فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۲٬۲۷۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
اهداف: شهر اهواز یکی از کلان شهرهای ایران و به لحاظ توپوگرافی، جزو مناطق پست و جلگه ای با شیب بسیار کم است. در این شهر ساخت و ساز های غیر اصولی و بارش های آنی و رگباری از عوامل مهم آب گرفتگی معابر هستند. این عوامل، باعث شده است تا به این موضوع پرداخته شود.
روش: این پژوهش که به روش توصیفی/ تحلیلی انجام شده و مبتنی بر روش علی و معلولی است با استفاده از قابلیت های سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS) و تکنیک River tools به بررسی، شناسایی و مدیریت آب های سطحی و سیلاب های شهری در منطقه یک کلان شهر اهواز، به هنگام بارندگی پرداخته است و نقشه های شیب، جهت شیب و مناطقی که در هنگام بارندگی دارای پتانسیل آب گرفتگی هستند، برای این منطقه تهیه گردیده است.
یافته ها/ نتایج: در این منطقه به علت شیب کم امکان تخلیه ثقلی و به علت هزینه زیاد امکان پمپاژ آب به رودخانه کارون وجود نداشته است، ولی با استفاده از تحلیل های GIS بهترین مسیر طبیعی منطبق بر خیابان ها برای تخلیه رواناب، مشخص شده است و در نهایت، نقشه شبکه پیشنهادی دفع آب های سطحی از منطقه مورد مطالعه ارایه شده است.
نتیجه گیری: در منطقه یک شهر اهواز، شبکه آب راهه درختی یا سلسله مراتبی جمع آوری آب سطحی منطبق بر خیابان ها و کوچه های بافت شهری، پیش بینی شده است. تا آب جمع آوری شده از این منطقه به این کانال های پیش بینی شده هدایت و از آنجا به رودخانه کارون سرازیر شود.
طراحی و پیاده سازی نقشه های متغیر مقیاس برای سامانه های ناوبری خودرو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقشه، مهم ترین وسیله برای ارائه اطلاعات ناوبری به رانندگان در سامانه های ناوبری خودروست. کیفیت نقشه های ارائه شده به رانندگان تاثیر بسیار زیادی بر استفاده پذیری و کارایی سامانه دارد. در این زمینه، نمایش نقشه های متناسب با وضعیت ها و شرایط بافتی کاربران نقشی حیاتی دارد. کاربران در شرایط متفاوت به نقشه هایی با ابعاد بزرگ نمایی و سطح جزئیات متفاوتی نیاز دارند تا بتوانند الزام ها و خواسته های اطلاعاتی شان را به راحتی مرتفع سازند. از آنجا که استفاده از سامانه ناوبری فعالیت اولیه و اصلی رانندگان نیست، باید انتخاب مقیاس مناسب و نمایش نقشه در آن مقیاس به صورت هوشمندانه و خودکار به وسیله سامانه انجام پذیرد. در این مقاله، روشی برای تعیین خودکار سطح بزرگ نمایی و نیز سطح جزئیات نقشه به منظور ارائه نقشه هایی خوانا در وضعیت های مختلف کاربری پیشنهاد شده است. مقادیر دو مورد پیش گفته براساس بافت هایی که کاربر در آن قرار دارد به دست می آید، از این رو پردازشگری بافت آگاه در این روش مورد استفاده قرار گرفته است. پردازشگریِ بافت آگاه، نوعی پردازشگری است که سامانه ها را قادر می سازد تا بافت جاری کاربر را برگیرند و رفتار خود را براساس آن سازوار کنند. در مقاله حاضر بافت های مختلفی که می توانند بر روی مقیاس نقشه تاثیرگذار باشند، مورد مطالعه قرار گرفته و روشی برای انتخاب مقیاس مناسب در مقادیر بافتی مختلف ارائه شده است. همچنین نحوه سازوار کردن مقیاس نقشه با بافت های جاری مدل سازی شده و براساس آن یک سامانه ناوبری خودروی بافت آگاهِ نمونه، با قابلیت نمایش نقشه در مقیاس های متناسب با بافت، طراحی و پیاده سازی گشته است.
