فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲٬۲۷۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
برای تهیه نقشه یکپارچه و پیوسته از مکان مورد نظر نیاز به روش های درون یابی به منظور پیش بینی مقادیر نامعلوم می باشد. در این خصوص روش های مختلف درون یابی و تخمین های زمین آماری وجود دارد. عوامل مهمی مانند تعداد توزیع مکانی نقاط نمونه برداری و توانایی مدل درون یابی نقش موثری در دقت تهیه نقشه پهنه بندی دارند روش های متعددی برای درون یابی یک متغیر ارائه شده اند که روشهای چند ضلعی های تیسن و وزن دهی بر مبنای عکس فاصله از جمله روش های مرسوم می باشند. به هرحال این روشها به دلیل در نظر نگرفتن همبستگی بین داده ها و بهینه...
رتبه بندی قدرت ملی کشورهای خاورمیانه با استفاده از تصمیم گیری چندشاخصه جبرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه و تبیین ساختار نظام قدرت منطقه ای در مناطق مختلف جغرافیایی کره زمین، کمک مؤثری به آگاهی و شناخت کشورها و قدرت های منطقه ای می کند. رده بندی این گونه کشورها بر اساس قدرت ملی، شناخت آنها را تسهیل می کند. با مشخص کردن جایگاه کشورها و تعیین قدرت های برتر یا فروتر در این ساختار نظام قدرت منطقه ای، کنش ها و تعاملات منطقه ای با شفافیت بیشتری انجام خواهد شد و این موضوع تصمیم سازان و سیاستمداران کشورها را در راه تحقق اهداف ملی و صیانت از منافع ملی یاری خواهد رساند. از این رو تلاش های متعددی از سوی دانشمندان و صاحب نظران جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک جهت سنجش و مقایسه قدرت ملی کشورها در قالب روش ها و مدل های مختلف صورت گرفته است. اما همه آنها از منظر یک یا چند متغیر یا بعد محدود، کشورهای جهان را رتبه بندی و مقایسه نمودند و هیچ گاه منعکس کننده قدرت ملی جامع و فراگیر کشورها نبوده اند. در این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی، جایگاه قدرت ملی کشورهای خاورمیانه با استفاده از روش تصمیم گیری چند شاخصه جبرانی مورد بررسی قرار می گیرد. به این منظور تکنیک انتروپی تعدیل شده برای تعیین وزن شاخص ها و با کاربرد روش های TOPSIS, SAW ELECTRA برای بررسی و رتبه بندی گزینه ها در مورد مطالعه ی قدرت ملی کشورهای خاورمیانه، مورد استفاده قرار می گیرند. پس از تحلیل حساسیت بر روی پارامترها و شاخص ها، نتایج مورد بررسی قرار می گیرند. مدل های مورد استفاده برای سنجش و مقایسه قدرت ملی کشورها در این پژوهش، از سوی نگارندگان ارائه شده و از نوآوری های تحقیق به حساب می آید. این مدلها از نظر روش کار و تعداد و ترکیب متغییرها و شاخص های موثر بر قدرت ملی نسبت به مدل های پیشین برتری دارد. نتایج نهایی حاصل شده از این پژوهش نشان می دهد، در منطقه خاورمیانه سه سطح قدرت قابل تشخیص است؛ قدرت های درجه اول به ترتیب شامل: ترکیه، ایران. قدرت های درجه دوم به ترتیب شامل: اسرائیل، عربستان و مصر. قدرت های درجه سوم به ترتیب شامل: سوریه، اردن، امارات، لبنان، عمان، عراق، کویت، یمن، بحرین و قطر می باشند.
کاربرد تکنولوژی RS و GIS در مدیریت آبیاری زمین های کشاورزی
حوزه های تخصصی:
با توجه به محدودیت منابع و روند صعودی توسعه چنانچه این حرکت توام با مدیریت و برنامه ریزی صحیح صورت نگیرد، می تواند مشکلاتی را بوجود آورد. زیرا هرگونه توسعه نیازمند بهره برداری و استفاده از منابع طبیعی است. بنابراین می تواند اثراتی را به صورت مستقیم یا غیرمستقیم در طبیعت بر جای گذارد. استفاده بهینه از خاک و منابع آبی و راه های کاهش و پیش بینی مشکلات مربوط به آنها همواره از اهداف توسعه ی کشاورزی صحیح و اصولی بوده است تا بتوان بیشترین بازده را از حداقل منابع بدست آورد. مدیریت بهینه مصرف آب در چند دهه گذشته موضوع بحث بسیاری از محافل تخصصی گشته، در همه ی این محافل تاکید بر این نکته بوده که پایش و ارزیابی کلید موفقیت در این امر می باشد. بسیاری از شبکه های آبیاری و زهکشی ساخته شده براساس مدیریت عرضه و تقاضا عمل کرده و معمولا بدون در نظر گرفتن میزان آب مورد نیاز واقعی، آب را تحویل می نمایند. در شبکه های آبیاری و زهکشی به دلیل پراکندگی مزارع، وسعت اراضی، تنوع کشت و مسافت بین محل استحصال تا نقطه تحویل آب، مدیریت بهره برداری و نگهداری بدون در نظر گرفتن تاثیر متقابل عوامل فوق امکان پذیر نمی باشد، اضافه بر آن در شبکه های آبیاری، داده های توصیفی با حجم زیادی به صورت روزانه تولید می گردد که نیاز به ساماندهی، تجزیه و تحلیل و تصمیم گیری دارد که انجام آن با روش های سنتی بسیار مشکل بوده و نیاز به استفاده از سیستم های جدید نظیر سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور می باشد. هدف از این مقاله بررسی و شناخت سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور و نحوه ی به کارگیری آن در مدیریت شبکه های آبیاری و زهکشی می باشد.
