فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۲۲۱ تا ۵٬۲۴۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
بحث ابزارها و شیوه های مشارکت سیاسی از ابعاد مهم موضوع مشارکت سیاسی در تاریخ اندیشه سیاسی و شاید مهمترین بحث در تاریخ معاصر باشد و امروزه از دغدغه های مهم جوامعی است که در حال گذر به شیوه نوینی از زندگی سیاسی می باشند. مشارکت سیاسی دارای تعابیر و برداشت های مختلفی بوده است و با توجه به علایق، مصالح و منافع حاکمان دچار قبض و بسط مفهومی مداومی شده و همواره نگرش های مثبت و منفی بسیاری در نتایج و پیامدهای آن ابراز گردیده است. از این رو مشارکت شهروندان در پهنه جغرافیایی قومی و هدایت آن به سوی هویت ملی امکان حضور افراد و اقوام در بخش های مختلف جامعه را فراهم و ثبات سیاسی و توسعه یافتگی را به دنبال داشته است به نحوی که ارتباطات اجتماعی را در ساختار سیاسی تسهیل و بستر مشارکت گروه های قومی را در تصمیم گیری های سیاسی کشور، فراهم نموده است. استان خوزستان به دلیل ساختار قومی و تفاوت های زبانی، فرهنگی و اجتماعی که با بخش مرکزی دارد و موقعیت ژئوپلیتیکی خاص از جمله مناطقی است که در طول تاریخ معاصر خود دچار تغییر و تحولاتی شده، اقوام ساکن آن نیز در این تغییر و تحولات نقش اساسی را ایفا کرده اند. اینکه قومی در مرکز کشور متمرکز شده یا در حاشیه قرار دارد دارای آثار یا تبعات متفاوتی می باشد. در چنین کشورهایی ایجاد همبستگی ملی و یکپارچگی سیاسی بین عناصر تشکیل دهنده ملی یک امر ضروری تلقی می شود. نتیجه می گیریم که پژوهش حاضر در پی بررسی شیوه های مشارکت سیاسی قومیت های مختلف در استان خوزستان با تأکید بر هویت ملی و همگرایی اقوام با یکدیگر می باشد. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی می باشد و با استفاده از کتب و اسناد سعی شده است که دلایل مشارکت اقوام را بعد از انقلاب اسلامی ایران بررسی نمائیم.
ارزیابی قابلیت های ژئوتوریستی ژئومورفوسایت های مناطق خشک (مورد شناسی: مناطق کویری و بیابانی شهرستان طبس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۸
235 - 256
حوزه های تخصصی:
مجموعه متنوعی از پدیده های ژئوتوریستی را در خود جای داده است که لندفرم های کویری و بیابانی بیش از سایر عوارض، برجسته می باشند. از آنجا که بسیاری از سرمایه های ژئوتوریسم این شهرستان مورد بررسی جامع قرار نگرفته و حتی برخی از ژئومورفوسایت ها ناشناخته مانده است؛ بنابراین به منظور بهره بری و کاربرد اصولی از این سرمایه های کویری و بیابانی این شهرستان، ضرورت دارد که ژئومورفوسایت های مناطق خشک شهرستان که نماد ژئوتوریسم می باشند، شناسایی و مورد ارزیابی قرار گرفته و برنامه ریزی ژئوتوریستی بر مبنای این ارزیابی صورت گیرد. در این پژوهش که از نوع توصیفی–تحلیلی است، ارزیابی ژئومورفوسایت ها از طریق روش ارزیابی ژئوتوریسم آقای بوروشی1 و همکاران صورت گرفت. ابتدا ارزش های این روش، توسط کارشناسان ارزش گذاری شده و سپس 24 ژئومورفوسایت مناطق کویری و بیابانی ازطریق مطالعات کارشناسی کتابخانه ای و میدانی مورد ارزیابی قرار گرفت. در نهایت نتایج آن با ارزشیابی معیارها ترکیب شده و از این طریق، ارزش نهایی هر ژئومورفوسایت تعیین شد. نتایج نشان می دهد که سه ژئومورفوسایت «ریگ شتران»، «رخنمون های سنگی کوه های درنجال» و «کوه های کم ارتفاع قدیمی کلمرد» بهینه ترین شرایط را برای توسعه ژئوتوریسم دارند. نتایج ارزیابی به تفکیک و ترکیب ارزش های علمی، حفاظتی و گردشگری که با رویکرد حفاظتی صورت گرفت، نشان می دهد که بیشتر ژئومورفوسایت های مناطق خشک این شهرستان، از شرایط «نسبتاً مطلوب» برای توسعه ژئوتوریسم برخوردارند. همچنین نتایج پژوهش نشان می دهد که فقط ژئومورفوسایت «ریگ شتران» در شرایط فعلی به صورت بهینه می تواند به عنوان یک کالای گردشگری آماده در اختیار گردشگران قرار بگیرد و دیگر ژئومورفوسایت ها پیش از ارائه به بازار گردشگری، نیازمند تقویت شاخص های گردشگری و در برخی از آن ها نیاز به ارتقای شاخص های حفاظتی و علمی است.
