فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۴۱ تا ۱٬۸۶۰ مورد از کل ۲٬۲۷۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
با توجه به محدودیت منابع و روند صعودی توسعه چنانچه این حرکت توام با مدیریت و برنامه ریزی صحیح صورت نگیرد، می تواند مشکلاتی را بوجود آورد. زیرا هرگونه توسعه نیازمند بهره برداری و استفاده از منابع طبیعی است. بنابراین می تواند اثراتی را به صورت مستقیم یا غیرمستقیم در طبیعت بر جای گذارد. استفاده بهینه از خاک و منابع آبی و راه های کاهش و پیش بینی مشکلات مربوط به آنها همواره از اهداف توسعه ی کشاورزی صحیح و اصولی بوده است تا بتوان بیشترین بازده را از حداقل منابع بدست آورد. مدیریت بهینه مصرف آب در چند دهه گذشته موضوع بحث بسیاری از محافل تخصصی گشته، در همه ی این محافل تاکید بر این نکته بوده که پایش و ارزیابی کلید موفقیت در این امر می باشد. بسیاری از شبکه های آبیاری و زهکشی ساخته شده براساس مدیریت عرضه و تقاضا عمل کرده و معمولا بدون در نظر گرفتن میزان آب مورد نیاز واقعی، آب را تحویل می نمایند. در شبکه های آبیاری و زهکشی به دلیل پراکندگی مزارع، وسعت اراضی، تنوع کشت و مسافت بین محل استحصال تا نقطه تحویل آب، مدیریت بهره برداری و نگهداری بدون در نظر گرفتن تاثیر متقابل عوامل فوق امکان پذیر نمی باشد، اضافه بر آن در شبکه های آبیاری، داده های توصیفی با حجم زیادی به صورت روزانه تولید می گردد که نیاز به ساماندهی، تجزیه و تحلیل و تصمیم گیری دارد که انجام آن با روش های سنتی بسیار مشکل بوده و نیاز به استفاده از سیستم های جدید نظیر سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور می باشد. هدف از این مقاله بررسی و شناخت سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور و نحوه ی به کارگیری آن در مدیریت شبکه های آبیاری و زهکشی می باشد.
بررسی امکان فعالیت های اکوتوریسمی از نظر اکولوژیک در جنگل های زاگرس شمالی با کاربرد تصمیم گیری های چند معیاره، سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جنگل های زاگرس، نمونه بارزی از گونه های متعدد بلوط در ایران و جهان هستند. این جنگل ها از دیرباز در معرض آسیب های زیادی بوده اند و علیرغم ملی شدن آنها، هنوز هم بهره برداریهای سنتی و اغلب نادرست توسط جنگل نشینان به دلیل فقر و بیکاری، به منظور تأمین نیازهای معیشتی متداول است. به منظور کاهش تخریب و بهبود پایداری، توان اکولوژیک منطقه جهت اکوتوریسم گسترده با کاربرد تجزیه و تحلیل های چند معیاره و با کمک سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور ارزیابی شد. معیارها و زیر معیارهای اکولوژیک موثر بر اکوتوریسم گسترده انتخاب شدند و وزن آنها با کاربرد روش تحلیل سلسله مراتبی به دست آمد. نقشه زیر معیارها در مقیاس 1:50000 با کاربرد نقشه های موجود، برداشت های زمینی و داده های ماهواره ای IRS-P6 تهیه شدند. نقشه زیر معیارها طبقه بندی شده و کلاسه ها بنا به نظر متخصصان ارزش گذاری شدند. نقشه اولویت بخش های مختلف منطقه با کاربرد ارزش ها و اوزان زیر معیارها با روش WLC توسط تابع MCE تولید شد. مهم ترین معیارها برای کاربری اکوتوریسم گسترده در این منطقه به ترتیب منابع آب، چشم انداز و اقلیم بودند. از کل سطح منطقه 450، 7883 و 816 هکتار به ترتیب برای کاربری اکوتوریسم گسترده در اولویت اول، دوم و سوم قرار گرفته است. چون کاربری اکوتوریسم گسترده با همه کاربریهای موجود سازگار می باشد، تقریبا در 100 درصد منطقه مورد مطالعه به تنهایی و همراه با دیگر کاربریها قابل اجرا می باشد و از جنبه اکولوژیک بلا مانع است.
تحلیل فضایی نابرابری های ناحیه ای در استان آذربایجان شرقی
حوزه های تخصصی:
کیفیت توسعه و زیرساخت های آن در اثر برنامه ریزی های نامطلوب و متمرکز گذشته مسائل عمده ای را در روند توسعه نواحی کشور ایجاد کرده است. ابعاد گوناگون و پیچیدگی ساختاری این موضوع یکی از تنگناهای اساسی در عرضه مدل مناسب برای توزیع اعتبارات به شمار می آید. به منظور حل مسائل ناشی از عدم تعادل های منطقه ای، گام نخست شناخت و سطح بندی مناطق از نظر برخورداری در زمینه های اقتصادی، زیربنایی و ارتباطات، اجتماعی- فرهنگی، بهداشتی درمانی، آموزشی است.
