فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۲۶۱ تا ۸٬۲۸۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
یکی از کاربردهای عمده ی داده های ماهواره ای طبقه بندی پوشش سطح زمین می باشد. طیّ سال های گذشته تعدادی الگوریتم های طبقه بندی برای طبقه بندی داده های سنجش از دور ابداع شده اند. قابل توجه ترین آنها شامل روش های حداکثر احتمال، روش هایشبکه عصبی مصنوعی و طبقه بندی های درختی می باشد. در این مطالعه، ابتدا تصحیحات هندسی و رادیومتری بر روی داده های ETM+ صورت گرفت. سپس با بازدیدهای میدانی ، طبقات مختلف کاربری اراضی تعریف و نمونه های آموزشی انتخاب گردید. در این مطالعه، هدف اصلی مقایسه سه الگوریتم انشعاب روش طبقه بندی درختی برای طبقه بندی پوشش سطح زمین حوزه چم گردلان استان ایلام می باشد. در ضمن، کارکرد این روش با دو روش طبقه بندی دیگر، شامل حداکثر احتمال و شبکه عصبی مصنوعی آرتمپ فازی مقایسه شده است.
نتایج حاصل از ارزیابی دقت تصاویر طبقه بندی شده نشان داد که روش طبقه بندی درختی با دقت کل 87 و ضریب کاپای 84/0 دارای بیشترین صحت و پس از آن روش های شبکه عصبی مصنوعی آرتمپ فازی و حداکثر احتمال به ترتیب با دقت کل 84 و 81 و ضریب کاپای 81/0 و 78/0 در رتبه های بعدی ازنظر دقت قرار می گیرند. بعلاوه، زمانی که روش های مختلف انشعاب مورد آنالیز قرار گرفت، مشخص گردید که روش انشعاب جینی نسبت به روش های انشعاب نسبت بهره و آنتروپی دقت بالاتری (با دقت کل 6% و 2% و ضریب کاپای 7% و 2% بیشتر) داشت.
در این تحقیق، بالاترین دقت طبقه بندی مربوط به طبقه بندی درختی با روش انشعاب جینی بود. بنابراین، این مطالعه نشان می دهد که روش های طبقه بندی درختی مزیّت های زیادی نسبت به روش های طبقه بندی شبکه عصبی مصنوعی آرتمپ فازی و حداکثر احتمال دارد و آن اینکه آنها از لحاظ محاسباتی سریع بوده و تابع فرضیات آماری در ارتباط با توزیع داده ها نمی باشند.
امکان سنجی و اولویت بندی گردشگری شهرستان کنگان با استفاده از تکنیک SWOT و مدل ANP (با تأکید بر گردشگری صنعتی پارس جنوبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استقرار و توسعه ی مناطق صنعتی، تجاری و آزاد مزایای متعددی در عرصه ی اقتصادی، تجاری- بازرگانی و صنعتی به دنبال دارد. با توجه به روند توسعه ی منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس جنوبی در دهه ی اخیر با سیاست افزایش بهره وری در حوزه ی مشترک با کشور قطر، سایر محورهای توسعه ی اقتصادی در شهرستان کنگان کمتر مورد توجه قرار گرفته شده است. بر این اساس اولویت-بندی مکانیسم و سازوکارهای توسعه ی پاک (CDM) و پایدار با برنامه ریزی جامع و استراتژیک جهت تنوع بخشی به فعالیت ها، حفظ محیط زیست با رویکرد توسعه ی گردشگری شهرستان کنگان ضروری است. در این مقاله با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی ضمن بیان، شناخت و ارزaیابی توانایی های بالقوه این محدوده ی جغرافیایی در زمینه ی گردشگری؛ امکان سنجی و اولویت بندی توسعه ی گردشگری در شهرستان کنگان (راهکارها) با استفاده از مطالعات کتابخانه ای -اسنادی، بررسی های میدانی، تکنیک تحلیلی (SWOT) و مدل تحلیل شبکه ANP)) صورت گرفته است. نتایج تجزیه و تحلیل گردشگری شهرستان کنگان در سه وضعیت اقتصادی، فرهنگی- اجتماعی، اکولوژیکی در قالب تکنیک سوات (WT)، (WO)، (SO) و (ST) انجام شده که نشان دهنده ی اهمیت نقاط قوت با مجموع وزن نهایی 25/1 و عوامل داخلی (S/W)، با امتیاز وزنی کل11/2 بوده بر اساس نتایج(SWOT)، راهبردهای دفاعی (Mini-Min)، تهاجمی (بیشینه-بیشینه)، استراتژی هایST (Maxi-Min) و راهبرد انطباقی (راهبرد کمینه- بیشینه) ارائه شد. سپس با توجه به ویژگی های ANP و خصوصیات گردشگری منطقه، داده-ها و اطلاعات اولیه طبقه بندی و به دنبال آن مدل مفهومی ANP تهیه گردید. مدل ANP مبتنی بر اولویت بندی گردشگری در شهرستان کنگان شامل سه خوشه (معیار/ گروه) و یازده گزینه (زیر گروه) با استفاده از نرم افزارSuper Decisions تولید شد. داده های حاصل نشان داد که، بیشترین اولویت از نظر نوع گردشگری به ترتیب شامل؛ گردشگری تاریخی و فرهنگی (با امتیاز نرمال شده0.474) و گردشگری ساحلی ( با امتیاز نرمال شده 0.236) و همچنین بیشترین اولویت از نوع مکان گردشگری (خوشه)، شهر تاریخی سیراف (با امتیاز نرمال شده 0.486)، جنگل های حرا (با امتیاز نرمال شده 0.283) و منطقه ی پارس جنوبی/ گردشگری صنعتی (با امتیاز نرمال شده 0.147) بوده است.