تکنولوژی Web GIS و روش اجرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ظهور اینترنت و سهولت دسترسی به اطلاعات موجود آن سبب گردیده تا اکثر سازمان های دولتی و خصوصی اطلاعات خود را در این شبکه قرار دهند. بیش از 70% اطلاعات موجود، دادههای جغرافیایی میباشند که ارائه این اطلاعات جغرافیایی بر روی اینترنت مستلزم توسعه معماری و نرم افزارهای خاص همچون خادم های نقشه ای گردیده است. در توسعه این سسیتمهای اطلاعاتی طراح امکان بهره جستن از انواع معماریها، نرم افزارها و فرمت ها را دارد؛ ولی انتخاب مناسب ترین حالت که جواب گوی اهداف سیستم اطلاعات جغرافیایی تحت اینترنت (Web GIS) باشد، مستلزم اطلاع از نکات تکنیکی Web GIS و مزایا و معایب هر کدام از متدها در یک پروژه خاص است. در این تحقیق ابتدا تکنولوژی سیستم اطلاعات جغرافیایی تحت اینترنت از نظر معماری، نقشههای اینترنتی، و نرم افزارهای متداول آن مورد بحث قرار گرفته وسپس مراحل توسعه یک Web GIS موفق آورده شده و در انتها روند استفاده از این دستاوردها در طراحی پروژه Web GIS راه های کشور شرح داده شده است.
برآورد تبخیر و تعرق با استفاده از تصاویر ماهوار¬ه ¬ Terra سنجندهMODISدر منطقه عمومی گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برآورد تبخیروتعرق در مواردی از قبیل برنامه¬ریزی آبیاری، تعیین تبخیر مخازن آب، محاسبات بیلان آب، تخمین روانآب و مطالعات اقلیم شناسی ضروری است. تبخیر و تعرق را می توان بصورت کاملاً دقیق با استفاده از اندازه گیریهای میدانی تعیین نمود. با اینحال، این روشها تنها مقادیر تبخیر و تعرق را برای نواحی محدود از لحاظ وسعت مکانی بدست می آورند. این محدودیت باعث توسعه استفاده از داده های سنجش از دور جهت ارزیابی تبخیر و تعرق روی نواحی وسیع شده است. در این تحقیق با استفاده از تصاویر MODIS و الگوریتم سبال، مقدار تبخیر و تعرق برای ناحیه مزرعه نمونه ارتش واقع در استان گلستان در دو تاریخ 5 مه و 7 ژوئن سال 2003 میلادی مطابق با 15 اردیبهشت و 17 خرداد سال 1382 برآورد گردید. یکی از پارامترهای موثر در دقت سبال، آلبیدوی سطحی است که در این تحقیق با استفاده از دو روش، یکی استفاده از باندهای 1 و 2 (روش قدیمی) و دیگری استفاده از باندهای 1 تا 5 و 7 (روش نوین) تصویر MODIS محاسبه شد. مقایسه نتایج حاصله با مقادیر موجود در متون مختلف نشان می دهد اولا برآورد آلبیدوی سطحی با استفاده از روش نوین دارای دقت بیشتری بوده و ثانیا دقت خروجی های حاصل از سبال در حدی است که بتوان با انجام تحقیقات تفصیلی بعدی، به نتایج قابل قبول دست یافت.