روش کار در این پژوهش ترکیبی از روش های همبستگی، اسنادی، تحلیلی است. 44 شاخص مورد بررسی در این مطالعه در 6 بخش زیربنایی و ارتباطات، بهداشت و درمان، کشاورزی، جمعیتی و اقتصادی، فرهنگ و ورزش، آموزشی قرار می گیرند. تکنیک های آماری تاپسیس و روش تحلیل خوشه ای سلسله مراتبی روش های اصلی به کاربرده شده در این تحقیق هستند.
نتایج این پژوهش نشان می دهد تفاوت ها و نابرابری هایی درسطح توسعه یافتگی شهرستان ها وجود دارد، به طوری که شهرستان های تبریز، آذرشهر در یک سطح (سطح یک توسعه) و شهرستان های مراغه، اهر، بناب، مرند، میانه، سراب در یک سطح (سطح 2 توسعه) شهرستان های شبستر، اسکو، بستان آباد در یک سطح (سطح 3 توسعه) و شهرستان های جلفا، کلیبر،هریس، هشترود و ملکان در یک سطح (سطح 4 توسعه) قرار دارند. لذا این تفاوت ها لزوم تهیه و اجرای برنامه ها و طرح های هدفمند را برای توسعه یکپارچه و متوازن شهرستان ها ایجاب می کند.
رویکرد نظری بر توسعه پایدار روستایی مبتنی بر فن آوری اطلاعات و ارتباطات(ICT)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به نقش فن آوری اطلاعات و ارتباطات بر توسعه پایدار روستایی با روش اسنادی می پردازد. از آنجایی که فن آوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) یکی از شاخص های توسعه پایدار محسوب می شود ، و می توان به پشتوانه ابزارهای ICT بسیاری از نیازهای جامعه را برطرف نموده و حرکت آن را به سوی توسعه پایدار مهیا ساخت. از آنجایی که در توسعه پایدار بر انسان و نیازهای انسانی تاکید می شود، می توان افزایش آگاهی و سطح آموزش ، ارتقای سطح مشارکت ، بهبود بهداشت و سلامت ، کاهش فقر و افزایش فرصت اقتصادی و سلامت محیط زیست را از جمله کارکردهایی دانست که به پایداری توسعه روستایی می انجامد
آشکارسازی تغییرات ژئومورفیک مسیر رودخانه کارون، با استفاده از داده های GIS و RS (بازه شوشتر تا اروندرود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وجود تأسیسات زیربنایی عمده و مهم کشاورزی، پروژه های عمرانی و صنعتی و شهری، و نیاز اجتماعات واقع در حاشیه رودخانه کارون به آب و رسوب این رودخانه، همچنین زیان های ناشی از تغییرات ژئومورفولوژیکی و تغییرات گسترده پیچان رودها در مسیر رودخانه کارون، سبب ایجاد نظریه بررسی شدت و نوع و میزان تغییرات این رودخانه شده است. محدوده مورد مطالعه، قسمتی از رودخانه کارون واقع در استان خوزستان است که به طول 364 کیلومتر از شوشتر آغاز می شود و تا اروندرود امتداد می یابد. در این پژوهش با استفاده از تصاویر ماهواره ای، لایه های GIS، مطالعات میدانی، بررسی آمار اقلیمی و هیدرولوژیکی، شدت و نوع تغییرات حاشیه رودخانه کارون به مساحت حدود 4000 کیلومترمربع بررسی شده است. تغییرات ژئومورفولوژیک این بازه از رودخانه به مدت 52 سال ـ از سال 1955 تا 2007 ـ مورد آنالیز قرار گرفته و از تصاویر ماهواره های Landsat، IRS، Terra، عکس های هوایی و نقشه های توپوگرافی استفاده شده است. هدف از انجام این پژوهش، شناسایی مهم ترین اشکال ژئومورفیک ساحل رودخانه کارون و تعیین میزان تغییرات در طول دوره مطالعه است. نتایج بررسی نشان می دهد که در دورة مطالعه میزان تغییرات رودخانه افزایش پیدا کرده و طول رودخانه بیشتر شده است.