تدوین مؤلفه های «شهر خلاق صنایع دستی» در محور فرهنگی-تاریخی اصفهان به روش تحلیل محتوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر درصدد است تا مهمترین مؤلفه های «شهر خلاق صنایع دستی»(محور فرهنگی – تاریخی شهر اصفهان) را با روش تحلیل محتوا و با کمک نرم افزار Maxquda12 شناسایی کند. این پژوهش با رویکرد تحقیق کیفی، براساس هدف، درزمره تحقیقات توسعه ای و از لحاظ ماهیت و روش درزمره پژوهش های پیمایشی است. ازنظر جنبه تحلیل نیز توصیفی و تحلیلی است. ابزار گردآوری داده و اطلاعات عبارت از: مشاهده، مصاحبه و پرسش نامه باز است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که 5 مؤلفه اصلی با 23 زیرگروه (شامل: آثار هنری و صنایع دستی، جاذبه های هنری، گردشگری، بهسازی و موقعیت شهری اصفهان) از مهمترین مؤلفه های مؤثر بر ایجاد و توسعه «شهر خلاق» صنایع دستی اصفهان (محور تاریخی-فرهنگی شهر اصفهان) به شمار می رود. برخی از مؤلفه ها و زیرمؤلفه ها در حال حاضر، به طور بالفعل در محور مذکور، مصداق عینی و خارجی دارند و برخی دیگر اکنون صرفاً به صورت بالقوه هستند و قابلیت بالفعل شدن را در شرایط مقتضی دارند.
تدوین مدل رضایتمندی جامعه میزبان از توسعه گردشگری (مورد مطالعه: ساکنان شهر لاهیجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۵ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
127 - 141
حوزه های تخصصی:
امروزه صنعت گردشگری یکی از مهم ترین فعالیت های درآمدزا و اشتغال زا در سطح بین المللی است. در این بین، یکی از ذی نفعان مهم در این حوزه، جوامع و ساکنان مقاصد گردشگری هستند که هم از این صنعت تأثیر بسیاری می پذیرند و هم در توسعه و پیشرفت آن تأثیرگذار هستند. در این پژوهش تلاش شده است عوامل تأثیرگذار بر سطح رضایت جوامع محلی از توسعه گردشگری با استفاده از روش تحلیل مسیر و آزمون مدل مفهومی مستخرج از ادبیات بررسی شود. متغیرهای اصلی مدنظر با توجه به پرسش های پژوهش عبارت است از ابعاد فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی در جوامع میزبان و اثرات ادراک شده مثبت و منفی ساکنان محلی؛ همچنین تلاش شده است تا چگونگی تأثیرپذیری این متغیرها بر یکدیگر و نیز تأثیرات آن ها بر میزان رضایت جامعه میزبان از گردشگری بررسی شود. برای بررسی روایی، پایایی و شناسایی متغیرهای اصلی و تأثیرگذار از روش تحلیل عامل استفاده شده است و به منظور بررسی چگونگی روابط بین متغیرهای پنهان این پژوهش بر یکدیگر، روش مدل سازی معادلات ساختاری به کار رفته؛ تحلیل داده های پژوهش نیز با بهره گیری از نرم افزارهای SPSS23 و AMOS 18 صورت گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد یکی از عوامل مهم در میزان رضایتمندی، بعد اجتماعی با ضریب تأثیر 9/0 است و آثار ادراک شده مثبت نیز با ضریب تأثیر 748/0 به صورت مستقیم بر رضایتمندی تأثیرگذار است؛ یعنی آثار اجتماعی و متعاقب آن آثار مثبتی که ساکنان محلی درک کرده اند، به اندازه ای تأثیرگذار است که موجب رضایت می شود و آن ها را برای مشارکت در فعالیت های مرتبط با توسعه گردشگری ترغیب می کند.
نقدی بر مدیریت زمین شهری کشورهای درحال توسعه (مطالعه موردی: ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش توصیفی-تحلیلی حاضر، با استفاده از رهیافت نهادی به عنوان نظریه پژوهش، مدیریت زمین شهری در ایران تحلیل می شود. پس از بررسی مطالعات پیشین، مسائل پیش روی مدیریت مذکور طبقه بندی شد و با بهره گیری از روش دلفی، شاخص های استخراج شده با شرایط کشورهای درحال توسعه تطبیق داده شد. پس از این، عواملی که با شرایط کشورهای درحال توسعه انطباق نداشت حذف، و از عوامل باقی مانده بهره برداری شد. ارزیابی سیاست کنونی زمین شهری با استفاده از پرسشنامه نهادهای متولی مدیریت زمین شهری صورت گرفت و یافته ها با کمک روش SWOTتحلیل شدند. براساس یافته ها، ضروری است چشم انداز فرانهادی با مشارکت تمام سهامداران و به تبع آن سیاست های هماهنگ تدوین شود. همچنین هماهنگی عمودی (نهاد سطح ملی و نهاد ملی بالادستی) و افقی (یک نهاد با نهادهای هم سطح خود در سطح محلی) نهادها، به همراه تفویض اختیارات و مسئولیت مدیریت زمین شهری به نهادهای سطح محلی که ظرفیت سازی نهادی لازم را دارند، راهکار برون رفت از شرایط کنونی است. بدین ترتیب می توان به مدیریت پایدار زمین شهری در کشورهای درحال توسعه دست یافت.
