فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۸۶۱ تا ۳٬۸۸۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
تأثیرات متقابل فضایی و روابط عملکردی بین شهرها با نواحی پیرامونی واز آن جملهنواحی روستایی واقع در حوزه نفوذ آن ها، به مرور منجر به تغییرات مختلف در عرصه های گوناگون آن ها می گردد. ازجملهاین پدیده هاتحرکات مکانی جمعیت به صورت مهاجرت شهری- روستایی است. بدیهی است که این حجم مهاجران اثرات زیادی بر ساختارهای جمعیتی، اقتصادی و حتی کالبدی روستاها خواهند داشت. در مطالعه حاضر، علاوه بر بررسی روند تحولات ساختار جمعیتی، اقتصادی و کالبدی آن تعداد از سکونتگاه های روستایی واقع درشرق تبریز که در جریان جنین تحرکاتی قرار گرفته و ویژگی خوابگاهی به خود گرفته اند، ریشه یابی علل این شکل گیری نیز مورد بررسی قرار می گیرد. اساس مطالعه مبتنی بر مطالعات میدانی (مشاهده مستقیم، تکمیل پرسشنامه های مختلف ومصاحبه با صاحب نظران) می باشد. جهت تحلیل داده ها، از نرم افزار آماری SPSSو از روش های آماریf.statistics و xi2 بهره گرفته می شود. نتایج بررسی ها نشان داد که روابط متقابل فضایی و نیز عملکردی موجود بین کلان شهر تبریز و روستاهای مورد مطالعه، نقش عمده ای در تحولات جمعیتی، اقتصادی و کالبدی روستاها داشته است. در این میان گسترش لجام گسیخته شهر تبریز و وجود مشکلاتی چون بالا بودن هزینه های زندگی و مشکلات معیشتی، گرانی زمین و مسکن، آلودگی بیش از حد هوا به عنوان عوامل دافع و در مقابل ارزانی زمین و مسکن، پاکیزگی هوا در روستاها، وجود تسهیلات حمل ونقل و جاده های ارتباطی مناسب در روستاهای مورد مطالعه به عنوان عوامل جاذب عمل کرده و بخشی از شهرنشینان را به سکونت در روستاهای مزبور سوق داده است.
نقش مشارکت در توسعه روستایی بخش خشکبیجار شهرستان رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد و توسعه روستایی، ارتباطی تنگاتنگ با مشارکت روستاییان دارد؛ چرا که مشارکت در واقع کارآیی برنامه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و کیفیت تصمیم گیری برای مناطق روستایی را افزایش می دهد. ضعف مشارکت مردمی در جامعه روستایی، از پویایی روستاها می کاهد و رشد و شکوفایی روستاها را با دشواری مواجه می سازد. در این مقاله تلاش شده است تا به تحلیل نقش مشارکت های مردمی در توسعه روستاهای بخش خشکبیجار شهرستان رشت پرداخته شود. بر روی 400 نفر از روستاییان در 18 روستای نمونه بخش خشکبیجار شهرستان رشت مطالعه شده است و در آن از دو روش اسنادی و مطالعات میدانی با استفاده از ابزار پرسشنامه برای شناسایی وضعیت مشارکت در روستاهای نمونه استفاده شده است. پس از تهیه پرسشنامه و بررسی اعتبار روایی و پایایی آن با مقدار آلفای کرونباخ (81/0)، پرسشنامه ها در بین روستاهای نمونه در بین افراد توزیع شده و از نتایج آن ها برای تأیید یا رد فرضیه ها استفاده شد. برای آزمون فرضیه ها با استفاده از مؤلفه های سطح تحصیلات، وضعیت اقتصادی خانوارها، میزان رضایت و میزان مشارکت روستاییان، در فرآیند توسعه روستایی از طریق آزمون های ویلکاکسون، همبستگی اسپیرمن و کروسکال والیس اقدام شده است. نتایج نشان داد میزان مشارکت مردم، نقش کلیدی در توسعه نواحی روستایی محدوده مورد مطالعه ایفا می کند و متناسب با اندازه جمعیت روستاها، میزان مشارکت روستاییان بیشتر می شود. میل به مشارکت به ویژه مشارکت فکری، مشورتی،کاری و فیزیکی در میان روستاییان در حد مطلوبی است و با افزایش توان اقتصادی روستاییان بخش خشکبیجار، میزان مشارکت مردم در طرح ها و پروژه های توسعه ای روستاها افزوده خواهد شد. بی شک انگیزه ی مشارکت در بین روستاییان بیش از هر چیزی به اقدامات فرهنگی و آگاهی بخشی به آن ها بستگی دارد.