شبیه سازی رشد شهری در تهران، با استفاده از مدل CA-Markov(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به رشد سریع شهرها در کشورهای در حال توسعه، نیاز به مدیریت و برنامه ریزی مناسب، به پرهیز از تأثیرات مخرب زیست محیطی و اجتماعی ـ اقتصادی آن، همواره احساس می شود. در این زمینه، طراحان و برنامه ریزان شهری به اطلاعات مکانی و زمانی مرتبط با الگو و میزان رشد، به منظور درک بهتر فرایند رشد شهری و تأثیرات آن نیاز دارند. تلفیق سامانه های اطلاعات مکانی و سنجش از دور، ابزار مؤثری را برای جمع آوری و آنالیز اطلاعات زمانی ـ مکانی فراهم می سازد. این تحقیق، ضمن بررسی و مدل سازی توسعة شهری در دو دهة گذشته، به پیش بینی توسعة شهر تهران طی دو دهة آینده می پردازد تا پایه و اساسی را برای مدیریت شهری فراهم سازد. در این تحقیق، مدل شبیه سازی و پیش بینی رشد شهری CA-Markov به کار برده شد و این مدل با استفاده از داده های تاریخیِ به دست آمده از مجموعه های زمانی تصاویر ماهواره ای لندست ـ مربوط به سال های 1988، 2000 و 2006 ـ کالیبره گردید. با توجه به نقشه های پوشش / کاربری زمین به دست آمده از طبقه بندی تصاویر ماهواره ای، منطقة شهری در این مدت با 11 درصد (حدود 56 کیلومترمربع) افزایش مواجه شده است. همچنین مدل CA-Markov به منظور شبیه سازی رشد شهری برای سال های 2015 و 2025 اجرا گردید و نتایج به دست آمده بیانگر رشد 3 درصدی (حدود 15 کیلومترمربع) در مناطق شهری از سال 2006 تا 2025 است. نتایج تحقیق حاکی از کارایی بالای مدل تلفیقی CA-Markov در پایش روند توسعة شهر در سال های گذشته و پیش بینی رشد شهری برای سال های آتی براساس الگوی رشد سال های گذشته است. همچنین کاربرد روش تصمیم گیری چندمعیاره در محیط نرم افزار Idrisi برای در نظر گرفتن پارامترهای توسعه و رشد شهری، از دیگر ویژگی های این تحقیق است.
تعیین مناطق مناسب جهت احداث سد زیرزمینی با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی و تحلیل سلسله مراتبی، مطالعه موردی: دشت ملایر در استان همدان
حوزه های تخصصی:
یکی از راه های مفید در تامین آب مورد نیاز بخش های مختلف، بویژه در مناطق خشک و نیمه خشک و مقابله با بحران خشک سالی، کمک به افزایش ذخایر آب زیرزمینی است. احداث سدهای زیرزمینی و استفاده از آب های سطحی هدر رونده به منظور تغذیه مصنوعی از جمله راهکارهای مناسب جهت تامین و توسعه منابع آبی می باشد. اولین و مهمترین مرحله در احداث یک سد زیرزمینی شناسایی مکان های مناسب برای احداث سد می باشد. این مرحله به دلیل این که سود یا زیان پروژه را در بطن خود دارد باید به طور دقیق انجام شود. در این تحقیق پس از بررسی پیشینه تحقیق و اصلاح برخی اطلاعات پایه همگام با پیمایش های صحرایی متعدد و با استفاده از تکنیک های GIS محل های مناسب برای این سازه مشخص شد. اما به علت این که عوامل بسیار زیادی در مکان یابی این سازه نقش دارند و همچنین میزان اهمیت آن ها با هم متفاوت است، لذا به منظور تصمیم گیری بهتر در مورد اولویت بندی مکان های مشخص شده از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) استفاده شد. در نهایت از 27 مکان مناسب مشخص شده در منطقه مورد مطالعه (دشت ملایر) در مرحله اولیه تنها 9 منطقه برای اولویت بندی معرفی شدند که در قالب یک نقشه به ترتیب اولویت ارایه شده است.