تحلیل فضایی سطح توسعه یافتگی تهران به تفکیک مناطق شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر محصول روابط و مناسبات پیچیدة اقتصادی و اجتماعی است و ناهمگونیهای فضایی آن بازتاب فرایندهای درهمبافتة فرهنگی- اجتماعی و سیاسی- اقتصادی در طی تاریخ در بستر طبیعت بوده است. هدف این مقاله، بررسی چگونگی ناهمگونیهای فضایی بین مناطق 22 گانة کلان شهر تهران است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است. برای شناخت سطوح توسعة مناطق شهر تهران از 31 شاخص در قالب 7 معیار اصلی استفاده شد. با بهره گیری از مدل AHP و نرم افزار EXPERT CHOISE هریک از معیارها و زیرمعیارها دوبهدو با هم مقایسه شد و نسبت به یکدیگر مورد ارزیابی و امتیازدهی قرار گرفت. در نهایت، با روش خوشهبندی سلسله مراتبی مناطق 22 گانة کلان شهر تهران از نظر درجة توسعه یافتگی در چهار سطح توسعهیافته، نسبتاً توسعهیافته، توسعهمتوسط و توسعهنیافته خوشهبندی و در محیط Arc Gis به صورت نقشه نمایش داده شد. نتیجة بررسی شاخص ها نشان می دهد کلان شهر تهران فاقد وحدت کالبدی- اجتماعی بوده و ناهمگونیهای فضایی بین مناطق شمالی و جنوبی آن به عنوان ویژگی اصلی ساختار فضایی کلان شهر تهران همچنان پابرجاست. ادامة روند کنونی چالشی اساسی در راه دست یابی به توسعة پایدار شهری و شهر خوب نه فقط برای تهران، بلکه چالشی در سطح ملی است.
بررسی روند تاریخی صدور سند مالکیت مسکونی روستایی در ایران
حوزه های تخصصی:
تحلیل مشارکت پذیری زنان: ضرورتی در بهسازی سگونتگاه های غیررسمی(مطالعه ی موردی: محلّه ی آبک، منطقه ی یک شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گسترش سگونتگاه های غیررسمی، ازجمله چالش های جدّیِ فراروی تحقّق ابعاد مختلف توسعه ی پایدار شهری، به ویژه در کشورهای رو به پیشرفت تلقّی می شود. این پدیده ی ناخوشایند، نتیجه ی اِعمال سیاست های خطّی و آمرانه و به اصطلاح از بالا به پایین در برنامه های توسعه ی این کشورها بوده که مسئله ی فقر شهری را بیش از هر وقت دامن زده و به پیروی از آن، ضرورت تغییراتی در نگرش به مسئله ی سکونتگاه های غیررسمی را مطرح ساخته است. در این راستا، مشارکت مردم در برنامه ریزی این سکونتگاه ها می تواند، نگرشی پرگماتیستی و واقع بینانه در برخورد با مسئله ی فوق تلقّی شود؛ چرا که در عمل از طریق چرخه ای به توانمندسازی، تشکیل سرمایه های اجتماعی و درنهایت، موفّقیّت برنامه ها و مشارکت بیشتر ساکنان می انجامد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثّر بر میزان مشارکت پذیری زنان در فرایند بهسازی محلّه ی آبک با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و گردآوری اطلاعات، از طریق مطالعات کتابخانه ای و میدانی تدوین شده است. چارچوب مکانی نمونه گیری محلّه ی آبک و جامعه ی آماری پژوهش، زنان 30 سال به بالا در محلّه ی مورد مطالعه بوده است. جامعه ی نمونه 87 نفر و پرسشگری با روش تصادفی ساده و با استفاده از سؤالات باز، جهت بالابردن دقّت و محدود نکردن پاسخ ها انجام گرفته است. تجزیه و تحلیل داده ها با روش های مختلف آماری، شامل توصیفی، ترکیبی و روش تحلیل عاملی با استفاده از نرم افزار SPSS انجام گرفته است. یافته های پژوهش پیش رو نشان داده است که هرچه حسّ تعلّق به مکان در میان زنان بالاتر باشد، میزان مشارکت پذیری آنان نیز بالاتر بوده و از سوی دیگر، بالاتر بودن میزان مشارکت پذیری، به طور حتم به معنای بالاتر بودن سطح اقتصادی اجتماعی زنان نیست.