پهنه بندی بخش مرکزی شهرستان ورزقان برای مکان یابی مراکز خدمات روستایی با استفاده از GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به چگونگی پهنه بندی بخش مرکزی شهرستان ورزقان با توجه به عوامل طبیعی و انسانی برای مکان یابی مراکز خدمات روستایی پرداخته است. بدین منظور از ابزار توانمند و دقیق GIS برای تولید و تجزیه و تحلیل نقشه ها استفاده گردید. طی این فرایند، ابتدا استقرار سکونتگاه ها از نظر عوامل طبیعی در چهار شاخص سطوح ارتفاعی، شیب، قابلیت اراضی و دسترسی به منابع آب مورد بررسی قرار گرفت و نقشه های مربوط به آنها تهیه شد. سپس ارزش سکونتگاه ها از نظر عوامل انسانی در پنج معیار جمعیت، دسترسی، خدمات بهداشتی، خدمات آموزشی و تسهیلات زیربنایی با استفاده از مدل شاخص مرکزیت وزنی در کل بخش مشخص گردید. سپس با استفاده از توابع تحلیلی همسایگی درون یابی به روشIDW کل محدودة بخش در هر یک از معیارهای تعیین شده پهنه بندی گردید. بعد از این مرحله، عملیات استاندارد سازی لایه ها و عملیات تلفیق لایه ها با استفاده از روش های همپوشانی و ترکیب نقشه ای مانند منطق بولین و وزن دهی به روش رتبه ای انجام شد. پس از آن با تلفیق نقشه های بدست آمده در عوامل طبیعی و انسانی از دو مدل مذکور، قسمت های مناسب جهت استقرار مراکز خدمات روستایی در بخش مرکزی شهرستان ورزقان پهنه بندی شد. واژگان کلیدی: GIS ، مکان یابی، مراکز خدمات روستایی، منطق بولین و وزن دهی، ورزقان
کاربرد ژئومورفولوژی در نقشه برداری
حوزه های تخصصی:
کاربرد GPS در برنامه ریزی شهری
حوزه های تخصصی:
ارائه یک روش بدون نظارت در شناسایی تغییرات تصاویر SAR با استفاده از الگوریتم ژنتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر یک روش بدون نظارت برای آشکارسازی تغییرات در تصاویر ماهواره ای رادار با روزنه ترکیبی (SAR) معرفی می شود. اساس این روش جست وجوی بهینه در فضای جواب های ممکن با اتکا بر الگوریتم ژنتیک است. برای این منظور یک تابع هزینه براساس معیار کمترین میانگین مربعات خطا و با در نظرگرفتن تصویرِ نسبت به دست آمده از تصاویر مشاهده شدة غیرهم زمان از ناحیه جغرافیایی یکسان، معرفی می شود. به منظور کاهش مدت زمان همگرایی الگوریتم به جواب بهینه، از پنجرة متحرک با ابعاد مناسب به منظور انتخاب نواحی مختلف از تصویرِ نسبت با احتمال وجود پیکسل های تغییریافته، استفاده می شود. این کار افزون بر ایجاد امکان مدیریت حجم محاسباتی و زمان اجرای الگوریتم، توانایی مدیریت نویز لکه ای را نیز فراهم می کند. به این ترتیب که می توان نواحی یکنواخت نویزی محصور در یک پنجرة انتخاب را تشخیص داد و آن را از فرایند آشکارسازی حذف کرد. علاوه بر این، استفاده از روش های پیش پردازشی کاهش نویز مانند اعمال فیلتر تطبیقی وینر، برای بهبود روند آشکارسازی استفاده شده است. نتایج به دست آمده از پیاده سازی الگوریتم توسعه یافته، حاکی از کاهش زمان اجرای الگوریتم و مدیریت آن با حفظ دقت مطلوب، در مقایسه با روش پیشین آشکارسازی تغییرات به کمک الگوریتم ژنتیک است. به منظور بررسی عملکرد الگوریتم از دو مجموعه داده استفاده می شود. مجموعه اول شامل تصاویر شبیه سازی شده با در نظر گرفتن نویز لکه ای و مجموعه دوم شامل تصاویر سنجنده ASAR ماهواره Envisat، دریافت شده از منطقه تأثیرگرفته از سونامی اخیر کشور ژاپن است. استفاده از روش پیشنهادی در آشکارسازی تغییرات به روش پیکسل مبنا و بر روی مجموعه داده فوق، دقت آشکارسازی در حدود 94 درصد در مقایسه با کل پیکسل های تصویر را به دست داد.