طراحی و ایجاد یک سیستم استنتاج فازی، با به کارگیری خوشه بندی فازی و الگوریتم ژنتیک در محیط GIS (مطالعه موردی: مکان یابی جایگاه های سوخت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اکثر موجودیت ها در سامانه های اطلاعات مکانی (GIS) ماهیتی غیرقطعی دارند؛ و به همین خاطر نیاز به ارائه سیستمی که توانایی استنتاج از داده های مکانی غیرقطعی را داشته باشد کاملاً احساس می شود. یکی از تواناترین سیستم های استنتاجی که در سال های اخیر مورد توجه دانشمندان قرار گرفته، سیستم های استنتاج فازی (FIS) است. هدف این مقاله ارائه روشی نو برای طراحی و ایجاد سیستم استنتاج فازی در محیط GIS است. در این تحقیق بخشی از توابع عضویت و قوانین فازی به صورت خودکار و با استفاده از داده های ورودی ـ خروجی، و بخشی دیگر به صورت غیرخودکار و از طریق مصاحبه با کارشناس استخراج شدند. برای استخراج خودکار توابع عضویت و قوانین فازی، خوشه بندی فازی و الگوریتم ژنتیک (GA) به کار گرفته شد. ابتدا توابع عضویت و قوانین فازی اولیه با خوشه بندی داده ها و تصویر کردن آنها بر روی محورهای مختصات استخراج گردیدند و سپس با به کارگیری الگوریتم ژنتیک به بهینه سازی فرم توابع عضویت و قوانین فازی اولیه پرداخته شد. در مرحله نهایی، بخش دیگری از توابع عضویت و قوانین فازی از طریق مصاحبه با کارشناس استخراج گردیدند و به سیستم استنتاج فازی افزوده شدند. سیستم استنتاج فازیِ طراحی شده، دارای کاربردهای مختلفی است. در این تحقیق از این سیستم برای به کارگیری در مکان یابی جایگاه های سوخت در منطقه 2 شهر تهران استفاده شد. با توجه به دیدگاه های کارشناسان سوخت و داده های موجود، از 10 لایه اطلاعاتی تأثیرگذار در مکان یابی جایگاه های سوخت استفاده گردید. نتایج به دست آمده نشان دادند که الگوریتم ژنتیک دقت مدل سازی سیستم استنتاج فازی را 53 درصد بیش از خوشه بندی افزایش داده است. همچنین با بررسی هیستوگرام نقشه مطلوبیت جایگاه های سوخت ملاحظه شد که 9 درصد از مساحت کل منطقه پتانسیل لازم را برای احداث جایگاه های سوخت در خود دارد.
بررسی تغییرات درجه حرارت سطح و پوشش ـ کاربری زمین شهری با استفاده از داده های سنجندة ETM+ (مطالعه موردی: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درجه حرارت سطح زمین (LST) فاکتور مهمی در مطالعات تغییرات دمایی، تخمین مقادیر تابشی، مطالعات تعادل گرمایی و همچنین ابزاری کنترلی برای مدل های آب و هوایی و اقلیم شهری است. در این تحقیق، کوشش شده است که درجه حرارت سطح شهر تهران با استفاده از تصویر سنجندة ETM+، برگرفته در تاریخ 3 ژوئن سال 2001 تخمین زده شود. تغییرات درجه حرارت سطح به دست آمده نسبت به انواع پوشش ـ کاربری زمین، مورد بررسی قرار گرفت. همچنین دقت طبقه بندی انواع پوشش ـ کاربری زمین، ارزیابی شد و مشخص گردید که دقت طبقه بندی با استفاده از مؤلفه های MNF افزایش می یابد. مقادیر گسیل مندی و درجه حرارت سطح با به کارگیری روش SEBAL بر روی دادة ماهواره ای تخمین زده شد. علاوه بر این، ارتباط درجه حرارت سطح با مقادیر NDVI و کسر پوشش گیاهی ارزیابی گردیدند. به علاوه، رابطه رگرسیون درجه حرارت سطح و پوشش گیاهی به تفکیک انواع مختلف پوشش گیاهی محاسبه و ارائه شد. نتایج به دست آمده از بررسی ها، نشان دهندة وابستگی شدید بین درجه حرارت سطح و مقادیر NDVI و FVC برای انواع پوشش ـ کاربری زمین است. نتایج حاصل از انجام تحلیل رگرسیون بین پارامترهای تعیین مقادیر پوشش گیاهی و درجه حرارت سطح، حاکی از آن است که روش به کار رفته، برای تخمین مقادیر گسیل مندی و درجه حرارت سطح، در مناطق شهری غیریکنواخت با دقت مناسب و پذیرفتنی عملی است و می تواند به منظور برآورد میزان توسعه و تغییرات دمایی شهری در دوره زمانی معین مورد استفاده قرار گیرد.
ارزیابی روش های میان یابی کریجینگ و رگرسیون خطی بر پایة مدل ارتفاعی رقومی جهت تعیین توزیع مکانی بارش سالانه (مطالعة موردی استان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین متغیرهای ورودی برای محاسبه های بیلان آب و تهیة مدل های هیدرولوژیکی، توزیع مکانی بارش می باشد؛ بنابراین، خطای ناشی از آن، اثرهای مستقیمی در برنامه ریزی منابع آب خواهد داشت. از طرفی دیگر، به دلیل عدم پوشش کامل ایستگاه های اندازه گیری باران، برآورد بارش منطقه ای و یا تخمین بارش در منطقه های میان ایستگاه ها ضروری است. در این مطالعه، دو روش کریجینگ (ساده و معمولی) و رگرسیون خطی برپایة مدل ارتفاعی رقومی زمین را برای برآورد بارش سالانه، با استفاده از آمار بیست ساله (1986-2005) داده های بارش در23 ایستگاه باران سنجی در استان اصفهان، ارزیابی کرده ایم. بدین منظور، نخست به ازای هر مدل در روش کریجینگ، نیم پراش نگار آن را محاسبه کردیم؛ و با استفاده از تکنیک ارزیابی متقابل، خطای نقشه ها را برآورد کردیم و از میان چهارده نقشه، یک نقشه را به عنوان نقشه بهینه برگزیدیم؛ سپس داده های بارش و ارتفاع ایستگاه های مورد نظر را با استفاده از مدل رگرسیون خطی در محیط نرم افزار Curve Expert فراخوانی کردیم و با شانزده مدل برازش دادیم تا مدل بهینه مشخص شود؛ در نهایت، به منظور تعیین توزیع مکانی بارش و انجام میانیابی، مدلهای برتر هر دو روش را با یکدیگر مقایسه کردیم. بررسیهای صورت گرفته نشان میدهند که تابع رگرسیونی کسینوسی برای میان یابی بارش در استان اصفهان، مناسب است.