عوامل مؤثر بر ایجاد تعاونی های تولیدی مبتنی برکسب وکارهای خانگی و خانوادگی روستایی در استان سمنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه، نوآوری فنّاورانه در گسترش عملکرد مشاغل کوچک نقش بسزایی دارد، و شناسایی عوامل نوآورانه بر توسعه فعالیت های شرکت های تعاونی تولیدی ازجمله مهم ترین پیش نیاز اقدام به منظور استقرار این بخش در کسب وکارهای خانگی می باشد. بنابراین، هدف از این پژوهش امکان سنجی، شناسایی و رتبه بندی عوامل فنّاورانه در ایجاد تعاونی های تولیدی کسب وکارهای خانگی و خانوادگی در روستاهای استان سمنان است. بر اساس روش نمونه گیری تصادفی در ادارات تعاون استان سمنان در بررسی اول 60 نفر از کارشناسان و متخصصان و در مرحله دوم از 10 نفر از خبرگان باسابقه کاری بیش از 15 سال برای مطالعه انتخاب شدند. پس ازاین مرحله داده های جمع آوری شده از مرحله اول، توسط تحلیل عاملی تأییدی تجزیه وتحلیل شد، و با استفاده از خروجی پرسشنامه دوم و اعمال نظر خبرگان این حوزه، وزن هر شاخص با تکنیک ANP تعیین و با روش PROMETHEE رتبه بندی گردید. نتایج این پژوهش نشان داد که عوامل فنی و ارتباطی به ترتیب مهم ترین عوامل فنّاورانه در مطالعات امکان سنجی ایجاد تعاونی های تولیدی کسب وکارهای خانگی و خانوادگی هستند. این مهم از آنجایی موردتوجه قرار می گیرد که نتایج پژوهشی در خصوص سطح پیشرفتگی فنّاوری مورداستفاده در کسب وکارهای خانگی، در ارزیابی سطح همسویی استراتژی فن آوری اطلاعات و استراتژی کسب وکار در تعاونی های تولیدی کوچک و متوسط، بیانگر آن بود که، هنوز جایگاه فناوری در کسب وکارهای کوچک و متوسط نهادینه و بالغ نشده است . بنابراین، به منظور ایجاد تعاونی های تولیدی کسب وکارهای خانگی و خانوادگی، با توجه به مزایای ایجاد تعاونی در روستاها، می بایست پارامترهای فنی و فنّاورانه، ارتباطی، و قابلیت های واحد تولیدی و مرتبط با محصول موردتوجه کارآفرینان روستایی قرار گیرد .
بررسی پیامدهای فعالیت غیررسمی (کالاهای وارداتی) روستاییان بر توسعه ی سکونتگاه های روستایی (مورد: منطقه دهشیخ و سیگار- شهرستان لامرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ورود هر نوع فعالیت اقتصادی جدید در مناطق روستایی، تأثیراتی بر ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، فضایی و کالبدی آن جامعه خواهد داشت و به اشکال مختلف در دگرگونی ساختار اقتصادی و اجتماعی و نهایتاً ساختار و کارکرد فضایی مکان ها مؤثر خواهد بود. فعالیت تجارت غیرقانونی نیز به عنوان یک پدیده اقتصادی، به شکل گیری سازمان فضایی و چشم انداز خاص جغرافیائی در روستاهای موجد این فعالیت منجر شده و در عین حال تأثیراتی را در ابعاد مختلف زندگی اجتماعات روستایی بر جای گذاشته است. هدف پژوهش حاضر شناخت و تشریح آثار و پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و کالبدی ایجاد شده از گسترش فعالیت اقتصاد غیررسمی و بازتاب آن بر توسعه سکونتگاه های روستایی واقع در منطقه تجاری ده شیخ شهرستان لامرد است. نوع تحقیق کاربردی، روش مورداستفاده توصیفی - تحلیلی بوده است و برای گردآوری داده ها از مطالعات کتابخانه ای و میدانی (مشاهده، مصاحبه و پرسشنامه) استفاده شده است. حجم نمونه مورد مطالعه منتج از فرمول کوکران، شامل156 خانوار می باشد که به شیوه نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های توصیفی و استنباطی (همبستگی اسپیرمن، کی – دو، فریدمن و تحلیل عاملی) استفاده گردیده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که فعالیت غیررسمی کالاهای وارداتی، در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و کالبدی روستاهای منطقه موردمطالعه اثر معناداری داشته است. به گونه ای که زمینه های اشتغال و کسب درآمد بالای را در منطقه ایجاد نموده است. همچنین طبق آزمون تحلیل عاملی و فریدمن بیشترین میزان اثرگذاری این نوع از فعالیت ها به ترتیب در بحث اثرات اقتصادی، کالبدی و اجتماعی بوده است.