تئوریها و تکنیکهای مدلسازی پیش بینی (تخمین)مکانها و پراکنشهای سایت های پیش از تاریخی در پهندشت های باستانشناختی با کاربرد GIS و رگرسیون لجستیک مطالعه موردی:حوضه رودخانه گاماساب زاگرس مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دو دهه اخیر، پیشرفت های قابل ملاحظه ای درزمینه مکان یابی سایت های باستان شناختی و تشریح روابط مکانی آن سایت ها با بسترهای محیطی آنها پا به عرصه وجود گذاشته اند.زمینه مساعد پیشرفت های فوق، ریشه در کاربردهای وسیع تر از رویکردها و ابزارهایی مانند کاربرد سنجش های آماری و GIS دارند.استفاده ، از توانایی اینگونه روشها و ابزارها ، افقهای جدیدتری را در تحقیقات باستان شناختی گشوده اند که قبلا سابقه نداشته است.یکی از افق های جدید، روش های پیش بینی(تخمین)و درک چگونگی مدلهای پراکنش های سایت های باستان شناختی در گسترده های وسیع پهنداشت است که اصطلاحا به نام « مدلهای تخمین سایت های باستان شناختی»خوانده می شوند.مدل های مذکور براساس یکسری تئوریهای بنیادین و تکنیک های عملی مخصوص به خود، طراحی و اجرا می گردند.این تکنیک، به صورت عملیاتی در حوضه روخانه گاماسب درمنطقه زاگرس مرکزی برای مکان یابی سایت های پیش از تاریخ منطقه و تحلیل روابط آنها به کار گرفته شده و نتایج آن در قالب طراحی مدل، تهیه نقشه های تحلیلی GIS و تفسیرآماری داده ها است که در این مقاله، ارائه می گردد.
بررسی درایه ای داده های پلاریمتری راداری برای انتخاب پارامترهای طبقه بندی این داده ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با پیدایش نسل جدید ماهواره های سنجش از دور پلاریمتری رادار با روزنه مجازی (SAR) نظیر (TerraSAR-X، RADARSAT-2، ALOS و جز اینها) کاربردهای سنجش از دور راداری، در زمینه های، پایش و ارزیابی بحران های زیست محیطی، از جمله فرونشست زمین، بررسی فرسایش خاک، وقوع زلزله، آتشفشان و سیل دوچندان شده است. هدف اصلی این مقاله، استخراج اطلاعات بنیادی از تصاویر پلاریمتری و تعیین میزان اهمیت هر کدام از ویژگی های موجود در فضای ویژگی است. المان های فضای ویژگی از حاصل ضرب باندهای HH، VV و HV ـ که دربردارنده اطلاعات دامنه و فاز هستند ـ تشکیل شده است. با به اجرا درآوردن معیار تفکیک پذیری بین کلاسی فیشر، اهمیت هر کدام از ویژگی ها مورد بررسی قرار می گیرد و سپس ویژگی ها براساس قدرت تفکیک پذیری و همبستگی بین باندی رتبه بندی می شوند. در مرحله بعدی با اجرا کردن الگوریتم طبقه بندی نظارت شده، بیشترین شباهت دقت طبقه بندی ترکیب های مختلف ویژگی ها بررسی می شود و در نهایت بهترین ترکیب ویژگی های موجود حاصل می گردد. استخراج بهترین ترکیب متشکل از حداقل ویژگی های موجود در فضای ویژگی، علاوه بر حفظ مهم ترین اطلاعات موجود در تصاویر پلاریمتری، منجر به کاهش حجم پردازش تصاویر پلاریمتری نیز می شود که می توان الگوریتم پیشنهاد شده در این مقاله را روی تماس داده های پلاریمتری مورد ارزیابی قرار داد.