بررسی تطبیقی نقش کاربری ترکیبی بر تولید سفر در محلات شهری ( محله چهنو و کارمندان منطقه ۶ مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کاربری ترکیبی، کاربری های مختلفی را شامل می شود که برای همزیستی، در مجاورت هم و در ارتباط همساز با یکدیگر چه به صورت افقی یا بخشهای هم جوار سرزمین و چه به صورت عمودی یعنی درون یک ساختمان قرار می گیرند. نظریات اخیر برنامه ریزی شهری، بر اصول مختلفی تأکید می کنند که ایجاد کاربری ترکیبی یکی از این اصول می باشد و یکی از اهداف کاربری ترکیبی، تأثیر آن بر حمل و نقل شهری است. این تحقیق از نوع کاربردی به روش توصیفی – تحلیلی است و روش جمع آوری اطلاعات به دو روش اسنادی ( کتابخانه ای ) و میدانی بوده است. در این مقاله به بررسی تطبیقی میزان تولید سفر در دو محدوده منطقه ۶ مشهد با کاربری ترکیبی متفاوت پرداخته شده است. محدوده مورد مطالعه، دو محدوده چهنو با کاربری ترکیبی بیشتر و کارمندان با کاربری ترکیبی کمتر می باشد. در تحلیل تحقیق، نوع سفر به دو سفر درون محله ای و فرامحله ای تقسیم شده و از آزمونهای آماری مرتبط کمک گرفته شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که دو محدوده مورد مطالعه از نظر تولید سفر درون محله ای تفاوت معنی داری نداشته اند اما بین دو محدوده نسبت به میزان تولید سفر فرامحله ای تفاوت معنی داری بوده است. این بدان معناست که هر دو محدوده مورد مطالعه، سفرهای درون محله ای برابری تولید می کنند و نقطه تمایز آنها در تولید سفرهای فرا محله ای است که محدوده با کاربری ترکیبی کمتر، سفر فرامحله ای بیشتری نسبت به محدوده کاربری ترکیبی کمتر داشته است. بنابراین نتایج تحقیق حاضر نقش کاربری ترکیبی ریزدانه را در جذب و کاهش سفرهای فرامحله ای نشان می دهد.
بررسی نگرش روستاییان به مقوله مشارکت در روستاها با هدف کاهش محرومیت در شهرستان رومشگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مشارکت مردمی در سطوح مختلف یکی از راهبردهای کاهش محرومیت جامعه روستایی در ابعاد مختلف به شمار می رود و می تواند نقش مؤثری در افزایش آگاهی مردم در ارتباط با حقوق مدنی و شهروندی به منظورِ دخالت در مدیریت روستاها، امور نهادها و دفاع از حقوق مردم روستایی به دنبال داشته باشد. در این مقاله تلاش شد تا نگرش مردم و مدیران روستایی نسبت به مشارکت مردمی در سطوح مختلف مورد بررسی قرار گیرد. روش تحقیق در این مطالعه، ازنظرِ هدف، کاربردی و ازنظرِ روش، توصیفی- تحلیلی و همبستگی است که بخش عمده ای از داده های آن براساسِ مطالعات میدانی (پرسشنامه، مشاهده و مصاحبه) و با روش نمونه گیری تصادفی (320 نفر نمونه در سطح منطقه) گردآوری شده است. یافته های مطالعه براساسِ نتایج به دست آمده از آزمون های همبستگی پیرسون نشان می دهد که ارتباط معنی داری بین همه شاخص های موردنظر وجود دارد؛ ولی در اکثر مؤلفه ها کمتر از حد مطلوبیت عددی (3) موردنظر ارزیابی شده است. همچنین در توزیع فضایی رابطه بین سطوح مشارکت مردمی و کاهش محرومیت جامعه فقط در دو روستای ولیعصر و رشنوده همبستگی مستقیم و نسبتاً کاملی ازلحاظِ ابعاد مشارکت در محدوده موردمطالعه وجود دارد و در دیگر روستاها ضعیف برآورد شده است؛ بنابراین با توجه به یافته ها، راهکارهایی شامل ایجاد تشکل های مردمی مرتبط با آموزش مردم در جهتِ کاهش محرومیت جامعه روستایی، ایجاد بسترهای اجتماعی- فرهنگی موردنیاز برای بالا بردن میزان مشارکت مردم در ابعاد مختلف توسعه روستایی، ایجاد انگیزه برای شرکت خودجوش مردمی در تهیه، تصویب و اجرای طرح ها و غیره پیشنهاد شده است.