نیازسنجی آموزش های محیط زیستی در زنان خانه دار –مطالعه موردی: منطقه 15 شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زنان به عنوان نیمی از جمعیت جهان، مدیران مصرف منابع در سطح خانوار به شمار می آیند. در این میان نقش کلیدی زنان در مدیریت محیط زیست بر کسی پوشیده نیست. آگاهی از سطح دانش محیط زیستی زنان خانه دار و همچنین شناسایی نیازها و خلأهای موجود در این زمینه می تواند نقش به سزایی در ارتقای فرهنگ محیط زیستی جامعه داشته باشد. در پژوهش حاضر، نیازسنجی آموزشی به منظور شناخت سطح برخورداری از آموزش های مختلف محیط زیستی و برآورد نیازهای آموزشی در زنان خانه دار منطقه 15 شهرداری تهران انجام شده است. پژوهش حاضر از نظر نحوه جمع آوری داده ها از نوع توصیفی و پیمایشی است که داده های مورد نیاز آن از طریق تکمیل پرسشنامه ها توسط زنان خانه دار در منطقه 15 که از میان آن ها، 1082 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شده اند به دست آمده است. روایی ابزارپژوهش از طریق نظرات کارشناسی و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرون باخ (86/0) تأیید شده است. پردازش و تحلیل داده ها نیز با استفاده از نرم افزار SPSS صورت گرفته است. زنان در این منطقه از سطح دانش و آگاهی های محیط زیستی (88%) بالایی برخوردارند اما به خوبی منشأ همه مشکلات زیست محیطی را نمی شناسند. تمام راه های ارتباطی برای آموزش را مفید می دانند، آموزش های رودررو و تلویزیون به عنوان یک رسانه اجتماعی در مقایسه با سایر روش ها از میانگین بیشتری برخوردارند.
بررسی رابطة کانون های وقوع جرم و فضاهای بی دفاع با استفاده از GIS (موردمطالعه: محله های پردیس شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از فضاهای شهری جرم زا تحت عنوان فضاهای بی دفاع شهری نیز یاد می شوند که نسبت به سایر فضاهای شهری قابلیت بیشتری برای بروز جرم دارند. هدف از این پژوهش شناسایی فضاهای بی دفاع و جرم خیز در محله های پردیس شهر اهواز با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی موردی و پیمایشی و تهیه نقشه شاخص های مورد مطالعه (میزان روشنایی، نوع کاربری، میزان و موقعیت جرائم، فاصله از معابر اصلی) در محیط ArcGIS می باشد. نتایج پژوهش نشان می دهد که با توجه به بافت خالی و میزان جرائم اتفاق افتاده و سیستم روشنایی ضعیف منطقه، 54/89 درصد از محدودة منطقه را فضاهای خیلی بی دفاع و بی دفاع و فقط 44/10 درصد از فضای منطقه را فضاهای ایمن و خیلی ایمن در برگرفته است که پراکنش این فضاهای ایمن بیشتر در نزدیکی معابر اصلی و خیابان هایی واقع شده که بیشترین میزان روشنایی را در شب دارا می باشد.
نقش گردشگری روستایی در توسعه پایدار دامنه های جنوب غربی بینالود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گردشگری می تواند از فشار سنگین افزایش جمعیت و استفاده روز افزون بشر از از منابع زیستی مناطق بکاهد . بهره مندی از توانمندیهای گردشگری نواحی جغرافیایی می تواند باعث اشتغال بخشی از جمعیت شده و فشار بیش از حد استفاده از منابع آب ، فرسایش خاک، کمبود پوشش گیاهی و سیلاب را کنترل و کاهش دهد. در این مطالعه از روش تحقیق کتابخانه ای و پیمایشی بهره گرفته شده و با استفاده از ابزارهای مطالعاتی از جمله تصاویر ماهواره ای، نقشه های متعدد منطقه و استفاده از مدل های ارزیابی سایت ها از جمله مدل پرالونگ 2005 و مدل کومانسکو 2011 ، داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است .منطقه مورد مطالعه با وسعت حدود 1229 کیلومتر مربع در شمال و شمال غرب شهرستان های فیروزه و نیشابور قرار دارد. نتایج بررسی ها نشان دهنده وجود تعداد زیاد سایت های گردشگری در منطقه است که با توجه به تنوع موجود سایت های طبیعی ، سایت های فرهنگی ، سایت های اقتصادی و توریسم انسانی توانمندی بالایی در این زمینه وجود داردکه ضرورت توجه به برنامه ریزی گردشگری را مشخص می نماید. در مجموع بیش از 90 مورد سایت گردشگری در منطقه انتخاب و مورد بررسی قرار گرفته است. با توجه به بررسی های میدانی ، مشاهدات و مصاحبه با افراد مطلع و فرهیختگان منطقه و ادارات و سازمان های وابسته اقدامات ابتدایی جهت توسعه گردشگری در منطقه آغاز شده و نیازمند توجه و برنامه ریزی بیشتر برای آینده منطقه می باشد. مناطق خاص گردشگری از جمله معدن فیروزه با قدمت و بهره برداری بیش از 7000 سال ، همچنین آبشار جریانی شهر بار ، قنات های پلکانی و ده ها مکان و عارضه جغرافیایی ویژگی کم نظیری را در منطقه بوجود آورده که می تواند مورد توجه گردشگری استان های دیگر و حتی گردشگران خارجی باشد.