مکان یابی فضای سبز شهری با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (نمونه موردی: شهر خرم آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فضای سبز شهری، از جمله کاربری هایی است که توزیع و پراکنش آن در سطح شهر اهمیت زیادی دارد. شهر خرم آباد، از جمله شهرهایی است که از توزیع مناسب فضای سبز برخوردار نیست، به طوری که سرانه اختصاص یافته فضای سبز برای هر تن برابر با 3.11 متر مربع است و این رقم اختلاف آشکاری با شاخص های تعیین شده از سوی محیط زیست سازمان ملل متحد (20 تا 25 متر مربع برای هر تن) دارد. در این شهر، برخی از نواحی هیچ گونه فضای سبزی ندارند. در صورتی که برخی دیگر از مناطق از فضای سبز بیشتری برخوردارند. این پژوهش با ارایه الگوی مناسب، به دنبال توزیع بهینه فضای سبز در هر یک از مناطق می باشد. برای جبران کمبود ذکر شده در زمینه زیست محیطی، به ویژه نیازهای تفریحی ساکنان شهر، باید ارزش زمین های منطقه برای ایجاد فضای سبز، مورد ارزشیابی قرار گیرد. برای این منظور، از معیارهای واقع شدن در زمین های بایر، نزدیکی به مراکز آموزشی، مراکز فرهنگی، مراکز جمعیتی، تاسیسات شهری، دسترسی به شبکه ارتباطی و فاصله از پارک ها و فضای سبز موجود استفاده شده است. به منظور تعیین مکان های مناسب برای احداث پارک ها و فضای سبز از الگوسازی GIS استفاده شده است، ابتدا داده های مکانی گردآوری شده و سپس پایگاه اطلاعاتی GIS تشکیل شده و نقشه های تهیه شده برای هر یک از معیارها، به یک لایه اطلاعاتی در محیط GIS تبدیل شد. سپس به منظور الگوسازی به هر کدام از لایه های اطلاعاتی بر اساس میزان اهمیت آنها در مکان یابی فضای سبز، وزن مناسبی اختصاص داده شد. نتایج حاصل از تلفیق لایه های اطلاعاتی، زمین های منطقه را برای انتخاب مکان های مناسب برای فضای سبز اولویت بندی کرد، سپس این زمین ها را با نقشه کاربری اراضی مقایسه کرده و مشخص شد زمین های با درجه خیلی خوب و خوب در حواشی رودخانه، در زمین های خالی داخل شهر، که بیشتر مالکیت دولتی دارند و یا از تراکم زیادی برخوردار نیستند، واقع شده اند
ارائه روشی ابتکاری برای حل مسئله مسیریابی «فروشنده دوره گرد»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسیریابی یکی از مسائل بسیار پرکاربرد GIS است که هدف اصلی آن یافتن بهترین مسیر گذرنده از یک سری موقعیت های از پیش تعیین شده است. این فرایند می تواند تأثیر بسزایی در تصمیم گیری های حساس مکانی داشته باشد. به همین دلیل از دیرباز تحقیقات بسیاری در مورد بهینه سازی این مسئله با استفاده از الگوریتم های مختلف صورت گرفته است. مسئله فروشنده دوره گرد یکی از مسائل بسیار کهن در علوم کاربردی است که پیش از پیدایش GIS نیز مطرح بوده است. این مسئله با ظهور فناوری های جدید مانند GIS کاربردهای بسیاری یافته و روش