فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۴۱ تا ۶۶۰ مورد از کل ۲٬۲۴۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
در این مقاله با توجه به اهمیت و ضرورت شناخت ویژگی های محیط طبیعی جهت تمیز و تشخیص نقاط مناسب برای ایجاد بناها و ساختمان ها شهری، از مناطق نامساعد، دست به پهنه بندی اراضی بخش مرکزی منطقه آزاد ارس، برای توسعه شهری زده شده است. برای این منظور 6 شاخص (فاصله از گسل، حریم رودخانه ارس، حریم مسیل ها، جنس زمین، فرسایش و شیب) در نظر گرفته شده و دست به تهیه و تولید آن ها زده شد. بعد از تولید شاخص ها، با توجه به موضوع پژوهش با استفاده از مدل AHP، هر یک شاخص ها وزن دهی شده و با استفاده از قابلیت های نرم افزار ARC GIS دست به ترکیب شاخص ها زده شد و نقشه پهنه بندی زمین برای توسعه شهری منطقه آزاد به دست آمده و مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشانگر آن می باشد که مطلوب ترین مکان برای توسعه شهری بر اساس دوری از عوامل بحران آفرین طبیعی در سمت جنوب، جنوب غربی و غرب منطقه قرار دارد که 4762 هکتار از مساحت منطقه را به خود اختصاص داده است. این در حالیست که 2300 هکتار از اراضی این منطقه، اراضی با عدم مطلوبیت برای توسعه شهری می باشد.
بررسی نقش فاکتورهای خاکی بر تراکم ودرصد تاج پوشش گونه های مرتعی با استفاده از GIS ( مطالعه موردی در بخشی از مراتع حوضه "واز")(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت و بهره برداری اکوسیستم های مرتعی نیاز به شناخت دقیق اجزای آنها و ارتباطات و اثرات متقابل این اجزا با یکدیگر دارد. این تحقیق به منظور تعیین ارتباط بین فاکتورهای خاک و پارامترهای پوشش گیاهی در بخشی از مراتع حوزه "واز" در مساحتی معادل 2296 هکتار، واقع در استان مازندران انجام پذیرفت. برای این منظور 25 واحد کاری از هم پوشانی نقشه های شیب، جهت و ارتفاع با استفاده از GIS، به عنوان پایه و مبنای نمونه برداری پوشش گیاهی و خاک تعیین گردید. فاکتورهای خاک از قبیل ازت، ماده آلی، pH، EC، بافت و ساختمان تعیین و پارامترهای پوشش گیاهی (تاج پوشش و تراکم) برای تعدادی از گونه های مرتعی مشخص شد. سپس با استفاده از روشهای آماری همبستگی بین فاکتورهای خاک با درصد پوشش تاجی و تراکم گونه ها بررسی گردید. نتایج بیانگر آن است که تأثیر فاکتورهای خاک بر روی گونه های گیاهی یکسان نیست. از بین این فاکتورهای مورد مطالعه؛ EC، pH و رس به ترتیب بیشترین اثر را بر روی پوشش تاجی و EC، رس، نیتروژن و pH بیشترین تأثیر را روی تراکم اغلب گونه ها در منطقه داشته است. البته میزان این تأثیر بسته به نوع پوشش متفاوت است. همچنین با توجه به نتایج، مشخص گردید که هر گونه گیاهی در شرایط ادافیکی خاصی قادر به رشد و ادامه حیات می باشد که از شرایط رشد گونه های دیگر متفاوت است.
