند به عنوان یک الگو برای خط مشی گذاری و تصمیم گیری در شرایط مشابه نیز بمنظور مدیریت بحران مورد استفاده قرار گیرد.
European Interstate Initiatives before and after Resolution of Nuclear Issue(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
International Transport Corridors and Interstate Pipelines are important sources of conflict and competition between major powers. From a Realistic point of view, they are not only economic Initiatives but also can be used as a political leverage for countries en route. So each major power has proposed its own preferred corridor. EU’s TRACECA Initiative and Southern Gas Corridor, United State’s New Silk Road and its support for pipelines like BTE, TCP, TAPI etc, Chinese OBOR Initiative and Russia's support for International North-South Corridor-INSC and various pipeline projects are obviously in line with this Realistic Approach. I.R. Iran due to its geopolitical situation potentially faces different choices, so it is important to exactly survey this initiatives and obstacles facing. After offering a very exact and comprehensive description of European supported Interstate Initiatives in Caspian Sea and Black sea, this article will evaluate the consequences of the resolution of nuclear issue between I. R. Iran and the West and continuation of Development Oriented Foreign Policy in terms of reducing obstacles facing these initiatives. The hypothesis is that the resolution of nuclear issue, termination of sanctions and continuation of development oriented Foreign Policy will considerably ease the obstacles that development of Southern Gas Corridor-SGC facing, but will not overshadow TRACECA’s status.
تحلیل توان منابع آب زراعی در نواحی روستایی شهرستان بوئین و میاندشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روستاهای ایران غالبا در کنار منابع آبی پایدار اعم آب های سطحی یا منابع آب های زیرزمینی شکل گرفته است. با این حال بنا به دلایل مختلف مانند الگوی کشت و الگوی مصرف منابع آب، با تنش های آبی روبرو هستند. از این رو، شاید بتوان گفت که در سال های اخیر توان منابع آب زراعی روستاها با ویژگی پایداری روستاها ارتباط مستقیم یافته است. تحقیق حاضر با هدف شناسایی منابع آب زراعی و رتبه بندی روستاها بر مبنای آن به بررسی و تحلیل موضوع در شهرستان بوئین و میاندشت (در غرب استان اصفهان) پرداخته است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی بوده و جمع آوری اطلاعات با استفاده از داده های رسمی و کتابخانه ای و نیز مطالعات میدانی صورت گرفته است. به همین منظور شاخص های توان منابع آبی، اقلیم، ژئومورفولوژی، اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی در 33 گویه مرتبط با پژوهش گروه بندی و بررسی شده است. جامعه آماری تحقیق شهرستان بوئین و میاندشت است که در سال 1390 بالغ بر 26 هزار نفر جمعیت و 46 روستا دارای سکنه داشته و نمونه تحقیق، 5 روستا در دهستان های مختلف است که بر مبنای پراکندگی، جمعیت و فاصله از مرکز شهرستان انتخاب شده است. نتایج تحقیق نشان داد که نخست اتخاذ سیاست های جدید در زمینه بهره برداری از منابع آب و زمین و توجه به شیوه های صرفه جویانه مصرف آب و اصلاح سیستم های آبیاری نقش مهمی در بالا نگهداشتن توان منابع آبی و پایداری روستاها دارد. سپس با توجه به تنش آبی حتی در نواحی روستایی که فراوانی منابع آبی وجود دارد، ایجاد تعادل در مصرف منابع آب کشاورزی و برقراری سیستم آبیاری مدرن اجتناب ناپذیر است. بررسی توان منابع آب سکونتگاه های روستایی در چهار تیپ مختلف، مشخص شد که روستای دره حوض بالاترین رتبه و روستای معصوم آباد پایین ترین رتبه را داشته است. در نهایت ایجاد زیرساخت و رونق گردشگری در روستای دره حوض و توسعه کشاورزی بر مبنای تغییر الگوی کشت و الگوی مصرف به ویژه در معصوم آباد ضروری است.
سطح بندی دهستان های شهرستان بندرانزلی بر اساس تغییرات کاربری اراضی روستایی (با استفاده از مدل فرایند سلسه مراتبیAHP)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سطح بندی دهستان ها بر اساس تغییرات کاربری اراضی روستایی معیاری برای تعیین مرکزیت بیشترین تغییرات کاربری اراضی روستایی و کشاورزی به کاربری های ساخته شده و یکی از مسائلی است که امروزه بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است. دغدغه اصلی زمین، موانع و محدودیت برای تأمین آن است. به خصوص مرغوبیت زمین های کشاورزی و ایجاد تعادل میان حفاظت و فشارهای توسعه، موضوعی است که باید بدان پرداخته شود. در این پژوهش هدف اصلی بهینه سازی استفاده از زمین است که با استفاده از سطح بندی دهستان ها می توان عوامل مؤثر را شناسایی و آنها را رتبه بندی نمود. بدینوسیله برای رسیدن به توسعه پایدار مشکلات مشخص شده و اقدامات لازم جهت برطرف نمودن آن انجام می گیرد. پژوهش حاضر که با هدف بررسی عوامل مؤثر بر روند تغییرات کاربری اراضی روستایی در شهرستان بندرانزلی صورت گرفته از روش توصیفی- تحلیلی کاربردی استفاده شده است و جامعه آماری در نظر گرفته شد کل روستاهای بندرانزلی (27روستا) است، که حجم جامعه آماری برابر با 6968 و حجم نمونه که با استفاده از روش کوکرال تعیین شده برابر با 364 است. همچنین شاخص های که مورد ارزیابی قرار گرفته شامل: گردشگری، رشد جمعیت، توسعه کالبدی فضایی شهر و اقدامات عمرانی دولت می باشد. برای سطح بندی دهستان ها از مدل فرایند تحلیل سلسله مراتبی Ahp استفاده شده است، که با توجه به محاسبات انجام شده دهستان لیجارکی حسن رود رتبه یک که بیانگر بیشترین میزان تغییرات است را دربر داشته. همچنین از نرم افزارExpert choice برای تحلیل داده های مدلAhp ، نرم افزارArc Gis برای رسم نقشه و مدل نهایی استفاده شده است. نتایج حاکی است که از میان شاخص های مورد بررسی گردشگری با توجه به قدمت و عملکرد در محدوده مطالعاتی نسبت به سایر شاخص ها فعالتر بوده و با وزن نسبی 444/0 بالاترین اولویت را از لحاظ تأثیرگذاری در تغییر کاربری اراضی نسبت به سایر شاخص ها در محدوده مطالعاتی داشته است.