شبیه سازی فرایند بارش – رواناب در زیرحوضه ی جنوبی رودخانه ی قره سو با استفاده از مدل شبکه های عصبی مصنوعی(ANNs)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، عدم کنترل به موقع روانابِ حاصل از بارش های غیر مترقبه، عامل تهدید کننده ای در وقوع سیل محسوب می شود. پیش بینی بارش در مدیریت و هشدار معضل سیل نقش مهمی بر عهده دارد. به منظور جلوگیری از خسارات ناشی از سیل و سعی در کنترل و مهار آن، پیش بینی رواناب امری اجتناب ناپذیر به نظر می رسد زیرا با اطلاع از میزان و شدّت بارندگی، می توان امکان وقوع سیل را پیش بینی و اقدامات لازم را به عمل آورد. حوضه ی آبریز رودخانه ی قره سو به ویژه زیرحوضه ی جنوبی این رودخانه، از حوضه های سیل خیز کشور است لذا در این پژوهش، مقادیر رواناب این زیرحوضه، بر اساس آمار بلند-مدت 4 ایستگاه هیدرومتری نیر، پل الماس، گیلانده و نمین و با استفاده از برخی پارامترهای اقلیمی مؤثر بر میزان رواناب این حوضه (شامل متوسط ماهانه ی دما، رطوبت نسبی، بارندگی، تبخیر) و رواناب سال های قبل و با بهره گیری از مدل شبکه های عصبی مصنوعی(ANNs) مدل سازی گردید. برای انجام محاسبات، از نرم افزار مت لب 7 استفاده شد. ورودی های شبکه، داده های متوسط ماهانه ی متغیرهای بارش، دبی رودخانه، دما، رطوبت نسبی و تبخیر سال های قبل و خروجی شبکه، مقادیر متوسط پیش-بینی شده ی دبی ماهانه ی زیرحوضه ی جنوبی رودخانه ی قره سو می باشد. این آمار، بازه ی زمانی سال های 1972 تا 2010 را در بر می گیرد. حدود 90 درصد داده ها (35 سال یا 420 ماه) برای آموزش و 10 درصد باقی مانده (4 سال یا 48 ماه)، جهت تست شبکه به کار رفته و برای هر ماه، یک شبکه با خطای کمتر از 5 درصد طراحی شد. تحلیل نتایج خروجی شبکه ی عصبی نشان داد که این مدل، توانایی بهتر و دقت بالاتری برای شبیه سازی بارش - رواناب نسبت به روش های آماری معمول دارد. نتایج همچنین نشان داد که با افزایش فاکتورهای ورودی به شبکه، دقت بالاتری در پیش بینی به دست می آید. میزان ضریب همبستگی شبکه، 998/0 و میانگین خطای هر شبکه با داده های واقعی، 6/2 درصد به دست آمد. نتایج شاخص های عملکرد شبکه (ضریب تعیین، مجذور میانگین مربعات خطا، میانگین مطلق خطا و ضریب همبستگی) نیز نشان دادند که مقادیر ارائه شده برای پیش بینی رواناب حوضه ی مورد مطالعه، قابل قبول است.
طبقه بندی و ارائه راه حلی هوشمند برای مسائل مکان یابی و تخصیص منابع مرتبط با اشیای متحرک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهمیت مکان یابی و تخصیص صحیح منابع در صرفه جویی هزینه و بهبود کارایی در ارائه خدمات، موضوعی است که مقالات و تحقیقات فراوانی در خصوص آن انجام شده است. دسته بندی های مختلفی نیز برای این مسائل پذیرفته است. هر یک از دسته بندی های موجود، این مسائل را از دیدگاه خاصی مورد بررسی قرار می دهند. در چارچوب تحقیق حاضر، مسائل مکان یابی و تخصیص منابع مرتبط با اشیای متحرک به عنوان دسته ای از مسئله های مکان یابی و تخصیص منابع، مطرح و به سه دسته اصلی تقسیم بندی شده اند. در مقاله حاضر دستة پرکاربردی از مسائل مذکور به صورت مسئله بهینه سازی ریاضی فرمول بندی شده و روش حلی بر اساس الگوریتم ژنتیک برای حل همزمان تخصیص منابع و تعیین ترتیب ارائه خدمات مطرح شده است. به منظور ارزیابی کارایی روش پیشنهادی، مسئله نمونه ای مرتبط با اشیای متحرک طرح و با دو روش رایج و پیشنهادی حل شده و در نهایت نتایج به صورت عددی مقایسه شده اند. نتایج حاصل از پیاده سازی، نشانگر کارایی روش حل پیشنهادی است.