تحلیل و ارزیابی توزیع و توسعه پایدار فضاهای سبز درون شهری؛ نمونه موردی: شهر میاندوآب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۳۹۱ شماره ۲۹
۲۷۶-۲۵۹
حوزه های تخصصی:
در عصر حاضر اهمیت و نقش فضای سبز در حیات و توسعه شهرها تا حدی است که به عنوان یکی از شاخص های توسعه پایدار از آن یاد می شود. تأثیرات فیزیکی و طبیعی این فضاها در سیستم شهری و بازدهی های مختلف اکولوژیکی، اجتماعی و اقتصادی آن در ساختار جوامع انکار ناپذیر است؛ تا آنجا که کاربری فضای سبز در شهرها و سرانه آن از مباحث اساسی در برنامه ریزی و مدیریت شهری محسوب می شود. شهر در حال توسعه میاندوآب با جمعیتی در حدود 120 هزار نفر در جنوب استان آذربایجان غربی، با توجه به توان بالای محیطی و موقع ممتاز چهار راهی در سال های اخیر از جمعیت پذیری و رشد کالبدی چشمگیری برخوردار بوده است. تبعات چنین رشد سریعی را می توان در توسعه فیزیکی ناموزون شهر، تخریب تدریجی محیط زیست شهری، تغییر کاربری باغات و اراضی کشاورزی پیرامون شهر مشاهده کرد. از این رو تحلیل و بررسی کاربری فضای سبز و سرانه آن در شهر میاندوآب و ارائه پیشنهادهای مناسب در جهت تعادل بخشی به ساختار کالبدی و اجتماعی شهر از اهمیت زیادی برخوردار است. پژوهش حاضر که با رویکردی توصیفی - تحلیلی و با استفاده از آمار و اطلاعات مختلف مربوط دو دوره زمانی 1380 و 1390 انجام پذیرفته است، نشان می دهد که برخلاف استانداردهای ملی و بین المللی ارائه شده برای کاربری فضای سبز شهری و علی رغم توان بالای محیطی، شهر میاندوآب در این زمینه با کمبودهای بنیادین مواجه است و طی یک دهه گذشته همزمان با افزایش نسبی سرانه فضای سبز شهری، اختلاف بین نواحی در برخورداری از این فضاها نیز به نحو چشم گیری افزایش یافته و عدم تعادل موجود در توزیع فضایی پارک های شهری، شدیدتر شده است. در نهایت با استفاده از یک مدل مطلوب و با در نظر گرفتن توان ها و نیازمندی های محیطی و اجتماعی شهر سرانه مناسبی برای شهر میاندوآب پیشنهاد شده است.
منطقه بندی توسعه کشاورزی در استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق منطقه بندی توسعه کشاورزی در استان فارس به منظور شناسایی الگو های فضایی توسعه و تبیین عوامل ایجادکننده تفاوت های منطقه ای توسعه کشاورزی است. بر این اساس مجموعه ای از 87 شاخص توسعه کشاورزی مبتنی بر پنج بعد؛ 1) اجتماعی- فرهنگی، 2) ساختاری- اجرایی، 3) فنی- مدیریتی، 4) اقتصادی- مالی و 5) زیرساختی- خدماتی، در سطح شهرستان تدوین و انتخاب شد. داده های تحقیق از منابع آماری استان از قبیل؛ سرشماری عمومی کشاورزی 1382 و همچنین نتایج سالنامه های آماری استان در سال های 1383 تا 1386، گردآوری شد. سپس با بکارگیری رهیافت شاخص ترکیبی، و تکنیک های منطقه بندی GIS الگوهای فضایی توسعه کشاورزی شهرستان ها به تفکیک ابعاد پنجگانه و همچنین بر اساس شاخص ترکیبی کل ترسیم شد. نتایج کلی نشان داد که کل استان به سه منطقه کلان قابل تقسیم می باشند که با توجه به ویژگی های کلیدی و مشترک شهرستان های آن و عوامل ایجاد کننده توسعه یافتگی و توسعه نیافتگی آنها به این شرح نامگذاری شدند؛ سطح اول منطقه توسعه یافته شامل دو شهرستان است به عنوان ناحیه توسعه کشاورزی مبتنی بر بازارها، خدمات و صنایع شهری، سطح دوم منطقه متوسط شامل پنج شهرستان به عنوان ناحیه پیرامونی کشاورزی و سطح سوم نیز شامل 15 شهرستان است و به عنوان ناحیه پیرامونی غیرکشاورزی نامگذاری شده است که هر منطقه می تواند راهنمایی برای دستیابی به سطح بالاتر توسعه برای مناطق سطح پایین تر از خود باشد.
برنامه ریزی راهبردی گردشگری پایدار در مناطق خشک(نمونه موردی:شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در برنامه ریزی گردشگری رویکردهای پایداری به خاطر افزایش نگرانی های بین المللی برای مسائل اکولوژیکی رشد یافته است که به نظر می رسد برنامه ریزی برای رویکردهای پایداری، الگوی کاملی برای نگهداری جاذبه ها چه طبیعی و چه فرهنگی باشد. با توجه به اهمیت صنعت گردشگری در عصر حاضر و درآمدزایی آن برای کشور، انجام مطالعات راهبردی و شناسایی زمینه ها و چالش های توسعه این صنعت و بخصوص توسعه پایدار آن در پهنه های پرجاذبه ای مانند مناطق خشک و کویری امری ضروری می نماید. بر این اساس در این مقاله با توجه به وجود جاذبه های طبیعی و فرهنگی و تاریخی زیاد شهر یزد، ابتدا به تبیین عوامل درونی و بیرونی تأثیرگذار بر این صنعت با توجه به ابعاد پایداری پرداخته شده و سپس با استفاده از تکنیک های AHP و بهره گیری از نرم افزار Expert Choice درجه اهمیت نقاط قوت و ضعف و همچنین فرصت ها و تهدیدهای آن محاسبه، رتبه بندی و ارزیابی شده و درنهایت با توجه به امتیازهای کسب شده، با استفاده ازنمودارSWOT ،نوع راهبرد تعیین شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که الگوی تهاجمی، الگوی اثربخش نظام گردشگری پایدار شهر یزد بوده که با استفاده از آن می توان به انتخاب راهبردهایی پرداخت که با استفاده از قوت های موجود منطقه و با بهره گیری از فرصت های شناخته شده در این نظام می تواند اهداف پایداری گردشگری در این خطه را تضمین کند.