های جدیدی نیز برای حل آن پیشنهاد شده است. الگوریتم های تکاملی (ژنتیک) یکی از روش هایی هستند که برای حل مسائل بهینه سازی مختلف به کار گرفته می شوند. تحقیقات نشان داده است که تلفیق روش های جست وجوی محلی (Local Search) با عملگرهای ژنتیک می تواند منجر به نتایج بهتری در حل مسئله فروشنده دوره گرد شود. در نوشتار حاضر، روشی تازه و ابتکاری برای حل مسئله مسیریابی ارائه و پیاده سازی شده است. در این روش با بهره گیری از مفهوم مرکز هندسی به برازش چندضلعی ها با رئوس شهرها، به گونه ای پرداخته شده است که مسیر نهایی محدب ترین چندضلعی باشد. این الگوریتم با رویکردی پوششی با جهت بیرونی ـ درونی بزرگ ترین دایره محیطی شهرها را به کوچک ترین چندضلعی محدب ممکن تبدیل می کند. همچنین با استفاده از جست وجوی محلی مبتنی بر الگوریتم ژنتیک و روش نزدیک ترین همسایه (NN)، به حل مسئله مسیریابی فروشنده دوره گرد پرداخته شده است. ارزیابی نتایج حاصل از روش پیشنهادی با نتایج حاصل از روش های ژنتیکی، جست وجوی محلی و نزدیک ترین همسایه حاکی از این بود که روش پیشنهادی، سرعت و دقت بالایی را در تولید مسیرهای نهایی ارائه می کند. بررسی نتایج نهایی ژنتیک با روش ابتکاری نشان دادکه این الگوریتم همواره نمی تواند به جواب های بهتری برسد. مثلاً در تعداد 25 بار اجرای جداگانة جست وجوی ژنتیک، 3/69 درصد از جواب ها از جواب روش پیشنهادی، بهتر نبودند. از طرف دیگر روش پیشنهادی می تواند چندین هزار برابر سریع تر از الگوریتم قدرتمند ژنتیک جواب های نهایی را تولید کند.
ارتباط شاخص اقلیمی NAO با مقادیر میانگین، حداکثر و حداقل دمای ماهانه شمال غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش ارتباط نوسانات شاخص فشار سطح دریا در اطلس شمالی، با میانگین، حداقل و حداکثر دماهای ماهانه شمال غرب ایران در دوره آماری از سال های 1987 تا سال 2005 مورد بررسی قرار گرفته است. روش مورد استفاده این پژوهش، استفاده از آمار تحلیلی (ضرایب همبستگی پیرسون و تحلیل مؤلفه های روند چند جمله ای مرتبه ی 6) می باشد. همچنین با استفاده از نقشه پهنه بندی میزان همبستگی شاخص NAO با دماها به صورت فضایی مشخص گردید. نتایج حاصل از این بررسی ها نشان می دهد که پدیده NAO در همه ایستگاه ها با دمای هوا همبستگی منفی دارد. ضرایب همبستگی به دست آمده تاثیر ضعیف تا نسبتاً متوسط NAO در دماهای منطقه را نشان می دهند. بیشترین میزان همبستگی شاخص NAO با دماهای میانگین ماهانه، و کمترین همبستگی با حداقل دماهای ماهانه دیده می شود. بیشترین ضریب همبستگی به دست آمده در هر سه دمای میانگین، حداقل و حداکثر با شاخص NAO، مربوط به ایستگاه شهرستان اردبیل می باشد. مدل نوسانی روند چندجمله ای طی دو موج مشخص، وجود همبستگی منفی بین NAO را با دماهای شمال غرب ایران تایید می کند.