مکان یابی نزاع های دسته جمعی در استان کهگیلویه و بویراحمد با استفاده از GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فقدان امنیت اجتماعی، رشد روزافزون ناهنجاری ها، فقدان علم به حقوق شهروندی و زندگی اجتماعی، فقر اقتصادی و اجتماعی، نبود بینش کافی به مسائل و مشکلات اجتماعی و هزاران مورد دیگر می تواند به نابسامانی، یأس و انفعال جامعه کمک کند. نزاع دسته جمعی درگیری و دعوایی است که با انگیزه های مختلف در درون یا بیرون جوامع روستایی یا شهری به طور محدود یا گسترده و یا به صورت مسلحانه و غیرمسلحانه مانند استفاده از چاقو، چوب و کتک کاری به وقوع می پیوندد و منجربه خسارت می شود. نزاع را می توان به عنوان یکی از مسائل اجتماعی در حوزه کجروی و انحراف تلقی کرد که در همه جوامع، سنتی یا مدرن و در همه سنین پیری یا جوانی، با درجات متفاوتی مطرح بوده است. در این پژوهش به ارزیابی و شناسایی نقاط جرم خیز استان(عمدتاً تنش هایی دسته جمعی) در روستاها، مناطق و محله های شهرها به منظور جلوگیری از آسیب های اجتماعی و پیشگیری از چالش های احتمالی پرداخته شد. بنابراین، این پرسش مطرح می شود که آیا بین موقعیت اسکان و بزهکاری(نزاع جمعی) در استان کهگیلویه و بویراحمد رابطه وجود دارد؟ و اینکه گسترش شهرنشینی در افزایش نزاع جمعی، انحرافات اجتماعی و سرپیچی از هنجارها نقش داشته است؟ با تحلیل و ارزیابی این موضوع و ارایه راهکارهای مناسب(افزایش آگاهی، جلب مشارکتهای مردمی، بسط و گسترش قانون گرایی و افزایش ارتباط با معتمدان و ریش سفیدان قبیله ها) تلاش بر این است که از میزان نزاع های جمعی و تنش های اجتماعی، که امروزه از مهم ترین دغدغه های نیروی انتظامی است، کاسته شود.
ارزیابی میزان آسیب پذیری شبکه معابر شهری در برابر زمین لرزه (نمونه موردی: شهرک باغمیشه تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بعد از وقوع زلزله، کارایی شبکه ارتباطی به علت فروریختن ساختمان ها و احتمال بسته شدن مسیرها به شدت کاهش می یابد. شهر تبریز به عنوان پنجمین شهر پرجمعیت ایران (طبق سرشماری سال ۱۳۹۰) به خاطر واقع شدن روی پهنه های لرزه خیز و چند گسل فعال همیشه با معضل طبیعی وقوع زلزله روبرو بوده است که در این میان شهرک باغمیشه جزو آسیب پذیرترین نقاط شهر از نظر قرارگیری در مجاورت گسل های فعال شهر است و از سوی دیگر به دلیل نوساز بودن این شهرک و ساخت وساز صورت گرفته، یکی از سؤال های اساسی آن است که میزان آسیب پذیری شبکه معابر به کار رفته در آن در هنگام زلزله چه مقدار است. این پژوهش از نوع توصیفی و تحلیلی بوده است و در این راستا در مقاله حاضر ابتدا معیارهای مؤثر در آسیب پذیری معابر شهری که عبارتند از درجه محصوریت، تعداد گره ها، قوس معابر، فاصله از مراکز خطر، شیب، مقاومت خاک، گسل و کیفیت سازه ای با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و نظرخواهی از متخصصان امر شناسایی شده و با استفاده از مدل فازی-تاپسیس میزان تأثیر هر معیار و زیر معیار مشخص شده است. سپس با استفاده از نقشه های پایه شهری در مقیاس ۲۰۰۰/۱، برداشت های میدانی و استفاده از تصاویر ماهواره ای هر یک از معیارها به لایه های اطلاعاتی مرتبط و هم نام با هر معیار مکانی جهت استفاده در محیط نرم افزار ARC GIS تبدیل شدند. در نهایت با تلفیق مدل فازی- تاپسیس و توابع همپوشانی نرم افزار ARC GIS نقشه نهایی که نشان دهنده میزان آسیب پذیری شبکه معابر شهرک باغمیشه است در واحد پیکسل استخراج شده است. نتایج تحقیق حاضر، نشان دهنده آن است که از کل مساحت خیابان ها، ۶ درصد از آسیب پذیری بسیار بالا، ۲۲ درصد، آسیب پذیری بالا، ۳۴ درصد از میزان آسیب پذیری متوسط، ۲۸ درصد از آسیب پذیری کم و ۱۰ درصد از آسیب پذیری بسیار کمی برخوردارند.
پیش بینی تغییرات توسعه شهری شهرستان نوشهر با استفاده از مدل LUCIA(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کاربری زمین به عنوان یکی از ابزارهای برنامه ریزی همواره مورد توجه برنامه ریزان شهری و منطقه ای بوده است. این ابزار سعی در شناخت میانکنش پیچیده ی بین جامعه ی بشری و محیط زیست دارد تا از این طریق بتواند رابطه ای منطقی بین نیازهای توسعه ای بشر و معیارهای زیست محیطی برقرار کند. در این پژوهش سعی شده تا با استفاده از مدل کاربری LUCIA که مدلی تلفیقی از محرک های اقتصادی-اجتماعی و زیست محیطی است به دو سؤال اساسی در مورد تغییر کاربری زمین که همانا «چگونگی تغییر» و «موقعیت تغییر» را هدف قرار می دهد، پاسخ دهد. با توجه به ساختار دو سطحی مدل، در سطح اول از متغیرهای زیست محیطی به عنوان سنجه ای جهت ظرفیت سنجی مناطق مختلف، در میزان تغییرپذیری استفاده می شود و در سطح دوم متغیرهای اقتصادی-اجتماعی را به عنوان محرک های اصلی تغییر کاربری بررسی می کند. روش تحقیق از لحاظ هدف تحقیق از نوع کاربردی و بر حسب روش شناختی از نوع تحقیقات تحلیل-توصیفی است. در جمع آوری و طبقه بندی داده ها و اطلاعات، از روش کتابخانه ای-اسنادی استفاده شده است. چارچوب و روش تحلیل این پژوهش بر مبنای چارچوب مدل مفهومی مدل تغییر کاربری زمین LUCIA قرارگرفته و با استفاده از داده های موجود شهرستان نوشهر مدل اجرا و خروجی های آن برای توسعه ی شهری تحلیل شده است. نتایج خروجی این مدل پاسخ سؤالات تحقیق را به خوبی بیان می کند و نشان می دهد که مناطق پیرامونی سکونتگاه ها به خصوص مناطق پر جمعیت و همین طور مناطق اطراف تأسیسات زیرساختی برای تغییر کاربری زمین به توسعه ی شهری مستعدترند؛ و در نهایت با توجه به شرایط زیست محیطی و اجتماعی-اقتصادی تنها 14 در صد از کل مساحت شهرستان دارای شرایط بسیار مناسب برای تغییر کاربری زمین به توسعه ی شهری تشخیص داده شده است.
