فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۶۱ تا ۱٬۷۸۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، مقایسة کیفیت زندگی در دو بافت قدیمی (محلة قطارچیان) و جدید (محلة ظفریه) شهری سنندج و شناسایی مؤلفه های مؤثر بر بهبود کیفیت زندگی در هردو بافت است. در این پژوهش، با تأکید بر بعد ذهنی کیفیت زندگی، میزان رضایتمندی ساکنان دو محله انتخابشده با استفاده از شاخص های کیفیت زندگی ارزیابی میشود. مدل نظری ارائه شده، براساس چارچوب دیدگاه تحقیقات تجربی و با توجه به میزان رضایتمندی بنا شده است. به منظور ساختاربندی و ایجاد درخت ارزش کیفیت زندگی، از روش کل به جزء (بالا به پایین) استفاده شده که در چهار سطح تنظیم شده است. برمبنای سنجه های سطح آخر، پرسشنامهای با 45 سؤال تدوین شد و کیفیت زندگی شهری، براساس طیف پنجگزینه ای لیکرت توسط ساکنان ارزیابی شد. میزان آزمون آلفای کرونباخ (91/0) نیز روایی پرسشنامه را تا حد زیادی تأیید می کند. اطلاعات استخراجشده از پرسشنامه، به روش تحلیل رگرسیون چندمتغیره، آزمون تی و آزمون همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل شد. براساس نتایج، فرضیة پژوهش مبنیبر مطلوب تربودن کیفیت زندگی در بافت جدید تأیید شد و میانگین امتیاز رضایتمندی ساکنان محلة قطارچیان (با میانگین 2/72) و محلة ظفریه (با میانگین 3/44)، میزان تفاوت رضایتمندی ساکنان دو محله را آشکار ساخت. در بررسی سایر فرضیهها، معناداری تأثیر دو عامل کیفیت محله و مسکن بر میزان رضایت از کیفیت زندگی، تأیید و معناداری تأثیر وضعیت اجتماعی- اقتصادی ساکنان بر میزان رضایتمندی از کیفیت زندگی شان رد شد.
اشاره ای به خصلت میان دانشی آمایش سرزمین و جایگاه آن در جغرافیا
حوزه های تخصصی:
تحلیل تأثیر تقاضای اجتماعی بر کاربری اراضی روستاهای شهرستان تنکابن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نواحی روستایی عرصه ای است که تقاضای زیادی برای کاربری اراضی آن وجود دارد، روستا منبعی شکننده و آسیب پذیر در برابر تغییرات محیطی و انسانی است و با توجه به محدودیت زمین و ارزش معیشتی آن در نواحی روستایی، در صورت بهره گیری از زمین های موجود و استفاده ی آن در ساخت و سازهای غیر اصولی و بی رویه، آنگاه برای احداث اماکن خدماتی و ضروری در نواحی روستایی با کمبود زمین مواجه خواهیم شد.
در نواحی روستایی شهرستان تنکابن بسیاری از اراضی که معیشت روستاییان بر آن متکی است، با افزایش تقاضا برای ساخت و ساز از باغات و مزارع حاصل خیز به کاربری مسکونی و کاربری های وابسته به آن تبدیل شده است، اما محرک اصلی این فرایند مجموعه انگیزه هایی است که به صورت تقاضا از طرف بومیان روستا و غیر بومیان مطرح شده است. جاذبه های جغرافیایی از لحاظ طبیعی و انسانی در روستاها، باعث افزایش تقاضا برای زمین و تغییر کاربری اراضی و چشم اندازهای روستاها شده است. این تحقیق درصدد است، به تحلیل تأثیر تقاضای اجتماعی بر کاربری اراضی در روستاهای شهرستان تنکابن با روش توصیفی- تحلیلی بپردازد. جمع آوری اطلاعات و داده های مورد نیاز از طریق مطالعات کتابخانه ای، منابع اسنادی، پیمایشی و تکمیل پرسشنامه است. تجزیه و تحلیل اطلاعات از طریق نرم افزار spss انجام شده است.