آشنایی با تکنولوژی سنجش از دور و جنبه های کاربردی تصاویر ماهواره ای (لندست) در مطالعات زمین شناسی
حوزه های تخصصی:
پهنه بندی پتانسیل سیل خیزی حوضه آبریز مردق چای (آذربایجان شرقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیل یکی از پدیدههای موجود در طبیعت بوده که انسان از دیر باز شاهد وقوع آن میباشد. در ایران به دلیل وسعت زیاد، اقلیم متعدد، تراکم زمانی و مکانی بارشها در اکثر حوضههای آبریز، همه ساله شاهد سیلابهای عظیمی در بیشتر مناطق کشور میباشیم. در این پژوهش به برآورد ضریب رواناب و حداکثر دبی سیل، شناخت عوامل و عناصر موثر در سیلخیزی، پهنهبندی مناطق براساس شدت پتانسیل سیلخیزی حوضه آبریز پرداخته شده است. در حوضه آبریز مردقچای برای برآورد مقدار رواناب از روش شماره منحنی (CN)، سازمان حفاظت خاک آمریکا (SCS) که در سال 1954، روشی را برای محاسبه بارش مازاد ارائه نمود استفاده گردید. این روش معمولترین روش پیشبینی حجم رواناب است. برای این منظور ابتدا دادهها و اطلاعات مورد نیاز شامل آمار وضعیت اقلیم منطقه، تصاویر ماهوارهای جمعآوری و وارد سیستم اطلاعاتی (GIS) گردید. با تلفیق این دادهها و اطلاعات، براساس روش (SCS) نقشه (CN) حوضه، میزان نفوذ (S)، مقدار رواناب (Q) تهیه شد. در نهایت با استفاده از مدل وزنی و با تلفیق نقشههای میزان بارندگی منطقه، گروههای هیدرولوژیک خاک، شیب، کاربری زمین و... نقشه پهنهبندی پتانسیل سیلخیزی سالانه حوضه با دوره بازگشتهای مختلف تهیه گردید. بنابراین با استفاده از این نقشهها می توان راهکارهایی جهت مقابله با بحرانهای آبی و همچنین کنترل سیلابها در حوضه آبربز ارائه نمود.
بررسی نسبت تحویل رسوب (SDR) در حوضه رودخانه جاجرود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش پیش رو، تحلیل علمی و تکنیکی از بررسی مدل های موجود و نتایج حاصل از آن در تعیین متوسط تحویل رسوب در دوره زمانی بلندمدت برای حوضه های متوسط مقیاس، واقع در حوضه رودخانه جاجرود به منظور تعیین مناسب ترین مدل برای برآورد نسبت تحویل رسوب در زیرحوضه های این رودخانه است. برای بررسی متوسط تحویل رسوب در دوره زمانی بلندمدت، به داده های آماری بارندگی و پارامترهای حوضه نیازمندیم. شاخص SDR شاخصی برای اندازه گیری واکنش حوضه به میزان فرسایش بالادست است. در این نوشتار از هفت مدل ونانی، سرویس حفاظت خاک آمریکا، مانرو و رنفرو، ویلیام و برنت، روئل و ویلیامز برای برآورد نسبت تحویل رسوب SDR استفاده شده است. در اکثر این مدل ها به پارامترهای مساحت، نسبت R/L، طول آبراهه اصلی و شیب حوضه برای محاسبه SDR از طریق روابط ارائه شده برای هر مدل نیاز است. مقادیر حاصل از این روابط برای تعیین بهترین مدل در تخمین نسبت تحویل رسوب با SDR واقعی مقایسه شده و مقادیر حاصل از تفاضل SDR واقعی و پیش بینی شده با توجه به کمترین میزان اختلاف، مدل مطلوب را معرفی می کند. نتایج بررسی مدل های مذکور نشان می دهد که از هفت زیرحوضه مطالعه شده، در چهار زیرحوضه فشم، میگون، امامه و افجه، مدل مانرو و رنفرو مطلوب ترین نتیجه را در برداشته است و در دو زیر حوضه آهار و کند، مدل روئل به نتیجه مطلوب دست یافته و تنها در زیرحوضه لوارک، مدل رنفرو مطلوب ترین نتیجه را در برآورد نسبت تحویل رسوب داشته است.
ارائه یک مدل تحلیل محیط با رویکرد سیستمی در برنامه ریزی گردشگری (مطالعه موردی: شهرستان ماکو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آگاهی از شرایط و اتفاقاتی که در محیط تصمیم گیری و برنامه ریزی توسعة گردشگری رخ می دهد، نقش بسزایی در ارتقای آگاهی و بینش ما از فرایند برنامه ریزی و اجرای سیاست های توسعة گردشگری دارد. هدف این پژوهش ارائة مدل تحلیل محیط با رویکرد سیستمی برای برنامه ریزی گردشگری در شهرستان ماکو است. با توجه به مؤلفه های مورد بررسی و ماهیت موضوع، رویکرد این پژوهش توصیفی- تحلیلی و هدف آن کاربردی است. در این پژوهش، ضمن شناسایی عامل های مؤثر بر برنامه ریزی توسعة گردشگری در شهرستان با استفاده از ماتریس SWOT، تأثیرهای متقابل آن ها نیز به روش کمی و با استفاده از روش دیماتل بررسی شد و درنهایت عملکرد نهایی این عامل ها، براساس تأثیرگذاری و تأثیرپذیری، تفکیک و رتبه بندی شد و شکاف موجود بین آن ها مشخص شد. درنهایت، با توجه به شرایط حاکم بر گردشگری منطقه، راهبردهایی نیز ارائه شده است. نتایج پژوهش بیانگر وجود قوت ها و ضعف ها و فرصت ها و تهدیدها در عرصة صنعت گردشگری ماکو است، اما ضعف های موجود در عرصة گردشگری شهرستان، بر قوت ها غالب است و مانع استفاده از فرصت ها و پتانسیل ها موجود شده است؛ بنابراین، گردشگری شهرستان ماکو، آنچنان که باید، نتوانسته است از پتانسیل ها و قوت های موجود در زمینة توسعة گردشگری بهره گیرد.