برنامه ریزی راهبردی توسعه گردشگردی تفرجگاه بند ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اینکه برنامه و طرح های اجرا شده برای توسعه روستاها، موفقیت چندانی در مشکلاتی چون فقر، بیکاری، مهاجرت روستاییان، سطح بهداشت و...، نداشته است، امروزه برای حل این مشکلات بسیاری از برنامه ریزان و صاحب نظران معتقدند، یکی از راهکارهای توسعه همه جانبه روستاها، گسترش گردشگری در این مناطق است. تفرجگاه بند، یکی از مناطق گردشگری شهر ارومیه، به دلیل نزدیکی به شهر و طبیعت زیبایش، نظر گردشگران زیادی را به خود جلب کرده است، ولی به دلیل نبود برنامه ریزی و مدیریت گردشگری، سود اقتصادی چندانی برای ساکنان محلی به همراه نداشته است. با توجه به اینکه هدف هر نوع برنامه ریزی دستیابی به رفاه و توسعه است، این پژوهش نیز با هدف برنامه ریزی راهبردی برای توسعه گردشگری در منطقه مورد مطالعه، به منظور افزایش درآمد، بالا بردن سطح اشتغال و بهبود کیفیت زندگی ساکنان محلی صورت گرفته است. پژوهش پیش رو از نوع کاربردی است و از لحاظ تحلیل در چارچوب روش های توصیفی تحلیلی قرار می گیرد، ابزار جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی است. جامعه آماری پژوهش را سه گروه ساکنان محلی، گردشگران و مسئولان شکل داده اند. حجم نمونه با استفاده از روش نمونه گیری کوکران تعیین شد. تحلیل اطلاعات حاصل از پرسشنامه به کمک نرم افزار SPSS انجام گرفت، سپس با استفاده از روش SWOT و QSPM، راهبردهایی برای توسعه گردشگری در منطقه مورد مطالعه پیشنهاد شده است. با توجه به نتایج پژوهش، منطقه از شروط اولیه توسعه گردشگری برخوردار است، لذا برای پایداری آثار گردشگری و بهره مندی از آثار اقتصادی ناشی از این فعالیت در منطقه مورد مطالعه، برنامه ریزی و مدیریت گردشگری امری ضروری و اجتناب ناپذیر است.
تحلیل توزیع مکانی-زمانی سرقت منزل در شهر ارومیه با استفاده از GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه رابطه متقابل محیط کالبدی شهرها با رفتارهای اجتماعی از نوع منفی و ناهنجار آن، موضوعی است که طی چند دهه اخیر به مطالعات جغرافیایی افزوده شده و چارچوب علمی و عملی برای مطالعه و شناسایی ناهنجاری ها در فضای جغرافیایی فراهم آورده است. در تحقیق حاضر با انتخاب شهر ارومیه به عنوان مطالعه موردی، سعی شده تا قابلیت های سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) در زمینه سرقت از منزل به آزمون گذاشته و خروجی های حاصله در قالب نقشه مناطق جرم خیز، ارایه شود. روش مورد استفاده برای انجام این تحقیق، آماری-گرافیکی است. بدین مفهوم که برای تحلیل الگوهای مکانی- زمانی جرم از مدل های آماری گرافیک مبنا در محیط GIS استفاده شده است. بررسی نتایج حاصل از به کارگیری GIS نشان می دهد که الگوی فصلی وقوع سرقت منازل در شهر، متمرکز بر فصول بهار و تابستان و الگوی هفتگی بر روزهای آخر هفته (پنج شنبه و جمعه) متمرکز است.