مناسب ترین تکنولوژی تعیین موقعیت جهت سیستم های حمل و نقل هوشمند در ایران و طراحی یک GIS مکانمند- زمانمند براساس آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حرکت به سمت سیستم های اطلاعات جغرافیایی مکانمند- زمانمند از برجسته ترین پژوهش ها در زمینة سیستم های اطلاعات جغرافیایی است. در این سیستم ها تغییرات مکانی و زمانی بر روی داده ها، هم زمان با وقوع، باید به نحوی در سیستم منعکس و بر روی مدل های مربوط اعمال شود. یکی از راه های به دست آوردن تغییرات، استفاده از روش های تعیین موقعیت متحرک است. اما انتخاب روش تعیین موقعیت مناسب، تابع عوامل مؤثرِ بیشماری است که در نظر نگرفتن هرکدام از آن ها موجب محدود شدن استفاده از سیستم و در نهایت ضعف اجرایی آن خواهد شد. در این تحقیق روش های تعیین موقعیت متحرک ارزیابی شده است و از این میان، تعدادی که قابلیت اجرایی در کشور داشته و متداول اند، جهت انتخاب دقیق تر مورد بحث قرار گرفته اند. پس از آن مناسب ترین روش تعیین موقعیت در ایران معرّفی شده و براساس آن، یک سیستم اطلاعات جغرافیایی مکانمند- زمانمند نمونه طراحی و اجرا شده است. این سیستم به طور کامل از سوی مؤلفان طراحی و اجرا شده و دارای قابلیت های ویرایشی، تناظریابی نقشه ای و تجزیه و تحلیل مسیریابی مکانمند- زمانمند براساس کمترین فاصله و زمان دسترسی ممکن بین دو نقطه است.
معیارهای مکان یابی مدارس و ارزیابی آن ها
حوزه های تخصصی:
تحلیل و ارزیابی کاربری اراضی روستا– شهر گلوگاه بابل با استفاده از GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزیابی کاربری اراضی شهری به عنوان هسته اصلی برنامه ریزی شهری، نقشی مهم در ساماندهی فضایی– مکانی شهرها ایفا می کند. روستا– شهر گلوگاه در سال 1381 تبدیل به نقطه شهری شده و با جمعیتی معادل 5114 نفر در جنوب شهرستان بابل قرار دارد، که به لحاظ ساماندهی مکانی– فضایی کاربری اراضی شهر، نابسامان می باشد. علل این نابسامانی را بایستی عمدتا در توپوگرافی شهر، ضعف مدیریت، عدم اجرای قوانین و مقررات شهرسازی جستجو کرد. نتایج بررسی های کمی سطوح و سرانه های شهری موجود و افق ده ساله آتی شهر (1395)، نشان می دهد که مساحت کاربری های دایر روستا– شهر گلوگاه با توجه به سرانه ها و استانداردها حدود 123873 متر مربع کمبود فضا دارد. در تحلیل کیفی کاربری اراضی شهر با استفاده از نرم افزار Are GIS و با توجه به شاخص های ارزیابی (مطلوبیت، ظرفیت، سازگاری)، نتایج حاصل بیانگر آن است که مکان گزینی اکثر کاربری های این شهر در ماتریس مطلوبیت، شرایط آن نسبتا نامطلوب بوده، گرچه از لحاظ سازگاری، در حد نسبتا سازگار بوده، در عین حال از حیث ماتریس ظرفیت، غیر از کاربری تجاری و اداری، سایر کاربری ها نتوانسته اند جمعیت سطح شهر و حوزه نفوذ آن را تحت پوشش مناسب قرار دهند. یافته های حاصل از این تحقیق بیانگر آن است که بایستی به توسعه درون بافتی شهر اندیشید و با در نظر داشتن شاخص های مکان گزینی کاربری ها به تفکیک قطعات و باز توزیع فضایی– مکانی اراضی شهر پرداخت.
