مقالات
حوزه های تخصصی:
شهرها در روند تحولخود پیوسته از کارکردهای خود تأثیر مستقیم پذیرفتهاند و به تبع این تأثیرپذیری تغییراتی نیز در آنها در زمینه های فضایی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی بوجود آمده است. از جمله کارکردهای مهم شهری گردشگری بوده که فضاهای شهری تأثیرات شگرفی می گذارد. هدف این مقاله بررسی و تحلیل اثرات اقتصادی گردشگری تجاری بر شهرها بوده و اینکه گردشگری چه نقشی می تواند در اقتصاد شهرها برعهده داشته و چه نوع اثرات اقتصادی بر شهرها برجای گذارد؟ در این راستا شهر بانه و تأثیرات اقتصادی گردشگری تجاری بر آن مورد بررسی قرار گرفت. موقعیت جغرافیایی شهر بانه و همجواریآن با کشور عراق سبب شده تا مبادلات تجاری در اشکال رسمی و غیررسمی با این کشور در حجم بالایی صورت گرفته و صرفه اقتصادی و منافع ناشی از خرید و فروش کالاهای وارده از مبادی مرزی باعث پیدایش نوعی از گردشگری در این منطقه (گردشگری تجاری) شده است که حوزه عمل آن تا دورترین شهرهای داخلکشور نیز تسری یافته است. در این تحقیق از داده های میدانی استفاده شده و روش تحقیق میدانی- کتابخانه ای و تحلیل علمی است که به وسیله نرم افزار spss انجام شده است. برای گردآوری اطلاعات از ابزار پرسشنامه استفاده شده که جامعه ی آماری مورد مطالعه کارشناسان مرتبط با گردشگری و امور شهری و افراد شاعل در بخش های مرتبط به گردشگری بوده است. برای این منظور از دو نوع پرسشنامه استفاده شده که در پرسشنامه مربوط به کارشناسان حجم نمونه 10 عدد و در پرسشنامه دوم 263 عدد بوده است. در نهایت به تحلیل یافته های حاصل از پرسشنامه ها از طریق آزمون های توزیع دوجمله ای و sign پرداخته شد. نتایج حاصل حاکی از آن است که فعالیت ها و اشتغال حاصل از این فعالیت در غیاب بخش های صنعت، خدمات و کشاورزی توانسته اثرات اقتصادی قابل توجهی را بر شهر بانه داشته باشد و افزایش درآمد و اشتغال و قیمت زمین در این شهر را در پی داشته است.
بررسی پتانسیل های اقلیم توریستی استان سمنان با استفاده از شاخص دمای معادل فیزیولوژی (PET)
حوزه های تخصصی:
ایران از لحاظ تنوع گردشگری در دنیا جزو پنج کشور برتر محسوب می شود، لذا آگاهی از جاذبه ها و توان های طبیعی بویژه اقلیمی در گستره ی جغرافیایی ایران از اهمیت به سزایی برخوردار است. در این پژوهش جهت بررسی پتانسیل های اقلیم توریستی استان سمنان با به کارگیری شاخص (PET) از پارامترهای اقلیمی متوسط دمای خشک، متوسط رطوبت نسبی، متوسط سرعت باد، متوسط فشار بخار و میزان ابرناکی ایستگاه های سینوپتیک سمنان، گرمسار، شاهرود و بیارجمند طی دوره آماری (2004-1992) استفاده شده است. نتیجه این بررسی نشان می دهد که ماه می همه ایستگاه ها و ماه اکتبر، ایستگاه های سمنان، شاهرود و گرمسار، ماه سپتامبر، شاهرود و بیارجمند، ماه آوریل در گرمسار و ماه ژوئن در بیارجمند از ماه هایی هستند که دارای بهترین شرایط از نقطه نظر اقلیم آسایش هستند و از اقلیم بسیار مناسبی برای توریسم برخوردارند. همه ایستگاه ها، در ماه های جولای و آگوست درجه ی متفاوتی از تنش گرمایی اندک تا متوسط حاکم است. همچنین همه ایستگاه ها طی ماه های ژانویه، فوریه، مارس و نوامبر از تنش سرمایی بسیار شدید تا متوسط برخوردار هستند.
تحلیل فضایی نابرابری های ناحیه ای در استان آذربایجان شرقی
حوزه های تخصصی:
کیفیت توسعه و زیرساخت های آن در اثر برنامه ریزی های نامطلوب و متمرکز گذشته مسائل عمده ای را در روند توسعه نواحی کشور ایجاد کرده است. ابعاد گوناگون و پیچیدگی ساختاری این موضوع یکی از تنگناهای اساسی در عرضه مدل مناسب برای توزیع اعتبارات به شمار می آید. به منظور حل مسائل ناشی از عدم تعادل های منطقه ای، گام نخست شناخت و سطح بندی مناطق از نظر برخورداری در زمینه های اقتصادی، زیربنایی و ارتباطات، اجتماعی- فرهنگی، بهداشتی درمانی، آموزشی است.