روشی نو برای انتخاب ویژگیهای بهینه و افزایش قدرت تفکیک مکانی در نتایج طبقه بندی تصاویر پلاریمتری راداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استفاده از داده های پلاریمتری راداری نقش تعیین کننده ای در شناسایی اهداف زمینی دارد و اطلاعات جامعی در مورد ویژگیهای هندسی و همچنین ماهیت اهداف، با بهره گیری از این نوع داده ها استخراج شدنی است. از جمله مشکلات موجود در زمینه طبقه بندی این نوع داده ها، انتخاب ویژگیهای بهینه است. با توجه به اهمیت این موضوع، در تحقیق حاضر روشی نو براساس نگاشت ویژگیهای استخراج شده به فضای پدیده ارائه شده است. به عنوان یکی از نتایج تحقیق، شاخص بهینگی در فضای پدیده برای انتخاب ویژگیهای بهینه تصاویر پلاریمتری راداری ارائه گردید. از طرف دیگر، یکی از محدودیت های موجود در زمینه استخراج اطلاعات دقیق مکانی، اختلاط مکانیسم های بازپراکنش در سطح پیکسل است. بنابراین، استفاده از طبقه بندیکننده های نرم به منظور تجزیه این نوع اختلاط ها ضروری است. اینکه تضمینی برای منفی نشدن سهم کلاس ها و همچنین واحد شدن مجموع سهم کلاس ها در هر پیکسل وجود ندارد، خود از چالش های طبقه بندیکننده های نرم است، که در این تحقیق با تلفیق طبقه بندیکننده نرم و الگوریتم نظارت نشده استخراج عناصر خالص مرتفع گردید. طبقه بندی کننده های نرم به رغم افزایش اطلاعات ماهیتی در نتایج طبقه بندی، توان جانمایی کلاس ها را در سطح زیرپیکسل ندارند و فقط سهم تعلق کلاس ها را در هر پیکسل تعیین میکنند. بدین منظور الگوریتم های (SRM) Super Resolution Mapping برای افزایش قدرت تفکیک مکانی در سطح نتایج طبقه بندی نرم شکل گرفته و پرورده شده اند. در این تحقیق نیز از روش جابه جایی پیکسلی به منظور تهیه نقشه در سطح زیرپیکسل استفاده شده و فرایندی غیرتصادفی برای جانمایی اولیه زیرپیکسل ها ارائه گردیده است. براساس نتایج تحقیق، روش پیشنهادی برای انتخاب ویژگیهای بهینه در مقایسه با روش مبتنی بر الگوریتم ژنتیک نتایج بهتری را به دست داد. در ادامه با استفاده از ویژگیهای به دست آمده، سه الگوریتم تجزیه اختلاط طیفی خطی (LSU)، شبکه عصبی چندلایه (MLP)) و ماشین بردار پشتیبان (SVM) برای طبقه بندی نرم منطقه مطالعاتی در سه کلاس مسکونی، پوشش گیاهی و زمین بایر اعمال گردید. با ارزیابی آنها، SVM به عنوان طبقه بندیکننده بهینه شناسایی شد و نتایج آن در فرایند جانمایی کلاس ها در سطح زیرپیکسل به کار رفت. در نهایت با پیاده سازی الگوریتم جابه جایی پیکسلی، تصاویر پلاریمتری راداری در سطح زیرپیکسل طبقه بندی شدند و قدرت تفکیک مکانی نتایج طبقه بندی نرم بهبود یافت.