فناوری اطلاعات و ارتباطات و تاثیر آن بر اقتصاد روستایی ایران
حوزه های تخصصی:
اقتصاد روستایی ایران بدلایل مختلف نظیر تامین نیازهای غذایی، صادرات محصولات مازاد و ایجاد اشتغال مناسب و غیره سهم مهمی را در ایجاد ارزش افزوده و تشکیل تولید ناخالص داخلی کشور را بر عهده دارد. از طرفی کارکردهای اقتصادی موجود این بخش از لحاظ اصول اقتصاد کشاورزی و تاثیر گذاری بر اقتصاد ملی با مشکلات و چالشهایی زیادی روبروست که سیاستها، برنامه ها و اقدامات اجرایی انجام شده در طی چند دهه گذشته کمتر توانسته است در توسعه یافتگی اقتصادی روستا نقش موثری را داشته باشد. گسترش پدیده مهاجرت روستاییان به شهرها بدلیل نبود فرصتهای اشتغال و درآمد و عدم ارایه خدمات مورد نیاز به مناطق روستایی از جمله چالشهای مناطق روستایی است. استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT ) بعنوان یکی از پیشرفتهای تکنولوژی عصر جدید هر چند نمی تواند بعنوان معجزه ای برای حل مشکلات بنیادی روستاها معرفی گردد. لیکن استفاده از ابزارهای آن یعنی دولت الکترونیک، تجارت الکترونیکی، آموزش الکترونیک و... می تواند در کنار مدیریت صحیح استفاده از آن، توسعه روستایی را تسریع بخشیده و در تامین رفاه عمومی این مناطق کمک شایان توجهی را نماید. هدف از ارایه این گزارش، بررسی اثرات استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات در تقویت اقتصاد روستایی کشور است که نتایج حاصله از برررسیهای انجام شده در این مطالعه نشان می دهد که با توجه به جوان بودن جمعیت روستایی، پذیرش استفاده از فناوری اطلاعاتی و ارتباطی در این مناطق وجود داشته و موانع فرهنگی و اجتماعی خاصی در این خصوص وجود ندارد. همچنین استفاده از این فناوری می تواند زمینه تقویت پیوند اقتصاد روستایی را با اقتصاد ملی فراهم نماید. توانمندی اقتصاد روستایی و بازاریابی برای محصولات، اطلاع از فرصتهای تجاری موجود در بازار و تقویت تولید کشاورزی و کاهش ریسکهای احتمالی و غیره از جمله مزایای استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات است لذا تدوین برنامه جامع ICT در جوامع روستایی در برنامه توسعه روستایی ایران از جمله ضرورت اساسی اس
مدل سازی توان اکولوژیکی سرزمین با استفاده از منطق فازی (منطقه مورد مطالعه: شهرستان برخوار و میمه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مراحل اصلی آمایش سرزمین، تعیین توان بوم شناختی یا اکولوژیکی سرزمین است. تعیین مقدار دقیق توان هر عرصه از سرزمین برای کاربری های مختلف غیرعملی است. با به کارگیری منطق فازی به عنوان منطق مدل سازی ریاضی فرایندهای غیردقیق و مبهم، می توان بستری را برای مدل سازی عدم اطمینانِ مطرح در تعیین توان اکولوژیکی فراهم ساخت. در این تحقیق تعریف و مبانی مدل ارزیابی توان اکولوژیکی مخدوم به عنوان مبنا مدنظر قرار گرفته و مدل مذکور با استفاده از منطق فازی پیاده سازی شده است. فازی سازی نقشه های منابع اکولوژیکی و مدل های اکولوژیکی، درواقع استنتاج فازی به منظور جمع بندی نقشه ها و قطعی سازی از مراحل اصلی تعیین توان اکولوژیکی سرزمین با استفاده از منطق فازی محسوب می شوند. ارزیابی توان اکولوژیکی برای طبقات مختلف کشاورزی، مرتع و توسعه شهری، روستایی و صنعت و بررسی و تحلیل نقاط قوت و ضعف منطق فازی در پیاده سازی مدلی مبتنی بر منطق بولین، از خروجی های این تحقیق به شمار می رود. مقایسه نتایج پیاده سازی مدل ارزیابی توان اکولوژیکی مخدوم با دو منطق بولین و فازی در شهرستان برخوار و میمه، نشان می دهد که با به کارگیری استنتاج گرهای فازی می توان ارزیابی توان اکولوژیکی را، به خصوص در اطراف مرز عوارض و کلاس های تشکیل دهنده نقشه های منابع اکولوژیکی، نزدیک تر به واقعیت انجام داد. مدل ارائه شده، مستقل از تعداد کاربری ها و معیارهاست و می توان آن را با تغییرات لازم برای سایر مناطق، به کار گرفت.
تلفیق منطق بولین و مدل تحلیل سلسله مراتبی AHP با استفاده از GIS
حوزه های تخصصی:
فضاهای ورزشی از جمله مهمترین کاربری هایی در سطح شهر هستند که نقش قابل توجهی در بالا بردن سلامت جسمی و روانی شهروندان را دارا می باشند لذا با توجه به نقش ویژه ی کاربری های ورزشی در ایجاد تحرک و کاستن از فشارهای روانی شهرنشینی می بایست چهارچوب مناسبی به منظور انتخاب سایت های مناسب ورزشی و توزیع متناسب آنها در کل شهر فراهم شود. امروزه پیچیدگی مسایل شهری باعث شده است متغیرهای متعددی در مکان گزینی کاربری ها تاثیرگذار باشند که امکان تحلیل آنها با روش های سنتی نظیر رویهم گذاری دستی نقشه ها به دلیل ..