کاربرد مدل لوسیس (LUCIS) در مدل سازی تعارض تناسب اراضی با رویکرد آمایش سرزمین (مورد مطالعه: استان کهگیلویه و بویراحمد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزان در تخصیص زمین به فعالیتی خاص همواره با یک سری تعارض های مکانی مواجه اند؛ بدان معنا که یک مکان ممکن است برای دو یا چند کاربرد هم زمان در اولویت استفاده قرار گیرد. در حال حاضر، در طرح های آمایش سرزمین، شناسایی اولویت های تخصیص زمین به صورت مجزا و بدون درنظرگرفتن نقش سایر کاربری ها مدل سازی می شود. همچنین تعارض های احتمالی تناسب زمین مبحثی است که از آن غفلت شده است. هدف پژوهش حاضر، معرفی و استفاده از مدل آمایشی لوسیس (LUCIS) به منظور شناسایی اولویت های تخصیص اراضی به همراه مدل سازی تعارض هاست. برای پیاده سازی مدل لوسیس با استفاده از زبان برنامه نویسی پایتون جعبه ابزاری در محیط نرم افزار ArcGIS توسعه داده شده که به واسطه آن با تعریف ورودی ها، وزن ها و اولویت های ذی نفعان، مدل سازی کاربری اراضی به صورت خودکار صورت گرفته است. درنهایت، اولویت ها و تعارض های عمده در رابطه با تخصیص اراضی در محدوده مورد مطالعه شناسایی شده است. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد مدل لوسیس علاوه بر داشتن قابلیت های سایر مدل های تحلیل تناسب اراضی، به شکل مناسبی می تواند تعارض های موجود را مدل سازی کند. بنابراین پیشنهاد می شود در شرح خدمات طرح های آمایش سرزمین بخشی تحت عنوان «شناسایی تعارض های تناسب اراضی» تعریف شود.
مفهوم سازی پدیدارشناسانه هسته نهادی برنامه ریزی فضایی راهبردی کیفیت محیطی روستاهای شهرستان کازرون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۴۲)
234 - 249
حوزه های تخصصی:
پژوهش کنونی به دنبال مفهوم سازی هسته نهادی با رویکردی استفهامی - قیاسی در برنامه ریزی فضایی کیفیت محیطی روستاهای سُمغان و مُله انبار است. خط مشی های برنامه ریزی در این سکونتگاه ها بدون مشارکت بهره وران و بیشتر از بالا به پایین بوده که پیامدهای اجرای این سیاست ها بی توجهی به بن مایه درونی جریان های فضای زیست (شهروندان، فعالیت و کسب وکارها) با کیفیت محیطی پایین بوده است. همچنین تخصص محوری و بخشی نگری در برنامه ریزی توسعه پایدار فضایی روستاهای مزبور و وجود رویکرد غالب کالبد ی که به جریان های اقتصادی، اجتماعی - فرهنگی و اکولوژیکی توجه لازم نداشته اند. هدف از انجام این پژوهش تدوین فرآیند مفهوم سازی هسته نهادی کیفیت محیطی برنامه ریزی فضایی بر پایه رویکرد مشارکتی و ذی نفعان روستایی است. این پژوهش که به روشی کیفی و رویکردی پدیدارشناسی در دو روستای سُمغان و مُله انبار و با مشارکت 42 تن از ذی نفعان این دو روستا با توجه به تجربه های زیسته آن ها به این موضوع پرداخته است که در طی پژوهش با تمرکز بر گروه های روستایی و آیین و الگوهای رفتاری زندگی روزانه آن ها در قالب کارگاه های مشارکتی و با روش گلوله برفی به مطالعه کیفیت محیطی پرداخته است، افزون بر آن در چهارچوب این دو رویه روش برنامه ریزی از رویکردهای ارزیابی مشارکتی کیفیت محیطی، ارزیابی مشارکتی ارتباطات روستایی به تحلیل مفهوم ها پرداخته شد که با ابزارهایی مانند مصاحبه، بحث گروهی در چهارچوب مفاهیمی با 9 مصاحبه نیمه ساختاریافته و 9 کارگاه مشارکتی به سرانجام رسیده است که هسته نهادی آن از دیدگاه مشارکت کنندگان تعریف روستا، کیفیت ارزش ها، دانش، راهبری، برنامه ریزی راهبردی، یکپارچگی، پیوندهای روستایی شهری و حقوق شهروندی تعیین گردید.