ارزیابی میزان آگاهی عشایر از پدافند غیرعامل و تأثیر آن بر امنیت مرزها (نمونه موردی:جامعه عشایری شهرستان قصرشیرین،استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در عصر حاضر یکی از راه های دفاع از امنیت مرزها، روی آوردن به پدافند غیرعامل و اجرای اصول و مبانی آن است. تمامی نهادها، سازمان ها، نیروها و حتی مردم عادی نیز می توانند در پدافند غیرعامل نقش مؤثری برعهده بگیرند. جامعه عشایری کشورمان نیز که یکی از سه جامعه شهری، روستایی و عشایری را تشکیل می دهد. از لحاظ عامل مهم موقعیت انسانی، آحاد افراد جامعه عشایری به دلیل نوع ساختار اجتماعی و عناصر تشکیل دهنده ی شخصیت فردی و اجتماعی، دارای ویژگی های منحصر به فردی می باشند و در تمام دوران حیات سیاسی و اجتماعی، آماده دفاع از دین، ملت و مملکت بوده اند. پدافند غیرعامل نه تنها می تواند سطح توانمندی عشایر مرزنشین را افزایش دهد، بلکه موجب افزایش امنیت وآگاهی در بین آن ها می شود. این پژوهش با هدف شناخت میزان آگاهی عشایر منطقه ی مورد مطالعه از پدافند غیرعامل و ارتباط آن با امنیت مرزی انجام گرفته است، روش مورد استفاده در این تحقیق، تحلیلی- توصیفی است. برای مطالعه ی دقیق موضوع پژوهش، افزون بر مطالعه اسنادی از روش کمی (پیمایشی و استفاده از نرم افزار SPSS ) و کیفی (مصاحبه) استفاده شده است. براساس نتایج به دست آمده از این تحقیق، ملاحظه می شود که امروزه تهدیدات دشمن در خصوص کاهش آستانه تحمل مردم و کاهش پایداری ملی پیچیده تر شده است و از این نظر، مهم ترین راهبرد آگاهی رسانی وآگاهی بخشی به مردم در مقابل روش ها و شیوه های دشمنان است. بنابراین برای مقابله با تهدیدهای جدید دشمنان باید سطح آگاهی مردم به خصوص جامعه عشایری که دارای ویژگی های خاصی در ابعاد انسانی، جغرافیایی، فرهنگی، اجتماعی وسیاسی می باشند، نسبت به این تهدیدها افزایش پیدا کند.
تأثیر تقسیم سیاسی فضا بر توسعه منطقه ای (مطالعه موردی: استان های سواحل جنوبی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تقسیمات کشوری، علم و هنر سازمان دهی فضای سرزمینی است. نظام های تقسیماتی- سیاسی رایج در حکومت های ملتپایه، به سه دستة متمرکز، فدرال و ناحیه ای تقسیم می شوند. تمرکززدایی، توسعة متوازن منطقه ای و توزیع متوازن منابع، از اهداف کلان نظام تقسیمات کشوری بهشمار می روند. در قانون تقسیمات کشوری ایران مصوب آبان 1316، مؤلفه های نظامی- امنیتی محوریت داشتند. این سال و سال های پس از آن، همزمان جنگ جهانی دوم و حاکمیت گفتمان ژئواستراتژیک بود. همچنین ایران از سال 1347 براساس نظریه دوستونی نیکسون، نقش ژاندارم منطقة خلیج فارس را برعهده داشت. تقسیمات کشوری در سواحل جنوبی ایران، به ایجاد استان های سیستان و بلوچستان، هرمزگان، بوشهر و خوزستان منجر شده است. استان هرمزگان با طول تقریبی بیش از 900 کیلومتر و بوشهر به طول 707 کیلومتر، بهترتیب در سال های 1346 و 1352، به صورت باریکه ای در امتداد سواحل خلیج فارس و دریای عمان تشکیل شدند. در پژوهش حاضر، محدودیت های توسعة منطقه ای، متأثر از تقسیم بندی استان ها در سواحل جنوبی ایران بررسی شد. در پاسخ به این پرسش که آیا نظام تقسیمات کشوری در سواحل جنوبی، با فرایند توسعة منطقه ای همخوانی دارد، این فرضیه مطرح شد که با توجه به تغییر گفتمانی از ژئواستراتژیک به ژئواکونومیک، نظام تقسیمات کشوری در سواحل جنوبی، با این فرایند همخوانی ندارد. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است. فرضیة مذکور با تکیه بر تبیین مؤلفه های میزان و تراکم جمعیت، توزیع متوازن و بهینة منابع، کمبود منابع آب ایران و لزوم گرایش برنامه ریزی های ملی به منابع آبی پایدار، مثبت ارزیابی شد. مطابق یافته ها، تشکیل استان های هرمزگان و بوشهر، متأثر از اندیشه های نظامی- امنیتی بوده است. در پایان، مدل جدیدی از نظام تقسیمات کشوری، متناسب با فرایندهای توسعة منطقه ای در سواحل جنوب ایران پیشنهاد شد.