کاربرد برنامه انتقال حقوق توسعه به منظور حافظت از اراضی کشاورزی در شهرستان تنکابن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طرح های توسعه شهری در ایران از کارکرد مناسب و مورد انتظار برنامه ریزان و مدیران شهری و مردم برخوردار نبوده و درصد بسیار کمی از اهداف و برنامه های آن به ثمر نشسته است. این امر موجبات سوء استفاده از منابع طبیعی، اراضی باارزش و حیاتی را بیش از پیش ممکن ساخته است. در همین راستا تغییر و تخریب کاربری اراضی کشاورزی به دلیل ارزش افزوده ایجاد شده در آن، ضعف مدیریت شهری در کنترل بازار زمین و خلاهای قانونی، امر تخریب اراضی کشاورزی و تغییر کاربری در آنها برای استفاده های دیگر را در سال های اخیر تشدید نموده است. در محدوه مورد مطالعه (شهرستان تنکابن) احداث مجتمع های تفریحی- گردشگری و شهرک ها و سازوکار های درآمدزایی شهرداری به همراه عوامل ذکرشده فوق سرعت تخریب اراضی کشاورزی را بیش از پیش افزایش داده است. تحقیق حاضر در تلاش برای امکان سنجی استفاده از مدل انتقال حقوق توسعه در محافظت از اراضی کشاورزی است. بر این اساس، روش تحقیق، مورد پژوهی و جامعه آماری آن زمین های کشاورزی از بخش مرکزی شهرستان تنکابن است. نتایج مطالعه نشان می دهد برنامه به کارگرفته شده انتقال حقوق توسعه به دلیل سودآوری بیشتر برای کشاورزان و اصلاح روند تخریب اراضی کشاورزی، در صورت رعایت تراکم ساختمانی پیشنهادی (100 درصد) و نسبت حق توسعه به حق مالکیت (25 به 75 درصد) قابلیت اجرایی و محافظت از اراضی کشاورزی شهرستان تنکابن را در پی خواهد داشت.
ارزیابی آسیب پذیری سکونت گاه های حاشیه ای و غیر رسمی در برابر زلزله (مطالعه موردی: حاشیه شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف مهم این پژوهش، شناسایی عوامل مؤثر بر میزان آسیب پذبری سکونت گاه های حاشیه ای شهر مشهد در برابر زلزله است. این پژوهش بر اساس مدل آسیب پذیری فیزیکی در قالب عوامل درونی و عوامل بیرونی مناطق آسیب پذیر را شناسایی و برای کاهش میزان آسیب پذیری ناشی از زلزله راهکارهایی ارایه شده است.
روش: روش تحقیق در این پژوهش روش تحلیلی– توصیفی با نگرش سیستمی است. مدل مورد استفاده، مدل آسیب پذیری فیزیکی در قالب عوامل درونی و بیرونی و شاخص های آن بوده که با استفاده از نرم افزار ARC GIS و مدل AHPمیزان آسیب پذیری مناطق حاشیه شهر مشهد ارزیابی شده است. در این پژوهش، تعداد 1181 خانوار در مناطق 9 گانه حاشیه شهر مشهد بر اساس روش مورگان انتخاب و مصاحبه شدند.
یافته ها: تجزیه وتحلیل عوامل درونی و بیرونی تأثیرگذار برآسیب پذیری سکونت گاه های حاشیه ای در برابر زلزله در مناطق 9 گانه حاشیه شهر مشهد نشان داد که 70 درصد از مساکن در مناطق مذکور دارای آسیب پذیری خیلی بالا و بالا هستند.
محدودیت ها/ راهبرد ها: از محدودیت های عمده تحقیق در سکونت گاه های حاشیه ای و غیر رسمی به دلیل غیر قانونی بودن آن، نبود اطلاعات دقیق و معتبر و عدم همکاری ساکنان با پرسش گران است.
راهکارهای عملی: مهم ترین راهکارها در کاهش میزان آسیب پذیری مساکن حاشیه شهر مشهد در گام اول، شناسایی مناطق آسیب پذیر و تعریف معیارهای آسیب پذیری و نیز، انجام مطالعات تفصیلی در زمینه های اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و فیزیکی در محدوده تحقیق است؛ علاوه بر این، نظارت مستمر برای جلوگیری از ساخت و سازهای غیر قانونی و ارایه تسهیلات قانونی از جمله اعطای وام مسکن، وام های نوسازی و بهسازی جهت مساکنی که قبلاً به صورت خود جوش و بی برنامه احداث شده اند، در مدیریت بحران مؤثر است.
اصالت و ارزش: نوآوری مقاله در این است که تا کنون با مدل های مورد بررسی، مناطق حاشیه شهر مشهد از دیدگاه آسیب-پذیری محیطی (زلزله) شناسایی نشده است.