نقش تصمیمات ملی و منطقه ای بر رشد و افزایش جمعیت استان سمنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روند شتابان رشد جمعیت در دهه پنجاه و شصت، دولتمردان و برنامه ریزان را در مقابل انبوهی از نیازهای اساسی و خدماتی و زیر بنایی قرار داد که در این خصوص منج ر به اتخ اذ سیاست ها و برنامه های متع ددی در قالب ط رح های عمرانی و کنت رل جمعیت در قالب موزون سازی و تعادل جمعیت انجامی د که در پی آن کشور در خلال چند دهه اخیر و تحت تاثیر این تحولات کمی و کیفی دگرگونی های عمیقی را تجربه کرده است. موزون سازی جمعیت با منابع توسعه پایدار از اهداف اساسی هر حکومتی است که عدم توجه به آن ها کشور را از حرکت به سوی توسعه پایدار دور می کند، در همین راستا در طرح آماده سازی و آمایش برای حل مشکلات آمایشی و توسعه فضایی کشور، سیاست توزیع مجدد جمعیت نیز مورد تاکید بوده است. در همین خصوص و... راستا و به منظور حل مشکلات آمایشی استان های تهران، مازندران و(گلستان)که به دلیل اشباع فضایی، دچار مشکلات زیست محیطی و اقتصادی – اجتماعی و سیاسی شده اند، و به همین دلیل به استان سمنان که در مجاورت آن ها قرار داشته و تراکم جمعیت و فعالیت های اقتصادی آن پایین است، توجه خاصی گردیده است. بطور شاخص در طرح آمایش تمام کشور و در سطح استان سمنان سیاست جذب جمعیت اشباع شده و مازاد و سرزیر استان های یاد شده در استان سمنان از طریق بر عهده گرفتن بخشی از فعالیت های صنعتی و خدماتی این استان ها مورد تاکید قرار گرفته است. با توجه به سپری شدن افق زمانی اجرای طرح آمایش، در این مقاله با استفاده از روش تحلیلی – مقایسه ای، عملکرد طرح آمایش استان سمنان و به نوعی کشور در دستیابی به اهداف مورد نظر کمی و کیفی ارائه شده، مورد نقد و تحلیل و ارزیابی قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان دهنده نوعی عملکرد ضعیف طرح می باشند. عوامل مختلفی نیز در این عدم موفقیت موثر بوده اند که شامل برخی ابعاد ملی و برخی ابعاد منطقه ای می باشند. در مجموع بدلیل برخی ناهماهنگی ها و نارسائی ها در طرح آمایش و بویژه عدم اجرای موثر طرح، مشکلات آمایشی کشور در سطح ملی و منطقه ای از سال1355تا کنون نه تنها بر طرف نشده، بلکه در مواردی تشدید و قوت نیز گرفته است.
ارزیابی توانمندی های ژئوتوریستی شهرستان آذرشهر به روش پرالونگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صنعت سفید (توریسم) در83 درصد از کشورها جزو5 منبع اول درآمدزایی می باشد. ولی با این وجود سهم گردشگری کشور ایران از تولید ناخالص ملی فقط1/0 درصد است. با این که به لحاظ پتانسیل گردشگری در میان10 کشور جهان قرار دارد. لذا ضرورت پرداختن به این مسأله امری بدیهی و با توجه به این مهم، شناسایی، معرفی نواحی و پژوهش در این راستا می تواند به عنوان مهم ترین هدف از این پژوهش مطرح باشد. از این رو در تحقیق حاضر به بررسی و ارزیابی توانمندی های ژئوتوریستی شهرستان آذرشهر به تفکیک هر پدیده پرداخته شده است. روش تحقیق حاضر توصیفی-تحلیلی است. داده های مورد بررسی از مطالعات میدانی و اسنادی جمع آوری شده است و با بهره گیری از روش پرالونگ (Pralong) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. روش پرالونگ بر اساس چهار معیار (اجتماعی- اقتصادی، فرهنگی- تاریخی، علمی و زیبای ظاهری) تحت معادله ی ذیل محاسبه می شود: معیار گردشگری=(معیار اجتماعی-اقتصادی+ معیار فرهنگی- تاریخی+ معیار علمی+ معیار زیبایی ظاهری)/4؛ در این فرمول وزن هیچ کدام از جنبه های عیار گردشگری نسبت به دیگری کم یا زیاد نیست.در مقاله ی حاضر جهت برآورد ارزش ژئوتوریستی پدیده های موجود در محدوده ی مورد مطالعه، پارامترهای زیباشناختی، علمی، فرهنگی- تاریخی و اجتماعی-اقتصادی به تفکیک هر پدیده در ارتباط با ژئومورفولوژی و جنبه های کاربردی آن مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج بررسی حاضر، نشان دهنده ی قابلیت های ژئوتوریستی محدوده ی مورد مطالعه، علی الرغم وجود موانع (فقدان شبکه ی ارتباطی مناسب، کمبود نیروهای انسانی متخصص در راهنمایی توریست، نامناسب بودن تجهیزات اقامتی و رفاهی، نارسایی امکانات و تجهیزات بهداشتی) می باشد. مهم ترین دستاورد این پژوهش ایجاد نگرشی مردمی در راستای گردشگری علمی در موزه های زمین شناسی به صورت علمی است. تا به موازات ایجاد علاقه در بین مردم و جذب گردشگر به نواحی ژئوتوریستی، گامی در راستای توسعه ی پایدار ناحیه ای باشد.