عوامل مؤثر بر رضایت گردشگران از فضای گردشگری روستایی در ناحیه خرقان شهرستان بوئین زهرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه رسیدن به توسعه روستایی یکی از دغدغه های دولت ها، به ویژه در کشورهای در حال توسعه است. روستاها با دارا بودن منابع طبیعی و کشاورزی، با مسائل و مشکلات فراوانی روبرو هستند. این مسئله باعث شده است که در سال های اخیر بار دیگر، توسعه روستایی مورد توجه نظریه پردازان، برنامه ریزان و مجریان حکومتی قرار گیرد. یکی از راهبردهایی که در اغلب کشورهای جهان مورد توجه قرار گرفته و حتی در برخی از این کشورها به اجرا درآمده است و نتایج مثبتی به همراه داشته، توسعه و گسترش گردشگردی در نواحی روستایی است. هدف از این پژوهش بررسی عوامل مؤثر بر میزان رضایت گردشگران از فضای گردشگری روستایی در ناحیه خرقان شهرستان بوئین زهرا است. نوع تحقیق کابردی و روش مورد استفاده توصیفی- تحلیلی بوده و برای گردآوری اطلاعات از روش های کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه، مشاهده و مصاحبه) استفاده شده است. جامع آماری این تحقیق، 100 نفر از گردشگران در منطقه مورد مطالعه به صورت تصادفی مورد سنجش قرار گرفته است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش های آماری توصیفی و استنباطی (تحلیل عاملی) استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان داد که اصلی ترین ضعف موجود در روستا در جذب و توسعه ی گردشگری، عدم وجود آب و هوای مناسب در فصلهای مختلف با ارزش میانگین50/2بوده است و مهمترین نقطه قوت روستا در توسعه ی گردشگری با ارزش میانگین 55/3 مربوط به دسترسی به زیرساخت های خدماتی – بهداشتی در روستا است. همچنین یافته ها تحلیل عاملی نشان داد که وجود آب و هوای مناسب در فصل های مختلف می تواند باعث توسعه ی فضای گردشگری شود، که مقدار بار عاملی این متغیر 864/0 است. و اصلی ترین نقطه ضعف در راستای توسعه ی فضای گردشگری با توجه به تحلیل عاملی تعاملات بین مردم و گردشگران با بار عاملی 532/0 بوده است.
کاربرد مدل هایRS-GIS در بهینه سازی گسترش شهری با تأکید بر حفظ محیط زیست (نمونه موردی: شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف: هدف از این پژوهش، بررسی بهینه سازی گسترش شهر همدان در جهت حفظ محیط زیست است. بنابراین برنامه ریزی برای بهترین مکان ها جهت توسعه فیزیکی گسترش شهر که کمترین آسیب ها را به کاربری های کشاورزی و محیط زیست ایجاد کند، در زمره اهداف این تحقیق است. روش: نوع تحقیق کاربردی و روش مورداستفاده توصیفی تحلیلی است. برای بررسی بهینه سازی گسترش اندازه گیری های فضایی شهر از تکنیک های نوین سنجش از دور استفاده شده و تغییرات کاربری اراضی شهر بین سال های ۱۹۸۶ تا ۲۰۱۱، درنظر گرفته شده است. یافته ها/ نتایج: بررسی ها نشان دهنده کاهش شدید اراضی کشاورزی و باغات درنتیجه تبدیل آنها به اراضی ساخته شده است. بنابراین با استفاده از مدل AHP، مشخّصات اراضی براساس نیازهای توسعه شهری به پنج طبقه، از کاملاً مناسب تا کاملاً نامناسب تقسیم شدند تا گسترش آتی شهر، تنها در اراضی بایر و فاقد پوشش گیاهی که دارای شرایط مناسب جهت توسعه فیزیکی شهر هستند، صورت گرفته است. نتیجه گیری: نتایج حاصل از ارزیابی تصاویر ماهواره ای نشان داد که بیشترین افزایش سطوح کاربری در منطقه شهری همدان طی سال های مذکور، صورت گرفته است. بنابراین زمین های کشاورزی به همراه باغات منطقه بیشترین کاهش ها را نشان داداند. حال اگر این روند گسترش کالبدی شهر ادامه پیدا کند تا سال ۲۰۲۵، مساحتی معادل ۶۳/۷۲۰ هکتار زمین کشاورزی و پوشش گیاهی تخریب خواهد شد. بنابراین بهترین مکان برای گسترش آتی شهر همدان بیشتر در مناطق شمال غربی و شرق شهر واقع شده اند.
تعیین کننده های اجتماعی درون سازمانی مشارکت کشاورزان در تعاونی های تولید روستایی شهرستان بویراحمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به تحلیل سازه های اجتماعی درون سازمانی مؤثر بر مشارکت کشاورزان در تعاونی های تولید روستایی می پردازد تا از این رهگذر بتوان برنامه ریزی های توسعه روستایی را بهبود بخشید.
روش: بدین منظور از روش توصیفی-همبستگی بهره گرفته شده است. جامعه آماری پژوهش، تعاونی های تولید روستایی شهرستان بویراحمد بودند که جمعاً 1809 نفر عضو دارند و با استفاده از جدول پاتن و روش نمونه گیری طبقه ای به صورت متناسب 317 نفر به عنوان نمونه انتخاب شد. ابزار جمع آوری داده ها، پرسش نامه است که محقق تهیه نموده است و برای تعیین اعتبار آن از روش تحلیل عاملی و به منظور تعیین پایایی آن از همسانی درونی به روش آلفا کرونباخ استفاده شد. آماره KMO (513/0 تا 834/0) و ضریب آلفای کرونباخ (54/0 تا 91/0) به دست آمده، از بهینگی پرسش نامه حکایت می کند. برای تجزیه تحلیل داده ها از آزمون تی مستقل و رگرسیون لجستیک استفاده شده است.