The Physical Transformations due to the Rural Sprawl in Rural Settlements of Hamadan Periphery(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Purpose: One of such changes is the rural sprawl and its physical-spatial consequences in rural areas and their surrounding lands which has led to land use change in agricultural lands, gardens and less planed physical changes.
Design/methodology/approach: This study was conducted in a descriptive-analytical method using field works, regular interviews and monitoring of satellite images and GIS maps. This study sought to identify and explain the natural consequences of rural sprawl in the physical area of villages and their surroundings during a 20-year period from 1995 to2016. The study area included 24 large rural settlements around Hamadan County with an average rural population of 2,800 people in areas with farmlands and gardens.
Finding: The findings showed that rural sprawl has resulted in unplanned proximity and intermingling of rural-urban functions in rural settlements, physical changes in surrounding rural settlements, changes in diversity and composition of rural land uses, changes in physical structure of rural areas, and increased number of single-family residential units and villas.
Research limitations/implications: Difficulty in gathering data about the rural areas’ physical changes and access to data and documentation of some organizations and interviews with some groups were among the challenges of the study.
Practical implications: Management based on settlement systems of suburban towns and villages in the form of rural-urban ties and metropolitan area of Hamadan (in macro level), integrated management based on legal limits of the villages and their immediate areas, regulatory and more planned intervention through compliance of the uses with the structures and functions of the villages were some of the recommendations in the managerial and planning level.
Originality/value: There have been a limited number of studies on emerging concepts and phenomena in the villages surrounding the metropolises and big cities. Therefore, it was necessary to conduct a study and discuss the consequences of rural sprawl as a phenomenon in villages round cities.
مقوله «مرکز» و «حاشیه»، تبیین انگاره مفهومی از مواجهه «خود» و «دیگری» در حیات شهر با تأکید بر رویکرد توسعه درون زا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۸
133 - 144
حوزه های تخصصی:
یکی از مفاهیم عمده در نگاه مدرن و پست مدرن به پدیده ها، دوگانه «خود» و «دیگری» است. در علوم اجتماعی، هنگامی که صحبت از دیگری می شود، بحث این است که اقلیت و اکثریت جامعه چگونه شکل می گیرد؛ بنابراین در اندیشه جامعه شناختی، اقلیت ها معمولاً دیگری را تشکیل می دهند. چراکه «اکثریت» در چارچوب جامعه، واجد قدرت می شوند و همین قدرت، زمینه ساز معنای «دیگری» در چارچوب «بازنمایی» خواهد شد. در شهرهای ایران، حاشیه نشینی و یا به تعبیری دیگر کانون های خودانگیخته بخش جدایی ناپذیری از زندگی شهری را شکل می دهند. پرسشی که مطرح می شود آن است که چگونه حاشیه به عنوان «دیگری» می تواند توسعه یافته، در خود ریشه کند و در جامعه تبدیل به نیروی «مولد» شود؟ بدین منظور مقاله حاضر، بر آن است تا با بررسی نحوه مواجهه و تعامل «خود» و «دیگری»، زمینه ای مناسب را برای طرح دکترین معتقدین به توسعه درون زا فراهم آورد. این تحقیق به لحاظ «ماهیت» پژوهش، از گونه تحقیقات «کیفی» از نوع «بنیادی» و به لحاظ «قصد» از پژوهش، «تحلیلی» است که به درک شیوه مواجهه خود و دیگری در حیات شهر می پردازد. منطق پژوهش، «قیاسی» است. در پایان، این مطالعه نشان می دهد که اصلاح در نحوه توزیع خدمات به حاشیه جهت مولد نمودن دو حوزه صنعت و کشاورزی و متعاقب آن کوچک نمودن بخش مصرف، تقویت نهادهای محلی در فرایند توانمندسازی حاشیه، بازنگری قلمروی مالکیت، تقویت بنیان های اقتصاد درونی با مشارکت مردم و عدم تزریق امکانات از بیرون، ازجمله عواملی هستند که می تواند در مولد نمودن حاشیه، تأثیرگذار باشند.