بررسی علل مهاجرت روستاییان و پیامدهای حاصل از آن در شهرستان بوکان (مورد : دهستان ایل گَوَرک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه با تحولات گسترده اقتصادی- اجتماعی و تکنولوژیک از جمله در زمینه ایجاد شبکه های ارتباطی؛ روابط شهر و روستا بسیار گسترده و متنوع شده است. یکی از مهم ترین ابعاد این روابط جریان جمعیت یا بعبارت دیگر مهاجرت از روستاها به سمت شهرها و بالعکس می باشد. این پژوهش که با رویکردی کاربردی و با انجام عملیات پیمایشی انجام گرفته است، هدف از آن بررسی عوامل مؤثر در مهاجرتهای روستایی دهستان ایل گَورک از توابع شهرستان بوکان و نیز پیامدهای فضایی حاصل از اینگونه مهاجرتها در روستاهای مورد مطالعه می باشد. بر این اساس تعداد90 خانوار مهاجر که به شهرهای منطقه کوج نموده اند، انتخاب و مورد پرسشگری واقع شده اند. برای بررسی پیامدهای مهاجرت نیز سه روستای قزل گنبد، گلولان سفلی و قروچای علیا انتخاب و وضعیت روستاها مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. نتایج بیانگر تأثیرگذاری محدودیتهای طبیعی و نیز مسایل اقتصادی– اجتماعی روستاها در افزایش مهاجرتهای روستایی به طور هماهنگ است. گرچه 5/65 درصد از جامعه نمونه نقش نارساییهای اقتصادی موجود در روستاها را مهم ترین عامل در مهاجرت خود بیان داشته اند. در این راستا مهاجرفرستی روستایی، بافت جمعیتی ناحیه را به هم زده است. همچنین مهاجرت افراد در سنین کار، جمعیت روستاهای دهستان ایل گورک را به صورت دو قطبی درآورده است. این کاهش نیرویهای مولد در روستاها در گذر زمان سبب تغییر در الگوی کشت، پایین آمدن راندمان تولید، درآمدزایی و به تبع افزایش نسبی فقر در روستاهای دهستان گردیده است. به لحاظ فرهنگی نیز رفتار مهاجرین سبب تغییر و دوگانگی نسبی در فضای ارزشی روستاییان و به هم زدن بافت سنتی اجتماعی روستاهای مورد مطالعه شده اند.
کاهش میزان جرم خیزی در بازسازی مناطق شهری زلزله زده با رویکرد CPTED با تاکید بر چرخه مدیریت بحران؛ مورد پژوهی: بازسازی شهر بم پس از زلزله سال 1382(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۳۹۱ شماره ۲۹
۳۲۰-۳۰۵
حوزه های تخصصی:
مدیریت بحران در برگیرنده یک سری عملیات و اقدامات پیوسته و پویا است که به طور کلی بر اساس اصول کلاسیک مدیریت شامل برنامه ریزی، سازماندهی، تشکیلات رهبری و کنترل است. مدیریت بحران مجموعه مفاهیم نظری و تدابیر عملی در ابعاد برنامه ریزی جهت مقابله با سوانح هنگام، قبل و بعد از سانحه است. از سویی دیگر، رویکرد CPTED (پیشگیری از جرایم با استفاده از طراحی محیطی) را می توان نوعی رویکرد هدفمند در جهت طراحی کارآمد و هوشمندانه مولفه های محیطی با بکارگیری بهینه محیط مصنوع در کاهش جرائم دانست که بطور موثری در افزایش سرمایه اجتماعی، بهبود کیفیت زندگی و افزایش میزان رضایتمندی شهروندی و در نتیجه بهبود رفاه اجتماعی جامعه تاثیر بسزایی دارد؛ چنانچه رویکرد حاضر این امکان را فراهم می کند تا با طراحی کالبدی شهر از طریق طرح کالبدی ساختمان و طراحی پلان و دسترسی به سایتهای جرم خیز، بتوان از ایجاد محیطهای مناسب برای جرم و جنایت، پرهیز کرد تا بعنوان بازدارنده از ارتکاب جرائم عمل کند. در این مقاله «بازسازی بعد از وقوع بحرانهای طبیعی» مورد توجه است تا با کاهش میزان جرم خیزی در مناطق در حال بازسازی، امکان تقلیل امکان دهی به وقوع جرم از طریق محیط کالبدی فراهم گردد که یکی از مراحل چرخه مدیریت بحران و بازسازی پس از سانحه را شامل می شود. روش تحقیق مقاله حاضر در مرحله تدوین ادبیات نظری، رویکردی تحلیلی و اسنادی است که با بهره گیری از منابع موجود به بررسی و بازنگری این رویکرد می پردازد و در مرحله تدوین و ارائه راهکارها و تاکتیکهای طراحی، روش استدلال منطقی در بستر مطالعات میدانی است که با رجوع به فضاهای شهر بم به ارائه پیشنهاداتی چند در این رابطه می پردازد. نتایج و یافته های تحقیق نشان می دهد که با التفات به چرخه مدیریت بحران و آخرین مرحله مفروض آن؛ بازسازی پس از سانحه، لازم است تا در طراحی شهر و ساختمانهای مسکونی و نیز الگوهای توسعه آتی شهر مواردی چند از قبیل تقویت قلمروهای طبیعی، کنترل دسترسی، نظارت طبیعی، حمایت از فعالیتهای اجتماعی و تعمیر و نگهداری مورد توجه قرار گیرد. در ضمن در پایان مقاله به ارائه تاکتیکهایی در حوزه طراحی شهر و معابر خیابان برای کاهش میزان جرم خیزی بر اساس رویکرد فوق الذکر اشاره شده است.