برنامه ریزی و ساماندهی فضایی ـ مکانی خدمات بهداشتی و درمانی با استفاده از GIS مورد: شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در اغلب شهرها عدم تخصیص متناسب فضا و جایابی بهینه عناصر خدماتی و کالبدی شهر، به ویژه مراکز درمانی (بیمارستان) و تعداد عوامل موثر در مکان یابی این مراکز، افزایش روزافزون مشکلات شهری و شهروندان را به دنبال داشته است و دارد. لذا این امر لزوم استفاده از روش های موثر و سیستم های رایانه ای در مکان یابی بهینه این مراکز را بیش از پیش آشکار ساخته است. هدف عمده این پژوهش، ارزیابی نحوه توزیع مراکز درمانی (بیمارستان) و مشخص کردن نواحی محروم از این خدمات در شهر زنجان با توجه به استانداردها و ضوابط مکان یابی بیمارستان بوده است. سپس با بهره گیری از امکانات سامانه های اطلاعات جغرافیایی و با تحلیل شبکه در تعیین شعاع عملکردی و توزیع فضایی بیمارستان ها و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از شاخص همپوشانی برای مکان یابی بهینه فضاهای شهری به منظور احداث بیمارستان در این شهر اقدام شد، که خود می تواند راهنمای عمل برنامه ریزان و مسئولان بهداشت و درمان و نهادهای متولی امر ساخت وساز بیمارستان باشد. در این تحقیق داده های مکانی از روی نقشه های رقومی و خطی تهیه و داده های توصیفی نیز با استفاده از آمار و پژوهش های میدانی، جمع آوری گردید و به پایگاه اطلاعاتی متصل شد. آن گاه برای هر یک از عوامل تاثیر گذار در مکان یابی مراکز درمانی (بیمارستان)، لایه های مرتبط همچون سازگاری اراضی، نزدیکی به مرکز مناطق، یکی به مراکز آتش نشانی، دسترسی به شبکه های ارتباطی درجه یک، فاصله از کارگاه های صنعتی موجود، نزدیکی به پارک های منطقه ای، شیب منطقه و فاصله از مرکز محله ها تهیه شد و در هر لایه حریم کاربری ها مشخص گردید؛ و با روی هم گذاری لایه های مذکور بر اساس الگوها و ضوابط مشخص، به تحلیل و بررسی آن پرداخته شد. نتایج حاصل از این پژوهش مشخص ساخت که مکان فعلی اکثر مراکز درمانی (بیمارستان ها) در شهر زنجان با معیارهای علمی و ضرورت های این کاربری مطابقت ندارد. در عین حال یافته های حاصل از این تحلیل نشان می دهد که نیاز کنونی شهر زنجان به مراکز درمانی با توجه به سرانه های شهری، حداقل 7 بیمارستان است که مسئولان شهر می توانند از 11 نقطه استخراج شده از GIS، برای رفع این کمبود استفاده کنند.
پهنه بندی آمایشی با رویکرد ارزیابی چند عامله و استفاده از مدل AHP به منظور توسعه گردشگری در محیط GIS مطالعه موردی: حوضه آبریز گلمکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حوضه آبریز گلمکان در دامنه های شمالی زون کوهستانی بینالود و در جنوب غربی کلان شهر مشهد واقع است و در سال های اخیر برای توسعه الگوهای تفرجی مورد توجه توسعه گران بوده است به طوری که با گرایش روز افزونی برای تغییر کاربری و توسعه فعالیت های ساختمانی و شبکه های ارتباطی مواجه شده است. از سوی دیگر حساسیت واحدهای سنگی فیلیتی گسترش یافته در سطح حوضه و وجود اراضی پرشیب شرایطی را فراهم کرده که انواع ناپایداری های دامنه ای از قبیل لغزش ها و حرکات توده ای مشاهده می شود. ما در این مقاله بر اساس داده های مختلف محیطی، مدلی برای پهنه بندی آمایشی توسعه گردشگری تولید کردیم که متکی بر رویکرد ارزیابی چند عامله می باشد. البته این مدل را با وزن دهی پارامتریک در AHP و تحلیل های فضایی در GIS همراه کردیم تا امکان نمایش بهینه توان سرزمین در سه درجه مجاز، ممنوع و مشروط، برای توسعه گردشگری، فراهم شود. نتایج در سه طبقه کیفی مجاز، ممنوع و مشروط محاسبه شد و نشان داد که تنها حدود 12 درصد از حوضه واجد قابلیت برای توسعه گردشگری به طور مجاز می باشد و در حدود 46 درصد از حوضه، قابلیت توسعه فقط به صورت مشروط با رعایت جوانب اکولوژیکی میسر است و در 42 درصد باقی حوضه هم توسعه گردشگری تحت هر شرایطی ممنوع می باشد. نحوه پراکندگی این پهنه ها نیز مشخص می کند که محدوده های پایین دست و میانی حوضه قابلیت و توان بهتری را برای توسعه گردشگری از خود نشان می دهد. در این محدوده ها نوع کاربری باغی و وجود فضاهای نسبتا هموار قابل مشاهده است. در حالی که عمده اراضی بالا دست حوضه از حساسیت بالاتری برای توسعه برخوردار است. مطالعات میدانی هم نشان داد که این محدوده ها به دلیل شیب اراضی و نوع واریزه ها به شدت در معرض خطر زمین لغزش می باشند بنابراین برای توسعه گردشگری توصیه نمی شوند.