روش کار در این پژوهش ترکیبی از روش های همبستگی، اسنادی، تحلیلی است. 44 شاخص مورد بررسی در این مطالعه در 6 بخش زیربنایی و ارتباطات، بهداشت و درمان، کشاورزی، جمعیتی و اقتصادی، فرهنگ و ورزش، آموزشی قرار می گیرند. تکنیک های آماری تاپسیس و روش تحلیل خوشه ای سلسله مراتبی روش های اصلی به کاربرده شده در این تحقیق هستند.
نتایج این پژوهش نشان می دهد تفاوت ها و نابرابری هایی درسطح توسعه یافتگی شهرستان ها وجود دارد، به طوری که شهرستان های تبریز، آذرشهر در یک سطح (سطح یک توسعه) و شهرستان های مراغه، اهر، بناب، مرند، میانه، سراب در یک سطح (سطح 2 توسعه) شهرستان های شبستر، اسکو، بستان آباد در یک سطح (سطح 3 توسعه) و شهرستان های جلفا، کلیبر،هریس، هشترود و ملکان در یک سطح (سطح 4 توسعه) قرار دارند. لذا این تفاوت ها لزوم تهیه و اجرای برنامه ها و طرح های هدفمند را برای توسعه یکپارچه و متوازن شهرستان ها ایجاب می کند.
تحلیل استراتژی های توسعه ی منطقه ای در آذربایجان شرقی
حوزه های تخصصی:
یکی از ویژگی های کشورهای جهان سوم، تمرکز شدید جمعیت و فعالیت ها و عدم تعادل فضایی در برخورداری از امکانات اجتماعی است. این ویژگی را در ایران قبل از انقلاب و آثار و بقایای آن را در ایران بعد از انقلاب می توان یافت. بر طبق این ویژگی بخش عمده ای از امکانات و جمعیت در یک یا چند نقطه تمرکز می یابد و سایر مناطق به صورت حاشیه ای عمل کرده و باعث بروز نابرابری های منطقه ای می شود. در این زمینه توجه به نابرابری های منطقه ای در قالب شاخص ها، از جمله مهمترین ابزارهای برنامه ریزی به شمار می رود که از طریق آن برنامه ریزان قادر به ارزیابی نتایج اجرای برنامه ها در بستر محدوده های جغرافیایی خواهند بود. هدف این مقاله بررسی نابرابری های فضایی و ارائه راه کارهای توسعه جهت دستیابی به تعادل و توازن منطقه ای در استان آذربایجان شرقی است و با بررسی مسائل و مشکلات فضایی در توزیع جمعیت و امکانات و با استفاده از شاخص ها و سنجه های مختلف در زمینه های اجتماعی، اقتصادی و میزان برخورداری شهرستان های استان آذربایجان شرقی از نظر امکانات و خدمات اجتماعی به این نتیجه می رسد که ضعف خدمات رسانی به روستاها و عدم وجود ارتباط منطقی روستاها با سطوح بالاتر از خود، وجود خلاء سکونتگاهی در نظام سلسله مراتب سکونتگاهی در استان، عدم توجه به نقش شهرهای میانی در تعدیل نظام سکونتگاهی و ایجاد ارتباط با مراکز کوچک سکونتگاهی موجب تمرکز شدید جمعیت، خدمات و سرمایه گذاریها در شهر تبریز و پیرامون آن و در نهایت ناهمگونی فضایی و عقب افتادگی سایر مناطق به خصوص روستاها در استان آذربایجان شرقی شده است.