نتایج نشان داد با عنایت به میانگین پاسخ های به دست آمده، تأثیر عناصر طبیعی و انسانی بر تقاضای اجتماعی و کاربری اراضی به طور یکسان بوده است و تغییرات کاربری اراضی ناشی از تقاضای افراد غیر بومی، بیشتر از تقاضای افراد بومی در روستاهای شهرستان تنکابن مؤثر می باشد و با توجه به سطح معناداری محاسبه شده در ناحیه آلفای 0.05می توان ادعا نمود، توافق معناداری در این زمینه بین پاسخ گویان وجود دارد.
مکان یابی محل دفن پسماند با استفاده از منطق فازی در GIS و مدل تحلیل فرایند شبکه ای فازی (FANP) (مطالعه موردی: شهرستان علی آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مکان یابی مناسب محل دفن پسماند های شهری از به وجود آمدن معضلات زیست محیطی در اطراف شهرها جلوگیری می کند. انتخاب مکان مناسب برای دفن پسماند نیازمند در نظر گرفتن عوامل متعددی است که با توجه به گستردگی و پیچیدگی عوامل مؤثر در مکان یابی، ضرورت استفاده از فناوری های اطلاعات مکانی و تلفیق آن با سایر امور مدیریتی و برنامه ریزی مطرح می شود. به این منظور، به کارگیری سیستمی یکپارچه متشکل از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و روش های تصمیم گیری چند معیاره (MCDM) ابزار مناسبی برای مکان یابی دفن پسماند هستند. در این تحقیق برای تعیین مکان های مناسب دفن پسماند شهرستان علی آباد از معیارهای فاصله از جاده، شیب، ارتفاع از سطح دریا، کاربری، میزان بارش، فاصله از گسل، فاصله از آب های سطحی، فاصله از مناطق حفاظت شده، زمین شناسی، فاصله از شهر و فاصله از روستا استفاده شد. نقشه های مربوط به هر یک از لایه ها در محیط Idrisi استانداردسازی و به صورت فازی تهیه گردید، در ادامه برای وزن دهی و تلفیق لایه ها از تحلیل فرایند شبکه ای فازی (FANP) و GIS استفاده شد و نقشه های نهایی به پنج روش gamma، And، Or،Sum و Productتهیه شد. سپس نقشه های مناسب مکان یابی دفن پسماند انتخاب شدند و هرکدام از آن ها به چهار طبقه مناسب، متوسط، ضعیف و خیلی ضعیف طبقه بندی گردید و طبقه مناسب روش های انتخابی لکه بندی شدند. روش هایی که میزان مساحت لکه های آن ها از میزان مساحت لازم برای دفن پسماند برای جمعیت تخمینی ۲۰ سال آینده شهرستان علی آباد کمتر بود، حذف شد. درنهایت روش های And و gamma با عدد ۹/۰ مکان مناسب دفن پسماند برای یک دور زمانی ۲۰ ساله را مشخص کردند.
بررسی جغرافیایی جرایم در بخش مرکزی شهرها مورد مطالعه: بزه قاچاق و سوء مصرف مواد مخدر در بخش مرکزی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تهران به عنوان بزرگترین کلانشهر کشور به سبب شرایط خاص کالبدی، جمعیتی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی از بالاترین نرخ بزهکاری در بین شهرهای کشور برخوردار است. در بخش مرکزی این شهر که به طور تقریبی بر منطقه 12 و بخشی از منطقه 11 شهرداری تهران منطبق است، نسبت وقوع جرایم بسیار بیشتر از سایر مناطق است. هدف مقاله حاضر شناسایی نحوه توزیع فضایی نوع و میزان جرایم مرتبط با مواد مخدر در محدوده بخش مرکزی تهران و بررسی عوامل مکانی و کالبدی تسهیل کننده ارتکاب جرایم در این محدوده از شهر است. روش پژوهش ترکیبی از روش های توصیفی، تحلیلی است و برای شناسایی الگوهای فضایی بزهکاری از آزمون های آماری مرکز متوسط، بیضی انحراف معیار، آزمون خوشه-بندی، روش درون یابی و تخمین تراکم کرنل در محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش به صورت تمام شماری (بدون استفاده از روش های نمونه گیری) از پرونده های کیفری نیروی انتظامی و واحدهای اجرایی مرتبط فرماندهی انتظامی تهران بزرگ از تاریخ 1/1/87 لغایت 30/11/87 استخراج گردیده است. بدین ترتیب جامعه آماری مطالعه حاضر مجموعه جرایم ارتکابی قاچاق و سوءمصرف مواد مخدر است که در دوره زمانی پژوهش (فروردین تا اسفند 87) در محدوده بخش مرکزی شهر تهران به وقوع پیوسته است. نتیجه پژوهش نشان می دهد پراکندگی جرایم مورد بررسی در بخش مرکزی تهران از الگوی فضایی خوشه ای پیروی می کند، به این معنی که محل های خرید و فروش و سوءمصرف مواد مخدر تحت تأثیر ویژگیهای ساختاری و کالبدی این بخش و قرار گیری ایستگاههای مترو و راه آهن در این بخش تأثیر پذیرفته است. همچنین تفاوت در ساختار اجتماعی و اقتصادی ساکنین این محدوده، الگوی مصرف انواع مواد مخدر را تحت تأثیر قرار داده است. بنابراین ساماندهی و توانمند سازی کالبدی این بخش از شهر تهران جهت مقابله با ناهنجاری های اجتماعی مورد بررسی در کنار اتخاذ سیاست های پیشگیرانه اجتماعی و فرهنگی یک ضرورت محسوب می شود.