تحلیل فضایی توسعه فیزیکی شهر اقلید با استفاده از روش سلسله مراتبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگاه فضائی و پایدار، از مبانی اولیه و اجتناب ناپذیر برنامه ریزی توسعه کالبدی شهرها می باشد. در راستای این رویکرد، و بنا بر ضرورت های اجتماعی، اقتصادی و طبیعی، توسعه فیزیکی- کالبدی شهر اقلید مورد بررسی قرارگرفت. شهر اقلید به دلیل قرارگرفتن در یک محیط کوهستانی و فعال زمین ساختی و زمین ریخت ساختی، نیاز مبرم به یک برنامه ریزی دقیق و مستمر جهت هدایت و برنامه ریزی توسعه آتی و بهبود وضعیت فعلی شهر دارد. در همین راستا هدف پژوهش حاضر، ارائه الگوی مناسب توسعه فیزیکی شهر می باشد که در محدوده حریم قانونی، اقدام به شناسایی عوامل موثر در توسعه شهر و معرفی آنها به عنوان معیارهای مورد بررسی در سیستم اطلاعات جغرافیایی و مدل AHP نموده است. روش تحقیق ترکیبی از روشهای توصیفی- اسنادی، تحلیلی، علٌی و کمٌی است و از روش میدانی- اسنادی برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز استفاده شده است. نتایج حاصل از تحقیق حاضر نشان می دهد که عوامل طبیعی در شکلدهی شهر اقلید موثر بوده و الگوی خطی شهر اقلید، حاصل تأثیر عوامل و موانع طبیعی بوده است. در نقشه نهایی حاصل از فرایند مدل AHP ، اراضی واقع در حریم شهر به پنج طیف «بسیار مناسب، مناسب، متوسط، نامناسب و خیلی نامناسب» طبقه بندی شدهاند. نهایتا اراضی داخل شهر که قابلیت توسعه دارند به عنوان اولویت اول، اراضی بلافصل شهر که در طیف «متوسط» تا «بسیار مناسب» واقع شدهاند در اولویت دوم و اراضی منفصل شهر که در طیف «متوسط» تا «بسیار مناسب» قرار میگیرند در اولویت سوم جهت توسعه فیزیکی- کالبدی شهر اقلید پیشنهاد می شوند.
مقایسه دو مدل EPM و MPSIAC در برآورد فرسایش و رسوب حوضه پگاه سرخ گتوند - خوزستان با استفاده از تکنیک های RS و GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارائه ی مدل مفهومی برای مدیریت زیرساخت داده های مکانی بخشی شهرداری مطالعه ی موردی: شهرداری بابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زیرساخت داده های مکانی، به اشتراک گذاشتن داده های مکانی در سطح سازمان یابین سازمان ها است. زیرساخت داده های مکانی، مجموعه ی موافقت نامه ها در زمینه ی استانداردهای فنّاوری، ساختارو گردش سازمانی، سیاست ها و خطّ مشی ها هستند که امکان به اشتراک گذاشتن اطلاعات مکانی را فراهممی کنند و براساس مقیاس و سطح کاربرد دسته بندی می شوند که از سطح سازمان گرفته تا سطح ملّی و بین المللی، پیش می روند. مجموعه هایی مانند شهرداری برای انجام امور جاری سازمان به اطلاعات و داده ها نیاز دارند، این اطلاعات باید به شکل مؤثّری تولید و مورد استفاده بخش های مختلف قرار گیرند. دراین پژوهش شهرداری بابل،به عنوان مطالعه ی موردی انتخاب شده است. برای طرّاحی مدل مفهومی مناسب شهرداری بابل اجزای مختلف زیرساخت اطلاعات مکانی بخشی، گردش اطلاعات مکانی و نیازهای اطلاعاتی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. همچنین مدل مفهومی و رابطه ی مدل داده مکانی نیز پیاده سازی شده است. جریان جاری گردش داده در شهرداری بابل سنّتی است و با کمبود داده های مکانی آماده و مناسب روبه رو است. با توجّه به مشکل داده در شهرداری بابل، برای توسعه ی مدل SDI شهرداری بابل، مدل محصول مبنا پیشنهاد می شود.