بهبود الگوریتم SIFT به منظور تناظریابی تصاویر ماهواره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
الگوریتم (Scale Invariant Feature Transform) SIFT یکی از روش های تناظریابی عارضه مبناست که به منظور انجام فرآیند تشخیص الگو در تصاویر اپتیکی ارائه شده است. با اینکه عملکرد بهتر توصیفگر این الگوریتم در مقایسه با دیگر روش ها اثبات شده و نسخه های گوناگونی نیز در مسیر افزایش کارایی آن ارائه شده است، اما عملگر استخراج عارضه در این الگوریتم با مشکلات جدی برای انجام تناظریابی در تصاویر سنجش از دور مواجه است. کنترل پذیری این الگوریتم در استخراج عوارض در تصاویر سنجش از دور پایین است و در آن راه حلی نیز برای انتخاب عوارض پایدارتر و متمایزتر و کنترل توزیع آنها، به منظور موفقیت در فرآیند تناظریابی، پیشنهاد نشده است. در مقاله حاضر با بهره گیری از خصوصیات فضای مقیاس در این الگوریتم روشی جدید با عنوان UR-SIFT (Uniform Robust Scale Invariant Feature Transform) به منظور استخراج عوارض پایدار تصاویر و در توزیع یکنواختی از مکان و مقیاس طراحی شده است. برای این منظور با توسعه روابطی جدید برمبنای ضریب مقیاس سطوح هرم تصاویر در الگوریتم SIFT، تعداد عوارض مورد نیاز در هر سطح تعیین گردیده و با بهره گیری از دو معیار پایداری و تمایز و در ساختاری شبکه ای استخراج شده است. بعد از استخراج عوارض و ایجاد توصیفگر آنها، فرآیند تناظریابی اولیه با استفاده از فاصله اقلیدسی میان توصیفگرها و با بهره گیری از روشی دوجانبه انجام می شود. در ادامه با استفاده از مدل تبدیل پروژکتیو و روش کمترین مربعات، صحت جفت تناظرهای اولیه بررسی شده و تناظرهای ناسازگار حذف شده اند. نتایج عملی بر روی دو جفت تصویر ماهواره ای بیانگر کارایی بالای روش پیشنهادی در مقایسه با الگوریتم استاندارد SIFT است.
مقایسة محتوای اطلاعاتی باندهای سنجنده¬های TM و ETM+ در محیط های بیابانی و شهری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ماهواره لندست (5) در تاریخ اول مارس 1984 و لندست (7) در تاریخ پانزدهم آوریل 1999 به فضا پرتاب شدند. از آنجائی که باندهای (5-1) و(7) سنجنده هر دو ماهواره دارای قدرت تفکیک زمینی(30×30) می باشند و تنها تفاوت آنها در باند حرارتی (باند 6) است، لذا می توان کارایی و محتوای اطلاعاتی آنها را در یک مکان خاص مقایسه نمود. بدین منظور دو منطقة بیابانی و یک شهر واقع در منطقه نیمه خشک با شرایط مختلف برای مطالعه انتخاب شدند: منطقة اول در پلایای دامغان که در طول دوره بررسی تغییرات پوشش اراضی در آن رخ داده است و منطقه دومدر دشت کاشان که تغییرات پوشش اراضی در آن وجود نداشت. منطقه شهری تبریز به عنوان سومین منطقه در نظر گرفته شد. در منطقه پلایای دامغان از داده¬های ETM+ به تاریخ بیستم ژوئیه 2000 و TM لندست(5) به تاریخ پنجم سپتامبر1988 استفاده گردید. در منطقه کاشان از داده های ETM+ به تاریخ نهم اوت 2002 و TM لندست(5)به تاریخ سی ام مه 1998 استفاده شد. تصاویرTM به تاریخ هجدهم اوت 1998 و ETM+به تاریخ دوم اوت 2001 منطقه تبریز مورد استفاده قرار گرفتند. در ابتدا زمان گذر ماهواره های لندست(5) و لندست(7) بررسی شد. سپس به منظور مقایسه دقیق، داده¬های فوق تصحیح هندسی و زمین مرجع شدند. در منطقه دامغان اثر تغییرات با استفاده از روش های آماری و ریاضی حذف شد و میران همبستگی باندها در حالت قبل و بعد از حذف تغییرات مقایسه شد. در منطقه کاشان نیز با توجه به آنکه تغییرات پوشش اراضی وجود نداشت، تنها همبستگی و روابط آماری بین باندها بررسی شد. در منطقه تبریز نمونه ها از مناطق تغییر نیافته مرکز شهر و حاشیه شهر انتخاب شدند.همچنین به بررسی باند حرارتی سنجندهETM+ در دو حالت Low Gain و High Gain پرداخته شد. نتایج نشان داد که در هر دو منطقه همبستگی ما بین باند حرارتی و باندهای انعکاسی در سنجندهETM+ نسبت به سنجندهTM کمتر می¬باشد که بیانگر محتوای اطلاعاتی بیشتر این باند می¬باشد. علت تفاوت های بین باندهای سنجنده¬هایTM وETM+ می¬تواند ناشی از تفاوت در زمان تصویربرداری و ارتفاع و آزیموت متفاوت خورشید و تفاوت در ضرایب کالیبراسیون باشد. تحقیقات بیشتری برای مقایسه محتوای اطلاعاتی داده¬هایTM وETM+ که دارای زمان کاملاً یکسانی باشند، باید صورت گیرد. واژگان کلیدی: TM، ETM+ ، باند حرارتی، محتوای اطلاعاتی، سنجش از دور.