کاربرد فرایند تحلیل شبکه ای (ANP) در برنامه ریزی توریسم مطالعة موردی: ناحیة کوهستانی غرب گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دسترسی به جاذبه ها و رتبه بندی مقاصد گردشگری از ابعاد مهم برنامه ریزی توسعة توریسم به شمار می آید. در مقالة حاضر با استفاده از روش RDS از طریق منابع کتابخانه ای و با نظرسنجی از نمونة آماری مبتنی بر روش کوکران و روش نمونه گیری ساده، کاربرد فرایند تحلیل شبکه ای ANP در برنامه ریزی توریسم غرب گیلان بررسی شده است. در پژوهش حاضر با استفاده از روش ANP به کمک نرم افزارSuper Decisions ضمن مطالعة جاذبه های توریستی ناحیة کوهستانی غرب گیلان، جاذبه ها و مقاصد توریستی این منطقه نیز رتبه بندی شده است. برای این منظور، مؤلفه های اکوتوریستی، آثار تاریخی، سبک معیشت نیمه نومادیزم و وضعیت زیرساخت ها از مهم ترین شاخص های رتبه بندی مقاصد گردشگری انتخاب شدند. سپس با تحلیل و ارزیابی معیارها در مدل فرایند تحلیل شبکه ای، هفت گزینه از میان نواحی کوهستانی غرب گیلان پیشنهاد شدند، که به ترتیب عبارت اند از روستاهای آق اولر با 23/38 درصد، سراگاه با 23/34 درصد، سوباتان با 16/8 درصد، رندانه با 05/6 درصد، لومه دشت با 54/5 درصد، دشت دامان با 97/4 درصد و حیران با 80/2 درصد از درجة اهمیت.
نقش سرمایه اجتماعی در توسعه شهری با تاکید بر کیفیت زندگی نمونه موردی شهر زنجان
حوزه های تخصصی:
رشد سریع شهر و شهرنشینی و افزایش جمعیت شهری در کشور یکی از مشکلات شهرها می باشد. یکی از راه حل های که امروزه، می تواند از مشکلات شهری بکاهد تقویت نقش سرمایه های اجتماعی در جوامع شهری می باشد این مفهوم به عنوان یکی از عوامل تقویت کننده روابط جمعی، شبکه ها و انسجام بخش «میان انسان ها»، «انسان ها و سازمان ها» و «سازمان ها با یکدیگر» در توسعه شهری محسوب می شود و زیربنای توسعه فرهنگی، اقتصادی، سیاسی یک شهر، کلان شهر و حتی یک کشور را تشکیل می دهد. هدف از این پژوهش بررسی نقش سرمایه های اجتماعی در توسعه شهر زنجان می باشد و در پی پاسخ گویی به این سوال می باشد:آیا سرمایه اجتماعی توانسته است منجر به بهبود کیفیت زندگی در منطقه مورد مطالعه شود. نوع تحقیق کاربردی و روش مورد استفاده توصیفی- تحلیلی می باشد. برای گردآوری داده ها از روش کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه، مشاهده و مصاحبه) استفاده شده و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش های (t تک نمونه ، فریدمن، اسپیرمن و تحلیل مسیر)استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که عامل های اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی، انسجام اجتماعی، سرمایه گذاری اجتماعی و ناهنجاری های اجتماعی به عقیده مردم بیشترین تاثیر بر توسعه شهری و کیفیت زندگی شهر زنجان داشته است که در این بین بیشترین تاثیر مربوط به میزان اعتماد اجتماعی با 63/38 درصد و کمترین عامل مربوط به ناهنجاری های اجتماعی با 2/4 درصد بوده است.