رویکردی تحلیلی بر تبارشناسی زیبایی شناسی شهری در تعامل با ساختار مدیریتی شهر؛ بررسی و پیمایش جهانی با ارائه راهکارهای راهبردی و اجرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۱ شماره ۳۰
۹۰-۶۹
حوزه های تخصصی:
امروزه فقدان نگاه سیستمی و طرحهای فرادست و جامع نگر در طرحهای توسعه شهری، دیوانسالاری عریض و پراکنده و ناهماهنگ نهادهای رسمی و ذی نفوذ در حوزه مدیریت شهری، عدم آگاهی شهروندان و کاربران اقتصادی- اجتماعی شهری از حقوق خود نسبت به فعالیت و نظارت و مشارکت در روند طراحی و ساخت و ساز شهری، از عمده موانع در مسیر زیباسازی سیما و منظر شهری است. از سویی دیگر، تبیین مفهوم شناختی زیبایی شناسی و ارتباط آن با مقوله زیباسازی و مدیریت شهری طلب می کند تا شاخصها، مولفه ها، قلمرو شناختی و اصول زیباسازی شهری به تفصیل احصاء گردیده و در فرآیند مدیریت شهری مورد استفاده قرار گیرد. این مقاله بر اساس این ضرورت نگارش یافته است که از روش توصیفی و تحلیلی، و روش فراتحلیل و بررسی نمونه های موردی و ابزار گردآوری داده: مطالعات کتابخانه ای و اسنادی بهره برده است. یافته های این تحقیق نشان می دهد که آرایش ساختاری ق وی: تشخیص اصول طراحی و بخشهای مختلف آن مثل معماری برجسته؛ ارتباط آشکار کل به اجزا: از نظر فرم، رنگ، ابعاد، اندازه، کیفیت مواد، گرافیک طرح؛ پیروی از قواعد مشخص طراحی و سبک شناسی: (انسجام طرح)؛ دقت و وضوح عناصر: تغییرات فرم، تضادهای ظاهری، رنگ و نوشتار، تناسبات طراحی؛ هماهنگی: با روش تولید، استفاده کننده، تعمیر و نگهداری؛ طراحی منطقی: انتخاب مواد مناسب، فرآیند تولید و کاربردهای طرح، زیبایی شناسی پرمعنا و با ارزش (بدون آشفتگی بصری)، انگی زش احساس و هوش از مهمترین شاخصها و اصول زیباسازی بشمار می روند. در پایان نیز راهبردها و راهکارهایی در زمینه بهبود وضع موجود ایران ارائه شده است.
بررسی انگیزه های تخلف احداث بنای مازاد بر تراکم ساختمانی در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۱ شماره ۳۰
۱۶۲-۱۴۵
حوزه های تخصصی:
بخش عمده ای از مسائل و ناهنجاری های کلانشهر تهران را می توان به تخلفات ساختمانی نسبت داد که پس از رشد مهاجرت به شهر، رونق ساخت و ساز و رواج فروش تراکم و ضابطه در شهر تهران شدت یافت. پیامدهای وسیع این پدیده و ناکارآمدی شهرداری تهران در کنترل مناسب ساخت و ساز های شهری، پیشگیری از وقوع این تخلف را در شهر تهران، از طریق تعدیل یا حذف علل پیدایش یا گسترش آن ضروری می سازد. در این مقاله با مرور مطالعاتی که تاکنون در زمینه علل وقوع تخلفات ساختمانی انجام شده است، به بررسی علل و انگیزه های اقدام به یکی از انواع مهم تخلف ساختمانی در شهر تهران (تخلف احداث بنای مازاد بر تراکم مجاز) از طریق بررسی ارتباط بین 6 شاخص آگاهی از قوانین و مقررات ساخت و ساز، انگیزه رفع نیاز خانواده از طریق احداث بنای خلاف، انگیزه سود اقتصادی خلاف، سطح درآمد مالکین، تخصص و تجربه سازندگان و کیفیت نظارت بر ساخت و ساز بر یکدیگر و بر تخلف ساختمانی مازاد تراکم پرداخته شد. اطلاعات لازم برای هر شاخص از طریق یک یا چند سوال از 150 نفر از افرادی که برای پرونده تخلف ساختمانی خود به شهرداری مراجعه کرده اند جمع آوری شد و روش همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر برای تحلیل اطلاعات استفاده شد. نتیجه نشان داد که مهم ترین عامل موثر بر تخلف ساختمانی مازاد بر تراکم، کم بودن آگاهی سازنده ساختمان از مقررات و استانداردهای ساختمان است (میزان اثر مستقیم و غیر مستقیم بر این تخلف بر اساس ضریب بتا: 0.616). و پس از آن به ترتیب، سطح درآمد (با ضریب 0.14) و انگیزه رفع نیاز خانواده از طریق احداث یا توسعه غیر قانونی بنا (با ضریب 0.119) با وقوع تخلف مازاد تراکم ارتباط دارند.