کاربرد روش های برنامه ریزی شهری (کاربری زمین) در کاهش آسیب پذیری خطرات زلزله (با GIS)؛ مطالعه موردی: منطقه 17 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زلزله یکی از خطرات طبیعی است که در مدت زمان کوتاهی می توان تلفات، خسارات و آسیب های بسیاری را ایجاد کند. غالبا تحقیقات به عمل آمده در رابطه با کاهش خسارات ناشی از زلزله حول محور روش های ساخت و ساز واحدهای ساختمانی جهت افزایش مقاومت بنا در برابر زلزله بوده است. در این مقاله اعتقاد بر این می باشد که با کاربرد روش های برنامه ریزی شهری به ویژه کاربری زمین شهری می توان از آسیب پذیری مناطق شهری در برابر زلزله کاست.در این تحقیق به منظور بررسی رابطه کاربری زمین و آسیب پذیری مناطق شهری در برابر خطرات زلزله، بخشی از منطقه 17 تهران شامل 13 حوزه آماری انتخاب گردید و داده های مورد نیاز تهیه شد. سپس پایگاه اطلاعاتی لازم در محیط نرم افزاری Arcvirw تشکیل گردید. در ادامه به منظور تحلیل آسیب پذیری محدوده در برابر زلزله مدلی تهیه و با استفاده از آن آسیب پذیری محدوده در برابر زلزله از نظر کاربری زمین تحلیل شد. سپس اره های کاهش آسیب پذیری محدوده بررسی گردید و در نهایت طرحی پیشنهادی برای کاهش آسیب پذیری محدوده مورد مطالعه ارایه شد. در نهایت با مقایسه آسیب پذیری وضع موجود و طرح پیشنهادی، این نتیجه حاصل شد که با استفاده از برنامه ریزی کاربری زمین و ایجاد تغییراتی در بافت موجود شهر می توان ساختار کالبدی شهری مناسبی فراهم آورد.
ارزیابی روش های مختلف درونیابی به منظور پهنه بندی کیفیت آب با استفاده از GIS (مطالعه موردی: شهرستان آباده)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعیین کیفیت آب در مدیریت منابع آب از اهمیت خاصی برخوردار بوده و پایش و پهنه بندی آن به عنوان یک اصل مهم در برنامه ریزی ها باید مد نظر قرار گیرد.منظور از انجام این تحقیق، تعیین مناسبترین روش میان یابی جهت تعیین کیفیت آب با استفاده از نمودار شولر می باشد. برای انجام این مطالعه از چاه های مشاهده ای(27 حلقه چاه) در منطقه ای آبرفتی و همگن با آبخوان آزاد در محدوده ی شهرستان آباده استفاده شد. جهت تعیین کیفیت آب از نمودار شولر که معمول ترین روش برای طبقه بندی کیفیت آب شرب در مطالعات هیدرولوژی است، بهره گرفته شد.برای پهنه بندی کیفیت آب محدوده ی مورد مطالعه از روش های گوناگون میان یابی کریجینگ (با سمی واریوگرام های خطی، دایره ای، کره ای، گوسین و نمایی)، IDW و Spline و سیستم اطلاعات جغرافیایی( GIS ) استفاده و نتایج هر کدام با یکدیگر مقایسه شد. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که از بین روش های ذکر شده، روش کریجینگ با سمی واریوگرام های نمایی و دایره ای برای میان یابی و در نهایت پهنه بندی کیفیت آب شرب مناسب ترین روش ها هستند.