سنجش رضایت مردم از خدمات رفاه عمومی در نظام کاربری اراضی شهری(مطالعه موردی: مناطق 14، 15 و 16 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کیفیت و کمیت خدمات رفاه عمومی یکی از مهم ترین شاخص های سنجش برخورداری و یا عدم برخورداری یک منطقه از امکانات و تسهیلات خصوصا در ارتباط با کاربری اراضی شهری است. در این رابطه ویژگی و خصوصیت اصلی یک منطقه شهری در میزان امنیت و رفاهی است که برای ساکنان آن به همراه می آورد. در این زمینه نقش سرانه های شهری بسیار حیاتی است. در حقیقت در یک منطقه شهری، سرانه های بالا به معنای برخورداری بیشتر و تراکم کمتر است. در این پژوهش برای سنجش رفاه عمومی از خدماتی که نقش مهمی در رضایت مردمی دارند از جمله شاخص های آموزشی، فضای سبز، فرهنگی، مذهبی، بهداشتی-درمانی، ورزشی و توریستی در سه منطقه 14، 15 و 16 شهرداری تهران استفاده شده است. در ادامه جهت سنجش رضایت مردمی از آزمون آنوا و نیز از مدل ویکور برای رتبه بندی بهره جسته شده است. نتایج تحقیق نشانگر آن است که منطقه 16 با کسب امتیاز 1 دارای حداکثر برخورداری از خدمات رفاه عمومی و منطقه 14 با امتیاز 0 دارای حداقل و منطقه 15 نیز در بین سه منطقه با کسب 46/0 امتیاز در حد متوسط برخورداری قرار دارد. از جمله مهم ترین کاربری هایی که در کسب بیشترین رتبه در منطقه 16 موثر بوده است می توان به فرهنگسرای بهمن، بیمارستان های فرامنطقه ای آیت الله کاشانی، تختی و امیرالمومنین و ورزشگاه کارگران و مرغوبکار اشاره نمود. کمبود زمین های ساخته نشده جهت توسعه آتی، تراکم بالای جمعیت در بافت های مسکونی از جمله عوامل کسب امتیاز کم منطقه 15 و امتیاز 0 در منطقه 14 می باشند.
بازدارنده های طبیعی و انسانی توسعه در بخش مرکزی شهرستان اصفهان
حوزه های تخصصی:
مهاجرتهای روستایی و علل و پیامدهای آن؛ نمونه: استان سیستان و بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اصولا افزایش طبیعی جمعیت و در واقع رشد عرضه نیروی کار درنواحی روستایی بیشتر از نواحی شهری است؛ این امر باعث شده که بهره دهی روستایی کاهش یابد و تفاوت درآمدهای روستایی و شهری بیش از پیش معنا دارشود و در نتیجه برشتاب مهاجرت به شهرها افزوده گردد.در سیستان و بلوچستان عواملی از قبیل رکود اقتصادی در روستاها، بیکاری تعداد زیادی از نیروی مازاد بخش کشاورزی، عدم گسترش مناسب زیر ساختهای خدمانی در روستاها، خشکسالی و سیلابهای پی در پی درمنطقه از یک سو و وجود زمینه های اشتغال و درآمد نسبی بهتر در شهرها، امکان اشتغال و فعالیت در آن سوی مرز (پاکستان و کشورهای حاشیه خلیج فارس) و غیره بر شدت مهاجرتهای روستایی در دهه های اخیر دامن زده است؛ چنان که از سال 1345 تاکنون بیش از 000/600 نفر فقط از سیستان به خارج از منطقه مهاجرت کرده اند. این روند پیامدهای متعددی بر مبدا و مقصد مهاجرت در پی داشته است؛ که از آن جمله می توان به خالی شدن بسیاری از روستاها از سکنه، به انفعال کشیده شدن جمعیت باقیمانده در روستاها، گسترش حاشیه نشینی شهری، دامن زدن به ناهنجاریهای اجتماعی و اخلاقی در شهرها، عدم پویای اقتصاد ملی و منطقه ای و در مجموع عدم توسعه شهری و روستایی مناسب در منطقه، اشاره نمود.بمنظور تعدیل روند مهاجرتهای روستایی در این استان بایستی به نکات زیر توجه کرد؛1- ضرورت کاهش عدم تعادل فرصت های اشتغال در شهر و روستا2- تامین نیازهای اساسی و خدمات زیر بنایی در نواحی روستایی3- توسعه و توجه بیش از پیش به بخش کشاورزی در منطقه4- گسترش صنایع کوچک، کاربر و صنایع جنبی فعالیتهای کشاورزی در استان5- تامین سرمایه و جهت دهی سرمایه های کوچک در بخش تولید و توسعه روستایی