مدل سازی فرونشست دشت نیشابور با استفاده از سری های زمانی و تکنیک DINSAR(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرونشست حرکت سطح زمین به سمت پایین نسبت به یک دیتوم مانند سطح دریا است. این تغییرات ارتفاع می تواند در اثر فعالیت های انسانی مانند تونل سازی، معدن کاوی، استخراج آب های زیرزمینی، استخراج نفت و گازهای طبیعی و همچنین فعالیت های گسل ها به وجود آید (عباسی سلمان پور، مجله گسترش صنعت). این پدیده در صورت عدم مدیریت صحیح می تواند خسارات جبران ناپذیری را برای مناطق دچار این پدیده ایجاد کند. شناسایی مناطق فرونشست و برآورد نرخ آن مسلماً نقش بسزایی در مدیریت کنترل این پدیده خواهد داشت. یکی از مناسب ترین روش های شناسایی پدیده فرونشست استفاده از تکنیک تداخل سنجی تفاضلی رادارای (D-INSAR) است. در این تحقیق، منطقه دشت نیشابور در بازه ی زمانی بین سال های 2003 تا 2010 مورد بررسی قرار گرفته است. برای بررسی نرخ فرونشست از داده های SAR مربوط به سنجنده ASAR که در C باند تهیه شد، استفاده شده است. مقدار جابه جایی با استفاده از داده های GPS در ایستگاه نیشابور با مقدار جابه جایی به دست آمده با استفاده از داده های ASAR مورد مقایسه قرار گرفت و تفاوت معناداری ندارند. مقدار جابه جایی در مختصات ایستگاه نیشابور با استفاده از داده های ASAR در سال های 2003-sep-27 تا 2004- nov-20 به مقدار 7- سانتی متر ، 2004-oct-16 تا 2005-jul-23 به مقدار 4- سانتی متر، 2005-jun-18 تا 2007-nov-10 به مقدار 18- سانتی متر، 2007-nov-10 تا 2008-jul-12 به مقدار 5/4- سانتی متر، 2008-jul-12 تا 2009-Aug-01 به مقدار 7- سانتی متر، 2009-Aug-01 تا 2010-Sep-25 به مقدار 7- سانتی متر برآورد شد و همچنین رابطه ی بین فرونشست و مقدار تغییرات سطح چاه پیزومتری (برداشت آب زیرزمینی) نشان می دهد که به ازای هر 3 سانتی متر افت سطح چاه پیزومتری 816/0 سانتی متر فرونشست خواهیم داشت.
محاسبه اوقات شرعی
حوزه های تخصصی:
تحلیلی بر زیرساخت های گردشگری در مقصد اکوتوریستی بند ارومیه با استفاده از روش SWOT(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اکوتوریسم شاخه ای از گردشگری است که می تواند توان بالقوه طبیعی و ویژگی های فرهنگی را به سرمایه های بالفعل تبدیل کند. بدیهی است بدون آگاهی و شناخت پتانسیل ها و توان های بالقوه و بالفعل هر منطقه، امکان برنامه ریزی و پیش بینی وجود نخواهد داشت. بر این اساس در این پ ژوهش به شناسایی نقاط قوّت، ضعف، فرصت ها، تهدیدها و راهکارهای توسعه اکوتوریسم در بند ارومیه پرداخته شده است. هدف این پژوهش علاوه بر معرفی روستای بند به عنوان یکی از مناطق توریستی استان، بررسی مشکلات و تنگناها از نظر امکانات و زیرساخت های گردشگری، پتانسیل های اکوتوریسم و ارائه راهکارهایی در رابطه با رفع موانع اکوتوریسم در آن می باشد. رویکرد حاکم بر این پژوهش توصیفی، تحلیلی و علّی و با توجه به هدف نوع تحقیق کاربردی است. داده های آن از طریق پرسشنامه تهیه شده و جامعه آماری پژوهش حاضر گردشگرانی که در تابستان 1388 به بند سفر کرده اند، می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیات از نرم افزار SPSS و آزمون همبستگی پیرسون استفاده شده و جهت ترسیم نقشه از نرم افزار Arc/GISبهره گرفته شده است. همچنین جهت ارزیابی پتانسیل ها و قابلیت های اکوتوریستی از مدل SWOT در راستای تقویت نقاط قوّت و فرصت و کاهش تهدید و ضعف ها استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد: هر چه میزان تبلیغات افزایش یابد به همان اندازه میزان گردشگران ورودی افزایش پیدا می کند. که نتیجه به دست آمده از این رابطه 41/0درصد است و بیانگر یک رابطه قابل قبول و متوسط به بالا می باشد. هر چه میزان امکانات و خدمات و تسهیلات مکان های گردشگری بیشتر باشد به همان اندازه میزان رضایت گردشگران افزایش می یابد. که در بند ارومیه رابطه بین رضایت گردشگران از امکانات و خدمات ارائه شده 36/0 بوده که یک رابطه متوسط به پایین می باشد. ارزیابی منطقه با مدل SWOT ، نشان دهنده 35 نقطه ضعف و تهدید در مقابل 25 نقطه قوت و فرصت است؛ که نیازمند توجه جدّی مدیران و برنامه ریزی های منسجم و کلان در جهت تبدیل نقاط ضعف و تهدید به نقاط قوّت و استفاده از فرصت ها در راستای توسعه اکوتوریسم منطقه مورد مطالعه است.