یافته ها: نتایج پژوهش حاکی از آن است 6/57 درصد از افراد مورد مطالعه مشارکت متوسط به پایین دارند که در گروه کسانی که مشارکت نیمه فعال دارند قرار گرفتند، همچنین 4/42 درصد نیز مشارکت خوب و عالی دارند که در گروه مشارکت کنندگان فعال قرار گرفتند. نتایج رگرسیون لجستیک نشان داد که سازه های میزان رضایت از خدمات ارائه شده از سوی تعاونی، مسئولیت پذیری هیئت مدیره؛ دانش و آگاهی اعضا از اصول و قوانین تعاونی، سرمایه اجتماعی هیئت مدیره و نگرش اعضا به تعاون و کار گروهی، تعیین کننده های مشارکت کشاورزان در تعاونی های تولید شهرستان بویراحمد می باشند.
محدودیت ها/ راهبردها: عمده ترین محدودیت هزینه ی بالای جمع آوری اطلاعات و پر کردن پرسش نامه های موردنیاز و گستردگی منطقه ی موردمطالعه است.
راهکارهای عملی: بنابراین، از نتایج مدل رگرسیون لجستیک چنین استنتاج می گردد که در صورت بهبود وضعیت مؤلفه های مورد بررسی می توان انتظار داشت که مشارکت کشاورزان عضو تعاونی های تولید روستایی بیشتر شود.
معرفی کتاب «ایران: شهر- روستا- عشایر (مجموعه مقالات)»
حوزه های تخصصی:
اثرات روابط اقتصادی شهر و روستا بر امنیت غذایی خانوارهای روستایی مورد: شهرستان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تأمین امنیت غذایی جامعه روستایی یکی از اهداف اساسی در برنامه های توسعه روستایی است. در همین راستا با توجه به روند رو به گسترش شهرنشینی در کشورمان و تأثیرات آن بر روی سکونتگاه های روستایی، در تحقیق حاضر به بررسی اثرات روابط اقتصادی شهر و روستا بر امنیت غذایی خانوارهای روستایی پرداخته شده است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و از نظر ماهیت و روش توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری تحقیق حاضر خانوارهای روستاهای شهرستان زنجان بوده است. شهرستان زنجان در سال 1390، دارای 97225 نفر جمعیت روستانشین، 26429 خانوار، 13 دهستان و 248 روستای دارای سکنه بوده است. 54 روستا با استفاده از فرمول اصلاح شده کوکران به عنوان روستاهای نمونه انتخاب گردید. روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه) بوده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی ( آزمون یومن ویتنی و تی دوگروهی) و برای محاسبه میزان امنیت غذایی از روش مقیاس ناامنی غذایی و سبد غذایی استاندارد و محاسبه روابط اقتصادی شهر و روستا از شاخص های مرتبط و به صورت طیف لیکرت استفاده شده است. طبقه بندی وضعیت امنیت غذایی خانوارهای روستایی نشان داد 31.73 درصد خانوارها دارای امنیت غذایی، 43.1 درصد دارای ناامنی غذایی بدون گرسنگی، 15.52 درصد دارای ناامنی غذایی با گرسنگی متوسط و 9.65 درصد خانوارها نیز دارای ناامنی غذایی با گرسنگی شدید هستند. همچنین روابط اقتصادی بین روستا و شهر در محدوده مورد مطالعه، در مجموع اثرات مثبتی بر روی امنیت غذایی خانوارهای روستایی نداشته است.
رویکرد شبکه بندی هگزاگون در ارزیابی تخریب سیمای سرزمین (مورد مطالعه: شهرستان شمیرانات)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مطالعه که بر روی سیمای سرزمین شهرستان شمیرانات انجام گرفت، برای اولین بار شبکه بندی هگزاگون برای دستیابی به واحدهای همگن در اجرای مدل تخریب به کار گرفته شد. در این راستا، با توجه به وسعت محدودة مورد مطالعه یک شبکة هگزاگون متشکل از 36 واحد (سلول) ایجاد و هر سلول شبکه به عنوان یک زیرسیما در نظر گرفته شد. در ادامه، آسیب پذیری اکولوژیک، عوامل تخریب و شدت آن ها برای هر سلول با به کارگیری متریک های سیمای سرزمین محاسبه و براساس منطق فازی استانداردسازی و طبقه بندی شد. در پایان، بر مبنای ضرایب تخریب به دست آمده، تحلیل و پهنه بندی سیمای سرزمین انجام گرفت. در مجموع، 73 درصد از مساحت شهرستان شمیرانات با وضعیت تخریب کم و مستعد توسعه شناسایی شد که با رعایت محدودیت های اکولوژیکی و حریم های (رود دره ها، فاصله از گسل های اصلی و مناطق حفاظت شده) قابل توسعه است. همچنین، 23 درصد نیازمند بازسازی و احیاء و 4 درصد نیازمند اقدامات حفاظتی شناسایی شد. در صورت به کارگیری شبکة هگزاگون به عنوان مبنای ارزیابی تخریب سیمای سرزمین، ضمن محاسبة دقیق تر متریک ها و در نهایت، برآورد ضریب تخریب به تفکیک سلول های همگن، وضعیت کل سیمای سرزمین مورد مطالعه نیز از لحاظ میزان تخریب صورت گرفته و پتانسیل توسعة آتی مشخص خواهد شد.