پیش بینی محل وقوع زلزله احتمالی در استان خراسان رضوی با استفاده از روش شبکه عصبی مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استان خراسان رضوی به عنوان دومین استان پرجمعیت کشور با نزدیک به ۶ میلیون نفر ساکن، بیش از ۲۵۰۰ گسل در آن شناسایی شده که ۶۰% مساحت، ۷۵% شهرها و ۳۵% روستاها در حریم این گسل ها قرار دارد؛ لذا پیش بینی محل وقوع زلزله های آینده، می تواند در کاهش خطرات ناشی از زلزله در این استان بسیار سودمند باشد. هدف پژوهش، شناسایی مکان هایی است که احتمال رخداد زلزله در آن ها نسبت به سایر مناطق بیشتر می باشد. برای دستیابی هدف پژوهش، اطلاعات زلزله های ۸-۴ ریشتری رخ داده در محدوده این استان بین سال های ۲۰۱۴-۱۹۰۰ میلادی با ویژگی های مکان، عمق، ساعت و بزرگی زلزله استخراج گردید. سپس با استفاده از روش شبکه عصبی مصنوعی خودسازمان ده کوهونن به پیش بینی احتمال رخداد زلزله آتی و مکان آن پرداخته شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که میانگین بزرگی و عمق زلزله های اتفاق افتاده در این استان به ترتیب، ۶/۴ ریشتر و ۹۶/۲۰ کیلومتری سطح زمین بوده است. فراوانی ساعت وقوع زلزله ها در طی ۲۴ ساعت شبانه روز به تفکیک در فصول مختلف، از بعد ظهر تا ساعات اولیه بامداد اتفاق افتاده که اوج آن برای بهار، تابستان، پاییز و زمستان به ترتیب در ساعات ۱، ۲۴، ۲۳ و ۲۲ است. همچنین ۱۲% جمعیت شهری و ۱۰% جمعیت روستایی استان در پهنه های با خطر نسبتاً بالا و بالا قرار دارد. بیشترین احتمال وقوع زلزله در منطقه مرکزی متمایل به غرب استان (شهرستان کاشمر و جنوب شرق شهرستان های سبزوار و بردسکن) و در منطقه جنوب شرق استان (شهرستان خواف) با احتمال ۳۰%، بالاتر نسبت به سایر مناطق پیش بینی شده است.
تعیین مسیر بهینه قطار بین شهری یزد- اردکان با استفاده از منطق فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه با توجه به افزایش بسیار زیاد هزینه های توسعه شبکه جاده ای و خیابانی برای استفاده وسایل نقلیه شخصی و پیامدهای منفی وسیع آن، توسعه سیستم های حمل و نقل همگانی به عنوان یک راه حل اصولی برای شهرهای بزرگ محسوب می شود. مسیر یزد- اردکان به عنوان یکی از پرتردد ترین مسیر های بین شهری استان یزد می باشد که بیش از 70 درصد از جمعیت استان در حاشیه این مسیر استقرار یافته اند. و بنا به بررسی های انجام شده توسط نگارنده روزانه بیش از 5000 نفر در این مسیر بین شهری تردد دارند بنابراین، جهت جلوگیری از خطرات و مشکلات احتمالی، قطار بین شهری راهکار مناسبی جهت کاهش هزینه ها، آلودگی، افزایش امنیت و سرعت خواهد بود. مسیریابی از جمله اقدامات اولیه عملیات طراحی یک مسیر بشمار می رود و به علت نقش بسزائی که در چگونگی قرارگیری مسیر در ارتباط با سایر تأسیسات، محیط و عوارض مجاور خود از یک طرف و تأثیر قابل توجهی که در هزینه های اجرایی مسیر از طرف دیگر دارد باید مورد بررسی دقیق قرار گیرد. هدف از این تحقیق ارزیابی استفاده از روش منطق فازی برای تعیین مسیر بهینه خط راه آهن بین شهری یزد- اردکان با در نظر گرفتن جنبه های زیست محیطی و عوامل تاثیر گذار بر تعیین مسیر بهینه می باشد. در این روش با استفاده از عملگرهای Gama و Sum نسبت به مسیریابی بهینه قطار بین شهری یزد- اردکان اقدام گردید از بین دو مسیر استخراجی مسیر شماره یک که با استفاده از عملگر Sum ترسیم شده با توجه به دسترسی جمعیتی معادل 779589 نفر و طول 58547 متر از اولویت بیشتری نسبت به مسیر شماره دو برخوردار است.