تحلیل وضعیت تاب آوری شهری در برابر مخاطرات طبیعی (مورد مطالعه: شهر باقرشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۷
41 - 54
حوزه های تخصصی:
مخاطرات طبیعی، شرایط زندگی سکنه شهرهای جهان را بشدّت تحت تأثیر قرار داده است. فزونی بلاها و خسارات مالی و جانی آن ها، پژوهش هایی با موضوع تاب آوری را در مطالعات شهری الزام آور ساخته و در پی آن، مفهوم تاب آوری به سرعت در ادبیات پایداری شهری جای گشوده است. در پژوهش حاضر تاب آوری شهر باقرشهر از شهرهای استان تهران و حاشیه پایتخت در برابر بلایای طبیعی مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش از منظر هدف جز تحقیقات شناختی و از جهت روش با رویکرد ارزیابی-تحلیلی که برای گرداوری داده ها با رویکرد اسنادی- پیمایشی با بکارگیری ابزارهای پرسشنامه و بازدید های میدانی صورت پذیرفته است. حجم نمونه تحقیق به تعداد 30 نفر افراد متخصص و متولی در ساختارمدیریت شهری و افرادی که شناخت کافی به شهر باقرشهر داشته اند با تکنیک گلوله برفی شناسایی و انتخاب شدند. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از شاخص های مرکزی آمار توصیفی، مدل آنتروپی شانون (برای وزن دهی شاخص ها و معیارها) و مدل ویکور (بمنظور رتبه بندی) با نرم افزارهای SPSS، GIS و Excel بوده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که از بین ابعاد چهارگانه تاب آوری (کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و نهادی) بعد کالبدی-محیطی دارای بیشترین اهمیت (0.4) در میزان ناتاب آوری شهر باقرشهر داشته است. وضعیت نامطلوب بافت محلات و دسترسی نامناسب به امکانات و خدمات امدادرسان از جمله ویژگی های این شهر است که تاب آوری آن را تحت تأثیر قرار داده است. در بررسی زیرشاخص ها در سطح محلات، مشخص شد که سه محله جنوب شهر با توجه به شرایط کالبدی، اجتماعی (0.25)-اقتصادی (0.15) و نهادی (0.2) دارای تاب آوری کمتری نسبت به محلات شمال شهر هستند. نتایج کلی تحقیق بیانگر آنست که شهر باقرشهر در برابر مخاطرات طبیعی از تاب آوری پایینی برخوردار است و نیازمند توجّه جدی به ابعاد مختلف آن به خصوص بعد کالبدی- محیطی شهر است.
رتبه بندی زیرساخت های گردشگری شهری با استفاده از تکنیک کوپراس مطالعه موردی: استان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۳ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۱
31 - 41
حوزه های تخصصی:
گردشگری موتور محرک توسعه اقتصادی به شمار می آید. این صنعت نامرئی گسترده ترین صنعت خدماتی دنیا در عرصه-های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی می باشد. در واقع گردشگری پدیده قرن است و در برگیرنده جریانی از سرمایه، انسان، فرهنگ و سرزمین که در فضاهای جغرافیایی آثار مختلفی بر جای می نهد. یکی از راهبردهایی که امروزه به منظور رشد و توسعه شهرها به آن توجه می شود، گردشگری است. محیط های شهری، در سراسر جهان برای سالیان متمادی بیشترین جاذبه را برای همه اهداف گردشگری داشته اند. هدف تحقیق حاضر، رتبه بندی شهرستان های استان زنجان از نظر دسترسی به زیر ساخت های موجود گردشگری است. با توجه به هدف تحقیق و موضوع مورد مطالعه، سوال پژوهش به صورت ذیل تبیین شده است: آیا وضعیت شهرستان های استان زنجان از نظر زیرساخت های موجود گردشگری یکسان است؟ روش شناسی پژوهش، توصیفی – تحلیلی بر مبنای شیوه اسنادی می باشد که در این مسیر از تکنیک کوپراس استفاده شده است. نتایج کلی تحقیق نشان می دهد در استان زنجان، شهرستان های زنجان به ترتیب با ارزش نهایی (0.061)، خرمدره (0.155)، از نظر زیرساخت های گردشگری وضعیت مطلوب و مساعدی جهت گردشگری دارند. شهرستان های ایجرود با ارزش نهایی(0.417) و خدابنده (0.326) از حداقل زیرساخت های لازم برای گردشگری برخوردار هستند و بقیه شهرستان های استان از نظر رتبه بندی وضعیت بینابین دارند.
شهرسازی تاکتیکال؛ چیستی، چرایی و چگونگی (تدوین چارچوب نظری شهرسازی تاکتیکال به کمک مطالعه مروری و تحلیل محتوا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
106 - 121
حوزه های تخصصی:
شهرسازی تاکتیکال در پی تحقق کنشگری فعال شهروندان در بازیابی و بازطراحی فضاهای شهری کوچکمقیاس و ارتقای حس تعلق مردم به محیطهای شهری است. با اینحال، در عرصه پژوهشهای داخلی کمتر به طور دقیق و عمیق به آن پرداخته شده و ضرورت تدوین یک چارچوب نظری به منظور کاربست در عرصه شهرسازی داخلی احساس میشود. این پژوهش در پی آن است که به سه سؤال اصلی «چیستی»، «چرایی» و «چگونگی» در مورد «شهرسازی تاکتیکال» پاسخ دهد. در راستای اهداف پژوهش، بر اساس روش «مرور نظاممند»، پس از جستوجوی منابع و گزینش اسناد بهینه پژوهشی در سه مرحله، تعداد 39 سند علمی انتخاب شد و فرایند «تحلیل محتوا» و استخراج کدها و تدوین تمها بر اساس سه مقوله اولیه، روی متن این اسناد انجام شد.در مقوله «چیستی» شهرسازی تاکتیکال و در تم «مفاهیم مشابه»، کدهای «شهرسازی خودجوش» و «شهرسازی چریکی»، در دسته کدهای مربوط به تم «ویژگیها»، کدهای «کمهزینه بودن» و «موقت بودن» و در دسته کدهای مربوط به تم «ماهیت»، کد «خلاقیت و نوآوری» بیشترین تکرار را داشتهاند. تحلیل محتوای حاصل از مقوله «چرایی»، در دسته عوامل «زمینهساز»، بیشترین تکرار را در کدهای «رویههای طولانی بروکراتیک» و در دسته «مزایا»، بیشترین تکرار را «تحقق مشارکت شهروندان در تصمیمگیری و اجرا» داشته است. یافتههای حاصل از این پژوهش میتواند با اتخاذ رویکرد بومیسازی و در نظر گرفتن زمینههای فرهنگی اجتماعی و نیز پتانسیلهای قانونی، هم از سوی مدیران و برنامهریزان شهری و هم از سوی دغدغهمندان حوزه شهرسازی در راستای انجام پروژههای تاکتیکال مورد استفاده قرار گیرد.