مکان یابی بهینه فضاهای آموزشی در سکونتگاههای روستایی مورد شناسی: نقاط روستایی شهرستان خواف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه فضاهای آموزشی یکی از مهم ترین کاربری ها در روستاها است و سطوح قابل توجهی از فضای روستایی را به خود اختصاص می دهد. با توجه به فعالیت هایی که در این فضاها صورت می گیرد و به دلیل حساسیت این کاربری و ارتباط مستقیم آن با خانواده ها، نحوه تخصیص فضا برای کاربری آموزشی نسبت به سایر کاربری های خدماتی، از اهمیت قابل توجهی برخوردار است. در این تحقیق نیز تلاش شده است، با در نظر گرفتن عوامل مؤثر در مکان یابی کاربری های آموزشی، با ارائه الگویی مناسب، به توزیع بهینه فضا های آموزشی در نقاط روستایی نمونه در شهرستان خواف، با استفاده از GISبپردازد. برای نیل به این هدف، از معیارهای واقع شدن در زمین های با کاربری های مناسب مانند زمین های بایر، زراعی، مخروبه، نزدیکی به مراکز آموزشی، فرهنگی و مسکونی، دسترسی به شبکه معابر، شعاع عملکرد کاربری آموزشی موجود و مساحت مناسب استفاده شد. سپس برای هر کدام از این عوامل تأثیرگذار در مکان یابی فضای آموزشی، لایه های اطلاعاتی در محیط GISتهیه گردید و به منظور الگوسازی، به هر یک از لایه های اطلاعاتی بر اساس میزان اهمیت آن ها در مکان یابی فضای آموزشی با استفاده از روش های آنالیز تصمیم گیری چند معیاره (MCDA)؛ همچون استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP)، وزن مناسبی اختصاص داده شد. نتایج حاصل از تلفیق لایه های اطلاعاتی، زمین های هر روستا برای انتخاب مکان های مناسب برای فضای آموزشی به 4 کلاس طبقه بندی شد. همچنین در مقایسه تطبیقی مکان بهینه با مکان پیشنهادی این کاربری در طرح هادی مصوب روستاها، مشخص شد که تقریباً مکان پیشنهادی و موجود کاربری فضای آموزشی در روستاهای نمونه، منطبق با پهنه های کاملاً مناسب و مناسب می باشد.
تغییرات کارکردی مؤثّر بر جمعیّت پذیری، بخش شاندیز مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در زمینه ی تغییر در مناسبات شهری و روستایی، به استفاده از تفاوت های شهری روستایی، به عنوان راهبردی برای تقویت پایه های معیشت، گسترش فعّالیّت ها و نفوذ شهر در نواحی روستایی و ارتباط بین پایداری نواحی روستایی و شهری تأکید شده است. نواحی پیرامون کلان شهرهای ایران، کم وبیش به فرایندهای عمومی و غیرکشاورزی در راستای تحوّل اقتصادی مرتبط شده اند. بخش شاندیز به عنوان سرمایه ی پیرامونی کلان شهر مشهد، از سال 1375 بستر تغییرات کارکردی چشمگیری شده است که برآیند آن تحقّق ثبات جمعیّتی پس از چند دهه در آن بوده است. در این مقاله بر اساس طیف وسیعی از شاخص های معرّف شرایط اقتصادی، انسانی، اجتماعی فرهنگی و محیطی بر تغییرات کارکردی مؤثّر بر جمعیّتی یابی تأکید شده است. روش پژوهش، توصیفی تحلیلی و مقایسه ای بوده و در آن از آزمون های آماری همبستگی، کای اسکوئر و یومن ویتنی استفاده شده است. داده های لازم براساس نمونه گیری تصادفی از سطح 14 سکونتگاه روستایی بخش با حجم 244 سرپرست خانوار جمع آوری شده است. نتایج پژوهش در منطقه ی مورد مطالعه، تحوّل بارزی در ساختار اقتصاد از کشاورزی به سوی خدمات را نشان می دهد. روستاهای جاذب جمعیّت از نظر رشد کلّی اشتغال، اشتغال گردشگری، کارکردهای خرده فروشی، صنایع چوب و مبلمان و نیز از نظر میزان سواد، مهارت و ساختار سنّی، برتری معناداری نسبت به روستاهای مهاجرفرست دارند. به بیان دیگر، شاخص های اقتصادی و انسانی در فرایند جذب جمعیّت مؤثّر بوده اند. اگرچه در طرح های آینده، علاوه بر این دو، ارتقای شاخص های ارزشمند محیطی و اجتماعی ضرورتی حیاتی دارد.