ارزیابی مراکز فرهنگی و ورزشی به جهت مکانیابی و احداث این مراکز با استفاده از سیستم GIS - مطالعه ی موردی : منطقه 18 شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت شهری از برآیند ساختار و وظایف خود نقطه سرآغازی جهت، تامین نیازها، آرامش روانی، آسایش اجتماعی و رفاه عمومی از جنبه های مختلف زیستی است.یکی از مولفه های اساسی در نظام و سیستم ساختار شهری تامین فضاهای عمومی و تفریحی برای شهروندان جهت بر طرف کردن بخشی از نیاز های معنوی است که با در نظر گرفتن شاخص های فنی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی از یک طرف و قابلیت سنجی مکانی جهت ایجاد در چارچوب سازگاری محیطی ، مطلوبیت، ظرفیت محیطی و وابستگی، تجانس کالبدی، و کاربری از طرفی دیگر از بهترین اصول و شاخص های برنامه ریزی به شمار می رود.
در این مقاله سعی شده ویژگی های منطقه 18 شهرداری تهران با توجه به شاخص های اجتماعی و فرهنگی و عدم تجانس قومی در احداث و مکان یابی مناسب کاربریها با هدف پیوستگی فضایی و محیطی مطلوب و سرزنده در کالبد شهرکه بتواند به سرانه ها و استاندارد های زیستی در کلان شهر تهران و منطقه کمک نماید مورد بررسی قرار گرفته و روش ارزیابی و سنجش مکانی در این مقاله با تکنیک های GIS خواهد بود.
تلفیق مدل سازی ریاضی و آماری ناهمواری برخان مطالعه موردی: ریگ چاه جام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تپه های برخانی در مناطقی مشاهده می شوند که قابلیت دسترسی باد به ماسه کم است و مسیر باد غالب در اکثر طول سال تقریباً ثابت است. یکی از رایج ترین چشم اندازهای بادی منطقه جنوبی کویر حاج علی قلی، تپه های برخانی هستند. در این پژوهش، تلاش شده است تا ویژگی های شکل شناسی برخان های مطالعاتی با استفاده از روش های مدل سازی ریاضی و آماری شکل آنها تشریح گردد. نتایج حاصل از این روش در بررسی شکل برخان و شناسایی نحوه رفتار آن اهمیت بسیار دارد. مدل سازی ریاضی شکل برخان ها از طریق شبیه سازی آنها در دستگاه مختصات و با استفاده از معادلات غیرخطی سهمی صورت گرفته، که در مجموع برای سهمی دامنه رو به باد برخان یک معادله و برای سهمی دامنه باد پناه معادله ای دیگر محاسبه گردیده است. با استفاده از روش مدل سازی آماری، نوع و شدت روابط بین مؤلفه های ریاضی و مورفولوژی برخان تعیین شده است که حاکی از تبعیت روابط موجود از رابطه توانی با حداکثر ضریب تبیین و کمترین میزان خطای برآورد نسبت به دیگر روابط است. تلفیق دو روش مذکور شالوده ای بنیادی برای شبیه سازی برخان در محیط های مجازی و آزمایشگاهی است و یکی از مهم ترین نتایج این پژوهش تبدیل دو روش مدل سازی ریاضی و آماری مورفولوژی برخان به یکدیگر است. فاصله کانونی از پارامترهای مهم سهمی های برخان است، که حالت های مختلف برخان ها را نسبت به یکدیگر بیان می کند. اگر فاصله کانونی برخان کاهش یابد، دهانه آن تنگ تر می شود و حالت واگرایی بازوهای برخان نیز کاهش می یابد. برخان هایی که فاصله کانونی بیشتری دارند، دارای پهنای عریض تر، ابعاد وسیع تر و حجم بیشتری هستند.