بررسی توزیع مکانی بارش سالانه با استفاده از روش های زمین آماری (مطالعه ی موردی: استان قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بسیاری از مطالعات و بررسی های منابع طبیعی و کشاورزی، به دلیل عدم پوشش کامل ایستگاه های اندازه گیری نقطه ای باران ، برآورد بارش منطقه ای یا تخمین بارش در مناطق خشک میان ایستگاه ها ضروری است. بنابراین، آگاهی از میزان متوسّط بارندگی در یک حوضه ی آبخیز، از عوامل اساسی در هیدرولوژی و طرّاحی سازه است. روش های مختلفی برای برآورد بارش وجود دارد که ازجمله ی آن می توان به روش های میان یابی اشاره کرد. در بیشتر موارد، یکی از روش هایِ موجودِ دلخواهِ کارشناس انتخاب و مورد استفاده قرار می گیرد که ممکن است برآورد دقیقی نباشد. هدف از این پژوهش، مشخّص کردن توزیع مکانی بارش سالانه ی حوزه ی آبخیز قم با استفاده از روش های زمین آماری و مقایسه ی روش های موصوف با یکدیگر است. برای این کار، پس از جمع آوری آمار و اطلاعات مربوطه و وارد کردن آنها در محیط نرم افزار GS+و ARC GIS نسخه ی 10، نقشه ی هم باران تهیّه و آنالیز واریوگرام منطقه ی مورد مطالعه انجام شد. سپس برای ارزیابی روش های میان یابی از روش ارزیابی متقابل و دو عامل MAE وMBE استفاده شد. در این مطالعه، دو روش زمین آماری کریگینگ و عکس فاصله با توان های (1تا 3) برای برآورد بارش سالانه با استفاده از آمار سی ساله ی ایستگاه های باران سنجی در استان قم و اطراف آن مورد ارزیابی قرار گرفتند و برای ارزیابی دو روش فوق نیز، از معیار میانگین خطای مطلق (MAE) استفاده شد. نتایج این ارزیابی نشان داد که تغییرات بارندگی سالانه، بیشتر از مدل گوسی تبعیّت می کند. در محدوده ی مورد مطالعه، روش کریگینگ با MAE برابر 22/30 میلی متر، مناسب ترین روش تخمین بارندگی سالانه است و روش عکس فاصله به توان یک با MAE برابر 23/32 میلی متر و عکس فاصله به توان دو با MAE برابر 55/33 میلی متر وعکس فاصله به توان سه با MAE برابر1/35میلی متر در رده های بعدی قرار می گیرند.
تحلیلی بر تغییرات کاربری اراضی در کلان شهرها با استفاده از آنالیز تصاویر ماهواره ای در محیطENVI «مطالعه موردی: کلان شهر اهواز»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از چالش های اساسی در فرآیند توسعه شهری کشورهای در حال توسعه رشد شتابان آنها می باشد که اگر این رشد حالت پراکنده و بدون برنامه ریزی به خود بگیرد مشکلات و مسائل متعددی را گریبانگیر فرایند مدیریتی و برنامه ریزی شهری خواهد نمود. شهر اهواز در کشور ما یکی از شهرهایی است که در سال های اخیر رشد شتابان و پراکنده ای را در عرصه ی توسعه ی اراضی شهری به خود دیده است. با توجه به نقشه ی وضعیت توسعه اراضی شهری مشخص می شود که این روند سال به سال تشدید شده و منجر به چالش هایی در زمینه ی تأمین خدمات و منابع زیرساختی در شهر گردیده است. در این راستا با توجه به ضرورت مسأله در مطالعه ی حاضر سعی شده است به روش «توصیفی-تحلیلی» به ارزیابی تغییرات کاربری اراضی در کلانشهر اهواز مابین سال های 1989 تا 2013 پرداخته شود. گردآوری اطلاعات در بخش توصیفی از طریق مطالعه اسناد کتابخانه ای و در بخش تحلیلی پژوهش از طریق استخراج تصاویر ماهواره ای ( TM (Thematic Mapper برای سال های (1985) و (2013) از محدوده شهر اهواز انجام گرفته است. جهت انجام تحلیل های آماری و بصری بر روی تصاویر ماهواره ای، از نرم افزارهای Envi 4.8 و Arc GIS 10.2 استفاده شده است. نتایج به دست آمده، نشان می دهد که طی سال های 1989 تا 2013 نزدیک به 23 درصد از سهم اراضی بایر و زمین های کشاورزی کم شده و در طرف مقابل سهم اراضی ساخته شده از 35/16 به 55/34 افزایش یافته است که بیشترین آنها مربوط به مناطق جنوبی و شرقی اهواز (قسمت هایی از مناطق 4و 5 و 6 شهرداری می باشد).