تطبیق نظریات جهانی شدن فرهنگ در روستاها بر اساس شاخص های سبک زندگی مطالعه موردی: دهستان براآن جنوبی شهرستان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دانشمندان رشته های گوناگون، تأثیرات جهانی شدن را بر جوامع و گروه ها و افراد بررسی کرده اند تا بتوانند به پیامدهای آن در دگرگون سازی روندهای جهانی پی ببرند. جهانی شدن دارای دو چهره محلی و جهانی است که از یک سو دربرگیرنده توسعه شکل ها و تأثیرات جهانی است، و از سوی دیگر تقویت گروه های محلی را در پی دارد. در این مقاله کوشش شده است تا با توجه به نظریه های موجود در زمینه جهانی شدن فرهنگی، تأثیرات آن بر سبک زندگی روستایی مورد کنکاش قرار گیرد. برای پرداختن به شاخص های سبک زندگی از آثار بوردیو استفاده شده است. مبانی نظری این مقاله نیز سه دیدگاه ""تفاوت های فرهنگی، یکی شدن فرهنگی و پیوندزدن یا درآمیختن فرهنگی"" استوار است که در نهایت توضیح داده شود که کدام یک از آنها می تواند با منطقه مورد مطالعه مطابقت داشته باشد.در این پژوهش، روش تحقیق کیفی با ابزار مصاحبه به کار رفته است. نتایج مطالعه نشان می دهد که در منطقه یاد شده، تفاوت در سبک زندگی را نه در همه گروه ها بلکه عمدتاً در بین دانشجویان و شاخص رسانه ها مشاهده کرد و تأثیرپذیری از رسانه ها بر دیگر جنبه های زندگی آنان نیز سایه انداخته است.
طرح پارک ملی کویر گرمسار، قطب نمونه گردشگری در کشور
حوزه های تخصصی:
بررسی نقش طبیعت گردی و آثار آن در توسعه مناطق روستایی با استفاده از مدل تحلیلی SWOT (مطالعه موردی روستای اورامان تخت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در زمان حاضر گردشگری به عنوان یکی از بزرگ ترین و متنوع ترین صنایع دنیا مطرح است و رشد سریع آن، تغییرات اجتماعی، اقتصادی و محیطی فراوانی را به دنبال داشته است. گردشگری روستایی نیز به عنوان جزئی از این صنعت، می تواند نقش مؤثری در توسعه ملی و به تبع آن توسعه منطقه ای و محلی ایفا کند. در مقاله حاضر به بررسی نقش طبیعت گردی و آثار آن در توسعه مناطق روستایی، با تأکید بر روستای اورامان تخت پرداخته شده است. بدین منظور، بر اساس چارچوب مفهومی و نظری و نیز مطالعات میدانی انجام شده، اقدام به تجزیه و تحلیل داده ها از طریق تکنیک SWOT گردید. مطالعات میدانی این تحقیق شامل مصاحبه و پرکردن پرسشنامه با سه گروه بود: خانوارهای ساکن در روستای اورامان تخت، و گردشگران و مسؤلان نهادهای مرتبط با گردشگری شهرستان سروآباد. نتایج تحلیل نشان می دهد که در منطقه مورد مطالعه، مؤلفه چشم اندازهای زیبا و منحصر به فرد روستا به همراه باغ ها و فضاهای سبز مهم ترین نقطه قوت بوده است، مؤلفه فقدان برنامه ریزی و سرمایه گذاری دولتی در این منطقه عمده ترین نقطه ضعف آن، مؤلفه توجه بیشتر مسئولان به برنامه ریزی و سرمایه گذاری در منطقه مهم ترین فرصت بیرونی، و سرانجام مؤلفه نبود مدیریت آگاه به موضوعات اکوتوریستی عمده ترین تهدید خارجی بوده است. بر همین اساس بدل ساختن هر نقطه ضعف به قوت و نیز تبدیل تهدیدها به فرصت ها می تواند منجر به افزایش اشتغال و درآمد به همراه حفظ محیط-زیست و در نهایت توسعه پایدار منطقه گردد.
تحلیلی بر روند تغییرات نابرابری های ناحیه ای و سطوح توسعه با استفاده از تکنیک های برنامه ریزی و تعیین سطوح توسعه یافتگی شهرستان ها ی استان اردبیل(1385-1365)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نابرابری فضایی یا نابرابری منطقه ای نوعی از نابرابری است که از پیامدهای منفی ویژه ای برخوردار است. چنین نابرابری بهترین بهره گیری از فضا را از جامعه گرفته و سبب گرد آمدن جغرافیایی عدم برخورداری شده و تخصیص مناسب و برنامه ریزی شده منابع را در فضا ناممکن ساخته و نقش فراوانی در مهاجرت های برنامه ریزی نشده دارد و در نهایت فرایند توسعه یافتگی متوازن را با مشکلاتی مواجه می سازد. هدف این تحقیق بررسی وضعیت شهرستان ها ی استان اردبیل از لحاظ وجود یا عدم وجود تعادل بین آن ها از بعد برخورداری از شاخص های توسعه، پی بردن به چگونگی عدم تعادل در صورت وجود بین شهرستان ها و شناسایی مناطق برخوردار و محروم در استان و تعیین اولویت های برنامه ریزی در راستای کاهش فاصله بین شهرستان ها و ایجاد تعادل های منطقه ای در استان بوده و بر این فرضیه استوار است که سطوح توسعه یافتگی بین شهرستان ها ی استان اردبیل از الگوی متوازنی برخوردار نبوده و عدم تعادل های ناحیه ای در استان وجود دارد. برای بررسی این موضوع با استفاده از آمار و اطلاعات موجود حاصل از نتایج تفصیلی سرشماری های عمومی نفوس و مسکن مربوط به سال های1365،1375و1385شهرستان ها ی استان اردبیل،40شاخص متعدد در زمینه های اقتصادی، فرهنگی، زیربنایی و بهداشتی-درمانی استخراج شده و با استفاده از تکنیک های تحلیل منطقه ای نظیر تاکسونومی عددی، ضریب تغییر ویلیامسون و ضریب آنتروپی، نابرابری های منطقه ای بین شهرستان ها ی استان بررسی گردید. نتیجه به دست آمده نشان داد شهرستان اردبیل طی مدت مورد مطالعه به دلیل مرکزیت اداری و سیاسی از لحاظ تمام شاخص های توسعه ای به کار رفته، موقعیت بهتری داشته است و برخوردارترین شهرستان بوده و شهرستان ها ی مغان و نیر محروم ترین شهرستان ها ی استان بوده اند و از مجموع نه شهرستان استان، شهرستان اردبیل از حد متوسط توسعه برخوردار بوده و شهرستان ها ی خلخال، پارس آباد، نمین، کوثر، مشکین شهر و بیله سوار شهرستاهای محروم و شهرستان ها ی نیر و مغان نیز شهرستان ها ی خیلی محروم بوده اند و برنامه ریزی در جهت کاهش عدم تعادل های منطقه ای در استان امری ضروری و اجتناب ناپذیر می باشد.