بررسی پتانسیل های اقلیم توریستی استان سمنان با استفاده از شاخص دمای معادل فیزیولوژی (PET)
حوزه های تخصصی:
ایران از لحاظ تنوع گردشگری در دنیا جزو پنج کشور برتر محسوب می شود، لذا آگاهی از جاذبه ها و توان های طبیعی بویژه اقلیمی در گستره ی جغرافیایی ایران از اهمیت به سزایی برخوردار است. در این پژوهش جهت بررسی پتانسیل های اقلیم توریستی استان سمنان با به کارگیری شاخص (PET) از پارامترهای اقلیمی متوسط دمای خشک، متوسط رطوبت نسبی، متوسط سرعت باد، متوسط فشار بخار و میزان ابرناکی ایستگاه های سینوپتیک سمنان، گرمسار، شاهرود و بیارجمند طی دوره آماری (2004-1992) استفاده شده است. نتیجه این بررسی نشان می دهد که ماه می همه ایستگاه ها و ماه اکتبر، ایستگاه های سمنان، شاهرود و گرمسار، ماه سپتامبر، شاهرود و بیارجمند، ماه آوریل در گرمسار و ماه ژوئن در بیارجمند از ماه هایی هستند که دارای بهترین شرایط از نقطه نظر اقلیم آسایش هستند و از اقلیم بسیار مناسبی برای توریسم برخوردارند. همه ایستگاه ها، در ماه های جولای و آگوست درجه ی متفاوتی از تنش گرمایی اندک تا متوسط حاکم است. همچنین همه ایستگاه ها طی ماه های ژانویه، فوریه، مارس و نوامبر از تنش سرمایی بسیار شدید تا متوسط برخوردار هستند.
ارزیابی شهرک های صنعتی با استفاده از MCDM فازی در GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در حال حاضر با در نظر گرفتن عوامل جغرافیایی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، مکان ها و نواحی برای تجمع واحدهای صنعتی به صورت شهرک یا مجتمع، انتخاب و سازمان دهی میشوند. برای دستیابی به این مقصود، لازم است که پس از فرایند تعیین مکان های مناسب، تصمیم گیری مقتضی به منظور تشخیص مکان بهینه نهایی انجام شود. این موضوع با در نظر گرفتن شرایط نامعین جغرافیایی و عوامل گوناگون اثرگذار، پیچیده و مشکل میشود. مباحثی مانند تصمیم گیری چند معیاره از جمله تکنیکهای ریاضی است که در سیستم اطلاعات جغرافیایی قادر است مشکلاتی مانند نحوه ارزیابی گزینه های مکانی را در شرایط پیچیده و نامعین جغرافیایی حل کند.
بنابراین در این مقاله هدف آن است که با استفاده از مفهوم تلفیق مدل های تلفیقی فازی روش جدیدی برای حل مسائل چند معیاره نامعین جغرافیایی اجرا شود. به این منظور مدل نوع دوم و سطح دوم مجموعه های فازی برای مسأله ارزیابی ده شهرک صنعتی استان آذربایجان شرقی انتخاب شد که در آن تابع تعلق فازی نهایی بر حامل گزینه های مفروض تعریف میشود. در نهایت، در ارزیابی نهایی مدل احتمالی فازی به جای مدل های کلاسیک برای مقایسه ارزش های فازی به کار گرفته شده و با نظرات کارشناسی مقایسه میشود.
مقایسه الگوریتم های نقشه بردار زاویه طیفی و انطباق سیمای طیفی در بارزسازی واحدهای سنگ شناختی افیولیت بر پایه داده های ASTER؛ مطالعه موردی کمپلکس افیولیتی نیریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر با تکامل فناوری سنجش از دور، این فناوری به مثابه روشی مؤثر برای نقشه برداری واحدهای سنگی مطرح شده، و داده های سنجنده استر نیز به طور گسترده برای جداسازی انواع کانی ها و سنگ های سیلیکاتی مورد استفاده قرار گرفته است. هدف از این تحقیق مقایسه الگوریتم های نقشه بردار زاویه طیفی و انطباق سیمای طیفی در تفکیک واحدهای سنگی کمپلکس افیولیتی نیریز بر پایه دسته داده های کالیبره شده SWIR و TIR استر است. طیف نمونه های صحرایی که به وسیله دستگاه های تجزیه طیفی (ASD) و طیف سنجی فروسرخ تبدیل فوریه (FTIR) اندازه گیری شده اند، به عنوان عضوهای انتهایی در این الگوریتم ها به کار رفته اند. مقایسه نتایج الگوریتم های نقشه بردار زاویه طیفی و انطباق سیمای طیفی با نقشه های زمین شناسی منطقه و مشاهدات میدانی و با استفاده از ماتریس آشفتگی، نشان داد که به دلیل حذف پیوستار و در نتیجه نرمال شدن سیماهای طیفی، الگوریتم انطباق سیمای طیفی دارای دقت بیشتری برای بارزسازی واحدهای سنگی هارزبورژیت ـ لرزولیت، هارزبورژیت ـ دونیت، گابرو، مرمر، دیاباز و رادیولاریت بدون بارزشدگی رخنمون های اطراف است، در حالی که الگوریتم نقشه بردار زاویه طیفی بخش های عمده ای از رسوبات دریاچه ای، آبرفتی، واریزه های کوهرفتی و زمین های کشاورزی را همراه با این واحدهای سنگی بارز می کند. به علاوه، نتایج نشان داد که به دلیل متمرکز شدن رفتار طیفی نمونه های سنگی منطقه در محدوده SWIR، این داده ها بهتر از داده های TIR توان جداسازی انواع واحدهای سنگ شناختی را دارند.