ارائه مدلی برای ناحیه بندی پهنه های شهری به کمک الگوریتم ناحیه بندی خودکار (AZP)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دو مسئله اساسی در منطقه بندی شهرها مطرح است. به دلیل پیچیدگی های محیط های شهری، روش های مرسوم راهگشای این مسائل نیستند؛ بنابراین، در پژوهش حاضر، با استفاده از الگوریتم AZP به ارائه راهکاری برای این مسائل و پیاده سازی آن در یک منطقة شهری (زنجان) پرداخته می شود. روش های خوشه بندی فضایی (مانند AZP) در سال های طولانی توسعه یافته اند و با ترکیب و معاوضة واحدهای پایه فضایی (مانند محله های شهری، همسایگی ها، واحدهای مصنوعی چهارگوشه و...)، به همراه بهینه سازی توابع هدف، همگنی نواحی و فشردگی شکل فیزیکی، ناحیه یا منطقه را شکل می دهند. برای آزمودن بهینگی منطقه بندی حاصل، از لحاظ همگنی و فشردگی، پارامترهای فشردگی و همگنی برای چندین شاخص، به عنوان نمونه یک بار برای منطقه بندی حاصل از الگوریتم AZP و یک بار برای منطقه بندی طرح تفصیلی شهر زنجان محاسبه شدند. برای ارزیابی همگنی در سطح سراسری، از آماره موران I و برای ارزیابی شکل فیزیکی ناحیه بندی ها از پارامتر فشردگی استفاده شد. مطابق نتایج، از 13 شاخص مورد استفاده، 12 مورد دارای الگوی توزیع تصادفی اند و تنها یک شاخص، الگوی اولیه را حفظ کرده است. همچنین ناحیه بندی از لحاظ ایجاد مناطق همگن، کارایی مناسبی دارد؛ علاوه بر این ها، نواحی ایجادشده، بسیار فشرده تر از نواحی منطقه بندی شده در طرح تفصیلی شهر زنجان است.
تحلیل تغییرپذیری وضعیت گردشگری شهرهای واقع در اطراف دریاچه ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت صنعت گردشگری، علاوه بر عوامل فرهنگی، اجتماعی و سیاسی، عوامل محیطی نیز نقش مهمی را در توسعه گردشگری و هم چنین جذب گردشگر ایفا می کنند. تغییرات اقلیمی می تواند بر چگونگی انتخاب مقصد از سوی گردشگران تأثیر بسیار زیادی داشته باشد. دریاچه ارومیه یکی از پدیده های نادر جهانی بوده و از قابلیت های فراوانی برای ارائه الگویی موفق از گردشگری پایدار برخوردار است. در این مطالعه به بررسی اثرات تغییر اقلیم بر پتانسیل های توریستی شهرهای واقع در دریاچه ارومیه با استفاده از روش های توصیفی، تحلیلی و پیمایشی پرداخته می شود. با شناخت این توانمندی ها و محدودیت ها، برنامه ریزی برای گردشگری استان روند بهتری به خود می گیرد، که بهبود بخشیدن به این روند می تواند هم به پیشرفت بعد گردشگری و هم به بعد اقتصادی منطقه به گونه مستقیم و غیر مستقیم کمک نمایید. جهت اولویت بندی شهرهای مورد مطالعه از تکنیک تاپسیس استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که: بدنبال بحران زیست محیطی و پسروی آب دریاچه ارومیه شاهد کاهش جذابیت مناطق مورد توجه گردشگری فعلی و جابجایی مکانی اولویت های گردشگری به جنوبی ترین مناطق شهری دریاچه ارومیه به ترتیب شامل شهرستان های بوکان، تکاب و شاهین دژ می باشیم.