تحلیل پهنه های مناسب توسعه اکوتوریسم دراستان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موقعیت جغرافیایی، شرایط توپوگرافی و تنوع آب و هوایی سبب شده است که استان زنجان به عنوان استان چهارفصل معروف گردد. شرایط کم نظیراکولوژی، پوشش مرتعی و جنگلی، منابع آب زیاد، حیات وحش وشکارگاه های متعدد، مناطق حفاظت شده، غارها، آبشارها وچشمه سارها و ده ها چشم انداز طبیعی زیبا و منحصر به فرد می تواند این استان را به عنوان یکی از قطب های مهم گردشگری شمال غرب کشور مطرح نماید. در این تحقیق با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی، پتانسیل پهنه های مناسب فعالیت های اکوتوریستی، نطیر: کوهنوردی، دامنه نوردی، ورزش های زمستانی و اسکی، ورزش های آبی و ماهیگیری، طبیعت درمانی، وطبیعت گردی بررسی ومشخص گردید. به همین منظور، لایه های اطلاعاتی مورد نیاز، شامل نقشه های سطوح ارتفاعی، شیب و جهت شیب، سطوح آبی و رودخانه ها، چشمه های معدنی و پوشش گیاهی تهیه گردید. سپس با تلفیق و همپوشانی لایه های اطلاعاتی در محیط GIS با استفاده ازمدلAHP پهنه های مناسب توسعه اکوتوریسم استان زنجان مشخص شد. نتایج این مطالعه نشان می دهد که بیش از30 درصد وسعت استان، دارای پتانسیل مطلوب برای انواع فعالیت های اکوتوریستی است.
سطح بندی و سنجش درجه توسعهیافتگی شهرستان های استان مازندران با استفاده از مدل تحلیل عاملی و تحلیل خوشه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی منطقه ای با هدف توسعه و کاهش نابرابری از موضوع های مهم در کشورهای در حال توسعه محسوب می شود، لازمه برنامه ریزی منطقه ای، شناسایی جایگاه مناطق نسبت به یکدیگر از لحاظ توسعه است. کاهش نابرابری در بهره مندی از منابع، دست آوردها و امکانات جامعه یکی از مهمترین معیارهای توسعه به شمار می آید. مفهوم توسعه علاوه بر رشد در همه جهات، توزیع متعادل را نیز در بر می گیرد، توزیع متعادل امکانات و خدمات، گامی در جهت از بین بردن تفاوت های ناحیه ای و پراکندگی متناسب جمعیّت در سطح منطقه است. توسعه متوازن فضاهای جغرافیایی، نیازمند بررسی دقیق و همه جانبه مسایل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و شناخت نیازهای جامعه و بهبود آنهاست. به همین جهت از جمله معیارهای معمول در برنامه ریزی منطقه ای، سطح بندی نواحی بر اساس برخورداری از شاخص های مختلف توسعه است. در پژوهش حاضر سعی شده با بهره گیری از دو تکنیک تحلیل عاملی و تحلیل خوشه ای و استفاده از 88 شاخص توسعه در زمینه های (اقتصادی، اجتماعی، آموزشی، بهداشتی و درمانی، کشاورزی و ... ) به تعیین و تحلیل سطوح توسعه شهرستان های استان مازندران پرداخته شود. رویکرد حاکم بر این پژوهش توصیفی، تحلیلی و از نوع کاربردی – توسعه ای است. یافته های پژوهش نشان می دهد که بین شهرستان های استان به لحاظ شاخص های توسعه اختلاف وجود دارد و نتیجه به کارگیری تکنیک تحلیل عاملی، شهرستان ها را در 5 سطح بسیار برخوردار، برخوردار، نسبتاً برخوردار، محروم و بسیار محروم قرار داده که شهرستان های سوادکوه و رامسر به ترتیب با امتیاز 93/1 و 83/0 در سطح بسیار برخوردار و شهرستان های نکاء و گلوگاه به ترتیب با امتیاز 12/1- و 85/0- در سطح بسیار محروم واقع شده اند. نتایج نشان می دهد که 5/12 درصد شهرستان ها در سطح بسیار برخوردار، 75/18درصد درسطح برخوردار، 75/18درصد در سطح نسبتاً برخوردار، 5/37 درصد در سطح محروم و 5/12درصد در سطح بسیار محروم قرار گرفته اند. با استفاده از تکنیک تحلیل خوشه ای و ترسیم نمودار دندروگرام، شهرستان های استان در 5 گروه همگن طبقه بندی شده اند.