ارزیابی توان اکولوژیکی شهرستان ارومیه جهت توسعه شهری با استفاده از ANP و GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشدروزافزونشهرهامتأثرازرشدجمعیتو مهاجرت،منجربهساخت و سازهایبدونبرنامهو تغییراتزیادساختارفضایی،به خصوصتوسعةفیزیکی شهرهادرمکان هاینامساعدشده است که هدایت آگاهانه و ساماندهی اساسی را می طلبد. از این رو، پژوهش حاضر بر آن است تا با استفاده از مدل ANP در رویکری تلفیقی با سیستم اطلاعات جغرافیایی توان اکولوژیکی شهرستان ارومیه را برای توسعه شهری در ارتباط با 10 معیار اصلی (منابع آب، مخاطرات طبیعی، شکل زمین، وضعیت خاک، اقلیم، ملاحظات اقتصادی و جمعیتی، دسترسی به امکانات و تسهیلات، زمین شناسی، کاربری اراضی، عدم آسیب به مناطق زیست محیطی) و 18 زیرمعیار ارزیابی کند. روش تحقیق توصیفی تحلیلی به کار گرفته شده در این پژوهش، از نوع کاربردی است. نتایج حاصل از پژوهش، پهنه بندی محدوده شهرستان ارومیه بر اساس توان اکولوژیک توسعه شهری در قالب پنج طبقه نامناسب تا کاملاً مناسب است.در این میان، عرصه های کاملاً مناسب با 7/13 درصد از سطح منطقه (12/708 کیلومتر مربع) که دارای توان عالی برای توسعه شهری است، بیشتر اراضی شرق شهرستان را در بر می گیرد؛ اما پهنه های نامناسب با 8/18 درصد (8/869 کیلومتر مربع)، مناطق مرتفع و کوهستانی جنوب، قسمتی از شمال و بیشتر غرب شهرستان ارومیه را که شامل مناطق مرزی با کشور ترکیه است، به خود اختصاص داده است. نتایج نشان م ی ده د، دسترسی به منابع آب و مخاطرات محیطی بیشترین تأثیر را در تعیین توان اکولوژیکی برای توسعه شهری در شهرستان دارد. جلوگیری از توسعه افقی شهر در اراضی کشاورزی پیرامون، توسعه شهر در اراضی بلااستفاده درون محدوده و همچنین توسعه شهر بنا بر الگوهای شهر فشرده، شهر پایدار و رشد هوشمند شهری از مهمترین راهکارهای پیشنهادی در این زمینه است.
GIS در خدمت توریسم
حوزه های تخصصی:
آشکارسازی تغییرات کاربری اراضی و پوشش گیاهی در شهر یاسوج با استفاده از سنجش از دور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تصاویر چند طیفی سنجش از راه دور برای به دست آوردن درک بهتری از محیط زمین بسیار کارآمد می باشد؛ بنابراین باتوجهبه دگرگونی های گسترده درکاربریاراضیوپوششگیاهی،استفاده ازفناوریسنجشازدور به یکابزارمهمدر بررسی وپایشتغییراتبدل شده است. این پژوهش با هدف ارزیابی تغییرات کاربری و درصد پوشش گیاهی در شهر و نواحی پیرامون یاسوج انجام گرفت. بدین جهت با استفاده از تصاویر سنجندهTM ماهواره LANDSATبه تاریخ: 21 و 22 دسامبر سال های 1998 و 2010؛ 13 و 14 ژوئن سال های 1987و 2010، نقشه های کاربری و شاخص بهنجار شده پوشش گیاهی NDVI با استفاده از خوارزمیک بیش ترین شباهت، فاصله ماهالانویی و حداقل فاصله؛ طبقه بندی نظارت شده تهیه گردید.