مقدمه ای بر کارتوگرافی مدرن: تحول در کارتوگرافی
حوزه های تخصصی:
مطالعه وضعیت الگوی زیست جوامع روستایی حاشیه اکوسیستم تالاب براساس الگوی اکوویلج، مورد روستاهای حاشیه تالاب میانکاله و لپوی زاغمرز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در خصوص اکوسیستم تالاب الگوی رفتاری و شیوه زیست نامناسب ساکنان حاشیه تالاب ها در بخش های اکولوژیکی، اجتماعی و اقتصادی باعث شکل گیری وضعیت نامطلوب و نسبتاً ناپایدار اکوسیستم تالاب شده است. مدل اکوویلج الگویی برای ارتقای زندگی به شیوه های پایدارتر با رفع بی ثباتی های زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی از طریق اجرای ساختارها و شیوه های پایدار است. با توجه به اهمیت تالابها و تأثیر آن بر زندگی روستاییان، مقاله حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و پیمایشی بدنبال آزمون این فرضیه است که «براساس شاخص های الگوی اکوویلج وضعیت روستاهای منطقه مورد مطالعه از جهت الگوی زیست در سطح پایینی قرار دارد» در ابتدا با توجه به تجارب جهانی و نظرات خبرگان 15 شاخص ترکیبی بدست آمد و در روستای حاشیه تالاب میانکاله و لپوی زاغمرز و 360 نفر حجم نمونه مورد آزمون قرار گرفت و برای تجزیه و تحلیل از آزمون آماری t و غیرآماری مدل بارومتری (Barometer) و رادار (Radar) استفاده شد. نتایج نشان می دهد سطح پایداری الگوی زیست براساس الگوی اکوویلج در روستاهای مورد مطالعه پایین و نامطلوب است.
ارائه مدل تحلیلی برای ارتقاء امنیت شهری از طریق رویکرد امنیت طراحی (SBD) (مطالعه موردی: منطقه 17 شهرداری تهران)
حوزه های تخصصی:
رویکرد امنیت از طریق طراحی، یکی از موثرترین و کارا ترین رویکردها در زمینه ارتقاء امنیت شهری است که می تواند نقش بسزایی در ایمن سازی فضاهای شهری ایفا نماید این رویکرد تاکنون در ایران معرفی نشده و مورد استفاده قرار نگرفته است . بدین منظور، هدف از این مقاله ارائه مدلی تحلیلی برای سنجش امنیت شهری و معرفی رویکرد امنیت از طریق طراحی است. در این راستا، ناحیه سه از منطقه 17 تهران که به دلیل ویژگی هایی مانند تراکم جمعیتی بالا، فرسودگی و فشردگی بیش از حد بافت و گسیختگی کالبدی به دلیل عبور دو مسیر راه آهن از داخل بافت این منطقه دارای مشکلاتی نظیر پایین بودن وضعیت امنیت شهری و وجود احساس ناامنی در بین ساکنان است، به عنوان نمونه بررسی می شود. در پژوهش حاضر، روش تحقیق بر اساس هدف، از نوع کاربردی و براساس روش و ماهیت،
توصیفی - تحلیلی و روش تجربی - پیمایشی است. بنابراین، در تبیین ادبیات و سوابق موضوع تحقیق و ارائه مدل تحلیلی از مطالعات کتابخانه ای و برای جمع آوری اطلاعات با توجه به ماهیت تحقیق از روش های میدانی استفاده شده است . همچنین برای ارزیابی و اولویت بندی شاخص های ارائه شده در مدل تحلیلی از تکنیک سلسله مراتبی فازی استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان دهنده تفاوت میزان امنیت شهری درمیان پهنه های چهارگانه محدوده مطالعاتی است به نحوی که پهنه 4 امن ترین پهنه در محدوده محسوب می شود. همچنین از میان اصول و معیارهای مورد بررسی، اصل ""امنیت فیزیکی"" و معیار ""دشوارسازی آماج جرم"" با وزن های 0.29 و 0.68 بیشترین نقش را در ارتقاء امنیت شهری در محدوده مطالعاتی بر عهده داشته اند.