شناسایی مناطق بهمن خیز با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی G.I.S
حوزه های تخصصی:
کشور ایران به دلیل تنوع اقلیمی زیاد، همیشه در معرض خطرات طبیعی مختلفی بوده است .یکی از این بلایا، سقوط بهمن در مناطق برف خیز است که در جای خود، آسیب های قابل توجهی را بر پیکرة اقتصادی و اجتماعی کشور تحمیل کرده است . لذا تهیه ی نقشه های برای تعیین میزان خطرات بهمن در بخش های مختلف این منطقه از اهمیت به سزائی برخوردار است .در این مقاله با استفاده از نقشه های ارتفاع، جهت شیب، کاربری اراضی و ژئومورفولوژی و با در نظر گرفتن عوامل اقلیمی و بازدید میدانی گذرگاه های بهمن در قالب مدل AHP با توجه به درجه تأثیر آنها وزندهی گردیده و ضمن ترکیب این لایه ها با هم نقشه میزان وقوع بهمن در هر کدام از بخش های این حوزه آبخیز تعیین گردید که خود نشان دهنده قابلیت بالای سامانه اطلاعات جغرافیایی در شناسایی گذرگاه های بهمن میباشد. نتایج به دست آمده از این تحقیق نشان داد که از هفده گذرگاه بهمن شناسایی شده در حوزه آبخیز سامان شش گذرگاه، جاده و مناطق مسکونی را تحت تأثیر قرار میدهند که دست اندرکاران بایستی تمهیدات لازم برای کنترل این گذرگاهها انجام دهند.
ارزیابی پیاده سازی مدل سیستم رقومی کاداستر چند منظوره (مطالعه موردی: منطقه 8 شهرداری تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد و توسعه جوامع در تمام دنیا مستلزم وجود اطلاعات در مورد زمین است و این برای برنامه ریزی و توسعه و کنترل منابع زمین از ضروریات به شمار می آید. به همین نحو برنامه ریزی و توسعه هم نیازمند سیستم مدیریتی مؤثر است. سیستم کاداستر رقومی چندمنظوره راه حلی جامع برای دستیابی به اطلاعات جغرافیایی در چارچوب GIS است. در این پژوهش تمامی ابزارهای فضایی ـ جغرافیایی مرتبط برای کاداستر چندمنظوره بنابر امکانات و مقتضیات در یکی از کلان شهرهای ایران بررسی می شود. بر این اساس: 1- معضلات ثبت زمین شناسایی می شود، 2- پایه های نظری کاداستر چندمنظوره را براساس مفاهیم توسعه پایدار از مجموع دیدگاه ها و روش های موجود بررسی می کند؛ 3- چارچوب مفهومی توسعه سیستماتیک کاداستر چندمنظوره براساس رهنمودهای مدل پایه کاداستر برای کل کشور پیشنهاد می کند؛ و 4- مطالعه موردی پژوهش را در منطقه 8 شهرداری تبریز در جهت ایجاد و توسعه مدل اولیه کاداستر چندمنظوره رقومی پیاده سازی می کند. سرانجام اینکه برای بررسی نقاط قوت و ضعف و نیز فرصت ها و تهدیدات استقرار چنین سیستمی در محدوده مورد مطالعه، روش تحلیل استراتژیک SWOT به کار می رود. براساس نتایج حاصل از استقرار و تحلیل راهبردی، این تحقیق نشان داد که استفاده از کاداستر چندمنظوره می تواند زمینه مناسبی را برای ثبت زمین فراهم سازد.
بررسی و رتبه بندی درجه توسعه یافتگی شهرستان های استان خراسان رضوی، با استفاده از تکنیک تاپسیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به ضرورت توسعه یکپارچه ناحیه ای، تحلیل وابستگی سکونتگاه های انسانی در سطوح نواحی، اساس کار در هر برنامه ریزی محسوب می شود. توزیع مطلوب جمعیت و توزیع روند توسعه اجتماعی – اقتصادی، هدف نهایی تحلیل سیستم های ناحیه ای است. بنابراین کاهش محرومیت و نابرابری به دلیل داشتن تبعات اقتصادی و سیاسی، امری مهم و درخور توجه به شمار می رود.در واقع نیل به پیشرفت و توسعه فراگیر در آینده مستلزم شناخت موقعیت مناطق و نواحی مختلف است. به کارگیری معیارها و روش های کمی به منظور سطح بندی سکونتگاه ها در سیستم فضایی مناطق از سویی منجر به شناخت میزان نابرابری نقاط سکونتگاهی می شود، و از سوی دیگر معیاری است برای تلاش در زمینه کاهش و رفع نابرابری های موجود میان آنها. این مقاله بر آن است تا با استفاده از روش تاپسیس که یکی از تکنیک های خانواده تصمیم گیری چند معیاره محسوب می شود، به سطح بندی و تعیین میزان نابرابری موجود میان شهرستان های استان خراسان رضوی بپردازد. نتایج یافته های پژوهش حاکی از آن است که در سال 1385 شهر مشهد دارای رتبه نخست به لحاظ میزان توسعه یافتگی بوده است. این شهر به دلیل مرکزیت اداری – سیاسی به عنوان قطب رشد منطقه، امکانات، خدمات و نیروی انسانی متخصص را از نواحی پیرامونی به سمت خود جذب کرده و به این ترتیب برتر و تفوق آن بر ساختار فضایی استان حفظ شده است. همچنین شهرستان مشهد رتبه 1 و شهرستان خلیل آباد رتبه 19 را در بین 19 شهرستان استان خراسان رضوی کسب کرده و ضریب پراکندگی به دست آمده 0.3 بوده است، که خود بیانگر وجود تفاوت و شدت نابرابری در میزان بهره مندی از مواهب توسعه است. از این الگوی حاکم بر ساختار فضایی استان خراسان رضوی، تابع الگوی مرکز – پیرامونی است که با در نظر داشتن آن، توجه به برنامه ریزی فضایی به منظور نیل به توسعه و پیشرفت متعادل منطقه ای، ضرورتی اجتناب ناپذیر است.