بررسی حس تعلق مکانی در مجتمع های مسکونی و نقش طبیعت بر آن (مطالعه موردی: مجتمع های مسکونی اکباتان، پردیسان، زیتون و مهرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۴
183 - 200
حوزه های تخصصی:
طبیعت و فضاهای سبز، عاملی است که موجب تبدیل یک فضا به مکانی با خصوصیات حسی و رفتاری ویژه برای ساکنان می شود. این حس، عامل مهم در شکل گیری حس تعلق مکانی بوده و نهایتاً منجر به ایجاد محیط های با کیفیت می شود. توجه به فضاهای سبز شهری و بوستان های محلی، بیشتر با هدف تأمین حداقل فضای سبز مورد نیاز برای شهرها صورت می پذیرد؛ اما مسئله اصلی اینجاست که با وجود اثرگذاری این فضاها بر حس تعلق مکانی ساکنان، کیفیت و چگونگی این تأثیرات تبیین نمی شوند؛ بنابراین بررسی نقش طبیعت در راستای تقویت حس تعلق مکانی در جوامع شهری، بسیار ضروری و پراهمیت جلوه می کند. بر این اساس پژوهش حاضر به بررسی میزان تأثیرگذاری طبیعت بر حس تعلق مکانی در مجتمع های مسکونی اکباتان تهران، پردیسان قم، زیتون اصفهان و مهرگان قزوین پرداخته است. روش تحقیق از نوع توصیفی - تحلیلی و همبستگی است و تجزیه وتحلیل ها بر اساس 360 پرسش نامه تکمیل شده توسط ساکنان این 4 مجتمع مسکونی انجام گرفت. پس از بارگذاری و وزن دهی عوامل سنجش طبیعت و تعلق مکانی از طریق محاسبه مقدار کای اسکوئر در سطح معناداری (0.05>P)، نتایج حاصله به با کمک نرم افزارهای Lisrel و SPSS نشان داد ارتباطی معنادار و مثبت بین دو متغیر طبیعت و حس تعلق مکانی در نمونه های مورد مطالعه برقرار است. ضریب تأثیر طبیعت در تعلق مکانی ساکنان در مجتمع های مسکونی اکباتان (0.87)، پردیسان (0.42)، زیتون (0.91) و مهرگان (0.37) به دست آمده است. همچنین با توجه به اینکه مقدار RMSEA در مجتمع های مسکونی به ترتیب برابر با (0.054)، (0.042)، (0.061) و (0.040) به دست آمده، رابطه بین طبیعت با تعلق مکانی مورد تأیید قرار گرفته است.
تحلیل فضاهای عمومی شهری با رویکرد امنیتی به روش S.A (مورد مطالعه: بوستان آزادی شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی وضعیت بوستان آزادی شهر اردبیل به عنوان مهم ترین بوستان در این شهر از منظر مؤلفه های امنیتی است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر نوع تحقیق توصیفی- تحلیلی است. برای گردآوری داده ها از روش برداشت میدانی و فرم محقق ساخته استفاده شده است. در انجام این پژوهش از 15مؤلفه و 72شاخص استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش ممیزی ایمنی(S.A) و برای رتبه بندی معیارها از مدل ویکور(VIKOR) استفاده شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهند که الف) وضعیت عمومی بوستان از نظر مؤلفه هایی مثل نشانه ها، خطوط دید، مکانهای کور و بدون دفاع، کاربری های مجاور و تعمیر و نگهداری بوستان مطلوب است. ب) وضعیت امنیتی بوستان در برخی مؤلفه ها ازجمله خوانایی و نوع مبلمان شهری کاملاً نامطلوب است. نتیجه نهایی اینکه وضعیت عمومی این بوستان از نظر مجموع مؤلفه های امنیتی تا حدودی مطلوب است.