ارزیابی توسعه پایدار گردشگری در مناطق روستایی حاشیه کلان شهر تهران (مورد مطالعه: روستای آهار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه موضوع پایداری سرلوحه تمامی فعالیت ها و برنامه های توسعه ازجمله گردشگری روستایی است. ازاین رو اندیشمندان بارها بر ارزش ها و اهداف سه گانه توسعه پایدار تأکید کرده اند که دربرگیرنده ابعاد زیست محیطی و اقتصادی و اجتماعی فرهنگی است. آنان به صراحت بیان داشته اند که دستیابی به توسعه پایدار بدون هم گرایی در ابعاد مذکور و تلفیق آن ها با یکدیگر، امری محال خواهد بود. بنابراین در این مقاله سعی شد از طریق مصاحبه با گروه هایی که نقش حیاتی در فرایند توسعه گردشگری روستای آهار دارند، ابعاد گردشگری پایدار و هم گرایی یا کارکردهای مشترک بین آن ها واکاوی شود. روش پژوهش حاضر کیفی و هدف آن کاربردی بود. اطلاعات این تحقیق از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته و عمیق از چهار گروه ذی نفع کلیدی گردشگری، یعنی مدیران محلی، گردشگران، مهاجران و ساکنان بومی به دست آمد که از طریق ماتریس قدرت علاقه انتخاب شده بودند. روش نمونه گیری هدفمند این مطالعه از نوع گلوله برفی بود. یافته های پژوهش نشان داد گردشگری در روستای آهار در هر سه بُعد اقتصادی و اجتماعی فرهنگی و زیست محیطی پایداری لازم را نداشت؛ به طوری که ارتباط و تعادلی بین ابعاد سه گانه توسعه پایدار گردشگری در روستای بررسی شده یافت نشد. به نظر می رسد ناپایداری فعالیت های گردشگری در روستای مطالعه شده به این علل باشد: ضعف ساختاری، نبود درک صحیح ذی نفعان از توسعه پایدار، فقدان آموزش های لازم، موانع قانونی بسیار و برقرارنکردن تعادل بهینه بین منافع ذی نفعان.
سطح بندی سرمایه های معیشتی در روستاهای گردشگری کوهستانی مورد: دهستان بالا طالقان در شهرستان طالقان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فقر از مهم ترین چالش هایی است که جوامع به ویژه جوامع روستایی با آن مواجه بوده و ازاین رو رویکردهای مختلفی برای کاهش و ریشه کن کردن فقر مطرح شده است. از رویکردهای مشهور در این رابطه، رویکرد معیشت پایدار است که در دهه 1980 مطرح شد. ابزارهای مختلفی برای دستیابی به اهداف این رویکرد مدنظر بوده که گردشگری به عنوان جدیدترین این ابزارها توجه زیادی را به خود جلب نموده است. در این مقاله بُعد سرمایه های معیشتی یعنی سرمایه های انسانی، طبیعی، اجتماعی، اقتصادی و نهادی در ارتباط با فعالیت های مرتبط با گردشگری بررسی شده است. برخی از نواحی روستایی با توجه به قابلیت های طبیعی که دارد، توانسته به عنوان جامعه میزبان گردشگران عمل نموده و از این طریق در وضعیت معیشتی خود تغییرات زیادی را به وجود آورد. جامعه ی مورد مطالعه در این مقاله، 10 روستای گردشگرپذیر دهستان بالا طالقان در شهرستان طالقان است که از این تعداد روستا، تعداد 297 نفر که سرپرست خانوار نیز بودند، به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. برای دستیابی به اهداف از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و از مطالعات اسنادی و کتابخانه ای و روش میدانی در چارچوب پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. روایی پرسشنامه با استفاده از نظرات 20 نفر از متخصصین که در زمینه برنامه ریزی روستایی، گردشگری، گردشگری روستایی و توسعه ی روستایی فعالیت داشته اند، تأیید و پایایی ابزار نیز با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ تأیید شده که مقدار آن برابر با 0.83 به دست آمده است. همچنین برای وزن دهی به شاخص ها از مدل فولر سلسله مراتبی و برای رتبه بندی و تعیین وضعیت روستاها از مدل ORESTEاستفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که وضعیت سرمایه های معیشتی روستائیان ناشی از فعالیت های گردشگری در روستاهای مورد مطالعه مساعد نیست، با این وجود روستای گلیرد نسبت به سایر روستاها وضعیت مناسب تری را دارا بوده است.