نتایج نشان داد که بیشترین میزان مساحت در سال 1986 مربوط به کاربری بایر با 2/14 کیلومتر مربع و سپس کاربری مسکونی با 26/3 و فضای سبز با 15/2 کیلومتر مربع کمترین مقدار مساحت را به خود اختصاص داده اند، در مقابل در سال 2010 بیشترین میزان مساحت مربوط به کاربری مسکونی با 27/10 کیلومتر مربع و سپس کاربری بایر با 68/8 کیلومتر مربع و در پایان پوشش گیاهی با 66/0 کیلومتر مربع کمترین مقدار مساحت را در بر گرفته است. همچنین بیشترین میزان تغییرات در این بازه زمانی، مربوط به کاربری مسکونی با 157 درصد (افزایش 7 کیلومتر مربعی) است، اما شاهد روند کاهشی مساحت کاربری های بایر (52/5 کیلومتر مربع) و فضای سبز (49/1 کیلومتر مربع) در طی سال های 1986 تا 2010 می باشیم. همچنین با ترسیم حریم پنج کیلومتری پیرامون شهر، نقشه درصد شاخص پوشش گیاهی تهیه و نشان داد که مساحت درصد پوشش گیاهی بیش از 70 درصد 42/16 کیلومتر مربع و 60 الی 70 درصد 13/55 کیلومتر مربع کاهش و در مقابل مساحت درصد پوشش گیاهی کمتر از 60 درصد 56/71 کیلومتر مربع افزایش داشته است. همچنین ارزیابی دقت کلی خوارزمیک های پایش تغییرات در منطقه نشان داد که روش های بیشترین شباهت و فاصله ماهالانویی بیشترین دقت و روش حداقل فاصله کمترین دقت در استخراج کاربری های سه گانه مسکونی، بایر و فضای سبز دارد.
کاربرد GIS و سنجش از دور در طراحی بزرگراهها
حوزه های تخصصی:
در این مقاله عامل موثر در روند توسعه زیربنایی راهها و طرح و نقشه راه با اطلاعاتی که در حقیقت به عوارض زمین مربوط می شود و آن هم از تماس بشر با طبیعت متاثر است همچنین به علل پیدایش عوارض و برجستگی های زمین که کاربرد مهمی نیز دارند توجه شده است. بنابراین شکل اولیه و فیزیکی زمین به طرح نقشه های محیطی کمک می کند تا با روش هائی نظیر کاربرد داده های سنجش از دور و تکنیک ...
ارزیابی اثرات توسعه بر محیط زیست استان چهار محال و بختیاری و تعیین اولویت دهستان ها برای توسعه با استفاده از مدل تخریب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر تعیین آثار توسعه بر محیط زیست استان چهارمحال و بختیاری با استفاده از مدل تخریب ایران و امکان توسعه بیشتر دهستان ها می باشد. تقسیمات سیاسی در سطح دهستان (44 دهستان) به عنوان واحد کاری استفاده شد. آسیب پذیری اکولوژیکی با استفاده از نقشه های شیب، جهت، ارتفاع، میانگین دمای سالانه، نقاط همباران، حساسیت به فرسایش، پراکنش گسل ها، عمق خاک، پوشش گیاهی، ذخیره گاه های جنگلی و مناطق حفاظت شده و روی هم گذاری با واحدهای کاری مورد ارزیابی قرار گرفت. عوامل تخریب به تعداد 13 عامل شناسایی و شدت آنها در هر یک از واحدهای کاری تعیین شد. تراکم فیزیولوژیک جمعیت نیز از تقسیم جمعیت موجود در هر واحد کاری بر وسعت زمین های قابل کشت به دست آمد. با وارد کردن مشخصه های مدل در نرم افزار Excell، ضرایب تخریب در هر یک از دهستان ها محاسبه و برحسب شدت تخریب در 6 طبقه تقسیم بندی شدند. از نظر شدت تخریب در گذشته، از کل مساحت استان، %4/64 مستعد توسعه بیشتر، %9/31 دارای قابلیت توسعه مشروط به انجام عملیات بهسازی و %7/3 دارای قابلیت محدود توسعه است
تبیین آلودگی آبهای زیرزمینی ناشی از استقرار نامناسب صنایع با استفاده از RS, GIS