تحلیلی بر وضعیت مسکن روستایی استان کرمانشاه و رهیافت هایی برای مقاوم سازی
حوزه های تخصصی:
مسکن به عنوان سرپناه از مهم ترین نیازهای انسان بوده و همواره در اولویت برنامه ریزهای توسعهی اقتصادی- اجتماعی دولت ها قرار دارد. مسکن نشأت گرفته از هویت دینی، مذهبی، فرهنگی، تاریخی و به نوعی تقابل انسان با طبیعت را نشان می دهد. ایران کشوری تقریباً نیمه روستایی است و خیلی از سکونتگاه های آن بر بنیاد معماری بومی و سنتی بنا گردیده اند. این تحقیق در پاسخ به این سؤال است که مسکن روستایی استان کرمانشاه از نظر شاخص های استاندارد مسکن از چه وضعیتی برخوردار هستند؟
روش مطالعه توصیفی- تحلیلی است و با 15متغیر کمّی و کیفی مسکن مورد مطالعه قرار می گیرد. نتایج یافته ها نشان می دهد مناطق روستایی استان کرمانشاه در سال 1385 تعداد 17779 واحد مسکونی کمبود داشته. از نظر استحکام 8/43 درصد مسکن روستایی استان کرمانشاه بادوام، 9/33 درصد کم دوام و2/22 درصد دیگر بی دوام هستند. بیش از 74 درصد از واحدهای مسکونی روستاهای استان کرمانشاه کمتر از100متر زیربنا دارند. یافته ها نشان می دهد قدمت ساخت مسکن روستایی بیش از 25 درصد از واحدهای مسکونی دارای قدمتی بیش از 25سال دارند. از نظر پهنه لرزه خیزی نیز حدود 95 درصد مساحت استان کرمانشاه در موقعیت خطر خیلی زیاد و زیاد قرار دارد. به منظور پیشگیری از بلایای طبیعی و بهبود وضع مسکن روستایی لزوم استفاده از استانداردها در طراحی مسکن از نظر خصوصیات تکتونیکی، معماری، مصالح ساختمانی، تراکم های جمعیت وگستردگی محیط فیزیکی، نقش و عملکرد ناحیه، شبکه راه ها و ... باید مورد توجه قرار گیرد.
تحلیل آماری از اثر عناصر جوی بر اُزون سطحی شهر اصفهان
حوزه های تخصصی:
یکی از هفت آلاینده ای که در ایستگاه های آلوده سنجی شهر اصفهان مورد پایش قرار می گیرد گاز اُزون است. بخشی از تولید و انتشار این گاز بطور مستقیم و غیرمستقیم به پارامترهای جوی نسبت داده می شود. هدف این تحقیق مطالعه اثر عوامل جوی بر تغییرات اُزون سطحی در شهر اصفهان است که برای این منظور از روش های آماری همبستگی و رگرسیون خطی چند متغیره برای تحلیل استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان داد افزایش دما و ساعات آفتابی در سه بازه زمانی ماهانه، فصلی و سالانه ارتباط مستقیم با افزایش اُزون دارد، ولی رطوبت نسبی و وزش سریع ترین باد، رابطه معکوس با افزایش مقدار اُزون دارد. برای مثال ضریب همبستگی بین میانگین اُزون با حداکثر روزانه رطوبت نسبی، متوسط روزانه دما و تعداد ساعات آفتابی به ترتیب برابر 569/0- R= و 533/0+R= 520/0+R= است. در بهترین حالت در فروردین ماه، 6/80 درصد تغییرات اُزون در ایستگاه لاله توسط عناصر جوی تبیین می شود. همچنین بیش از 50 درصد تغییرات اُزون در ایستگاه لاله در 6/30% اوقات سال توسط پارامترهای جوی تبیین می شود. در صورتی این درصد تبیین فقط در 7/16% اوقات در ایستگاه بزرگمهر اتفاق می اُفتد. این نشان می دهد که مقدار اُزون در ایستگاه لاله نسبت به ایستگاه بزرگمهر از عوامل جوی تأثیر بیشتری می پذیرد.
عوامل تأثیرگذار بر روابط ژئوپولیتیک ایران و کشورهای حوزه خلیج فارس
حوزه های تخصصی:
گرچه کشورهای حوزه خلیج فارس بر روی یک فلاتقاره واقع شدهاند و از جنبههای متعددی دارای اشتراک هستند؛ اما، هرگز نتوانستهاند در این حوزه از یک الگوی اعتمادسازی برخوردار شوند. در این میان کشور جمهوری اسلامی ایران با برخورداری از قدمت و توانمندی ژئوپولیتیک واقع در شمال حوزه خلیج فارس به دلیل حضور قدرتهای فرامنطقهای در خلیج فارس همواره از لحاظ نقشآفرینی با موانعی مواجه بوده است. لذا، در مقاله حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی سعی بر آن است که به عوامل تأثیرگذار بر روابط ژئوپولیتیک ایران و کشورهای حوزه خلیجفارس پرداخته شود. به نظر میرسد که کشورهای حوزه خلیجفارس دارای اختلاف هایی هستند که هرگز این اختلاف ها حل نشده و به صورت آتش زیر خاکستر مانده است. با حضور قدرتهای فرامنطقهای به خصوص ایالات متحدآمریکا در حوزه خلیجفارس اختلافات مذکور تشدید شده است بنابراین، استراتژی ایران و کشورهای این حوزه در خلیجفارس متفاوت بوده و بعضی از این استراتژیها موجب تضاد میان ایران و کشورهای خلیجفارس شده است.