تحلیلی بر عوامل طبیعی مؤثر در پراکنش و استقرار سکونتگاه های روستایی در شهرستان سیرجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیدایش سکونتگاه های بشری همواره بر پایه ی عوامل طبیعی مانند آب و خاک مناسب استوار بوده است و روستاها به عنوان اولین شکل از حیات جمعی انسان در یک عرصه طبیعی از ویژگی های متعدد طبیعی، اقتصادی و ... تأثیر می پذیرند. عواملی همچون ارتفاع از سطح دریا، شیب، دما و بارش بسترهای طبیعی مؤثر در پراکنش و توزیع سکونتگاه های روستایی می باشند که برخی از آنها نقش موثرتری در این زمینه ایفا می کنند. این پژوهش با هدف بررسی وضعیت استقرار سکونتگاه های روستایی شهرستان سیرجان، بر حسب معیارهای طبیعی صورت گرفته است. به منظور دستیابی به اهداف پژوهش، 5 معیار طبیعی شامل ارتفاع، شیب، جهت شیب و عناصر اقلیمی (بارش و دما) به عنوان عوامل مؤثر در استقرار سکونتگاه ها انتخاب شده و با استفاده از روش های آماری در محیط GIS و شاخص موران مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج تحقیق نشان می دهد که 5/48 درصد روستاهای این شهرستان در طبقات ارتفاعی1800- 1581 متر قرار دارند که این امر زمینه ی لازم برای کشاورزی منطقه را فراهم و در تنوع فعالیت های اقتصادی و معیشت ساکنان تأثیر گذاشته است. همچنین با توجه به گرایش مکان گزینی روستاها در مناطق با شیب مناسب، 95 درصد روستاهای این شهرستان در طبقه شیب 10- 0 درصد استقرار یافته اند و به علت وجود شرایط محیطی مناسب بویژه خاک حاصلخیز، شاهد تولید پسته به عنوان کشت غالب در این منطقه می باشیم. در نتیجه با توجه به عدم همبستگی معنادار عوامل طبیعی در مکان گزینی مناطق روستایی، با استفاده از شاخص موران که از توابع خود همبستگی فضایی جهت استخراج الگوی توزیع می باشد، توزیع فضایی نقاط روستایی منطقه مورد مطالعه از نوع خوشه ای است که در این خصوص ضریب موران مثبت و برابر با 35/0 بوده که در سطح اطمینان 1 درصد معنادار می باشد.
لزوم مشارکت پلیس در برنامه ریزی شهری
حوزه های تخصصی:
بررسی و تعیین درجه توسعه یافتگی شهرستانهای استان ایلام
حوزه های تخصصی:
طرح مطالعات روستایی
حوزه های تخصصی:
مطالعات روستایی به دلیل اهمیت زیاد آن در قالب بحث های "سازمان فضای زندگی" در مجموعه مطالعات جغرافیایی که امروزه از طرف جغرافیدانان‘ با علاقه دنبال می شود‘ جایگاه ویژه ای کسب کرده است. ده یا روستا که کوچکترین واحد اداری در تقسیمات کشوری است‘ به دلیل برخورداری از وحدت کامل جغرافیایی که در بین واحدهای اداری – سیاسی (این ویژگی تقریباً منحصربه روستا است.) در سلسله مطالعات ناحیه ای‘ اعتبار جغرافیایی خاص پیدا کرده است. به همین دلیل‘ مطالعه جغرافیایی ده یعنی تحقیق روستا از نظرگاه جغرافیا و با تکیه بر معیارهای جغرافیایی می تواند به شناساندن روستا و نحوه بهره وری صحیح از آن کمک کند. امروزه در قلمرو جغرافیا‘ مطالعات روستایی نیز چون دیگر شاخه های آن با تکیه بر تئوری سیستم ها و با تاکید بر نگرش سیستمی‘ بررسی و تحقیق می شود. با توجه به این شیوه از تحقیق است که تمام اجزاء روستا اعم از عناصر طبیعی و انسانی آن که در شکل گیری شخصیت و پتانسیل روستا مشارکت دارند‘ در کل مطالعه مورد توجه قرار می گیرد. عدم اطلاع از امکانات بالقوه روستا‘ بهره وری کامل از آن را ناممکن و تدوین برنامه های مربوط به توسعه روستا را با مشکل مواجه می کند. چه بسا روستاهایی که علیرغم داشتن امکانات بالقوه قوی به دلیل بکارگیری صحیح عناصر سازنده آن به ویرانه ای تبدیل و زمین های آن بایر و بدون استفاده باقی مانده است. اگر نقش روستا و جایگاه واقعی آن در اقتصاد ملی شناخته و اهمیت آن در سلسله عوامل رشد و توسعه اقتصادی بازیابی شود؛ معلوم خواهد شد که ویرانی روستاها به جز عدم شناخت ظرفیت و پتانسیل آنها و بی تفاوت بودن به این بخش مهم از محیط زندگی که ناشی از ضعف و ناتوانی آشکار در مطالعات محیطی است‘ چیز دیگری نیست و اگر این روند ادامه یابد نتایج مخرب آن سنگین خواهد بود .