حوزه های تخصصی:
امروزه مسایل زیست محیطی شهرکهای صنعتی یکی از مهمترین موضوعات در نواحی مختلف کشور است، زیرا استقرار نامناسب آنها موجب آلودگی منابع آبهای زیرزمینی می شود. در این تحقیق سعی شده با استفاده از دادههای سنجش از دور و GIS و با یک روش ترکیبی وضعیت شهرکهای صنعتی موجود در سطح استان زنجان مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرند. در این رابطه با استفاده از نقشههای زمینشناسی، توپوگرافی، عکسهای هوایی، تصاویر ماهوارهای، نقشه سفرههای آبهای زیر زمینی ترسیم و بعد موقعیت مکانی قرارگیری شهرکهای صنعتی نسبت به سفرههای آب زیرزمینی در محیط GIS با هم تلفیق شدند. نتایج نشان داد که اکثر واحدهای صنعتی موجود در سطح استان زنجان بر روی سفرههای آبهای زیرزمینی قرار گرفته که با تولید بیش از 8044 متر مکعب پساب صنعتی و با توجه به ویژگی نفوذپذیری خاک و سرعت نفوذ و حرکت سیالات، حجم زیادی از این پسابهای تولید شده بدون تصفیه وارد محیط شده و باعث ایجاد آلودگی منابع آب زیرزمینی می شود.
شبیه سازی رواناب ناشی از ذوب برف با استفاده از داده های سنجش از دور (مطالعه موردی: حوضه آبی دهگلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به کمبود اطلاعات اقلیمی در مورد مقادیر بارش برف در ارتفاعات، استفاده از تصاویر ماهواره ای می تواند در بررسی توزیع پوشش برف و راواناب حاصل از آن در حوضه های آبی کمک کند. لذا هدف از این پژوهش بررسی چگونگی ارتباط رواناب سطحی در خروجی حوضه آبی دهگلان در ارتباط با تغییرات پوشش برف در ارتفاعات حوضه است. رواناب ناشی از ذوب برف در حوضه آبی دهگلان با استفاده از مدل رواناب-ذوب برف بررسی شده است. بدین منظور ابتدا خصوصیات فیزیکی حوضه شامل محیط ْْْ ، مساحت و طبقات ارتفاعی با استفاده از اطلاعات رقومی موجود محاسبه شد، اطلاعات اقلیمی و هیدرومتری نیز از سازمان های ذیربط گردآوری شدند. نسبت پوشش برفی حوضه با استفاده از تولیدات 8 روزه سطح پوشش برف در مقیاس جهانی از داده های پوشش برف مودیس موجود در سایت سازمان ناسا که توسط الگوریتم SNOWMAP تولیدشده است. در ادامه اطلاعات مورد نیاز وارد مدل شده و عمل شبیه سازی متناسب با خصوصیات حوضه مورد مطالعه صورت گرفت. پارامترهای ارزیابی که توسط مدل جهت ارزیابی دقت جریان شبیه سازی شده مورد استفاده قرار می گیرد ضریب تبیین و تفاضل حجمی می باشد. فرآیند شبیه سازی جریان حاصل از ذوب برف با محاسبه عوامل و فراسنج های لازم در دوره دسامبر 2004 تا آوریل 2005 (آذر ماه 1383تا فروردین ماه 1384) صورت گرفته است. نتایج شبیه سازی نشان می دهد که مدل رواناب- ذوب برف قادر به شبیه سازی رواناب با ضریب تبیین 52 درصد و تفاضل حجمی 2/23 است. ضریب تبیین و تفاضل حجمی به دست آمده دقت متوسط مدل را در شبیه سازی رواناب ناشی از ذوب برف در حوضه نشان می دهد که می تواند ناشی از خصوصیات فیزیکی حوضه باشد. در کل نتایج این پژوهش نشان می دهد که با توجه با این که مدل SRM برای حوضه های کوهستانی طراحی شده است در منطقه مورد مطالعه که تلفیقی از دشت و کوهستان است به دلیل تأثیر عوامل دیگری مانند نفوذ به آب های زیرزمینی کارآیی پایین تری را نشان می دهد.