کاربرد الگوریتم ژنتیک چندهدفه در مطالعات مکان یابی کاربری های صنعتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با رشد روزافزون جمعیت و نیاز جوامع بشری به مدیریت بهینة منابع، آمایش سرزمین اهمیت ویژه ای یافته است. تعیین مکان مناسب برای برخی از کاربری ها مانند کاربری های صنعتی، که تأثیری عمده در شرایط اقتصادی و اجتماعی و زیست محیطی دارند، پیامدهای مثبتی برای رشد منطقه خواهند داشت. در این بین از جمله مهم ترین مشکلات پیشِ رو برای مدل سازی و مکان یابی کاربری های صنعتی، تعدد توابع هدف اقتصادی و اجتماعی و زیست محیطی، و تناقض برخی از آنها با یکدیگر است، به گونه ای که روش ها و توابع پایه موجود در سیستم های اطلاعات مکانی (نظیر هم پوشانی) پاسخگوی چنین برنامه ریزی های چند هدفة آمایشی نیست. تحقیق حاضر، در زمینة یافتن مکان های مناسب برای تأسیس صنایع بزرگ و کاربری های صنعتی انجام شده است. در این تحقیق پس از بررسی روش های بهینه سازی همزمان چندهدفه، از الگوریتم چندهدفة ژنتیک NSGA-II به منظور حمایت از تصمیم گیری در یافتن زمین های مناسب برای کاربری صنعتی در محدودة استان زنجان استفاده شده است. روند کار بدین ترتیب بوده است که ابتدا شرایط و توابع هدف مورد نیاز تعریف شده و داده های مورد نظر از مراجع جمع آوری و آماده سازی شده اند. سپس، با استفاده از متد NSGA-II و نرم افزارهای GIS و نرم افزار طراحی شده در این حیطه، زمین های مناسب برای کاربری های صنعتی استخراج گردیده و رتبه بندی شده اند. به علاوه، یکی از مهم ترین نتایج این تحقیق، جبهة جواب های مؤثر بوده است که نتایج حاصل از تغییر اولویت های تصمیم گیری را به مدیران نشان می دهد و آنان را در انتخاب گزینه ای مطلوب از بین گزینه های برتر یاری می رساند. این الگوریتم در محدودة مطالعاتی آزمون گردیده و نتایج آن در شرایط مختلف مورد بررسی قرار گرفته، که در بخش درج شده است.
مکان یابی محل دفن بهداشتی زباله های شهر حاجی آباد به روش AHP و با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی
حوزه های تخصصی:
رشد روز افزون جمعیت شهری ایران به همراه ایجاد مراکز جمعیتی جدید، فقدان سیاستگذاری و ارزیابی عملکردها و فعالیت های گوناگون شهری بر اساس برنامه جامع و کلان ملی (آمایش سرزمین) و تداوم تخلیه انواع زایدات و فاضلاب ها به محیط زیست از جمله عوامل بحران زایی است که محیط زیست طبیعی و کیفیت بهداشت و سلامتی انسان ها به ویژه شهر نشینان را در معرض خطرات و زیان های گوناگونی قرار داده است. هدف از این مطالعه گزینش مکان مناسب جهت دفن بهداشتی مواد زاید جامد در شهر حاجی آباد بر پایه معیارها و ضوابط مکان یابی می باشد. در این پژوهش از روش ها و قابلیت های مبتنی بر سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) استفاده شده است. ابتدا معیارها و ضوابط انتخاب مکان مناسب برای دفن بهداشتی مانند شیب، کاربری اراضی، فاصله از سکونت گاه ها و راه ها، آب های سطحی و زیرزمینی، خاک، زمین شناسی و غیره شناسایی گردید و سطح مورد نیاز دارای حداقل گنجایش برای دفن 20 سال مواد زاید جامد محاسبه و مکان هایی که دارای حداقل این سطح و بزرگتر را دارا بودند به مساحت 2416 هکتار از کل منطقه مورد مطالعه به مساحت 238396 هکتار به عنوان محل مناسب دفن بهداشتی مواد زاید جامد در شهر حاجی آباد مشخص شد.