کنش ارتباطی زمینه ساز تحقق مشارکت شهروندان در فرایند توسعه شهری (مطالعه موردی: شهر گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه تغییر رویکرد به مقوله توسعه باعث شده است که مقولات انسانی نظیر مشارکت به عنوان عامل اصلی برای دستیابی به توسعه شهرها مطرح گردد. این تحولات ادبیات برنامه ریزی شهری در کشورهای در حال توسعه (از جمله ایران) را دچار تحول کرده است، به طوری که بیشتر کارشناسان در این کشورها بر لزوم مشارکت در راستای تحقق توسعه شهری تأکید دارند. با وجود این تأکید و حتی تغییر ساختار مدیریت شهری در ایران (تشکیل شوراهای شهر)، هنوز عدم تحقق مشارکت به عنوان یکی از موانع مهم دستیابی به توسعه مطرح است. تحقیق حاضر نیز به دنبال بررسی این موضوع در شهر گرگان است. تحقیق در سه مرحله توصیف، تبیین و تحلیل به انجام می رسد. نتایج تحقیق در مرحله توصیف نشان می دهد که در فضای موجود شهر گرگان، شهروندان به طور بالقوه تمایل زیادی برای مشارکت دارند، منتها این ذهنیت در عرصه عمل به فعلیت نمی رسد و میزان مشارکت نهادی این افراد پایین است. همچنین آنها آشنایی چندانی با مفهوم شورای شهر به عنوان تجلی جامعه مدنی و فلسفه پیدایش آن ندارند و بیشتر مراجعات آنها به شورای شهر نشان دهنده این ناآگاهی است. نتایج تحقیق در مرحله تبیین بر طبق نظریه کنش ارتباطی یورگن هابرماس نیز نشان می دهد که آراسته نبودن فضای شهر گرگان با اصول مورد نظر نظریه کنش ارتباطی سبب فاصله ارکان اصلی شهر (شهروندان، شورای شهر به عنوان عالی ترین نمود جامعه مدنی و شهرداری به عنوان مهم ترین نهاد اداره کننده شهر) از یکدیگر شده است. فضایی که مشخصه اصلی آن ضعف اعتماد است. این فضا مانع مهمی برای تحقیق مشارکت در بعد رسمی و نهادی شده است. نتایج تحقیق در مرحله تحلیل نیز نشان می دهد که تقدم مدرنیسم و مدرنیزاسیون بر مدرنیته (بدون فراهم بودن زمینه های فکری مدرنیته) سبب شده است که نمودهای حاصل از مدرنیسم و مدرنیزاسیون (شوراهای شهر) در این شهر در انتقال معنای خویش ناکام باشند. همچنین در قسمت پیشنهادها نیز تأکید می گردد آراسته شدن فضای شهر گرگان با اصول نظریه کنش ارتباطی می تواند زمینه مناسبی برای نزدیکی ارکان اصلی شهر به یکدیگر، افزایش اعتماد و همچنین فراهم آمدن بسترهای لازم برای انتقال معنای شورای شهر به عنوان تجلی جامعه مدنی گردد.